مناسك حج : مطابق با فتاواي حضرت آيه الله العظمي امام خميني (ره) و مراجع معظم تقليد

مشخصات كتاب

سرشناسه : خميني ، روح الله، رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پديدآور : مناسك حج : مطابق با فتاواي حضرت آيه الله العظمي امام خميني (ره) و مراجع معظم تقليد/ تهيه و تنظيم محمد رضا محمودي.

وضعيت ويراست : [ويراست 2؟].

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1386.

مشخصات ظاهري : 687ص.

شابك : 37000 ريال: 97A-964-7635-34-9

وضعيت فهرست نويسي : برون سپاري

يادداشت : چاپ سوم.

موضوع : حج

موضوع : فقه جعفري -- رساله عمليه

رده بندي كنگره : BP188/8/خ8م8 1386

رده بندي ديويي : 297/357

شماره كتابشناسي ملي : 1644708

مقدمه

مناسك حج، مناسك بندگي و زندگي است، از يك سو چگونه زيستن را به انسان مي آموزد و از ديگر سو، چگونه با خدا زيستن را.

حاجيان در سفر الهي و معنوي حج مي كوشند خود را به خدا نزديك كنند، حجاب ها و موانع قرب به حق را از سر راه بردارند. رنگ خدايي به خود بگيرند و جز رضاي او چيزي طلب نكنند.

آنان در اين تمرين زيباي عبوديت، ضمن اينكه لذّت ها را بر خويشتن حرام كرده، تمرين مي كنند كه با هم نوعان خويش، زندگي مسالمت آميز داشته باشند و حتي متعرض امنيت حيوانات و گياهان نيز نشوند.

نتيجه اين اعمال روح بخش، كسب نورانيت، و رهايي از تيرگي گناه و اين كه حج گزار در بازگشت، به سوي آلودگي ها گرايش پيدا نكند و صفا و نورانيّت خود را حفظ نمايد.

عن الصادق عليه السلام:

الحاجّ لا يزال عليه نُورُ الْحَجَ ما لم يُلمَّ بِذَنْب.

شرط نخست دستيابي به اين هدف بزرگ، انجام صحيح مناسك حج است، و حج گزار وظيفه دارد كه بر اساس فتاواي مرجع تقليد خود، با اين مناسك آشنا شود و عمل خويش را

بر آن، منطبق سازد، سپس در گام دوّم، به اسرار و معارفِ هر يك از آن ها پي ببرد.

در اين راستا روحانيون محترم كاروان كه وظيفه خطيرِ ارشاد زائران به مسائل شرعي را بر دوش دارند، نيازمند مناسكي جامع هستند كه بر اساس آن بتوانند با سهولت فتاواي مراجع معظم تقليد-

______________________________

(1). اصول كافي، ج 4، ص 255

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 4

ايدهم اللَّه تعالي- را به ايشان منتقل نمايند و پاسخگوي پرسش هاي متعدد ايشان باشند.

براي پاسخگويي به اين نياز، معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبري از سال 1370 ه. ش. تاكنون گام هاي بلندي برداشته كه از جمله آنها تدوين و تهيّه مناسك محشّي است كه با تلاش و كوشش جمعي از فضلا و محققين حوزه علميه قم تحقّق و از آنجا كه فروع فقهي حج گسترده است و به صورت معمول در گذر زمان مسائل جديدي رخ مي دهد كه نيازمند استفتاء و پاسخگويي به آن است، از اين رو، سعي شده است تا با استفتا از مراجع معظم تقليد، پاسخ ها دريافت و به مناسك افزوده شود و با گذشت زمان، نواقص برطرف و تكميل گردد.

از جمله نواقصي كه در چاپ هاي پيشين ديده مي شد، پراكندگي برخي مسائل در بخش ها و فصول مختلف بود كه در چاپ جديد سعي شد اين مشكل نيز برطرف شود.

مهمترين كارهايي كه در اين چاپ انجام گرفته عبارت است از:

1- تمامي استفتاءاتي كه در متن مناسك ذكر شده بود، تبديل به مسأله شده و به عنوان فرع فقهي در كنار مسائل مرتبط با آن قرار گرفته و در برخي موارد كه استفتا تكراري و خالي از فايده بوده، حذف گرديده

است.

2- تمامي مسائل و فروعات فقهي، با نظم جديد و ضابطه مند، در دو بخش كلّي كه هر بخش داراي چند باب و هر باب داراي چند فصل و هر فصل داراي چند عنوان مي باشد تنظيم شده است.

3- جهت تسهيل در دستيابي به مسائل مورد نياز، مسائل عنوان گذاري شده تا مراجعه كنندگان با ديدن آن، ضمن وقوف اجمالي و سريع بر محتواي مسايل، بتوانند مسأله مورد نظر خود را به آساني و با سرعت پيدا كنند.

4- استفتاءاتي كه در پايان مناسك محشاي قبلي و يا در فصلنامه ميقات حج به چاپ رسيده بود و نيز استفتاءات جديدي كه اخيراً انجام شده، به بخش هاي مربوط اضافه شده است.

5- عبارات متن، در حدّي كه به محتوا آسيب نرسد ويرايش و عبارات تا حدودي روان تر گرديد.

6- فهرستي گويا و جامع براي آن تهيه شد تا دسترسي به مسائل آسان تر و سريع تر گردد.

7- پس از خاتمه يافتن امور پيشگفته، مناسك در اختيار دفاتر مراجع معظم تقليد قرار گرفت و نقطه نظريات آنان دريافت و اصلاحات مورد نظر اعمال و تأييد كتبي دريافت شد.

8- با توجّه به آماده نبودن حواشي برخي مراجع معظم، امكان افزودن نظريات ايشان را به اين مجموعه نيافتيم كه ان شاءاللَّه در فرصت هاي بعدي، اين اقدام صورت خواهد گرفت.

در پايان متذكر مي شويم كه اين مجموعه هم اكنون با افزون بر هزار و چهارصد فرع فقهي حج و

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 5

اشتمال بر جديدترين استفتاءات، جامع ترين مناسك حج محسوب مي شود و اگرچه همه تلاش ها در راستاي ارائه بي نقص آن صورت گرفته شده، ولي در عين حال، به دليل گستردگي كار، كثرت حواشي و دقيق بودن

فروع فقهيِ حج، احتمال وجود برخي كاستي ها وجود دارد كه اميد است با چشم تيزبين علما و فرهيختگان و راهنمايان دلسوز و روحانيون كاروان اين موارد شناسايي و برطرف گردد.

از فاضل ارجمند جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاي محمدرضا محمودي، كه با تلاش و كوشش پيگير خود در تنظيم جديد مناسك محشي زحمات فراواني را متحمل گرديدند، تشكر و قدرداني نموده، توفيق همگان را از خداوند متعال مسألت داريم.

معاونت آموزش و پژوهش

بعثه مقام معظّم رهبري

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 6

مناجات ابو حمزه امام سجاد عليه السلام

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 7

وجوب حج و شرايط آن 13

نيابت و استنابه در حج 61

عمره 93

حج افراد 115

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 8

امير المؤمنين الامام علي عليه السلام

ينْبَغي لِمن وَلِيَ أمْرَ قَوْمٍ أنْ يَبْدأ بِتقْويمِ نفْسِه قَبْل أنْ يشْرَعَ في تَقْويمِ رعيّتِه وَ إلّا كانَ بِمنْزِلَة مَن رامَ اسْتِقامَةَ ظِلِّ العُودِ قَبْلَ أن يَسْتَقيمَ ذلك العُود

كسي كه زمام كار مردمي را در دست مي گيرد، بايد پيش از آنكه اصلاح مردم را آغاز كند، به اصلاح خود بپردازد؛ در غير اين صورت، مانند كسي است كه پيش از راست كردن چوبي، بخواهد سايه آن را راست كند.

شرح نهج البلاغة ج: 20 ص: 269

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 9

باب اول

وجوب و اقسام حج 13

استطاعت 25

استطاعت مالي يا بذلي 27

استطاعت مالي 27

مسايل خاص استطاعت بانوان 40

استطاعت بذلي 42

رجوع به كفايت 46

استطاعت بدني، طريقي و زماني 48

موارد خروج از استطاعت و نياز به پول 56

4- چهارمين شرط وجوب حج: حريّت. 58

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 10

الهي

تَتَحَبَّبُ إِلَيْنَا بِالنِّعَمِ وَ نُعَارِضُكَ

بِالذُّنُوبِ خَيْرُكَ إِلَيْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَيْكَ صَاعِدٌ

معاني الأخبار عنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ:

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام:

«أَ لا اخْبِرُكُمْ بِالْفَقِيهِ حَقّاً، قَالُوا بَلَي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؛ قَالَ: مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ؛ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ لَمْ يُرَخِّصْ لَهُمْ فِي مَعَاصِي اللَّهِ وَ لَمْ يَتْرُكِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَي غَيْرِهِ أَلا لا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَيْسَ فِيهِ تَفَهُّمٌ؛ أَلا لا خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَدَبُّرٌ أَلا لا خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَفَقُّهٌ».

بحارالأنوار ج: 2 ص: 49

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 13

بخش اول:

باب اول: وجوب و اقسام حج

فصل اول: وجوب و اقسام حج

1- وجوب حج
اشاره

بدان كه بر هر مكلّفِ جامع شرايط، وجوبِ حج، به دليل قرآن و احاديث وارده از نبي اكرم صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام ثابت است.

حج يكي از اركان دين و از ضروريات آن به شمار مي رود. ترك حج با اقرار به وجوب، يكي از گناهان كبيره و با انكار، موجب كفر است. خداوند متعال در قرآن مجيد فرمود: «وَ للَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ الَيْهِ سَبيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَانَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ».

شيخ كليني رحمه الله به طريق معتبر از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده كه: «هر كس از دنيا برود و بدون حاجت ضروري، يا بيماري و يا منع سلطان، حَجّةالاسلام به جا نياورده باشد، چنين كسي هنگام مردن، به يهوديت يا نصرانيت از دنيا خواهد رفت». 1- حَجّةالاسلام- كه بر مكلّفِ مستطيع واجب است- در تمام عمر، فقط يك مرتبه واجب مي گردد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: در صورت منافات با بقاي تصديق به وحدانيّت خالق يا بقاي تصديق به نبوّت و عدم استناد به شبهه

خاصه به شخص (ذخيره، ج 1، ص 44 و كتاب حدود ص 39).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني و وحيد: در صورتي كه مستند به شبهه نباشد.

آية اللَّه فاضل: چنانچه به انكار رسالت برگشت كند.

آية اللَّه مكارم: در صورتي كه علم به ضروري بودن آن داشته باشد.

(2). آل عمران: 97

(3). كافي ج 4/ 268/ 1

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 14

فوريت وجوب حج بر مستطيع

2- وجوب حج بر مكلّفِ مستطيع، فوري است؛ يعني بايد آن را در سال اولِ استطاعت به جا آورد و اگر درك آن متوقف بر تهيّه مقدّماتي باشد، بايد فراهم نمايد؛ و در صورت تأخير، حج بر وي مستقر مي شود.

اعاده احتياطي حج واجب

3- اگر كسي احتمال مي دهد حجي كه در سال هاي قبل انجام داده، صحيح نبوده، يا احتمال مي دهد مستطيع نبوده و فعلًا شرايط استطاعت را دارد و بخواهد احتياط كند، مي تواند به قصد مافي الذمه؛ يعني به قصدِ امتثالِ مطلقِ امرِ متوجهِ به او، يا به قصد حَجّةالاسلامِ احتياطي، حج بجا آورد؛ ولي چنانچه حج سابق با فرض صحت، جزئي از آن باطل بوده، بايد آن جزء را تدارك نمايد و اعاده حج، مُجزي از آن جزء نيست.

2- تزاحم حج
تزاحم حج با واجب و حرام

4- اگر رفتن به حج، موجب انجام حرام يا ترك واجب شود، بايد اهميت هر كدام لحاظ شود،

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: در اين فوريت دو وجه است: اول: اين كه شرعي باشد و گويا مشهور هم همين باشد. دوّم: اين كه عقلي باشد، از باب احتياط، تا مبادا تأخير آن منجر به ترك واجب بدون عذر شود كه در اين صورت مستحقّ عقوبت خواهد بود. وجه اول احوط است و دوّم اقوي. پس اگر آن را از سالِ اول استطاعت تأخير انداخت، بدون اين كه اطمينان داشته باشد كه بعداً مي تواند آن را انجام دهد ولي بعداً موفق به انجام آن شود متجرّي مي شود، و اگر اصلًا موفق نشود مرتكب گناه بزرگي شده است. (مناسك، ص 8).

(2). آية اللَّه مكارم: و در صورت حصول استطاعت، چنانچه راه منحصر به نام نويسي براي چند سال بعدباشد، آن نيز واجب است.

(3). آية اللَّه بهجت: و تأخير آن بدون عذر حرام است و تكرار اين تأخير در سال هاي بعد، بدون توسيط توبه از گناهان كبيره، مثل ترك حجّ است. (مناسك، ص 3).

آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: بلكه بعيد نيست تأخير آن از گناهان كبيره باشد.

آية

اللَّه فاضل: تأخير آن معصيت است ولي كبيره بودن آن، به طوري كه مُسقِط عدالت باشد، ثابت نيست.

(4). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه تبريزي: در اين مسأله و مسأله بعد، قصد امتثال امر فعلي را بنمايد.

(5). آية اللَّه مكارم: اگر حج خود را به طور صحيح انجام داده وجهي براي اعاده آن نيست.

آية اللَّه نوري: مانع ندارد مطلقاً.

(6). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني و وحيد: و يا موجب از بين رفتن مال معتد به (قابل توجه) بدون عوض شود. (آداب و احكام حج، مسأله 76).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 15

اگر حج اهميتش بيشتر باشد، بايد انجام؛ و گرنه بايد ترك شود؛ و اگر كسي به حج رفت و حرامي به جا آورد، يا واجبي را ترك كرد، معصيت كرده ولي حج او صحيح است.

تزاحم نذر و حج

5- اگر كسي نذر كند كه- مثلًا- در روز عرفه، كربلاي معلا، يا يكي از مشاهد ديگر را زيارت كند، نذرش صحيح است؛ ولي اگر مستطيع بوده، يا در اين سال مستطيع شد، بايد به حج برود، و نذرْ مانع از حج نمي شود؛ و اگر به حج نرفت، بر او مستقر مي شود، و بايد به نذر عمل كند؛ و اگر به حج رفت، تخلف از نذر، موجب كفّاره نمي شود؛ ولي اگر حج به جا نياورد و به نذر هم عمل نكرد، كفاره نذر را بايد بدهد.

3- استقرار حج و حكم ثبت نام
اشاره

6- اگر مستطيع، حج را ترك كند، حج بر او مستقر مي شود و بايد بعداً به هر نحو كه مي تواند، به

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: اگر فقط احتمال اهمّيت در حج باشد حج مقدّم است وگرنه بايد حرامي را كه حج بر آن توقّف دارد ترك كند و چنانچه ارتكاب حرام بعد از شروع در حج باشد مجزي از حجّةالاسلام نيست و اگر حج متوقّف بر ترك واجب باشد نظر ايشان موافق نظر آية اللَّه خويي است.

آية اللَّه خويي: در فرض تساوي و يا احتمال اهمّيت در هر يك مخيّر بين آنها است و اگر در يكي از آنها احتمال اهمّيت مي دهد آن مقدم است.

آية اللَّه سيستاني: در صورت تساوي مخير است.

آية اللَّه وحيد: همچنين است اگر موجب ترك واجبي شود كه احتمال داده مي شود از حج مهمتر باشد يا موجب انجام حرامي شود كه احتمال داده مي شود، ترك آن از انجام حج مهم تر باشد.

(2). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، صافي، گلپايگاني: نذر منحل مي شود و بايد به حج برود.

(3). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: در اين صورت عمل به نذر واجب

نيست، بنابر اين تخلف از نذر موجب كفّاره نمي شود.

(4). آية اللَّه مكارم: نذر منعقد نيست و كفّاره ندارد.

(5). آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه جاهل به حصول استطاعت يا غافل از آن باشد، يا جاهل به وجوب حج ياغافل از آن باشد، و در اين جهل و غفلت معذور باشد.

آية اللَّه فاضل: چنانچه تا پايان اعمالِ حج، شرايط استطاعت باقي باشد، در اين صورت بايد حج را انجام دهد مگر اين كه انجام حج حرجي باشد، كه در اين فرض از خودش ساقط است، و در اين صورت بايد از تركه او- ولو از ميقات- نايب بگيرد، يا شخصي تبرعاً حج او را انجام دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 16

حج برود؛ و همچنين است اگر در تحصيل مقدمات، كوتاهي كند و در اولين سال استطاعت، به حج نرسد، كه بايد در هر صورت بعداً در اولين سال ممكن به حج برود، هرچند استطاعت از بين رفته باشد.

مسامحه در ثبت نام براي حج

7- اگر مستطيع، در نام نويسي و رفتن به حج مسامحه كند تا نوبت از دست او برود، بايد به هر نحو در اولين زمان ممكن، براي حج اقدام كند.

8- اگر كسي بعد از استطاعت مالي، بدون تأخير، سعي در رفتن به حج داشته و ثبت نام نموده و از جهت اين كه قرعه به نامش اصابت نكرده، نتوانسته به حج برود، مستطيع نشده و حج بر او واجب

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: هر وقت قدرت پيدا نمود، فوراً بايد به جا آورد ولو استطاعت شرعيه زايل شده باشد (كتاب حج، ص 27).

آية اللَّه تبريزي و آية اللَّه خويي: مگر جاهل قاصر بوده باشد و در صورت استقرار هم اگر

رفتن به حج حرجي شود واجب نيست.

(2). آية اللَّه بهجت و آية اللَّه سيستاني: در صورت اعتماد و وثوق به اين كه با تأخير نيز حج را حتماً درك خواهد كرد، اظهر عدم وجوبِ خروج در اوّلين فرصت است؛ پس اگر اتفاقاً درك نكرد، حج بر او مستقر نشده است؛ آية اللَّه بهجت: و امّا با عدم اعتماد مذكور، پس مورد تأمّل است؛ و عدم حرمتِ تفويتِ احتمالي، با تأخير يا غير آن از مقدّمات مفّوته در واقع بعد از اشتغال ذمه يا قبل از آن، در موردي كه دليل خاص نباشد خالي از وجه نيست (كتاب حج ص 1).

(3). آيات عظام: صافي، گلپايگاني و فاضل: در صورتي حج بر او مستقر مي شود كه اگر مي رفت به حج مي رسيد.

(4). آيات عظام تبريزي، خويي و فاضل: اگر انجام حج براي او حرجي باشد، حج از خودش ساقط است ولي بايد خودِ او بعداً، در صورت قدرت، انجام دهد و يا بعد از فوتش از تركه او حجّ نيابي ولو از ميقات انجام دهند.

(5). آية اللَّه بهجت: قبل از استقرار حج استطاعت شرعيه شرط است وبعد از آن استطاعت عقليه و مقدوريّت ميزان است البته با مراعات ساير احكام شرعيه. (مستفاد از صفحه 27 و 22 كتاب حج)

آية اللَّه تبريزي و آية اللَّه خويي: بايد به هر نحو ممكن، مادامي كه حرج نبوده و مستلزم ارتكاب حرام (آية اللَّه خويي: حرام اهم يا مساوي) نباشد، به حج مشرف شود.

آية اللَّه فاضل: اگر حرجي نباشد بايد به هر نحو …

(6). آية اللَّه مكارم و آية اللَّه تبريزي: در صورتي كه راهِ مشروع، منحصر به شركت در قرعه كشي باشد.

آية اللَّه خامنه اي:

اگر رفتن به حج در سال هاي بعد از آن، منوط به نام نويسي و پرداخت مبلغي در همان سال باشد، بنابر احتياط واجب بايد نسبت به اين كار اقدام كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 17

نيست؛ ولي اگر در ثبت نام مسامحه كند و در سال هاي بعد براي آن اقدام نمايد، حج بر او مستقر مي شود هرچند قرعه به نام او اصابت نكند.

ثبت نام و قرعه كشي

9- ثبت نام براي حج با احتمال حصول نوبت در سال اول، لازم است هرچند براي- مثلًا- پنج سال ثبت نام شود؛ و با اين فرض، در صورت عدم ثبت نام، حج مستقر مي شود.

ثبت نام چند ساله و در نوبت قرار گرفتن

10- اكنون كه از داوطلبان حج، ثبت نام مي شود ولي چند سال ديگر نوبت اعزام آنها فرا مي رسد، آيا اگر كسي استطاعت مالي داشته باشد، واجب است اقدام به ثبت نام كند و در نوبتِ چند ساله قرار گيرد؟ يا آنكه به دليل باز نبودن راه مستطيع نيست و مي تواند در مال تصرّف كند و خود را از استطاعت مالي خارج كند؟

______________________________

(1). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، صافي، گلپايگاني، مكارم: مشروط بر اين كه مطمئن بوده كه در مرحله قبل قرعه به نامش اصابت مي كرده.؛ آية اللَّه سيستاني: چنانچه مي دانست سال هاي بعد، قرعه به نام او اصابت مي كرد، در فرضي كه احتمال عروضِ مانع ديگري، از انجام حج را در سالي كه قرعه به نام او اصابت مي كرد، نمي داد، بنابر احتياط واجب، لازم بود ثبت نام كند و در اين فرض كه ثبت نام نكرده، بنابر احتياط واجب حج بر او مستقر مي شود.

(2). آية اللَّه خويي: به هر حال بايد در قرعه كشي شركت كنند. (مستفاد از مناسك، صفحه 16)

آية اللَّه سيستاني: به مسأله قبل مراجعه شود.

(3). آية اللَّه تبريزي: اگر اطمينان داشته باشد كه در سال اول نامش بيرون مي آيد لازم است در قرعه كشي شركت كند؛ بلكه بنابر احتياط واجب، مطلقاً بايد ثبت نام كند.

آية اللَّه صافي: در اين فرض، وجوب نام نويسي محلّ تأمّل است و چنانچه با ترك آن، بعداز پنج سال فوت كرد استقرار حج بر او معلوم نيست اگر چه احتياط

آن است كه براي او، با بقاي استطاعت تا سال پنجم، استيجار حج نمايند.

آية اللَّه مكارم: اسم نويسي در فرض مذكور واجب است و اگر يقين به اصابت قرعه داشته باشند حج بر آن ها مستقر مي شود ولي احتمال كافي نيست.

(4). آيات عظام: بهجت، خامنه اي، سيستاني، مكارم و نوري: بايد ثبت نام كند.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال چنانچه قبلًا حج بر او مستقر نشده باشد اقدام به ثبت نام در سالي كه استطاعت مالي براي حج پيدا كرده ولي استطاعت طريقي نداشته باشد واجب نيست.

آية اللَّه فاضل: در فرض سؤال ثبت نام واجب نيست و مي تواند مال مذكور را مصرف كند.

آية اللَّه تبريزي: احتياطاً اسم نويسي كند و پول را پس نگيرد. در صورت نرفتن به حج در همان سال خمس آن را بايد بپردازد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 18

4- اقسام حج
اشاره

حج بر سه گونه است: «تمتّع»، «قِران» و «افراد».

11- حج تمتّع، وظيفه كساني است كه «چهل و هشت ميل» - كه شانزده فرسخ است- از مكه دور باشند؛ و حج قِران و افراد، وظيفه غير آن ها است.

اين تفصيل (بين چهل و هشت ميل و كمتر از آن)، در حَجةالاسلام است؛ و افرادي كه حج استحبابي به جا مي آورند، بين سه گونه حج، مخيّر هستند.

افرادي كه مقيم مكه مي شوند

12- كساني كه وظيفه آنها حج تمتع است، اگر در مكه معظمه مقيم شوند، چنانچه به قصد مجاورت در مكه بمانند و بعد از دو سال مستطيع شوند، حكم اهل مكه را پيدا مي كنند؛ و در غير اين فرض، صوري دارد كه در تحريرالوسيله ذكر شده است.

5- حج استحبابي
اشاره

13- حج به لحاظ تكليف، دو گونه است: واجب و مستحب. حج واجب گونه هاي مختلفي دارد از قبيل حجِ واجبِ به نذر و استيجار و موارد ديگر. مهمترين گونه حج واجب، حَجةالاسلام است. حج استحبابي مواردي دارد كه به شرح ذيل است:

______________________________

(1). آية اللَّه مكارم: يا بيشتر.

(2). آية اللَّه مكارم: يعني حدود 86 كيلومتر.

(3). جهت تفصيل اين مسأله به مناسك آيات عظام مراجعه شود.

آية اللَّه نوري: مگر در صورتي كه از ابتدا قصد توطّن داشته باشد كه پس از گذشتن مدّتي كه وطن صدق كند حكم اهل مكّه را دارد هر چند دو سال نگذشته باشد.

آية اللَّه بهجت: شخصي كه وظيفه او در حَجّةالاسلام تمتّع است با اقامت در مكّه و اطراف نزديك آن، بدون قصد توطّن دائم، فريضه او ما دامي كه داخل سال سوّم اقامت نشده باشد تغيير نمي كند چه قبل از اقامت مستطيع شده باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 19

از طرف معصومين عليهم السلام و خويشاوندان و سايرين چه زنده يا مرده؛

كسي كه شرايط وجوب حج- اعم از بلوغ و استطاعت و غير آنها- را ندارد؛

بچه مميز، اگر چه وليِّ او اذن ندهد؛ كسي كه حج واجبش را انجام داده؛

كسي كه هزينه حج را ندارد، ولي مي تواند قرض كند و قدرت بر ادا دارد؛ كسي كه هزينه حج را ندارد، ولي مي تواند اجير

و نايب شود؛

تكرار حج در هر سال.

كراهت ترك حج استحبابي و ترك نيت بازگشت

14- ترك حج در پنج سال متوالي، مكروه است.

نيّت بازگشت به مكه معظمه هنگام خروج، مستحب، و قصد بازنگشتن، مكروه است.

اهداي ثواب حج استحبابي به غير

15- اهداي ثواب حج استحبابي در وقت شروع، يا بعد از فارغ شدن، به ديگري مانعي ندارد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: احرام صبّيِ مميّز، صحيح است و احوط در صورت استلزام تصرف در مال، اذنِ وليّ است در صحّت آن. (كتاب حج ص 4).

آية اللَّه سيستاني: بعيد نيست كه در صحّت آن اذن ولي معتبر باشد. (مناسك، مسأله 6).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: حج براي غير مكلف مميّز، مستحب است ولي كفايت از حَجّةالاسلام نمي كند و اذن وليّ در صحّت حجّ او شرط نيست، اگرچه در مواردي كه حج او موجب تصرّف در اموالش مي شود، براي تصرّف، اذن وليّ لازم است. (آداب و احكام حج، مسأله 5).

آية اللَّه مكارم: ولي اگر تصرف در مال خود مي كند، بايد به اذن وليّ باشد.

(2). توجه اين فرض بر اساس برخي فتاوي اگر حجه الاسام را بجا نياورده باشد موجب حصول استطاعت مي شود. به مسأله 52 مراجعه شود.

(3). آية اللَّه مكارم: ولي اگر انجام حج هاي مستحبي پي درپي سبب محروميت انجام دهندگان حج واجب شود، بهتر است مجال را به آن ها بدهند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 20

فصل دوم: شرايط وجوب حج

اشاره

وجوب حج (حَجّةالاسلام)، منوط به تحقق چهار شرط است و بدون وجود تماميِ آنها، حجْ واجب نيست؛ اين شرايط عبارتند از: عقل، بلوغ، استطاعت و حريّت.

1- عقل
اشاره

بر ديوانه حجْ واجب نيست؛ ولي اگر قبل از درك مشعر عاقل شود، با دارا بودن ديگر شرايط، حج او حَجّةالاسلام محسوب مي شود. 16- براي كسي كه بعد از احرامْ ديوانه شده، استنابه لازم نيست و كفايت هم نمي كند، و در احرام باقي است.

جنون بعد از عمره تمتع

17- اگر حج گزار بعد از انجام عمره تمتع ديوانه شود، محرم نمودن او براي حج لازم نيست و تكليفي ندارد.

جنون بعد از استقرار حج و وظيفه وليّ

18- شخصي پس از استقرار وجوب حجْ ديوانه شده، وظيفه وليّ، نسبت به حج او چيست؟

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: در صورتي كه زمان افاقه او مكفي براي انجام واجبِ فعلي بر او، نباشد. (كتاب حج ص 2).

(2). آية اللَّه فاضل: اگر كسي در ميقات مجنون بود، همراهان او مي توانند او را رجاءً مثل كودك غير مميز محرم كنند و چنانچه قبل از درك مشعر عاقل شود كفايت از حَجّةالاسلام مي كند. و احتياط اين است كه به اذن ولي شرعي، او را محرم كنند. و احتياط مستحب آن است كه در سال هاي بعد اگر مستطيع شد حَجّةالاسلام را اعاده كند.

(3). آيات عظام: تبريزي، خويي، سيستاني و فاضل: حج و احرام او باطل است؛ آية اللَّه سيستاني: اگر احتمال بهبودي و درك و وقوفين نيست.

(4). آيةاللَّه بهجت: اگر يأس از بهبودي حاصل است احتياطاً وليّ از مال او اقدام به حج نيابي كند و اگر وفات كند از طرف او قضا مي كند. [مناسك طبع جديد معظم له مسأله 35]

آية اللَّه فاضل: چنانچه اميد افاقه هست صبر كنند والّا بنابر احتياط واجب، وليّ شرعي او از مال او يك حج نيابي انجام دهد.

آية اللَّه نوري: اگر مال دارد لازم است وليّ اقدام به حجّ نيابي بكند.

آيات عظام: تبريزي، خامنه اي، سيستاني، صافي: در صورت عدم بهبودي تا آخر عمر، بعد از فوتش از تركه او برايش نايب مي گيرند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 21

2- بلوغ- (برخي از احكام احرام كودكان)
اشاره

19- اگر نابالغ حج بجا آورد، صحيح است، هرچند از حَجّةالاسلام كفايت نمي كند.

20- اگر حج گزار به گمان عدم بلوغ، حج استحبابي بجا آورد و بعد بفهمد بالغ بوده، از حَجّةالاسلام كفايت نمي كند مگر در صورتي

كه قصد وظيفه فعليه داشته و آن را اشتباهاً بر حج ندبي تطبيق كرده باشد.

بلوغ در ميقات و قبل از مشعر

21- اگر نابالغ، قبل از احرامْ در ميقات بالغ شود و مستطيع باشد، حجّ او حَجّةالاسلام است؛ و همچنين است اگر هنگام دركِ مشعرالحرام بالغ شود.

______________________________

(1). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، صافي: اين حج كافي از حَجّةالاسلام مي باشد.

آية اللَّه خامنه اي: مگر آن كه به توهّم اينكه وظيفه فعليه او امتثال امر استحبابي است، قصد امتثال امر فعلي شارع مقدس را داشته باشد كه در اين صورت كفايت از حَجةالاسلام مي كند.

آية اللَّه مكارم: در صورتي كه قصد مأمور به واقعي را داشته باشد كفايت مي كند.

(2). آية اللَّه فاضل و آية اللَّه مكارم: و كافي است كه از همان محل مستطيع باشد.

(3). آية اللَّه بهجت: كفايت ادراكِ آنچه با آن حج ادراك مي شود، اگر چه اضطراريِ مشعر باشد، با انجام واجب از اضطراريِ عرفه خالي از وجه نيست (كتاب حج، ص 3).

(4). آية اللَّه بهجت: با ساير شروط و با اداي واجبات لاحقه، بدون نياز به تجديد نيت حَجّةالاسلام يا تجديد نيت احرام يا نيت وجوب به مجرّد كمال، و معتبر است از زمان كمال نه قبل از آن، استطاعت او به قدر فراغ از واجبات حج بنابر اظهر، و در صورت ادراك حج به نحو صحيح در إجزاء عمره سابقه بر كمال از متمتع تأمل است، و احوط اعاده عمره است به قصد وظيفه بعد از اتمام حج اگر در اشهُر حج باشد و اگر نباشد در سال آينده به قصد وظيفه انجام دهد عمره را با حج تمتع بنابر احوط (كتاب حج، ص 3).

آية اللَّه تبريزي: كفايت از حَجّةالاسلام نمي كند. بلكه اگر متمكن بود

طبق مسأله 169 مناسك، براي عمره تمتع احرام ببندد و اعمال عمره و حج را اتيان كند، كفايت مي كند. و در غير اين صورت بايد آن حج را تمام كند و در سال هاي آينده، چنانچه مستطيع بود، حَجّةالاسلام را بجا آورد و اگر مجنون قبل از فوت زمان عمره تمتع عاقل شود بر فرض استطاعت محرم شده و اعمال را انجام مي دهد و در غير اين فرض اتمام حج بر او واجب نيست.

آية اللَّه خويي: كفايت از حَجّةالاسلام نمي كند. (و تفصيلي دارند به مناسك، مسأله 4 مراجعه شود).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احوط بلكه اقوي عدم كفايت از حَجّةالاسلام است و همچنين نسبت به مجنون.

آيةاللَّه فاضل: هرچند احتياط مستحب آن است كه در صورت استطاعت، حج را درسال هاي بعد اعاده كند. (مناسك، ص 10).

آية اللَّه مكارم: احتياط واجب در هر دو، اعاده بعد از آن است، در صورتي كه مستطيع شوند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 22

استحباب حج براي بچه مميّز

22- انجام حج براي كودك مميّز، مستحب و صحيح است اگر چه وليِّ او اذن ندهد، ولي بعد از بلوغ و حصول استطاعت، بايد حج بجا آورد و حج زمان كودكي، كافي نيست.

استحباب محرم نمودن طفل غير مميّز

23- محرم نمودن كودك غير مميز، توسط وليِّ او مستحب است؛ به اين گونه كه به او لباس احرام بپوشاند؛ و نيت كند كه «اين طفل را محرم مي كنم براي حج»، يا «اين طفل را مُعْتَمِرْ مي كنم به عمره تمتع»؛ و اگر ممكن باشد، تلبيه را به او تلقين كند، و گرنه خودش به جاي او بگويد؛ و بايد وظايف و اعمال را مطابق وظيفه انجام دهد، وگرنه در بعض صور، طفل در احرام باقي مي ماند و تا تدارك نكند، نمي تواند ازدواج نمايد.

مراد از وليّ در احرام كودك

24- وليّ در اين مورد، بعيد نيست كه كفيلِ بچه و نگهدار او باشد، اگرچه وليِّ شرعي او نباشد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: احوط در صورت استلزام تصرف در مال، اذنِ وليّ است در صحّت آن. (كتاب حج ص 4).

آية اللَّه سيستاني: بعيد نيست كه در صحّت آن اذن ولي معتبر باشد. (مناسك، مسأله 6).

آيات عظام: صافي، گلپايگاني و مكارم: ولي اگر تصرف در مال خود مي كند، بايد به اذن وليّ باشد.

(2). آية اللَّه بهجت: و مجنون.

آية اللَّه تبريزي: و نيز طفل مميز.

(3). آية اللَّه سيستاني: تنها در صورتي بر احرام باقي مي ماند كه اعمال عمره مفرده را درست انجام ندهند ولي در حج اگر خلل به اركان آن بزند با گذشت وقت حج، احرام آن فاسد مي شود، بلي اگر فقط طواف نساء را به طور صحيح به جا نياورند استمتاع از زن بر او حرام است، مگر با اتيان طواف نساء، ولي ازدواج صحيح است.

(4). آية اللَّه نوري: در غير وليّ شرعي، محل اشكال است.

آيةاللَّه بهجت: وليّ در اين مقام عبارت است از وليّ در مال؛ مثل اب وجدّ ابي و وصيّ ايشان و

حاكم و امين حاكم. و ولايت مادر دراحرام طفل وساير اعمال حج خالي از وجه نيست. (رساله ذخيرةالعباد، ص 5).

آية اللَّه خويي: در صورتي كه مستلزم تصرف در اموال طفل نباشد والا اذن ولي شرعي لازم است. (معتمد، ج 1، ص 36)

آية اللَّه سيستاني: وليّ طفل در اين امر كسي است كه حق حضانت و سرپرستي او را دارد، چه پدر و مادر او باشند و چه غير آنها. (مناسك، مسأله 11).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: قدر متيقن از وليّ در اين امر نسبت به بچه غير مميّز، وليّ شرعي است؛ مانند پدر و جد و يا وصيّ يكي از آن دو، و همچنين حاكم و امين از طرف حاكم و يا وكيل يكي از آنها، و امّا غير وليّ شرعي مانند عمو و دايي و برادر، محل اشكال است، اگرچه كفيل و نگهدار بچه باشد، لكن مادر در اين مورد ملحق به وليّ شرعي است زيرا نسبت به او دليل خاصي داريم، و امّا در بچه مميّز در مواردي كه اجازه وليّ لازم است اجازه غير وليّ شرعي كفايت نمي كند. (مناسك عربي، ص 13، مسأله 11).

آية اللَّه فاضل: مقصود از وليّ، همان وليّ شرعي است، ولي مادر در اين مورد ملحق به وليّ شرعي است.

آية اللَّه مكارم: ولي به اذن وليّ شرعي انجام مي دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 23

لزوم حفظ طفل از محرّمات احرام

25- بعد از محرم شدنِ طفل، وليّ بايد او را از محرّمات احرام باز دارد، و اگر مميّز نيست، خود وليّ، او را از محرّمات حفظ كند.

كفارات محرمات احرام طفل

26- اگر طفلِ محرم، محرّمات احرام را به جا آورد، يا وليّ، او را باز ندارد، كفّاره بر وليّ طفل است نه بر مال طفل، بنابر اقوي در صيد و بنابر احتياط واجب، در غير آن.

وظيفه وليّ در اعمال طفل

27- وليّ، بايد طفل را وادار كند كه تمام اعمال حج و عمره را به جا آورد و اگر طفل نمي تواند، خود او به نيابت از وي بجا آورد.

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، خويي، سيستاني: اين حكم در مورد احجاج صبي غير مميز است و همين گونه است حكم مذكور در مسأله 26 و 27 و 29.

آية اللَّه تبريزي: اين حكم در مورد احجاج صبي است.

(2). آية اللَّه بهجت: كفّاره در صيد مطلقاً و غير صيد با عمد، بر وليّ ثابت است.

آيات عظام: تبريزي، خامنه اي، خويي و سيستاني: كفاره در صيد بر وليّ است و در غير آن كفاره ثابت نيست.

(3). آية اللَّه بهجت: در صورت تمكّن، احوط آن است كه در حال طواف، هر دو طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند و سنگ ريزه را در دست طفل يا مجنون بگذارد و ولي با آن كيفيت رمي و نيّت نمايد و در تمام افعال آنچه در غير نيّت مي تواند انجام دهد، وليّ متصدّي نيّت مي شود (كتاب حج، ص 4).

آية اللَّه تبريزي: در وقتي كه مي خواهد طفل را طواف دهد، واجب است او را وضو دهد، اگرچه به صورت وضو باشد. (مناسك، ص 14، مسأله 7).

آية اللَّه فاضل: در اعمالي كه نياز به وضو دارد، احتياطاً طفل را وضو بدهد و خودش هم وضو بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 24

28- گوسفند قرباني، بر عهده وليّ طفل است.

كفارات احرام طفلي كه بدون اذن محرم شده

29- اگر كودك مميّزي، بدون اذن وليّ، محرم شود و در حال احرام، يكي از محرّمات را مرتكب شود، كفاره آن بر عهده كيست؟

احرام كودك بدون اذن ولي

2/ 29- كودك مميّزي بدون امر وليّ، در ميقات محرم شده و فقط سعي و تقصير را انجام داده است؛ تكليف او يا وليّش نسبت به بقيه اعمال چيست؟

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: قرباني بچه غير مميز بر وليّ او است كه او را به حج برده و چنانچه پول آن را نداشت و خود بچه مالي داشت، از مال او قرباني تهيه مي كند وگر نه وليّ روزه مي گيرد.

آية اللَّه سيستاني: پول قرباني بچه غير مميّز بر ولي اوست (مناسك، مسأله 12).

آية اللَّه فاضل: و اگر تمكن نداشت از طرف طفل روزه بگيرد، و چنانچه خود وليّ نيز حج تمتع انجام داده و فقط تمكّن از يك قرباني دارد، آن رابراي طفل قرباني كند و براي خودش روزه بگيرد.

(2). آيةاللَّه بهجت: در فرض سؤال كه وليّ سبب نيست كفّاره هم بر او نيست و تنها كفّاره اي كه در عمد و خطأ ثابت است در مال طفل ثابت است. [مستفاد از جامع المسائل ج 2 ص 193]

آية اللَّه سيستاني و آية اللَّه تبريزي: كفاره ندارد.

آية اللَّه خامنه اي: رجوع شود به پاورقي مسأله 26.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال كفّاره واجب نيست ولي احتياط آن است كه ولّي بچه كفّاره را از مال خودش بدون اين كه قصد كند بر او واجب بوده يا بر صبي، ادا نمايد.

آية اللَّه فاضل: در فرض مزبور به احتياط واجب كفّاره بر وليّ طفل است.

آية اللَّه مكارم: در غير صيد، كفّاره واجب نيست، نه بر وليّ و نه بر طفل.

آية اللَّه

نوري: لازم است وليّ طفل او را ازار تكاب محرّمات احرام باز دارد و اگر باز نداشت كفّاره در صورت علم و عمد بر عهده ولي طفل است.

(3). آيةاللَّه بهجت: همه اعمال را به ترتيب بايد انجام دهد تا از احرام خارج شود و همين احوط است اگر احرام او مستلزم تصرّف در مال بوده است.

آية اللَّه تبريزي: چنانچه محرم به عمره مفرده شده بر احرامش باقي مي ماند و چنانچه تا زمان بلوغ تمام اعمال عمره مفرده را تدارك نكند بعد از بلوغ بر او واجب است آن را تدارك نمايد.

آية اللَّه خامنه اي: طواف و نماز آن را بجا آورد و سعي و تقصير را بنابر احتياط اعاده نمايد و سپس طواف نساء و نماز آن را انجام دهد.

آية اللَّه سيستاني: احرامش صحيح نيست و چيزي بر او نيست.

آية اللَّه صافي: در صحت احرام كودك مميّز اذن ولي شرط نيست بنابراين كودك مذكور كه محرم شده خودش و يا با كمك ديگري ولو غير ولي اگر محتاج به راهنمايي باشد بايد اعمال عمره را از طواف شروع كند و اتمام نمايد.

آية اللَّه فاضل: وليّ او تكليفي ندارد، ولي احرام او صحيح است و بايد اعمال خود را از اول انجام دهد. و اگر نتواند نايب بگيرد.

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه برگردد و تمام اعمال غير از احرام را انجام دهد و اگر توانايي ندارد از كساني كه به عمره مي روند خواهش كند كه به نيابت از او انجام دهند.

آية اللَّه نوري: لازم است برگردد واعمال را به ترتيب انجام بدهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 25

سومين شرط وجوب حج:

3- استطاعت
اشاره

سومين شرط وجوب حج و

تحقق حجةالاسلام، استطاعت است. استطاعت با حصول چند امر محقق مي شود، كه تفصيل آن به ياري خداوند متعال خواهد آمد.

انكشاف عدم استطاعت

30- اگر غير مستطيع به خيال مستطيع بودن، اعمال را به قصد حَجةالاسلام انجام دهد و بعد از اتمام اعمال حج، بفهمد كه مستطيع نبوده، احرام او واقع نشده است.

انكشاف استطاعت

31- اگر مستطيع به خيال مستطيع نبودن، به نيت حج استحبابي محرم شود و بعد از اعمال عمره

______________________________

(1). آيةاللَّه نوري: اگر به قصد تقييد بوده احرام واقع نشده، و اگر خطا در تطبيق بوده احرام حج مستحب واقع شده و احرام صحيح بوده و از آن خارج شده، ولي مجزي از حَجّةالاسلام نيست.

آية اللَّه بهجت و آية اللَّه خامنه اي: اگر به قصد انجام وظيفه فعليه بوده حج صحيح استحبابي هم مي باشد.

آيات عظام: تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل و مكارم: احرام او صحيح و حج او مستحبّي است وكفايت از حَجّةالاسلام نمي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 26

تمتع معلوم شود كه مستطيع بوده، عمل مزبور كفايت از عمره تمتعِ واجب نمي كند، و در صحت حج ندبي او تأمل است. 32- اگر با اعتقاد به عدم استطاعت، قصد حج استحبابي كند و بعد معلوم شود كه مستطيع بوده، از حَجّةالاسلام كفايت نمي كند مگر در صورتي كه قصد وظيفه فعليه نموده و اشتباهاً آن را بر حج استحبابي تطبيق كرده باشد.

بطلان حج استحبابي و نيابي با استطاعت

33- مستطيع نمي تواند از طرف ديگري براي حج نايب شود يا حج استحبابي به جا آورد، و اگر حج نيابي يا استحبابي به جا آورد، باطل است.

______________________________

(1). آيات عظام: تبريزي، خويي، صافي و مكارم: كفايت مي كند.

آيات عظام: بهجت، خامنه اي و سيستاني و گلپايگاني: چنانچه كسي به اعتقاد اين كه مستطيع نيست به عنوان استحباب، به حج رفت و قصد اطاعت امري كه فعلًا متوجّه او است را نمود و بعداً معلوم شد مستطيع بوده، حجّش كفايت مي كند و حج ديگري بر او واجب نيست.

آية اللَّه فاضل: بايد حجة الاسلام را انجام دهد و اكتفا به عمره انجام شده مشكل است، لذا براي

احرام عمره تمتع وجوبي، بايد به وظيفه ناسيِ احرام، كه در مسأله 262 بيان شده است، عمل كند و در ضيق وقت بايد حجِ افراد انجام دهد، مگر اينكه خطا در تطبيق باشد.

(2). توجه: اين مسأله با مسأله بعد تقييد مي شود.

(3). به مسأله قبل مراجعه شود.

(4). به مسأله قبل مراجعه شود.

(5). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صحت آن اشكال است و احتياط ترك نشود، عالم باشد و يا جاهل. (آداب و احكام حج، مسأله 115).

آية اللَّه فاضل: اگر حج نيابي انجام داده است، حج او صحيح است اگر چه معصيت كرده است؛ و اگر با غفلت و عدم توجه به وجوب حج، حج مستحبي انجام داده است، حج او صحيح و كفايت از حجةالاسلام مي كند؛ ولي اگر با توجه به حج واجب، نيت حج استحبابي كرده باشد، حج استحبابي صحيح است ولي مرتكب فعل حرام شده است و حج بر او مستقر شده است.

طبق نظر آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل و مكارم حجِ نايب، صحيح است و ذمه منوب عنه بري مي شود ولي نسبت اجاره نظر ايشان به اين شرح است:

آية اللَّه بهجت: اگر غافل يا جاهل بوده، اجاره هم صحيح است؛ در غير اين صورت اگر اجاره را به نحو ترتب تصحيح نكنيم، نايب مستحق اجرة المثل خواهد بود.

آية اللَّه تبريزي: در فرضي كه واقعاً بر او حج واجب بوده ولو نسبت به آن جاهل باشد، اجاره باطل است و نايب استحقاق اجرة المثل را دارد مگر بيشتر از اجرة المسمّي باشد و اگر حج استحبابي براي خودش انجام دهد، در صورت علم به استطاعتِ خود و عدم صحت حج

استحبابي، حج او باطل است و در غير اين صورت حجش صحيح و مجزي از حجةالاسلام مي باشد.

آية اللَّه خويي: در صورت تنجّزِ وجوب حج بر نايب اجاره باطل است، مگر اين كه اجاره مطلق باشد كه بتواند اوّل براي خودش حج بجاآورد وبعد ازآن حج منوب عنه راودرفرض بطلان اجاره، اجير مستحق اجرةالمثل است مگر اين كه اجرةالمثل بيشتر از اجرةالمسمّي باشد و اگر مستطيع، حجّ استحبابي براي خودش انجام دهد، با اين كه مي داند مستطيع است، گرچه حجش صحيح است ولي مجزي از حجةالاسلام نمي باشد. (مستفاد از تعليقه عروه، ج 2، ص 241 و 375 و مناسك، مسأله 104).

آية اللَّه سيستاني: اجاره باطل است و مستحقّ اجرت المثل است و قصد حج استحبابي براي خودش اثري ندارد و حجة الاسلام محسوب مي شود مگر قصدش به نحوي باشد كه به قصد قربت خلل ايجاد كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 27

استطاعت، داراي پنج شرط به شرح ذيل است:

اول: استطاعت مالي يا بذلي

الف: استطاعت مالي
اشاره

34- استطاعت مالي يعني داشتن زاد و راحله كه توشه راه و مَركب سواري است، يا داشتن پول يا كالايي كه صرف آن در زاد و راحله ممكن باشد؛ و شرط است كه مخارج برگشتن را نيز داشته باشد.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: اگر به آن نياز داشته باشد.

(2). آية اللَّه بهجت: و نيز اظهر وجوب حج و تحقق استطاعت است بر كسي كه فعلًا زاد و راحله را ندارد ولي مي تواند به مناسبت موقعيّت شغلي خود، بدون استيجار كه بعداً ذكر مي شود در بين راه كسب كند، و با كسب لايق به شأن، حوائج مناسب هر وقت را تحصيل نمايد بدون خطر و با اطمينان به حصول، مثل خدمت كردن در

كاروان به اعمالي كه در غيرسفر، شغل او همانهاست (كتاب حج، ص 9).

(3). آيات عظام بهجت، تبريزي، سيستاني، خويي، خامنه اي، صافي، فاضل، گلپايگاني: داشتن هزينه بازگشت هنگامي معتبر است كه مكلف قصد بازگشت به وطن خود را داشته باشد. اما اگر نخواسته باشد برگردد، يا خواسته باشد در جاي ديگري غير از وطن خود ساكن شود، بايد هزينه رفتن به آن جا را داشته باشد، و دارا بودن هزينه بازگشت به وطن لازم نيست.

(4). آية اللَّه بهجت: به نحوي كه به واسطه حج ناچار به تبديل محل اقامت و مسكن نشود (كتاب حج، ص 9).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 28

35- پول هَدْي، جزو استطاعت نيست.

لزوم داشتن ضروريات زندگي

36- در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفت و برگشت، داشتن ضروريات زندگي و آنچه كه در معيشت بدان نياز هست، شرط است، مثل خانه مسكوني و اثاث خانه و وسيله سواري و غير آن، در حد مناسب با شأن، يا داشتن پول يا مالي كه با آن، تهيه آنها ممكن باشد.

37- اگر ضروريات زندگي يا پول آنها را، در حج صرف كند، حج او حَجّةالاسلام محسوب نمي شود.

سكونت در غير منزل ملكي

2/ 37- كارمنداني كه مالك منزل مسكوني نمي باشند و در منازل سازماني زندگي مي كنند و هم اكنون مشكلي از نظر مسكن ندارند ولي ساير شرايط استطاعت را دارا هستند، آيا بايد حجّةالاسلام بجا آورند يا نه؟

لزوم تحقيق از استطاعت

38- اگر كسي در استطاعت ماليِ خود شك دارد، بنا بر احتياط واجب بايد تحقيق كند، چه

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: در صورتي كه بتواند بدون حرج و مشقّت بدل هدي روزه بگيرد.

آيات عظام: تبريزي، سيستاني و مكارم: استطاعت حاصل است و به جاي آن روزه مي گيرد.

آيات عظام: خويي، فاضل، صافي و گلپايگاني: مستطيع نمي شود و پول هدي جزو استطاعت است.

(2). آية اللَّه بهجت: ضرورت شخصيّه يا شأنيّه.

(3). آية اللَّه مكارم: خواه ملكي باشد يا اجاره اي كه با شؤون او سازگار باشد.

(4). آية اللَّه صافي: و نداشتن آن حرجي باشد.

(5). آيةاللَّه سيستاني: … و نداشتن آن موجب حرج باشد.

(6). آية اللَّه خويي: به پاورقي مسأله 57 مراجعه شود.

(7). آيةاللَّه بهجت: مالك بودن منزل شرط نيست بلكه تأمين بودن نياز سكناي او ميزان است.

آية اللَّه خامنه اي: كسي كه منزل ملكي از ضروريات زندگي او محسوب مي شود يا مناسب شأن عرفي او است يا سكونت در منزل اجاره اي يا عاريه اي يا وقفي باعث حرج يا خواري او مي شود، داشتن منزل ملكي از شروط استطاعت او به حساب مي آيد در غير اين صورت اگر ساير شرايط استطاعت را دارا باشد مستطيع است.

آيات عظام: فاضل، مكارم و نوري: بلي مستطيع هستند.

(8). آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي: فحص لازم نيست هرچند احوط است.

آيات عظام تبريزي، خويي: فحص لازم نيست هرچند احوط است.

آية اللَّه خامنه اي: كسي كه مي داند با وضع معمول حج و مخارج عادي آن، داراي

استطاعت نيست ولي احتمال مي دهد كه اگر تحقيق كند راه هايي پيدا شود كه با وضع فعلي خود بتواند حج كند لازم نيست فحص كند ولي ملاحظه وضع مالي موجود خود براي كسي كه نمي داند آيا استطاعت حج دارد يا نه و مي خواهد بداند كه آيا مستطيع هست يا نه علي الظاهر واجب است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 29

اين كه مقدار مال خود، يا مقدار مخارج حج را بداند يا نه.

شرايط وجوب حج
نگه داري هزينه حج

39- كسي كه استطاعت مالي دارد، اگر در سال استطاعت، با ثبت نام يا غير آن، مي تواند به حج برود، بايد هزينه را نگهداري نمايد؛ ولي اگر در همان سال، از هيچ طريقي، رفتن به حج ممكن نيست، مستطيع نشده و نگهداري پول لازم نيست.

لزوم تهيه مقدمات سفر

40- مستطيع بايد خرج هاي مقدماتي- از قبيل گذرنامه، ويزا و وديعه و امثال آن- را بپردازد، و اين خرج ها موجب سقوط حج نمي شود؛ بلي اگر بر اين گونه مخارج، توانايي نداشته باشد، مستطيع نيست.

زيادتر بودن هزينه حج از حدّ متعارف

41- اگر كرايه ماشين يا هواپيما، يا قيمت اجناس مورد نياز سفر، زياد يا زيادتر از حد معمول

______________________________

(1). جهت وقوف بر نظر آيات عظام در اين مسأله، مسأله 7 الي 10 لحاظ شود.

آية اللَّه تبريزي: در صورتي كه فقط از طريق ثبت نام مي تواند به حج برود، چنانچه در اين سال ثبت نام مي شود و اطمينان دارد با ثبت نام مي تواند در همين سال به حج برود، بايد ثبت نام كند و به حج برود، و همچنين اگر توانايي رفتن به حج از طريق آزاد را دارد، مستطيع مي باشد و بايد به حج برود، و در غير اين دو صورت مستطيع نيست و نگهداري پول لازم نمي باشد.

آيةاللَّه خامنه اي: كسي كه مستطيع شده، نمي تواند بعد از رسيدن زماني كه بايد مال را براي رفتن به حج، صرف كند، خود را از استطاعت خارج نمايد. بلكه احتياط واجب آن است كه قبل از آن زمان نيز خود را از استطاعت خارج نكند.

آية اللَّه خويي: به هر حال بايد آن را تا زمان ثبت نام حفظ كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر احراز كند كه در سال بعد واجد شرايط خواهد شد لازم است پول را نگه دارد.

آية اللَّه صافي: اگر اصل اعلام وقت و اجازه از طرف دولت معلوم نباشد نگهداري آن لازم نيست و اگر ثبت نام براي حج در امسال معلوم باشد هر چند تاريخ آن هنوز معيّن نشده باشد جواز صرف آن

در راه ديگر، محلّ تأمّل است. (آداب و احكام حج، حاشيه مسأله 155).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 30

باشد، مستطيع بايد به حج برود، و تأخير از سال استطاعت، جايز نيست؛ مگر آن كه كرايه بقدري زياد باشد كه موجب حرج و مشقت در زندگي شود.

توقف حج بر پرداخت وجه به حكومتها

42- اگر انجام حج، بر پرداخت مال به حكومت ها- ولو حكومتهاي كافر- متوقف باشد، بايد پرداخت شود و اين امر، موجب سقوط حج نمي شود.

______________________________

(1). آية اللَّه خويي: اگر ضرر زايد بر مقدار متعارف و موجب اجحاف باشد، ولو موجب حرج و مشقّت هم نشود، حج واجب نيست و اما اگر هزينه و مخارج حج بالا برود و مثلًا كرايه ماشين در سال استطاعت گران تر از سال بعد باشد تأخير جايز نيست و بايد همان سال برود. (معتمدج 1، ص 95 ومناسك مسأله 21).

(2). آية اللَّه بهجت: اگر هزينه و مخارج حج بالا برود و به حد غير عقلايي نرسد و مثلًا كرايه ماشين در سال استطاعت گران تر از سال بعد باشد تأخير جايز نيست و بايد همان سال برود. (مناسك، مسأله 18).

آية اللَّه گلپايگاني: مگر آن كه ضرر به نحوي باشد كه عرفاً بگويند مستطيع نيست.

(3). آية اللَّه مكارم: به طوري كه در عرف بگويند مستطيع نيست.

(4). آية اللَّه بهجت: ضررهاي مالي غير مجحف، كه از ظالمين در طريق و از حكومتهاي ظالمه صورت مي گيرد، داخل در استطاعت است و با قدرت تحمّل، موجب سقوط نمي شود بلكه واجب است و همچنين قراردادهاي حكومت هاي ظلم. و اگر ضرر مالي، مجحف و موجب عسر باشد مانع از استطاعت شرعيه است. (كتاب حج، ص 21)

آية اللَّه تبريزي: هرگاه در راه حج دشمني

باشد كه دفع او جز به پرداخت مال زياد ممكن نباشد، پرداخت مال واجب نيست و وجوب حج ساقط خواهد شد مگر اين كه بذل مال، امر متعارف باشد، مثل اين كه حكومت از كساني كه وارد كشور مي شوند مالي را اخذ مي كند كه در اين صورت بذل واجب است و از مؤونه حج حساب مي شود. (مناسك، مسأله 16).

آية اللَّه خويي: اگر جزو مخارج حج در آن كشور باشد حجِ واجب است و اگر اتفاقاً اين مبلغ را از او مي گيرند، اگر مستلزم ضرر مالي معتدٌّ به مي باشد حج بر او واجب نيست. (مستفاد از مسأله 21 مناسك). البته اگر موجب فساد بر مسلمين باشد طبعا جايز نيست.

آية اللَّه سيستاني: هرگاه در راه حج دشمني باشد كه دفع او جز به پرداخت مال به او ممكن نباشد، پس اگر پرداخت آن نسبت به حال شخص ضرر زيادي داشته باشد، واجب نخواهد بود و وجوب حج ساقط مي شود، و الّا واجب خواهد بود. بلي پرداخت پول جهت جلب رضاي او تا آن كه راه را باز كند واجب نيست. (مناسك، مسأله 16).

آية اللَّه صافي: اگر موجب تقويت كفر در برابر اسلام محسوب شود كه عرفاً آن بر ضرر اسلام و خلاف مصلحت مسلمين شمرده شود استطاعت حاصل نيست ولي اگر پول را پرداخت و استرداد آن ممكن نبود، پس از پرداخت، اگرچه معصيت كرده، استطاعت حاصل مي شود و بايد به حج برود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 31

حصول استطاعت با اجير شدن

43- اگر كسي در راه حج، براي كاري، به مبلغي كه با آن مستطيع مي شود، اجير شود، حج بر او واجب مي شود هر چند قبول اجاره بر او واجب

نبوده است؛ ولي بعد از قبول، مستطيع مي شود و بايد حج بجا آورد.

حج با مال حرام و مشتبه

44- حج با مال حرام، جايز نيست؛ ولي مال مشتبه، با فرض عدم علم به حرمت، صرف آن در حج جايز است.

كسي كه ملك دارد و پول ندارد

45- كسي كه پول ندارد ولي ملكي به اندازه هزينه حج دارد، بايد- با دارا بودن ديگر شرايط- بفروشد و به حج برود؛ اگر چه به جهت كمبود مشتري، به كمتر از قيمت معمولي بفروشد؛

______________________________

(1). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: لكن براي كسي كه عادت و شغلش خدمت باشد سزاوار است احتياطبه قبول ترك نشود، چون عرفاً استطاعت صدق مي كند. (آداب و احكام حج، مسأله 64).

(2). آية اللَّه بهجت: و همچنين اگر در اجاره براي او شرط شد تأمين زاد و راحله و نفقه عيال، قبول واجب نيست، ولي اگر قبول كرد مستطيع مي شود به استطاعت ماليه در هر دو صورت، نه بذليّه، پس دَيْن مانع از آن است مگر آن كه علي ايّ تقدير متمكّن از اداي دين نباشد و فقط به اين اجاره مشروطه، مالك گذراندن امور خود در مصاحبت اهل حج باشد كه در حكم استطاعت بذليّه است ولي باز قبول استيجار واجب نيست (كتاب حج، ص 14).

(3). آية اللَّه مكارم: به شرط آن كه از نظر ظاهر محكوم به حلال بودن باشد.

(4). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر خانه وقفي و يا غير وقفي در اختيار اوست؛ به طوري كه كسر شأن او نبوده و بدون سختي و حرج، از داشتن خانه ديگر بي نياز است و احتمال از دست رفتن آن خانه نيست، اگر خانه ملكي اي دارد كه قيمت آن وافي به مخارج حج و يا تتميم آن باشد، واجب است خانه ملكي خود را فروخته و صرف مخارج حج كند،

و همچنين است نسبت به ديگر چيزهايي كه مورد نيازبوده، و از غير راه ملكيّت رفع احتياجش شده باشد. (آداب واحكام حج، مسأله 24).

(5). آية اللَّه بهجت: اگر حرجي يا ضرري نباشد (كتاب حج، ص 8).

آية اللَّه تبريزي: اگر بخواهد حج نمايد بايد آن را به مقدار زيادي كمتر از قيمت بفروشد، فروشش واجب نيست. (مناسك، مسأله 21).

آية اللَّه خويي: اگر باعث ضرر كلّي شود فروشش واجب نيست.

آية اللَّه سيستاني: مگر اينكه اجحاف بر او باشد. (مناسك عربي، مسأله 21).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 32

مگر آن كه فروش به اين نحو، موجب حرج و مشقت براي او شود.

احتياج به ملك در آينده

46- اگر شخصي ملكي دارد كه از نظر قيمت، براي سفر حج كافي است، ولي صاحب آن اطمينان عرفي دارد كه از كار افتاده خواهد شد و بايد از درآمد آن ملك، امرار معاش نمايد، و در آن زمان، راه ديگري براي امرار معاش ندارد، مستطيع نشده و فروش آن واجب نيست.

عدم حصول استطاعت با پول مورد نياز براي منزل

47- اگر كسي براي تهيه منزل مسكونيِ مورد نياز، مالي را بفروشد، با پول آن مستطيع نمي شود؛ هرچند پولي كه به دست آورده، براي مخارج حج كافي باشد.

تبديل منزل گران به ارزان، براي حج

48- اگر كسي داراي منزل گران قيمتي است كه از شأن او زايد است، و مي تواند با فروش آن و خريد منزل ارزانترِ مطابق شأنش، به حج برود، با تحقق شرايط ديگر، مستطيع است.

فروش كتاب و ابزار كار براي حج

49- كساني كه كتابهايي دارند كه بدان نياز ندارند و مبلغ آن در صورت فروش، به اندازه هزينه حج است، با داشتن ساير شرايط، حج بر آنها واجب است؛ و نيز اگر از كتب موقوفه مي توانند رفع نياز كنند و كتابهاي ملكيِ زايد، به قدر حج باشد، حج بر آنها

______________________________

(1). آيات عظام: صافي، گلپايگاني و مكارم: به طوري كه در عرف بگويند مستطيع نيست.

(2). آية اللَّه مكارم: اگر در حال حاضر و پس از بازگشت، زندگي او از طريق ديگر تأمين مي شود، حج بر او واجب است.

(3). آية اللَّه مكارم: و قصد تهيه آن را داشته باشد.

(4). آيات عظام بهجت، خويي، سيستاني: در صورتي كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتي و مشقت در زندگي وي شود، حج بر او واجب نمي شود، و چنانچه سبب ناراحتي نشود واجب مي شود.

آية اللَّه خامنه اي: اگر مكلّف زمين يا جنس ديگري را بفروشد تا با پول آن خانه بخرد، در صورتي كه منزل شخصي جزء نيازهاي ضروري او باشد و يا مالكيت آن با موقعيت عرفي او مناسب است، با گرفتن پول زمين مستطيع نمي شود هر چند به مقدار مخارج حج و يا مكمّل آن باشد.

(5). آيةاللَّه بهجت: گذشت در مسأله 34. واگر استبدال ضرري يا حرجي باشد لازم نيست (كتاب حج، ص 8).

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: اگر فروش خانه سبب حرج و مشقت او نيست حج بر او واجب است.

(6). آية اللَّه بهجت:

به حاشيه مسأله 34 مراجعه شود.

آية اللَّه خويي: اگر با فروش آنها به حرج نمي افتد، حج واجب است. (مناسك، مسأله 22).

(7). آيات عظام فاضل، نوري: و منافات با شأن او نداشته باشد و موجب حرج بر او نباشد.

آية اللَّه سيستاني: و استفاده از آنها بر او حرجي نباشد. (مناسك عربي، مسأله 24).

آية اللَّه مكارم: به طوري كه هر ساعت نياز داشته باشد، بدون زحمت در اختيار او قرار بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 33

واجب است، به شرط آن كه كتاب هاي موقوفه، در معرض زوال نباشد.

50- هرگاه كسي سرمايه زايد، يا ابزار كار زايدي دارد كه با فروش آن، مي تواند هم بدون زحمت زندگي كند و هم به حج برود، با وجود دارا بودن ساير شرايط، مستطيع است.

داشتن طلب

51- كسي كه طلبي دارد و وقت طلب او رسيده يا حالّ است، و مي تواند بدون حَرَج و مشقت، آن را بگيرد، با داشتن ساير شرايط، واجب است مطالبه كند و بگيرد و به حج برود؛ مگر اين كه مديون نتواند بپردازد كه در اين صورت، مطالبه جايز نيست و استطاعت حاصل نمي شود. اگر وقت طلب نرسيده باشد ولي مديون خودش بخواهد بپردازد، لازم است طلبكار آن را بگيرد و مستطيع مي شود؛ ولي اگر نمي خواهد بپردازد، مطالبه واجب نيست، هرچند با مطالبه حاضر به پرداخت شود.

______________________________

(1). آية اللَّه مكارم: در صورتي كه فروختن آن مخالف شؤون او نباشد.

(2). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و نيز مي تواند ولو با كمك غير و اقامه دعوي در نزد حاكم شرع و يا بارجوع به حاكم غير شرعي- در صورتي كه استيفاي حقّ، موقوف بر آن باشد، بنابر اقوي- آن

را وصول نمايد، گرفتن و رفتن به حج واجب است. (احكام و آداب حج، مسأله 29).

(3). آية اللَّه سيستاني: مستطيع است و واجب است حج برود هر چند با مطالبه و صرف آن مال در حج باشد و همچنين است اگر بدهكار دارا باشد و نپردازد ولي بتواند هر چند با رجوع به حاكم جور حق خود را بگيرد يا بدهكار منكر باشد ولي بتواند آن را اثبات كند و بگيرد يا بتواند از اموال او از باب تقاص بردارد.

(4). آية اللَّه بهجت: اگر تحصيل آن، متوقّف بر مراجعه به دادگاه اگر چه حاكم جور باشد، لازم است مراجعه نمايد در صورتي كه موجب ضرر و حرج فوق حد مسامحه نباشد، و در تضرّر مالي غير مجحف و نيز ضرر حالي مثل ذلت نفس و نقص جاه نزد حاكم جور تأمّل است و اقرب وجوب مطالبه است با عقلائي بودن تن دادن به اين ضرر با قطع نظر از تكليف به حج (كتاب حج، ص 10).

(5). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر بتواند دَين را بفروشد و پول آن به تنهايي و يا به ضميمه مال ديگر وافي هزينه حج باشد و براي او مشقت نداشته باشد، در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود.

آية اللَّه سيستاني: اگر بتواند دَين را بفروشد به نحوي كه اجحاف در حق او نباشد، و پول آن به تنهايي و يا به ضميمه مال ديگر وافي هزينه حج باشد، در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود.

آية اللَّه فاضل: اگر بتواند دَينش را به مقدار كمتر بفروشد در صورتي كه موجب ضرر و مشقّت نباشد.

و اين مقدار براي حج كافي باشد مستطيع است و بايد حج انجام دهد.

(6). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: در صورتي كه اگر مطالبه كند بدهكار خواهد پرداخت، بايد مطالبه كند و به حج برود.

آية اللَّه سيستاني: اگر مهلت داشتن قرض به نفع بدهكار باشد همچنانكه معمولًا چنين است.

آية اللَّه صافي: حكم مسأله در صورتي است كه فروش دين مؤجّل به نقد ممكن نباشد والّا فروش آن مانند فروش ساير اموال واجب است.

آية اللَّه فاضل: مگر آن كه يقين داشته باشد كه اگر مطالبه كند مديون حاضر به پرداخت آن مي شود، كه در اين صورت مطالبه لازم است.

آية اللَّه گلپايگاني: و اگر شك داشته باشد كه مديون با مطالبه مي پردازد يا نه، به جهت آن كه احتمال استطاعت مي دهد، و تمكّن از فحص دارد، احتياط در مطالبه است، و مطالبه در اين فرض فحص از استطاعت است، نه تحصيل استطاعت. (آداب و احكام حج، مسأله 29).

آية اللَّه مكارم: اگر مطالبه محذوري ندارد بايد مطالبه كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 34

شرايط وجوب حج

قرض براي حج

52- با قرض، استطاعت حاصل نمي شود، هر چند اداي آن بعداً به سهولت ممكن باشد؛ و اگر كسي با قرض، حج به جا آورد، از حَجةالاسلام، كفايت نمي كند.

______________________________

(1). آية اللَّه خامنه اي: كسي كه هزينه رفتن به حج را در اختيار ندارد، اما مي تواند قرض بگيرد و سپس به سادگي قرض خود را ادا كند، واجب نيست كه خود را با قرض گرفتن مستطيع كند، اما اگر بگيرد، حج بر او واجب مي شود.

آية اللَّه فاضل: ولي اگر قرض كرد چنانچه در پرداخت آن به مشقت شديد نمي افتد مستطيع گشته بايد حج بجا آورد.

(2). آية

اللَّه بهجت: قرض گرفتن براي حج تحصيل استطاعت است و واجب نيست. مگر آن كه مالي داشته باشد بالفعل كه مي تواند پس از حج با فروش و استبدال آن اداي دين كند كه در اين صورت قرض گرفتن واجب است با عدم تمكن از فروش آن قبل از حج و اگر مالي كه با آن اداي دين مي نمايد بعد از حج تحصيل مي شود، پس در وجوب حج فعلًا تأمّل است (كتاب حج، ص 11).

آية اللَّه تبريزي: هرگاه كسي مقداري پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد و در وقت قرض كردن مالي داشته باشد كه بتواند با آن قرض خود را ادا كند ولي فعلًا نمي تواند آن را بفروشد يا در آن تصرّف كند حج بر او واجب خواهد بود (مناسك، مسأله 33).

آيات عظام خويي، فاضل: هرگاه كسي مقداري پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد، و قدرت پرداخت آن را بدون مشقّت بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: كسي كه نفقه حج را ندارد، اگرچه مي تواند قرض كند و به راحتي به دين خود را ادا نمايد، حج بر او واجب نيست و همچنين اگر مالي داشته باشد كه نزدش نيست و يا جنسي دارد كه فعلًا مي تواند وصول نمايد، استقراض بر او واجب نيست، گرچه موافق احتياط است، بلي در صورت اخير اگر قرض كند، به خاطر صدق استطاعت، حج بر او واجب است. (آداب و احكام حج مسأله 30)

آية اللَّه سيستاني: مگر آن كه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد كه اصلًا عقلا به آن توجه نكنند.

كه در اين صورت حجّ بر او واجب خواهد شد. (مناسك، مسأله 33).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 35

53- اگر كسي كه نوبت حج او براي سال هاي آينده است، از راه ديگر امكان تشرّف به وسيله قرض، در همين سال براي او فراهم شود، اگر قبلًا حج بر او مستقرّ نشده و فعلًا هم نمي تواند به حج برود مگر با قرض، مستطيع نيست.

فرض تحقق استطاعت با داشتن بدهي

54- كسي كه مخارج حج را دارد ولي بدهي دارد، چنانچه بدهي او مدت دار باشد و مطمئن است كه در وقت اداي بدهي مي تواند آن را ادا كند، واجب است به حج برود؛ و همچنين است صورتي كه وقت اداي بدهي رسيده، ولي طلبكار راضي به تأخير باشد و بدهكار اطمينان داشته باشد كه در وقتِ مطالبه، مي تواند بدهي را ادا نمايد. در غير اين دو صورت- با فرض داشتن بدهي- حج واجب نيست.

______________________________

(1) و 3. به مسأله قبل مراجعه شود.

(2). آية اللَّه بهجت: از حقوق النّاس.

(3). آية اللَّه بهجت: بنابر عدم فعليّت وجوب ادا مگر بعد از مطالبه (كتاب حج، ص 11).

آية اللَّه تبريزي: در صورتي حج واجب مي شود كه بدون حرج و مشقّت قادر به ادا باشد.

آية اللَّه خويي: بلي اگر دين خود را ادا نكند حج بر او واجب است و به هر حال اگر چنين فردي حج به جا آورد مجزي از حَجّةالاسلام مي باشد. (تعليقه عروه، ج 2، ص 236).

(4). آية اللَّه سيستاني: اگر انسان مال وافي به هزينه حج را داشته، و به همان مقدار هم مقروض باشد، بنابر اظهر حج بر او واجب نخواهد بود، و همچنين اگر كمتر از آن مقدار، مقروض باشد،

به طوري كه اگر مقدار قرض برداشته شود، باقيمانده آن وافي به هزينه حج نباشد، كه در اين صورت هم حج بر او واجب نخواهد بود، و فرقي نيست بين اين كه وقت پرداخت بدهي رسيده باشد يا نه، مگر اين كه آن قدر، وقت پرداخت دور باشد كه اصلًا عقلا به آن توجه نكنند؛ مانندپنجاه سال. (مناسك، مسأله 34).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و اگر مي داند كه طلبكار از طلب خود خواهد گذشت، و يا بنابر مسامحه دارد (مثل مهريه بعض زنان) چنين دَيني مانع استطاعت نيست. (احكام و آداب حج، مسأله 34).

آية اللَّه فاضل: يعني مخيّر است بين انجام حج و اداي دين و در صورت انجام حج كفايت از حجّةالاسلام مي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 36

55- استطاعت مالي با داشتن بدهي، در صورتي حاصل مي شود كه هزينه رفت و برگشت موجود باشد و پس از بازگشت، امكان پرداخت دين به سهولت، فراهم باشد.

تهيه منزل و لوازم زندگي با وام

2/ 55- كساني كه با دريافت وام، منزل مسكوني ساخته اند و يا ساير لوازم زندگي را تهيه كرده اند و طي اقساط بايد وام را بپردازند، اگر ساير شرايط استطاعت را دارا باشند آيا بايد حجةالاسلام بجا آورند؟

داشتن دين شرعي

56- با بدهكار بودن خمس يا زكات، در صورتي استطاعت حاصل مي شود كه علاوه بر مخارج حج، ما به ازاي بدهكاري نيز موجود باشد.

تزاحم حج و ازدواج

57- در صورت نياز به ازدواج و نياز به پول براي آن، در صورتي استطاعت حاصل مي شود كه علاوه بر مخارج حج، مخارج ازدواج نيز موجود باشد.

______________________________

(1). نظر آيات عظام تبريزي، خويي و سيستاني: ذيل مسأله 54 گذشت.

(2). آيةاللَّه بهجت: بلي اگر اطمينان به تمكّن در وقت اداء دارند.

آيةاللَّه فاضل: اگر براي بازپرداخت وام مشكلي نداشته باشند، مستطيع هستند و بايد حج بجا آورند.

آيت اللَّه خامنه اي: اگر مطمئن است كه در زمان پرداخت اقساط وام مي تواند آنها را ادا كند و ساير شرايط استطاعت را نيز دارد حج بر او واجب است.

آية اللَّه مكارم: آري مستطيع است.

(3). آية اللَّه بهجت: يا كفّاره يا نذر (كتاب حج، ص 10).

(4). آيات عظام: تبريزي، خويي، صافي و گلپايگاني: حكم ساير ديون را دارد الّا اين كه عين مال متعلَّق خمس و زكات باشد، كه در صورتي مستطيع مي شود كه غير از آنها مخارج حج را داشته باشد.

آية اللَّه فاضل: يعني بر ذمّه او تعلق گرفته است.

(5). آية اللَّه خامنه اي: كس كه نياز به ازدواج دارد و ترك ازدواج موجب مشقّت يا حرج او شود، و بتواندازدواج كند، زماني مستطيع مي شود كه علاوه بر مخارج حج هزينه هاي ازدواج را نيز داشته باشد.

آية اللَّه فاضل: به طوري كه ترك ازدواج موجب مشقت يا ضرر باشد.

آية اللَّه نوري: به طوري كه اگر متأهّل نشود به زحمت مي افتد يا به حرام افتد در صورتي …

(6). آية اللَّه بهجت: اگر در ترك نكاح مشقت غير قابل تحمّل به حسب عادت بود يا

خوف مرض يا خوف وقوع در حرام بود، اظهر جواز صرف در نكاح است و همچنين اگر قبل از رسيدن وقت سير كاروان حج، صرف در نكاح كند، اما بعد از رسيدن وقت سير نمي تواند صرف در نكاح نمايد، به نحوي كه متمكّن از حج در آن سال نمي شود نه در صورت تمكّن از جمع بين آن دو. (كتاب حج، ص 12).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: در صورتي كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتي و مشقت در زندگي وي شود، حج بر او واجب نمي شود، و چنانچه سبب ناراحتي نشود واجب مي شود. آية اللَّه خويي اضافه فرمودند: بلي اگر بنابر صرف نكردن آن مال در نياز خود داشت حج بر او واجب است. (تعليقه عروه، ج 2، ص 234).

آيةاللَّه صافي، آيةاللَّه گلپايگاني: اگر ترك تزويج مستلزم حرج باشد به نحوي كه عرفاًبگويند مستطيع نيست واجب نمي شود و الّا حج بر او واجب و مقدّم است. (مناسك عربي، ص 18، مسأله 32).

آية اللَّه مكارم: منظور از نياز اين نيست كه به خاطر ترك آن به عسر و حرج بيفتد بلكه همين اندازه كه ازدواج از شؤون زندگي او باشد كافي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 37

تزاحم حج با ازدواج نوه

58- اگركسي نوه اش نياز به ازدواج دارد و ازدواج نوه، از مخارج عرفي او محسوب شود و نتواند هم براي او ازدواج كند و هم حج به جا بياورد، مستطيع نيست؛ ولي اگر از مخارج عرفي او محسوب نمي شود، حج مقدّم است.

استطاعت مالي در فرض دخل و خرج مشترك

59- كسي كه- مثلًا- چهار پسر دارد و خرج سالانه خود را هم دارد و قرض هم ندارد، و با پسرانش درآمدشان يكجا است و الآن فرضاً هزينه حج دو نفر را دارند، از بين آنها كسي كه از مال خودش به مقدار حج دارد و مي تواند به مكه برود و بعد از برگشت زندگاني لايق شأنش را داشته باشد، مستطيع است و بايد حج برود.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: به مسأله 78 مراجعه شود.

(2). آيات عظام: تبريزي، خويي، سيستاني، صافي و گلپايگاني: اگر صرف مال در حج و ترك تزويج نوه براي او (پدر بزرگ) حرجي باشد، حج واجب نيست وگرنه واجب است.

(3). آية اللَّه بهجت: چون پنج نفر شريك و مالك اين در آمد هستند بر هيچكدام واجب نيست. (مستفاد از سؤال 6 مناسك).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر پس از برگشت در زندگي به حرج نمي افتد حج بر او واجب است.

آية اللَّه مكارم: يعني اگر فرضاً مال مزبور را تقسيم كنند و حق هر كدام را بدهند، هر كدام مستطيع است بايد حج برود و اگر هيچكدام مستطيع نمي شوند بعضي مي توانند حق خود را به ديگري واگذار كنند تا مستطيع شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 38

وجوه شرعيه و استطاعت

60- با وجوه شرعيّه- مثل سهم امام عليه السلام و سهم سادات- كسي مستطيع نمي شود؛ و اگر حج بجا آورد، كفايت از حَجّةالاسلام نمي كند. 61- كسي كه از وجوه شرعي- نظير خمس و زكات- ارتزاق مي كند، اگر از آن وجوه، مقداري اضافه آيد كه به اندازه مخارج حج باشد، آيا با وجود ساير شرايط، مستطيع مي گردد، يانه؟

وليمه و استطاعت

2/ 61- شخصي كه مخارج حج را دارد امّا در برگشت از سفر حج براي دادن وليمه يا مخارج زندگي مقروض مي شود و يا به وجوه شرعي، مانند خمس و زكات نيازمند است، آيا چنين شخصي مستطيع است يا نه؟

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، گلپايگاني: به حاشيه مسأله 76 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كسي كه مالي را كه بتواند با آن حج به جا آورد، در اختيار دارد هر چند ملك او نباشد ولي تصرفش در آن جايز باشد با تحقق ساير شرايط مستطيع است.

آية اللَّه فاضل: چنانچه به عنوان شهريه يا از روي استحقاق و خدمات ديني از طريق حاكم شرع به او داده شده، مالك مي شود و اگر به مقدار حج باشد مستطيع است و بايد حَجّةالاسلام به جا آورد.

(2). آية اللَّه مكارم: هرگاه در شأن او باشد مانعي ندارد و حج او صحيح است.

(3). آيت اللَّه خامنه اي: اگر استحقاق دريافت را به وجه شرعي داشت و باقيمانده وافي به هزينه حج بود و ساير شرايط را هم دارا بود مستطيع است.

آيات عظام: بهجت، فاضل و مكارم: مستطيع است.

آية اللَّه تبريزي: كسي كه در زمان اخذ زكات و سهم سادات مستحق آن باشد، آن را مالك مي شود و جزو تركه او حساب مي شود.

و اگر با آن كسب كند و از راه كسب يا نماء منافعي داشته باشد، با وجود ساير شرايط مستطيع مي شود و در سهم امام عليه السلام چنانچه عين آن باقي باشد، ملك گيرنده نيست و جزو تركه او حساب نمي شود و اگر با آن چيزي را خريده و با سهم امام عليه السلام ثمن آن را ادا كرده، آنچه را كه خريده مالك مي شود و احكام ملك بر آن بار مي شود.

آية اللَّه خويي: عين سهم امام كه به اهل علم براي ارتزاق داده مي شود ملك آن ها نيست.

آية اللَّه سيستاني: در مورد سهم امام عليه السلام اگر فقط مجاز در تصرف باشد مالك نمي شود و جزو تركه نيست و موجب استطاعت نمي باشد و اگر از سوي حاكم شرع تمليك شده باشد جزو تركه است و موجب استطاعت و امّا سهم سادات و زكات، اگر مستحق بوده مالك است و جزو تركه است و موجب استطاعت.

(4). آية اللَّه گلپايگاني رحمه الله: اگر در مخارج متعارف خود معطل مي ماند و موجب مشقت زندگي مي شود مستطيع نيست و امّا احتياج به مصرف وجوه شرعيه پس از مراجعت اگر از افرادي است كه معاشش از وجوه تأمين مي شود مانع از استطاعت نيست و حجةالاسلام از اين افراد صحيح و مجزي است و هزينه مهماني و سوغات جزء استطاعت محسوب نمي شود.

آية اللَّه بهجت: داشتن مخارج وليمه از شرايط استطاعت نيست، و اگر در اثر قرض براي امور زندگي در عسر و حرج واقع مي شوند، مستطيع نيستند و در غير اينصورت استطاعت دارند و نيز كسي كه از وجوه شرعيه معاش او در سال دائر است در فرض مرقوم مستطيع است.

آية

اللَّه خامنه اي: در استطاعت (در حج غير بذلي) رجوع به كفايت شرط است؛ يعني شرط است كه پس از بازگشت از حج شغل يا مالي داشته باشد كه با آن زندگي خود و عيال خود را متناسب با شأن عرفي خود اداره كند، ولو مثل شهريه. ولي به هر حال پول وليمه جزء استطاعت نيست.

آية اللَّه فاضل: چنانچه بعد از برگشت، از وجوه شرعيه تأمين مي شود مستطيع است، همانطور كه داشتن مخارج وليمه جزء شرايط استطاعت نيست.

آية اللَّه تبريزي: در صورتيكه بعد از برگشت از عهده مخارج زندگي بدون قرض برآيند ولو آن كه مخارج وليمه را نداشته باشند، مستطيع هستند و چنانچه در برگشت نياز به گرفتن خمس و زكات پيدا مي كند مستطيع نيست، مگر آن كه رفتن حج دخالتي در گرفتن خمس و زكات بعد از حج نداشته باشد.

آية اللَّه مكارم: مستطيع است.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال وليمه دادن جزء استطاعت نيست و اما نسبت به احتياج به وجوه شرعي در رجوع بكفايت چنانچه معاش او بطور مستمر از وجوه شرعي است مستطيع است.

آية اللَّه نوري: كسي كه بعد از مراجعت از حج براي اداره امور زندگي خود احتياج به قرض كردن پيدا مي كند و يا به وجوه شرعي مانند خمس و زكات نيازمند است، مستطيع نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 39

مستطيع نمودن خود با وام

3/ 61- آيا افرادي كه با شهريه حوزه ارتزاق مي كنند، مي توانند به وسيله وام خود را مستطيع كنند و حجةالاسلام به جا آورند و بدهي آن را از شهريه بپردازند؟ شرايط وجوب حج

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: پس از اخذ وام و فرض حصول استطاعت از ساير جهات مصداق مسأله

استطاعت مديون است كه تفصيل آن در مناسك مذكور است.

آيت اللَّه خامنه اي: كسي كه هزينه حج را ندارد اما مي تواند آن را قرض بگيرد و بعداً به آساني قرض خود را ادا كند گرچه واجب نيست قرض كند، اما اگر قرض كرد حج بر او واجب مي شود.

آيةاللَّه فاضل: واجب نيست وام بگيرند ولي اگر گرفتند، كفايت از حجةالاسلام مي كند.

آية اللَّه مكارم: كفايت نمي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 40

مسايل خاص استطاعت بانوان
ميزان حصول استطاعت با مهريّه

62- زني كه مهريه اش براي مخارج حج كافي است، و آن را از شوهر خود طلبكار است، اگر شوهرش قدرت بر اداي آن ندارد، زن حق مطالبه ندارد و مستطيع نيست؛ و اگر قدرت دارد و مطالبه آن براي زن مفسده اي ندارد، بافرض اين كه شوهر، نفقه و مخارج زندگي زن را مي دهد، لازم است زن مهريه را مطالبه كند و به حج برود؛ و چنانچه براي او مفسده دارد- مثل اين كه ممكن است به نزاع و طلاق منجر شود- مستطيع نيست.

استطاعت مالي زن و فرض لزوم رجوع به كفايت

63- اگر زني در حيات شوهرش، استطاعت مالي نداشته و بعد از مردن او، از ارث وي يا غير آن، استطاعت مالي پيدا كند، اگر بعد از مردنِ شوهر، شغل يا زراعت يا صنعتي كه بتواند بعد از برگشتن از حج، زندگي خود را اداره كند، نداشته باشد، مستطيع نمي شود، هرچند ارثي كه برده، براي رفتن به حج و برگشتن كافي باشد.

وعده و مهر قراردادن حج

64- اگر به حج بردن همسر، به عنوان مهريه قرار داده شده باشد، زوج بايد به آن عمل

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: در صورتي كه مطالبه مهر از شوهر ناراحتي و يا مشكلاتي در زندگي ايجاد نكند وي مستطيع است و مطالبه مهر منعي ندارد بلكه لازم است، ولي اگر موجب دردسر و ناراحتي براي وي شود و يا مراجعه به حاكم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نيست.

(2). آية اللَّه تبريزي: اگرمطالبه مهريّه موجب ناراحتي هايي شود كه زن در زندگي اش به حرج و مشقّت بيفتد، حج بر او واجب نيست.

آية اللَّه خويي: يعني مطالبه بر او حرجي يا در آن خوف ضرر باشد. حج بر او واجب نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر به حدّي باشد كه براي زن تحمّلش مشكل باشد.

آية اللَّه گلپايگاني: مجرّد طلاق باعث عدم وجوب حج نيست. بله اگر صرف مهريه در حج موجب شود كه زندگي او مختلّ شود حج بر او واجب نيست. (مجمع المسائل، ج 1، مسأله 33).

آية اللَّه مكارم: حتي اگر منجرّ به طلاق نشود ولي مشكلات مهمّي در زندگي او حاصل گردد حج لازم نيست.

(3). حكم رجوع به كفايت، در مسأله 76 آمده است.

(4). آية اللَّه مكارم: يا شرط ضمن العقد بوده است.

مناسك حج با حواشي مراجع

تقليد (1387)، ص: 41

كند؛ ولي اگر صِرف وعده بوده، اداي آن لازم نيست.

فرض توقف حج زن بر زحمت شوهر

65- اگر زني مخارج حج را دارد و با درآمدش، مخارج زندگي را متكفّل شود، اگر با به حج رفتن وي، شوهرش براي مخارج به زحمت مي افتد، ولي به زحمت افتادن شوهر، موجب حرج براي زن نباشد، بايد به حج برود و به زحمت افتادن شوهر، مانع از استطاعت زن نمي شود.

اذن شوهر

66- براي بانوان، در سفر حجِّ واجب، اجازه شوهر شرط نيست و بايد حج واجب خود را بجا آورند هرچند شوهر راضي نباشد.

زندگي در منزل استيجاري و حكم استطاعت زوجين

67- اگر زن و شوهري در منزل استيجاري زندگي كنند، در صورتي كه زن هزينه حج را دارا باشد، حج بر او واجب است؛ ولي زماني بر شوهر حجْ واجب مي شود كه لوازم زندگي و مايحتاج خود و عائله اش را در حد شأن، دارا بوده و شرط رجوع به كفايت براي او محقق باشد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: تنها وعده سفر موجب استطاعت نمي شود ولي بر مرد لازم است كه به وعده خود وفا كند، اگر هنگام عقد ازدواج به او وعده داده است. (مناسك، ص 161، س 4).

آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب بايد به آن وفا كند.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي، آية اللَّه فاضل: اگر شرط ضمن العقد باشد، وفا واجب است و در غير آن، تخلف از وعده كراهت شديده دارد.

(2). آية اللَّه مكارم: ولي بدون شك عمل به آن مستحب مؤكد است.

(3). آية اللَّه سيستاني: به حدّي كه تحمّلش براي او مشكل باشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: به نحوي كه زندگي او مختلّ شود. (مجمع المسائل، ج 1، ص 429، مسأله 11).

(4). آية اللَّه مكارم: ولي بهتر جلب رضايت اوست.

(5). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: اگر از جهت صرف هزينه حج، در ناراحتي و مشقت نشوند واجب است حج بروند.

(6). آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: در فرض مذكور، حج بر هر دو واجب است. (مالكيت منزل مسكوني شرط استطاعت حج نيست).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 42

ب: استطاعت بذلي
بذل حج

68- اگر كسي هزينه حج را نداشته باشد، ولي ديگري به او بگويد: «حج بجا آور، نفقه تو وعائله ات، بر عهده من»، با اطمينان به وفا و عدم انصراف از

بذل، حج واجب مي شود. اين گونه حج، حجِ «بذلي» نام دارد؛ و در آن، «رجوع به كفايت» - كه خواهد آمد- شرط نيست؛ بلي اگر قبولِ بذل و رفتن به حج، موجب اخلال در زندگي او شود، استطاعت بذلي حاصل نمي شود.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: تعهد نسبت به عائله و اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل شرط نيست.

(2). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر نمي تواند نفقه عيال را تأمين كند، چه به حج برود و چه نرود، بذل نفقه عيال شرط نيست.

آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه نفقه عائله اش را تا زمان برگشت داشته باشد يا اين كه فرق نمي كند، چه حج برود وچه نرود نفقه آنها را نمي تواند تأمين كند يا از عدم تأمين نفقه آنها در حرج نمي افتد يا عائله واجب النفقه او نيستند كه در اين موارد بذل نفقه عائله شرطِ وجوب حج نيست. (مناسك عربي، مسأله 43).

(3). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل، شرط نيست، ولي اگر وثوق و اطمينان به رجوع وعدم وفاي باذل دارد حج واجب نمي شود.

(4). آية اللَّه نوري: به شرطي كه قبول اين بذل براي او مستلزم ذلّت و منّت نباشد.

(5). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: در اين مسأله فرقي بين اباحه (در اختيار گذاشتن) و تمليك و دادن عين مال و يا قيمت آن نيست.

آية اللَّه سيستاني: اباحه اي كه براي اباحه كننده آن قابل برگشت باشد شرعاً، و تمليك متزلزلي كه از طرف مقابل قابل فسخ بوده باشد شرعاً، موجب حصول استطاعت نمي شود مگر اين كه اطمينان داشته باشد كه از اباحه اش صرف نظر نمي كند يا تمليكش را فسخ نمي نمايد. (مناسك، مسأله

29- 40- 43).

(6). آية اللَّه بهجت: بلي داشتن مؤونه عيال تا وقت رجوع شرط است مگر آن كه با نرفتن حجّ نيزعيال او در مضيقه به سر برند و رفتن حج تأثيري در اين جهت نداشته باشد. (مناسك، ص 19، مسأله 42).

آية اللَّه سيستاني: ولي اگر خودش مقداري از مصارف حج را داشته باشد و بقيّه را به او بذل كنند در اين صورت رجوع به كفايت شرط است. (مناسك، مسأله 45).

(7). آية اللَّه سيستاني: بلي اگر درآمدش در خصوص روزهاي حج باشد و با درآمد آن در بقيه روزهاي سال يا بعضي از آنها زندگي مي كند، به طوري كه اگر به حج برود قدرت تأمين هزينه زندگي در بقيه يا بعضي از روزهاي ياد شده نداشته باشد. در اين صورت حج بر او واجب نخواهد بود، مگر اينكه مخارج زندگيش را در بقيه روزهاي سال هم بدهند كه در اين صورت واجب خواهد بود. (مناسك، مسأله 45).

آية اللَّه مكارم: يا مستلزم منّت و هتك او باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 43

كفارات و پول قرباني در حج بذلي

69- كفارات در حجّ بذلي، بر عهده باذل نيست؛ ولي پول قرباني بر عهده وي مي باشد؛ و اگر آن را بذل نكند، حج واجب نمي شود، مگر در صورت وجود شرايط ديگر استطاعت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص43

بذل نفقه حج به شخص ناتوان و مسأله استنابه

70- اگر به شخصي كه استطاعت مالي و قدرت بدني بر حج ندارد و از قادر شدن هم مأيوس است، بذل نفقه حج نمايند، قبولِ آن براي نايب گرفتن، واجب نيست.

بخشش مال براي حج

71- اگر مالي به اندازه هزينه حج، به كسي ببخشند تا حج به جا آورد، بايد قبول كند و حج

______________________________

(1). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه هدي بر مبذول له واجب باشد پول آن بر عهده باذل است، و الّا تبديل به صوم مي شود. ولي در كفّارات اگر محرم موجب و سبب آن را مرتكب شود پس اگر عمداً باشد كفّاره اش بر عهده خود او مي باشد و اگر از روي فراموشي يا جهل و يا اضطرار و ناچاري باشد و به اين سبب كفّاره واجب شود، پس اگر مبذول له تمكّن از ادا داشته باشد و كفّاره يافت شود، پول آن به عهده باذل مي باشد و الّا بايد مبذول له به وظيفه غير متمكّن از كفّاره عمل نمايد. (آداب و احكام حج، مسأله 56).

(2). آية اللَّه نوري: اگر عملِ موجبِ كفّاره را از روي عمد و اختيار انجام داده باشد، و در غير اين صورت به عهده باذل است علي الأحوط.

آية اللَّه مكارم: احتياط در غير عمد، آن است كه باذل بپردازد.

(3). آية اللَّه تبريزي: مگر در صورتي كه بتواند بدون حرج بدل هدي روزه بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: در وجوب حجِ برگيرنده، در اين صورت اشكال است، مگر در صورتي كه خود توانايي خريد آن را از مال خود داشته باشد، بلي اگر پرداخت قيمت قرباني موجب حرج و مشقّت باشد قبول بر او واجب نخواهد بود. (مناسك، م 52).

آية اللَّه فاضل: واجب مي شود لكن پول قرباني

بر عهده باذل است.

(4). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خويي: مگر در صورتي كه خود توانايي خريد آن را از مال خود داشته باشد، بلي اگر پرداخت پول قرباني موجب ناراحتي مالي او شود، قبول بر او واجب نخواهد بود.

(5). آية اللَّه بهجت: در اين صورت استنابه مي كند علي الأحوط.

آية اللَّه تبريزي و آية اللَّه خويي: اگر مالي را به او اباحه كنند، به اندازه اي كه با آن مي تواند حج برود و مجاز در نايب گرفتن هم باشد، بنابراحتياط واجب (آية اللَّه خويي بنابر فتوي) نايب بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 44

به جا آورد؛ و همچنين است اگر واهب بگويد: «بين حج و غير آن مخيّري»؛ ولي اگر اسم حج را نياورد و فقط مال را به او ببخشد، قبول واجب نيست.

رجوع باذل از بذل

72- باذل مي تواند از بذلش برگردد؛ ولي اگر قبول كننده، در راه حج باشد، باذل بايد نفقه بازگشت او را بپردازد؛ و اگر بعد از احرامْ رجوع كند، بايد نفقه اتمام حج را نيز بپردازد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: واجب نيست قبول نمايد و در صورت قبول، استطاعت بذليه محقّق است و استطاعت ماليّه است در دو صورت بعد. (مناسك، مسأله 43).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: چنانچه مال كافي براي مؤونه حج باشد و يا به مقداري است كه به ضميمه اموال خود شخص استطاعت حاصل مي شود، حج بر او واجب و كافي از حَجّةالاسلام است. (آداب و احكام حج، مسأله 47).

آية اللَّه نوري: مگر اين كه در قبول، ذلّت و مهانت براي او باشد كه در اين صورت قبول واجب نيست.

(2). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: و اگر واهب (بخشنده) اختيار را

به انسان بدهد و بگويد مي خواهي با اين مال حج برو و نمي خواهي به حج نرو و يا مالي را ببخشد و نامي از حج نبرد، قبولش واجب نيست.

(3). آية اللَّه مكارم: بلكه قبول واجب است به شرط اين كه به هنگام بازگشت، زندگي او تأمين باشد.

(4). آية اللَّه بهجت: و بنا بر اظهر، نفقه بازگشت از محلِّ اعلام رجوع كه زايد بر نفقه وطن است، بر باذل است. (مناسك، ص 22، مسأله 51).

(5). آية اللَّه بهجت: اظهر عدم جواز رجوع است. (مناسك، مسأله 51).

آية اللَّه تبريزي: باذل ضامن نفقه برگشتن او نيست همانطور كه در صورت رجوع بعد از احرام، نفقه اتمام حج را هم ضامن نمي باشد گر چه اتمام بر او واجب است مطلقاً.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بعد از احرام احوط ترك رجوع است و نسبت به رجوعِ به عينِ مبذوله، تفصيلي در مناسك عربي موجود است.

آية اللَّه فاضل: اگر اتمام واجب باشد بايد نفقه اتمام حج را نيز بپردازد، امّا وجوب اتمام در اين فرض محلّ تأمّل است.

آية اللَّه مكارم: احتياط واجب آن است كه بعد از احرام رجوع نكند.

(6). آية اللَّه خويي: در صورتي كه اتمام آن بر مبذول له واجب باشد. و آن در جايي است كه آنچه تا كنون به او بذل شده و او صرف نموده، با ضميمه به اموال خود موجب استطاعت او باشد.

آية اللَّه سيستاني: اگر بعد از احرام باذل رجوع كند، مبذول له بايد حج را تمام كند، اگر بر او حرجي نباشد هر چند فعلًا مستطيع نباشد و باذل ضامن مصرف اتمام حج او و بازگشتش مي باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 45

ارسال به حج بدون تعهد به كار

73-

مواردي كه نهاد يا ارگاني، فردي را بدون الزام به كاري، به حج مي فرستد، با فرض مشروعيّت آن، حج بذلي محسوب مي شود.

حج روحاني و خدمه كاروان

74- خدمه كاروان اگر ساير شرايط استطاعت- از قبيل داشتن وسايل زندگي بالفعل يا بالقوه؛ و رجوع به كفايت، كه بتوانند پس از مراجعت، زندگي خود را به نحو مناسب اداره كنند- را دارا باشند، مستطيع هستند؛ و چنانچه ساير شرايط را ندارند، به مجرّد امكانِ رفتن به حج، مستطيع نمي شوند و حج آنان استحبابي است. حكم روحانيّون كاروان نيز همين است؛ ولي اگر بعد از مراجعت از مكه، نياز به شهريه حوزه دارند، مستطيع نمي شوند.

افرادي كه براي ماموريت به حج مي روند

75- افرادي- مانند پزشكان و مانند آنها- كه به عنوان مأموريت به ميقات آمده اند و در ميقات شرايط استطاعت را دارا هستند، بايد حَجّةالاسلام بجا آورند.

افرادي كه با خرج دولت به حج مي روند

2/ 75- جانبازان و آزادگاني كه با خرج دولت به حج مي روند، با فرض اين كه دولت پول قرباني آنها را بدهد يا ندهد، حج آنها بذلي است يا نه؟

______________________________

(1). آية اللَّه خويي: در صورتي كه ولايت شرعيه بر بذل داشته باشد يا حاكم شرع آن را اجازه نمايد.

(2). آيةاللَّه خويي: اگرحج موجب تفاوت در زندگي آنان نباشد وجوب آن بعيد نيست. (مناسك، مسأله 28).

(3). به تفصيل نظر مراجع ذيل مسأله 76 مراجعه شود.

(4). آية اللَّه بهجت: بايد حَجّةالاسلام بجا آورند، مگر آن كه مأموريت به گونه اي باشد كه نتوانند به وظائف عمل كنند. (پرسشهاي جديد حج، ص 2، س 8).

آية اللَّه فاضل: مگر اين كه مأموريت آنها مشروط به عدم احرام براي حجّ تمتّع باشد، يا عمل به مأموريت مانع از انجام اعمال حج باشد كه در اين دو صورت حج واجب نيست، بلي اگر مخالفت كردند و حج انجام دادند هر چند مرتكب معصيت شده اند ولي حج آنها صحيح است و كفايت از حَجّةالاسلام مي كند.

(5). آيةاللَّه بهجت: اگر بنحو جائز با خرج دولت آنها را به حج ببرند حج بذلي است و همچنين اگر مخارج حج را به آنها ببخشند و ايشان قبول كنند. [مناسك محشّي 2، 94]

آية اللَّه خامنه اي: اگر مخارج حج او را مي دهند و يا پول حج را به شرط رفتن به حج به او مي دهند و هيچ كاري را هم در مقابل آن از او نمي خواهند، حج او بذلي است.

آيةاللَّه فاضل: اگر مخارج حج را بدهند و

پول قرباني را هم بدهند يا خود جانباز پول قرباني را داشته باشد، حج بذلي است و كفايت از حجةالاسلام مي كند.

آية اللَّه مكارم: در صورتي كه دولت پول قرباني آنها را بدهد، يا خود آنها داشته باشند، حج آنها بذلي محسوب مي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 46

2- رجوع به كفايت
اشاره

76- يكي ديگر از شرايط استطاعت، «رجوع به كفايت» است؛ يعني حج گزار بعد از بازگشت از حج، تجارت، يا زراعت، يا صنعت، يا منفعت ملك- مثل باغ و دكان- داشته باشد، به طوري كه براي زندگاني، به شدت و حرج نيفتد؛ و اگر قدرت بر كسبِ لايق به حالش هم داشته باشد، كافي است؛ و اگر بعد از مراجعت، نياز به مثل زكات و خمس و ساير وجوه شرعيه داشته باشد، كفايت نمي كند؛ بنابراين بر طلاب و اهل علمي كه در بازگشت از حج، نياز به شهريّه دارند، حج واجب نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: اظهر اعتبار رجوع به كفايت است؛ به اين معنا كه به سبب حج، از غنا به فقر يا از فقر به اوسع از آن، واقع نشود. (كتاب حج، ص 26).

(2). آية اللَّه فاضل: و همچنين اگر از طريق زكات يا خمس و يا استعطا، امور خود را اداره كند، كافي است وهمچنين كسي كه آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگي او قبل و بعد از حج تفاوتي نكند، حج بر او واجب مي شود و نيز بر طلاب كه با شهريه اداره مي شوند؛ چنانچه هزينه حج و مخارج خانواده خود را داشته باشند يا به عنوان روحاني مشرّف شوند حج واجب است و از حَجّةالاسلام كفايت مي كند.

(3). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني:

كسي كه از وجوه شرعيه، مانند خمس و زكات و امثال اينهازندگي خود را اداره مي كند و بر حسب عادت مخارجش بدون مشقت، مضمون و حتمي باشد، در صورتي كه داراي مقداري پول گردد كه وافي به هزينه حج و مخارج عيالش باشد، بعيد نيست حج بر او واجب باشد، و همچنين است كسي كه شخص ديگر در تمام مدت زندگي او، مخارجش را متكفل باشد و همچنين كسي كه اگر آنچه دارد در راه حج صرف كند زندگي بعد از حجّش با قبل از آن تفاوتي نكند.

آية اللَّه خامنه اي: اگر بعد از مراجعت، زندگي آنها با شهريه اداره مي شود، كفايت مي كند و حج واجب است.

(4). آية اللَّه بهجت: اگر زندگي آن ها با وجوهات، بر حسب عادت بدون مشقّت مضمون و حتمي باشد. در صورتي كه داراي مقداري پول گردد كه وافي به هزينه حج و مخارج عيالش باشد حج بر او واجب است. (مناسك، مسأله 25).

(5). آية اللَّه صافي: ولي رعايت احتياط به اين كه به نحوي خود را واجد شرط استطاعت نمايد، ترك نشود.

آية اللَّه گلپايگاني: افرادي كه از وجوه خاصّي مثل سهم سادات و وجوهات شرعيه و نذورات استفاده مي كنند؛ مانند طلّاب و سادات و اشخاص ديگري كه مورد توجّه مردم هستند، در صورتي كه هزينه حج آية اللَّه مكارم: در تمام مواردي كه افراد به عنوان خدمه يا روحاني يا غير آن به حج مي روند، چنانچه زندگي خانواده آن ها در همان مدت تأمين باشد حجشان حَجةالاسلام و تأمين زندگي آنها در بازگشت شرط نيست. و مخارج عيالات را تا بازگشت داشته باشند، بعيد نيست كه حج بر آنان واجب باشد.

مناسك حج با

حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 47

وجوه شرعي و رجوع به كفايت

77- كسي كه از راه كسب يا غير كسب، مخارج حج را دارد ولي مقداري از مؤونه زندگي خود را از درآمدِ كسب، تأمين كند و در تأمين بقيّه، به شهريه نيازمند باشد، مستطيع نيست.

لزوم داشتن مخارج عائله تا بازگشت

78- در استطاعت، دارا بودن مخارج عائله تا بازگشتِ از حج، شرط است، هرچند عائله، واجب النفقه او نباشند.

دستگردان براي حصول استطاعت

79- افرادي كه امور خود را از وجوه شرعيّه مي گذرانند، بنابر احوط با دستگردانِ هزينه حج، مستطيع نمي شوند.

اشتراط رجوع به كفايت ولو بعد از تقليد صحيح

80- اگر كسي بدون تحققِ شرط رجوع به كفايت- ولو با تقليد صحيح از كسي كه آن را لازم نمي دانسته- حج بجا آورده، حج او از حجّةالاسلام كفايت نمي كند و بايد آن را با تحقق شرايط اعاده نمايد.

______________________________

(1). نظر مراجع عظام در ذيل مسأله 76 بيان شد.

(2). آية اللَّه بهجت: در عيال غير واجب النفقه و مصارف لازمه براي حفظ شأن، احوط رعايت عسر و حرج است؛ يعني نه اقتصار بر فقط مقداري كه بر او واجب شرعي است مي كند و نه انتظار تمكّن از هر چه عرفيت دارد مي كشد. پس تحقق استطاعت منوط به دارا بودن مقداري است كه اگر نباشد لازمه اش عسر و حرج است (كتاب حج، ص 15).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: داشتن مخارج عائله غير واجب النفقه شرعي، شرط نيست مگر اين كه با ترك انفاق بر آن ها خودش به حرج مي افتد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و عرفاً ملتزم به پرداخت نفقه آنها شده باشد؛ مثل خواهر و برادر، بايد نفقه آنها را هم داشته باشد. (آداب و احكام حج، مسأله 66).

(3). تفصيل اين مسأله و نظر مراجع در ذيل مسأله 76 گذشت.

(4). آية اللَّه بهجت: به معنايي كه براي رجوع به كفايت، در ذيل مسأله 76 گذشت مراجعه شود.

آيات عظام تبريزي، سيستاني، فاضل، گلپايگاني، مكارم، نوري: اعاده لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 48

استطاعت در ميقات

81- اگر استطاعت در ميقات حاصل شود، براي تحقق حَجّةالاسلام كافي است، ولي رجوع به كفايت شرط است.

سوم وچهارم وپنجم:

استطاعت بدني، طريقي و زماني
اشاره

82- شرط ديگر وجوب حج، استطاعت بدني، و استطاعت از جهت باز بودن راه، و استطاعت زماني است؛ پس بر مريضي كه قدرت رفتن به حج ندارد، يا بر او حرج و مشقت زياد دارد، حج واجب نيست؛ و نيز بر كسي كه راه براي او باز نيست، يا وقت تنگ است- به طوري كه نمي تواند به حج برسد، واجب نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: در مسأله 76 معناي رجوع به كفايت گذشت كه زندگي او از يُسر به عسر تغيير نكند.

آية اللَّه تبريزي: مگر براي كسي كه اگر آنچه دارد در راه حج خرج كند به حرج نمي افتد.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: به شرحي كه در ذيل مسأله 76 شرايط وجوب گذشت.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: مگر براي كسي كه اگر آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگي او قبل و بعداز حج تفاوتي ندارد.

آية اللَّه مكارم: اگر چنانچه انجام حج در اين شرايط تأثير چنداني در وضع و حال او نداشته باشد حج او صحيح است و رجوع به كفايت شرط نيست.

(2). آية اللَّه خويي: بر مريض يا شخصي كه استطاعت مالي دارد ولي از تمكن از رفتن به حج نااميد است يا براو حرجي است واجب است نايب بگيرد و وجوب آن فوري است. (مناسك، مسأله 63).

(3). آية اللَّه بهجت: در صورت يأس از خوب شدن، استنابه مي كند، به نحو فوري بنابر اظهر.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط بايد نايب بگيرد و وجوب آن فوري است مگر اين كه اطمينان به تمكّن از

مباشرت در سال هاي بعد داشته باشد.

آية اللَّه سيستاني: اگر اميد به تمكّن از حجّ بدون حرج و مشقّت بعد از آن هم نداشته باشد در اين فرض گرفتن نايب واجب است و وجوب آن فوري است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر از جهت مالي قدرت دارد و از جهت صحّت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد، واجب است نايب بگيرد درصورتي كه حج بر او مستقر شده، و اگر حج بر او مستقر نشده باشد، نايب گرفتن مطابق احتياط است، اگرچه اميد به زوال عذر هم وجود داشته باشد. (آداب و احكام حج، مسأله 90).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 49

استنابه براي عاجز از حج با استقرار

83- اگر مستطيع، براي حج اقدام نكند تا در اثر پيري يا بيماري نتواند حج به جا آورد و اميد خوب شدن هم نداشته باشد، واجب است نايب بگيرد.

پيدايش مرض شديد قبل از انجام حج

84- اگر فردي قبل از انجام حج- مثلًا در مدينه- دچار مرض شديد شود، چنانچه سال اول استطاعت او است و قدرت بر اعمال، حتي به نحو اضطراري را نداشته باشد، از استطاعت خارج شده؛ و اگر با اين حال بخواهند او را به مكه ببرند، بايد براي ورود به مكه محرم شود و با انجام اعمال عمره مفرده ولو اضطراري آن، از احرام خارج شود.

شخص فوق چنانچه سال اول استطاعت او نباشد و حج براو مستقر بوده، اگر مأيوس از خوب شدن باشد، بايد نايب بگيرد.

اگر براي اين شخص، انجام اعمال حج تمتع- ولو به نحو اضطرار و انجام اضطراري اعمال- ممكن باشد، لازم است محرم شود و هر مقدار از اعمال را كه مي تواند ولو با كمك گرفتن از ديگري، انجام دهد، و هر مقدار را كه نمي تواند، نايب بگيرد، ولي براي وقوفين، استنابه كافي نيست.

حصول مرض بعد از عمره تمتع

85- اگر حج گزار بعد از انجام عمره تمتع مريض شود و نتواند اعمال حج را بجا آورد و به

______________________________

(1). تفصيل نظر آيات عظام در مسأله قبل گذشت.

آية اللَّه بهجت: بر چنين شخصي واجب نيست به حج برود ولي نايب گرفتن بر او واجب است علي الأظهر و براي تفصيل آن به حاشيه مسأله 86 مراجعه شود.

(2). آية اللَّه بهجت: حكم استنابه در مسأله 86 آمده است.

(3). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد ولو به اين كه براي بعض اعمال نايب بگيرد، از استطاعت افتاده است. ولي اگر ثروتمند است و ديگر هيچگاه توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد و يا مشقّت دارد، بايد براي حج نايب بگيرد و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب

حج، فوري است. (مناسك، م 63).

آيات عظام: صافي، گلپايگاني و مكارم: و قدرت بر نايب گرفتن هم ندارد.

(4). آية اللَّه خويي: … ولي اگر دارا و ثروتمند است و اميد به بهبودي ندارد يا حج بر او حرجي است بايدنايب بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: اگر توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد و نايب هم نمي تواند بگيرد، از استطاعت افتاده است ولي اگر تمكّن مالي دارد و توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقّت است و اميد به بهبودي ندارد بايد نايب بگيرد. (مناسك، مسأله 63).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 50

وطن باز گردد، چنانچه سال اوّل استطاعت او بوده، وجوب حج در سال بعد، به دارا بودن استطاعت در آن زمان بستگي دارد؛ ولي اگر حج بر او مستقر باشد، چنانچه مأيوس از خوب شدن باشد، بايد در همان سال با امكان، يا سال بعد، نايب بگيرد؛ و اگر اميد بهبودي داشته باشد، نمي تواند نايب بگيرد و بايد خودش بعد از بهبودي، حج و عمره تمتع را انجام دهد.

استقرار حج و عدم امكان مسافرت با هواپيما

86- اگر شخصي حج بر او مستقر شده ولي به جهت كسالت، مسافرت با هواپيما، براي او مقدور نباشد و غير از هواپيما وسيله ديگري ممكن نباشد، نمي تواند نايب بگيرد و بايد خودش در

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: براي حكم استنابه، به مسأله 86 مراجعه شود. و عمره او مفرده مي شود و احتياطاً بايدطواف نساء به جا آورد (مستفاد از سؤال 136 مناسك).

آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني: مگر آن كه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، پس بنابر احتياط بايد نايب بگيرد.

آية اللَّه خويي: مگر آن كه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند

بكند يا براي او مشقت داشته باشد و اميد به بهبودي نداشته باشد كه در اين صورت بايد براي حج نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن مانند وجوب حج فوري است. (مناسك، مسأله 63 و قبل از مسأله 151).

آية اللَّه سيستاني: اگر از انجام حج متمكن نبوده، وظيفه او بنابر احتياط واجب اين بوده است كه عمره تمتع را بدل به عمره مفرده كند و طواف نساء را انجام دهد، و اكنون اگر بازگشت براي او مقدور نيست احتياطاً بايد براي طواف نساءنايب بگيرد. (مناسك، ذيل مسأله 151 و ملحق مناسك، س 92).

(2). آية اللَّه فاضل: و اگر نشد سال بعد.

(3). آية اللَّه مكارم: در همان سال و اگر ممكن نشد در سال هاي بعد.

(4). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط در اين صورت هم نايب بگيرد و اگر بعداً رفع عذر شد و داراي شرايط بود احتياطاً خودش نيز حج را انجام دهد. (مناسك عربي، ص 32، مسأله 90).

(5). آية اللَّه بهجت: در صورت استقرار حج، با فرض يأس از زوال عذر، واجب است استنابه نمايد و با اميدزوال عذر، احوط جمع بين استنابه فوري و لوازم مناسب با احتياط در آن است، و با زوال عذر احوط اعاده با مباشرت است و با تبديل اميد زوال عذر به يأس از آن احوط تجديد استنابه است و با استمرار عذر تا وقت وفات، احوط براي غير مأيوس قضاي از او با تكرار استنابه است. و اما در صورت عدم استقرار حج، پس با فرض يأس از زوال عذر، اظهر وجوب فوري استنابه است و با اميد زوال عذر، احتياط مستحب اين است كه

فوراً استنابه كند كه با زوال عذر اعاده با مباشرت مي نمايد و احتياط در بقيه بر همان نحو است كه ذكر شد (كتاب حج، ص 18 و 19).

آية اللَّه تبريزي: اگر اطمينان به تمكن از مباشرت نداشته باشد، بنابراحتياط واجب است كه براي خود نايب بگيرد و چنانچه مي داند متمكن از مباشرت نمي شود بايد نايب بگيرد و همچنين در فرض بعدي بايد بنا بر احتياط نايب بگيرد و وجوب نايب گرفتن مانند وجوب حجّ فوري است.

آية اللَّه خامنه اي: واجب است تا آنجا كه امكان دارد خودش به حج برود و اگر حج به سبب مرضي كه اميد زوالش نيست يا پيري يا اسباب ديگر، براي او مشقت دارد، واجب است نايب بگيرد.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: اگر اميد به تمكن از مباشرت نداشته باشد، واجب است كه براي خود نايب بگيرد.

آية اللَّه مكارم: اگر اميد بهبودي نداشته باشد مي تواند نايب بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 51

وقت تمكن، به حج برود؛ و اگر متمكن نشد تا فوت شد، بايد از تركه اش براي او حج بجا آورند؛ ولي اگر حج بر او مستقر نبوده، در فرض مزبور، مستطيع نيست.

استطاعت طريقي فرزند با نوبت پدر

87- اگر كسي كه براي حج ثبت نام نموده، فوت نمايد، به هر كدام از فرزندانش اجازه حج داده شود، اگر غير از باز بودن راه، شرايط ديگر استطاعت را دارا باشد، و قبل از تحقق استطاعت، براي آن حج اجير نشده باشد، استطاعت طريقي نيز حاصل شده و حج بر او واجب مي شود.

______________________________

(1). تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 82 استطاعت گذشت.

(2). آية اللَّه صافي: اگر به عنوان نيابت پدر است بر هيچ يك

از آنها رفتن به حج و قبول نيابت واجب نيست مگر آن كه بالخصوص مورد وصيّت باشد و اگر منظور اين است كه يكي از آن ها مي تواند با استفاده از فيش پدر براي خود حج به جاآورد، در صورت داشتن ساير شرايط استطاعت، بر هر كدام كه مي داند با استفاده از فيش مورد مزاحمت ديگران قرار نمي گيرد حج واجب است و اگر همه در اين جهت مساوي باشند بر همه لازم است اقدام كنند و چنانچه يكي از آن ها بدون مسامحه ديگران موفّق به استفاده شد حج از ديگران ساقط است ولي با مسامحه، حكم به استقرار حج بر او خالي از وجه نيست. اين در صورتي است كه فيش از تركه ميّت محسوب نشود و اگر از تركه محسوب شود در صورتي كه هيچ يك از ورثه از حقّ خود نسبت به آن صرف نظر نكند، بايد به فروش برسد و بهاي آن بين ورثه- كما فرض اللَّه- تقسيم شود و بنابراين، هر يك از ورثه يا غير ورثه بايد اقدام به خريد فيش نمايد، هر كس برايش فراهم شد حج بر او واجب است و چنانچه پدر واجب الحج بوده است بايد براي او استيجار نمايند هر چند به فروش فيش باشد.

آية اللَّه گلپايگاني: اگر به عنوان نيابت پدر است بر هيچ يك از آنها رفتن به حج و قبول نيابت واجب نيست، مگر آن كه بالخصوص مورد وصيّت باشد، و اگر منظور اين است كه يكي از آنها مي تواند با استفاده از فيش پدر براي خود حج به جا آورد، در صورت داشتن ساير شرايط استطاعت، بايد هر كدام سعي كنند كه خودشان به حج بروند و در

صورت مشاجره بين آن ها، با قرعه تعيين شود، و در هر صورت ارزش فيش را به ورثه مديون است، و چنانچه پدر واجب الحج بوده است، بايد براي او استيجار نمايند. (آداب و احكام حج، مسأله 144).

آية اللَّه مكارم: ولي ورثه بايد بر آن توافق كنند و حج واجبي هم بر عهده پدر نباشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 52

فرق حصول استطاعت قبل و بعد از استيجار

88- اگر فرزندي راه براي او باز نبوده و از جهت نوبت پدر و قبول اجاره، راه براي او باز شده است، بايد براي پدرش حج كند، مگر آن كه تبرّعاً و بدون اجاره، به نيابت پدر به حج آمده باشد كه در اين صورت مستطيع شده و بايد براي خودش حج به جا آورد. و به مجرد وصيت و قبول فرزند، نيابتْ واجب نمي شود مگر آن كه قبل از استطاعت، اجير شود.

استجازه از ورثه براي انجام حج به نيّت خود

89- شخصي با فيش ميّت اگر از ساير ورثه اجازه بگيرد مي تواند به حج مشرف شود، آيا استجازه از ساير ورثه به عنوان مقدمه واجب- مثل ثبت نام و تهيه بليط و امثال آن- واجب است يا نه؛ و نيز با فرض عدم استجازه، چنانچه با همان فيش به حج برود و ساير شرايط را داشته باشد، حج او/ صحيح است و كفايت از حَجّةالاسلام مي نمايد يا نه؟

______________________________

(1). آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني: بايد براي خود حج به جا آورد و براي پدر نايب بگيرد.

(2). آية اللَّه خويي: در صورتي كه وصيت پدر اين بوده كه او خودش حج نيابي را به جا آورد، فتواي ايشان معلوم نيست.

آية اللَّه سيستاني: در اين صورت نيز بايد براي پدرش حج كند.

آية اللَّه فاضل: در اين صورت نيز بايد براي پدرش حج بجا آورد هرچند اگر براي خودش نيز حج انجام دهد صحيح است.

(3). آية اللَّه نوري: اگر در وصيّت قيد «مباشرت شده» و فرزند وصيت را قبول كرده، نيابت واجب مي شود و استيجار لازم نيست.

آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 33 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: و گذشت كه اگر اجرت معين شده باشد و او در حيات پدر وصيت را قبول كرده

باشد، اجاره است و بايد انجام دهد.

آية اللَّه مكارم: اگر وصيت را قبول كرده واجب العمل است.

(4). آيةاللَّه بهجت: با فرض اينكه تنها نياز به امتياز فيش دارد و از نظر مالي خودش مستطيع است بايد بنابر احوط از اين جهت هم استجازه كند هرچند بدون آن هم حج او صحيح و مجزي از حجّةالاسلام است با فرض اينكه قاصد استرضاء ورثه فيما بعد است.

آيت اللَّه خامنه اي: در استفاده از فيش ميّت اجازه ورثه لازم است، و چنانچه بدون اجازه از آن استفاده نمايد، اگر از ميقات به بعد هم استطاعت از ناحيه فيش باشد، حجّ او حج اسلام محسوب نيست، ولي اگر از ميقات به بعد خودش هزينه حج را داشته باشد و ساير شرايط هم متحّقق باشد حج او مجزي از حَجّةالاسلام است.

آيت اللَّه تبريزي: بنابر احتياط بايد اجازه بقيه ورثه را تحصيل نمايد.

آيت اللَّه سيستاني: اگر از ساير جهات مستطيع باشد و تمكّن مالي در مورد پرداخت حق ساير ورثه در فيش نيز داشته باشد حج بر او واجب است و بايد مقدمات را تهيه كند و دراين فرض اگر بدون اجازه از فيش استفاده كند، حجش صحيح و مجزي است وبدهكار حق ورثه است.

آيت اللَّه صافي: در فرض سؤال، استجازه لازم نيست، چون تحصيل استطاعت است كه واجب نيست. و اگر بدون اجازه برود، هرچند گناه كرده لكن اگر در ميقات شرايط استطاعت در او باشد حج صحيح و مجزي از حَجّةالاسلام است.

آيت اللَّه فاضل: تصرّف در فيش، كه مشترك است، بايد با رضايت و اجازه همه ورثه باشد ولي اگر استجازه نكرد، هرچند معصيت كرده است ولي حج او صحيح

است و كفايت از حَجّةالاسلام مي كند، اما بايد رضايت ورثه را تحصيل نمايد.

آيت اللَّه مكارم: استجازه كردن لازم نيست ولي اگر استجازه كند و اجازه دهند و ساير شرايط را داشته باشد مستطيع مي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 53

استنابه براي ميت در ميقات و انجام حج براي خود

90- كساني كه با فيش ميّت و به نيابت از وي به حج مي روند، اگر خود نيز شرايط استطاعت را دارا باشند، بجز باز بودن راه، كه آنهم با فيش حج ميّت حاصل شده است، آيا مي توانند- مثلًا در مدينه يا جده (قبل از ميقات)- براي متوفّي نايب بگيرند و خودشان حج واجب خود را انجام دهند؟

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: اگر بتواند ورثه را راضي كند كه با آن فيش براي خود حج بجاآورد و براي ميت نايب بگيرد، واللَّه العالم.

آيةاللَّه بهجت: مانعي ندارد اگر اجاره مطلق بوده و شرط مباشرت نشده است.

آية اللَّه خامنه اي: اگر راه با فيش مورد وصيت براي پسر باز شده و يا اينكه ورثه فيش را به يكي از فرزندان بدهند كه به نيابت پدر به حج برود بايد حج را به نيابت از پدر بجا آورد و چنانچه وصيتي نبوده و از او خواسته نشده كه نيابت كند، بايد براي خودش حج به جا آورد و براي پدر نايب بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: اگر اجير باشد و نيابت مشروط به آن سال باشد. بايد حج نيابي را مقدّم بدارد و اگر مشروط نباشد يا اجير نباشد، بايد حج خود را مقدّم بدارد و مي تواند براي ميّت نايب بگيرد مگر اين كه مطمئن باشد در آينده مي تواند حج خود را انجام دهد كه در اين صورت مي تواند حجّ نيابي را

انجام دهد.

آية اللَّه صافي: در فرض مرقوم، استيجار شخص ديگري صحيح نيست، بلي اگر براي انجام حج، اعمّ از مباشرت و تسبيب اجير شده باشد و حج مورد اجاره ميقاتي باشد بايد خودش حَجّةالاسلام خود را بجا آورد و براي ميّت حج ميقاتي استيجار كند. واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: در فرض سؤال، وظيفه انجام حج نيابي است. گرچه اگر براي خود حج انجام دهند صحيح است. هر چند معصيت كرده اند. و نايب گرفتن براي متوفّي در صورتي صحيح و مجزي است كه مجاز در استنابه باشند. و الّا مجزي نيست.

آية اللَّه مكارم: در صورتي كه ميت وصيت براي حج بلدي نكرده باشد، اين كار مانعي ندارد.

آية اللَّه نوري: اين قبيل افراد نمي توانند نايب باشند و حجّ نيابي انجام بدهند، اين شخص هم لازم است حجّ خود را انجام بدهد و گرفتن نايب بايد با نظر ورثه و يا وصي و يا حاكم شرع، كه هر يك در مورد خود اختيار دارند، باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 54

91- در فرض سؤال قبل، اگر ميّت مثلًا پسر بزرگ خود را براي انجام حج مشخص كرده باشد، يا تمام ورثه اتفاق كنند كه يكي از آنها از طرف ميّت به حج برود، تكليف او چيست؟

حصول عجز و بيماري و مسأله استنابه

92- كسي كه از نظر مالي مستطيع بوده و براي حج ثبت نام كرده، ولي در سال جاري كه زمان اعزام وي رسيده، پزشكيِ حج به دليل بيماري و يا كهولت سنّ به او اذن حج نداده است؛ الف: آيا هنوز مستطيع است و حج بر وي واجب مي باشد؟ ب: آيا تا وقتي زنده است، مي تواند نايب بگيرد؟

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي:

به همان نحو كه در مسأله سابقه گذشت عمل شود واللَّه العالم.

آيةاللَّه بهجت: جواب آن از سوال قبل معلوم مي شود.

آيةاللَّه سيستاني: در صورتي كه وصيّت به يكي از آنها كرده باشد، بايد به جاي او حج انجام دهد و خودش مستطيع نيست. ولي اگر توافق آنها بر يكي از آنها باشد مصداق مسأله فوق است.

آية اللَّه صافي: با فرض آنكه استطاعت طريقي ندارد جايز است از طرف ميت حج بجا آورد.

آية اللَّه فاضل: اگر وصيت كرده باشد بايد به جاي متوفي حج بجا آورد و خودش در آن سال مستطيع نيست و اگر تمام ورثه رضايت بدهند كه يكي حج بجا آورد، اگر بگويند به نيابت حج بجا آورد، بايد بجاي متوفي حج انجام دهد و اگر اجازه دادند براي خودش حج انجام دهد، براي خودش انجام دهد.

آية اللَّه مكارم: هرگاه ميت وصيّت كرده، بايد به وصيّت او عمل شود و اگر ورثه توافق كنند جايز است او به حج برود.

آية اللَّه نوري: اگر خود آن فرزند مستطيع باشد، نمي تواند نيابت را قبول كند.

(2). آية اللَّه بهجت: الف: اگر در سال اولي كه مستطيع شده بدون تأخير ثبت نام نموده و حال زمان اعزام او رسيده، در حالي كه توانايي جسمي ندارد از آن كشف مي شود كه مستطيع نبوده و اگر تأخير كرده بوده بطوريكه اگر اقدام مي كرد قبل از مريض شدن مي توانست حج بجا آورد بر او مستقر شده و از قبل در حكمِ مستطيع است.

ب: در صورتي كه مستطيع بوده و از توانايي خود نااميد باشد، بايد فوراً نايب بگيرد و اگر در صورت استنابه رفع مانع شد وجوب اعاده با بقاء استطاعت بلكه

مطلقاً احوط است.

آية اللَّه خامنه اي: الف: مستطيع نيست.

ب: استنابه واجب نيست.

آية اللَّه سيستاني: چنانچه از نظر بدني مستطيع نباشد و از حصول استطاعت تا آخر عمر مأيوس باشد، بايد نايب بگيرد، و همچنين است در صورتي كه استطاعت بدني داشته باشد و لكن راهي براي رفتن به حج نداشته باشد، حتّي تا آخر عمر.

آية اللَّه صافي: احتياط واجب در صورت بقاي استطاعت مالي، اين است كه شخص مذكور، در حال حيات خود كسي را از طرف خود بفرستد كه حج نمايد و بهتر بلكه احتياط مستحب اين است كه در اين صورت كسي را به نيابت بفرستد كه اوّلين مرتبه حجّ او باشد و اگر استطاعت مالي او باقي نيست، در صورتي كه در سنوات گذشته به غير از طريق ثبت نام براي حج، امكان تشرّف به حج براي او در آن سال ها نبوده است و فعلًا كه امكان حاصل شده استطاعت مالي ندارد، حج بر او واجب نيست.

آية اللَّه نوري: الف: اگر در سال هاي سابق حج بر او مستقر نبوده، در فرض سؤال مستطيع نيست.

ب: نيابت لازم نيست.

آية اللَّه تبريزي: چنانچه شخص مزبور تمكّن از رفتن به حج- ولو از طريق آزاد- را دارد، بايد به حج برود و اگر به علت بيماري يا كهولت سن، خودش نمي تواند به حجّ برود. بنابراحتياط واجب بايد كسي را بفرستد كه از طرف او حج انجام دهد.

آية اللَّه فاضل: الف: چنانچه قبلًا حج بر او مستقر نبوده، در فرض مزبور مستطيع نمي باشد و حج بر او واجب نيست.

ب: نيابت گرفتن براي حجّ مستحبي مانعي ندارد ولي كسي كه قبلًا حج بر او مستقر شده و فعلًا

توانايي انجام آن را ندارد، نمي تواند نايب بگيرد مگر اين كه مأيوس از رفع عذر باشد.

آية اللَّه مكارم: چنانچه استطاعت او تنها از طريق ثبت نام حاصل شده است و اكنون كه نوبت او رسيده از نظر جسمي توان ندارد، مستطيع نمي باشد ولي اگر از طريق آزاد هم مي توانسته به حج برود و نرفته مستطيع است و بايد نايب بگيرد تا از سوي او حج بجا آورد.

آية اللَّه صافي: احتياط واجب در صورت بقاء استطاعت مالي اين است كه شخص مذكور، در حال حيات خود كسي را از طرف خود بفرستد كه حج نمايد و بهتر بلكه احتياط مستحب اين است كه دراين صورت كسي را به نيابت بفرستد كه اوّلين مرتبه حجّ او باشد و اگر استطاعت مالي او باقي نيست در صورتي كه در سنوات گذشته به غير از طريق ثبت نام براي حج امكان تشرّف به حج براي او در آن سال ها نبوده است و فعلًا كه امكان حاصل شده استطاعت مالي ندارد حجّ بر او واجب نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 55

حج كسي كه از مدينه بايد بازگردد

2/ 92- شخصي در ماههاي حج به مدينه رفته و شرايط استطاعت را داراست ولي مقررات

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 56

اداره اي كه در آن مشغول به كار است، به وي اجازه ماندن تا ايام حج را نمي دهد، و بايد به ايران برگردد، آيا بايد بماند و حَجةالاسلام بجا آورد و يا با منع اداري استطاعت براي او حاصل نيست، و در صورتي كه با اصرار و درخواست و گرفتن مرخصي بدون حقوق به وي اجازه مي دهند، آيا واجب است اقدام كند و تا ايام

حج بماند و حَجّةالإسلام بجا آورد يا واجب نيست؟

ثبت نام براي حج

حكم ثبت نام براي حج و موارد گوناگون آن در مسايل 7 الي تا 10 گذشت.

موارد خروج از استطاعت و نياز به پول
اشاره

93- كسي كه از جهت مالي استطاعت دارد ولي از جهت صحت بدن، يا باز بودن راه، مستطيع نيست، مي تواند در مال تصرّف كند و خود را از استطاعت مالي خارج كند؛ ولي اگر از آن

______________________________

(1). آية الله بهجت: اگر وقت كوچ براي حج رسيده منع اداري ميزان نيست بلكه وقوع در عسر و حرج فعلي يا آتي ميزان است

آية الله فاضل: اگر ماندن تا ايام حج موجب بيكار شدن او مي شود، رجوع به كفايت ندارد و حج بر او واجب نيست، اما اگر موجب بيكار شدن نمي شود و اگر مرخصي بدون حقوق بگيرد از نظر معيشتي با مشكل برخورد نمي كند واجب است بماند و حج خود را انجام دهد.

(2). آية الله تبريزي: اگر مي داند در همان سال ساير شرايط استطاعت حاصل مي شود، حفظ استطاعت مالي لازم است، بلكه در غير اين صورت هم بنابر احتياط واجب، حفظ استطاعت لازم است، و اگر اطمينان به زوال عذر تا آخر عمر ندارد، بنابر احتياط در همان سال نايب بگيرد و چنانچه عذرش زايل شد و استطاعت مالي باقي بود بنابر احتياط دوباره خودش حج بجا آورد

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: اگر از جهت مالي قدرت دارد و از جهت صحت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد واجب است نايب بگيرد، بلكه احوط نايب گرفتن است براي كسي كه اميد خوب شدن دارد، پس اگر رفع عذر شد، خودش نيز به حج برود، مگر اين كه پس از رفع عذر استطاعت مالي نداشته باشد. (مجمع المسائل، ج 1،

مسأله 18 ص 431).

(3). آية الله خويي: اگر دارا و ثروتمند است و توانايي مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقت است بايد نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب حج فوري است. (مناسك، مسأله 63

آية الله سيستاني: كسي كه تمكن مالي دارد ولي توانايي مباشرت حج را ندارد و اميد اين كه بتواند در آينده انجام دهد ندارد، واجب است نايب بگيرد و اگر مباشرت براي حرج و مشقت داشته باشد، مي تواند نايب بگيرد، گرچه مباشرت افضل است و به هر حال همچنان كه وجوب مباشرت فوري است، وجوب استنا به نيز فوري است.

آية الله مكارم: يعني در موقع حج استطاعت بدني و باز بودن راه را ندارد.

(4). آية اللَّه بهجت: در صورتي كه موضوع وجوب استنابه، كه يأس از رفع مانع است، محقّق نشده باشد. (كتاب حج، ص 18 و 19)

آية اللَّه گلپايگاني: بلي اگر علم داشته باشد كه در آن سال متمكّن از رفتن به حج است، جواز مصرف كردن وجه در غير حج (خصوصاً در اوان خروج مردم براي حج) مشكل است، و اگر استطاعت مالي بعد از استطاعت طريقي حاصل شده باشد، تصرف در آن مال در زماني كه مردم آماده براي حج مي شوند جايز نيست. (آداب و احكام حج، مسأله 37).

آية اللَّه خامنه اي: در مورد نظر ايشان به حاشيه مسأله بعد مراجعه شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 57

جهات هم استطاعت دارد و فقط وسايل رفتن را تهيه نكرده يا وقت حج نرسيده، نمي تواند خود را از استطاعت خارج كند وگرنه حج بر او مستقر مي شود و بايد به هر نحو به حج

برود. 94- اگر در سالِ استطاعت مالي، از جهت صحت بدن يا باز بودن راه، استطاعت نداشته باشد، مي تواند در مال تصرف كند و خود را از استطاعت مالي خارج نمايد حتي اگر اطمينان داشته باشد كه

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: حتي اگر اول ماه محرم باشد كه هنوز چندين ماه به موسم حج باقي است.

(2). آية اللَّه بهجت: هرگاه انسان مالي داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، مي تواند قبل از وقت حركت قافله آن را در مصارف خود خرج كند هرچند ديگر نتواند به حج برود ولي در صورتي كه آن مال را به طور نسيه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتياط اين است كه اقدام به اين عمل ننمايد. و اگر نموده با خود معامله مستطيع كند به اين كه سال آينده به حج برود با احتياطاتي كه سبب قطع به اجزاء از حَجّةالاسلام است (يعني احتياطاً سعي در تحصيل و حفظ استطاعت شرعيه براي خود در وقت سير كاروان در سال آينده بنمايد نه صرف استطاعت عقليه) و اگر معامله نه براي فرار است بلكه براي حاجت فعلي است كه متمكّن از بر آورده شدن آن نمي شود، مگر بعد از وقت سير يا وقت حج اظهر جواز آن است (كتاب حج، ص 11).

آية اللَّه خويي: هرگاه انسان مالي داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، حج بر او واجب مي شود و جايز نيست در آن مال تصرفي كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند. و اين تصرف خواه پيش از تمكن از سفر باشد يا بعد از آن فرقي ندارد، بلكه ظاهر

اين است كه قبل از ماه هاي حج تصرف جايز نيست.

آية اللَّه سيستاني: در تفصيل تمكن از مسير مي فرمايند: اگر در آن تصرفي كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند، و براي او مشخص شده باشد كه قدرت رفتن به حج در روزهاي آن را داشته باشد، بنابر اظهر حج در ذمّه او مستقر است، ولي اگر قدرت رفتن براي او مشخص نشده باشد، حج در ذمّه او مستقر نيست. (مناسك، مسأله 39).

(3). آية اللَّه خامنه اي: پس از فرا رسيدن زماني كه صرف آن براي رسيدن به حج لازم است، شخص مستطيع نمي تواند خود را از استطاعت بيندازد و پيش از فرا رسيدن اين زمان نيز احتياط واجب آن است كه خود را از استطاعت خارج نسازد.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: تصرّف در مال جايز نيست و واجب است مال را حفظ كند و خود را از استطاعت خارج نكند. (حاشيه بر عروة الوثقي).

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط واجب، استطاعت خود را حفظ كند.

آية اللَّه صافي و آية اللَّه گلپايگاني: اگر اطمينان دارد كه در سال هاي ديگر از آن جهات استطاعت پيدا مي كند بنابر احتياط (آية اللَّه گلپايگاني بنابر فتوي) نمي تواند در مال تصرف كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 58

در سال هاي ديگر از آن جهات، استطاعت پيدا مي كند.

95- در زمان حصول استطاعت، فرقي بين شهر حج- يعني «شوال» و «ذي القعده» و «ذي الحجه» - و قبل از آن نيست؛ بنابراين، بعد از تحققِ استطاعت مالي، اگر ساير شرايط موجود باشد، نمي تواند خود را از استطاعت خارج كند، حتي در اوائل سال و قبل از ماه هاي حج.

نياز به پول قبل از حج

96- اگر كسي در اولين

سال تمكّن، براي حج ثبت نام نموده باشد ولي قبل از انجام حج، از نظر مالي به آن پول محتاج شود، از استطاعت خارج شده و مي تواند پول را پس بگيرد؛ و حج بر او واجب نيست هرچند در همان سال اول، نوبت اعزام او فرا برسد.

عدم جواز بخشش پول حج و حصول ملكيت

97- مستطيع نمي تواند پول حج را در مصرف ديگري هرچند لازم باشد، خرج كند؛ و نيز نمي تواند آن را به ديگري حتي پدر و مادر خود، ببخشد و خود را از استطاعتْ خارج نمايد؛ ولي در هر صورت، براي گيرنده مالكيّت حاصل مي شود.

98- مستطيع نمي تواند نوبت خود را به ديگري واگذار كند ولو زن به شوهرش، ولي اگر چنين كرد، حج شوهر صحيح است.

4- چهارمين شرط وجوب حج: حريّت.

______________________________

(1). تفصيل نظر مراجع در ذيل مسأله 94 و 93 گذشت.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(2). به ذيل مسأله 93 مراجعه شود.

(3). آية اللَّه مكارم: ولي زن گناه كرده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 59

باب دوم

موارد استنابه 61

1- استنابه براي ميت 61

2- افراد مريض و ناتوان 63

شرايط نايب و منوبٌ عنه 64

1- شرايط نايب 64

نيابت افرادي كه وقوف اضطراري دارند 76

2- شرايط منوبٌ عنه 79

احكام نيابت 83

1- لزوم اذن يا توكيل 83

2- نيت نيابت 84

3- رعايت بلد 86

4- فوت نايب 87

5- مباحات و مستحبات بر نايب 89

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 60

يَا مُجِيبَ مَنْ لا مُجِيبَ لَهُ

الَّلهُمَّ ارْزُقْنَا حَجَّ بَيْتِكَ وَ زِيَارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ وَ رَحْمَتُكَ

وَ مَغْفِرَتُكَ وَ رِضْوَانُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَي أَهْلِ بَيْتِهِ إِنَّكَ قَرِيبٌ مُجِيبٌ

عن أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام كَانَ يَقُولُ:

«طُوبَي لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ،

وَ لَمْ يَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَي عَيْنَاهُ

وَ لَمْ يَنْسَ ذِكْرَ اللَّهِ بِمَا تَسْمَعُ أُذُنَاهُ

وَ لَمْ يَحْزن صَدْرهُ بِمَا أُعْطِيَ غَيْرُهُ

الكافي 2 باب الإخلاص ص: 15

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 61

باب دوم: موارد استنابه

فصل اول: موارد استنابه

1- استنابه براي ميت
اشاره

99- اگر كسي حج بر او مستقر شود و به جا نياورد تا فوت كند، بايد از تركه او در همان سال اول، برايش حج بجاآورند و تأخير جايز نيست؛ و تا حج او را ندهند، ورثه نمي توانند در تركه تصرّف نمايند؛ و در صورتي كه تركه نداشته باشد، بر وارث، حج او واجب نمي شود.

كفايت حج ميقاتي

در فرض مذكور، حج ميقاتي كفايت مي كند؛ ولي اگر در همان سال، استيجار ممكن نباشد مگر از بلد، لازم است از بلد اجير بگيرند و از اصل تركه خارج مي شود؛ و همچنين اگر در سال اول از ميقات نتوانند اجير بگيرند مگر به زيادتر از اجرت متعارف، لازم است اقدام كنند و تأخير نيندازند.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: تأخير در اداي دَيْن بدون عذر جايز نيست.

(2). آية اللَّه سيستاني: احوط اين است كه فوراً براي فارغ شدن ذمّه او اقدام نمايند، هرچند با استيجار ازتركه، و اگر در همان سال استيجار از ميقات ميسّر نشد، به احتياط واجب بايد از بلد استيجار كنند و تأخير نيندازند هر چند بدانند در سال بعد، از ميقات ميسّر مي شود، ولي در اين صورت مازاد بر اجرت حج از ميقات را، از سهم صغار ورثه به حساب نياورند. (مناسك، مسأله 79).

(3). آية اللَّه خامنه اي: مگر آنكه وصيت كرده باشد كه مخارج حجّ از ثلث پرداخت شود، و در اين صورت عمل به آن، بر وصاياي مستحب اولويت دارد و اگر ثلث مالش براي انجام آن كافي نباشد، كمبود آن از اصل مال برداشته مي شود.

آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه وصيّت كند از ثلث خارج شود و ثلث كافي باشد و اگر كافي نباشد از ساير تركه

بايد تكميل شود.

آية اللَّه مكارم: مگر اين كه وصيّت كند از ثلث خارج شود.

(4). آية اللَّه بهجت: دين مقدم است حتي بر وصيت ولي در زايد بايد با اجازه ورثه باشد و بنابر احتياط زايد را بين غير صغار تقسيم نمايند.

آية اللَّه سيستاني: بنابراحتياط واجب، ولي مازاد بر اجرتِ متعارف را از سهم صغار ورثه به حساب نياورند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 62

اگر وصي يا وارث، در استيجار براي حج ميت، اهمال و تأخير كنند تا تركه از بين برود، ضامن مي باشند.

ميزان استقرار حج بر ميت

100- چنانچه شخصي فوت كند و در حال حيات، خرج عيال و رفت و برگشت به حج را داشته؛ و در برگشتن هم، درآمد لايقِ به حال خود و خانواده را داشته و مي توانسته به مكّه برود و تأخير انداخته، مستطيع بوده و چنانچه وصيت نكرده، حج از اصل تركه خارج مي گردد.

فوت حج گزار بعد از احرام و سقوط حج

101- اگر حج گزار بعد از احرام و دخول حرم فوت كند، حج از او ساقط مي شود؛ و اگر قبل از دخول حرم فوت نمايد، چنانچه سال اول استطاعت او بوده، حج بر وي واجب نشده است.

حق ورثه با امكان فروش فيش ميت به قيمت بازار

102- اگر فروش فيش حج متوفي به مبلغي ممكن باشد كه به كمتر از آن مبلغ، بتوان براي حج ميت نايب گرفت، آيا مي توان از آن فيش براي رفتن به حج استفاده كرد، در حالي كه مازاد قيمت آن،

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: يعني و نفقه عيالاتش در نبود او.

(2). آية اللَّه بهجت: و اگر نمي توانسته ولي مي توانسته استنابه كند، حكم آن در مسأله 86 گذشت و نيز براي «مراد از رجوع به كفايت» به مسأله 76 مراجعه شود.

آية اللَّه خويي: بلكه اگر دارا و ثروتمند بوده و توانايي مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار و با مشقت بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده حج بر ذمه اش مي باشد مگر اين كه احتمال داده شود در حال حيات در مورد استطاعت خود غافل قاصر بوده كه در اين صورت لازم نيست براي او حج بجا آورند.

آية اللَّه سيستاني: بلكه اگر تمكن مالي داشته و توانايي مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار و با مشقّت بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده است حج بر ذمّه اش مي باشد (مناسك، مسأله 63).

(3). آية اللَّه تبريزي: و همچنين بنابر احتياط اگر ثروتمند بوده و توانايي مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده، حج بر ذمه اش مي باشد.

(4). آية اللَّه سيستاني: به مسأله 158 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: اگر بعد از احرام فوت كند حج از او ساقط

است. خواه در حرم فوت كرده باشد و يا در خارج حرم.

(5). آية اللَّه بهجت: يعني سال اول استطاعت شرعيه نه فقط ماليّه.

آية اللَّه خويي: بلكه در اين فرض حتي اگر حج بر ذمّه اش مستقر نبوده ولي قبل از احرام يا دخول حرم بميرد، ظاهراً قضا از او واجب شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 63

متعلق به ورثه است مخصوصاً اگر ميّت، وارث صغير داشته باشد؟

2- افراد مريض و ناتوان

103- كسي كه به واسطه مريضي يا پيري، قدرت رفتن به حج را ندارد، يا رفتن، براي او حرج و مشقت دارد، اگر حج بر او مستقر شده باشد، در صورتي كه اميد خوب شدن و قدرت پيدا كردن نداشته باشد، واجب است نايب بگيرد؛ و به احتياط واجب، بايد فوراً نايب بگيرد؛ و اگر حج بر وي مستقر نشده باشد، اقوي عدم وجوب استنابه است.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: مازاد قيمت را بايد كبار ورثه از سهم خود اجازه دهند و يا در صورت وصيّت از ثلث بردارند.

آية اللَّه تبريزي: اگر به مبلغ كمتر مي توان نايب گرفت، بدون اذن همه ورثه نمي توان از فيش براي حج استفاده كرد مگر اين كه ميت وصيت كرده باشد كه در اين صورت ما به التفاوت از ثلث حساب مي شود، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: فيش به ورثه منتقل مي شود و اگر حج بر ميت مستقر باشد يا وصيت كرده باشد بايد براي او نايب بگيرند و اگر بخواهند با آن فيش بروند بايد با رضايت ورثه باشد و اگر صغير در ميانِ آنها هست بايد سهمِ او را بپردازند.

آية اللَّه صافي: نايب گرفتن براي متوفّي به كمتر از مبلغ ارزش و فروش فيش

حجّ متوفّي مانعي ندارد و زايد بر مبلغي كه صرف استيجار حج شده، متعلّق به ورثه است و از خود فيش هم جهت استيجار با توافق ورثه مي شود استفاده كرد. بلي چنانچه متوفي ورثه صغير داشته باشد، بايد حق او ملاحظه شود. واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: چنانچه ميت وصيتي نسبت به آن فيش نداشته باشد. مي توان براي ميت در صورت استقرار حج براي او استنابه كرد و فيش را در اختيار ديگري قرار داده و مابه التفاوت، بين همه ورثه، طبق قانون شرع تقسيم گردد. و در اين فرض فرقي بين داشتن صغير يا نداشتن آن نيست.

و در صورت نبودن وصيت و عدم استقرار حج با وجود صغير، بايد سهم صغير از مجموع فيش به هر صورت رعايت شود و تفصيل اين مسأله در استفتائات آمده است.

آية اللَّه مكارم: بايد فيش را بفروشند و مازاد را به ورثه بدهند.

آية اللَّه نوري: اگر حج بر متوفي واجب بوده است و ورثه كبار نباشند، لازم است براي حجّ متوفي نايب بگيرند و از آن فيش هم به نحوي كه ذكر شده است استفاده اشكال ندارد و اگر همه كبير باشند، با رضايت آنان مي توان با آن فيش براي او حج به جا آورد.

(2). آية اللَّه بهجت: به مسأله 86 مراجعه شود.

تفصيل اين مسأله ذيل مسأله 93 گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 64

فصل دوم: شرايط نايب و منوبٌ عنه

1- شرايط نايب
اشاره

104- در نايب، اموري به شرح ذيل، شرط است:

1- بلوغ، بنابر احتياط واجب؛
2- عقل؛
3- ايمان؛

105- همان طور كه ايمانِ نايب، در اصل نيابت حج، شرط است، در ساير اعمالي كه نيابت در آنها جايز است- مثل ذبح و رمي و طواف- نيز شرط است.

4- وثوق و اطمينان به انجام دادن او؛

و اما بعد از عمل، اطمينان به صحت آن لازم نيست؛

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: نيابت طفل غير مميز صحيح نيست و اگر بچه مميّز باشد و قائل به شرعيّت عبادت صبيّ مميز باشيم، خالي از رجحان نيست كه نيابت وي صحيح باشد. (كتاب حج، ص 39).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: نايب بايد بالغ باشد، پس حج بچه نابالغ به جاي ديگري كفايت نمي كند، البته در حَجةالاسلام و حج هاي واجب ديگر، هرچند آن بچه مميّز باشد كه خوب و بد را تشخيص دهد. بلي بعيد نيست كه نيابت وي در حج مستحبي با اذن ولي صحيح باشد. (مناسك، م 103).

آية اللَّه سيستاني: بلوغ شرط است و بنابر احتياط بچه مميّز نمي تواند نايب شود، مگر در حج مندوب به اذن ولي.

آية اللَّه مكارم: بلكه بنابر اقوي در حج واجب.

(2). آية اللَّه خامنه اي: يعني نايب بايد شيعه اثني عشري باشد و بنابر احتياط واجب، نيابت غير مؤمن كفايت نمي كند.

(3). نظرات آيات عظام در شرطيت و عدم شرطيت ايمان در ذبح مسأله 1072 خواهد آمد.

(4). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: و اگر نايب ثقه باشد اخبار او كافي است.

آية اللَّه سيستاني: اگر خبر داد كه از طرف او انجام داده و از خبرش وثوق و اطمينان حاصل نشد، در اين صورت اكتفا به خبر دادن او اشكال دارد (مناسك، مسأله 104).

آية اللَّه فاضل: اين شرط در استنابه معتبر است نه در اصل نيابت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص:

65

و در صورت شك در صحت، حكم به صحت مي شود؛ و استنابه صحيح است هرچند قبل از عمل شك داشته باشد.

5- آشنايي نايب با احكام حج هرچند با فراگيري در حال عمل
وظيفه نايب در تقليد

106- نايب بايد اعمال حج را طبق فتواي مرجع تقليد خود انجام دهد، و ميزان، وظيفه خود اوست؛ ولي اگر به كيفيت خاصي اجير شده، بايد طوري عمل كند كه مراعات وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده، بشود.

107- اجير و مستأجر، لازم نيست كه سؤال كنند كه مقلّدِ چه كسي هستند؛ و اجير، مطابق تقليد خودش عمل مي كند.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: وقتي ذمه منوبٌ عنه فارغ و بري ء مي شود كه يقين حاصل شود كه نايب عمل را به طورصحيح به جا آورده يا آن كه اماره معتبره باشد بر به جا آوردن. (مناسك، مسأله 101).

(2). آية اللَّه مكارم: احتياط واجب عدم استنابه در اين دو مورد است.

(3). آية اللَّه بهجت: در نيابت از ميّت به وظيفه خودش عمل مي كند و در نيابت صحيح از زنده في الجمله احتياط مي كند (مناسك، س 23).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: چنانچه منوبٌ عنه حيّ باشد، بايد طبق تقليد منوبٌ عنه عمل كند و چنانچه منوبٌ عنه مرده باشد، اگر وصيت كرده، بايد به تقليد منوبٌ عنه عمل كند. در غير اين دو صورت، مراعات تقليد منوبٌ عنه لازم نيست. آية اللَّه تبريزي اضافه فرموده اند: و بنابر احتياط لازم است آن عمل بنا به تقليد وصيّ و ورثه هم صحيح باشد و اگر وصيتي نكرده، نايب به حسب تقليد خودش عمل كند و طوري باشد كه به حسب وظيفه ورثه هم مجزي باشد.

آية اللَّه سيستاني: بايد طبق تقليد خودش عمل كند ولي اگر اجير شده باشد كه طبق نظر منوبٌ عنه يا مستأجر عمل كند، چه به صراحت ذكر شده

باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد، بايد به همان نحو عمل كند، مگر در صورت يقين به فساد عمل.

(4). آية اللَّه بهجت: به مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط مراعات تقليد منوبٌ عنه را بنمايد.

آية اللَّه خويي: اگر اجير بتواند اعمال را به نحوي انجام دهد كه بداند مطابق تقليد منوبٌ عنه واقع مي شود، و در صورتي كه عمل طبق فتواي مقلَّد منوبٌ عنه به نظر نايب باطل باشد، بايد عمل به احتياط كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 66

6- مشغول نبودن ذمه نايب، به حج واجب در سال نيابت؛
عدم صحت نيابتِ افراد واجب الحج

108- نايب شدن مستطيع و نيز كسي كه حج بر او مستقرّ است، جايز نيست؛ و اگر نيابت كنند، باطل است؛ چه عالم به حكم باشند يا نباشند.

109- مستطيع نمي تواند حج نيابي انجام دهد؛ و حتي اگر كسي با داشتن استطاعت، عمره تمتع را از طرف منوبٌ عنه انجام داده باشد، نيابت او صحيح نيست و احرام او باطل است و بايد به ميقات برگردد و براي خودش محرم شود و حجةالاسلام به جا آورد.

110- شخصي كه- مثلًا- به علت تعلّل در نام نويسي، حج بر وي مستقر شده، نمي تواند نايب شود؛ و حتي اگر براي نيابت تا ميقات هم آمده باشد، بايد براي خودش حج نمايد.

______________________________

(1). به ذيل مسأله 32 مراجعه شود.

(2). آية الله فاضل، آية الله مكارم: نيابت او صحيح است هر چند گناه كرده است.

(3). آية الله بهجت: به ذيل مسألة 33 مراجعه شود

آية الله تبريزي، آية الله خويي: با فرض وجوب حج بر خود او اجاره باطل مي باشد، ولي حج صحيح است و ذمه منوب عنه بري ء مي شود، گرچه موظف بوده است به ميقات برگردد و براي خودش محرم شود

آية الله سيستاني: اگر

مطمئن باشد در سال بعد حج خود را انجام مي دهد، حج نيابي را تمام كند و اگر مطمئن نيست بايد به يكي از مواقيت رفته و براي خود احرام ببندد ولي اگر حج نيابي را تمام كند حجش صحيح است و اگر استيجاري باشد اجاره باطل است و مستحق اجرت المثل است

آية الله فاضل: نيايت او صحيح است اگر چه معصيت كرده است، و در مورد مذكور، كه فعلا از احرام خارج شده است، واجب است به ميقات برگردد و براي خودش محرم شود. ولي اگر دوباره معصيت كرد و حج نيابي را تمام كرد صحيح است و از منوب عنه مجزي است.

(4). آية الله اراكي، آية الله نوري: مگر آن كه به نحو خطا در تطبيق باشد كه در اين صورت از طرف خودش واقع مي شود.

(5). آية الله بهجت: نيابت شخص مستطيع جايز نيست ولي اگر انجام دهد صحيح است؛ چنان كه در ذيل مسأل 33 آمده است

آية الله تبريزي: در فرض مزبور براي خودش حج به جا آورد و براي آن شخص نايب بگيرد

آية الله خويي: حج نيابي او صحيح است و در صورتي كه رفتن به حج منحصر به استفاده از سهميه آن شخص بوده و استفاده از آن بنا به وصيت وي يا نظر ورثه موقوف به اين باشد كه خود او براي آن شخص حج نيابي انجام دهد، اين كه لازم باشد چنين ضخصي باز براي خود حج بجا آورد، فتواي ايشان روشن نيست.

(6). آية اللَّه خامنه اي: اگر استطاعت طريقي فقط به سبب نيابت حاصل شده، نيابت صحيح است و بايد براي منوب عنه حج بجاآورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص:

67

انكشاف استطاعت بعد از عمره نيابي

111- اگر نايب بعد از احرام، در مكه بفهمد كه مستطيع است، احرام او صحيح نيست و بايد برگردد و براي عمره تمتع، براي خودش محرم شود؛ و براي منوبٌ عنه، نمي تواند نايب بگيرد، مگر اجازه داشته باشد، يا استيجار او، براي مطلق تحصيل حج باشد.

جواز نيابت در فرض عدم استطاعت طريقي

112- اگر غير از باز بودن راه، ديگر شرايط استطاعت موجود باشد، اجير شدن براي ديگري مانعي ندارد؛ ولي اگر كسي بدون اجير شدن، خود را- ولو با استفاده از فيشِ ميّت- به ميقات برساند، نمي تواند حج نيابي انجام دهد و بايد براي خودش حج انجام دهد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 33 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط بايد اعمال عمره را تمام كند و طواف نساء هم به جا آورد و لازم است پس از آن به ميقات برگشته و براي خود محرم شود و وظيفه خودش را انجام دهد.

آية اللَّه خويي: اگر حج نيابي را تمام كند صحيح است گر چه وظيفه اش رها كردن حج نيابي و احرام بستن براي حج خودش بوده است.

آية اللَّه سيستاني: اگر مطمئن است كه سال ديگر مي تواند حج خود را انجام دهد، حج نيابي را تمام كند وگرنه آن را رها كند و به ميقات برگردد و براي خود احرام ببندد. (ملحق مناسك، س 1).

آية اللَّه فاضل: احرام او صحيح است و تبدّل نيّت براي شخص محرم صحيح نيست.

آية اللَّه مكارم: احتياطاً عمره را تمام كند و طواف نساء به جا آورد و به ميقات برگردد و محرم شود. اين در صورتي است كه اجير نشده باشد و الّا اجاره او صحيح است و در آن سال مستطيع نيست.

(2). آية اللَّه تبريزي:

در فرض مزبور، اين شخص براي خود حج به جا آورد و براي حجّ ميّت نايب بگيرد.

آية اللَّه خويي: مراجعه شود به مسأله 110.

آية اللَّه گلپايگاني: با فرض استطاعت در ميقات، نيابت صحيح نيست.

آية اللَّه مكارم: اگر از نام نويسي آن شخص استفاده كند، بايد براي او حج نمايد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 68

حصول استطاعت با اجير شدن براي حج

113- اگر اجير به وسيله اجرت نيابت، مستطيع شود، در صورتي كه استيجارْ براي سال اول باشد، بايد حج نيابي را مقدّم بدارد؛ و چنانچه در سال بعد مستطيع باشد، براي خودش در آن سال، حج به جا آورد.

استنابه فرزند بدون استيجار و حصول استطاعت

114- اگر پدري فرزندش را بدون استيجار، نايب قرار دهد و فوت كند و فرزند با ارثيّه پدر يا غير آن، مستطيع شود، بايد اول براي خودش حج بجا آورد؛ و حتي اگر سهم الارث- مثلًا- كالايي باشد و بتواند آن را تبديل به پول نمايد، بايد بر حج اقدام كند، و براي پدر بعداً حج انجام دهد، يا ديگري را نايب بگيرد.

استنابه فرزند با استيجار و حصول استطاعت

115- اگر پدري فرزندش را براي حج اجير نمايد و فرزند بعد از فوت او مستطيع شود، اگر فرزند براي سال اول- با تصريح يا اطلاق كه منصرف به سال اول است- اجير شده باشد و قبول اجاره

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: امّا اگر حج نيابي مقيّد به همان سال نباشد، حجّ خود را مقدّم بدارد.

آية اللَّه تبريزي: اما اگر مقيّد به همان سال نباشد و براي او محرز است كه مي تواند حج نيابي را در سال هاي بعد به جا آورد، حج خودش را مقدّم كند و الّا بايد حج نيابي را مقدّم بدارد.

آية اللَّه سيستاني: و امّا اگر حج نيابي مقيد به همان سال نباشد، بايد حج خود را مقدّم بدارد، مگر اين كه براي او وثوق حاصل شود كه در سال هاي آينده حج را انجام خواهد داد، كه در اين صورت واجب نيست حج خود را مقدّم بدارد.

(2). آية اللَّه خويي: به حاشيه مسأله 110 مراجعه شود.

(3). آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه وصيت شده باشد كه حج را همان سال استطاعت انجام دهد، در اين صورت اگر مطمئن باشد كه سال بعد مي تواند حج خود را انجام دهد به وصيّت عمل كند وگرنه در آن سال حج خود را انجام دهد و حج از

جانب پدر را سال بعد انجام دهد.

آيات عظام صافي، گلپايگاني، نوري: اگر حج واجب برعهده پدر بوده، در همان سال نايب بگيرد تا تأخير در انجام وصيّت نشود.

آية اللَّه مكارم: اگر ميّت شرط مباشرت كرده نمي تواند نايب بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 69

قبل از استطاعت خودش باشد، بايد در سال اول حج نيابي را انجام دهد؛ و اگر در اين صورت، اول براي خودش حج بجا بياورد، حج او صحيح است هرچند در مخالفت اجاره، معصيت نموده است.

در فرض مذكور، اگر براي سال اول اجير نشده، يا قبول اجاره، بعد از استطاعتِ خودش باشد، بايد اول براي خودش حج بجا بياورد و اگر اول حج نيابي را انجام دهد، حج نيابي باطل است و براي خودش هم واقع نمي شود و حج بر وي مستقر مي شود.

وصيت موجب وجوب نيابت نيست

116- مجرد وصيت به حج، بدون استيجار، نيابت را بر كسي واجب نمي كند هر چند وي وصيت را قبول كرده باشد؛ بنابراين در فرض وصيت پدر با فرض استطاعت فرزند، بعد از فوت پدر، بايد براي خودش حج به جا آورد و نيابت صحيح نيست.

______________________________

(1). آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: در صورتي كه استطاعت او توقّف بر قبول استيجارداشته باشد، لازم است اوّل براي پدر حج انجام دهد و الّا استطاعتِ بعد، كاشف از بطلان اجاره است.

آية اللَّه فاضل: هر كدام از دو حج را سال اول انجام دهد، محكوم به صحّت است هرچند در بعضي از صور عصيان كرده است.

(2). آية اللَّه سيستاني: اگر با پول نيابت مستطيع شده باشد. ولي اگر با پول ديگري مانند ارث مستطيع شده باشد، پس اگر مطمئن باشد كه سال

بعد مي تواند حج خود را انجام دهد، اجاره صحيح است و بايد در سال اوّل، حج پدر را انجام دهد و اگر مطمئن نباشد اجاره باطل است و بايد حج خود را انجام دهد.

(3). آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه مطمئن باشد كه سال بعد مي تواند حج خود را انجام دهد.

(4). آية اللَّه بهجت: در حاشيه مسأله 33 گذشت كه حج نايب صحيح و ذمّه منوبٌ عنه بري ء مي شود.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: حج نيابي او صحيح است و براي پدرش واقع مي شود، ولي نايب اجرة المثل را طلبكار است. نه اجرة المسمّي را.

آية اللَّه مكارم: صحيح است ولي به خاطر تأخير حجّ خودش، معصيت كرده است.

(5). آية اللَّه نوري: اگر در وصيت قيد «مباشرت» شده و فرزند وصيت را قبول كرده، نيابت واجب مي شود، هرچند استيجار هم محقق نشده باشد.

آية اللَّه سيستاني: اگر اجرت را معين كرده و او در حيات پدر قبول كرده، اجاره است و در صورتي كه صحيح باشد بايد انجام دهد. (منهاج الصالحين، ج 2، ص 1449).

آية اللَّه مكارم: اگر وصيّت كرده خودِ فرزند به جا آورد و او قبول كرده لازم است عمل كند. بنابراين استطاعت براي او حاصل نمي شود.

(6). تفصيل اين مسأله و نظر آيات عظام در مسأله 113 و 87 گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 70

7- معذور نبودن نايب
عدم صحت نيابت افراد معذور

117- كسي كه از انجام بعضي از اعمال واجب حج، معذور است، نمي توان او را براي حج اجير كرد؛ و حتي اگر چنين شخصي، حج تبرّعي انجام دهد، اكتفا كردن به آن اشكال دارد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط، با تمكّن از استيجار غير معذور، نمي توان معذور را اجير نمود، بلكه اگرچنين

شخصي تبرّعاً به نيابت ديگري حج نمود، اكتفا كردن به عملش مشكل است بلي اگر در به جا آوردن كارهايي كه بر محرم حرام است معذور باشد مثل اين كه مضطرّ به تظليل (زير سايه رفتن) باشد، اجير گرفتن يا نايب گرفتنِ چنين شخص عيبي ندارد. (مناسك، ص 41، مسأله 110).

آية اللَّه تبريزي: نيابت كسي كه از ابتدا مي داند از اتيان به حج اختياري عاجز است، در حج واجب اشكال دارد.

آية اللَّه خويي: اجاره كردن معذور براي حج جايز نيست بلكه اگر خودش تبرعاً حج نيابي به جا آورد اجزاء آن از منوبٌ عنه مشكل است ولي ايشان نيابت معذور به عذر طاري را مجزي مي دانند.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب نمي شود كسي را كه از پيش، عجز او از عمل اختياري معلوم است اجير كرد، بلكه اكتفا به تبرّع او در نيابت نيز محلّ اشكال است و در مورد عذرهايي كه بعداً عارض مي شود حكم نايب همان حكم منوبٌ عنه است كه در بعضي موارد حج صحيح است و گاهي باطل است و استيجار و نيابت كسي كه در انجام بعضي واجبات حج كه ترك عمدي آنها هم موجب بطلان نيست، مانند طواف نساء و بيتوته و رمي روز يازده و دوازده اشكال ندارد.

آية اللَّه صافي: نيابت كسي كه از اتيان بعض اعمال عمره و حج معذور است اگر ترك عمدي آن عمل، از غير معذور موجب بطلان حج يا عمره نباشد به اين كه ترك آن عمل يا فقط حرمت تكليفي دارد و يا علاوه بر آن موجب كفّاره هم هست ولي ترك آن موجب بطلان عمل عمره يا حج نيست، اشكال ندارد و حتي اگر مي داند كه اجير بعضي

از اعمالي كه ترك آن موجب بطلان حج و عمره نيست عمداً بدون عذر ترك مي كند استيجار او مانعي ندارد و مبري ء ذمّه منوبٌ عنه مي باشد، بلي نسبت به استحقاق اجرت اگر موقع عقد اجاره، مستأجر اطّلاع از معذور بودن اجير در امور مذكوره نداشته باشد، اجير استحقاق اجرت ندارد ولو اين كه عمل او مبري ء ذمّه منوبٌ عنه است.

آية اللَّه فاضل: نيابت معذور، براي حج واجب حتي اگر تبرعاً و بدون وكالت باشد، صحيح نيست ولي براي حج استيجاري و عمره مستحبي مانعي ندارد هر چند بهتر حج را براي خودش انجام دهد و ثواب آن را اهدا كند.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط نيابت معذور صحيح نيست. (مناسك عربي، ص 50، مسأله 9).

آية اللَّه مكارم: ولي عذرهايي كه در خود حج پيش مي آيد مانعي ندارد.

آية اللَّه نوري: در نايب معذور به عذر طاري اشكال ندارد.

(2). آية اللَّه خامنه اي: در عذرهايي كه بعد از عقد اجاره حادث شود، نظر معظم له ذيل سؤال 124 آورده شده است.

آية اللَّه مكارم: ولي عذرهايي كه در خود حج تصادفاً به وجود مي آيد؛ مانند وقوف اضطراري، مانع نيست.

آية اللَّه نوري: ولي عذري كه تصادفاً پيش مي آيد و طاري است، مانع صحت نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 71

ميزان معذور بودن

118- «معذور» كسي است كه نتواند اعمال اختياري حج را انجام دهد. چنين شخصي نمي تواند نايب شود، ولي مباشرت در ذبح، حتي در حال اختيار هم لزوم ندارد.

119- معذورين نمي توانند نايب شوند، حتي اگر از اعمالي معذور باشند كه ترك عمدي آنها به صحت حج ضرر نمي زند، مثل رمي روز يازدهم و دوازدهم و بيتوته در مني.

عدم قدرت بر رمي يا رمي در روز

120- كسي كه از رمي عاجز است، يا نمي تواند در روز رمي كند، نمي تواند در حج نايب شود؛ و كسي كه در رمي نايب شده، بايد روز رمي كند.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: با علم و اطلاع از معذور بودن، قبول نيابت خلاف احتياط است.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه صافي: به حاشيه مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط. (مجمع المسائل، ج 1، ص 443، مسأله 16).

(2). آية اللَّه فاضل: در حج واجب.

(3). آية اللَّه تبريزي: نيابت او اشكال دارد.

آية اللَّه سيستاني: اگر از انجام عمل اختياري در حج معذور باشد، هرچند مانند قرائت نمازطواف يا تلبيه باشد، بنابر احتياط واجب، نيابتِ او مجزي از منوبٌ عنه نيست، ولي اگر از انجام اعمالي كه در صحت حج دخالت ندارند، مانند طواف نساء يا بيتوته يا رمي روز 11 و 12، معذور است نيابت صحيح است و همچنين اگر در وقوف، در بيش از مقدار ركن معذور باشد نيابت صحيح است.

آية اللَّه مكارم: عذرهايي كه در حج پيش مي آيد مانع صحّت نيست.

آية اللَّه فاضل: در حج واجب.

(4)- آية اللَّه فاضل: و نيز اگر زني براي رمي ولو براي زن ديگر نايب شود بايد رمي را در روز انجام دهد و الّانيابت و رمي او صحيح نيست.

آية اللَّه مكارم: عذرهايي كه

گاه در حج پيش مي آيد مانع از نيابت نيست.

(5)- به مسأله 117 و 120 مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت: مگر در عذر طاري و در غير آن خلاف احتياط است.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: نيابت آنها اشكال دارد.

(6)- آية اللَّه بهجت: مگر آن كه عذر طاري باشد و در غير آن خلاف احتياط است.

آية اللَّه تبريزي: نيابت معذور اشكال دارد، لكن اگر ابتدا معذور نبود و بعد در زمان عمل معذور شد نيابت صحيح است و در اجرت بايد با مستأجر خود تراضي كند.

آية اللَّه سيستاني: عذر در رمي جمرات در روز 11 و 12 مانع نيابت حج نيست.

آية اللَّه صافي: به مسأله 117 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: عذرهايي كه به طور طبيعي گاه در حج پيش مي آيد مانع نيابت نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 72

نيابت معلولِ از ناحيه دست يا پا

121- معلولي كه يك دست يا يك پا ندارد و به جز نقص در مواضع سجده، مشكلي از نظر اعمال اختياري عمره و حج ندارد، آيا نيابت او براي حج كفايت مي كند؟

نيابت با عدم صحت قرائت

122- نايبي كه نماز او صحيح نيست، اگر از قرائت صحيح معذور است، نيابت و احرام او باطل است؛ و گرنه باطل نيست و بايد قرائت خود را درست كند.

جواز نيابت زنها

123- زنها هر چند مجاز هستند در شب عيد قربان، بعد از درك اضطراري مشعر، به مني

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: خلاف احتياط است.

آيت اللَّه تبريزي، خامنه اي، سيستاني، نوري كفايت نمي كند.

آيت اللَّه صافي و آيت اللَّه مكارم: نيابت شخص مذكور اشكال دارد.

آيت اللَّه فاضل: براي حجي كه بر منوب عليه واجب باشد، كفايت نمي كند.

(2). آية اللَّه بهجت: اگر احتياطاً در موارد عذر نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً بجا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد، نيابتش صحيح است هر چند از اوّل نمي توانسته نايب شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: نيابت او اشكال دارد.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب نيابتش مجزي نيست ولي احرامش صحيح است و بايد عمل را تمام كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر از قرائت صحيح معذور است، نيابت او محلّ اشكال است، و بنابر احتياط به قصد منوبٌ عنه محرم به احرام حج شود و اعمال را به جا آورد و نسبت به اجرت مصالحه نمايند و بنابر احتياط واجب، حجّ ديگري براي منوبٌ عنه استيجار نمايند.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

آية اللَّه فاضل: اگر براي حج مستحبي نايب شده نيابت او قطعاً صحيح است و حتي اگر براي حج واجب نيز نايب شده احرام او صحيح است و بايد اعمال را تمام كند ولي در حج واجب نمي توان به آن اكتفا كرد.

(3). آية اللَّه فاضل: گرچه به تلقين شخص ديگري باشد كه آن بخواند و نايب هم با او بخواند.

مناسك حج با حواشي مراجع

تقليد (1387)، ص: 73

بروند، و رمي در شب براي آنها جايز است، ولي مي توانند نايب شوند؛ اما نيابت در ساير ذوي الأعذار صحيح نيست.

عذر طاري

124- اگر نايب هنگام قبولِ نيابت، معذور نباشد ولي بعد از استيجار- قبل يا بعد از احرام- معذور شود، نيابت او محل اشكال است؛ هرچند در مورد عذر، طبق وظيفه معذورين عمل نمايد

125- كساني كه در حال اجير شدن، از معذورين نبوده اند و بعداً در اثناي عمل، عذر عارض شده است، نيابت و استحقاق اجرتشان محل اشكال است.

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: نيابت زنان و ضعفاء كه مي توانند به وقوف در شب، در مشعر اكتفاء كنند مانعي ندارد.

آية اللَّه سيستاني: چون وقوف ركني را درك كرده اند نيابت آن ها صحيح است.

آية اللَّه مكارم: نيابت در اين گونه موارد صحيح است.

نظر ساير آيات عظام در ذيل مسأله 117 به بعد گذشت.

(2). آية اللَّه بهجت: اتمام عمل طبق وظيفه عذري نايب كفايت مي كند و مضرّ به صحّت نيابت نيست (مناسك، س 25).

آية اللَّه تبريزي: در عذر طاري نيابت معذور صحيح است و حج او از منوبٌ عنه كافي است و در اجرت با مستأجر خود تراضي كند.

آية اللَّه خامنه اي: نايبي كه در وقت قبول نيابت براي حج معذور نبوده است، ليكن بعد از عقد اجاره، در موقع عمل يا قبل از محرم شدن، جزو معذورين شده، اگر عذر او منجر به نقص بعضي از اعمال حج نشود نيابت او صحيح است؛ مثل اين كه در ارتكاب بعضي از تروك معذور شود ولي اگر عذر منجر به نقص در اعمال حج شود در اين صورت بطلان اجاره بعيد نيست و احوط مصالحه بين نايب و منوبٌ عنه در

اجرت و اعاده عمره و حج براي منوبٌ عنه مي باشد.

آية اللَّه خويي: حكم آن در مسأله 117 گذشت.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: در عذر طاري اشكال ندارد.

آية اللَّه صافي: اگر قبل از احرام، معذور از انجام حج به نحوي كه براي آن اجير شده است گرديده، مستحقّ اجرت نيست اگر چه در بعض صور، حجّ او كفايت از منوبٌ عنه مي كند.

(3). آية اللَّه بهجت: مسأله نيابت، در مسأله قبل آمده است و مسأله اجرت در صورت صحّت نيابت و اجزاء مستحق، تمام اجرت است، اگر شرطي بر خلاف نباشد نظير مسأله قبل.

آية اللَّه تبريزي: در عذر طاري، نيابت معذور صحيح است و حج او از منوبٌ عنه كافي است و در اجرت با مستأجر خود تراضي كند.

آية اللَّه خامنه اي: از مسأله قبل معلوم شد.

آية اللَّه خويي: به حاشيه مسأله 117 مراجعه شود.

آيات عظام سيستاني، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم: عذر طاري اشكال ندارد.

آية اللَّه نوري: اگر عذر او موجب نقص بعض از اعمال شود، اشكال دارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 74

نيابت با احتمال تبدّل حج

126- اگر كسي احتمال بدهد- و لو احتمال قوي- كه ممكن است حج تمتع را به افراد مبدّل كند، مي تواند نيابت كند؛ ولي اگر وظيفه او عدول به افراد شد، بنابر احتياط، منوبٌ عنه نبايد به آن اكتفا كند.

انجام حج افراد نيابي به جاي تمتع

127- استيجار كسي كه وقتش از اتمام حج تمتع ضيق شده و وظيفه او عدول به افراد

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: نظر ايشان ذيل مسأله 124 آمده است.

آية اللَّه خامنه اي: اگر نايب را در وسعت وقت اجير كنند و سپس اتفاقاً وقت بر او تنگ شود، واجب است كه [به حج إفراد] عدول كند و عمل او از حج تمتع منوب عنه كفايت مي نمايد و مستحق دريافت اجرت نيز هست.

آية اللَّه تبريزي: مي تواند نيابت كند اگر وقت وسعت داشته باشد و احتمال عذر طاري بدهد و چنانچه عذر طاري شد حج او كفايت از منوبٌ عنه مي كند.

آية اللَّه خويي: هرگاه شخصي را براي حج تمتّع اجير نمايد و وقت هم زياد باشد و اتفاقاً (يعني پس از احرام عمره تمتع) وقت براي حج تمتع تنگ شد و اجير عدول به حج افراد كرد ذمّه منوبٌ عنه بري ء مي شود. (مناسك، مسأله 125).

آية اللَّه سيستاني: اگر از ابتدا علم يا اطمينان به عروض عذر ندارد نيابت و حج صحيح است هرچند بعداً عذر عارض شود و حج او بدل به افراد شود. (ملحق مناسك، س 35).

آية اللَّه صافي: اگر وضع به طوري است كه نايب عندالعرف استطاعت حج تمتع را دارد، از حج منوبٌ عنه مجزي است والّا در صورت عدول، مجزي از منوبٌ عنه نيست.

آية اللَّه فاضل: اگر از ابتدا علم يا اطمينان به عروض عذر نداشته باشد نيابت و حج صحيح است هر چند

بعداً به واسطه عذر يا تنگي وقت كه اتفاقاً عارض شده، حج او بدل به افراد مي شود و در اين صورت ذمّه منوبٌ عنه بري ء مي شود.

آية اللَّه گلپايگاني: در عذرِ طاري، اجزاء بعيد نيست. (آراء المراجع، ص 39).

آية اللَّه مكارم: مگر اين كه از عذرهايي باشد كه در حج احياناً پيش مي آيد. كه در اين فرض اكتفا به آن، بي اشكال است.

آية اللَّه نوري: در اين صورت نمي تواند نيابت كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 75

است، براي كسي كه وظيفه او حج تمتع است، صحيح نيست؛ بلي اگر در سعه وقت او را اجير نمايد، سپس وقت ضيق شود، بايد به حج افراد عدول كند، ولي بنابر احتياط، از منوبٌ عنه، مجزي نيست.

حكم شرط استنابه در محل عذر

128- معذور نمي تواند نايب شود ولو شرط كند كه مثلًا براي طواف نساء يا يك عمل ديگري كه نيابت بردار است نايب بگيرد؛ بلي عذر در ذبح، مانع ندارد و شرط هم لازم نيست.

استنابه در عمل مورد عذر

129- معذور نمي تواند با استنابه در اعمالِ مورد عذر، نيابت خود را تصحيح كند و بايد پول

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: از منوبٌ عنه مجزي است. در صورتي كه نيابت بر فراغ ذمّه او باشد.

آية اللَّه خامنه اي: كفايت از حج تمتع مي كند و مستحق اجرت هم هست.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: ذمه منوبٌ عنه بري ء مي شود ولي در صورتي كه اجاره بر اعمال عمره و حج تمتّع بوده، اجير استحقاق اجرت را نخواهد داشت، بلي اگر اجاره بر تفريغ ذمّه منوبٌ عنه بوده مستحق اجرت خواهد بود. (مناسك، مسأله 125).

آيات عظام صافي، گلپايگاني، نوري: از منوبٌ عنه مجزي است.

(2). آية اللَّه فاضل: در حج واجب.

(3). آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط نمي تواند قبول كند.

آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني: نيابت او محلّ اشكال است.

آية اللَّه خويي: بنابر احتياط نيابت او مجزي نيست. (در خصوص طواف نساء فتواي ايشان در دست نيست).

آية اللَّه سيستاني: در عملي مانند طواف نساء، كه صحّت حج بر آن متوقف نيست، اگر از ابتدا هم عذر او معلوم باشد نيابت صحيح است.

آية اللَّه فاضل: معذور نبايد نيابت كند و شرط اجازه در استنابه صحيح نيست مگر درقرباني كه آن هم نياز به شرط ندارد و اگر شرط كنند استيجار صحيح است ليكن شرط قابل عمل نيست.

(4). آية اللَّه بهجت: اگر بدون توجه محرم شده، احتياطاً در موارد عذر نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً به جاآورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد

نيابتش صحيح است هر چند از اوّل نمي توانسته نايب شود و امّا قبل از احرام پس با احراز رضايت منوب عنه حج ميقاتي براي او بدهد چون اطلاق اجاره قيد مباشرت را بر مي دارد (مناسك، س 106 و 17).

آية اللَّه تبريزي: نيابت معذور در حج واجب اشكال دارد.

آية اللَّه خويي: نيابت معذور اشكال دارد.

آية اللَّه سيستاني: اگر عذر بعداً پيش آمده است نايب گرفتن جايز است و همچنين در مواردي كه تفصيل آن در حاشيه مسأله 117 به بعد گذشت.

آية اللَّه صافي: به 117 به بعد مراجعه شود.

آية اللَّه گلپايگاني، آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 76

را به صاحبش برگرداند، مگر اين كه از طرف صاحب پول، مجاز در استنابه در اصل حج باشد كه در اين صورت مي تواند با فرض امكان، ديگري را در اصل عمل حج، نايب قرار دهد؛ هر چند اگر بدون اجازه، نيابت را به ديگري واگذار نمايد و او عمل را انجام دهد، حج از طرف منوبٌ عنه واقع مي شود ولي پول را بايد به صاحبش برگرداند و صاحب پول، ضامن چيزي نيست، و اجرت نايب دوّم را بايد امر كننده بپردازد.

نيابت افرادي كه وقوف اضطراري دارند

130- كساني كه بايد همراه عجزه، وقوف اضطراري انجام دهند، حج خودشان صحيح است ولي اگر نايب هستند نيابتشان درست نيست. 131- خدمه اي كه وقوف اختياري مشعر را درك نكرده اند، و از روي جهل به مسأله اجير

______________________________

(1). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: اگر منوب عنه زنده است نيابت بدون اذن او مجزي نيست. (مناسك، مسأله 66)

(2). آية اللَّه مكارم: مگر اين كه صاحبش راضي گردد.

(3). آية اللَّه خويي: كساني كه ناچارند همراه زنان و بيماران

باشند، اگر بتوانند ولو يك لحظه از وقوف اختياري مشعر را درك كنند بايد برگردند و اگر نمي توانند بايد قبل از ظهر روز عيد به آنجا برگردند و در فرض عجز از آن هم حج آنان صحيح است و چنانچه اين وظيفه را از روي جهل به حكم ترك كرده باشند حجّشان صحيح است ولي بايد يك گوسفند كفّاره بدهند. (مناسك، مسأله 378 و 379 و 380) و در حاشيه مسأله 124 «حكم نيابت معذور به عذر طاري» گذشت.

(4). آية اللَّه صافي: به حاشيه مسأله 117 به بعد مراجعه شود.

آية اللَّه فاضل، آية اللَّه گلپايگاني: اگر عذر ايشان طاري بوده نيابت صحيح است.

(5). آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 117 و 133 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: نيابت ايشان محل اشكال است.

آية اللَّه سيستاني: صحّت نيابت در اين فرض بعيد نيست.

آية اللَّه مكارم: نيابتشان هم درست است.

آية اللَّه فاضل: نيابت آنها در حج واجب در صورتي كه از اول مي دانسته اند كه بايد همراه زنها بروند و نمي توانند برگردند و وقوف اختياري را درك كنند، صحيح نيست، يعني كفايت از حج واجب منوب عنه نمي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 77

شده اند و همچنين ساير معذورين، نيابت ايشان صحيح نيست و كفايت از منوبٌ عنه نمي كند، و بايد پول را برگردانند، و خودشان با فرض عدم عذر نسبت به درك اختياري مشعر، بايد با انجام عمره مفرده، ازاحرام خارج شوند.

132- خدمه اي كه بايد نيمه شب به مني بروند، نيابت آنان صحيح نيست؛ و اگر قبل از

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله قبل و 979 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: چنانچه شب در مشعر وقوف كرده اند و از روي جهل

به مسأله قبل از طلوع فجر، از آنجا كوچ كرده اند و در وقت دانستن مسأله امكان برگشت به مشعر و درك وقوف نبود، حج آنها صحيح است و بايد يك گوسفند كفّاره بدهند و اگر در حج اجير بوده اند، در اجرت با مستأجر خود تراضي كنند و هم چنين ساير معذوريني كه در اثناي عمل عذر پيدا كرده اند و از اول نمي دانسته اند، اگر به وظيفه معذور عمل كنند حج نيابي آن ها صحيح است ولي احتياطاً در اجرت با مستأجر خود تراضي كنند.

آية اللَّه خويي، آيةاللَّه صافي: به حاشيه مسأله 117 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر معذورند، هرچند از ابتدا معلوم باشد، چون درك وقوف ركني مي كنند كافي است و نيابت صحيح است، بلكه حتي اگر غير معذور هم به آن اكتفا كند حجش صحيح است، ولي در صورت علم كفّاره دارد.

آية اللَّه فاضل: اگر عذر آن ها طاري بوده، نيابت صحيح است و كفايت مي كند.

آية اللَّه گلپايگاني: اگر عذر آنان طاري نبوده صحّت حج و كفايت آن از منوبٌ عنه محل اشكال است.

آية اللَّه مكارم: صحيح است.

(2). آية اللَّه فاضل: احتياطاً از ادني الحل تجديد نمايد و عمره مفرده انجام دهد.

(3). آية اللَّه بهجت: بنا بر احتياط، با تمكّن از استيجار غير معذور، نمي توانند اجير شوند (مستفاد ازمناسك، ص 40 مسأله 110) و در جزوه پرسش هاي جديد حج، ص 4، مسأله 13 آمده است در صورتي كه بدانند به واجبات اختياريه نمي توانند عمل كنند احتياط در ترك نيابت است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص77

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: نيابت آنان محل اشكال است مگر اين كه بتوانند براي درك مسمّي وقوف اختياري به مشعر برگردند.

آية اللَّه سيستاني:

صحّت نيابت آنان بعيد نيست. (ملحق مناسك، س 58، فرع 2).

آية اللَّه صافي: به مساله 117 مراجعه شود.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط.

آية اللَّه مكارم: نيابت آنها صحيح است.

آية اللَّه فاضل: نيابت آنها در حج واجب در صورتي كه از اول مي دانسته اند كه بايد همراه زنها بروند و نمي توانند برگردند و وقوف اختياري را درك كنند، صحيح نيست، يعني كفايت از حج واجب منوب عنه نمي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 78

استخدام، اجير شده اند، بايد با درك وقوف اختياري، حج نيابي را به جاآورند.

اگر نايبِ غير معذور سهوا به وظيفه معذور عمل كند

133- اگر نائبْ در وقت عقدِ اجاره، معذور نباشد، ولي بعد از انجام حج متوجه شود كه به وظيفه معذورين عمل نموده- مثلا در مشعرالحرام با زنها و مريض ها با غفلت از مسأله، وقوف اضطراري كرده- عمل او مُجزي از حج نيابي نيست؛ و از جهت اجرت، بايد به اجير كننده مراجعه نمايد، و يا در صورتي كه اجاره، موقّت به زمان مخصوصي كه منقضي شده نباشد، خودش حج نيابيِ صحيح به جا آورد.

مسأله استحقاق اجرت افراد معذور

134- اگر كسي جزو معذورين باشد و با اين حال او را نايب كنند، استحقاق اجرت ندارد چه

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: اتمام عمل طبق وظيفه عذري نايب (عذر طاري) كفايت مي كند و مضرّ به صحت نيابت نيست. (استفتائات ويژه حج).

آية اللَّه تبريزي: اگر از روي جهل به مسأله قبل از طلوع فجر از مشعر كوچ كرده، حج نيابي او بنابر اظهر صحيح است و بايد يك گوسفند كفّاره دهد و در اجرت با مستأجر خود، تراضي كند.

آية اللَّه خويي: نيابت معذور اشكال دارد و حكم نيابت معذور به عذر طاري در مسأله 124 گذشت.

آية اللَّه سيستاني: عمل مزبور مجزي است حتي اگر از ابتدا چنين عذري داشته است؛ زيرا درك مقدار ركن از وقوف كافي است.

آية اللَّه صافي: حج صحيح و مبري ء ذمّه منوبٌ عنه است و نسبت به اجرت، رضايت مستأجر را تحصيل نمايد.

آية اللَّه فاضل: در عذر طاري حج نيابي صحيح و مستحقّ اجرت هم مي باشد.

آية اللَّه گلپايگاني: بعيد نيست در عذر طاري حج نيابي صحيح و مستحق اجرت هم باشد. (آراء المراجع، ص 39 و 50).

آية اللَّه مكارم: عمل مزبور كفايت مي كند و اجير حق اجرت دارد.

(2). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه

صافي: به ذيل مسأله 124 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: در فرض مزبور استحقاق اجرت را دارد ولي اكتفا به عمل او مشكل است.

آية اللَّه خويي: اجير مي تواند اجرةالمثل عملش را از كسي كه او را اجير كرده بگيرد، مگر اين كه بيشتر از اجرةالمسمّي باشد. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 310).

آية اللَّه سيستاني: اجاره در فرض مذكور صحيح است و اجير مستحق تمام اجرت است و حكم اكتفا به حج او، در مسأله 124 آمده است.

آية اللَّه گلپايگاني: احوط استرضا از مستأجر است يا اجرت را مسترد دارد و بنابر احتياط كفايت نمي كند. (مناسك عربي، ص 50، مسأله 9).

آية اللَّه مكارم: اگر نايب نمي دانسته و مستنيب مي دانسته، بايد اجرةالمثل او را بپردازد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 79

مستنيب يا منوبٌ عنه، معذور بودن او را در وقت نيابت بدانند يا نه، و كفايت از حَجّةالاسلام نمي كند.

خروج از مكه بين عمره و حج و مسأله نيابت

135- كسي كه از طرف ديگري در حج نايب است، و بين عمره تمتع و حج تمتع از شهر مكه بيرون رفته، آيا ضرري به نيابت او مي زند يا نه؟

2- شرايط منوبٌ عنه
اشاره

136- در منوبٌ عنه اموري شرط است:

1- اسلام. 2- در حج واجب، شرط است كه منوبٌ عنه، فوت شده باشد، يا اگر زنده است، حج بر او مستقرّ شده و خودش به خاطر مرضي كه اميد خوب شدن آن نيست، يا از جهت پيري، نتواند به حج برود.

اين شرط، در حج استحبابي نيست.

موارد صحت نيابت از طرف زنده

137- انجام دادن حج نيابي از طرف حيّ، صحيح نيست؛ مگر در صورتي كه وي از جهت

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت و آية اللَّه صافي: ضرر به نيابت نمي زند.

آية اللَّه خامنه اي: خروج ولو غيرمجاز مضر به صحت نيابت و حج نيست.

آية اللَّه فاضل: اگر در همان ماهي كه عمره تمتع انجام داده است برود و بازگردد اشكالي ندارد ولي اگر در ماه بعد برگردد عمره سابق باطل شده است و بايد مجدداً براي حج تمتع عمره تمتع انجام دهد.

آية اللَّه تبريزي و آية اللَّه نوري: كار حرامي انجام داده ولي به نيابت او ضرري نمي زند.

آية اللَّه مكارم: چنانچه به وظيفه اش عمل كند به نيابت او ضرري نمي زند.

آية اللَّه سيستاني: فرقي بين نايب و غير آن در حكم مذكور در پاسخ قبل نيست.

(2). آيةاللَّه بهجت: نيابت از كافر به احتمال حصول تخفيف عذاب، محلّ تأمّل است. (مناسك، مسأله 106).

آيةاللَّه فاضل: در منوبٌ عنه، اسلام وايمان شرطاست، پس حج به نيابت كافر و مخالف صحيح نيست.

(3). آية اللَّه بهجت: به مسأله 86 مراجعه شود.

تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 93 گذشت.

(4). آية اللَّه بهجت: مگر در صورتي كه از غيرِ جهتِ مال، استطاعت نداشته باشد؛ بطوري كه مباشرت مقدوراو نباشد و تفصيل صور آن در مسأله 86 گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 80

پيري، يامرض نتواند به حج برود و مأيوس

از خوب شدن تا آخر عمر باشد.

انجام حج از طرف امام عصر (عج)

138- انجام حج به نيابت حضرت ولي عصر- ارواحنا له الفداء- اشكال ندارد.

عدم اشتراط مماثله و بلوغ و عقل در منوب عنه

139- جهت انجام حج نيابي، مماثله بين نايب و منوبٌ عنه، شرط نيست؛ و نيز در منوبٌ عنه، بلوغ و عقل شرط نيست.

نيابت صروره

140- صروره غير مستطيع، مي تواند براي ديگري نايب شود.

استنابه براي جنون در بعضي اعمال

141- مجنون تكليف ندارد و اگر كسي در بين اعمال مثلًا در عرفات ديوانه شد، نمي توانند

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: مرض و مانند آن.

(2). آية اللَّه تبريزي: يا عذر ديگري داشته باشد واطمينان به زوال عذر و مرض نداشته باشد.

آية اللَّه خويي و آية اللَّه فاضل: يا عذر ديگري داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقي بماند.

(3). آية اللَّه مكارم: به اميد مطلوبيت اشكال ندارد.

آية اللَّه بهجت: مانع ندارد و احتياط در حج از نفس (خود) و اهداي ثواب براي آن حضرت است. (مناسك، ص 158، مسائل متفرقه، س 1).

(4). آية اللَّه بهجت: اگر چه نيابت زن از مرد مرجوح است. (مناسك، ص 39، م 104).

(5). تذكر: عدم اشتراط عقل به معناي نفي اشتراط مطلق است و با مساله 16 و مانند آن منافات ندارد.

آية اللَّه بهجت: در غير صبي مميّز مشكل است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در نيابت از مجنون اشكال است مگر آن كه به قصد رجا آورده شود.

آية اللَّه فاضل: شرط هست ولي اگر حج قبل از جنون بر او مستقر شده، عقل شرط نيست و در صورت يأس از بهبودي يا بعد از فوت او بايد از مالش- ولو از ميقات- براي او استنابه كنند.

آية اللَّه مكارم: نيابت از بچه و ديوانه اي كه حج بر او مستقر نشده خالي از اشكال نيست.

(6). آية اللَّه بهجت: بلي نايب گرفتن صروره مكروه است؛ به خصوص در صورتي كه نايب زن و منوبٌ عنه مرد باشد، اگر چه با داشتن بعض مرجّحات ديگر؛ از قبيل فقاهت و تقوي و كمالات ديگر، جانب رجحان تقويت مي يابد

و از مرجوحيّت بيرون مي آيد (كتاب حج، ص 40).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بلكه اگر منوبٌ عنه مرد و زنده باشد كه به خاطر عدم تمكن نمي تواند حَجّةالاسلام را به جاي آورد، احتياط لزومي آن است كه مردي را كه تاكنون به حج نرفته، به نيابت خود به حج بفرستد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 81

براي او نايب بگيرند؛ و اگر عاقل شد، حكم اشخاص محرم ديگر را دارد.

عدم جواز عدول از نيت حج بعد از احرام

142- كسي كه براي عمره تمتع ولو مستحبي، محرم شده، نمي تواند در اصل عمره يا حج، براي ديگري نايب شود، ولي مي تواند براي افرادي كه وظيفه آنها استنابه در بعضي از اعمال- مثل طواف و سعي- است، نايب شود.

عدم جواز تعدّد منوبٌ عنه در حج واجب

143- در حج واجب، در يك سال، نيابت يك نفر از چند نفر، جايز نيست ولي در غير واجب، مانع ندارد.

لزوم انجام عمره و حج نيابي توسط يك نفر

144- نايب بايد عمره و حج را خودش انجام دهد، حتي اگر ناچار شده باشد بعد از انجام عمره تمتّع به كشورش بازگردد، نمي تواند اعمال حج را به ديگري واگذار نمايد.

رفع عذر منوبٌ عنه بعد از عمل نايب

145- بعد از انجام حج نيابي، حج از منوبٌ عنه، ساقط مي شود و لازم نيست خودش حج كند اگرچه عذرش برطرف شود؛ و اما اگر قبل از اتمام حج- چه قبل از احرام يا بعد از آن- عذرش

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 23 و 146 و 988 مورد هشتم كه كفايت ادراك اختياري عرفه به تنهايي است (اگر بعد از زوال ديوانه شده باشد) مراجعه شود.

آيات عظام تبريزي، خويي و فاضل: مجنون تكليف ندارد و نمي توانند برايش نايب بگيرند و بنابر اظهر، احرام او باطل مي شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر پس از درك مسماي وقوف، در عرفات ديوانه شده باشد و سپس به قدري به عقل بيايد كه اختياري مشعر را درك كند، يا اضطراري مشعر با اختياري يا اضطراري عرفه، پس حج او صحيح است، و اگر به عقل نيايد، بايد براي تكميل اعمال شوهر براي او نايب بگيرد.

آية اللَّه مكارم: اين در صورتي است كه سال اوّل استطاعت او باشد.

(2). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل: مگر اين كه به نحو شركت بر آن ها واجب شده باشد؛ مثل اين كه دو نفر يا بيشتر نذر كنند كه با شركت يكديگر كسي را اجير نمايند كه در اين صورت مي توانند يك نفر را براي حج اجير نمايند. (مناسك، ص 45، مسأله 123).

(3). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني: بنابر احتياط واجب، در صورت حصول تمكّن، بايدخودش حج را به جا آورد.

آية اللَّه صافي: در صورتي كه حج بر

او مستقر بوده، با تمكّن بايد خودش حج به جاآورد و هم چنين اگر مستقر نبوده ولي استطاعتش باقي باشد، بايد حج به جاآورد. (آداب و احكام حج، حاشيه مسأله 90).

آية اللَّه گلپايگاني: مگر اين كه در وقت نايب گرفتن، اميد خوب شدن و رفع عذر داشته باشد كه در اين صورت بنابر احتياط، اگر رفع عذر شد و استطاعت داشت بايد خودش هم حج را انجام دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 82

برطرف شد، بايد خودش حج برود.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: گرچه احتياط واجب است كه نايب نيز عمل حج را تمام نمايد. (مناسك، مسأله 64).

آية اللَّه صافي: اگر بعد از احرام عذر مرتفع گردد كه امكان انجام حج براي منوبٌ عنه در همان سال يا سال بعد باشد ارتفاع عذر كاشف از بطلان اجاره و بلكه بطلان احرام نايب است.

آية اللَّه گلپايگاني: مگر اين كه در اثناي عمل بعد از احرام عذر برطرف شود ولي منوبٌ عنه تمكن از انجام عمل كامل نداشته باشد كه در اين صورت حج نايب مجزي است. (مناسك عربي، مسأله 90).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب بايد خودش حج برود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 83

فصل سوم: احكام نيابت

1- لزوم اذن يا توكيل

146- استنابه از حيّ، بايد توسط خود او، يا با وكالت از طرف وي صورت گيرد؛ پس اگر- مثلًا- فرزندي بدون اطلاع پدر، براي وي استنابه نمايد- هرچند اختيار مال او را هم داشته باشد- كفايت نمي كند؛ و حتي اگر در اين فرض، هزينه اجير را از مال خودش پرداخت نمايد، كافي از استنابه نيست.

147- نيابت و تبرّع از طرف مجنون، حتي اگر حج بر او مستقر شده باشد، صحيح نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: چنانچه احراز

رضايت شود و شاهد حال هم بر رضايت بود؛ به طوري كه اگر او بفهمدراضي است، نيابت صحيح است با مراعات ساير جهات (مستفاد از س 157 و 17).

(2). آيات عظام فاضل، نوري: مگر وكالت مطلقه از پدر داشته باشد.

آية اللَّه بهجت: با احراز رضايت پدر اشكال ندارد و تبرّع از حيّ در حج واجب، با عدم قدرت او، اظهر جواز آن است وبااذن باشد احوط است در تفريغ ذمّه. (كتاب حج، ص 45 و مناسك مستفاد از س 17 و 157).

آية اللَّه سيستاني: اگر اختيارات او شامل نايب گرفتن در حج هم بوده كافي است وگرنه عمل نايب كافي نيست مگر اين كه قبل از احرام، پدر مطلع شود و موافقت نمايد. (ملحق مناسك، س 40).

آية اللَّه گلپايگاني: اجير گرفتن براي پدر از مال او بدون اطّلاع پدر صحيح نيست بلي در صورتي كه مبلغ اجاره را از مال خود تبرّعاً بپردازد در فرض مذكور اگر پدر عاجز از انجام حجّ باشد مانعي ندارد و مجزي از حَجّةالاسلام پدر مي باشد.

(3). آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 136 تا 141 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: بايد پس از مرگ براي او نايب بگيرند.

آية اللَّه فاضل و آية اللَّه مكارم: اگر اميد به بهبودي او نباشد گرفتن نايب براي او مانعي ندارد.

آية اللَّه نوري: فقط حاكم شرع مي تواند براي او نايب بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 84

2- نيت نيابت
اشاره

148- نايب بايد در انجام اعمال، قصد نيابت نمايد و منوبٌ عنه را در نيت تعيين كند ولو اجمالًا؛ و ذكر اسم او شرط نيست، گرچه مستحب است.

جهل نايب به نوع حج نيابي و نيّت اجمالي

149- نايبي كه براي حج تمتّع اجير شده است، ولي نمي داند براي حَجّةالاسلام نايب شده يا حج نذري يا حج مستحب، اگر نيت كند « … حج تمتع براي منوب عنهِ خودم» يا «حجّي كه براي آن اجير شده ام» آيا كافي است يا نه؟

غفلت از نيت نيابت و احرام براي خود

150- اگر نايب در ميقات، از نيابتْ غافل و براي خود محرم شود، نمي تواند دوباره به نيت نيابت محرم شود، و بايد عمره و حج را به همان نيت اول اتمام كند؛ و احرام دوم صحيح نيست مگر

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: معتبر است در نيابت قصد آن و تعيين منوبٌ عنه با تعدد، و در صورت اتّحاد كافي است قصد نيابت واجبه مثلًا (كتاب حج، ص 39).

(2). آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي و سيستاني: كافي است.

آيت اللَّه گلپايگاني: اگر نيت كند حجي را كه براي آن اجير شده يا آنچه شرعاً بر حسب اجاره بر ذمه اش است مجزي است.

آيت اللَّه فاضل و آيت اللَّه مكارم: نيت مي كند حجي را كه براي آن اجير شده ام بجا مي آورد

(3). آيات عظام فاضل، نوري: اگر شخص غافل، ارتكازاً قصد منوبٌ عنه را داشته، وداعي وانگيزه او منوبٌ عنه بوده، هر چند قصد خودش را اخطار كرده، قصد ارتكازي بر اخطار فعلي مقدم است و براي منوبٌ عنه واقع مي شود، وحج نيابي صحيح است.

آية اللَّه بهجت: در صورتي كه قصد انجام وظيفه داشته، مخلّ به نيابت نيست و عمل مجزي است (مناسك، ص 22).

آية اللَّه تبريزي: اگر ارتكازاً قصد منوبٌ عنه را داشته اند؛ به طوري كه اگر كسي مي پرسيد جواب مي دادند براي منوبٌ عنه حج بجا مي آوريم كفايت مي كند و حج نيابت آنها صحيح است.

آية اللَّه خويي: فتواي ايشان در دست

نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر محرك آنان در احرام، حج نيابي باشد كافي است ولي اگر به كلي غافل باشند كه اگر از آنها پرسيده شود، جواب مي دهند كه براي خود احرام مي بنديم بايد حج را به نيت خود تمام كنند ولي اگر پس از انجام عمره از مكه خارج شوند و در ماه بعد به مكه برگردند؛ مثلًا آخر ذي قعده خارج و اوّل ذي حجه وارد شوند عمره آن ها باطل مي شود و مي توانند از يكي از مواقيت به نيّت منوبٌ عنه احرام ببندند، گرچه باطل كردن عمره تمتّع عمداً گناه است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: با فرض آن كه مستطيع نبوده و از قبل اجير براي انجام حج شده است نيّت احرام براي خود او منعقد نشده است و در صورتي كه مجدّداً به نيّت منوبٌ عنه محرم شده است حج نيابي او صحيح است.

آيةاللَّه مكارم: همين اندازه كه نيت نيابت در عمق ذهن او باشد كافي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 85

آن كه احرام اول باطل باشد؛ مثل اين كه حج بر او واجب نبوده و نيت حَجّةالاسلام كرده باشد.

شك در نيت نيابت

151- در نيت خطور لازم نيست؛ و اگر نائبْ بعد از احرام شك كند كه آيا نيّت نيابت كرده يا نه، اگر انگيزه او در حال احرام، نيابت بوده، به شك اعتنا نكند؛ و اگر در داعي و انگيزه هم شك دارد، بايد اعمال را به نيت اجمالي (همان نيت در احرام) اتمام كند، و در نيابت به آن اكتفا نكند.

قصد نايب در طواف نساء

152- نايب بايد طواف نساء را نيز، به قصد منوبٌ عنه انجام دهد؛ و احتياط استحبابي آن است كه به قصد ما في الذمه به جا آورد.

ترك طواف نساء توسط نايب

153- اگر نايبْ طواف نساء را صحيح انجام ندهد، زن بر او حلال نمي شود و بر منوبٌ عنه چيزي نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: در اين مثال احرام اوّل او صحيح است.

آية اللَّه مكارم: نيت حَجّةالاسلام تأثيري ندارد.

(2). آية اللَّه تبريزي: بايد به ميقات برگردد و مجدداً به نيابت از غير محرم شود.

آية اللَّه خويي: اگر احتمال بدهد كه نه قصد خود و نه ديگري را كرده، احرام او باطل است. مگر اين كه در حال طواف؛ مثلًا نيّت معيّني دارد كه به همان نيّت اعمال را تمام مي كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه فعلًا خود را نايب مي داند و شك در نيّت احرام گذشته خوددارد، وظيفه او حمل به صحّت است و به عنوان نيابت، بقيه اعمال را به جا آورد.

(3). آية اللَّه بهجت: به مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر احتمال مي دهد در ميقات به كلي از ذهنش نيت نيابت از غير پاك شده بوده، بنا مي گذارد كه احرامش براي خودش بوده و اگر اين احتمال را نمي دهد همان طور كه متعارف است در كسي كه عازم بر نيابت بوده است بنا مي گذارد كه احرامش براي غير بوده است.

(4). آية اللَّه فاضل: اين احتياط لازم نيست.

(5). آية اللَّه گلپايگاني: بلي، اگر نايب در خصوص طواف نساء نيابت داشته است تا طواف را صحيح به جا نياورد مباشرت با زن بر منوبٌ عنه حلال نمي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 86

ثبوت ملزومات حج بر اجير

154- لباس احرام و پول قرباني در حج نيابي، بر اجير است، مگر در صورتي كه شرط شده باشد كه مستأجر بدهد؛ و همچنين اگر اجيرْ موجبات كفاره را انجام دهد، كفاره

بر عهده خود او است.

3- رعايت بلد
غفلت از رعايت بلد

155- كسي كه اجير بلدي شده كه از شهر خاصّي- مثلا قم- حج بلدي انجام دهد، بايد از همان جا براي حج حركت كند؛ و اگر از موضوع غافل شده و از قم براي كار ديگري به تهران رفته و از آنجا به حج رفته، اگر مي تواند بايد برگردد، و چنانچه- حتي باتمكن- برنگشت و حج را انجام داد، حج صحيح است و بالنسبه استحقاق اجرت دارد.

كفايت حركت از بلد منوب عنه ولو با فاصله

156- اگر نايب قبل از سفر حج- ولو چند ماه قبل از آن- به بلد منوبٌ عنه برود و از آنجا به عنوان نيابتِ حج، به وطن خودش يا محل ديگري برود و در وقت حج، ديگر به بلد منوبٌ عنه نرود، كافي است.

بازگشت به بلد منوبٌ عنه بعد از حج

157- آيا اجيرِ در حج بلدي، در برگشت از سفر حج، بايد به شهر منوبٌ عنه برگردد؟

______________________________

(1). آية اللَّه نوري: اگر داعيِ ارتكازي داشته، گرچه اخطاري نبوده و غافل شده، برگشتن لازم نيست؛ زيرادرنيت خطور لازم نيست واگر بالمرّه غافل شده و از ارتكاز هم محو شده، بايد برگردد.

آية اللَّه بهجت: لازم نيست برگردد.

آية اللَّه مكارم: مگر اين كه نيّت در اعماق ذهنش وجود داشته باشد.

(2). آية اللَّه سيستاني: حج او صحيح است مطلقاً، ولي اگر اجاره بر حج بلدي به نحو تقييد باشد مستحق اجرت نيست، و اگر شروع از بلد منوبٌ عنه جزو عمل مورد اجاره باشد مستحق اجرت مي باشد ولي مستأجر مي تواند اجرت المثل آن قسمت را كه به جا نياورده از او بگيرد و مي تواند اجاره را فسخ كند ولي بايد اجرت المثل حج او را بدهد، و اگر شروع از بلد از باب شرط ضمن العقد باشد مستأجر فقط مي تواند اجاره را فسخ كند و در اين صورت اجرت المثل او را بايد بدهد.

(3). آيات عظام: بهجت، تبريزي و مكارم: خير، لازم نيست.

آية اللَّه صافي: برگشت به شهر منوبٌ عنه لازم نيست بلكه در استيجار و تحقّق نيابت شرط بازگشت از مكّه مطلقاً معتبر نيست ولي اگر اجير كننده اجير را براي رفتن به حج و برگشتن به شهر منوبٌ عنه اجاره كند، اجير بايد طبق قرار اجاره عمل نمايد، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل و آية اللَّه

مكارم: خير، لازم نيست، مگر اين كه در ضمن عقد اجاره شرط شده باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 87

4- فوت نايب
اشاره

158- اگر نايب بعد از احرام و دخول حرم بميرد، از منوبٌ عنه مجزي است؛ و در جريان اين حكم در حج تبرّعي، اشكال است؛ بلكه در غير حَجةالاسلام، خالي از اشكال نيست.

فوت اجير و حكم استحقاق اجرت

159- اگر اجير قبل از داخل شدن به حرم، فوت كند و هنگام استيجار معيّن نكرده باشند كه اجرت براي خصوص عمل است يا براي عمل و رفت و آمد، اجير ظاهراً مستحق اجرت رفتن تا محل موت مي باشد؛ و همين طور اگر بعد از احرام و دخول حرم بميرد، بيش از اجرت احرام و آن

______________________________

(1). آية اللَّه نوري: مجزي است مطلقاً.

(2). آيات عظام بهجت، صافي، گلپايگاني: بعد از احرام و پس از دخول حرم كافي است و در اين حكم بين حجةالاسلام و غير آن و بين نيابت به مزد و اجرت و تبرّع فرقي نيست.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: چنانچه نايب بعد از احرام بميرد كفايت از منوبٌ عنه مي كند هرچند مردنش قبل از دخول حرم باشد بنابر اظهر، و در اين مورد فرقي بين حَجّةالاسلام و غير آن نيست، و همچنين فرقي نيست بين اين كه نيابت به اجرت باشد يا به تبرع.

آية اللَّه مكارم: در حكم مذكور فرقي بين حَجّةالاسلام و غير آن و اقسام نيابت نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بميرد محل اشكال است و اگر بعد از دخول حرم باشد مجزي است و در اين حكم فرقي بين حَجّةالاسلام و غير آن نيست ولي در مورد حجّ تبرعي اشكال است.

آية اللَّه خامنه اي: تفاوتي ندارد كه نيابت او مجاني بوده يا با اجرت، و براي حَجة الاسلام بوده يا حج واجبي ديگر.

(3).

آيةاللَّه مكارم: معمولًا اجاره براي اداي تكليف منوبٌ عنه است. بنابراين مستحقّ تمام اجرت مي باشد.

(4). آية اللَّه بهجت: اگر تصريح به خلاف متعارف نباشد، بر حسب معلوم از داعي استيجار كه برائت ذمه منوبٌ عنه است چيزي از اجرت پس گرفته نمي شود وقتي كه وفات نايب پس از احرام و دخول حرم باشد و اگر قبل از احرام باشد استحقاق اجرت المثل مقدار راهي كه پيموده است بعيد نيست و نيز توزيع اجرة المسمّي بي وجه نيست در صورتي كه بعض عمل را مثل احرام انجام داده باشد و يا سير از طريق خاص در اجاره قيد شده باشد. (كتاب حج، ص 41).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: هرگاه اجير بعد از محرم شدن بميرد، تمام اجرت را مستحقّ خواهد شد، در صورتي كه بر تفريغ ذمّه ميّت اجير شده باشد. و امّا اگر اجير بر به جاآوردن اعمال شده باشد، اجرتِ مقداري را كه به جاآورده مستحقّ مي شود و چنانچه قبل از احرام بميرد چيزي مستحقّ نخواهد بود. بلي اگر مقدّمات عمل داخل اجاره باشد، هر مقدار از مقدّمات را كه انجام داده باشد اجرت همان مقدار را مستحقّ مي شود (مناسك، مسأله 115).

آية اللَّه خامنه اي: هرگاه نايب پس از احرام و ورود به حرم بميرد اگر نايب گرفتن براي برئ شدن ذمه منوب عنه باشد، كما اينكه ظاهر حال اطلاق قرارداد اجاره چنين است اجير مستحق تمام اجرت خواهد بود كه بايد آنرا به ورثه اش بپردازند.

آية اللَّه سيستاني: در صورتي كه مقدمات عمل داخل اجاره باشد، هر مقدار از مقدمات را كه انجام داده باشد اجرت همان مقدار را مستحق مي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 88

چه ذكر شد، مستحق نيست،

اگر چه در اين فرض، حج از ميت ساقط مي شود؛ و اگر بعد از انجام بعضي از اعمال فوت كند، مستحق اجرت آن اعمال نيز مي باشد.

ميزان كفايت از منوب عنه در فرض فوت نايب

160- اگر اجيرِ براي حَجّةالاسلام، بعد از احرام بستن و داخل شدن در حرم فوت كند، از منوبٌ عنه كفايت مي كند؛ و اگر قبل از احرام يا بعد از آن و قبل از داخل شدن در حرم فوت كند، بايد دو مرتبه اجير بگيرند، و كسي كه براي خودش به حج برود نيز، همين حكم را دارد.

______________________________

(1). آية اللَّه گلپايگاني: ظاهراً مستحق تمام اجرت مي باشد علي الاقوي و هم چنين است حكم صورت بعد.

(2). آيات عظام صافي، فاضل: مگر آن كه اجير براي تفريغ ذمّه شده باشد، كه در اين صورت تمام اجرت را مي برد.

(3). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: چنانچه بعد از احرام بميرد كفايت از منوبٌ عنه مي كند هرچند مردنش قبل از دخول حرم باشد (مناسك، مسأله 114).

آية اللَّه خامنه اي: مجزي نيست بنابر احتياط واجب.

آيةاللَّه سيستاني، آيةاللَّه مكارم: اگر بعد از احرام وقبل از دخول حرم بميرد اين حكم احتياطي است.

(4). آية اللَّه سيستاني: كسي كه حج بر او مستقر شده است اگر بعد از احرام حج در حرم بميرد حَجّةالاسلام از او ساقط است؛ چه تمتّع باشد چه قِران و چه افراد و اگر در عمره تمتّع بميرد نيز ساقط است و اگر قبل از آن بميرد؛ چه بعد از احرام قبل از دخول حرم و چه بعد از دخول حرم بدون احرام ساقط نمي شود و بايد از او قضا كند و اين حكم در حج واجب غير از حَجّةالاسلام و در عمره مفرده جاري نيست و اما كسي كه

حج بر او مستقر نشده است، اگر بعد از احرام بميرد قضا واجب نيست هر چند قبل از دخول حرم باشد.

تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 99 و 158 گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 89

ميزان استحقاق اجرت نيابت

161- اگر اجير اعمال را به نحوي انجام داده باشد كه در عرف گفته شود كه عمره و حج را به جا آورده، مستحق تمام اجرت است، اگرچه بعضي از اعمال را كه مضر به صحت حج نيست و محتاج به اعاده نيست، نسياناً ترك كرده باشد.

استيجار در مدينه و تبديل ميقات

2/ 161- شخصي در مدينه منوره، ديگري را اجير مي كند كه براي پدروي حج ميقاتي بجا آورد ولي مشخص نكرده است كه از مسجد شجره محرم شود يا ميقاتهاي ديگر، آيا اجير مي تواند از مسجد شجره به نيّت عمره مفرده محرم شود وپس از آن به جحفه يا قرن المنازل برود وبراي عمره تمتّع استيجاري محرم شود؟

5- مباحات و مستحبات بر نايب
اشاره

162- كسي كه براي حج تمتع اجير شده، مي تواند براي طواف يا ذبح يا سعي، اجيرِ ديگري

______________________________

(1). آية اللَّه خويي: اگر بر خود اعمال اجير باشد، به نحو تعدّد مطلوب، به نسبت اعمالي كه انجام داده مستحق اجرت است.

آية اللَّه سيستاني: مگر آن كه اجير براي تفريغ ذمّه شده باشد كه در اين صورت تمام اجرت را مي برد و اگر برخود اعمال اجير باشد به نحو تعدّد مطلوب به نسبت اعمالي كه انجام داده مستحقّ اجرت است.

(2). آيةاللَّه بهجت: اگر متفاهم عرفي يا خصوصي در بين نبوده مانعي ندارد.

آية اللَّه خامنه اي: در فرض مذكور اجير مي تواند از هر كدام از مواقيت معروف، به نيابت محرم شود. مگر اين كه اجير گرفتن در مدينه قرينه باشد بر اين كه مستأجر نظرش مسجد شجره بوده كه در اين صورت بايد از مسجد شجره محرم شود.

آيةاللَّه فاضل؛ آية اللَّه سيستاني: ظاهراً اين استيجار منصرف است به احرام از مسجد شجره ولي اگر چنين نباشد يا تصريح به عدم تقييد كند اشكال ندارد.

آية اللَّه صافي: اگر منصرف به احرام او از مسجد شجره نباشد مانعي ندارد.

آية اللَّه مكارم: اگر منظور اين است كه عمره مفرده را انجام دهد و بعد به ميقات برگردد براي عمره تمتع استيجاري محرم شود مانعي ندارد، مشروط

بر اين كه فاصله ميان دو عمره مطابق فتواي ما حفظ شود.

آية اللَّه تبريزي: در صورتي كه قرينه اي ولو از جهت تعارف بر احرام از مسجد شجره احراز نشود مي تواند از خود چهار ميقات ديگر نيز محرم شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 90

شود، و همچنين براي انجام عمره مفرده بعد از عمل حج؛ چنانچه مي تواند براي خودش طواف و عمره مفرده به جا آورد.

مقدار وظيفه نايب در انجام مستحبات

163- كسي كه در انجام حج بلدي نيابت دارد، چه مقدار از مستحبات مدينه و مكه را بايد به نيابت از منوبٌ عنه انجام دهد؟ 164- آيا كسي كه در اعمال عمره يا حج يا خصوص طواف اجير غير باشد، مي تواند به نيابت از شخص ديگري تبرعاً يا استيجاراً قرآن تلاوت كند.

استحباب عمره مفرده بر نايب

165- نايبي كه حجةالاسلام خودش را بجا نياورده، احتياط آن است كه بعد از عمل نيابت، براي خودش عمره مفرده به جا آورد؛ اين احتياط هر چند واجب نيست ولي خيلي مطلوب است.

______________________________

(1). آية اللَّه مكارم: در مورد عمره مفرده اگر در همان ماه عمره تمتع باشد قصد رجا كند.

(2). آيةاللَّه بهجت: تابع عقد اجاره است (نسبت به تصريح يا تعارف يقيني).

آية اللَّه تبريزي: مستحبات مدينه ومكه اگر در ضمن اجاره ذكر نشود، بر عهده اجير نيست. بلي، آن مستحباتي كه در خود حج وعمره متعارف است بايد اتيان شود، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: بايد طبق عقد اجاره عمل كند مگر اين كه اطلاق نيابت طبق عرف عام يا خاص منصرف به انجام بعضي از اعمال باشد.

آية اللَّه صافي: اگر در ضمن عقد اجاره نسبت به مستحبّات، خصوصياتي ذكر نشده باشد، احتياط اين است كه مستحباتي را كه به طور متعارف همه يا اكثر حجاج انجام مي دهند و زحمت معتدّ به ندارد، اقلًا يكبار به نيت منوبٌ عنه بجا آورد، واللَّه العالم.

آيات عظام فاضل، مكارم و نوري: به مقداري كه در نيابت متعارف است انجام مي دهد، مگر اين كه شرط خاصي كرده باشند.

(3). آيات عظام: بهجت، خامنه اي، تبريزي، سيستاني، فاضل و مكارم: بلي، مي تواند

آيت اللَّه صافي: چنانچه مانع اعمال عمره يا حج يا طواف اجير نباشد خواندن

قرآن تبرّعاً يا استيجاراً براي ديگري اشكال ندارد.

(4). آية اللَّه بهجت: احتياطاً عمره به جا آورد.

(5). آية اللَّه فاضل: يا قبل از آن.

(6). آية اللَّه گلپايگاني: رجاءً (احكام عمره فارسي، ص 16).

(7). آية اللَّه مكارم: اين احتياط واجب است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 91

باب سوم

اقسام و موارد عمره 93

1- اقسام عمره و فرقهاي آن 93

2- تبديل عمره 94

3- موارد جواز و عدم جواز عمره 95

تكرار عمره 98

مكان احرام عمره مفرده 102

1- ميقات و ادني الحل 102

2- حكم احرام از جده 103

3- حكم احرام از حديبيّه 105

خروج از مكه و بازگشت به آن 107

حكم خروج خدمه كاروان 107

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 92

يَا حَبِيبَ مَنْ تَحَبَّبَ إِلَيْكَ وَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ مَنْ لاذَ بِكَ

قال الإمام الباقر عليه السلام

يا جابِر مَنْ دَخَلَ قَلْبَه خالصُ حَقيقةِ الإيمانِ، شغلَ عَمَّا فِي الدُّنْيا مِنْ زِيْنَتِها؛ إنّ زينَةَ زَهْرةِ الدُنيا، إنّما هُوَ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وإنّ الدارَ الآخرةِ لَهِيَ الحَيَوانِ.

يا جابر إنّ المؤمن لا ينبغي له أن يركنَ ويَطْمئنَّ إلي زَهرة الحياةِ الدنيا؛ واعْلَم أنّ أبناءَ الدُنيا هُمْ أَهلُ غَفْلَةٍ وَغُرُورٍ وَجَهالَةٍ وَأنَّ أَبْناءَ الآخِرَةِ، همُ المُؤمِنُونَ العامِلُونَ الزَّاهِدُونَ أَهْل العلمِ وَالفِقْهِ وَأَهْل فِكْرَةٍ وَاعْتِبارٍ وَاخْتِبارٍ، لا يَملّونَ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ.

وَاعْلَمْ يا جابر: أنّ أهلَ التقوي، هُمُ الأغنياءُ، أَغناهُمُ القليلُ مِن الدنيا، فَمَئُونَتُهم يَسيرةٌ؛ إنْ نَسيتَ الخَيْرَ، ذَكَروُكَ وإن عَمِلْتَ به أَعانُوكَ؛ أخَّروا شهواتَهم ولذاتَّهم خَلْفَهم، و قدَّموا طاعَةَ رَبَّهم أمامَهم و نظروا إلي سبيل الخيرِ وإلي ولايةِ أحبّاءِ اللَّه، فأحبُّوهم و تولّوهم وَاتّبَعُوهُمْ

فأنزِل نَفْسَكَ من الدنيا، كَمثَلِ مَنْزِلٍ نزلْتَهُ ساعَةً، ثُم ارْتَحَلْتَ عَنْهُ، أو كمثلِ مالٍ اسْتَفَدْتَهُ في مَنامِكَ، فَفَرِحْتَ بِهِ وَسَرَرْتَ، ثمّ انْتَبَهْتَ مِنْ رَقْدَتِكَ وَلَيْسَ

في يَدِكَ شيٌ ء وإنّي إنما ضَرَبْتُ لَكَ مثلًا لِتَعْقِلَ وَتَعْمَلَ بِهِ

تحف العقول ص: 287

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 93

باب سوم: اقسام و موارد عمره

فصل اول: اقسام و موارد عمره

1- اقسام عمره و فرقهاي آن
اشاره

166- عمره- مانند حج- بر دو گونه است: «واجب» و «مستحب».

عمره بر كسي كه شرايط استطاعت را داشته باشد، يك مرتبه در عمر واجب مي شود؛ و وجوب آن- مانند وجوب حج- فوري است؛ و براي اهل مكه و افراد غير نائي، كه وظيفه آنها حج و عمره مفرده است، استطاعتِ حج، در وجوب آن، معتبر نيست؛ بلكه اگر چنين اشخاصي براي عمره مفرده مستطيع باشند، عمره مفرده بر آنها واجب مي شود، هرچند براي حج مستطيع نباشند؛ همچنين اگر براي حج استطاعت داشته باشند و براي عمره مستطيع نباشند، بايد حج به جا آورند.

كساني كه از مكه دور هستند- مثل ايرانيان كه وظيفه آن ها حج تمتع است- چون حج تمتع، مركب از هر دو عمل است، هيچگاه براي آنها، استطاعت حج از استطاعت عمره، و استطاعت عمره از استطاعت حج، جدا نيست

عدم وجوب عمره مفرده بر افراد نائي

167- كسي كه وظيفه اش حج تمتع است (اشخاصي كه از مكه شانزده فرسنگ شرعي دور باشند) اگر استطاعت براي عمره داشته باشند و براي حج نداشته باشند، عمره مفرده بر آنها واجب نيست گرچه در اين فرض، احتياط آن است كه عمره مفرده را به جا آورند. همچنين افرادي كه حج نيابي انجام مي دهند، انجام عمره مفرده بر ايشان واجب نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب براي كساني كه اهل مكه هستند يا دور از آن.

(2). آية اللَّه مكارم: اين احتياط واجب است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 94

فرقهاي عمره تمتع با عمره مفرده

168- عمره مفرده با عمره تمتع، فرقي ندارد مگر در سه چيز: اول- در عمره تمتع بايد تقصير كند؛ يعني بايد از مو يا ناخن خود بچيند و حلق جايز نيست؛ ولي در عمره مفرده، مخيّر است بين حلق و تقصير.

دوم- عمره تمتع، طواف نساء ندارد، ولي در عمره مفرده واجب است.

سوم- ميقات عمره تمتع، يكي از مواقيت پنجگانه است، ولي ميقات عمره مفرده، ادني الحل است هر چند احرام از مواقيت پنجگانه نيز جايز است؛ بلكه هنگامي كه در مسير مكه از آن مواقيت عبور مي كند، احرام از آن واجب است.

اشتراك محرّمات در عمره تمتّع و مفرده

169- محرّمات احرامِ عمره مفرده، با عمره تمتع يكسان است، و بعد از تقصير يا حلق، همه چيز غير از زن حلال مي شود، و بعد از طواف نساء و نمازش، زن هم حلال مي شود.

2- تبديل عمره
تبديل عمره مفرده به تمتع

170- اگر احرام عمره مفرده در ماه هاي حج باشد، انجام عمره تمتع با آن احرام، مانعي ندارد. 171- تبديل عمره مفرده به عمره تمتع در حج استحبابي مانع ندارد، ولي در حجِ واجب و

______________________________

(1). آيات عظام فرق هاي بيشتري را متذكر شده اند كه به مناسك آنان مراجعه شود.

(2). آية اللَّه بهجت: با افضليت حلق. (مناسك شيخ، ص 89).

(3). آية اللَّه بهجت: اگر در حرم باشد، و ميقات است در صورت مرور به آن. (كتاب حجّ افراد، ص 6).

(4). آية اللَّه تبريزي و آية اللَّه سيستاني: تا وقت حج در مكّه باقي ماند.

(5). آية اللَّه بهجت: جواز عدول از عمره مفرده در ماههاي حج، به عمره تمتّع، محل تأمّل و احتياط است، و اگر در اشهر حج به عمره مفرده محرم شد و داخل مكّه شد و وقت ضيق باشد از حج تمتّع، مي تواند با قصد، عدول به عمره تمتع نمايد در صورتي كه به سببي واجب نشده باشد بقا بر عمره مفرده بر او، با احتياط در اراقه دم (كتاب حج افراد، ص 4 و مناسك شيخ، ص 90).

(6)- آية اللَّه نوري و آية اللَّه مكارم: با فرض وقوع عمره در ماههاي حج.

آية اللَّه صافي و آية اللَّه گلپايگاني: اگر در ماههاي حج باشد و عمره مفرده بر او واجب نباشد.

(7)- آية اللَّه بهجت: جواز عدول به عمره تمتّع، محل تأمل و احتياط است، مگر اين كه متمكن از انجام عمره تمتع نباشد. (به ذيل

مسأله 309 مراجعه شود).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي و آية اللَّه سيستاني: كسي كه عمره مفرده را در ماههاي حج بجا آورده و اتفاقاً تا وقت حج در مكه باقي مانده، مي تواند عمره مفرده خود را عمره تمتع قرار داده و حج را بجا آورد و فرقي در اين حكم بين حج واجب و حج مستحبي نيست.

آية اللَّه فاضل: در حج نيابي هم اگر عمره را به نيّت منوبٌ عنه انجام داده باشد، مي تواند تبديل به عمره تمتع كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 95

حج نيابي، جواز تبديل عمره مفرده، محل اشكال است.

عدول به تمتع از عمره مفرده با اخلال به تقصير

172- اگر شخصي بعد از عمره مفرده، عمره تمتع انجام دهد، سپس متوجه شود كه تقصير را در عمره مفرده- جهلًا يا نسياناً- به جا نياورده، چنانچه عمره مفرده در ماههاي حج انجام شده و حج او مستحبي است، مي تواند به عمره تمتع عدول كند؛ چه وقت براي اعاده عمره تمتع داشته باشد يا نه؛ ولي اگر حج واجب باشد، بنابر احتياط كفايت نمي كند و بايد پس از تقصير صحيح، به ميقات برود و براي عمره تمتع محرم شود.

3- موارد جواز و عدم جواز عمره
اشاره

173- افرادي كه مستطيع نيستند، يا حجِ واجب خود را انجام داده اند، مي توانند در وقت حج، عمره مفرده انجام داده و براي حج محرم نشوند.

انجام عمره مفرده به نيت چند نفر

174- انجام عمره مفرده به نيابت از چند نفر جايز است؛ و در اعمال آن- از جمله طواف نساء- بايد نيت همه بشود.

انجام عمره مفرده به نيت خود و ديگران

175- آيا انجام يك عمره مفرده به نيت خود و به نيابت تبرّعي ديگران، صحيح است يا نه؟

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، فاضل: (با اختلاف در تعبير): در تبدّل عمره مفرده به عمره تمتع، فرقي بين حج واجب و مستحب نيست.

(2). آيات عظام: بهجت، تبريزي، سيستاني، صافي، فاضل و نوري: مانعي ندارد.

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است آن را به نيّت خود بجا آورد و هر مقدار از ثواب آن را كه مي خواهد بر ديگران هديه كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 96

جواز عمره مستحبي با قرائت غلط

176- انجام عمره مفرده براي هر كسي جايز است؛ حتي كسي كه نمازش را غلط مي خواند و وقت تصحيح آن را نيز ندارد، مي تواند عمره مفرده بجا آورد.

جواز عمره مفرده با احتمال حيض و مرض

177- زني كه حايض است، يا مي داند حايض مي شود، مي تواند براي عمره مفرده محرم شود؛ و اگر در تمام روزهايي كه در مكه است حايض باشد، بايد براي طواف و نماز نايب بگيرد؛ و همچنين است مريضي كه احتمال مي دهد نتواند اعمال عمره مفرده را انجام دهد.

ترك اعمال عمره مفرده و بازگشت به وطن

178- اگر حايض بدون انجام اعمال عمره مفرده از مكه مراجعت نموده، بايد برگردد؛ و اگر نمي تواند باز گردد، براي اعمال عمره نايب بگيرد ولي بايد خودش تقصير كند و ترتيب بين آن و ساير اعمال مراعات شود؛ و تا اعمال را به جا نياورد، محرّمات احرام بر او حلال نمي شود.

انجام عمره مفرده قبل از تمتع

179- انجام عمره مفرده در ماه هاي حج، پيش از عمره تمتع، جايز است؛ و در اين مسأله، فرقي بين صَرُوره و غير صروره نيست.

انجام عمره مفرده بين عمره تمتع و حج

180- بعد از عمره تمتع و قبل از حج، نبايد عمره مفرده بجا آورده شود؛ و اگر بجا آورده شد، صحت عمره مفرده، محل اشكال است؛ ولي براي عمره و حج تمتع، اشكالي ايجاد نمي شود.

______________________________

(1). آيةالله فاضل: براي خودش يا ديگري.

(2)- آية اللَّه بهجت: اگر بتواند استنابه هم بكند، اگر چه به جهت مسامحه در امر تصحيحِ قرائت، خلاف شرع كرده باشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و بنا بر احتياط، براي نماز نايب هم بگيرد.

(3). آية اللَّه سيستاني: و نيز نماز طواف را خودش در محل خودش به جا آورد.

(4). آية اللَّه سيستاني: و احوط آن است كه اين دو عمره در يك ماه قمري نباشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: براي كسي كه نايب در حج بلدي نباشد و برخودش حج واجب نشده يا حج واجب خود را انجام داده اشكال ندارد. (آداب و احكام حج، ص 392، مسأله 1014).

(5)- آية اللَّه بهجت: اشكال ندارد.

آية اللَّه خامنه اي: بنا بر احتياط.

(6)- آية اللَّه تبريزي: عمره مفرده بين عمره تمتع و حج تمتع مشروع نيست مگر اين كه از حرم خارج شود و در ماه ديگر غير از ماهي كه محرم براي عمره تمتع شده با احرام عمره مفرده داخل مكه شود كه در اين صورت عمره مفرده او صحيح است و عمره تمتع او تبديل به عمره مفرده مي شود.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه گلپايگاني: فقط فرموده اند كه بجا آوردن عمره مفرده بين عمره تمتّع و حج تمتع جايز نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر

بين عمره تمتع و حج، عمره مفرده بجا آورد، ظاهر اين است كه موجب بطلان عمره تمتّع خواهد شد و لازم است كه آن را اعاده نمايد. ولي اگر تا روز هشتم ذي حجّه در مكّه بماند و قصد حجّ كند عمره مفرده اش تمتّع به حساب مي آيد و مي تواند براي حجّ محرم شود. (مناسك، مسأله 137).

آية اللَّه فاضل: اين در صورتي است كه عمره مفرده را در همان ماهي كه عمره تمتّع انجام داده بجا آورده شود، امّا اگر در ماه ديگر انجام داده، عمره تمتّع او باطل شده و اگر تا هشتم ذي حجّه در مكّه بماند اين عمره مفرده عمره تمتّع محسوب مي شود و حجّ تمتّع او با همين عمره صحيح خواهد بود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 97

رعايت قصد رجا

181- عمره مفرده بعد از عمره تمتع نيز، با كمتر از يك ماه فاصله، بايد به قصد رجا انجام شود.

استحباب عمره مفرده بعد از اعمال حج

182- نايبي كه حجةالاسلامِ خودش را قبلا بجا نياورده، مستحب است در صورت امكان بعد از فراغ از اعمال حج، عمره مفرده انجام دهد؛ و در اعتبار فاصله بين اين عمره و عمره سابق، خلاف است و احتياط در اين است كه در فاصله كمتر از يك ماه، به قصد رجا بجا آورده شود.

اجازه شوهر براي عمره مفرده

183- اگر زوج، زوجه عقد بسته خود را از رفتن به عمره منع كند، ولي او عازم سفر عمره گردد، با توجه به اين كه هنوز زوجه در خانه پدرش مي باشد و عرفاً نفقه خور همسرش به حساب نمي آيد؛ آيا سفر زوجه سفر معصيت است يا نه؟ و آيا احرام او صحيح مي باشد؟

______________________________

(1). جهت تفصيل اين مسأله به ذيل مسأله 2/ 184 مراجعه شود.

(2)- نظريه آيات عظام در اين مسأله، در ذيل مسأله 184 به بعد آمده است.

(3). آيات عظام: سيستاني، فاضل و نوري: در فرض مذكور سفر زوجه سفر معصيت مي باشد و احرام وي صحيح نيست.

آية اللَّه صافي: سفر او ظاهرا معصيت است و صحت محل اشكال است.

آية اللَّه مكارم: احتياط واجب آن است كه رضايت شوهر را جلب كند و حج و عمره او در هر حال صحيح است ولي احتياط آن است كه نمازهاي خود را جمع بخواند و اگر سفر اول او باشد، خواه براي حجّ و يا عمره، اجازه شوهر شرط نيست.

آية اللَّه تبريزي: سفر او براي عمره مانعي ندارد و منع زوج نسبت به آن اثري ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 98

فصل دوم: تكرار عمره

اشاره

184- تكرار عمره- مانند تكرار حج- مستحب است؛ و در مقدار فاصله بين دو عمره، اختلاف فرموده اند؛ و احوط آن است كه در كمتر از يك ماه، به قصد رجا به جا آورده شود. و فرقي بين عمره از طرف خود و ديگري نيست.

فاصله بين عمره تمتع و عمره مفرده

2/ 184- آيا بين عمره تمتع و عمره مفرده، نيز فاصله معتبر است؟

______________________________

(1). 1- تكرار عمره براي خود:

آية اللَّه بهجت و آية اللَّه گلپايگاني: مطلقا جايز است و فاصله شرط نيست.

آيات عظام خويي، سيستاني، صافي، فاضل، مكارم در هر ماه قمري مي توان يك عمره انجام داد؛ هر چند يك عمره در آخر ماه رجب و عمره دوّم در اول ماه شعبان واقع گردد.

آية اللَّه خامنه اي: بين دو عمره وجود فاصله معين شرط نيست. ولي بنابر احتياط در هر ماه فقط يك عمره براي خود مي تواند به جا آورد. و اگر دو عمره براي افراد ديگر انجام دهد يا يك عمره براي خود و يك عمره هم براي ديگري به جا آورد، فاصله مذكور شرط نيست.

آيةاللَّه وحيد: بنابر احتياط و در هر ماه قمري بيش از يك عمره جايز نيست.

آية اللَّه نوري: در هر روز مي تواند يك عمره انجام دهد.

2- تكرار عمره براي ديگري هر نفر يك عمره:

همه آيات عظام: جايزاست.

تذكر: معلوم شد كه تكرار عمره طبق نظر مراجعي كه فاصله را شرط نمي دانند مطلقا جايز است چه براي خود و چه براي ديگري.

(2). آيات عظام تبريزي، خويي و فاضل: بين اين دو عمره چه قبل از حج و چه بعد از حج، فاصله معتبر نيست.

آية اللَّه صافي: به ذيل مساله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه گلپايگاني و آية اللَّه بهجت: فاصله معتبر نيست مطلقا.

آية

اللَّه سيستاني: محل اشكال است و احتياط نبايد ترك شود و امّا انجام عمره مفرده بين عمره تمتع و حج، موجب بطلان عمره تمتع مي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 99

ترك فاصله معتبر

3/ 184- اگر شخصي فاصله لازم بين دو عمره را- بر فرض اعتبار فاصله- رعايت نكند، و يا با قرائت غلط، عمره نيابي انجام دهد، آيا اساساً احرام منعقد مي شود يا خير؟ 4/ 184- با توجه به اختلاف فتاوا در مورد فاصله دو عمره و صحيح نبودن قرائت بسياري از افراد و از سويي تمايل شديد ايشان بر انجام عمره مجدد، آيا اين گونه افراد مي توانند قبل از گذشت فاصله و صرف نظر از صحيح نبودن قرائت، به نيت اميد مطلوبيت و ترتب ثواب به نيت خودشان محرم شوند و ثواب آن را به ديگران اهدا نمايند؟

عدم فرق بين عمره اصالتي و نيابي از جهت فاصله

185- در فاصله بين دو عمره در كمتر از يك ماه- كه بايد عمره دوم را به قصد رجا به جا آورد- فرقي بين عمره از طرف خود و ديگري نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: فاصله معتبر نيست ولي بر فرض اعتبار، ظاهرا منعقد نمي شود؛ بخلاف مساله قرائت كه منعقد مي شود.

آية اللَّه سيستاني: منعقد نمي شود.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال احرام محقق نمي شود اگرچه احوط و اولي انجام دادن اعمال و خروج از احرام به تقصير و طواف نساء است والله العالم.

(2). آيات عظام بهجت، سيستاني و مكارم: مانعي ندارد.

آية اللَّه صافي: به قصد رجاء ثواب مانع ندارد والله العالم.

آية اللَّه فاضل: مي تواند به نيت همان فرد محرم شوند و صحيح است حتي اگر قرائت آنها اشكال داشته باشد.

(3). آية اللَّه بهجت: در اين مسأله و دو مسأله بعدي، به حاشيه مسأله 184 مراجعه شود و حكم اجرت هم از آن معلوم مي شود.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، صافي، فاضل: در يك ماه قمري نمي تواند دو عمره براي خود و يا

يك نفر ديگر انجام دهد. ولي انجام دو عمره، يكي براي خود و يكي براي ديگري و يا دو عمره براي دو نفر متفاوت جايز است.

آية اللَّه خامنه اي: نظر ايشان در خصوص اين مسأله و دو مسأله بعد، ذيل مسأله 184 آمده است.

آيةاللَّه گلپايگاني: فاصله بين دو عمره شرط نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 100

مقصود از فاصله يك ماه

186- مقصود از فاصله اي كه عمره در كمتر از آن، به نيّت رجا انجام مي شود، يك ماه است، نه سي روز؛ ولي اگر انجام عمره در بين ماه بوده، احتياط مذكور تا سي روز، مراعات شود.

2/ 186- كسي كه در كمتر از زمان مذكور عمره مفرده انجام داده و هم اكنون براي عمره تمتّع محرم شده يا مي خواهد محرم شود، چه تكليفي دارد؟

رها كردن عمره به قصد رجا در اثنا

187- در مواردي كه استحباب عمره مفرده قطعي نيست و رجاءً انجام مي شود، آيا مي توان در حين اعمال، آن را رها نمود؟

حكم احرام روز آخر ماه

188- فردي قبل از غروب آفتابِ شب اول ماه، به احرام عمره مفرده محرم شده و اعمال مكّه را در ساعات اوّليه ماه جديد انجام داده است، آيا اين عمره به حساب كدام ماه لحاظ مي شود؟ در همين فرض اگر بعد از غروب آفتاب محرم شد، چگونه محاسبه مي شود؟

______________________________

(1). گذشت تفصيل حواشي در ذيل مسأله 184.

(2). آية اللَّه گلپايگاني رحمه الله: جواب اين مسأله از مسايل قبل معلوم مي شود.

آية اللَّه فاضل: فاصله معتبر نيست، لذا بلافاصله بعد از عمره مفرده مي تواند براي عمره تمتع محرم شود. بلي، اگر در اشهر حج، عمره مفرده انجام داده است و تا ذي الحجة در مكه بماند مي تواند آن را عمره تمتع قرار دهد و حج تمتع انجام دهد.

آية اللَّه بهجت: اشكالي ندارد.

آية اللَّه خامنه اي؛ آية اللَّه تبريزي: رعايت فاصله مزبور بين عمره مفرده و عمره تمتع لازم نيست

آية اللَّه سيستاني: اگر در ماه ذيحجه عمره مفرده انجام دهد مي تواند در مكه بماند تا روز ترويه يعني هشتم ماه ذيحجه به قصد انجام حج كه در اين صورت عمره مفرده اي كه انجام داده عمره تمتع بحساب مي آيد و بعد از آن بايد حج تمتع بجا آورد.

آية اللَّه صافي: گذشت كه بين عمره مفرده و تمتع، فصل زماني معتبر نيست.

آية اللَّه نوري: در فرض سؤال، محرم شدن براي عمره تمتع اشكال ندارد.

(3). آيات عظام: بهجت، تبريزي، خامنه اي، فاضل، صافي، سيستاني و نوري: نمي تواند.

آيت اللَّه مكارم: خلاف احتياط است.

(4). آيات عظام بهجت، تبريزي، صافي، نوري، مكارم: انعقاد احرام، ميزان است نه

انجام اعمال.

آية اللَّه فاضل: ظاهراً در هر دو فرض، اعمال عمره مربوط به ماه جديد است و تا ماه آينده نمي تواند مجدداً عمره مفرده بجاآورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 101

اخذ اجرت در عمره به قصد رجا

189- اگر عمره مفرده بر منوبٌ عنه واجب باشد ولي نايب آن را به خاطر نگذشتن فاصله لازم، به قصد رجا انجام مي دهد، از جهت اجزاءِ از وي، لازم است احتياط مراعات شود و اخذ اجرت در اين فرض، چنانچه با تذكر به اجيركننده باشد، اشكال ندارد.

______________________________

(1). آيات عظام، تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل: نيابت مانعي ندارد و كفايت از منوبٌ عنه مي كند.

آية اللَّه مكارم: و كفايت كردن آن محل اشكال است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 102

فصل سوم: مكان احرام عمره مفرده

1- ميقات و ادني الحل
اشاره
لزوم احرام جهت گذر از ميقات در مسير مكه

190- كساني كه در مسير عمره مفرده، از مواقيت پنج گانه گذر مي كنند، نمي توانند بدون احرام از آنجا عبور نمايند؛ و در صورت عبور، واجب است به ميقات بازگردند؛ و اگر كسي نتوانست برگردد، هرجا كه هست محرم شود.

انجام عمره از داخل مكه

2/ 190- افرادي كه از مكه عمره به جا مي آورند، به ادني الحل- كه افضلِ آن «جِعرانه»، «حُديبيه» و «تنعيم» است- رفته، و محرم مي شوند.

عدم خصوصيت مسجد در جحفه و تنعيم

191- ميقات در جحفه، خصوص مسجد نيست و از هر جاي آن، احرام صحيح است؛ و همچنين براي احرام عمره مفرده، مسجد تنعيم، خصوصيت ندارد و احرام از ادني الحلّ صحيح است هرچند در مسجد نباشد. بنابراين در صورت توسعه مسجد با صدق جحفه در اول، و ادني الحل در دوم، احرام اشكال ندارد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست و در صورت تجاوز، احرام از ادني الحل براي قاصدعمره مفرده كافي است.

(2). تفصيل نظر آيات عظام در اين مسأله در ذيل مسأله 236 و 262 و 197 آمده است.

آية اللَّه خامنه اي: واجب است برگردد و از همان ميقاتي كه از آن عبور كرده است محرم شود، چه ميقات ديگري در جلو باشد يا نه.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 103

احرام از داخل مكه با نذر

192- آيا احرام با نذر، از داخل شهر مكه و يا مسجدالحرام، براي عمره مفرده جايز است؟

معيار ادني الحل

2/ 192- آيا احرام از ادني الحل كه ميقات عمره مفرده است، بايد از اولين نقطه متصل به حرم انجام شود، يا با فاصله نيز كافي است، يا ميزان ادني الحل عرفي است؟

2- حكم احرام از جده
احرام شاغلين در جده

193- ميقات براي شاغلين در جده- از ايرانيان و غير آن ها- در عمره تمتع و عمره مفرده، همان مواقيت معروفه است و نمي توانند از جده يا ادني الحل محرم شوند؛ و اگر از روي جهل به مسأله در غير ميقات محرم شوند، احرام آن ها صحيح نيست و محرّمات احرام بر آنها حرام نمي شود؛ و با فرض علم و عمد هم، حكم همين است؛ هرچند در صورت جهل، اگر بعد از اعمال، مسأله را فهميدند، عمل آنان صحيح است.

______________________________

(1). همه آيات عظام: نمي تواند.

(2). آيات عظام: بهجت، خامنه اي، تبريزي، فاضل، مكارم: ميزان ادني الحل عرفي است.

آيةاللَّه صافي: و از آن فاصله نگيرد.

آيةاللَّه سيستاني: صدق ادني الحل معيار است در همه مرزهاي حرم.

(3). آية اللَّه خويي: اگر حدود سه سال در جده مي ماند كه صدق مقرّ و منزل بر آن بكند، مي تواند از جدّه محرم شود. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 322 و 320).

آية اللَّه سيستاني: مي توانند از جده با نذر محرم شوند و كسي كه منزلش از ميقات به مكّه نزديك تر باشد مي تواند از منزل احرام ببندد.

آية اللَّه مكارم: براي عمره مفرده، مي توانند مانند سايرين از حديبيه محرم شوند.

تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 197 آمده است.

(4). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: صحت عمره محل اشكال است. آية اللَّه بهجت، آية اللَّه سيستاني: و احتياطاً در صورت امكان عمره را اعاده نمايند.

آية اللَّه فاضل: در صورت جهل و نسيان، اگر بعد از اعمال حج متوجّه شوند حجّ صحيح

است و اگر بعد از عمره تمتّع يا عمره مفرده متوجّه شوند عمره باطل است و در عمره تمتّع اگر وقت دارد و ممكن باشد، جبران كند و اگر وقت ندارد حجّ تمتّع بدل به حجّ افراد مي شود و در اين صورت نيز كفايت از حَجّةالاسلام مي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 104

نذر در ايران براي احرام از جده

194- اگر كسي از ايران نذر كند كه در جدّه محرم شده، سپس براي انجام عمره مفرده به مكّه برود، آيا اين نذر صحيح است؟ و احرام او صحيح مي باشد؟

احرام براي عمره مفرده از جدّه

195- شخصي از روي جهل به حكم، در جدّه براي عمره مفرده محرم مي شود وپس از انجام طواف و نماز و سعي، متوجه مي شود كه مي بايست به يكي از مواقيت مي رفته، تكليف او چيست؟

ورود به جده و احرام از تنعيم

196- كساني كه به قصد عمره مفرده وارد جدّه مي شوند، آيا مي توانند از مسجد تنعيم كه ادني الحلّ است، محرم شوند؟

______________________________

(1). آيات عظام: بهجت، صافي، فاضل، مكارم و نوري: اين نذر صحيح است و كفايت مي كند؛ آية اللَّه سيستاني: مگر بداند كه مجبور مي شود در روز سوار ماشين مسقف شود كه صحّت نذر در اين فرض، محلّ اشكال است و همين طور بنابر احتياط شب هاي باراني.

آية اللَّه تبريزي و آية اللَّه خامنه اي: نذر و احرام او باطل است.

(2). آيةاللَّه بهجت: عمره از او محقّق نشده است.

آية اللَّه تبريزي: احتياطاً به يكي از مواقيت ولو به جحفه برود و براي عمره مفرده احرام ببندد و اعمال عمره مفرده را انجام دهد، واللَّه العالم.

آيةاللَّه خامنه اي و آيةاللَّه فاضل: فعلًا تكليفي ندارد، بلي اگر از طرف كسي نايب بوده و يا به سبب نذر عمره واجب شده باشد كفايت نمي كند.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال، احتياطاً بقيّه اعمال عمره را اتمام كند و چنانچه عمره مفرده به نذر و غيره واجب بوده اكتفا به آن نكند و از ادني الحلّ محرم شود و عمره واجبه خود را انجام دهد، واللَّه العالم.

آيةاللَّه مكارم: احرامش باطل است و بايد به ادني الحلّ برود و از آنجا محرم شود و عمره را تجديد كند.

آيةاللَّه سيستاني: عمره او باطل است و اگر نمي تواند به ميقات برود مي تواند از أدني الحِلّ؛ مانند مسجد تنعيم، دوباره محرم شود و اعمال را انجام

دهد.

آية اللَّه نوري: اگر بعد از اعمال متوجّه شود عمره او صحيح است.

(3). آيةاللَّه بهجت: با عدم مرور به ميقات از محاذي اوّلين ميقات محرم مي شوند و در صورت ترك آن، احرام از ادني الحلّ مجزي است.

آية اللَّه تبريزي: در فرض سؤال، بايد به جحفه يا ميقات ديگر- از مواقيت معروفه- بروند و از آنجا محرم شوند، احرام از ادني الحل مجزي نيست.

آية اللَّه خامنه اي: واجب است براي محرم شدن به يكي از ميقات ها برود و در صورتي كه نتواند به يكي از ميقات ها برود، احتياط واجب اين است كه با نذر از جدّه احرام ببندد.

آية اللَّه سيستاني: نمي توانند.

آية اللَّه صافي: عبور از ميقات يا محاذي آن، براي قاصد مكّه بدون احرام جايز نيست هرچند بخواهد عمره مفرده بجا آورد و لكن اگر معصيت نمود و از ادني الحل محرم شد، عمره او صحيح است.

آية اللَّه فاضل: براي عمره مفرده مي توانند از ادني الحل محرم شوند ولي چون ورود بدون احرام به شهر مكه حرام است و در قسمت مسجد تنعيم شهر مكه توسعه يافته است اگر شخص بخواهد به تنعيم برود و از آنجا محرم شود، مستلزم ورود به شهر مكه بدون احرام است كه جايز نيست. پس اين شخص يا بايد با نذر قبل از ورود به شهر مكه محرم شود و يا به مواقيت ديگر مثل جعرانه و حديبيه برود و از آنجا محرم شود.

آية اللَّه مكارم: ميقات آن ها حديبيه، كه تقريباً هفده كيلومتر با مكّه فاصله دارد، مي باشد. اگر از جاده قديم بروند به حديبيه برخورد مي كنند و اگر نروند از محاذات آن كفايت مي كند.

آية اللَّه نوري: خير، بايد از جُحفه يا مسجد

شجره محرم شوند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 105

2/ 196- كساني كه به قصد عمره مفرده وارد جدّه مي شوند، آيا مي توانند با نذر از مسجد تنعيم، محرم شوند؟

3- حكم احرام از حديبيّه

197- كساني كه با هواپيما به جده مي روند، نمي توانند- براي عمره تمتع يا مفرده - از جده يا حديبيه محرم شوند؛ بلكه بايد به يكي از مواقيت- مثل جحفه - بروند؛ و اگر

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: در صورتي كه نذر كرده باشد كه در صورت گذر از ميقات يا محاذات آن به هر علتي، در مسجد تنعيم محرم شود، نذر منعقد است.

آية اللَّه صافي: جايز نيست ولي در صورت گذر به هر علت، احرام در ادني الحل كافي است.

آية اللَّه فاضل: جايز نيست.

(2). آيات عظام صافي، فاضل، گلپايگاني: در عمره مفرده احرام از ادني الحلّ كفايت مي كند، اگرچه با عبوراز ميقات بدون احرام گناه كرده است. (مناسك عربي، ص 84).

(3). آية اللَّه بهجت: مثل جحفه يا محاذات آن. (مناسك، مسأله 173) به ذيل مسأله 272 و 258 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: مي تواند از جدّه با نذر محرم شود؛ زيرا جنوب شرقي آن محاذي با جحفه است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 106

به مدينه مي روند، بايد از مسجد شجره محرم شوند.

198- حديبيّه ميقات عمره مفرده است، براي كساني كه در مكه هستند.

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: و نيز كسي كه بدون قصد دخول مكه، از ميقات عبور كرده و به نزديك حرم رسيده است، مي تواند از ادني الحل براي عمره مفرده محرم شود.

آية اللَّه سيستاني: ميقات عمره مفرده براي كسي كه مي خواهد وارد حرم شود همان ميقات هاي معروف است، ولي اگر كسي براي

كار ديگري غير از عمره در آن محل بوده و قصد دخول حرم هم نداشته و از ميقات گذشته و سپس تصميم بر انجام عمره گرفته است مي تواند از ادني الحل محرم شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 107

فصل چهارم: خروج از مكه و بازگشت به آن

1- حكم خروج خدمه كاروان
تكرار خروج از مكه

199- كساني كه به اقتضاي شغلشان، زياد به مكه وارد و خارج مي شوند، از حكم وجوب احرام در هر بار، مستثني هستند.

حكم رفت و بازگشت خدمه كاروان

200- خدمه كاروان و مانند ايشان اگر عمره مفرده بجا آورده باشند، هر دفعه كه از مكه خارج

______________________________

(1). در اين قسمت حكم خروج از مكه از جهت نياز به احرام مجدد و انجام عمره مفرده، مطرح شده است و حكم خروج بعد از عمره تمتع در صفحه 398 آمده است.

(2). آية اللَّه بهجت: و همچنين كسي كه بعد از تمام نمودن اعمال حج يا بعد از عمره مفرده از مكّه خارج شده و بيرون رفته باشد چنين شخصي مي تواند در همان ماه خروج بدون گذشتن سي روز بدون احرام وارد مكّه شود و در غير اين صورت حكم آن در مسأله 203 آمده است. (مناسك شيخ ص 90).

آيات عظام صافي، گلپايگاني، مكارم، نوري: همچنين در مورد كساني كه در همان ماه كه عمره را بجا آورده اند خارج شده و سپس در همان ماه داخل مي شوند احرام و عمره مجدّد واجب نيست.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: و همچنين كساني كه پس از اعمال حج يا عمره مفرده از مكه خارج شوند و در همان ماه بازگردند.

آية اللَّه خامنه اي: بر شخص مكلف جايز نيست بدون احرام وارد مكه مكرمه شود، و اگر در غير موسم حج مي خواهد وارد مكه شود، واجب است با احرام عمره مفرده وارد شود. دو گروه از اين حكم مستثني هستند:

1- كساني كه مقتضاي شغل آنان اين است كه زياد به مكه رفت و آمد كنند.

2- كساني كه پس از اعمال حج يا عمره مفرده از مكه خارج شده اند و

مي خواهند در همان ماه انجام حج يا عمره، دوباره وارد مكه شوند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 108

مي شوند و به جده مي روند و برمي گردند، لازم نيست محرم شوند ولي اگر عمره تمتع بجا آورده اند، بنابر احتياط نبايد از مكه خارج شوند مگر در صورت حاجت در حالي كه به احرام حج محرمند.

حكم عمره تمتع با علم به خروج از مكه

201- خدمه كارواني كه مي خواهند به مكه بروند و بعد از آن بايد از مكه خارج شوند، بنابر احتياط نبايد عمره تمتع انجام دهند؛ بلكه براي ورود به مكه، بايد از يكي از مواقيت معروفه، براي

______________________________

(1)- آيات عظام خويي، سيستاني، فاضل: مگر اينكه در ماه هلالي ديگر وارد مكه شوند كه بايد دو مرتبه محرم بشوند.

آية اللَّه سيستاني: اگر عمره مفرده را به نيابت از ديگران بجا آورده اند، بنابر احتياط واجب براي دخول در مكه يا حرم دو مرتبه محرم شوند.

(2)- آية اللَّه بهجت: در صورتي كه اعمال حج تفويت نشود، خروج از مكه مانعي ندارد.

(3)- آية اللَّه خامنه اي: جايز است براي كسي كه اطمينان دارد با خارج شدن از مكّه حجّ او فوت نمي شود بعد از انجام عمره تمتّع و قبل از احرام حج از مكّه بيرون رود اگر چه احتياط مستحب آن است كه فقط در مورد ضرورت و نياز خارج شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر مكلّف اعمال عمره تمتّع را بجاآورد، بنابر احتياط واجب نبايد از مكّه بيرون برود مگر براي حج، مگر آنكه بيرون رفتنش جهت انجام كاري باشد، اگر چه آن كار غير ضروري باشد و ترس از اينكه اعمال حجّش فوت گردد نداشته باشد، كه در اين صورت اگر بداند كه مي تواند به مكّه برگردد و از

آنجا احرام حج ببندد، اظهر جواز بيرون رفتنش از مكّه بدون احرام است. (مناسك، مسأله 151).

آية اللَّه فاضل: اگر يقين يا اطمينان دارد كه خروج از مكه لطمه به حج او وارد نمي كند، مانعي ندارد كه حتي بدون احرام هم از مكه خارج بشود و براي احرام از مكه و مناسك به مكه برگردد لكن احتياط استحبابي بر خلاف آن است. بله اگر از مكه خارج شد و در ماه بعد به مكّه بازگشت بايد مجدّداً عمره تمتع انجام دهد و عمره تمتّعي كه در ماه قبل انجام داده لغو وباطل است و بايد براي حج تمتع از يكي از مواقيت معروفه محرم شوند.

آية اللَّه مكارم: حرام است خارج شوند مگر اينكه مطمئن باشند كه به موقع برمي گردند و حج خود را انجام مي دهند و همچنين در صورت حاجت.

(4). آية اللَّه بهجت: براي كسي كه اگر خارج شود حج در آن سال از او فوت مي شود، خروج از مكّه بعد از عمره تمتّع جايز نيست و اظهر عدم اعتبار فاصله بين دو عمره است، اگرچه احوط و افضل است، و اگر بعد از عمره خارج از مكه و حرم و ميقات شد و برگشت در غير ماه احرام اوّلي، پس محتاج به احرام عمره است كه آن را عمره تمتّع قرار مي دهد و براي عمره سابق انجام طواف نساء موافق احتياط است. (مناسك شيخ، ص 89 و 90).

آية اللَّه خامنه اي: اگر بعد از انجام عمره تمتع از شهر مكه بدون احرام خارج شود، پس اگر در همان ماهي كه عمره انجام داده به مكه برگردد، نياز به تجديد احرام براي ورود به شهر مكه ندارد، ولي اگر

در ماه بعد از ماه انجام عمره به مكه برگردد، مثل اينكه عمره را در ذي القعده انجام دهد و خارج شود، و در ماه ذي الحجه به مكه برگردد، واجب است با احرام جديد براي عمره جهت دخول مكه محرم شود، و عمره تمتع وي كه متصل به حج مي شود همين عمره تمتع دوم خواهد بود.

آية اللَّه خويي: بيان احتياط و عدم آن در مناسك ايشان نيامده است.

آية اللَّه سيستاني: اگر بين اين عمره و حج، عمره ديگري فاصله نشود مي توانند عمره تمتّع انجام دهند و پس از آن اگر خوف فوت اعمال حج نداشته باشند مي توانند براي كاري هرچند غير ضروري خارج شوند. پس اگر در همان ماه قمري برگردند احرام مجدّد لازم نيست و اگر ماه بعد باشد و نخواهند دوباره خارج شوند و در ماه بعد وارد شوند بايد با احرام عمره تمتّع وارد شوند و اگر باز هم بخواهند در ماه بعد وارد شوند بايد اكنون با احرام عمره مفرده وارد شوند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر حج تمتّع بر آن ها واجب باشد بايد به قصد عمره تمتّع محرم شوند و انجام عمره مفرده قبل از حج براي كسي كه حج بر او واجب است يا نايب در حج بلدي است اشكال دارد.

آية اللَّه فاضل: اگر بخواهند در ماهي كه عمره انجام داده خارج شوند و در همان ماه برگردند، مي توانند عمره تمتّع انجام دهند، در اين صورت فرقي نمي كند كه بخواهند به مدينه بروند يا جدّه. و در اين فرض بايد بدون احرام مجدّد به مكّه وارد شوند. امّا اگر بخواهند در ماه بعد برگردند نبايد عمره تمتّع انجام دهند،

بلكه عمره مفرده انجام دهند و براي آخرين بار كه به مكّه رجوع مي كنند عمره تمتّع انجام دهند.

آية اللَّه مكارم، آية اللَّه نوري: خدمه كاروان ها مي توانند عمره تمتّع را به جا آورند و از احرام خارج شوند و بعد براي انجام كارهاي ضروري به جده يا مدينه و مانند آن بروند بشرطي كه مطمئن باشند كه به موقع به حج برسند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 109

عمره مفرده محرم شوند؛ و ادني الحِلّ، ميقات اين اشخاص نيست. افراد مذكور بعد از انجام عمره مفرده، در صورت خارج شدن ازمكه، اگر فقط به جده بيايند، براي ورود به مكه در مرتبه دوم و بعد از آن، احرام، واجب نيست؛ ولي اگر به مدينه بروند، براي بازگشت به مكه، بايد در مسجد شجره، براي عمره مفرده ديگر محرم شوند، و چون بين اين عمره

______________________________

(1). آيات عظام فاضل، مكارم: همانطور كه گذشت، براي عمره مفرده اگر از ادني الحلّ محرم شود عمره اش صحيح است.

(2). آية اللَّه مكارم: اگر در همان ماه قمري كه محرم شده وارد شود تجديد احرام لازم نيست.

آية اللَّه تبريزي: در ماهي كه محرم شده اند تجديد احرام لازم نيست ولو به مدينه بروند و از آنجا بخواهند به مكه بروند.

(3). آية اللَّه خامنه اي: چنانچه بخواهد در كمتر از يك ماه به مكه مراجعه نمايد، نياز به احرام مجدّد ندارد.

آيات عظام خويي، سيستاني، صافي، گلپايگاني: حكم جده و مدينه يكي است و تا ماه هلالي كه عمره مفرده را در آن انجام داده تمام نشود، مي تواند بي احرام وارد مكه شود.

آية اللَّه مكارم: نياز به محرم شدن از هيچ ميقاتي نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص:

110

مفرده و عمره مفرده اول، يك ماه فاصله نشده، عمره دوم را رجاءً به جا آورند.

اين اشخاص آخرين مرتبه اي كه به مكه مي روند، بايد به يكي از مواقيت معروفه- مثل مسجد شجره يا جُحفه- بروند و از آنجا براي عمره تمتع محرم شوند.

فرق رفتن به جدّه و مدينه در لزوم احرام مجدّد

202- خدمه كاروان كه از مكه خارج مي شوند، اگر فقط به جده مي روند، براي ورود به مكه هر چند مرتبه كه باشد، احرام واجب نيست؛ ولي اگر به مدينه بروند، براي بازگشت به مكه، بايد در مسجد شجره براي عمره مفرده محرم شوند. فارق بين دو فرض، عبور از ميقات و عدم عبور است.

عدم لزوم احرام مجدد تا يك ماه بعد از حج تمتع

203- بعد از انجام حج تمتع در صورت خروج از مكه، اگر از احرام عمره تمتع، يك ماه نگذشته باشد، براي بازگشت به مكه، احرام مجدد لازم نيست.

ورود به مكه بدون احرام

204- يكي از كارمندان حج بيش از يك ماه در مكّه بوده و همين مدت از عمره قبلي او

______________________________

(1). تفصيل نظر آيات عظام ذيل مسأله 185 و 184 گذشت.

(2). آية اللَّه فاضل: گذشت كه ميان جدّه و مدينه فرق نيست بلكه فارق عنوان ماهي است كه در آن خارج و داخل مي شود.

(3). نظر آيات عظام در ذيل مسأله قبل گذشت.

(4). آيات عظام تبريزي، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم: در همان ماهي كه محرم شده مراجعت كند لازم نيست محرم شود.

آية اللَّه بهجت: در اين صورت عدم فاصله اگر ماه خروج با ماه مراجعت تغاير دارد احوط اين است كه با احرام براي عمره وارد مكه شود، اگرچه خروج در آخر ماهي و ورود در اوّل ماه ديگر باشد و همچنين است گذشتن سي روز با عدم تغاير ماه. (مناسك شيخ، ص 90).

آية اللَّه خويي: در همان ماهي كه عمره تمتّع انجام داده، اگر برگردد لازم نيست محرم شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر در همان ماه قمري باشد كه عمره تمتّع را انجام داده است، لازم نيست محرم شود.

(5). آية اللَّه فاضل: اگر در ماه قمري بعد وارد شود عمره تمتع قبلي او باطل شده است و نمي تواند حج تمتع انجام دهد مگر اين كه مجدّداً به يكي از مواقيت خمسه رفته و محرم به احرام عمره تمتع شود و سپس بعد از انجام عمره، حج تمتع بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 111

گذشته، براي كاري به

جدّه مي رود و در برگشت، بدون احرام وارد مكه شده است، وظيفه اش چيست؟

2- گذر از ميقات بعد از انجام عمره

عبور از ميقات در كمتر از يك ماه

205- بعد از انجام عمره مفرده حتي اگر يك ماه فاصله نشده باشد، جهت گذر از ميقات، انجام عمره مفرده بنا بر احتياط به قصد رجا لازم است و بدون آن گذر از ميقات جايز نيست.

بازگشت به ميقات در حال احرام و بعد از آن

206- كسي كه هنوز از احرام عمره تمتّع خارج نشده، مي تواند از مكه به ميقات باز گردد؛ ولي

______________________________

(1). آيات عظام: بهجت، تبريزي، خامنه اي، سيستاني، صافي و فاضل: فعلًا وظيفه اي ندارد غير از استغفار اگر عامد بوده است.

آية اللَّه مكارم: كار خلاف شرعي انجام داده است و بايد برگردد و محرم شود.

(2). مراجعه شود به مسأله 184

آيات عظام: تبريزي، خويي سبستاني، صافي، فاضل، گلپايگاني و مكارم: در صورتي كه در همان ماه قمري كه محرم شد، به مكّه برود احرام مجدّد لازم نيست.

آيةالله خامنه اي: اگر در همان ماهي كه احرام و اعمال عمره را انجام داده است وارد مكه شود عبور از ميقات بلامانع است اما اگر احرام در ماهي و اعمال در ماهي ديگر باشد پس اگر احرام وي در ماه رجب بوده و اعمال را در ماه شعبان انجام داده بنابر احتياط واجب اگر در ماه شعبان مجدداً وارد مكه شود بايد احرام ببندد و رعايت اين احتياط در ماههاي ديگر هم خوب است.

(3). آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 201 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: در اثناي عمره، بنابر احتياط نمي تواند خارج شود، مگر حاجتي داشته باشد.

آية اللَّه خويي: در اثناي عمره نمي تواند خارج شود مگر از روي حاجت.

آية اللَّه سيستاني: مي تواند قبل از اتمام عمل، از مكه بيرون برود در صورتي كه قدرت برگشتن به مكه را داشته باشد. (مناسك، مسأله 152).

آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب در

اثناي عمل نيز نبايد خارج شود. بلي اگر يقين يا اطمينان داشته باشد كه خروج از مكه به حج او لطمه نمي زند مانعي ندارد كه حتي بدون احرام نيز خارج شود، اگرچه احتياط مستحب عدم خروج بدون احرام است. و در هر صورت چنانچه بدون احرام خارج شد و در همان ماه برگشت حج تمتّع او صحيح است، امّا اگر ماه بعد برگشت عمره اولش فاسد شده و بايد مجدّداً عمره تمتّع انجام دهد و الّا حجّ تمتّع او صحيح نيست.

آية اللَّه نوري: اگر اعمال عمره تمتّع را انجام داده و مطمئن است كه به حج در موقع خود مي رسد، مي تواند از مكه خارج شود و برگردد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 112

اگر مُحِلّ شده است، نمي تواند از مكه خارج شود مگر در حال ضرورت، در حالي كه بنابر احتياط براي حجْ محرم شده باشد.

عبور از ميقات در ماه جديد بعد از عمره تمتّع

207- شخصي در ماه شوال يا ذي القعده، عمره تمتع بجا مي آورد، و به مدينه برگشته و در ماه جديد مجدداً به مكه مي رود، وظيفه اونسبت به احرام در مسجد شجره چيست، عمره مفرده، يا عمره تمتّع مجدّد، يا عمره اي كه بر ذمه دارد؟

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: مگر در فرض حاجت كه بايد محرم به احرام حجّ شده آنگاه خارج شود.

آية اللَّه خامنه اي: به حاشيه مساله 200 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر بداند كه مي تواند به مكه برگردد و از آنجا احرام براي حج ببندد، اظهر جواز بيرون رفتنش از مكه بدون احرام است، و اگر نداند با احرام حج از مكه بيرون رود. (مناسك، مسأله 151).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بلي اگر رفتن به آنجا

با احرام، براي او حرج باشد جايز است بدون احرام خارج شود.

آية اللَّه مكارم: و اگر بستن احرام براي حج و ماندن در احرام تا روز عرفه، موجب عسر و حرج مي شود، لازم نيست.

(2). آيةاللَّه بهجت: محتاج به احرام عمره است و عمره دوّم را عمره تمتّع قرار مي دهد و احتياج عمره اوّل به طواف نساء موافق احتياط است.

آيت اللَّه خامنه اي: در فرض سؤال بايد از ميقات محرم شود به عمره تمتّع، و عمره تمتّع حج وي همين عمره اخيره است.

آيت اللَّه تبريزي: در فرض مزبور براي عمره تمتّع مجدداً محرم مي شود و بنابر احتياط واجب بايد براي عمره قبل طواف نساء را انجام مي دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص112

آيت اللَّه گلپايگاني: در فرض سوال بايد براي عمره تمتّع محرم شود.

آيت اللَّه سيستاني: اگر نمي خواهد دوباره خارج شود عمره تمتّع را انجام دهد چون عمره قبلي باطل شده است.

آيت اللَّه مكارم: احتياط آن است كه محرم شود و عمره مفرده اي بجا آورد.

آيت اللَّه فاضل: در فرض سؤال براي ورود به مكه در ماه جديد بايد محرم بشود، پس اگر بخواهد حج تمتع بجا آورد مجدداً محرم به احرام عمره تمتّع بشود و عمره تمتّع قبل او باطل شده است والا محرم به عمره مفرده بشود

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 113

باب چهارم

كيفيت حج افراد 115

موارد عدول و تبدل به افراد 118

1- ضيق وقت 118

2- حيض و نفاس 120

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 114

الَّلهُمَ

اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْمُصْطَفَي وَ آلِهِ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ

وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

عن الزمخشري:

قَالَ النَّبِيُّ ص:

فَاطِمَةُ بَهْجَةُ قَلْبِي وَ ابْنَاهَا ثَمَرَةُ

فُؤَادِي وَ بَعْلُهَا نُورُ بَصَرِي وَ الأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهَا أُمَنَاءُ رَبِّي وَ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ

مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ هَوَي.

فرائد السمطين 2/ 66

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 115

باب چهارم: كيفيت حج افراد

فصل اول: كيفيت حج افراد

اعمال حج افراد و عمره بعد از آن

209- حج افراد- علاوه بر اين كه ابتداءً وظيفه بعضي از اشخاص است- گاهي هم مورد نياز متمتّع واقع مي شود، به اين صورت كه:

حايض يا كسي كه به خاطر ضيق وقت نمي تواند عمره تمتع را به جا آورد، بايد با قصدِ حج افراد با همان احرامِ عمره تمتع، كه به افراد عدول كرده، به عرفات و مشعر برود و وقوف كند، بعد به مني رفته و اعمال آن را- غير از هدي كه بر مُفرد واجب نيست- به جا آورد؛ و براي طواف زيارت و نماز و سعي و طواف نساء و نماز آن به مكه برود؛ پس در اين هنگام، كاملًا از احرام خارج شده است؛ بعد از آن، جهت بيتوته و اعمال ايّام تشريق، به مني بازگردد.

پس اعمال حج افراد، با حج تمتع، يكسان است مگر در هدي كه در حج تمتعْ واجب و در حج افراد، مستحب است.

210- در صورت تبدّل حج تمتّعِ واجبِ، به حجِّ افراد، بايد بعد از حج افراد، عمره مفرده انجام

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: كسي كه به علت ضيق وقت نمي تواند عمره تمتع بجا آورد مي تواند قصد حج افراد كندولي كفايت از حجةالاسلام او نمي كند.

(2). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: حج افراد با حج تمتّع در تمام اعمال مشترك هستند و در 6 جهت باهم فرق دارند (تفصيل آن در مسأله 158 مناسك آية اللَّه تبريزي و مسأله 150 مناسك آية اللَّه

سيستاني بيان شده است).

آية اللَّه فاضل: در برخي از احكام بين حج تمتع و حج افراد تفاوت هست، مثلًا تقديم اعمال مكه بر وقوفين در حج افراد اختياراً جايز است بر خلاف تمتع، و همچنين كسي كه احرام حج تمتع مي بندد تا طوافهاي حج تمتع را بجا نياورده نمي تواند طواف مستحبي بجا آورد و اين امر در حج افراد مشروع است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 116

شود، اين عمره از ادني الحل- كه افضلِ آن «جِعرانه»، «حُديبيه» و «تنعيم» انجام مي شود.

مبادرت به عمره حج افراد

211- بعد از به جا آوردن حج افراد، بنابر احتياط، مبادرت عرفي انجام عمره مفرده- در فرض لزوم آن- لازم است.

حكم احرام قبل از انجام عمره حج افراد

212- كسي كه حجش به افراد مبدّل شده و بايد بعد از آن عمره مفرده انجام دهد، احوط آن است كه تا عمره مفرده را انجام نداده، براي عمره و حج ديگر محرم نشود؛ هرچند اگر محرم شد، ضرر به صحت عمره و حج او نمي زند.

عدول از حج افراد به تمتّع يا عمره مفرده

213- كسي كه حج افراد بر او واجب و متعين است و به قصد آن محرم شده، نمي تواند به عمره تمتع يا عمره مفرده، عدول نمايد.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: در صورت تمكن.

(2). آية اللَّه تبريزي: گرچه اقوي عدم وجوب مبادرت است.

آية اللَّه سيستاني: وجوب آن فوري است، مانند وجوب حج.

(3). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خويي: مانعي ندارد. (مناسك، مسأله 158).

آية اللَّه گلپايگاني: فتواي ايشان در مسأله به دست نيامد.

(4). آية اللَّه تبريزي: احتياط مستحب آن است …

آية اللَّه سيستاني: وجوب آن فوري است ولي اگر تأخير انداخت مجزي است.

آية اللَّه مكارم: بايد توجه داشت كه عمره مفرده واجب را در هر ماه از سال مي توان انجام داد ولي چون وجوب آن ظاهراً فوري است بايد تأخير نيندازد.

(5). آية اللَّه مكارم: احتياط واجب در ترك اين كار است.

(6)- آية اللَّه بهجت: جواز عدول مورد تأمل است. (كتاب حج افراد، ص 2 و 4).

آية اللَّه خويي: اگر براي حج افراد مستحبي محرم شده باشد، مي تواند به عمره تمتع عدول كند، مگر اين كه بعد از سعي تلبيه گفته باشد كه در اين فرض حقّ عدول ندارد (مناسك، مسأله 159).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: تبديل حج افراد به عمره مفرده جايز نيست و امّا در تبديل حج افراد به عمره تمتّع، اگر اول حج افراد بر او متعيّن بود و بعد كشف خلاف

شد (مانند زن حايض كه چون يقين داشت براي عمره تمتع پاك نيست به قصد حج افراد محرم شد و اتفاقاً در مكه برخلاف عادت پاك بود) لازم است از حج افراد عدول به عمره تمتع كند و بعد از انجام آن حج تمتع بجا آورد و اما كسي كه حج افراد هم از او صحيح است مختار است كه عدول نمايد به تمتع يا حج افراد را تمام كند. (مناسك عربي، ص 70).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 117

جواز عمره مفرده و حج افراد براي غير واجب الحج

214- در صورت واجب نبودن حج، يا انجام دادن آن، احرام براي حج، لازم نيست و انجام عمره مفرده و نيز حج افراد استحبابي، مانعي ندارد، ولي ميقات حج افراد، مواقيت معروفه است.

احرام براي حج افراد بعد از عمره تمتع

215- اگر شخصي با احرام عمره تمتع، به مكه وارد شود و بعد از اعمال عمره، از مكه خارج و از ميقات به نيت حج افراد محرم گردد، صحت حج وي بعيد نيست، ولي حج تمتع، واقع نمي شود؛ و اگر از مكه محرم شده، در صورت اشتباه در تطبيق، حج او صحيح و تمتع است؛ و در غير اين صورت، صحيح نيست.

حكم احرام براي حج افراد از حرم

216- اگر شخصي براي حج افراد، جهلًا در حرم محرم شود، چنانچه ممكن نيست كه به ميقات برود و از آن جا محرم شود و به وقوف برسد، در همان محلي كه هست محرم شود؛ و چنانچه اعمالي انجام داده، اگر امكان تدارك آن با احرام هست، تدارك كند؛ و چنانچه تمام اعمال را با همان احرام اول انجام داده و بعد متوجه شده، حج او صحيح است.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: و لازم نيست بعد از آن عمره مفرده انجام دهد.

آية اللَّه مكارم: و انجام عمره مفرده بر آنها واجب نيست هرگاه حج تمتع واجب را قبلًا انجام داده باشد.

(2)- آية اللَّه نوري: كسي كه حج واجب ندارد، اگر از مكه خارج شده …

آية اللَّه خويي: اين فرع در فتاوي ايشان يافت نشد و طبق مبناي ايشان حج افراد صحيح است، گرچه با ترك حج تمتع معصيت كرده و در فرض احرام براي حج افراد از مكه، حجّ او باطل است مگر اين كه در نام حج تمتع اشتباه كرده باشد.

(3)- آية اللَّه بهجت: بلي و قصد افراد لغو بوده است.

(4)- آية اللَّه سيستاني: عدول جايز نيست ولي اگر از باب اشتباه در تطبيق باشد اشكال ندارد.

آية اللَّه مكارم: حج او خالي از اشكال

نيست.

(5)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: شخصي نائي

(6)- آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: و اگر مي تواند، به خارج حرم برود و از آنجا محرم شود.

(7)- در مسأله 946 مي آيد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 118

فصل دوم: موارد عدول و تبدل به حج افراد

1- ضيق وقت
مراد از تنگي وقت

217- مراد از تنگي وقت براي عدول و تبدل به حج افراد، خوف نرسيدن به وقوف اختياري عرفه- از ظهر نهم ماه ذي حجه تا غروب- است.

احرام براي حج افراد با علم به ضيق وقت

218- كسي كه وظيفه اش حج تمتع است، اگر هنگام احرام بداند كه در صورتي كه بخواهد عمره تمتع بجا آورد، به وقوف عرفات نمي رسد، مي تواند از اول براي حج افراد محرم شود و پس

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: درك نكردن جزء ركني از وقوف اختياري عرفه مي باشد.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: ميزان در تنگي وقت آن است كه نتواند وقوف اختياري عرفات را، ولو به اندازه مسمّاي آن درك كند.

(3)- آيةاللَّه سيستاني: حدّ تنگي وقت آن است كه نتواند قبل از زوالِ روز عرفه اعمال عمره را به اتمام رساند.

(4)- آية اللَّه بهجت: در جايي كه عمره تمتّع به واسطه حيض يا تنگي وقت امكان نداشته باشد، بايد از اوّل، حج افراد را نيّت كند. (مناسك، س 40).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر وظيفه اش حج تمتع باشد، «عدول» مجزي از حَجّةالاسلام نيست و سال آينده بايد حَجّةالاسلام را بجا آورد.

آية اللَّه سيستاني: به حاشيه مسأله 220 مراجعه شود.

آية اللَّه فاضل: جواز احرام بستن او به احرام حج افراد، از همان ابتداي كار مشكل است، بلكه عدم جواز بعيد نيست.

آية اللَّه گلپايگاني: بايد حج افراد بجا آورد و بعد عمره مفرده و بنابر احتياط واجب در سال بعد حجّ تمتع بجا آورد. (آراء المراجع ص 314).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 119

از انجام آن، عمره مفرده بجا آورد و عملش صحيح است.

عدول به حج افراد بعد از احرام در ضيق وقت

219- اگر شخصي كه احرام عمره تمتّع بسته است، به جهت عذري دير وارد مكه شود- به گونه اي كه اگر بخواهد عمره تمتع بجا بياورد، وقت وقوف به عرفات مي گذرد، يا خوف دارد كه بگذرد- بايد به حج افراد عدول

كند و پس از بجا آوردن آن، در صورتي كه حَجّةالاسلام بجا مي آورد، عمره مفرده بجا آورد، و حج او صحيح و كافي از حَجّةالاسلام است.

احرام براي حج افراد از مكه با ضيق وقت

220- اگر شخصي با عذر بدون احرام وارد مكه شود و وقت تنگ باشد، بايد در مكه براي حجّ افراد محرم شود و در صورت وجوبِ حج بر وي، بعد از آن عمره مفرده انجام دهد؛ ولي اگر بدون عذر بوده و وقت تنگ شده، احتياط واجب آن است كه حج افراد بجا آورد و پس از آن عمره مفرده و در سال ديگر حج را اعاده كند.

عدول به حج افراد با تأخير عمدي اعمال

221- اگر حج گزار براي عمره تمتّعِ واجب، محرم شود و انجام آن را عمداً تأخير بياندازد تا وقت تنگ شود، بايد به حج افراد عدول كند و بعد از آن عمره مفرده به جا آورد و حج را در سال بعد اعاده نمايد.

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: و همچنين اگر زن در ميقات علم دارد كه نمي تواند اعمال تمتع را طاهراً انجام دهد و به وقوف نمي رسد بايد از اوّل محرم شود به حجّ افراد.

نظر آية اللَّه صافي در مسأله به دست نيامد.

آية اللَّه فاضل: به مسأله 209 مراجعه شود.

(2). آية اللَّه فاضل: به مسأله 209 مراجعه شود.

(3)- آية اللَّه بهجت: اگر ممكن نباشد غير مكّه والا احتياط در رعايت احتمالات در محلّ احرام اواست (مناسك شيخ، ص 56).

آية اللَّه سيستاني: كسي كه وظيفه اش حج تمتّع است، اگر قبل از احرام عمره بفهمد كه وقت او براي اتمام عمره قبل از زوال روز عرفه تنگ است، نمي تواند عدول به حج افراد يا قران نمايد، بلكه اگر حج در ذمّه اش مستقر بوده، بايد حج تمتّع خود را در سالهاي آينده انجام دهد.

(4)- مراجعه شود به مسأله 316.

آية اللَّه سيستاني: در اين صورت حج بر او مستقر است و بايد

در آينده انجام دهد.

(5)- آية اللَّه بهجت: كسي كه محرم شد به احرام عمره تمتع ولي عمداً بجا آوردن اعمال آن را به تأخير انداخت تا وقت تنگ شد، هرچند در ابطال عمره معصيت كرده ولي واجب است نيّت حج افراد كند و بعداً عمره مفرده را بجا آورد و در سال آينده حج تمتع بجا آورد بنابر احوط چنانكه گذشت (در مسأله 254) (مناسك، مسأله 157).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: هرگاه در سعه وقت براي عمره تمتّع احرام بست و طواف و سعي خود را عمداً تا زماني كه نتواند آنها را بجا آورد و حج را درك نمايد به تأخير انداخت، عمره وي باطل است و نمي تواند بنابر اظهر به حج افراد عدول نمايد. لكن احوط اين است كه عدول به افراد نموده و عمره را به قصد اعم از حج افراد يا عمره مفرده بجا آورد.

آية اللَّه سيستاني: هرگاه در سعه وقت براي عمره تمتع احرام بست و طواف و سعي خود را عمداً تا زوال آفتاب روز عرفه به تأخير انداخت، عمره وي باطل است، نمي تواند به حج افراد عدول نمايد، اگرچه احتياط مستحب اين است كه اعمال حج افراد را به قصد رجا انجام دهد، بلكه احوط اين است كه طواف و نماز آن و سعي و حلق يا تقصير در عمره اش را به قصد اعم از حج افراد و عمره مفرده بجا آورد. (مناسك، مسأله 157).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 120

عدول از حج مستحب به حج افراد

222- كسي كه به قصد حج تمتع استحبابي براي عمره تمتع، محرم شده ولي وقت براي انجام عمره تنگ باشد، به حج افراد عدول

كند و بعد از آن عمره مفرده بر او واجب نيست.

2- حيض و نفاس
احرام براي حج افراد با حيض و فرض كشف خلاف

223- اگر حايض در ميقات بداند كه نمي تواند عمره تمتع را در وقت خود انجام دهد، بايد به نيت حج افراد محرم شود؛ ولي اگر بعد از آن، كشف خلاف شد، در صورتي كه حَجّةالاسلام به جا

______________________________

(1). آية الله تبريزي: مي تواند به قصد مافي الذمة احرام ببندد و چنانچه قبل از گذشتن وقت عمره تمتع پاك شد، عمره تمتع به جا آورد و بعد حج آن را انجام دهد. و اگر پاك نشد به همان احرام حج افراد به جا آورد و سپس عمره مفرده انجام دهد بلكه اگر به قصد حج افراد احرام بست، و قبل از گذشتن وقت عمره پاك شد، با همان احرام اعمال عمره تمتع را انجام داده و سپس حج تمتع را انجام دهد، گرچه احتياط مستحب در اين صورت تجديد احرام براي عمره تمتع مي باشد

آية الله خامنه اي: اگر اطمينان دارد تا وقت احرام براي حج و درك وقوف عرفات پاك نمي شود يا اگر پاك شود وقت كافي براي انجام اعمال عمره تا درك وقوف عرفات را نخواهد داشت، در اين صورت بايد در همان ميقات به حج افراد محرم شود، و پس از انجام اعمال حج، عمره مفرده بجا آورد، و عمل وي مجزي از حج تمتع خواهد بود

آية الله خويي: اگر به نيت مافي الذمه محرم شود اشكالي نيست ولي اگر به نيت حج افراد محرم شود و بعد پاك شود احرامش باطل است

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: جمعي فرموده اند: «واجب است از ميقات محرم به حج افراد شود»، ليكن چون اين يقين بر حسب

عادت است و امكان دارد برخلاف عادت پاك شود، احتياط آن است كه در وقت احرام قصد كند محرم مي شود به احرامي كه بر من واجب است از عمره تمتع يا حج افراد، پس اگر قبل از گذشتن وقت عمره پاك شد اعمال عمره را تمام كند و محل شود و بعد اعمال حج را بجا آورد، و حج تمتع او صحيح است، و اگر پاك نشد به همان احرام اعمال حج افراد را بجا آورد و بعد عمره مفرده بجا آورده و حج افراد صحيح است

آية الله مكارم، آية الله فاضل: بهتر است در موقع احرام قصد كند احرامي را كه بر او واجب است انجام مي دهد، تا مشكلي براي او پيش نيايد.

(2). آية اللَّه سيستاني: عدول كند به عمره تمتع و اعمال آن را انجام دهد و بايد رعايت كند كه پس از انجام سعي تلبيه نگويد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: لازم است اين حج افراد را عدول به عمره تمتّع كند؛ يعني طواف و نماز آن و سعي را به جا آورد و تقصير كند و بعد براي حج محرم شود و اعمال حج را به جا آورد. و اين مخصوص كسي است كه مكلف به حج تمتع باشد و امّا كسي كه حج افراد هم از او صحيح است، مختار است كه عدول نمايد به تمتع يا حج افراد را تمام نمايد.

ساير آيات عظام متذكر مسأله كشف خلاف نشده اند. و در نيّت افراد، با حضرت امام قدس سره موافق هستند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 121

مي آورد، احرام او باطل است و بايد مجدداً براي عمره تمتع محرم شود.

احرام براي حج تمتع با علم به ضيق وقت

224- حايضي

كه مي داند فرصت انجام دادن عمره تمتع را ندارد و با اين فرض، براي عمره تمتّع محرم شده، بايد نيت را به حج افراد برگرداند و اشكال ندارد؛ بلي اگر با التفات به اين كه

______________________________

(1). تفصيل نظر آيات عظام در مسأله 223 گذشت.

آية اللَّه بهجت: در صورتي كه قصدش انجام وظيفه بوده كفايت مي كند و حج افراد به جا مي آورد. (مناسك، س 41).

آية اللَّه تبريزي: اين در صورتي است كه در حال احرام حايض باشد چنانكه ظاهر سؤال است ولي اگر بعد از احرام حايض شد مخيّر است بين اين كه حج افراد بجاآورد و بعداز فراغت، عمره مفرده بجاآورد و بين اين كه اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نمازش به جاآورد به اين ترتيب كه سعي و تقصير نموده و براي حج احرام بسته به عرفات و مني برود و پس از فراغ از اعمال مني قضاي طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج به جاآورد.

آيةاللَّه خويي: اگر در حال احرام تا آخرين زمان ممكن براي اتيان اعمال عمره تمتع حايض بوده، فتواي ايشان در دست نيست كه آيا احرامش براي عمره تمتع باطل است يا مي تواند آن را بعنوان حج افراد قرار دهد، گرچه در استفتائات حكم به بطلان احرام براي حج افراد شده، اگر زن در وقت احرام حايض بود و گمان مي كرد تا آخر وقت پاك نمي شود و بعداً كشف خلاف شد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 122

نمي تواند عمره تمتع انجام دهد و اگر انجام دهد صحيح نيست، به نيت عمره تمتع محرم شده، صحت اين احرام، بلكه امكان جِدّي بودن چنين قصدي، محل اشكال است.

عدول حائض به حج افراد

225- اگر زني به

جهت حيض يا نفاس نتواند بعد از احرام، طواف بجا آورد و خوف داشته باشد كه وقت وقوف به عرفات بگذرد، به افراد عدول مي كند و بعد از آن، در صورت وجوب حج بر وي، عمره مفرده انجام مي دهد.

انجام اعمال عمره تمتع به خيال استحاضه و انكشاف حيض

226- اگر زني در عمره تمتع، بعد از سه شوط و نيم و قبل از چهار شوط طواف، حايض شود و

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي: اگر هنگام احرام در ميقات پاك بود، سپس در بين راه يا در مكه مكرمه پيش از انجام طواف عمره و نماز آن يا در اثناي طواف پيش از اتمام شوط چهارم، عادت ماهانه برايش عارض شد، و تا وقت انجام اعمال عمره و درك وقوف اختياري عرفه پاك نمي شود، در اين صورت، مخيّر است بين اينكه عدول نمايد با همان احرام عمره تمتع به حج افراد، و پس از انجام حج افراد، عمره مفرده انجام دهد كه اين عمل او مجزئ از حج تمتع است، و بين اينكه طواف عمره و نماز آنرا رها كند، و با انجام سعي و تقصير از احرام عمره خارج شود، سپس با احرام حج و درك وقوفين و انجام اعمال مني، در مراجعت به مكه، طواف عمره و نماز آنرا- پيش از انجام طواف حج و نماز آن و سعي، يا بعد از انجام آنها- قضاء كند، و اين عمل او نيز مجزئ از حج تمتع است و چيز ديگري بر او نيست.

آية اللَّه تبريزي: چنانچه حيض قبل از بستن احرام يا هنگام احرام بستن بود، به دستوري كه در مسأله 219 گفته شد بايد عمل كند و اگر بعد از احرام بود مخيّر است

بين اين كه به دستور مسأله 219 عمل كند و بين اين كه سعي و تقصير كند و براي حج احرام ببندد و پس از برگشتن از مني، قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را قضا كند.

آية اللَّه سيستاني: در فرض مسأله اگر در حال احرام حايض بوده است، حجّش بدل به افراد مي شود و در صورت تمكّن بايد بعد از حج عمره مفرده انجام دهد و اگر بعد از احرام حايض شده است احتياط مستحب اين است كه عدول كند ولي مي تواند به احرام خود باقي باشد و سعي و تقصير را انجام دهد و پس از اعمال مني، قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را قضا كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 123

تا قبل از رفتن به عرفات، پاك نمي شود، وظيفه او عدول به افراد است.

لك ديدن بعد از انجام عمره و عدول به افراد

227- اگر زني- مثلًا- روز هشتم خون ديد، و به گمان حيض، احرامش را به حج افراد مبدّل كرد، و در عرفات متوجه شد كه استحاضه است، اگر وقت عمره ضيق شده و طواف را عمداً به تأخير

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي: اگر قبل از سه شوط و نيم حايض شد مورد عدول به افراد است.

(2)- آية اللَّه بهجت: مخير است بين اين كه اول حج افراد را بجا آورده و بعد از فراغت، عمره مفرده بجا آورد و بين اين كه اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش بجا آورد بدين معني كه سعي و تقصير نموده و براي حج احرام بسته و به حج رفته و پس از فراغت از حج و بازگشت به مكه، قضاي طواف عمره را پيش

از طواف حج بجا آورد.

آية اللَّه تبريزي: طواف را رها نموده، سعي و تقصير مي كند و براي حج محرم مي شود و بعد از برگشتن از مني، قبل از طواف حج، يك طواف كامل به قصد اعمّ از تمام يا اتمام بجا مي آورد و نماز آن را مي خواند.

آية اللَّه خويي: مخير است بين عدول به حج افراد و بقا بر حج تمتع، به اين نحو كه سعي و تقصير مي كند و بعد از رجوع از مني، قبل از طواف حج، يك طواف به نيت اعم از اتمام و تمام بجا مي آورد. (تعليقه عروه، ج 2، ص 331، و مناسك، مسأله 294).

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب اين است كه به حج افراد عدول نمايد، گرچه مي تواند در عمره تمتّع خود باقي بماند و اعمال آن را بجز طواف و نماز آن انجام دهد و پس از فراغت اعمال مني قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را بجا آورد. (مناسك، مسأله 290).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: طواف را رها نموده، سعي و تقصير را احتياطاً انجام دهد و تروك احرام را ترك نمايد، و رجاءً محرم به احرام حج تمتع شود و اعمال آن را به قصد مافي الذمّه از تمتع و افراد انجام دهد و پس از پاك شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تكميل نموده، نماز بخواند و بعد بقيه طواف ها را بجا آورد و احتياطاً عمره مفرده نيز انجام دهد.

آية اللَّه فاضل: اگر قبل از سه شوط و نيم حايض شده، مورد عدول به افراد است و اگر بعد از آن و قبل از تمام شدن دور چهارم حايض شده، طواف

را رها كند و سعي و تقصير را احتياطاً و رجاءاً انجام دهد و احتياطاً محرّمات احرام را رعايت كند و وقت رفتن به عرفات احتياطاً و رجاءاً محرم به احرام حجّ تمتّع شود و اعمال آن را به قصد مافي الذمّه- اعمّ از تمتّع و افراد- انجام دهد. و پس از پاك شدن، بنابراحتياط ابتدا طواف و نماز عمره را تكميل كند و احتياطاً سعي و تقصير را نيز اعاده كند و بقيّه اعمال حج را بجا آورد و اگر حجّ تمتّع بوده احتياطاً عمره مفرده را انجام دهد.

آية اللَّه نوري: و بعد از انجام حجّ، عمره حجّ افراد را بجا بياورد.

(3)- آية اللَّه خويي: فتواي معظّم له به دست نيامد.

اين مسأله در مناسك حج آية اللَّه گلپايگاني و آية اللَّه صافي نيامده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 124

نينداخته، حج افراد را تمام كند؛ و اگر حج او واجب است، بعد از آن عمره مفرده بجا آورد.

عدول به حج افراد بعد از عمره و خيال استحاضه 228-

زني به گمان استحاضه، در ميقات محرم شده و با انجام وظايف مستحاضه، اعمال عمره تمتّع را بجا آورده و پس از اعمال متوجه شده كه حائض بوده، وظيفه او نسبت به اعمال عمره و حج چيست؟

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: با عدول در نيّت.

آية اللَّه تبريزي: اگر وقت برگشتن به مكه را داشته باشد، به نحوي كه اگر برگردد اعمال عمره تمتع را انجام دهد مي تواند مسمّاي وقوف اختياري عرفات را درك كند، بايد برگردد و اعمال عمره تمتّع را انجام دهد و اگر وقت نداشته باشد به قصد اعم از حج افراد و عمره مفرده، اعمالش را تمام مي كند و چنانچه استطاعتش باقي بود

يا بعد از اين مستطيع شد بايد در سالهاي آينده حج بجا آورد.

آية اللَّه سيستاني: اگر وقت عمره تنگ باشد، پس اگر اعتقاد او به حيض از روي موازين شرعيه باشد؛ مثلًا خوني كه ديده در ايام عادتش بوده ولي قبل از سه روز قطع شود، در اين صورت احتياط واجب آن است كه اعمال حج افراد را تمام كند و اگر حج در ذمّه او مستقر بوده و يا اگر مستقر نبوده بعداً مستطيع شود، احتياطاً بايد دوباره حج نمايد ولي اگر مستقر نبوده و مستطيع هم نشود، چيزي بر او نيست و اگر اعتقاد او به حيض از روي موازين شرعيه نبوده، حج و احرام او باطل است و بايد اعاده نمايد.

آية اللَّه فاضل: اگر با علم به حايض شدن تأخير نينداخته …

(2). آيةاللَّه بهجت: بعد از پاك شدن اگر وقت دارد اعمال عمره را اعاده مي كند وگرنه حج او افراد شده است و پس از حج در صورت امكان عمره مفرده بجا مي آورد.

آيت اللَّه خامنه اي: اگر نتواند با تدارك اعمال عمره، محرم به احرام حج شود، چنانچه عادت او پيش از احرام از ميقات حادث شده باشد، حج او بدل به حج افراد مي شود، كه بايد پس از انجام مناسك حج، عمره مفرده بجا آورد، ولي اگر عادت ماهانه بعد از احرام از ميقات عارض شده باشد، عمره تمتّع او صحيح است، فقط طواف و نماز آن باطل است، كه بايد بعد از برگشت از عرفات و مشعر و مني و مناسك آن، طواف عمره و نماز آن را تدارك كند.

آيت اللَّه تبريزي: در فرض مزبوركه زن در زمان احرام حائض بوده،

چنانچه وقت براي انجام اعمال، بعد از پاك شدن ازحيض دارد، بايد اعمال را اعاده كند و اگر وقت وسعت انجام اعمال را ندارد، با همان احرامي كه بسته حج افراد را به جا مي آورد و در صورت تمكّن، بايد بعد از آن، عمره مفرده به جا آورد.

آيت اللَّه سيستاني: اگر تا قبل از وقت حج، فرصتِ انجام اعمال عمره را دارد، بايد صبر كند و اعمال را پس از پاكي، دوباره انجام دهد و اگر فرصت نباشد بايد حج افراد انجام دهد و پس از اعمال، اگر ممكن بود، عمره مفرده انجام دهد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: زن مذكور محرم است، بنابراين اگر پاك شود و وقت براي عمره تمتع باقي باشد، مجدداً اعمال عمره را انجام مي دهد و اگر وقت براي انجام عمره نباشد، به طوري كه بتواند وقوف عرفات را درك كند، حجّش بدل به افراد مي شود؛ يعني با همان احرام بعد از پاكي و غسل، نيت حجّ افراد مي كند و اعمال حج را تا آخر انجام مي دهد و قرباني ندارد و بعد از حج هم، عمره به جا مي آورد و همين حجش مجزي است.

آيت اللَّه فاضل: اگر وقت براي اعاده اعمال عمره تمتع دارد، طواف و نماز را اعاده كند و احتياطاً سعي و تقصير را نيز اعاده نمايد، ولي اگر وقت ندارد، حج افراد انجام دهد (حجش مبدّل به افراد مي شود) وپس از حج، عمره مفرده به جا آورد.

آيت اللَّه مكارم: بايد طواف ها و نماز طواف را از سر بگيرد و احتياط اين است كه اگر در مكه حاضر است، بقيه اعمال؛ مانند سعي و تقصير را نيز اعاده كند ولي كفّاره اي

بر او نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 125

عدول به حج افراد بعد از انكشاف حيض

229- اگر حائض براي عمره تمتع محرم شود، و بعد از اتمام ايام عادت ماهيانه اش، اعمال عمره را انجام دهد، ولي قبل از گذشتن ده روز از ابتداي عادت، در عرفات لك ببيند و نداند كه آيا تا پس از ده روز ادامه دارد يا نه، بايد عمل به احتياط كند؛ و راه احتياط، انجام اعمال بدون قصد تمتع و افراد، بلكه به قصد ما في الذمه، و قرباني در مني و انجام عمره مفرده، بعد از آن است؛ و چنانچه

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: چنانچه آن لك كه در عرفات ديده به وصف حيض نباشد، زن مزبور مستحاضه است (وهمچنين است اگر لك زرد رنگ در مشعر ببيند) احكام مستحاضه را رعايت مي كند و اعمال حج تمتّع را بجا مي آورد و چنانچه لك به وصف حيض باشد، بايد اعمال را به قصد اعمّ از حج افراد و تمتّع ادامه دهد، اگر خون قبل از ده روز قطع شد كشف مي شود كه وظيفه او حج افراد بوده و بايد بعد از حج، عمره مفرده اتيان كند و اگر قطع نشد و پس از ده روز هم ديد، اعمال حج تمتّع او صحيح است.

آية اللَّه خويي: اين احتياط در صورتي است كه آن خون داراي صفات حيض باشد و اگر داراي صفات حيض نباشد حكم استحاضه را دارد و احتياط لازم نيست. (استفتائات جديد، ص 11).

آية اللَّه مكارم: چنانچه كاملًا پاك شده باشد، عمره او صحيح است و ديدن لك بعد از آن ضرري به آن نمي زند؛ زيرا طهر متخلل بنابر اقوي حكم حيض را ندارد،

بنابر اين منظور از ده روز، مجموع دو خون است نه با ضميمه كردن طهر واقع در ميان دو خون و اگر ديدن لك نشانه ادامه مستمر خون باشد به دستور متن عمل كند.

(2)- آية اللَّه سيستاني: قرباني را به قصد رجا انجام دهد و همچنين عمره مفرده، اگر ممكن بود به قصد رجاانجام دهد.

آيات عظام صافي، فاضل، گلپايگاني: و پس از گذشت ده روز از اوّل حيض وظيفه اش روشن مي شود كه اگر از ده روز تجاوز نكرد و خون قطع شد حج بدل به افراد شده و لازم است عمره مفرده بجاآورد و اگر از ده روز تجاوز كرد كشف از استحاضه بودن مي كند و حج تمتّع او صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 126

قصد تمتع كرده و بعد از انجامِ بعضي از اعمال حج، كشف خلاف شد، اكتفا به اين حج نكند. 230- در فرض مذكور، اگر همان وقت كه لك ديد، يقين پيدا كرد كه حيض است و قبلًا پاك نبوده، با توجه به اين كه وقت وقوفين- اختياري و يا اضطراري آن- باقي است، مورد عدول به افراد است.

انجام عمره با جهل به حيض و حكم تبدّل

231- اگر زني حيض بود و نمي دانست و اعمال عمره را بجا آورد و بعد از آن فهميد، اگر وقت دارد بايد طواف و نماز را اعاده كند؛ و اگر وقت ندارد، در اين كه وظيفه مبدّل شده يا نه، اشكال است و احتياط را مراعات نمايد.

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: چنانچه در فرض مذكور قصد تمتّع كند …

(2)- آية اللَّه نوري: مگر آن كه قصد وظيفه فعليه نموده و اشتباهاً قصد تمتّع كرده باشد.

آيات عظام بهجت، سيستاني، صافي، گلپايگاني، مكارم (با اختلاف

در تعبير): هرگاه قصدِ انجامِ وظيفه فعلي داشته باشد كافي است.

(3)- آية اللَّه خويي: در صورتي كه فهميد در حال احرام عمره تمتع حايض بوده و نيّت عمره تمتع كرده بود، فتواي ايشان راجع به صحّت آن احرام و جواز اكتفا به آن براي حج افراد يا بطلان آن به دست نيامد، گرچه در استفتائات ص 234 از ايشان نقل شده: زني كه به گمان اين كه تا آخر وقت پاك نمي شود، نيت حج افراد نمود و بعد كشف خلاف شد، احرام او باطل است و لذا مناسب است زنان حايض به نيّت مافي الذمّه محرم شوند و به هر حال در فرض سؤال با فرض عدم تمكن از رفتن به ميقات و ادني الحل و يا گذشت وقوف به عرفات از همانجا كه هست احتياطاً به نيّت حج افراد تجديد تلبيه نمايد.

آية اللَّه سيستاني: حكمش همان حكم فرض سابق است.

آية اللَّه صافي: بقيّه اعمال را به قصد ما في الذمّه از تمتّع و افراد بجاآورد و بنابر احتياط واجب عمره مفرده بجاآورد. (حاشيه آداب و احكام حج، مسأله 755).

(4)- آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: و سپس سعي و تقصير را اعاده نمايد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و سعي و تقصير را اعاده نمايد و اگر پس از پاكي، وقت براي انجام اعمال عمره ندارد حج او مبدّل به افراد مي شود.

آية اللَّه فاضل: و احتياطاً سعي و تقصير را نيز اعاده كند.

(5)- آية اللَّه بهجت: لازم است طواف و نماز اعاده شود و احتياطاً سعي و تقصير را نيز بجاآورد و چون تقصير از جهت جهالت به موضوع طهارت بوده كفّاره ندارد: (پرسش هاي جديد

حج، س 71).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: پس از تمام شدن ايام حيض و غسل، اگر وقت باقي است بايد طواف و نماز آن و سعي و تقصير را در عمره تمتّع اعاده نمايد و اگر وقت ندارد حتي براي سعي و تقصير حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجا مي آورد، و چنانچه متمكن است سعي و تقصير كند، ولو آن كه مسماي وقوف اختياري عرفات را درك كند، اگر حيض او بعد از احرام بود مخيّر است بين اين كه سعي و تقصير كرده سپس براي حج محرم شود و بعد از رجوع از مني، طواف عمره تمتّع و نماز آن را قبل از طواف حج قضا كند و بين اين كه حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجاآورد و اگر حيض او قبل از احرام بستن يا هنگام احرام بستن بوده بايد حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجاآورد.

آية اللَّه سيستاني: اگر وقت موسع نباشد، پس اگر در حال احرام حايض بوده است، حجش مبدل به افراد مي شود و پس از فراغ از حج، اگر مي تواند بايد عمره مفرده انجام دهد و اگر حيض او بعد از احرام بوده در فرض مذكور بايد پس از فارغ شدن از اعمال مني و بازگشتن به مكّه، قبل از اين كه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را قضا كند. (مناسك، مسأله 290).

آية اللَّه فاضل: پس از تمام شدن ايام حيض و غسل، اگر وقت باقي است بايد طواف و نماز آن و سعي و تقصير را در عمره تمتّع

اعاده كند، و اگر وقت ندارد حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجاآورد.

آية اللَّه مكارم: اشكالي نيست، حج او مبدل به حج افراد مي شود و عمره مفرده بعد از حج بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 128

و مَا أَنَا يَا سَيِّدِي وَ مَا خَطَرِي؟

أَوْحَي اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي إِلَي دَاوُدَ عليه السلام: أَنَّ أَهْوَنَ مَا أَنَا صَانِعٌ بِعَالِمٍ غَيْرِ عَامِلٍ بِعِلْمِهِ أَشَدُّ مِنْ سَبْعِينَ عُقُوبَةً، أَنْ أُخْرِجَ مِنْ قَلْبِهِ حَلاوَةَ ذِكْرِي وَ لَيْسَ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ طَرِيقٌ يُسْلَك إِلّا بِعِلْمٍ؛ وَ الْعِلْمُ زَيْنُ الْمَرْءِ فِي الدُّنْيَا وَ سَائِقُهُ إِلَي الْجَنَّةِ وَ بِهِ يَصِلُ إِلَي رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَي

وَ الْعَالِمُ حَقّاً، هُوَ الَّذِي يَنْطِقُ عَنْهُ أَعْمَالُهُ الصَّالِحَةُ وَ أَوْرَادُهُ الزَّاكِيَةُ وَ صِدْقُهُ وَ تَقْوَاهُ، لا لِسَانُهُ وَ تَصَاوُلُهُ وَ دَعْوَاهُ وَ لَقَدْ كَانَ يَطْلُبُ هَذَا الْعِلْمَ فِي غَيْرِ هَذَا الزَّمَانِ مَنْ كَانَ فِيهِ عَقْلٌ وَ نُسُك وَ حِكْمَةٌ وَ حَيَاءٌ وَ خَشْيَةٌ وَ أَنَا أَرَي طَالِبَهُ الْيَوْمَ مَنْ لَيْسَ فِيهِ مِنْ ذَلِك شَيْ ءٌ

وَ الْعَالِمُ يَحْتَاجُ إِلَي عَقْلٍ وَ رِفْقٍ وَ شَفَقَةٍ وَ نُصْحٍ وَ حِلْمٍ وَ صَبْرٍ وَ بَذْلٍ وَ قَنَاعَةٍ وَ الْمُتَعَلِّمُ يَحْتَاجُ إِلَي رَغْبَةٍ وَ إِرَادَةٍ وَ فَرَاغٍ وَ نُسُكٍ وَ خَشْيَةٍ وَ حِفْظٍ وَ حَزْمٍ

وقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام: لَوْ أَنَّ حَمَلَةَ الْعِلْمِ حَمَلُوهُ بِحَقِّهِ لأَحَبَّهُمُ اللَّهُ وَ مَلائِكَتُهُ وَ أَهْلُ طَاعَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ وَ لَكِنَّهُمْ حَمَلُوهُ لِطَلَبِ الدُّنْيَا، فَمَقَتَهُمُ اللَّهُ وَ هَانُوا عَلَي النَّاسِ

بحار الانوار 2/ 32

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 129

احرام 135

طواف 229

نماز طواف 319

سعي 339

تقصير 363

احرام حج 383

وقوف عرفات 391

وقوف مشعر 403

رمي جمره عقبه 419

قرباني 439

حلق و تقصير

467

اعمال پنجگانه مكه 487

بيتوته در مني 505

رمي جمرات سه گانه 519

محصور و مصدود 537

مسايل متفرقه 551

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 130

الهي

إِلَي مَنْ يَذْهَبُ الْعَبْدُ إِلا إِلَي مَوْلاهُ

وَ إِلَي مَنْ يَلْتَجِيُ الْمَخْلُوقُ إِلا إِلَي خَالِقِهِ

قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام:

«إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَكَ لِلَّهِ تَعَالَي مِنْ كُلِّ شَاغِلٍ وَ حِجَابٍ

وَ فَوِّضْ أُمُورَكَ إِلَي خَالِقِهَا وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ حَرَكَاتِكَ وَ سَكَنَاتِكَ

وسَلِّمْ لِقَضَائِهِ وَ حُكْمِهِ وَ قَدَرِهِ

وَ دَعِ الدُّنْيَا وَ الرَّاحَةَ وَ الْخَلْقَ

وَ اخْرُجْ مِنْ حُقُوقٍ تَلْزِمُكَ مِنْ جِهَةِ الْمَخْلُوقِينَ

مصباح الشريعه 47

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 131

بخش دوم: عمره تمتع و حج

اعمال حج تمتّع

اشاره

حج تمتع، از دو بخش تشكيل مي شود: «عمره تمتّع» و «حجّ تمتّع».

لزوم انجام عمره تمتع و حج در يك سال

232- عمره تمتع و حج تمتع، بايد در يك سال واقع شوند؛ پس اگر كسي در يك سال، عمره تمتع و در سال ديگر، حج تمتع به جا آورد، صحيح نمي باشد.

لزوم انجام عمره تمتع در ماه هاي حج

233- عمره تمتع و حج تمتّع، هر دو بايد در ماههاي حج- شوال و ذي القعده و ذي الحجه- واقع شوند؛ و اگر كسي در شوال يا ذي القعده، عمره تمتع بجا آورد و در موقع حج، حج تمتع بجا آورد، صحيح است؛ ولي اگر قبل از شوال، عمره تمتع بجا آورد، صحيح نيست، اگرچه بعضي از اعمال عمره، قبل از شوال و بقيه در شوال، يا ساير ماههاي حج، واقع شود.

رها كردن عمره تمتع استحبابي

234- كسي كه عمره تمتّع استحبابي به جا آورده، آيا مي تواند بدون عذر و به دلخواه خود، آن را رها كرده و حج تمتع به جا نياورد؟ و در فرض جواز، آيا انجام طواف نساء نيز لازم است يا نه؟

______________________________

(1). آيت اللَّه بهجت: مانعي ندارد فقط ثواب حج از دستش رفته است و با تقصير از احرام خارج شده و عمره اش خاتمه پيدا كرده و طواف نساء هم كه از اول لازم نبوده تا فعلًا لازم باشد گرچه احتياط مستحب در آوردن طواف نساء مي باشد.

آيت اللَّه تبريزي: كسي كه به قصد حج تمتّع استحبابي، احرام عمره را بسته است نمي تواند آن را رها كرده و عمره مفرده به دلخواه انجام دهد و حج را ترك كند.

آيت اللَّه خامنه اي: مي تواند رها كند و چيزي بر او نيست و احتياط آن است كه طواف نساء را هم انجام دهد.

آيت اللَّه سيستاني: نمي تواند و بايد حج انجام دهد.

آيت اللَّه صافي: بدون عذر نمي تواند.

آيت اللَّه فاضل: خير حتماً بايد در صورت امكان حج تمتع به جا آورد؛ و به هر صورت اگر حج به جا نياورد، طواف نساء مستحب است نه واجب.

آيت اللَّه مكارم: رها كردن آن اشكال دارد و بايد حج تمتع را به دنبال

آن به جا آورد.

آيت اللَّه نوري: لازم است كه حج تمتع را اگر مستطيع است نيز به جا بياورد و رها كردن عمره تمتّع در وسط اعمال اصلًا جايز نيست و بايد به آخر برساند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 132

اعمال عمره تمتع

عمره تمتع، از پنج عمل تشكيل مي شود:

1- احرام؛

2- طواف كعبه؛

3- نماز طواف؛

4- سعي بين صفا و مروه؛

5- تقصير؛ يعني گرفتن قدري از مو يا ناخن؛ هرگاه محرم از اين اعمال فارغ شود، محرّمات احرام بر او حلال مي شود.

اعمال حج تمتع

حج تمتع، داراي سيزده عمل است:

1- احرام بستن در مكه؛

2- وقوف در عرفات؛

3- وقوف در مشعر الحرام؛

4- رمي جمره عقبه در مني؛ 5- قرباني در مني؛ 6- حلق يا تقصير در مني؛

7- طواف زيارت در مكه؛

8- نماز طواف؛

9- سعي بين صفا و مروه؛

10- طواف نساء؛

11- نماز طواف نساء؛

12- بيتوته در مني، شب يازدهم و شب دوازدهم، و شب سيزدهم براي بعضي از اشخاص؛

13- رمي جمرات در روز يازدهم و دوازدهم؛ و اشخاصي كه شب سيزدهم در مني مي مانند، بايد روز سيزدهم نيز، جمرات را رمي كنند.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه تنها به گرفتن ناخن قناعت نكند.

(2). در مورد تراشيدن سر و حرمت آن به مساله 929 مراجعه شود.

(3). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، مكارم: بنابر احتياط.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 133

باب اول

وجوب احرام و حكم ترك آن 135

مكان احرام عمره تمتع 139

1- مسجد شجره 139

مكان احرام عمره تمتع 142

احرام با نذر 142

2- مواقيت ديگر 143

3- احكام ميقات 145

4- محاذات 149

واجبات احرام 151

1- پوشيدن جامه احرام 151

2- نيت احرام 158

3- تلبيه 163

مستحبات احرام 169

غسل احرام 169

محرّمات احرام 173

1- محرّمات مشترك بين مردان و زنان 2- محرّمات مخصوص به مردان 202

3- محرّمات مخصوص به بانوان 217

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 134

اللَّهُمَ

إِنَّكَ أَنْزَلْتَ فِي كِتَابِكَ أَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنَا وَ قَدْ ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا

فَاعْفُ عَنَّا فَإِنَّكَ أَوْلَي بِذَلِكَ مِنَّا

قالَ

رسولُ الله صلي الله عليه و آله:

إنّ مَنْ تَعَلّمَ العلْمَ لِيُماريَ به السُفَهاءَ أو يُباهِيَ بهِ العلماءَ، أو يصرفَ وجوهَ الناسِ إلَيْه لِيُعَظِّموُه، فَليَتبَوّأ مقْعَدَهُ مِنَ النار؛ فإنّ الرِئاسةَ لا تصلُح إلا للّه و لأهلِها؛ وَ مَن وَضَعَ نفسَه في غير المَوضِعِ الذي وَضَعَه اللّهُ فيه، مَقَتَهُ اللّهُ؛ و مَن دعا إلي نفسِه فقالَ «أنا رَئيسُكم» و ليسَ هوَ كذلك، لم يَنظرِ اللّهُ إليه حتي يَرجعَ عمّا قال و يتوبَ إليَ اللّهِ ممّا ادَّعي

تحف العقول/ 43

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 135

باب اول: وجوب احرام و حكم ترك آن

فصل اول: وجوب احرام و حكم ترك آن

وجوب احرام براي ورود به مكه

235- ورود به مكه و حرم بدون احرام، جايز نيست؛ مگر مواردي كه استثنا شده است؛ و- به حسب اختلاف شرايط- به نيت عمره تمتع، يا حج، يا به نيت عمره مفرده، صورت مي گيرد.

از اين حكم، كساني كه به مقتضاي شغلشان، زياد وارد مكه شده و از آن خارج مي شوند، همچنين افرادي كه در ماه احرام قبل- به تفصيلي كه گذشت- به مكه وارد مي شوند، استثنا شده اند.

ترك عمدي احرام

236- اگر مستطيع احرام را از روي علم و عمد، از ميقات تأخير بيندازد و بازگشت ممكن نباشد، و ميقات ديگري در پيش نداشته باشد، حج او باطل است.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: واجب است برگردد به همان ميقات، در صورت امكان، هر چند ميقات ديگري در پيش باشد، به جز كسي كه از ذوالحُلَيفه گذشته باشد هر چند عمداً و بدون عذر كه مي تواند از جحفه محرم شود.

(2). آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط واجب بايد احرام ببندد از هر مكاني كه ممكن باشد، به تفصيلي كه در ناسيِ احرام مذكور است. و عمره را به جا آورد و قضاي آن بعد از آن. (مناسك شيخ، ص 12).

آية اللَّه تبريزي: احتياط واجب اين است كه در صورت امكان در خارج حرم محرم شود و در صورت عدم امكان در حرم محرم شود و اگر حج واجب باشد سال آينده آن را اعاده كند.

آية اللَّه خامنه اي: هرگاه كسي از روي علم و عمد احرام بستن از ميقات را ترك كند و به جهت تنگي وقت يا عذر ديگر نتواند به ميقات برگردد و ميقات ديگري نيز در پيش رو نداشته باشد و در نتيجه وقت براي انجام عمره تنگ شود، عمره او

فوت شده و حج اش باطل مي شود. و در صورتي كه حج بر او مستقر شده يا مستطيع باشد، بايد سال ديگر حج به جا آورد.

آية اللَّه خويي: اگر در صورت امكان در خارج حرم محرم شود و در صورت عدم امكان در حرم محرم شود، اگرچه به واسطه تأخير مرتكب معصيت شده است ليكن صحت آن خالي از وجه نيست. ولي در صورت تمكن احتياط مستحب اين است كه حج را اعاده كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگرچه احوط آن است كه از هر مكاني كه ممكن باشد محرم شود و عمره را انجام دهد و بعد هم قضاي آن را به جا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 136

237- اگر كسي از روي عمد و بي جهت، احرام نبندد تا وقت براي انجام عمره تمتع ضيق شود، بنابر احتياط واجب بايد حج افراد بجا آورد و پس از آن عمره مفرده انجام دهد و در سال ديگر حج را اعاده كند.

ورود بدون احرام به مكه

238- اگر شخصي از روي عذر، بدون احرام وارد مكه شود، اگر ممكن نيست به ميقات برود، بايد از ادني الحل محرم شود؛ ولي اگر ترك احرام از ميقات، بدون عذر باشد، نمي تواند حج به جا آورد؛ و اگر مستطيع است، حج بر او مستقر شده و بايد سال بعد، حج انجام دهد.

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 316.

آية اللَّه سيستاني: حكم آن مانند مسأله 220 است و در اين صورت حج بر او مستقر است و بايد در آينده انجام دهد.

(2). آية اللَّه بهجت: لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم محرم شود، و احتياط واجب در اين صورت، اين است

كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد.

آية اللَّه خامنه اي: به حاشيه مسأله 262 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: در اين صورت لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم محرم شود و احوط در اين صورت اين است كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد و اگر نتواند از حرم بيرون برود در همان مكاني كه هست محرم شود.

آية اللَّه سيستاني: در اين صورت لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم محرم شود و اولي در اين صورت اين است كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد و اگر نتواند از حرم خارج شود هر جا هست محرم شود.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: واجب است تا حد امكان به سمت ميقات برود.

آية اللَّه فاضل: پس از زوال عذر و يادآوري، اگر برگشتن به ميقات ممكن باشد برمي گردد و الّا احرام از همانجا ببندد، اگرچه احوط آن است به هر مقدار كه مي تواند به ميقات برگردد.

(3). آية اللَّه خامنه اي: مراجعه شود به حاشيه مسأله 236.

آية اللَّه بهجت: در اين صورت بنابر احتياط واجب از حرم بيرون رفته و از بيرون حرم احرام ببندد و بايد عمره را قضا نمايد. (مناسك، مسأله 168) به ذيل مسأله 236 و 262 مراجعه شود.

آية اللَّه خويي: در اين فرض اگرچه معصيت كار است ولي اگر در صورت امكان به خارج حرم برود و از آنجا محرم شود، صحّت حج او مانند فرض اوّل خالي از وجه نيست، كما اين كه در هر دو فرض اگر نتواند از حرم خارج شود و در داخل حرم محرم شود اشكال

ندارد. (مناسك، مسأله 168).

آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه از ميقات محرم شود.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اقوي بطلان عمره يا حج است، اگرچه احوط احرام از ادني الحل است و در سال بعد بايد قضا كند.

آية اللَّه مكارم: هرچند احتياط مستحب آن است كه از ادني الحل يا هر جا كه مي تواند محرم شود و حج را به جا آورد و سال آينده طبق آنچه در متن آمده عمل كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 137

در فرض مذكور، گراني هزينه بازگشت- ولو بيش از حدّ باشد- عذر براي باز نگشتن نيست، مگر اين كه موجب حَرَج باشد.

انكشاف بطلان احرام بعد از ميقات

239- اگر كسي بعد از خروج از ميقات، در بين راه متوجه شود كه به جهتي احرامش درست نيست، اگر مي تواند، بايد از همان جا به ميقات برگردد؛ و اگر نمي تواند مگر اين كه به مكه وارد شود و سپس از آنجا به ميقات بازگردد، بايد براي ورود به مكه، از ادني الحل، به نيت عمره مفرده محرم شود و بعد از اعمال آن، به يكي از مواقيت معروف برود و براي عمره تمتع احرام ببندد.

ترك احرام با فراموشي يا جهل

240- اگر كسي احرام را فراموش كند و تا بعد از اتمام عمره تمتع به خاطرش نيايد و نتواند جبران كند، احتياط در بطلان عمره او است، اگرچه صحت آن به نظر بعيد نيست؛ ولي اگر اعمال

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط اگر هر دو عمره در يك ماه انجام مي شود به نيّت يك شخص به جا نياورد.

آيةاللَّه خويي: فتواي ايشان در دست نيست ولي احتياط موافق متن است.

آية اللَّه سيستاني: در اين صورت لزوم رفتن به ميقات براي احرام عمره تمتّع و عدم كفايت احرام از ادني الحل مبني بر احتياط است.

(2). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: عمره او صحيح است.

(3). آية اللَّه فاضل: عمره اش باطل است و بايد عدول به غير حج تمتع كند و همينطور است اگر ترك احرام ازروي جهل باشد.

آية اللَّه مكارم: عمره و حج او صحيح است.

(4). آية اللَّه خامنه اي: نظر ايشان نسبت به صحت يا بطلان عمره به دست نيامد.

(5). آية اللَّه بهجت: محلّ تأمّل است صحيح بودن غير حج. (مناسك شيخ، ص 12).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: صحت عمره او خالي از اشكال نيست و بايد احتياط ترك نشود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)،

ص: 138

حج را هم تمام كرده و يادش آمده، عملش صحيح است.

احرام بعد از انعقاد زايل نمي شود

241- محرم نمي تواند احرام خود را به هم بزند و مُحل شود؛ و اگر لباس احرام را به قصد بيرون آمدن از احرام، از تنش بيرون بياورد، احرامش به هم نمي خورد و محرّمات احرام بر او حلال نمي شود؛ و اگر موجب كفّاره بجا آورد، بايد كفّاره بدهد.

محرم كردن مجنون واجب نيست

242- مجنون تكليف ندارد؛ و احرام بر او واجب نيست؛ و اگر بدون احرام وارد مكه شود، اشكالي ندارد.

كسي كه محرم شود ولي به حج نرسد

243- اگر حج گزار در احرام عمره تمتع دير وارد مكه شود و حج از او فوت شده باشد، با همان احرام، عمره مفرده بجا آورد و از احرام خارج شود، و اگر حج بر او مستقر بوده يا سال ديگر شرايط استطاعت را دارا باشد، بايد به حج برود.

______________________________

(1). آيةاللَّه سيستاني: اگر احرام حج رافراموش كند ياجهلًا ترك كند تااعمال تمام شود حج صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 139

فصل دوم: مكان احرام عمره تمتع

اشاره

244- احرام عمره تمتع، به جهت اختلاف راه هايي كه حجاج از آن ها به طرف مكه مي روند، از پنج مكان- «ميقات» - صورت مي گيرد:

1- مسجد شجره
اشاره

اول: مسجد شجره يا «ذُوالحُلَيفه»، ميقات كساني است كه از مدينه منوره، به مكه مي روند.

245- تأخير احرام در صورت ضرورت، از مسجد شجره تا ميقات اهل شام (جحفه)، جايز است.

احرام از داخل مسجد شجره

246- احرام- بنابر احتياط واجب- بايد در داخل مسجد شجره صورت گيرد، نه اطراف آن و

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: و جواز طرف مقابل كه احرام از مسجد با فعل مضطر اليه و فداء است، محل تأمّل است. (مناسك شيخ، ص 9).

(2). آية اللَّه بهجت: بايد در صورت امكان از درون مسجد احرام بسته شود. (مناسك، ص 64).

آية اللَّه خامنه اي: احرام خارج از مسجد شجره، براي كساني كه از طريق مدينه به سوي مكه حركت مي كنند، كفايت نمي كند و واجب است داخل مسجد محرم شوند.

آية اللَّه خويي: احرام از منطقه ذو الحليفه، مانعي ندارد. (تعليقة العروة، ج 2، ص 342).

آية اللَّه وحيد: ذوالحليفه ميقات هر كسي است كه بخواهد از راه مدينه به حج برود، و احوط افضل اين است كه احرام از مسجد آن كه معروف به مسجد شجره است، بسته شود. (مناسك فارسي معظم له صفحه 86)

آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني، مكارم: از داخل مسجد مستحب است و همين كه احرام در محاذي مسجد از طرف راست يا چپ باشد، كفايت مي كند؛ آية اللَّه تبريزي: ولي احتياط واجب آن است كه از پشت مسجد قديم احرام نبندند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 140

احرام در هر جاي مسجد شجره- حتي در قسمت توسعه يافته- جايز است، ولي احتياط مستحب آن است كه در محلّ اصلي صورت گيرد.

احرام جنب و حائض در حال عبور از مسجد

247- اشخاص جنب و حايض مي توانند در حال عبور از مسجد محرم شوند و نبايد در مسجد توقف كنند، هر چند اگر عصياناً هم توقف نمايند و محرم شوند، احرام آن ها صحيح است.

احرام حائض نزديك مسجد شجره

248- اگر حايض نتواند تا پاك شدن صبر كند، احتياط آن است كه نزديك مسجد محرم شود و در «جحفه» يا محاذي آن، احرام را تجديد كند.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: احتياطاً احرام از مسجد قديمي شجره باشد و با فحص از اهل اطّلاع، توسعه از يمين ويسار و خلف است و قسمت محراب از مسجد قديمي محسوب مي شود. (استفتائات، س 33)

آية اللَّه تبريزي: احتياط واجب اين است كه از پشت مسجد قديم احرام نبندد.

(2). آيات عظام: خويي، صافي، گلپايگاني، مكارم: به مساله قبل مراجعه شود.

آيةاللَّه تبريزي: شخص جنب و حايض در خارج مسجد محرم مي شود و تجديد تلبيه در جُحفه لزومي ندارد ونيز اگر در حال عبور از مسجد محرم شوند مانعي ندارد.

آية اللَّه سيستاني: براي حايض و نفساء احرام بستن بيرون مسجد شجره كافي است.

آية اللَّه فاضل: اگر امكان نداشته باشد يعني مسجد دو درب نداشته باشد يا امكان عبور از مسجد به جهت ازدحام و موانع ديگر نباشد، كنار مسجد محرم شوند و در اين فرض تجديد احرام در جحفه يا محاذات آن لازم نيست.

(3). آية اللَّه تبريزي: صحّت احرام او محلّ اشكال است و بايد تلبيه را به قصد احرام تجديد كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: چنانچه قصد قربت از او متمشّي شود احرام صحيح است.

آية اللَّه مكارم: اگر عمداً باشد خالي از اشكال نيست.

(4). آية اللَّه نوري: اگر به واسطه زيادي جمعيت، از عبور از مسجد هم عاجز باشد،

احتياط آن است كه از نزديك مسجد محرم شود.

آية اللَّه بهجت: اگر نتواند وارد مسجد شود در خارج مسجد محاذي آن محرم مي شود و در جحفه يا محاذي آن تجديد احرام مي كند بنابر احتياط. (مناسك، س 34).

آية اللَّه خامنه اي: زني كه داراي عذر است، مي تواند در حال عبور از مسجد محرم شود، به شرطي كه مستلزم توقف در مسجد نباشد. ولي اگر مستلزم توقف در مسجد هر چند بر اثر ازدحام و مانند آن باشد و نتواند احرام را تا برطرف شدن عذر به تأخير بيندازد، بايد از جحفه يا محاذات آن محرم شود. و جايز است با نذر از هر مكان ديگري قبل از ميقات محرم شود.

نظر ساير آيات عظام از مسأله 246 بدست مي آيد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 141

احرام جنب با تيمم در داخل مسجد

249- اگر جنب نتواند به خاطر زيادي جمعيت، در حال عبور از مسجد احرام ببندد و آب براي غسل نباشد و نتواند صبر كند تا آب پيدا شود، بايد تيمم كند و در داخل مسجد احرام ببندد. 250- اگر حائض براي احرامِ در حال عبور، وارد مسجد شجره شود و تلبيه بگويد ولي نتواند از در ديگر خارج شود و از همان دري كه وارد شده بود، خارج شود، احرامش صحيح است.

احرام در خارج مسجد و تجديد در جحفه

251- زناني كه به علت عادت ماهانه نمي توانند داخل مسجد شجره محرم شوند، بنا بر احتياط در خارج آن محرم شوند، و در جُحْفه يا مُحاذي آن، تجديد احرام نمايند؛ و چنانچه محاذاتْ معلوم نباشد، اگر حدود آن را تشخيص دهند و در تمام آن حد، با بقاي نيت، تلبيه را تكرار كنند، كفايت مي كند.

252- اگر حايض نزديك مسجد شجره محرم شود، ولي در بين راه- به خاطر خواب و مانند آن- بدون تجديد احرام، از محاذات بگذرد و وارد مكه شود، در صورت امكان، بنابر احتياط واجب بايد برگردد و از جحفه يا محاذي آن محرم شود؛ و اگر ممكن نيست، از حرم خارج و از آنجا احرام ببندد.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل و آية اللَّه نوري: و همچنين است حايض كه از حيض پاك شده است.

نظر ساير آيات عظام در اين مسأله از ذيل مسأله 246 و 247 به دست مي آيد.

(2). آية اللَّه تبريزي: صحّت احرامش محلّ اشكال است.

(3). آيةالله نوري: مي توانند داخل مسجد شوند و در حال عبور از مسجد احرام ببندند و در مسجدتوقف نكنند.

(4). آية اللَّه تبريزي: مي توانند در ذوالحليفه محرم شوند و احتياط واجب اين است كه از طرف

راست ياچپ يا جلوي مسجد قديم محرم شوند.

آية اللَّه خويي: احرام در منطقه ذوالحليفه صحيح است. (تعليقه عروه، ج 2، ص 342).

(5). آيات عظام سيستاني، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم: تجديد احرام لازم نيست.

(6). مراجعه شود به مسأله 251.

آية اللَّه بهجت: در صورتي كه نتواند به ميقات برگردد، همان احرام كفايت مي كند. (پرسشهاي جديد حج، س 26).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 142

فرض ضيق وقت براي حايض و عدول به افراد

موارد مختلف احرام حايض در فرض ضيق وقت براي انجام عمره تمتع، و وظيفه وي از جهت نيت حج افراد و عدول به آن، در بخش حج افراد گذشت.

مكان احرام عمره تمتع

احرام با نذر
اشاره

253- زن هاي حايض مي توانند در مدينه با نذر محرم شوند؛ و در اين صورت لازم نيست به مسجد شجره بروند؛ ولي نذر زن، بايد با اذن شوهر باشد. 254- احرام بستن پيش از ميقات، جايز نيست و صحيح واقع نمي شود؛ ولي با نذر، جايز است؛ و در صورت نذر، بايد از مكان منذور محرم شود؛ مثلا اگر نذر كرد كه از «قم» محرم شود، واجب است عمل كند؛ و بهتر آن است كه در ميقات، يا محاذات آن، احرام را تجديد كند.

حكم نذر و احرام زن بدون اجازه شوهر

255- اگر زن بدون اذن شوهرش نذر كند و با نذر محرم شود، اگر قبل از ميقات محرم شده، احرام او صحيح نيست، اگرچه در صورتي كه بعد از تمام شدن حج فهميد، عملش صحيح است؛

______________________________

(1). گذشت در مسأله 246 به بعد نظر آيات عظامي كه مطلقا يا در اين خصوص، احرام در خارج مسجد شجره را مجزي مي دانند.

(2). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، مكارم: اگر نذر زن مزاحم حق شوهر نباشد اجازه لازم نيست.

آية اللَّه خامنه اي: در صحت نذر زوجه براي احرام پيش از ميقات در صورتي كه شوهر او غايب باشد، اذن شوهر شرط نيست. ولي اگر حضور داشته باشد، احتياط واجب آن است كه از او اذن بگيرد. و اگر بدون اذن شوهر نذر كند، نذر او منعقد نمي شود.

(3). آية اللَّه سيستاني: اگر بداند مستلزم ارتكاب محرّم مي شود؛ مانند استظلال، انعقاد نذر مورد اشكال است.

آية اللَّه فاضل: صحت نذر براي كسي كه مي داند ناچار مي شود در روز با وسيله مسقف حركت كند محل اشكال است، بلي اگر بداند كه براي احرام عمره تمتع نمي تواند به يكي از مواقيت معروفه

برود نذر اشكال ندارد و معصيت هم نكرده است. ولي احتياط آن است كه در ادني الحل تجديد احرام كند و در هر دو صورت كفّاره استظلال را بايد بدهد.

(4). آية اللَّه بهجت: نيازي به تجديد احرام در ميقات نيست بلكه مي تواند از راهي به مكّه برود كه بر ميقات نگذرد. (مناسك، مسأله 164).

(5). آية اللَّه بهجت: در صورتي كه نذر او منافاتي با حقّ شوهر نداشته باشد مانعي ندارد. (پرسشهاي جديدحج، س 28).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: اگر قبل از ميقات محرم شده، چنانچه صحّت حج توقف بر آن داشته يا آن كه منافي حق شوهر نبوده، احرامش صحيح است.

آية اللَّه خامنه اي: به حاشيه مسأله 253 مراجعه شود.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه مكارم: اگر نذر زن منافي حق شوهر باشد اذن معتبر است و الّا معتبر نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 143

ولي اگر بعد از عمره تمتع متوجه شد، در صورتي صحيح است كه قابل جبران نباشد، يعني در صورتي كه وقت هست و مي تواند، بايد به ميقات برود و از آنجا محرم شود؛ و اگر نمي تواند به ميقات برود، از خارج حرم احرام ببندد و عمره تمتّع را اعاده نمايد.

نذر نايب براي احرام

256- نذر احرام قبل از ميقات، براي نايب نيز جايز است.

2- مواقيت ديگر
اشاره

دوم: «وادي عقيق» - كه اوايل آن را «مسلخ» و اواسط آن را «غمره» و اواخر آن را «ذات عرق» مي گويند كه محل احرام عامه است- ميقات كساني است كه از راه عراق و نجد به مكه مي روند.

سوم: «قرن المنازل»، ميقات كساني است كه از راه طائف حج مي روند.

چهارم: «يَلَمْلَمْ» - كه اسم كوهي است- ميقات كساني است كه از راه يمن مي روند.

پنجم: «جُحْفه»، ميقات كساني است كه از راه شام به مكه مي روند.

عدم خصوصيت مسجد در جحفه

257- ميقات در جحفه، خصوص مسجد نيست و از هر جاي آن، احرام صحيح است.

ميقات حجّاجي كه ابتدا به مدينه يا جده مي روند

258- حجاجي كه ابتدا به مدينه مي روند، بايد در مسجد شجره محرم شوند؛ و حجاجي كه به جده رفته و از آنجا به مكه مي روند (حجاج مدينه بعد)، احتياط آن است كه بدون احرام به جدّه

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: در صورتي كه قابل جبران نباشد عمره تمتع صحيح نيست و بايد حج افراد انجام دهد.

(2). آية اللَّه سيستاني: و كساني كه از مسجد شجره گذشته و محرم نشده اند هرچند بدون عذر.

(3). آية اللَّه تبريزي: محاذات جدّه با يكي از مواقيت ثابت نيست بلكه اطمينان به عدم محاذات آن است، پس احرام از جدّه مجزي نيست و بر حاجي لازم است از محل خود يا در راه قبل از رسيدن به جدّه، به مقداري كه قابل ملاحظه- باشد هر چند در هواپيما باشد- نذر احرام نموده و از محلّ نذر احرام ببندد و يا به يكي از مواقيت رفته، احرام ببندد و يا به رابغ برود و آنجا با نذر احرام، محرم شود.

آية اللَّه خويي: احرام از جده، حتي با فرض محاذي بودن آن با ميقات، مجزي نيست و بر حاجي لازم است كه در صورت امكان به يكي از مواقيت برود يا از وطن خود يا در راه، قبل از رسيدن به جده به مقداري كه قابل ملاحظه باشد هرچند در هواپيما باشد، نذر احرام نموده و از محل نذر احرام ببندد و يا اين كه پس از ورود به جده، به محلي كه رابغ نام دارد برود و از آنجا با نذر احرام، قبل از ميقات احرام ببندد.

آية اللَّه خامنه اي: %

واجب است براي محرم شدن به يكي از ميقات ها برود و در صورتي كه نتواند به يكي از ميقات ها برود، احتياط واجب اين است كه با نذر از جدّه احرام ببندد.%

آية اللَّه سيستاني: با ملاحظه نقشه هاي جغرافيايي، نقطه محاذي جحفه، در جنوب شرقي جده واقع است ولذا با نذر مي شود در فرودگاه جده احرام بست؛ زيرا قبل از ميقات واقع است و اما نذر احرام در هواپيما يا قبل از آن، با علم به اين كه به ناچار زير سايه خواهد رفت مورد اشكال است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: جايز نيست از جدّه با نذر محرم شوند بلكه بايد به جحفه رفته، از آنجا محرم شوند.

آية اللَّه فاضل: محاذات جدّه با هيچ يك از ميقات ها ثابت نيست. بنابراين بايد يا به ميقات يا محاذات ميقات برود ولي براي عمره مفرده مي تواند از ادني الحل محرم شود.

آية اللَّه مكارم: محاذات جدّه با هيچيك از ميقات ها ثابت نيست بنابراين بايد يا به ميقات يا به محاذات ميقات برود و يا اگر نمي تواند احتياطاً نذر كند و در ابتداي حرم تجديد احرام كند.

آية اللَّه نوري: اگر از جدّه مستقيماً عازم مكّه شوند ميقات آنان «جحفه» است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 144

بروند و از اهل اطلاع و مورد اعتماد تحقيق كنند، اگر معلوم شد كه جدّه يا «حده»، محاذي با يكي از ميقات ها است، از آنجا محرم شوند؛ و گرنه به يكي از مواقيت- مثل جحفه- بروند و از آنجا محرم شوند؛ واگر نتوانستند به ميقات بروند، با نذر از جده محرم شوند؛ و بهتر آن است كه در «حده» احرام را تجديد كنند، اگرچه لازم

نيست.

احرام از جدّه و حديبيّه و تنعيم

موارد مختلف صحت و عدم صحت احرام از جده و تنعيم و حديبيه، براي عمره مفرده و

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: احوط در مورد كسي كه از جده به حج مي رود اين است كه از محاذي ميقاتي كه اقرب به وي است احرام ببندد. (مناسك، مسأله 173) كساني كه با هواپيما به جدّه مي روند، در صورتي كه رفتن به جحفه يا ميقات ديگر همراه با مشقت و دشواري باشد مي توانند با نذر در جدّه محرم شوند و كفايت مي كند. (مناسك، س 39).

(2). آية اللَّه تبريزي: در صورتي كه رفتن به يكي از مواقيت ممكن نباشد و قبل از ميقات هم به نذر محرم نشده، لازم است از جدّه با نذر احرام بسته و بعداً در خارج حرم قبل از دخول آن تجديد احرام كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 145

عمره تمتع، در بخش عمره مفرده گذشت.

رابُغ

259- در صورتي كه ثابت نيست كه «رابغ» محاذي جحفه است، احرام از آن جايز نيست.

3- احكام ميقات
تأخير احرام از ميقات و محاذات

260- تأخير احرام از ميقات اختياراً جايز نيست؛ بلكه بنابر احتياط واجب، تأخير از محاذات ميقات نيز، بدون احرام جايز نيست، اگرچه ميقات ديگري بعد از آن باشد.

ترك احرام و وجوب بازگشت به ميقات

261- اگر كسي بدون احرام از ميقات عبور كند، واجب است در صورت امكان برگردد و از همان ميقات محرم شود؛ بلكه حتي اگر ميقات ديگري هم بعد از آن باشد، بايد- بنابر احتياط واجب - به همان ميقاتي كه از آن گذشته برگردد و محرم شود.

______________________________

(1). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: احرام از رابغ با نذر صحيح است به اعتبار اين كه رابغ قبل از جحفه است.

(2). آية اللَّه بهجت: اقرب جواز عدول اهل مدينه است از مرور به ذوالحليفه براي احرام از جحفه اختياراً. (مناسك شيخ، ص 9).

نظر آية اللَّه خويي در مورد محاذات در ذيل مسأله 274 گذشت.

آية اللَّه سيستاني: احوط اين است كه مكلف از محاذي ميقات نگذرد، مگر با احرام، اگرچه بعيد نيست كه گذشتن جايز باشد، در صورتي كه در پيش روي مكلف ميقاتي يا محاذي ميقاتي باشد. (مناسك، مسأله 167).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بلكه واجب است.

آية اللَّه فاضل: اين احتياط مستحب است.

(3). آية اللَّه فاضل: و بدون عذر.

آية اللَّه بهجت: در حال اختيار.

(4). آية اللَّه فاضل: در حج تمتع بدون عذر.

(5). آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، صافي، گلپايگاني: در صورت امكان بايد برگردد.

آية اللَّه سيستاني: و هرگاه بدون احرام، از ميقات گذشته، در صورت امكان بايد به ميقات برگردد، مگر كسي كه بدون عذر از ذوالحليفه گذشته و به جحفه رسيده باشد، كه چنين شخصي بنابر اظهر، برايش كافي است كه از جحفه احرام ببندد، اگر چه گناهكار است.

(مناسك، مسأله 167).

آية اللَّه مكارم: اين احتياط واجب نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 146

عبور از ميقات بدون احرام با عذر

262- كسي كه از روي فراموشي، يا ندانستن مسأله، يا عذر ديگر، بدون احرام از ميقات عبور كند، اگر بازگشت به ميقات و انجام اعمال عمره تمتع ممكن باشد، بايد باز گردد و از ميقات احرام ببندد، چه داخل حرم شده باشد يا نه؛ و اگر بازگشت و انجام اعمال ممكن نباشد، اگر داخل حرم نشده باشد، از همان جا احرام ببندد و بنابر احتياط مستحب هر مقداري مي تواند به طرف ميقات برگردد و آنجا محرم شود؛ و اگر داخل حرم شده، اگر ممكن است و به اعمال عمره مي رسد، از حرمْ خارج و محرم شود؛ و اگر نمي تواند، همان جا محرم شود و بنابر احتياط مستحب هرقدر مي تواند به طرف خارجِ حرم برگردد و آنجا محرم شود.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: عذري كه مسوّغ ترك باشد و لو ظاهراً؛ از قبيل مرض و جهل به موضوع، بدون تقصير، وظاهر لحوق جهل به حكم است با عدم تقصير در آنچه مذكور شد. (مناسك شيخ، ص 11).

(2). آية اللَّه سيستاني: اين حكم در غير مورد مسجد شجره است و كسي كه از آن عبور كند هرچند عمدي باشد مي تواند از جحفه محرم شود، گر چه گناه كرده است.

آية اللَّه مكارم: مي تواند از همانجا محرم شود.

(3). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: پس اگر از ميقات ديگري عبور مي كند، از ميقات بعدي محرم شود واگر ميقات ديگري در مسير نيست، به مقداري كه مي تواند به طرف ميقات برگردد و اگر هيچيك از اين طرق ممكن نيست از همان محل محرم شود.

(4). آية اللَّه

تبريزي، آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب، به مقداري كه ممكن است به طرف ميقات برگردد و محرم شود.

آية اللَّه خامنه اي: به احتياط واجب بايد برگردد به طرف ميقات به هر مقدار كه ممكن باشد تا از انجا محرم شود و اگر داخل حرم شده و مي تواند از حرم براي احرام خارج شود، بايد براي احرام از حرم خارج شود و اگر به علت تنگي وقت و مانند آن نمي تواند از حرم خارج شود، بايد داخل حرم از همان جايي كه عذرش برطرف شده است محرم شود.

آية اللَّه مكارم: اگر مي تواند و به اعمال عمره مي رسد، از حرم خارج شود و هرچند به تنعيم رود.

(5). آية اللَّه بهجت: و احتياط به دور شدن از حرم، به مقدار عدم فوت حج ترك نشود. (مناسك شيخ، ص 11).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و در ميقات محرم گردد و يا به طرف ميقات به مقداري كه ممكن است برود وإلّا از ادني الحل محرم شود و در صورت عدم تمكّن از رفتن به ادني الحلّ در مكّه محرم شود. (آداب و احكام حج، مسأله 293).

آية اللَّه مكارم: هرچند به تنعيم رود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 147

نحوه اثبات مكان ميقات

263- اگر بيّنه شرعيّه- يعني دو شاهد عادل - به ميقات بودن مكاني شهادت دادند، تفتيش و تحصيل علم، لازم نيست؛ و اگر تحصيل علم و بيّنه ممكن نشود، مي توان به ظن حاصل از كلام كساني كه اهل اطلاع به آن مكان ها مي باشند، اكتفا نمود.

اعتبار اطمينان در اخبار از ميقات

264- گفته راهنما يا حمله دار، در اخبار از مكان ميقات، حجيت ندارد، مگر از گفته او اطمينان پيدا شود؛ و گرنه بايد به عرف محل مراجعه شود.

احرام در ميقاتي ديگر

265- اگر كسي از راه ميقات خاصي- مثل طائف- عازم مكه باشد ولي مانعي براي احرامِ در آنجا، ايجاد شود، مي تواند از ميقات ديگر- مثل وادي عقيق- محرم شود.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: شهادت دو عادل در صورتي مفيد است كه مستند به حس يا مانند آن باشد.

آية اللَّه مكارم: رسيدن به ميقات با حداقل شهادت يك نفر عادل نيز ثابت مي شود، ولي در زمان ما ميقات ها مشخص است و احتياجي به اين امور نيست.

(2). آية اللَّه بهجت: احوط و اقوي لزوم تحصيل علم است به اين اماكن و اگر علم ممكن نباشد بعيد نيست اكتفا به ظنّ حاصل از پرسيدن اهل معرفت به اين اماكن. (مناسك شيخ، ص 10).

(3). آيةاللَّه تبريزي: بر مكلّف واجب است يقين يا اطمينان به رسيدن به ميقات پيدا نموده و احرام ببندد و يا حجت شرعيه داشته باشد و افرادي كه آنجا زندگي مي كنند، گفته آن ها حجت شرعيه محسوب مي شود، بلكه شهادت يك نفر ثقه كافي است، اگر بدانيم مستند او سؤال از عرف محل است.

آية اللَّه خويي: تحصيل اطمينان لازم است و گمان كافي نيست، بلي اگر ثقه خبره از محل خبر بدهد كافي است. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 320).

آية اللَّه سيستاني: تحصيل علم يا اطمينان يا حجت شرعيه لازم است.

آية اللَّه فاضل: تحصيل اطمينان لازم است.

(4). آية اللَّه بهجت: به حاشيه مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: و يا اين كه آن ها ثقه باشند و مستندشان اخبار عرف محل

باشد.

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه مكارم: ظن حاصل از گفته اهل اطلاع كافي است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر ظنّ از اين طريق هم ممكن نشود در اولين نقطه اي كه احتمال محاذات با يكي از مواقيت را مي دهد رجاءً محرم شود و تلبيه بگويد و بعد در هر جا كه احتمال محاذات مي دهد تجديد نيّت كند و تلبيه را تكرار نمايد تا يقين كند كه در محاذات به ميقات احرام بسته است.

نظر ساير آيات عظام در مسأله 263 گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 148

حركت محرم از ميقات در خلاف جهت مكه

266- كسي كه در يكي از ميقات ها محرم شده است، جايز است به سمت مخالف مكه- مثلًا از مسجد شجره به مدينه- برود و در آن جا حتي براي چند روز بماند؛ و نيز بعد از احرام مي تواند از هر راهي كه خواست به مكه برود.

انجام عمره تمتع از مكه و رعايت ميقات

267- كسي كه در غير ماه هاي حج به مكه رفته و در مكه تا ماه هاي حج مانده است، براي احرام عمره تمتع، بايد به يكي از مواقيت پنجگانه معروفه برود و نمي تواند از تنعيم محرم شود. 268- كساني كه در مكه اقامت موقت دارند اگر فريضه آن ها تبديل نشده، بايد از مواقيت معروفه محرم شوند؛ و اگر تبديل شده، ميقات آن ها مكه است.

فرض عدم امكان رفتن به ميقات از مكه

269- اگر كسي در مكه باشد و بخواهد عمره تمتع به جا آورد و از رفتن به ميقات عمره تمتّع، معذور باشد، لازم است به خارج حرم برود و محرم شود و از ادني الحل كفايت مي كند.

رعايت ميقات در انجام عمره مفرده

270- كساني كه براي عمره مفرده به مكه مشرف مي شوند، نمي توانند بدون احرام از ميقات گذر كنند؛ و در صورت گذر، واجب است به ميقات برگردند و از آنجا محرم شوند؛ و اگر ممكن نشد، از همان مكان كه هستند محرم شوند.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب حتي اگر حج تمتّع استحبابي باشد.

(2). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه تبريزي: احوط اين است كه هر مقدار ممكن است به طرف ميقات برود و محرم شود.

آية اللَّه سيستاني: اولي اين است كه تا حد ممكن به طرف ميقات رفته و محرم شود. (مناسك، مسأله 169، فرع دوّم).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: واجب است به خارج حرم رفته و هر مقدار ممكن است به طرف ميقات برود و محرم شود.

(3). آية اللَّه بهجت: عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست و در صورت تجاوز، احرام از ادني الحل براي قاصدعمره مفرده كافي است.

آية اللَّه خامنه اي: واجب است برگردد و از همان ميقاتي كه از آن عبور كرده است محرم شود، چه ميقات ديگري در جلو باشد يا نه.

(4). تفصيل نظر آيات عظام در اين مسأله در ذيل مسأله 236 و 262 و 197 آمده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 149

خروج از مكه و گذر از ميقات و بازگشت به مكه

حكم خروج از مكه معظمه و گذر از ميقات و احرام مجدد، در صفحه 102 به بعد گذشت.

4- محاذات
اشاره

271- اگر قاصد مكه از راهي برود كه به هيچ يك از ميقات ها عبورش نيفتد، بايد از محاذات ميقات، احرام ببندد.

معلوم نبودن محاذات

272- اگر مكان محاذات معلوم نباشد، بايد از اهل اطلاع و مورد وثوق سؤال شود، و قول مجتهدي كه اهل اطلاع به آن مكان ها نيست، اعتبار ندارد.

معلوم نبودن محاذات و احرا م با نذر

273- اگر كسي نتواند محاذات را بفهمد، قبل از رسيدن به محلي كه احتمال مي دهد از محاذات گذشته است، با نذر محرم شود؛ بلكه اگر از محل معيني پيش از رسيدن به محاذات، به نذر محرم شود، احوط است.

274- كساني كه از محاذاتِ غير مسجد شجره عبور مي كنند، احتياط مستحب آن است كه

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: بايد از محاذات اوّلين ميقات نزديك به خود محرم شود. (مناسك، ص 66).

آية اللَّه خويي: كسي كه تقريباً يك ماه يا بيشتر در مدينه منوره اقامت نموده و عازم حج باشد و بخواهد از غير راه متعارف مدينه تا مكه برود، همين كه شش ميل از مدينه دور شود محاذي و برابر مسجد شجره خواهد بود و همان جا ميقاتش خواهد بود و از همان جا احرام مي بندد. و در تجاوز نمودن از محاذات مسجد شجره و احرام بستن از محاذات يكي از مواقيت ديگر، بلكه از خصوص مورد مذكور نيز مشكل است.

(2). آية اللَّه بهجت: اگر علم به محاذات ممكن نباشد، ظاهر، كفايت مظنّه است در صورتي كه موجب اطمينان يا حاصل از سؤال اهل آن محل باشد علي الأحوط. (مناسك شيخ، ص 11).

(3). آية اللَّه سيستاني: اگر دو خطّ متقاطع را فرض كنيم كه زاويه قائمه اي را تشكيل مي دهند و يكي از آن ها از مكه مي گذرد و ديگري از ميقات، نقطه تقاطع، محلّ محاذات با ميقات است و معيار در اين امر صدق عرفي است نه دقت عقلي.

(4). آية اللَّه بهجت: اگر در

طريق او محاذات علميّه با ظنّيه نباشد احوط رفتن به سوي ميقاتي يا محاذات آن است و محتمل است جواز احرام از اوّل احتمال و تجديد آن در مقدار اقرب مواقيت به مكّه. (مناسك شيخ، ص 10 و 11).

(5). آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط.

(6). آية اللَّه خويي: اگر فاصله زياد باشد، ظاهراً نذر لازم است و اگر فاصله كم باشد، بنابر احتياط واجب بايدنذر كند يا اين كه به يكي از مواقيت برود. (مناسك، مسأله 164).

آيةاللَّه صافي، آيةاللَّه گلپايگاني: متعرض مسأله استحباب نذر نشده اند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 150

قبل از رسيدن به محاذات، با نذر محرم شوند و بهتر آن است كه در محاذات، تجديد احرام كنند.

مراد از محاذات

275- مراد از «محاذات» مكاني است كه ميقاتْ در يك خط راست، به طرف راست يا چپ شخص واقع شود؛ به طوري كه اگر از آنجا بگذرد، ميقات متمايل به پشت او شود.

نحوه اثبات محاذات

276- محاذات به وسيله علم يا دو شاهد عادل، ثابت مي شود؛ و اگر ممكن نشود، گمان حاصلِ از گفته كساني كه مطّلع به آن مكان ها هستند، ظاهراً كافي است؛ بلكه اگر گمان، از قول اهل خبره اي كه از روي قواعد علميه محاذات را تعيين مي كنند، حاصل شود، نيز ظاهراً كافي است.

محاذات با دو ميقات

277- اگر عبور كسي به گونه اي است كه با دو ميقات، محاذات پيدا مي كند، احتياط واجب آن است كه از جايي كه ابتدا محاذات حاصل مي شود، احرام ببندد و در محاذات ميقات بعد، نيت احرام را تجديد كند.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: به حاشيه مسأله 272 مراجعه شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص150

(2). آية اللَّه فاضل: اگر اطمينان حاصل شد.

(3). آية اللَّه فاضل: اگر اطمينان حاصل شد.

(4). آية اللَّه تبريزي: محاذات با ميقات، به علم و اطمينان ثابت مي شود و نيز به گفته كساني كه به آن مكان ها رفت و آمد مي كنند، امّا گفته كسي كه از روي قواعد علميه محاذات را تعيين مي كند، اعتباري ندارد.

آية اللَّه سيستاني: معيار در تشخيص محاذات، در حاشيه مسأله 272 گذشت و بايد علم يا اطمينان يا حجّت شرعي بر آن قائم باشد.

(5). آية اللَّه تبريزي: بايد از جايي كه اول محاذات پيدا مي كند، احرام ببندد و تجديد نيت در محاذات ميقات بعد لازم نيست.

نظر آية اللَّه خويي با ملاحظه مسأله 271 منتفي است.

آية اللَّه سيستاني: مخيّر است از محاذي هر كدام احرام ببندد، گرچه احتياط مستحب احرام در محاذي اوّل است.

(6). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: واجب است كه از جائي كه …

(7). آية اللَّه بهجت: اقوي كفايت احرام اوّل است؛ به نحوي كه در مسأله 271 بيان

شد. (مناسك، ص 10).

آية اللَّه فاضل: تجديد احرام لازم نيست و بايد از اول محاذات محرم شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 151

فصل سوم: واجبات احرام

اشاره

278- واجبات احرام سه چيز است:

1- پوشيدن جامه احرام
اشاره

279- هنگام محرم شدن و در حال احرام، پوشيدن دو جامه احرام- كه يكي «لنگ» و ديگري «ردا» است- بر مردان واجب است.

احتياط واجب آن است كه پوشيدن اين دو جامه، قبل از نيت احرام و تلبيه باشد؛ و اگر كسي بعد از لبيك بپوشد، احتياط آن است كه لبيك را دوباره بگويد.

جواز پوشيدن بيشتر از دو جامه

280- حداقل مقدارِ واجبِ لباس احرام، دو جامه است و زيادتر مانع ندارد.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب است كه زن ها نيز دو جامه احرام را هنگام محرم شدن بپوشند. آية اللَّه صافي: و در طواف و سعي.

آية اللَّه گلپايگاني: پوشيدن دو جامه احرام اختصاص به مردان ندارد و احتياط واجب آن است كه زن ها نيز دو جامه را بپوشند، اگرچه كندن لباس دوخته بر آن ها واجب نيست و جايز است بعد از احرام دو جامه احرام را بيرون بياورند و با همان لباس خودشان باشند وبهتر آن است كه درحال سعي وطواف دو جامه احرام را دربرداشته باشند. (مناسك فارسي، ص 28).

(2). آية اللَّه بهجت: محل پوشيدن، از باب مقدّمه، قبل از نيّت وتلبيه است؛ واحتياط در صورت تاخيرپوشيدن، در اعاده نيّت وتلبيه است. (مناسك شيخ، ص 14).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: مي بايست قبل از نيت و تلبيه دو جامه را بپوشند.

(3). آية اللَّه نوري: لباسهاي دوخته را بكند و اين دو جامه را …

(4). آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب است.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب اعاده نيت و تلبيه است. (مناسك، مسأله 189).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 152

عدم جواز اكتفا به يك جامه

281- بنابر احتياط واجب در حال اختيار، به يك جامه بلند- كه مقداري از آن را لنگ و مقداري را ردا قرار دهد- اكتفا نشود بلكه بايد دو جامه جدا باشند.

مقدار پوشش جامه احرام

282- پوشيدن لباس احرام به نحو متعارف كفايت مي كند و لازم نيست لنگ، ناف و زانو را بپوشاند؛ هر چند پوشاندن آنها مستحب است.

عدم اعتبار كيفيت خاص در پوشيدن

283- در پوشيدن دو جامه احرام، ترتيب خاصي معتبر نيست، بلكه به هر ترتيبي باشد، مانع ندارد، فقط بايد- به هر كيفيتي كه مي خواهد- يكي را لنگ و يكي را ردا قرار دهد؛ و احتياط مستحب آن است كه ردا، شانه ها را بپوشاند.

قصد قربت در پوشيدن احرام و كندن دوخته

284- بنابر احتياط واجب، هنگام پوشيدن جامه احرام، نيت و قصد امر الهي و اطاعت او

______________________________

(1). آيةاللَّه خامنه اي: پوشيدن دو جامه احرام واجب تعبدي است.

(2). آية اللَّه بهجت: احرام صحيح است.

آية اللَّه سيستاني: بلكه ظاهر اين است كه كافي نباشد.

(3). آيةاللَّه بهجت: ازار از ناف تا زانو را بايد بپوشاند (مناسك، مسأله 189).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بايد به اندازه اي باشد كه ناف تا زانو را بپوشاند.

آيات عظام سيستاني، صافي، گلپايگاني، مكارم: بنابر احتياطِ واجب، لازم است.

(4). آية اللَّه بهجت: يكي از آن ها بايد بپوشاند ما بين ناف و زانو را و ديگري كه ردا باشد آنقدر باشد كه دو شانه را بپوشاند به نحوي كه ردا و تردّي به آن صادق باشد. (مناسك شيخ، ص 14).

آية اللَّه خامنه اي: اگر به نحو متعارف باشد كفايت مي كند.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احتياط آن است كه پوشيدن به نحو متعارف باشد.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب اين است كه پوشيدن به نحو متعارف باشد.

(5). آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، صافي، گلپايگاني: بايدردا به قدري باشدكه شانه هارا بپوشاند.

آية اللَّه سيستاني: احتياط واجب اين است كه ردا به اندازه اي باشد كه دو شانه و دو بازو و مقدار قابل توجّهي از كمر را بپوشاند. (مناسك، مسأله 189).

(6). آية اللَّه فاضل: بلكه واجب است علاوه بر آن، قسمتي را بپوشاند؛ به گونه اي كه صدق ردا بكند.

(7). آية اللَّه

فاضل: براي مردان كه لباس احرام مي پوشند واجب است آن را با قصد قربت بپوشند و زنان نيزلازم است نيت كنند لباسي را كه پوشيده اند لباس احرام آنهاباشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 153

جلّ جلاله، واجب است؛ و احتياط مستحب آن است كه هنگام كندن جامه دوخته هم، قصد اطاعت كند.

شرط لباس احرام از حيث صحت نماز در آن

285- در جامه احرام، صحت نماز شرط است؛ پس احرام در جامه حرير و غير مأكول و جامه متنجّس به نجاستِ غير معفوِّ در نماز، كفايت نمي كند.

لباس بدن نما

286- لنگ بايد نازك و بدن نما نباشد؛ و همچنين است بنابر احتياط مستحب ردا.

لباس احرام زن

287- لباس احرام زن، بنابر احتياط واجب، از حرير خالص نباشد؛ بلكه احتياط آن است كه تا آخرِ احرام، حرير نپوشد.

288- زن مي تواند در لباس خودش- به هر نحو كه باشد دوخته يا ندوخته - محرم شود؛ ولي حرير محض نباشد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت و آية اللَّه سيستاني: در پوشيدن لباس احرام قصد قربت لازم است.

(2). آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط. در مجموع موانع نماز خواندن در لباس. (مناسك شيخ، ص 14).

(3). آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب در غير درندگان.

(4). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، فاضل، مكارم، نوري: احتياط واجب است.

آية اللَّه سيستاني: احتياط اين است كه هيچ قسمتي از إزار بدن نما نباشد، ولي اين شرط در ردا معتبر نيست. (مناسك، مسأله 193).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: معظم له در مناسك فارسي احتياط وجوبي و در مناسك عربي فتوا مي دهند به اينكه بدن نما نباشد.

(5). آية اللَّه خامنه اي: بدن نما بودن ردا مانع ندارد، مشروط بر اين كه ردا بر آن صدق كند.

(6). آية اللَّه بهجت: اما زنان بنابر اقوي جايز است در جامه حرير احرام ببندند، گرچه احتياط در ترك آن است. و همچنين است جواز پوشيدن آن در جميع احوال احرام. (مناسك شيخ، ص 15).

آيات عظام تبريزي، خامنه اي، خويي، صافي، گلپايگاني: بايد از حرير خالص نباشد.

(7). نظر آيات عظام صافي، فاضل، گلپايگاني: در واجبات احرام (پوشيدن لباس) گذشت.

(8). آيةاللَّه مكارم: و به هر رنگ باشد.

(9). آية اللَّه بهجت: در مسأله قبلي جواز آن گذشت.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: زنان مي توانند در لباس هاي عادي خود، در صورتي كه داراي شرايط ذكر شده

در لباس احرام باشد، احرام ببندند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 154

طهارت لباس احرام

289- آيا طهارت لباس احرام يا ساير شرايط لباس نمازگزار، شرط صحتِ احرام نيز هست، و آيا با ترك عمدي آن، احرام صحيح است؟

اگر جامه احرام يا بدن نجس شود

290- اگر جامه احرام در هنگام اعمال يا غير آن، نجس شود، بنابر احتياط واجب بايد تطهير يا تبديل شود؛ و احوط در صورت نجاست بدن در حال احرام، مبادرت به تطهير است.

292- اگر جامه احرام يا بدن تطهير نشود، كفّاره ندارد.

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، فاضل، تبريزي: شرط صحّت نيست؛ آية اللَّه سيستاني: ولي واجب مستقل است كه لباس احرام را بپوشد و شرط آن، طهارت است ولي اگر لباس احرام نپوشد يا لباسش نجس باشد احرام صحيح است.

آيات عظام: صافي، مكارم و نوري: لباس احرام بايد مثل لباس نمازگزار پاك باشد و ساير شرايط لباس نمازگزار را نيز بايد داشته باشد.

آيةالله خامنه اي: جامه احرام بايد شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد. بنابراين احرام بستن در جامه حرير يا جامه اي كه از اجزاي حيوان حرام گوشت يا مردار تهيه شده باشد و يا جامه اي كه به نجاستي نجس شده باشد كه در نماز از آن عفو نشده است كفايت نمي كند.

(2). آيةاللَّه فاضل: يا لباسي كه زنِ محرم پوشيده.

(3). آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب بايد مبادرت كند به تبديل يا تطهير.

آية اللَّه صافي: احتياط مستحبّ آن است كه آن را عوض كند و يا تطهير نمايد، بلكه احوط و اولي آن است كه اگر محرم بدنش نيز نجس شود نجاست را از آن زايل كند. (مناسك فارسي ص 44، مسأله 35).

آية اللَّه گلپايگاني: از مناسك فارسي ص 27، مسأله 35- مطابق متن، احتياط وجوبي استفاده مي شود ولكن در مناسك عربي ص

77- احتياط استحبابي فرموده اند.

آية اللَّه مكارم: اين حكم واجب است.

(4). آية اللَّه بهجت: و چنانچه بدن نجس شود تطهير آن از جهت محرم بودن واجب نيست بنابر اظهر (مناسك، مسأله 197).

آية اللَّه سيستاني: وجوب مبادرت به تطهير بدن ثابت نيست.

آية اللَّه فاضل: احتياط استحبابي است.

(5). آية اللَّه فاضل: و احرام او هم باطل نمي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 155

جامه غير منسوج

293- جامه احرام، لازم نيست منسوج و بافتني باشد، و اگر مثل «نمد» هم باشد و به آن جامه گفته شود، مانع ندارد.

294- جامه احرام بنابر احتياط نبايد از پوست باشد ولي اگر به آن جامه گفته شود، ظاهراً مانع ندارد.

اضطرار به پوشيدن لباس دوخته

295- اگر محرم- به خاطر سرما يا غير آن - ناچار به پوشيدن قبا يا پيراهن شود، مي تواند بپوشد، ولي بايد قبا را پايين و بالا كند و به دوش بيندازد و از آستين آن، دستش را بيرون نياورد؛ و احوط پشت و رو نمودن آن است؛ و همچنين پيراهن را نيز بايد به دوش بيندازد و نپوشد؛ ولي اگر

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احوط در دو جامه احرام اين است كه بافتني باشد و از قبيل چرم وپوست و نمد نباشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: به احتياط واجب جامه احرام بافته باشد و از پوست و يا مثل نمد ماليده نباشد. (مناسك فارسي، ص 28، مسأله 37).

آية اللَّه مكارم: احتياط در آن ترك نشود.

(2). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط، بافتني باشد و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط ترك نشود.

(3). آية اللَّه بهجت: اقوي جواز احرام است در لباس هايي كه مي تواند در نماز بپوشد، هرچند پوست يا غير بافتني باشد. (مناسك، مسأله 194).

آية اللَّه خامنه اي: لازم نيست لباس احرام، منسوج و بافتني و از جنس پنبه يا پشم و مانند آن باشد، بلكه اگر از پوست يا نايلون و پلاستيك باشد و عنوان لباس بر آن صدق كند و پوشيدن آن متعارف باشد نيز كافي است. و همچنين اگر مثل نمد ماليده شده باشد

و به آن جامه گفته شود و پوشيدن آن متعارف باشد، مانعي ندراد.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب در دو جامه احرام اين است كه بافتني باشد و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد. (مناسك، مسأله 194).

(4). آية اللَّه فاضل: مثل نيافتن ردا و ازار.

(5). آية اللَّه گلپايگاني: ولي بايد براي آن كفّاره بدهد و نظر ايشان نسبت به بقيه مسأله به دست نيامد.

(6). آيةاللَّه سيستاني: واجب اين است كه پشت و رو كند و دست از آستين آن بيرون نياورد و يا اين كه آن راپايين و بالا كند و بپوشد.

آية اللَّه فاضل: احتياط استحبابي است؛ و واجب است پيراهن را نيز بالا و پايين كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 156

اضطرار، به غير از پوشيدن دوختني، رفع نمي شود، مي تواند بپوشد، هر چند بايد كفّاره بدهد. 296- اگر كسي به خاطر عذر، نتواند لباس دوخته خود را بكند و لباس احرام بپوشد، بايد در ميقات، نيت كند و لبّيك بگويد و كافي است؛ و هر وقت عذرش برطرف شد، جامه دوخته را بكند، و لباس احرام بپوشد؛ و لازم نيست به ميقات برگردد؛ ولي براي پوشيدن لباس دوخته، بايد يك گوسفند قرباني كند.

جواز بيرون آوردن لباس احرام در حال احرام

297- لازم نيست جامه احرام هميشه در تن باشد، بلكه تعويض و بيرون آوردن هر دو جامه، براي شستن و حمام رفتن و هر حاجتي، جايز است.

احرام در لباس غير احرام

298- اگر كسي لباس احرام را عمداً نپوشد، يا در حال احرام، لباس دوخته بپوشد، اگر از روي عذر نباشد، معصيت كرده، ولي به صحت احرام او ضرر نمي رساند.

گره زدن لباس احرام

299- گره زدن لباس احرام، اشكال ندارد ولي بنابر احتياط واجب، لنگ را به گردن گره نزند؛

______________________________

(1). آيات عظام تبريزي، خامنه اي، سيستاني: و بنابر احتياط كفاره هم بدهد

آية الله صافي: ولي بايد براي آن كفاره بدهد

آية الله مكارم: يعني به طور معمولي بپوشد

آية الله خامنه اي: اگر بر اثر سرما و مانند آن، ناگزير به پوشيدن جامه دوخته باشد، مي تواند از لباس هاي معمولي مانند پيراهن استفاده كند، اما نبايد آن را بپوشد، بلكه آن را به صورت برعكس بالا به پايين يا پشت و رو به روي خود بيندازد.

(2). نظر آيات عظام در ذيل مسأله 500 آمده است.

(3). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: و غير حاجت.

(4). آيات عظام: خامنه اي، صافي، گلپايگاني و مكارم: صحت احرامش خالي از اشكال نيست پس احتياط واجب آن است كه پس از بيرون آوردن آن، بار ديگر نيت كند و لبيك بگويد.

(5). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني: احوط اين است كه آزار (لنگ) خويش را به گردن خود بلكه مطلقا گره نزند، ولو بعض آن را به بعض ديگر. و با چيزي مانند سنجاق نيز آن را به هم وصل نكند. و احوط اين است كه ردا نيز گره زده نشود، ولي فرو كردن سوزن يا سنجاق در آن عيبي ندارد

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: سنجاق زدن و گره زدن حوله احرام و سنگ گذاشتن بين دو طرف حوله، به نحوي كه حوله به صورت يقه

پيراهن در آيد جايز نيست، و نيز نبايد پارچه احرام را چاك داده و مانند پيراهن بپوشد، بلي قرار دادن سنگ كوچك، در جامه احرام براي آن كه آن را سنگين كرده، و ردا را حفظ نمايد مانعي ندارد.

(6). آية اللَّه خامنه اي: بستن لنگ به گردن جايز نيست ولي گره زدن لباس احرام يا گذاشتن سنگ يا چيز ديگر در ميان آن و بستن با نخ (چنانچه براي بستن جلوي رداء معمول است) اشكال ندارد و همچنين بستن با سنجاق.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 157

و اگر از روي جهل يا نسيان گره زد، احتياط آن است كه فوراً باز كند، و احرامش صحيح و كفّاره ندارد.

وصل كردن جامه احرام با سنجاق و مانند آن

300- گذاردن سنگ و مانند آن، در جامه احرام و بستن با نخ و مانند آن، جايز است؛ و همچنين وصل كردن قسمتي از لباس احرام به قسمتي ديگر، با سنجاق و مانند آن، جايز است اگرچه احتياط در ترك است.

نحوه بيرون آوردن لباس دوخته در حال احرام

302- اگر كسي بعد از احرام پيراهن بپوشد، بايد پيراهن را شكاف دهد و از پايين بيرون آورد؛ ولي اگر در پيراهن محرم شود، شكاف دادن و از پايين بيرون آوردن لازم نيست، و فقط كندن آن و پوشيدن لباس احرام لازم است و در هر دو صورت، احرام صحيح است.

استحباب طواف با لباس اول

303- افضل آن است كه محرم در صورت تعويض جامه احرام، براي طواف، همان جامه اي را كه در آن محرم شده است، بپوشد، بلكه موافق احتياط استحبابي است.

استفاده از پارچه ندوخته در زير لنگ

304- استفاده از پارچه ندوخته در زير لنگ- به هر نحوي كه باشد- اشكال ندارد.

______________________________

(1). به مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه وحيد: بنا بر احتياط واجب اگر اقوي نباشد ازار را به گردن گره نزند، ولي سوراخ كردن آن به وسيله سوزن و مانند آن مانعي ندارد. (مناسك فارسي معظم له صفحه 123)

(2). در فرض عمد، نظر آية اللَّه گلپايگاني در مسأله 298 آمده است.

آيةاللَّه بهجت: در هر دو صورتِ نزع مخيط، بايد بدون پوشاندن سر باشد. (مستفاد از صفحه 20 مناسك شيخ).

آية اللَّه خامنه اي: در صورت علم و عمد نظر ايشان در ذيل مسأله 298 بيان شده است.

(3). آيةاللَّه خويي: نظر معظّم له در اين مسأله به دست نيامد.

(4). آية اللَّه مكارم: ولي بهتر اجتناب از اين گونه كارهاست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 158

خمس لباس احرام

برخي از احكام خمس لباس احرام در بخش خمس پايان كتاب ذكر شده است.

2- نيت احرام
اشاره

يكي ديگر از واجبات احرام، نيت است.

قصد ترك محرّمات

305- براي محرم شدن، قصد ترك محرّمات احرام، لازم نيست؛ و اگر كسي بدون چنين

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي: در نيّت چند چيز معتبر است: 1- قصد قربت (نزديكي به خدا) مانند عبادات ديگر غير از احرام.

آية اللَّه بهجت: قصد قربت يعني به جهت اطاعت و امتثال فرموده خداوند عالم. (مناسك شيخ، ص 12).

2- همزمان بودن با شروع در احرام.

3- تعيين احرام كه براي عمره است يا براي حج و تعيين حج كه تمتع است يا قران يا افراد، و تعيين اين كه براي خود است يا براي ديگري و تعيين اين كه حجش حَجّةالاسلام است كه براي اولين بار به استطاعت بر او واجب شده يا حج نذري است كه به سبب نذر بر او واجب شده يا حجي است كه به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده يا حج مستحبي است. خلاصه هريك از اينها كه باشد بايد در نيت مشخص شود. پس اگر بدون تعيين نيت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: حَجّةالاسلام عنوان قصدي نيست و اگر مكلّف مستطيع براي خود حج به جا آورد حَجّةالاسلام است مگر با علم و عمد قصد حجّ استحبابي نمايد.

آية اللَّه سيستاني: در نيت معتبر است قصد قربت و وقوع آن در ميقات و مانند آن و مشخص نمودن عبادتي كه قصد احرام براي آن دارد، كه آيا حج است و يا عمره و تعيين حج كه تمتّع است يا قِران يا افراد و در صورت نيابت بايد آن را قصد كند و اگر براي خودش باشد كافي است

كه قصد انجام آن از غير ننمايد و در عمل نذري كافي است كه آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد و لزومي ندارد قصد كند حجي را كه انجام مي دهد- مثلًا- حج نذري است، همچنان كه براي اين كه حجي كه انجام مي دهد حَجّةالاسلام باشد، كفايت مي كند كه حَجّةالاسلام كه بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد و نياز به قصد زايدي نيست. (مناسك، مسأله 176).

(2). آيات عظام بهجت، صافي، گلپايگاني: لازم است قصد كند ترك كارهايي را كه بر محرم حرام است.

آية اللَّه مكارم: نيت احرام اين است كه قصد كند تروك احرام را بر خود حرام كند و قصد اجمالي، كافي است.

آية اللَّه وحيد: قصد ترك محرمات احرام لازم نيست مگر محرماتي كه قصد انجام آن يا ترديد در آن، احرام را باطل مي كند. (مناسك فارسي معظم له صفحه 97)

(3). آية اللَّه خامنه اي: لكن بايد قصد انجام چيزي كه احرام را باطل مي كند نداشته باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 159

قصدي، به قصد عمره تمتع يا حج تمتع، تلبيه بگويد، محرم مي شود؛ و حتي كسي كه مي داند بعضي از محرّمات- مثل زير سايه رفتن- را انجام مي دهد، احرام او صحيح است؛ هر چند احتياط آن است كه ترك محرّمات را نيز قصد كند؛ البته عدم لزوم قصد ترك محرّمات، در غيرِ محرّماتي است كه عمره يا حج را باطل مي كند؛ اما آنچه عمره يا حج را باطل مي كند- مثل نزديكي با زن در بعضي از صور- با قصد ارتكاب آن، احرام باطل، بلكه غير ممكن است.

نيّت حج تمتّع به جاي عمره تمتع

306- اگر كسي به جاي نيتِ عمره تمتع، حج تمتع را قصد كند، اگر در نظر

داشته كه همان عملي را كه همه بجا مي آورند، به جا آورد و گمان كرده بخش اول اعمال، حج تمتع نام دارد، ظاهراً عمل او به عنوان عمره تمتع، صحيح است ولي بهتر آن است كه نيت را تجديد كند.

307- اگر كسي به گمانِ تقدم حج تمتع بر عمره تمتع، نيت حج تمتع كند با قصد اين كه پس از احرام، به عرفات و مشعر برود و حج به جا آورده و عمره را پس از آن به جا آورد، احرام او باطل است و بايد در ميقات، تجديد احرام كند؛ و اگر از ميقات گذشته است، بايد در صورت امكان، به ميقات برگردد و محرم شود، و گرنه از همان جا محرم شود؛ و اگر بعد از ورود به حرم ملتفت شد، بايد در صورت امكان، از حرم خارج شده و محرم شود، و گرنه در همان جا محرم شود.

نيت حجّةالاسلام در حج مستحبي

308- جهت انجام حج مستحبي، نيّت حَجّةالاسلام اشكال دارد، مگر در فرض اشتباه لفظي

______________________________

(1). آية اللَّه مكارم: احرام او خالي از اشكال نيست مگر در حال ضرورت.

(2). در مسأله قبل گذشت كه آيات عظام بهجت، صافي، گلپايگاني، مكارم: قصد ترك جميع محرّمات رالازم مي دانند.

(3). آية اللَّه تبريزي: در صحّت احرام، عزم بر ترك محرّمات، از اوّل تا آخر احرام معتبر نيست.

آية اللَّه خويي: بنابر قول مشهور (نسبت به جماع قبل از سعي در عمره مفرده، فتواست).

آية اللَّه سيستاني: فقط در حين احرام عمره مفرده، اگر مكلف قصد داشته باشد كه قبل از فارغ شدن از سعي با همسر خود نزديكي كند يا ترديد دارد كه اين كار را بكند يا نه، ظاهر اين است كه احرامش باطل است و

بنابر احتياط حكم استمنا هم همين است. (مناسك، مسأله 178).

(4). آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(5). احكام اين صور در ذيل مسأله 262 گذشت.

(6). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: مانعي ندارد. (مستفاد از تعليقه عروه، ج 2، ص 240).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 160

و تطبيق لفظ «حَجّةالاسلام» بر عمره اي كه به عنوان وظيفه، مقصود بوده است.

نيّت عمره مفرده و قصد تبديل به تمتّع

309- كسي كه وظيفه اش حج تمتع است، بايد در حال احرام بستن- اگرچه به نيت ارتكازي اجمالي- نيت عمره تمتع و بعد از آن نيت حج تمتع داشته باشد؛ پس اگر نيت عمره مفرده داشته باشد و بعد بخواهد آن را عمره تمتع قرار دهد، حج او اشكال پيدا مي كند.

احرام به نيت عمره مفرده به جاي تمتع

310- كسي كه وظيفه او عمره تمتع است و ندانسته به نيت عمره مفرده محرم شده است، اگر قصد عمره مفرده كرده، بايد عمره مفرده انجام دهد و بعد از آن عمره تمتع را به جا آورد و چنانچه

______________________________

(1). آية اللَّه مكارم: معمولًا از همين قسم است.

(2)- آية اللَّه بهجت: جواز عدول از عمره مفرده در ماههاي حج، به عمره تمتّع، محل تأمّل و احتياط است، و اگر در اشهر حج به عمره مفرده محرم شد و داخل مكّه شد و وقت ضيق باشد از حج تمتّع، مي تواند با قصد، عدول به عمره تمتع نمايد در صورتي كه به سببي واجب نشده باشد بقا بر عمره مفرده بر او، با احتياط در اراقه دم (كتاب حج افراد، ص 4 و مناسك شيخ، ص 90).

آية اللَّه تبريزي: اگر در ماه هاي حج عمره مفرده انجام دهد مي تواند آن را بجاي عمره تمتع حساب كند.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه فاضل: اگر در ماههاي حج، عمره مفرده انجام دهد و تا وقت حج اتفاقاً در مكه بماند، مي تواند آن را عمره تمتع قرار داده و حج تمتع بجا آورد، و در اين حكم بين حج واجب و مستحب فرقي نيست. (مناسك، مسأله 142).

آية اللَّه سيستاني: اگر در ماههاي حج عمره مفرده انجام دهد و تا روز هشتم ذي حجه در مكه بماند و قصد

حج كند عمره اش تمتع به حساب مي آيد و بايد حج تمتّع انجام دهد و فرقي بين حج واجب و مستحب نيست. (مسأله 142)

آية اللَّه مكارم: ولي از عمره مفرده (اگر در ماههاي حج واقع شده باشد) به عمره تمتّع جايز است ولي اين در مورد حج مستحبيّ است.

(3). آية اللَّه تبريزي: چنانكه بعد از انجام عمره مفرده تا وقت حج در مكّه باقي ماند، مي تواند عمره مفرده اي را كه انجام داده عمره تمتّع قرار دهد و براي حجّ محرم شود.

آية اللَّه خويي: اگر كسي در ماههاي حج عمره مفرده انجام دهد و اتّفاقاً در مكه تا موسم حج بماند مي تواند آن را عمره تمتع قرار دهد. (مناسك، مسأله 142).

آية اللَّه سيستاني: ولي اگر در مكه تا روز هشتم ذي حجه بماند و قصد حج كند عمره مفرده او عمره تمتّع به حساب مي آيد.

آيةاللَّه صافي، آيةاللَّه گلپايگاني: عمره مفرده او باطل است، بلي چنانچه اشتباه در تطبيق بوده، تمتع واقع مي شود و صحيح است.

آيةاللَّه فاضل: عمره مفرده او مبدّل به عمره تمتّع شده و كافي است.

آية اللَّه مكارم: مي تواند عمره مفرده انجام دهد و مي تواند عدول به تمتع كند، اگر در ماههاي حج باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 161

اشتباه در تطبيق بوده تمتع و صحيح است.

احرام براي عمره تمتّع با احتمال خروج از مكه

311- شخصي به علّت مأموريت شغلي ممكن است از مكّه خارج شود؛ مثلًا به مدينه برگردد، ولي يقين به اين امر ندارد، آيا وقت احرام در ميقات، مي تواند به نيت عمره تمتّع محرم شود؟

عدم صحت تجديد احرام

312- بعد از تحقق احرام، تجديد آن و نيز عدول، موضوع ندارد؛ و كسي نمي تواند بعد از تحقق احرام، براي نوع ديگرِ عمره نيت كند؛ مثلًا بعد از احرام براي عمره مفرده، بخواهد مجدّداً براي عمره تمتّع نيّت كرده و تلبيه بگويد كه در اين صورت، احرام دوم باطل است.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: مانعي ندارد.

آية اللَّه تبريزي: مي تواند به نيت عمره تمتع محرم شود و اگر از مكه بخواهد خارج شود احكام خروج از مكه را بايد رعايت نمايد، واللَّه العالم.

آيةاللَّه خامنه اي: مي تواند نيت عمره تمتع كند.

آيةاللَّه سيستاني: مي تواند بلكه اگر قصد خروج ندارد بايد نيّت تمتّع كند و خارج شدن براي كاري، هر چند غير ضروري، اشكال ندارد در صورتي كه مطمئن باشد حج را درك مي كند.

آية اللَّه صافي: بلي مي تواند، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: بلي مي تواند و خروج از مكه در صورتي كه اطمينان به رسيدن براي اعمال حج را دارد في نفسه مانعي ندارد ولي بايد احكام خروج از مكه در مورد بطلان عمره سابق را رعايت كند.

آيةاللَّه مكارم: مي توانند براي عمره تمتع احرام ببندند حتي در صورتي كه يقين داشته باشند كه به خاطر الزامهاي شغلي، بعد از پايان عمره تمتع از مكه خارج مي شوند، مشروط بر اين كه براي انجام حج به موقع برگردند.

(2)- آية اللَّه فاضل: با فرض اين كه هر دو عمره در ماه حج و از شخص واحد باشد فقط تمتع واقع مي شود.

آية اللَّه مكارم:

ولي مي تواند نيّت عمره خود را به عمره تمتّع برگرداند به شرط اين كه عمره مفرده به نذر و مانند آن بر او واجب نشده باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 162

قصد احرام و قصد ابطال حج

313- هنگام احرام، قصد احرام لازم نيست؛ و احرام امر قصدي نيست، بلكه اگر كسي به قصد حج يا عمره، تلبيه بگويد، محرم مي شود هرچند قصد احرام نكند.

314- قصد ابطال عمره يا حج و يا بعض اجزاي آن، مبطل نيست.

وجوب اخلاص در عمره و حج

315- عمره و حج از عبادات است و بايد با نيت خالص براي اطاعت خداوند متعال انجام شوند.

حكم ابطال عمره و حج به وسيله ريا

316- اگر كسي عمره را به ريا يا غير آن، باطل كند، احتياط واجب آن است كه حج افراد به جا آورد و پس از آن، عمره مفرده به جا آورد و در سال ديگر، حج را اعاده كند؛ و همچنين اگر حج را به نيت خالص به جا نياورد و به ريا و غير آن باطل كند، بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند.

317- اگر كسي بعضي از اركان عمره يا حج را به ريا و غير آن، باطل كند و نتواند آن را جبران

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، گلپايگاني، مكارم: لازم است و تفصيل اين مسأله در ذيل بحث نيت در واجبات احرام گذشت.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: همين كه به قصد عمره و يا حج تمتع تلبيه واجب را گفت، محرم مي شود و قصد احرام، همين است.

(2). آية اللَّه نوري: قصد احرام به اين است كه قصد احرام حج يا عمره كند و لازم است كه احرام را به اين قصد انجام دهد.

(3). آية اللَّه نوري: و همچنين احرام.

(4). آية اللَّه سيستاني: بلكه براي تذلل در پيشگاه خداوند.

(5). آية اللَّه نوري: و بايد نيّت آن را داشته باشد كه بعد از عمره تمتّع حج تمتّع را انجام بدهد.

(6). آية اللَّه فاضل: و جبران آن ممكن نشود و وقت نباشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: به وظيفه اي كه بعداً براي باطل كننده عمره يا حج خواهد آمد عمل نمايد.

(7). آية اللَّه بهجت: اگر وقت تنگ باشد و نتواند پيش از حج اعاده و يا جبران كند، حج

او افراد مي شود و عمره مفرده پس از حج به جا مي آورد و احوط اعاده حج است در سال آينده. (مناسك شيخ، ص 16 و 56).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: اگر عمره را باطل كند، در صورت امكان واجب است اعاده آن و اگر ممكن نبود حجش باطل مي شود و بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 163

كند، در عمره، حكم بطلان عمره را دارد و در حج، حكم بطلان حج را، ولي اگر محل جبران باقي باشد و جبران كرد، عملش صحيح است، گرچه معصيت كار است.

شك در نيّت احرام بعد از گفتن تلبيه

318- اگر بعد از تلبيه در ميقات، شك كند كه نيت عمره تمتع كرده يا حج، بنا بر عمره تمتع بگذارد و عمره او صحيح است؛ و همچنين اگر بعد از تلبيه در روز هشتم، فراموش كند كه براي حج تلبيه گفته يا عمره، بنا بگذارد كه براي حج گفته و حج او صحيح است و احتياط مستحب در تجديد تلبيه است.

3- تلبيه
اشاره

319- سومين واجب احرام، تلبيه است؛ و صورت آن- بنابر اصحّ- اين عبارت است:

«لَبَّيْكَ، اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ».

و اگر به عبارت ذكر شده اكتفا كند، محرم مي شود، و احتياط مستحب آن است كه پس از چهار لبيك ذكر شده، اين عبارت را بگويد:

«انَ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ، لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْك».

______________________________

(1). آيةاللَّه تبريزي، آيةاللَّه خويي: در هر دو صورت اگر داخل در عمل مترتب مثل طواف عمره تمتع ياوقوف به عرفات شده، حكم به صحت مي شود و در غير اين صورت بايد اعاده نمايد.

(2). آية اللَّه بهجت: احتياط واجب اين است.

آية اللَّه سيستاني: لبيك پنجم جايز است ولي جزو اين احتياط استحبابي نيست.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: صورت تلبيه واجب، كه به وسيله آن احرام واقع مي شود اين است: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيكَ لَبَّيكَ لا شَريكَ لَكَ لَبَّيكَ» و احتياط در اين است اين جمله اضافه شود: «انَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلكَ لا شَريكَ لَك». آية اللَّه صافي: و بهتر اضافه يك لبيك ديگر بعد از لا شريك لك است. (مناسك فارسي ص 38 عربي ص 52)

آية اللَّه مكارم: احتياط واجب است كه بگويد: … امّا لبّيك پنجم را نگويد ولي اگر به قصد رجا بگويد، ضرري

به احرام او نمي زند.

(3). آية اللَّه بهجت: وجوب كسر همزه انّ متّجه است. (مناسك، ص 74).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 164

و اگر بخواهد احتياط بيشتر بكند، پس از گفتن آنچه ذكر شد، بگويد:

«لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ انَّ الْحَمْدَ و النِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ لا شَرِيْكَ لَكَ لَبَّيْكَ».

و مستحب است بعد از آن بگويد:

«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعياً إلي دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ الْتَلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا الجَلالِ وَ الْاكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغنِيْ و يُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمَيلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ».

و اين جملات را نيز بگويد خوب است:

«لَبَّيْكَ، أتَقَرَّبُ إلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّةٍ و عُمْرَةٍ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ وَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَةٍ إليَ الْحَجِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَيْكَ».

ترجمه تلبيه

320- ترجمه تلبيه- لبَّيك، اللَّهُمَّ لَبَّيك، لَبَّيك لا شَريكَ لَكَ لَبّيك- چنين است: «اجابت مي كنم دعوت تو را، خدايا! اجابت مي كنم دعوت تو را، اجابت مي كنم دعوت تو را، شريكي نيست مر تو را، اجابت مي كنم دعوت تو را».

در مواردي كه بايد ترجمه گفته شود، اگر كلمه «دعوت» را هم نگويد، كفايت مي كند

وجوب صحيح گفتن تلبيه

321- صحيح گفتن به مقدار واجب از تلبيه- مانند صحيح گفتن تكبيرة الاحرام در نماز- واجب است.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب آن است كه به جاي صورت اوّل بگويد.

(2). آية اللَّه نوري: با كمال ميل و شوق اجابت مي كنم دعوت تو را، خدايا! با كمال ميل و شوق اجابت مي كنم، اجابت مي كنم دعوت تو را با كمال ميل و شوق، شريكي نيست مرتو را، با كمال ميل و شوق اجابت مي كنم، اجابت مي كنم تو را.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 165

حكم عاجز

322- اگر كسي تلبيه را به مقدار واجب نداند، بايد آن را ياد بگيرد، يا كسي به او تلقين كند؛ يعني كلمه كلمه بگويد و شخصي كه مي خواهد احرام ببندد، دنبال او به طور صحيح بگويد.

323- اگر نتواند تلبيه را ياد بگيرد، يا وقت ياد گرفتن نباشد، و با تلقين هم نتواند بگويد، احتياط آن است كه هر طور كه مي تواند بگويد، و ترجمه اش را هم بگويد؛ و بهتر آن است كه علاوه بر آن نايب هم بگيرد.

نگفتن تلبيه با فراموشي يا جهل

324- اگر كسي تلبيه را به خاطر فراموشي يا ندانستن حكم نگويد، واجب است در صورت امكان، به ميقات بازگردد و لبيك بگويد؛ و اگر نتواند برگردد و داخل حرم نشده، همان جا بگويد؛ و اگر داخل حرم شده، واجب است برگردد به خارج حرم و لبيك بگويد؛ و اگر ممكن نيست، همان جا لبيك بگويد؛ و اگر بعد از گذشتنِ وقتِ جبران، يادش آمد، صحت عمل بعيد نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: و ظاهراً همين مقدار كافي است و احتياط مستحب آن است كه ترجمه را بگويد و نايب نيز بگيرد.

(2). آيات عظام تبريزي، مكارم: احوط اين است كه نايب هم بگيرد.

آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خويي: به ذيل مسأله 236 مناسك محشاي حج مراجعه شود.

آية اللَّه خامنه اي: اگر نتواند ياد بگيرد هرچند بر اثر تنگي وقت باشد و نتواند آن را با تلقين نيز صحيح ادا كند، به هر نحو كه مي تواند بگويد. و در اين صورت احتياط آن است كه علاوه بر گفتن خودش نايب هم بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: كافي است به نحوي كه مي تواند بگويد، اگر عرفاً صدق تلبيه كند و اگر صدق نكند به احتياط واجب،

هم مرادف عربي و هم ترجمه آن را بگويد و نيز نايب بگيرد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر تلقين ممكن نشد به هر طوري كه مي تواند بخواند و ترجمه اش را به فارسي يا زبان ديگر بگويد و نايب هم بگيرد رجاءً، كه از طرف او به طور صحيح بخواند. (مناسك فارسي، ص 29).

آية اللَّه نوري: نايب گرفتن لازم نيست.

(3). آيات عظام اراكي، خامنه اي، فاضل: احرام ببندد و لبّيك بگويد.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب به مقداري كه ممكن است به طرف ميقات برگردد و محرم شود.

(4). تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 262 گذشت.

(5). آية اللَّه بهجت: محل تأمّل است. (مناسك شيخ، ص 12).

چون نظر آيات عظام اين است كه كسي كه تلبيه را ترك نمايد محرم نمي شود لذا تفصيل اين مسأله را بايد در ذيل مسأله 236 و 262 (در مناسك محشاي حج) جستجو كرد.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: صحت عمل خالي از اشكال نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر در عمره باشد صحت عمل مورد اشكال است.

آية اللَّه فاضل: اگر بعد از اعمال حج يادش آمد حج او صحيح است. ولي اگر بعد از عمره تمتّع يا عمره مفرده يادش آمد عمره باطل است، و در عمره تمتّع اگر فرصت دارد و امكان جبران دارد بايد به ميقات ولو به ادني الحل برگردد و جبران كند و اگر امكان جبران نبود حج افراد انجام دهد، و در اين صورت كفايت از حَجّةالاسلام مي كند.

آية اللَّه مكارم: اگر بعد از اتمام حج يا عمره يادش بيايد، عمل او صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 166

وظيفه لال در تلبيه

325- اخرس (لال)، بايد با انگشت به تلبيه اشاره

كند و زبانش را هم حركت دهد، و نايب گرفتن كافي نيست.

كسي كه لكنت زبان دارد

326- كسي كه لكنت زبان دارد، اگر نمي تواند تلبيه را صحيح بگويد، ولو با تلقين، احوط آن است كه به هر نحو مي تواند بگويد و ترجمه اش را نيز بگويد.

______________________________

(1). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر چه به گفتن ترجمه آن باشد و نايب هم بگيرد رجاءً كه از طرف اوبه طور صحيح بگويد.

(2). آية اللَّه بهجت: شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نيت قلبي به تلبيه اشاره نموده و زبان خود را حركت دهد و اگر ممكن نباشد كه اين كار را خودش انجام دهد نايب بگيرد كه به جاي او تلبيه بگويد. (مناسك، مسأله 180).

آيات عظام تبريزي، خويي، فاضل، مكارم: بهتر است نايب هم بگيرد.

آيةاللَّه خامنه اي: احوط آن است كه نايب هم بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: اگر در اثر عارضه اي لال شده است و الفاظ تلبيه را مي داند، به مقداري كه مي تواند تلفظ كند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حركت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نمايد و با انگشت به آن اشاره كند و اگر لال و كر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند كساني كه تلفظ مي كنند حركت دهد و با انگشت اشاره كند.

(3). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: ترجمه اش را بگويد و نايب هم بگيرد رجاءً كه از طرف او به طورصحيح تلبيه را بگويد.

(4). آية اللَّه تبريزي و آية اللَّه فاضل: و بهتر آن است كه علاوه بر آن نايب هم بگيرد.

آية اللَّه بهجت: به ذيل مساله 323 مراجعه شود.

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه مكارم: احوط

اين است كه در اين صورت نايب هم بگيرد.

آيةاللَّه خويي: مي تواند به ملحون اكتفا كند، گرچه احوط جمع بين ترجمه و استنابه نيز هست. و نيز اخرس (گنگ ولال) كافي است با اشاره تلبيه بگويد، گرچه احوط استنابه نيز هست. (تعليقه عروه، ج 2، ص 361 و مناسك، مسأله 179 و 180).

آية اللَّه سيستاني: به ذيل 323 مراجعه شود.

آية اللَّه گلپايگاني: و نايب هم بگيرد رجاءً.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 167

غلط گفتن تلبيه

327- اگر كسي تلبيه را غلط بگويد و اعمال حج را انجام دهد، چنانچه از روي عمد بوده، حج او صحيح نيست؛ و اگر عمدي نبوده و از روي فراموشي يا ندانستن مسأله بوده، صحت عمل بعيد نيست.

علم به غلط بودن تلبيه هنگام اعمال حج

328- اگر كسي تلبيه را غلط بگويد و بعد از وقوفين و قبل از اتمام اعمال حج، بفهمد كه صحيحاً محرم نشده است، با فرض اين كه بعد از وقت جبران متوجه شده، صحت عمل بعيد نيست، ولي احتياط واجب، عدم اكتفا به اين حج است.

______________________________

(1). آيةاللَّه فاضل: با توجه به اين كه عالم به حكم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ يعني نمي دانسته تلبيه را غلط مي گويد، حكم ترك احرام از روي جهل و سهو را دارد كه حكم آن ذكر شده است.

(2). آية اللَّه بهجت: به مسأله 262 و 324 و 240 مراجعه شود.

براي اطلاع از نظر مراجع، به ذيل مسأله 262 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر در احرام عمره بوده، صحّت عمل او خالي از اشكال نيست و بايد احتياط كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر به مقدار تمكن تلبيه را گفته است و غلط بودن آن به حدي نبوده است كه صدق تلبيه نكند، چيزي بر او نيست. در غير اين صورت، اگر در احرام عمره باشد بنابر احتياط واجب عمل باطل است و اگر در احرام حج باشد صحيح است.

(3). آية اللَّه بهجت: به مسأله 240 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: صحت عمل خالي از اشكال نيست و بايد احتياط نمايد.

آيات عظام خامنه اي، فاضل، گلپايگاني: اين احتياط استحبابي است.

آية اللَّه سيستاني: اگر تلبيه را به مقدار تمكن ادا كرده است

و غلط بودن آن به اندازه اي نيست كه صدق تلبيه نكند، عمل صحيح است. در غير اين صورت، اگر تلبيه عمره را غلط گفته است عمل او بنابر احتياط باطل است و اگر تلبيه احرام حج باشد همانجا تلبيه بگويد و عملش صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 168

عدم جواز تأخير تلبيه

329- تأخير لبيك واجب از ميقات، جايز نيست و در صورت تأخير، بايد به دستوري كه در مسأله 262 ذكر شد، عمل شود.

استحباب تكرار تلبيه

330- تكرار تلبيه و زياد گفتن آن هر قدر ممكن باشد، مستحب است؛ و براي هفتاد مرتبه گفتن، ثواب زيادي ذكر شده است؛ و جهت تكرار، گفتن «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْك» يا «لَبَّيْك» كافي است.

وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه

331- وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه، چه حكمي دارد؟

زمان قطع تلبيه در حج

332- كسي كه براي عمره تمتع محرم شده، بنابر احتياط واجب، بايد وقتي كه خانه هاي مكه پيدا مي شود، لبيك را ترك كند؛ و مراد از خانه هاي مكه، خانه هايي است كه در زمان انجام عمره، جزو مكه- ولو نقاط توسعه يافته- باشد؛ و نيز در احرام حج، احتياط واجب آن است كه لبيك را تا ظهر روز عرفه بيشتر نگويد.

زمان و مكان قطع تلبيه در عمره مفرده

2/ 332- كسي كه در مكه بوده و از حرم خارج و در ادني الحل محرم شده، با مشاهده كعبه، تلبيه را قطع؛ و كسي كه ابتداءً در خارج حرم بوده و محرم شده، با ورود به حرم، تلبيه را قطع مي نمايد.

______________________________

(1). آية اللَّه خويي: كسي كه مي خواهد از راه مدينه به حج برود، بهتر است گفتن تلبيه را تا رسيدن به بيداء (جايي كه يك ميل با ذوالحليفه به طرف مكّه فاصله دارد) تأخير بيندازد و در آنجا تلبيه بگويد و كسي كه از راه ديگر به حج مي رود تلبيه را پس از قدري راه رفتن بگويد.

(2). آية اللَّه مكارم: به قصد رجاء.

(3). آيةاللَّه بهجت: با نماز فرقي ندارد كه وصول به سكون، جايز؛ و وقف به حركت عمداً، تكليفاً جايز نيست.

آية اللَّه خامنه اي: تلبيه بايد نزد اهل لسان صحيح باشد.

آيات عظام: تبريزي، سيستاني، صافي، فاضل و مكارم: مانعي ندارد بهتر رعايت است.

آية اللَّه نوري: احتياط واجب در مراعات است.

(4). آيات عظام تبريزي، خامنه اي، خويي، فاضل، مكارم: واجب است.

(5). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني: بلكه مراد خانه هاي قديمي مكه است.

(6). آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، فاضل، مكارم: بايد قطع نمايد.

آية اللَّه گلپايگاني، متعرض اين مسأله نشده اند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 169

فصل چهارم: مستحبات احرام

اشاره

333- مستحبات احرام: 1- پاكيزه نمودن بدن و گرفتن ناخن و شارب و ازاله موي زير بغل و عانه.

2- رها كردن موي سر و ريش براي قاصد حج، از اول ماه ذي قعده و براي قاصد عمره مفرده، پيش از يك ماه.

غسل احرام

3- غسل احرام در ميقات. غسل احرام از زن حايض و نفساء نيز صحيح است.

تقديم غسل احرام و اعاده آن

تقديم اين غسل به خصوص در صورتي كه خوف آن باشد كه در ميقات آب يافت نشود، جايز است؛ و در صورت تقديم، اگر در ميقات آب يافت شد، اعاده مستحب است.

بعد از غسل احرام، اگر لباسي بپوشد، يا چيزي كه بر محرم حرام است، بخورد، باز هم اعاده مستحب است.

مقدار زمان كفايت غسل احرام

اگر غسل در روز انجام شود، تا آخر شب آينده، كفايت مي كند؛ و همچنين اگر در شب انجام

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: پاره اي از مستحبّات و مكروهاتي كه اينجا ذكر شده مبتني بر قاعده تسامح است، پس بايد رعايت آن ها به قصد رجا باشد نه ورود.

آية اللَّه مكارم: اين امور و امور مربوط به ترك مكروهات را به قصد رجا به جا مي آورد.

(2). آية اللَّه مكارم: و بعضي از فقها به وجوب آن قائل شده اند و اين قول گرچه ضعيف است احوط است.

(3). آية اللَّه خامنه اي: مستحب مؤكّد است كه پيش از احرام غسل كند، بلكه احتياط آن است كه ترك نشود.

(4). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و كسي كه به خاطر عذر تمكّن از غسل ندارد، رجاءً بدل از غسل تيمّم نمايد. (آداب و احكام حج، ص 410).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 170

شود، تا آخر روز آينده كافي است؛ ولي اگر بعد از غسل و پيش از احرام، محدث به حدث اصغر شود، غسل را اعاده نمايد. 4- بودن دو جامه احرام از پنبه.

مراتب استحباب زمان احرام

5- بستن احرام به ترتيب ذيل:

در صورت تمكن، بعد از فريضه ظهر؛

و در صورت عدم تمكن، بعد از فريضه ديگر، و در صورت عدم تمكن از آن، بعد از شش يا دو ركعت نماز نافله، در ركعت اول پس از حمد، سوره توحيد، و در ركعت دوم، سوره جحد را بخواند؛ و شش ركعت، افضل است، و بعد از نماز، حمد و ثناي الهي را به جا آورد و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد، آنگاه بگويد:

«أللَّهُمَّ إنِّي أسْأَ لُكَ أنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجابَ لَكَ، وَ آمَنَ بِوَعْدِكَ، وَ

اتَّبَعَ أمْرَكَ، فَانِّي عَبْدُكَ، وَ في قَبْضَتِكَ، لا اوْقي إلَّا ما وَقيتَ، وَ لا آخُذُ إلَّا ما أعْطَيْتَ، وَقَدْ ذَكَرْتَ الْحَجَّ، فَأسْألُكَ أنْ تَعْزِمَ لِي عَلَيْهِ عَلي كِتابِكَ، وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِه، وَتُقَوِّيَنِي عَلي ما ضَعُفْتُ، وَ تُسَلِّمَ لِي مَناسكي في يُسْرٍ مِنْكَ وَ عافِيَةٍ، وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَفْدِكَ الّذي رَضِيتَ وَ ارْتَضَيْتَ وَ سَمَّيْتَ وَ كَتَبْتَ. أللَّهُمَّ إنِّي خَرَجْتُ مِنْ شُقَّةٍ بَعيدَةٍ، وَ أنْفَقْتُ مالِي ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ. أللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لِي حَجَّتِي وَ عُمْرَتِي. أللَّهُمَّ إنّي اريْدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَةِ إلَي الْحَجِّ عَلي كِتابِكَ، وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَانْ عَرَضَ لِي عارِضٌ يَحْبِسُنِي، فَخَلِّنِي حَيْثُ حَبَسْتَنِي بِقَدَرِكَ الَّذي قَدَّرْتَ عَلَيَّ. أللَّهُمَّ إنْ لَمْ تَكُنْ حَجَّةً فَعُمْرَةً، أحْرَمَ لَكَ شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي وَ عِظامِي وَ مُخّي وَ عَصَبِي مِنَ النِّساءِ وَ الثِّيابِ وَ الطِّيْبِ، أبْتَغِي بِذلِكَ وَجْهَكَ وَ الدارَ الْآخِرَةَ».

6- خواندن اين دعا هنگام پوشيدن دو جامه:

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: در انتقاض غسل سابق به غير نوم، تأمّل است و اظهر در نوم، عدم انتقاض است، و آن كه اعاده، شبيه به مستحب در مستحب است. (مناسك شيخ، ص 6).

(2). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و بهتر آن است كه در پارچه سفيد محرم شود و نيّت احرام و نيّت پوشيدن جامه احرام بلكه نيّت كندن لباس دوخته را نيز بر زبان آورد.

(3). آيات عظام بهجت، فاضل: در صورت عدم تمكن از فريضه ادا، بعد از فريضه قضا محرم شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 171

«الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِي رَزَقَنِي مَا اواري بِهِ عَوْرَتي، وَ اؤَدِّي فِيْهِ فَرْضِي، وَ أعْبُدُ فِيْهِ رَبِّي، وَ أنْتَهِي فِيْهِ إلي ما

أمَرَنِي، الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي، وَ أردْتُهُ فَأعانَنِي وَ قَبِلَنِي وَ لَمْ يَقْطَعْ بِي، وَ وَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَنِي فَهُوَ حِصْنِي وَ كَهْفِي وَ حِرْزِي وَ ظَهْرِي وَ مَلاذِي وَ رَجائي وَ مَنْجايَ وَ ذُخْرِي وَ عُدَّتِي في شِدَّتِي وَ رَخائِي».

موارد استحباب تكرار تلبيه

7- تكرار تلبيه ها در حال احرام؛ خصوصاً در:

وقت برخاستن از خواب؛

بعد از هر نماز واجب و مستحب؛

وقت رسيدن به سواره؛

هنگام بالا رفتن از تلّ يا سرازير شدن از آن؛

وقت سوار شدن يا پياده شدن؛

آخر شب و اوقات سحر.

تكرار تلبيه در موارد ذكر شده در عمره تمتّع تا ديدن خانه هاي مكه و در حج تا ظهر روز عرفه، است.

مكروهات احرام

334- مكروهات احرام چند چيز است:

1- احرام در جامه سياه، و افضل، احرام در جامه سفيد است.

2- خوابيدن محرم بر رخت و بالش زرد رنگ.

3- احرام بستن در جامه چركين؛ و اگر جامه در حال احرام چرك شود، بهتر ترك شستن آن در حال احرام است.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: و همچنين بر مردان مستحب است تلبيه را بلند بگويند.

(2). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: بلكه احوط ترك آن است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بلكه اولي ترك پوشيدن هر پارچه رنگ شده است مگر رنگ سبز كه در بعضي روايات معتبره استثنا شده است.

(3). آية اللَّه بهجت: بر بالش سياه رنگ.

(4). آية اللَّه مكارم: ولي مي تواند آن ها را تبديل به احرامي تميز كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 172

4- احرام بستن در جامه راه راه. 5- استعمال حنا پيش از احرام، در صورتي كه اثر آن تا حال احرام باقي بماند.

6- حمام رفتن، و اولي آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد.

7- لبيك گفتن محرم در جواب كسي كه او را صدا نمايد.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: احرام بستن در جامه نقشه دار و مانند آن.

(2). آية اللَّه بهجت: اظهر جواز استعمال حنا است قبل از احرام، هرگاه اثر آن

باقي بماند تا حال احرام. (مناسك شيخ، ص 8).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: با قصد زينت خلاف احتياط است.

آية اللَّه مكارم: اگر قصد زينت داشته باشد اشكال دارد و فرقي ميان حنا و رنگ هاي امروز نيست.

(3). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: اولي بلكه احوط آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد.

آية اللَّه مكارم: كراهت حمام رفتن ثابت نيست ولي بدن خود را با كيسه و مثل آن نمالد.

(4). آية اللَّه فاضل: و همچنين ساييدن صورت، چنانچه نداند موجب بيرون آمدن خون مي شود و همچنين كشتي گرفتن.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: بلكه احوط ترك آن است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 173

فصل پنجم: محرّمات احرام

ميزان ثبوت كفّاره در محرّمات احرام

335- كسي كه با جهل، يا نسيان حكم يا موضوع و يا غفلت، محرّمات احرام را مرتكب شود، كفّاره بر او واجب نمي شود، مگر صيد كه در هر صورت كفّاره دارد؛ پس در غير صيد، ارتكاب عمديِ محرّمات كفّاره دار، موجب ثبوت كفّاره است.

1- محرّمات مشترك بين مردان و زنان
1- شكار
اشاره

اول- شكار صحراييِ وحشي، مگر در صورت ترس از آزار آن.

336- خوردن گوشت شكار، بر محرم حرام است؛ چه خودش آن را شكار كند يا غير او، و چه محرم شكار كند يا غير محرم. 337- نشان دادن شكار به شكارچي، و همين طور كمك به او به هر نحوي، حرام است.

338- اگر مُحرمي صيد را ذبح كند- بنابر مشهور- در حكم ميته است؛ و بنابر احتياط واجب هم اين حكم هم در باره درباره محرم و هم مُحِل جاري است.

______________________________

(1). تذكر: در برخي موارد ديگر از قبيل مقاربت با فراموشي طواف فريضه يا سعي، و دست بر ريش كشيدن و روغن مالي با جهل، مطابق برخي فتاوي كفاره ذكر شده است كه در جاي خود بدان اشاره شده است.

(2). آية اللَّه سيستاني: شكار و كشتن حيوانات مگر مواردي كه در مناسك استثناء شده است.

(3). آية اللَّه سيستاني: حتي اگر غير محرم آن را در غير حرم شكار كرده باشد.

آية اللَّه مكارم: خواه قبل از احرام خودش شكار كرده باشد يا نه.

(4). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: ميته است.

آية اللَّه فاضل: ايشان بين ذبح و شكار با تير تفضيل دارند به مناسك مراجعه شود.

(5). آيات عظام: تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: بنابر فتوي

آية اللَّه سيستاني: اگر محرم در بيرون حرم صيد را با شكار كردن يا پس از آن كشته باشد،

بنابر احتياط خوردن آن گوشت بر مُحلّ نيز حرام است و همچنين حرام است بر مُحل صيدي كه آن را محل يا محرم در حرم شكار يا ذبح كرده باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 174

339- شكار دريايي مانع ندارد؛ و آن، حيواني است كه هم تخم و هم جوجه را در دريا كند. 340- ذبح و خوردن حيوانات اهلي- مثل مرغ خانگي و گاو و گوسفند و شتر- مانع ندارد.

341- پرندگان و ملخ، جزو شكار صحرايي مي باشند.

حكم ملخ و كفاره آن

342- گاهي در شهر مكه به قدري ملخ زياد است كه هنگام راه رفتن، پا روي آنها گذاشته مي شود، در اين گونه مواقع، آيا مواظبت لازم است، و در صورت لزوم اگر مراقبت نكند و ملخي كشته شود، كفاره آن چيست؟ 343- كشتن زنبور اگر قصد اذيت نداشته باشد، بنابر احتياط واجب جايز نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه نوري: و در آن هم زندگي كند.

آيات عظام تبريزي، سيستاني، گلپايگاني: حيوان دريايي آن است كه فقط در آب زندگي كند. آية اللَّه فاضل: به نظر عرف. آية اللَّه مكارم: و زندگي در دريا كند بنابر احتياط واجب.

(2). حكم كفاره با فرض مواظبت:

آيات عظام: بهجت، تبريزي، خامنه اي، سيستاني، صافي، مكارم: چنانچه نتواند خود داري كند چيزي بر او نيست.

حكم كفاره با فرض عدم مواظبت:

آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط اگر ملخ كم كشته شده باشد، كفي از طعام و اگر زياد باشد گوسفند بپردازد.

آية اللَّه صافي: براي هر ملخ يك عدد خرما يا يك كم طعام و اگر زياد باشد، يك گوسفند بپردازد؛ آية اللَّه نوري: همين نظر با حذف يك عدد خرما.

آية اللَّه مكارم: كفاره بنابر احتياط يك كف طعام

است.

(3). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كشتن عمدي زنبور مقداري طعام كفّاره دارد و در صورتي كه كشتن به جهت دفع اذيت باشد كفّاره ندارد. (مناسك، م 212)

آية اللَّه فاضل: زنبور عسل باشد يا زنبورهاي ديگر.

(4). آية اللَّه بهجت: در اين صورت نبايد بكشد.

آيات عظام خامنه اي، صافي، گلپايگاني: متعرض حكم مسأله نشده اند.

آيةاللَّه سيستاني: نظر ايشان قبل از مسأله 336 آمده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 175

344- كشتن مارمولك واز اين قبيل جانوران، از محرّمات احرام محسوب نمي شود. 345- نگاه داشتن صيد حتي بر مالك آن، حرام است. 346- پرنده اي كه نزد كسي است و پَر در نياورده، يا پر او را چيده اند، حفظ آن تا زمان درآوردن پر و رها نمودن آن، واجب است؛ بلكه وجوب حفظ بچه صيد- مثل آهو بره- نيز تا بزرگ شدن و رها كردن، بعيد نيست.

347- هر شكاري كه حرام است، جوجه و تخم آن نيز حرام است.

2- مسائل زناشويي
اشاره

دوم- جماع و تقبيل و دست زدن با شهوت و نگاه به شهوت، بلكه هر گونه لذت و تمتّعي بردن.

______________________________

(1). آية الله بهجت: اشكال دارد.

آية الله تبريزي، آية الله خويي: جايز نيست مگر او را اذيت كند (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 331)، كشتن يك نوع مارمولك (عظاية) كفاره آن يك مشت طعام است

آية الله سيستاني: حرام است. مراجعه شود به حاشيه قبل از مسأله 336

آية الله صافي: اگر اذيت كند، از محرمات محسوب نيست

آية الله گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند

آية الله مكارم: كشتن هيچ حيواني جايز نيست بنابر احتياط واجب مگر حيوانات موذي.

(2). آية الله فاضل: اگر قبل از احرام با خود آورده باشد بايد آن را

رها كند و با خود نگاه ندارد

آية الله سيستاني: چه خودش آن را شكار كرده باشد، پيش از احرام يا بعد از آن، و چه ديگري شكار كرده باشد و چه شكار در حرم صورت گرفته باشد، چه در بيرون آن، اگر با خود همراه داشته باشد (مناسك، مسألة 201)

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: اگر صيد را با خود آورده باشد وقتي محرم شد از ملك او بيرون مي رود و بايد آنرا رها كند.

(3). آية الله خويي، آية الله گلپايگاني: متعرض اين مسأله نشده اند.

(4). آية الله بهجت: در موردي كه دليل خاص نباشد واجب نيست.

(5). آية الله تبريزي، آية الله مكارم: بنابر احتياط واجب.

(6). آية الله سيستاني: بعيد نيست حرمت برداشتن، شكستن و خوردن تخم آن ها برمحرم، و به احتياط واجب نبايد ديگري را در اين امر كمك كند.

(7). آية الله سيستاني: و همچنين بلند كردن يا در آغوش گرفتن با شهوت.

(8). آية الله بهجت: قيد بودن شهوت براي نظر به اهل، مسلم است (مناسك شيخ، ص 86)

آية الله سيستاني: در صورتي كه نگاه كردن به همسر از روي شهوت موجب خروج مني شود، لازم است از آن پرهيز كند و احتياط مستحب آن است كه اگر موجب خروج مني هم نشود پرهيز كند.

(9). آية الله نوري: از زن

آية الله تبريزي، آية الله گلپايگاني: محرم مي تواند به غير از جماع و بوسيدن و لمس و نگاه به شهوت و ملاعبه، از عيال خود لذت برد بنابر اظهر (مانند التذاذ از صدا و يا سخن گفتن با او) گرچه احوط ترك استمتاع است مطلقا (مناسك، مسأله 231)

آية الله سيستاني: محرم مي تواند از همنشيني و

صحبت و مانند آن با عيال خود لذت ببرد ولي احتياط مستحب تر استمتاع است مطلقا

آية الله صافي، آيةالله گلپايگاني: براي زنان، همين حكم نسبت به مردان صادق است اگر چه از محارم زن باشند

آية الله خامنه اي: نگاه زن و شوهر به يكديگر و گرفتن دست يكديگر اگر از روي شهوت و التذاذ جنسي نباشد جايز است

آية الله فاضل: مرد نسبت به زوجه خودش

آية الله مكارم: نگاه و لمس بدون قصد لذت مانعي نداردو احتياط آن است كه بوسيدن بدون قصد لذت را نيز ترك كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 176

وقوع در عمره تمتّع

348- اگر كسي در احرام عمره تمتع از روي علم و عمد، با زن، چه در قُبُل وچه در دُبر، يا با مرد، جماع كند، ظاهراً عمره اش باطل نمي شود ولي موجب كفّاره است؛ و احتياط آن است كه

______________________________

(1). آية الله بهجت: عمره اش باطل است لكن بايد عمره را اتمام كند و دوباره اعاده كند و بعد حج تمتع به جا آورد و اگر وقت تنگ باشد حج او مبدل به افراد مي شود و بايد بعد از حج، عمره مفرده به جاآورد و احوط اعاده حج است در سال آينده. (مناسك، مسأله 220)

آية الله خويي: ايشان متعرض جماع با مرد نشده اند

آية الله سيستاني: اگر بعد از تمام شدن سعي باشد و همچنين در عمره مفرده

آية الله فاضل: حرمت نفسي و ذاتي و طي با مرد گرچه خيلي شديد و موجب حد است ليكن ارتباط آن با احرام محل اشكال است.

(2). آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: اگر پيش از سعي باشد عمره او فاسد است و بايد احتياطا آن

را تمام كند و بعد از تمام كردن عمره پيش از حج، واجب است عمره را اعاده نمايد و يك شتر كفاره بر او واجب است و اگر وقت اتمام و اعاده ندارد آن عمره فاسده را قطع كند و اعاده نمايد و اگر نتواند به واسطه تنگي وقت آن را پيش از حج اعاده كند حج او افراد مي شود و بايد بعد از حج عمره مفرده بجا آورد، ولي بايد به همان احرام عمره باقي بماند و احتياطا به يكي از مواقيت خارج مكه برود و تجديد نيت جهت حج افراد بنمايد و احوط اعاده حج است در سال آينده.

(3). آية الله فاضل: بنابر احتياط واجب موجب كفاره است

آية الله مكارم: كفاره آن بنابر احتياط يك شتر است.

(4). آية الله مكارم: احتياط مستحب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 177

اگر اين عمل پيش از سعي واقع شد، عمره را اتمام و اعاده كند؛ و اگر وقت تنگ است، حج افراد به جا آورد و بعد از آن عمره مفرده بجا آورد؛ و احتياط بيشتر آن است كه سال ديگر حج را اعاده كند. 349- اگر اين عمل با علم و عمد در عمره تمتع بعد از سعي انجام شود، كفّاره واجب است؛ و آن بنابراحتياط واجب، چه ثروتمند باشد يا نه، يك شتر است.

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: بنابر اظهر عمره اش باطل نمي شود ولي احتياط اين است كه عمره را پيش از حج درصورت امكان اعاده نمايد و در صورت عدم امكان در سال بعد، حج را اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: احتياط واجب اين است كه عمره اش را تمام كند و پس از آن حج به

جا آورد و در سال آينده هر دو را دوباره به جا آورد و اگر در عمره مفرده باشد نيز عمره اش باطل است و واجب است در مكّه بماند تا ماه ديگر قمري و برود ازيكي از مواقيت پنجگانه محرم شود وعمره رااعاده كند و به احتياط واجب احرام از خارج حرم كافي نيست. (مناسك، مسأله 220).

(2). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: از اينجا تا آخر در مناسك ايشان نيست بلكه بجاي آن آمده است: «و در صورت عدم امكان سال ديگر حج را اعاده نمايد». (مناسك، مسأله 220).

(3). آية اللَّه مكارم: اگر وقت تنگ است عمره را اعاده نكند و حج تمتع را ادامه دهد.

(4). آية اللَّه فاضل: ظاهراً عمره باطل نمي شود، لذا اگر وقت تنگ است حجّ تمتّع را به جا آورد و احتياط مستحب آن است كه سال بعد حج را اعاده كند. و اگر اين عمل در عمره مفرده قبل از سعي واقع شده بايد اين عمره را تمام كند و يك شتر كفّاره بدهد و در ماه بعد نيز يك عمره مفرده ديگر انجام دهد. (اگر چه اصل آن مستحب بوده) و محلّ احرام عمره دوّم در صورتي كه در عمره اوّل از يكي از مواقيت معروفه محرم شده همانجاست و الّا از ادني الحلّ است. همانطور كه در صورت عدم تمكّن از رفتن به مواقيت مي تواند از ادني الحلّ محرم شود.

(5). آيات عظام فاضل، نوري: عمره او صحيح است.

(6). آيات عظام خويي، نوري: بنابر احتياط واجب يك شتر است براي كسي كه بتواند شتر تهيه كند، و يك گاو است اگر متوسط باشد و نتواند شتر تهيه كند، و يك گوسفند است

اگر مُعْسِر باشد و نتواند گاو تهيه كند.

آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خامنه اي: كفّاره اش يك شتر است.

آية اللَّه تبريزي: كفّاره اش يك گوسفند است و بنابر احتياط يك شتر ويا يك گاو. (مناسك، مسأله 220).

آية اللَّه سيستاني: كفّاره اش بنابر احتياط يك شتر و يا يك گاو است. (مناسك، مسأله 220).

آية اللَّه صافي: كفّاره آن اگر متمكّن است يك شتر و إلّايك گاو است.

آية اللَّه فاضل: كفّاره اش يك شتر و يا يك گاو و يا يك گوسفند است به اختيار خودش اگرچه بهتر آن است كه شتر را كفّاره دهد.

آية اللَّه گلپايگاني: و كفاره او اگر ثروتمند باشد يك شتر، و اگر فقير باشد يك گوسفند، و در متوسط الحال يك گاو است، و اظهر تخيير بين سه چيز است مطلقاً.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 178

وقوع در احرام حج قبل از مشعر

350- ارتكاب اين عمل با علم و عمد، در احرام حج قبل از وقوف عرفات، مسلّماًموجب فساد حج است؛ و بعد از وقوف عرفات و قبل از وقوف مشعر، بنابراقوي موجب فساد است و در هر دو صورت، يك شتر كفاره دارد. 351- در اين دو صورت كه حج فاسد شده است، اتمام و اعاده آن در سال ديگر، لازم است.

______________________________

(1). آية اللَّه نوري: و بايد زن و شوهر با هم خلوت نكنند تا اعمال مناسك خود را تمام كنند و همچنين درسال بعد، در صورتي كه از همان راه قبلي قصد حج كنند، پس از رسيدن به محلّ معصيت بايد از هم جدا شوند تا اتمام مناسك.

آية اللَّه فاضل: ظاهراً حج او در هر دو صورت صحيح است ولي بايد يك شتر و در صورت عجز يك

گاو كفّاره بدهد و بايد زن و شوهر با هم خلوت نكنند تا اعمال مناسك خود را تمام كنند و سال بعد بايد حج تمتّع به عنوان عقوبت انجام دهند. و همچنين در سال بعددر صورتي كه از همان راه قبلي قصد حج كنند، پس از رسيدن به محلّ معصيت بايد از هم جدا شوند تا اتمام مناسك. و زن هم اگر در احرام بوده و به عمل راضي شده همين حكم را دارد و اگر مجبور شده كفّاره اش به عهده شوهر است.

(2). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه گلپايگاني: در اين صورت حج او فاسد است علي الأشهر.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: اگر اين عمل قبل از وقوف در مزدلفه صورت گرفته باشد، بايد حج در سال آينده اعاده شود. (و آية اللَّه سيستاني اضافه مي فرمايد: چه حج واجب باشد چه مستحب).

(3). آية اللَّه بهجت: كفاره اين عمل در صورت تمكّن يك شتر و در صورت عجز يك گاو و در صورت عجز يك گوسفند مي باشد.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: در صورت تمكن، يك شتر و در صورت عجز، يك گوسفند، كفّاره بدهد.

(4). آيات عظام در مناسك خود، اضافه بر كلام حضرت امام قدس سره متعرّض تفريق و جدايي بين زن و شوهر درحجّ امسال و سال آينده شده اند.

آية اللَّه فاضل: گذشت كه حج فاسد نشده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 179

فساد حج و نحوه خروج از احرام

352- جماع در عمره تمتع مفسد نيست ولي كسي كه حج خود را با جماع فاسد نموده، با اتمام حج فاسد شده از احرام خارج مي شود؛ و گرنه در احرام باقي مي ماند؛ اما كسي كه حج او به سبب ترك

وقوفين فاسد شده، بايد با همان احرام حج، عمره مفرده انجام دهد و از احرام خارج شود؛ و اگر بدون انجام عمره به محل خود بازگشته، در احرام باقي است و براي خروج از احرام، بايد عمره مفرده انجام دهد.

وقوع بعد از وقوف مشعر

353- اگر اين عمل، بعد از وقوف به عرفات و مشعر واقع شود، دو صورت دارد: اول: واقع شدن قبل از گذشتن از نصفِ طواف نساء كه در اين صورت، حج صحيح است و

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: به حاشيه مسأله 348 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: نزديكي با زن در عمره تمتع بنابر اظهر مُفسد عمره نيست، ولي موجب كفّاره مي شود، اگرچه احتياط در اعاده عمره است در صورت امكان و اعاده حج در سال آينده اگر اعاده عمره ممكن نباشد.

آية اللَّه مكارم: هرچند عمداً باشد و اگر از روي سهو و يا غفلت و فراموشي يا ندانستن مسأله باشد، نه حج باطل مي شود و نه عمره و نه كفّاره دارد.

(2)- آية اللَّه سيستاني: اگر حج خود را باطل كند احرامش باطل مي شود.

آيةاللَّه مكارم: يادر بعضي از مواردكه وظيفه او تبديل به عمره مفرده است، عمره مفرده را به پايان برساند.

(3)- آية اللَّه تبريزي: آنچه در متن آمده بنابر احتياط واجب ترك نشود.

آية اللَّه سيستاني: طواف و سعي حج بجاي عمره او كافي است پس بايد تقصير كند و طواف نساء انجام دهد و اگر رفتن براي او مشكل است نايب بگيرد.

آية اللَّه مكارم: و اگر شخصاً نمي تواند به مكه برود نايب بگيرد.

(4). آية اللَّه خامنه اي: بعد از وقوف به مشعرالحرام و قبل از اتمام طواف نساء، اگر آميزش جنسي انجام شود حج صحيح است و فقط

بايد كفّاره بدهد.

(5). آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: اگر اين عمل پيش از طواف نساء و يا قبل از تمام شدن شوط پنجم باشد، حج او صحيح است ولي بايد كفّاره بدهد.

آية اللَّه بهجت: اگر اين عمل در دور سوم طواف نساء باشد و همچنين اگر در دور چهارم باشد، بنابر احتياط و اگر بعد از دور پنجم طواف نساء بوده كفّاره نيز ندارد علي الأظهر الأشهر اگرچه احوط كفّاره است. (مناسك شيخ، ص 16 و 93)

آية اللَّه سيستاني: اگر اين عمل قبل از طواف نساء و يا قبل از اتمام شوط چهارم طواف نساء باشد، حجش صحيح و كفّاره دارد و اگر بعد از آن باشد كفّاره هم ندارد. (مناسك، مسأله 222).

آية اللَّه فاضل: اگر قبل از تمام شدن شوط سوّم باشد حج او صحيح و كفّاره دارد.

آية اللَّه مكارم: اگر قبل از طواف نساء اين عمل صورت گيرد، حجش صحيح ولي گناه كرده است و كفاره آن يك شتر است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 180

فقط بايد كفّاره بدهد؛ دوم: بعد از اتمام نصف طواف نساء كه حج، صحيح و بنابر اقوي كفّاره هم ندارد.

من يجب عليه الكفّارة عند الإجبار

354- اگر محرمي با زن محرمه خود، از روي اجبارْ جماع كند، بر زن چيزي نيست؛ و مرد بايد علاوه بر كفاره خود، كفاره او را هم بدهد؛ و اگر زن هم راضي باشد، كفّاره بر خود اوست و مرد فقط بايد كفاره خودش را بدهد.

حلّية التذاذ الزوج بعد الخروج عن الإحرام

355- شوهر پس از اين كه از احرام خارج شد، مي تواند زوجه مُحرم خود را از روي التذاذ دست بزند؛ و موجب ثبوت كفّاره بر مرد نمي شود؛ ولي اگر زن نيز لذت مي برد-

______________________________

(1). آية اللَّه نوري: بعد از تمام شدن شوط پنجم طواف نساء.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بعد از تجاوز از 5 شوط اگر مرتكب شود، حج او صحيح و كفّاره نيز ندارد، اگرچه احوط است.

(2). آية اللَّه نوري: علي الأظهر الاشهر، گرچه احوط كفّاره است.

نظر آية اللَّه بهجت و آية اللَّه مكارم در صورت اول گذشت.

آية اللَّه تبريزي: بعد از شوط پنجم كفّاره ندارد.

آية اللَّه فاضل: اگر اين عمل بعد از تمام شدن شوط سوّم باشد كفّاره نيز ندارد.

(3). آيةاللَّه سيستاني: اگر مرد زنش را مجبور به جماع كند، بنابر احتياط واجب بايد كفاره او را نيز بدهد.

(4). آية اللَّه فاضل: و در اين صورت ظاهراً حج او صحيح است، امّا بايد مثل مرد سال بعد به عنوان عقوبت حج تمتّع انجام دهد.

(5)- آية اللَّه بهجت: اگر زن مي داند كه متلذذ مي شود بايد مانع شود و مرد بنابر احتياط بايد يك گوسفندكفّاره بدهد. (پرسش هاي جديد، س 64 و … ).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: هرگاه شخص بعد از طواف نساء زن خود را كه در حال احرام است ببوسد، بايد بنابر احتياط يك گوسفند بكشد. (المسائل الشرعيه،

ج 1، ص 337).

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب بايد مرد يك گوسفند كفّاره بدهد. (مناسك، مسأله 227).

آية اللَّه فاضل: تحقق حرمت بر هيچ كدام ثابت نيست و كفّاره هم بر هيچ يك از آن ها لازم نيست.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض مسأله نشده اند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 181

بنا بر احتياط - نبايد حاضر شود ولي اگر اختيار نداشته، چيزي بر او نيست.

نوع كفّاره در بقيّه موارد

356- كفاره تقبيل زن از روي شهوت، يك شتر؛ و بدون شهوت، يك گوسفند است؛ و بنابر احتياط مستحب، يك شتر است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص181

3- در نگاه عمدي به غير زن خود با انزال، بنابر احوط اگر مي تواند، يك شتر؛ و اگر نمي تواند، يك گاو؛ و اگر آن را هم نمي تواند، يك گوسفند كفّاره بدهد.

358- اگر محرم به زن خود با شهوت نگاه كند و انزالش شود، مشهور آن است كه يك شتر

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر زن احتمال مي دهد كه متلذذ شود احتياط در ترك است.

آية اللَّه سيستاني: در اين صورت تمكين زن حرام است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بل الاقوي. (آداب و احكام حج، م 419).

آية اللَّه فاضل: حرمت در زن محل اشكال است هرچند لذت مي برد.

(2). آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

اگر در تقبيل همسر از روي شهوت مني خارج شود:

آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني و فاضل: كفاره آن يك شتر است.

اگر مني خارج نشود:

آيات عظام: بهجت، خويي: بنابر احوط يك شتر

آيات عظام: تبريزي، سيستاني و فاضل: يك گوسفند

تقبيل بدون شهوت:

آية اللَّه خامنه اي: كفاره، يك گوسفند است؛ آيات عظام: بهجت، سيستاني و مكارم: بنابر احتياط واجب.

آية اللَّه گلپايگاني: يك شتر؛ آية اللَّه صافي و

آية اللَّه نوري: بنابر احتياط.

نظر ساير آيات عظام در مسايل بالا مطابق با متن است

(3). آية اللَّه بهجت: بنحو حرام، و امّا اگر انزال نشود پس جز اين كه گناه كرده چيزي بر او نيست بنابر اظهر (مناسك شيخ ص 17 و 94).

(4). آيات عظام تبريزي، خويي و فاضل: چه با شهوت باشد و چه بدون شهوت اگر انزال شود كفّاره اش يك شتر است در صورت دارا بودن و يك گاو است اگر متوسط باشد و يك گوسفند است اگر فقير باشد. آية اللَّه سيستاني: همين نظر بنابر احتياط واجب.

آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: بايد يك شتر كفاره بدهد.

(5). آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب يك شتر بدهد. و امّا اگر مني بيرون نيايد و يا بدون شهوت به اونگاه كرد و مني بيرون آمد، كفّاره واجب نيست. (مناسك، مسأله 229).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 182

كفّاره بدهد؛ ولي اگر از روي شهوت نباشد، كفّاره ندارد.

359- دست زدن به زن با شهوت و بدون انزال، يك گوسفند؛ و با انزال بنابر احتياط، يك شتر، كفّاره دارد؛ اگرچه كفايت گوسفند، خالي از قوت نيست.

3- عقد

سوم- عقد كردن زن براي خود يا براي ديگري چه محرم باشد يا محلّ.

360- شاهد شدنِ محرم براي عقد، جايز نيست، اگرچه عقد براي غير محرم باشد.

361- شهادت بر عقد، اگرچه در حال احلال، شاهدِ آن عقد شده باشد، احتياط در ترك آن است هرچند جايز بودن آن، خالي از قوت نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: ولي اگر از روي شهوت نگاه كند و مني از او بيرون نيايد يا بدون شهوت نگاه كند و مني بيرون بيايد كفّاره ندارد. (مناسك،

مسأله 229).

آية اللَّه تبريزي: و يا از روي شهوت باشد و انزال نشود …

(2). لمس همسر با شهوت:

بدون انزال:

آيات عظام: تبريزي، خويي، سيستاني و فاضل: يك گوسفند كفاره دارد.

با انزال:

آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، صافي و گلپايگاني: يك شتر؛ آية اللَّه سيستاني: و اگر نمي تواند يك گوسفند.

آية اللَّه خامنه اي: كفاره ملاعبه منتهي به امناء در حال احرام، يك شتر است.

آيات عظام: فاضل، مكارم و نوري: بنابر احتياط يك شتر.

ساير آيات عظام با متن موافق هستند.

(3). آيات عظام مكارم، نوري: احتياط واجب.

آيةاللَّه بهجت: حاضرشدن درمجلس عقد وشاهد شدن برآن، برمحرم حرام است. (مناسك، مسأله 235).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: شاهد شدن بر عقد، بنابر قول مشهور، بر محرم حرام است و اين قول موافق احتياط است.

(4). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: دليلش ظاهر نيست.

آيةاللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: شهادت بر عقد جايز نيست، اگرچه پيش از احرام شاهد شده باشد.

آية اللَّه فاضل: شهادت دادن به عقد در حال احرام جايز است، هرچند احتياط مستحب در ترك آن است.

(5). آية اللَّه بهجت، آيةاللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 183

362- خواستگاري در حال احرام، بنابر اقوي جايز است و احتياط در ترك است.

363- رجوع به مطلقه رجعيّه، در حال احرام، مانع ندارد.

364- اگر محرم زني را با علم به حكم، براي خود عقد كند، آن زن بر او حرام دائمي مي شود؛ واگر با جهل به حكم عقد كند، عقدْ باطل است، ولي حرام دائمي نمي شود، هرچند احتياط آن است كه با آن زن ازدواج نكند؛ خصوصاً اگر با او نزديكي هم كرده باشد.

365- در احكام ذكر شده، ظاهراً فرقي بين عقد موقّت و دائمي

نيست.

366- اگر محلّ، محرمه اي را عقد كند، احتياط آن است كه با او نزديكي نكند و او را طلاق داده و هيچ وقت با او ازدواج نكند.

367- اگر كسي زني را براي محرمي عقد كند، اگر هر سه عالم به حكم باشند، با فرض دخول، بر هر يك از آنها، يك شتر كفّاره است؛ و بدون دخول، كفّاره ندارد؛ و اين حكم ثابت است چه زن و عاقد، مُحِلّ باشند يا محرم؛ ولي اگر بعضي از آن ها حكم را مي دانند و بعضي نمي دانند، فقط بر آن كه مي داند، كفّاره است.

4- استمناء

368- چهارم- استمناء با دست يا غير آن، هرچند به خيال، يا ملاعبه با شخصي، يا حتي همسر خود، به هر نحو كه باشد، در صورت خروج مني، كفاره آن يك شتر است.

______________________________

(1). آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم، نوري: بنابر احتياط واجب محرم نبايد خواستگاري نمايد.

(2). آية اللَّه نوري: در صورت عدم دخول، و در صورت دخول حرام دائمي مي شود.

آية اللَّه بهجت: اگر جاهل بود حرام ابدي نمي شود، اگرچه دخول كند، بنابر اظهر و اشهر. (كتاب نكاح، ص 48).

(3). آية اللَّه مكارم: اين احتياط مستحب است.

(4). آية اللَّه بهجت: احوط اتّحاد حكم مرد و زن است بلكه خالي از وجه نيست. (كتاب نكاح، ص 48).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، صافي، فاضل و گلپايگاني: در صورتي كه زن محرم باشد و مردي كه محرم نيست او را به عقد خود درآورد، اين عقد باطل است و چنانچه زن عالم به حكم بوده است موجب حرمت ابدي هم مي شود. (آية اللَّه سيستاني: حكم اخير مبني بر احتياط است).

(5). آيات عظام: بهجت، سيستاني: و عالم به موضوع.

(6). آية

اللَّه خامنه اي: و اگر نتواند شتر بدهد قرباني كردن يك گوسفند كافي است و اين در صورت علم به حكم و عمد مي باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 184

5- استعمال بوي خوش
محرمات احرام

پنجم- استعمال عطريات؛ از قبيل مشك و زعفران و كافور و عود و عنبر، بلكه مطلق عطر، هر نوع كه باشد.

369- ماليدن عطر بر بدن و لباس، جايز نيست؛ و همين طور پوشيدن لباسي كه بوي عطر مي دهد، اگرچه قبلًا به آن عطر ماليده شده باشد، جايز نيست.

خوردن غذاي خوش بو و زعفران

370- اگر در خوردني، چيزهاي خوش بو- مثل زعفران- باشد، خوردن آن جايز نيست.

اضطرار به معطّر و لزوم گرفتن بيني

371- در صورت اضطرار به پوشيدن لباس، يا خوردن غذايي كه بوي خوش مي دهد، گرفتن بيني از بوي خوش آن، لازم است. 372- اجتناب از گلها يا سبزي هايي كه بوي خوش مي دهد در حال احرام، لازم

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: حرمت در غير طيب مسلم الحرمه؛ مانند مشك و زعفران و عنبر و كافور و ورس، معلوم نيست، بلكه جواز آن شمّاً و استعمالًا خالي از وجه نيست، اگرچه احتياط در اجتناب عامه بوي خوش است.

آيةاللَّه تبريزي: اين حكم در غيرزعفران و عود وعنبر ومشك وورس، مبني بر احتياط مستحب است.

آية اللَّه خويي: احوط اجتناب از هر بوي خوشي غير از اين ها است.

آية اللَّه سيستاني: بر محرم حرام است استعمال هر ماده اي كه براي خوشبو كردن بدن يا لباس يا خوراك يا غير آن ها مورد استفاده واقع مي شود چه استعمال به بوييدن باشد يا خوردن يا ماليدن يا رنگ كردن يا بخور دادن و احتياط واجب آن است كه از شامپو و صابون و سيگاري كه بوي خوش دارد نيز اجتناب كند.

آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط، استعمال صابون و شامپوي معطر براي محرم جايز نيست.

(2). آية اللَّه مكارم: يا پراكندن در فضا به وسيله اسپري و مانند آن.

(3). آيات عظام تبريزي، خامنه اي، خويي: بنابر احتياط لازم.

(4). آية اللَّه مكارم: مگر اين كه موجب عسر و حرج باشد.

(5). آيات عظام صافي، گلپايگاني، مكارم: بنابر احتياط واجب از تمام گلها اجتناب كند.

آيةاللَّه بهجت، تبريزي و خويي: به حاشيه قبل از مسأله 369: پنجم: استعمال عطريات مراجعه شود.

آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط واجب، بايد محرم از بوييدن هر چيز معطر اجتناب

كند، هر چند به آن عطر اطلاق نشود، مانند گل ها و سبزيجات و ميوه هاي خوشبو.

آية اللَّه سيستاني: اين حكم مخصوص گياهاني است كه براي بوييدن مورد استفاده واقع مي شود، چه از آن عطر گرفته شود و چه نشود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 185

است، مگر گياهان صحرايي، مثل «بومادران» و «درمنه» و «خزامي».

373- احتياط در اجتناب از «دارچيني» و «زنجبيل» و «هل» و امثال آن، است، هرچند اقوي، حرام نبودن آن ها است.

ميوه ها و سبزي هاي خوش بو

374- از ميوه هاي خوشبو- مانند سيب و بِه- اجتناب لازم نيست، و خوردن و بوييدن آنها، مانع ندارد، ولي احتياط، در ترك بوييدن است.

375- خوردن نعنا و ساير سبزيهاي خوشبو در حال احرام چه حكمي دارد؟

استفاده از صابون و شامپو

376- اجتناب از صابون و شامپوهاي بودار، با صدق بوي خوش، لازم است و گرنه مانعي ندارد.

گرفتن بيني از بوي بد

377- گرفتن دماغ از بوي بد، بنابر اقوي حرام است؛ ولي شتاب براي دور شدن از آن مانعي ندارد.

378- خريد و فروش عطريات، اشكال ندارد؛ ولي بو كردن و استعمال، جايز نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: حرمت شامل آن ها نيز مي شود.

نظر آيات عظام در مسأله قبل گذشت.

(2). آية اللَّه تبريزي: اولي اين است كه از بوييدن آن ها هنگام خوردن خودداري شود.

آيات عظام خامنه اي، صافي، خويي، گلپايگاني و سيستاني: بنابر احتياط واجب از بوييدن آن ها اجتناب كند.

(3). آيات عظام: بهجت، تبريزي: جايز است؛ آيةاللَّه سيستاني: ولي بنابر احتياط واجب از بوييدن دوري كند.

آيات عظام: صافي، فاضل و مكارم: بنابر احتياط واجب دوري شود.

آية اللَّه نوري: جايز نيست.

(4)- آيات عظام: بهجت، خويي، خامنه اي و سيستاني: بنابر احتياط جايز نيست.

(5)- آية اللَّه مكارم: اگر مشكوك هم باشد مانعي ندارد.

(6). آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط واجب. (مناسك، مسأله 241).

آية اللَّه فاضل: و اگر گرفت معصيت كرده ولي كفّاره ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 186

كسي كه بو احساس نمي كند

379- كسي كه حسّ بويايي ندارد يا به علت زكام و سرماخوردگي بويي را احساس نمي كند، الف: استعمال طيب و عطر زدن به بدن و لباس چه حكمي دارد؟ ب: گرفتن بيني از بوي بد بر او حرام است يا نه؟

خلوق كعبه

380- بنابر مشهور، استعمال «خلوق» - كه كعبه معظّمه را با آن خوش بو مي كنند- حرام نيست، ولي چون معلوم نيست كه خلوق چيست، احتياط در اجتناب از بوي خوش آن است.

كفاره بوي خوش

381- كفاره استعمال بوي خوش- بنابر احتياط واجب - يك گوسفند است.

382- در استعمال مكررِ بوي خوش در وقتِ واحد، كفايت يك گوسفند بعيد نيست، هرچند

______________________________

(1). الف: آيات عظام: بهجت، خامنه اي، تبريزي، سيستاني و فاضل: استعمال طيب براي او جايز نيست؛ آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط جايز نيست.

ب: آيات عظام: بهجت، تبريزي، سيستاني و مكارم: با فرض اين كه بويي احساس نمي كند، گرفتن بيني حرام نيست.

آيات عظام: خامنه اي، صافي و فاضل: جايز نيست.

(2). آية اللَّه فاضل: ماده خوشبوي مخصوصي است كه براي نظافت كعبه استعمال مي شود.

(3). آية اللَّه بهجت: اين احتياط در صورتي است كه معلوم باشد دخول آنچه جايز نيست بوييدن آن (و لو به حسب احتياط ممنوع باشد) در آن، و معلوم نباشد ناميده شدن آن به خلوق كعبه (كه خوشبو كننده كعبه است با خصوصيتي در ساخت آن) و الّا اقوي عدم حرمت است. (مناسك شيخ، ص 19).

آيات عظام تبريزي، خويي، فاضل: اين احتياط لازم نيست.

آية اللَّه سيستاني: خلوق كعبه عطري است كه از زعفران و غير آن گرفته مي شده است، ولي بعيد نيست كه اجتناب از بوي خوش كعبه لازم نباشد و بتوان آن را استشمام كرد.

(4). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كفّاره اش بنابر مشهور يك گوسفند است، ولي ثبوت كفّاره در غير خوردن، محل اشكال است هرچند احوط كفّاره دادن است. (مناسك، م 240).

آية اللَّه سيستاني: هرگاه محرم عمداً مقداري از چيزهاي خوشبو را بخورد و يا چيزي

را بپوشد كه اثر بوي خوش از سابق در آن مانده باشد، بنابر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفّاره بدهد، ولي در غير اين دو مورد، در استفاده از بوي خوش، كفّاره واجب نيست، هرچند احوط كفّاره دادن است. (مناسك، مسأله 240).

آية اللَّه فاضل: در صورت علم و عمد.

(5). آية اللَّه بهجت: با تخلل تكفير كفّاره دارد و بدون آن احتياط است.

آية اللَّه تبريزي: چنانچه گذشت كفّاره در غير خوردن مبني بر احتياط وجوبي است و در صورت تكرار احتياط در تعدّد كفّاره است.

آية اللَّه خامنه اي: تكرّر استعمال طيب در يك زمان تا حدي كه عرفاً آن را يكبار استعمال كردن بدانند، كفّاره را متعدد نمي كند و در غير آن علي الظاهر بايد كفّاره را به تعداد استعمال تكرار كند و عدم تخلل كفّاره تأثيري ندارد.

آية اللَّه گلپايگاني: در صورت تكرار كفّاره هم تكرار شود. (مناسك عربي، ص 98).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 187

احتياط در تعدّد است؛ و در فرض استعمال در چند وقت، اين احتياط ترك نشود.

اگر بعد از استعمال بوي خوش، كفّاره داده شود و مجدّداً استعمال شود، كفّاره تكرار مي شود.

6- سرمه كشيدن

383- ششم- سرمه كشيدن به سياهي زينتي هرچند قصد زينت نكند. و احتياط واجب، اجتناب از هر سرمه زينتي است؛ و اگر بوي خوش داشته باشد- بنابر اقوي- حرام است.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: بنابر اقوي كفّاره را بايد متعدد بدهد.

(2). آية اللَّه خويي: متعرض اين مسأله نشده اند.

آية اللَّه سيستاني: كفّاره با تعدّد لبس يا خوردن طيب مكرّر مي شود چه در بين آن كفّاره داده باشد يا نداده باشد.

(3). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: از سرمه سياه بدون قصد زينت

بنابر احتياط واجب اجتناب كند.

آية اللَّه خامنه اي: سرمه كشيدن اگر زينت محسوب شود، بر محرم جايز نيست، همچنين خط كشيدن به دور چشم ها كه زنان انجام مي دهند، جايز نمي باشد و در اين مورد تفاوتي ميان رنگ سياه و ديگر رنگ ها وجود ندارد.

آية اللَّه سيستاني: سرمه سياه و هر سرمه اي كه زينت حساب شود، اگر به قصد زينت باشد حرام و اگر به قصد زينت نباشد احتياط واجب در ترك است و امّا سرمه اي كه نه سياه باشد و نه زينت شمرده شود، اگر به قصد زينت نباشد جايز و اگر به قصد زينت باشد احتياط واجب در ترك است، بلي در هر صورت براي معالجه در حال اضطرار اشكال ندارد. (مناسك، مسأله 246).

آية اللَّه مكارم: فرقي بين سرمه سياه و غير سياه نيست، ملاك در حرمت زينت و عدم زينت است.

(4). آيةاللَّه تبريزي و آيةاللَّه خويي: از سرمه غير سياه با قصد زينت بنابر احتياط دوري كند.

آيةاللَّه بهجت: اگر سرمه سياه بكشد و قصد زينت نداشته باشد بلكه براي علاج مرض باشد اشكال ندارد. (مناسك، مسأله 246).

(5). آية اللَّه بهجت: احوط اجتناب از مطلق سرمه است، اگر به قصد زينت باشد يا بوي خوش در آن باشد. (مناسك شيخ، ص 21).

نظر آيات عظام در قسم پنجم از محرّمات احرام گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 188

384- سرمه كشيدن در حال احرام، براي مرد نيز حرام است و به زن اختصاص ندارد.

385- سرمه كشيدن در صورت نياز، مانعي ندارد.

386- در سرمه كشيدن، كفّاره نيست ولي اگر در آن بوي خوش باشد، احتياط در كفّاره دادن است.

7- نگاه در آينه
اشاره

هفتم- نگاه در آينه. 387- در اين حكم فرقي

بين زن و مرد نيست.

388- نگاه كردن به اجسام صيقل داده شده كه عكس در آن پيداست و نيز نگاه كردن در آب صاف، اشكال ندارد.

عينك زدن و فيلم برداري

389- عينك زدن اگر زينت نباشد اشكال ندارد، ولي اگر زينت محسوب شود جايز نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: اگر سرمه سياه را به قصد زينت بكشد بنا بر احتياط يك گوسفند كفّاره دارد و در سرمه سياه كه به قصد زينت نباشد يا سرمه اي كه به قصد زينت مي كشد ولي سياه نيست احتياط استحبابي در كفّاره دادن است.

آية اللَّه خويي: بنابر احتياط بايد يك گوسفند كفّاره دهد.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط مستحب يك گوسفند كفّاره بدهد.

(2). آية اللَّه فاضل: اگر بوي خوش آن، در لحظه سرمه كشيدن، قابل استشمام باشد، اقوي كفّاره دادن است، وگرنه احتياط مستحب در كفّاره دادن است.

آية اللَّه مكارم: يك گوسفند اگر عمداً باشد.

(3). آيات عظام: بهجت، تبريزي، سيستاني، خامنه اي، وحيد و مكارم: اگر به قصد زينت نباشد، مانعي ندارد.

(4). آيات عظام خامنه اي، سيستاني و مكارم: آب زلال و اجسام صيقلي ديگري كه خاصيت آينه را داشته باشند حكم آينه را دارند.

(5). آية اللَّه بهجت: اگر به قصد زينت نباشد بنا بر اقوي عيبي ندارد.

(6). آية اللَّه فاضل: و به قصد زينت استفاده كند.

(7). آية اللَّه خامنه اي: احتياط واجب اجتناب از هر چيزي است كه عرفاً زينت محسوب مي شود.

آية اللَّه سيستاني: در صورتي كه عينك زدن عرفاً زينت باشد، احوط پرهيز از آن است. (مناسك، مسأله 247).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 189

390- عكس برداري و فيلم برداري هنگام احرام، اگر معلوم نيست كه در آينه نظر مي شود، اشكال ندارد.

علم به نگاه سهوي به آينه

391- اگر در جايي- مانند اتاق- آينه باشد و بداند كه گاهي چشم او سهواً به آن مي افتد، اشكال ندارد، ولي احتياط آن است كه آن را بپوشاند.

نگاه به آينه براي غير زينت

392- نگاه به آينه، اگر چه براي زينت هم نباشد، احتياط در ترك آن است.

نگاه در آينه براي ديدن خود و غير

393- در حرمت نظركردن در آينه- بنا بر احوط- فرقي بين نگاه براي ديدن خود و يا براي ديدن ماشين و غيره و يا مثلًا براي علاج درد، نيست.

نگاه در آينه، كفّاره ندارد

394- نظر كردن به آينه، كفّاره ندارد، ولي مستحب است كه بعد از نگاه كردن، لبيك بگويد.

محرمات احرام

8- فسوق

هشتم- فسوق.

______________________________

(1). بر فرض صدق نظر در آينه بودن هم، گذشت حكم آن كه: طبق نظر بسياري بدون قصد زينت جايزاست.

(2). آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، مكارم: نگاه به آينه بدون قصد زينت اشكال ندارد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: نظر در آينه مطلقاً جايز نيست، چه به قصد زينت باشد و چه نباشد. (مناسك عربي، ص 89).

(3)- آيات عظامي كه نظر به آينه را بدون قصد زينت جايز مي دانند، در اين مسأله نيز قائل به جواز هستند، به مسايل قبل مراجعه شود.

(4). آية اللَّه تبريزي: كفّاره اش بنابر احتياط استحبابي يك گوسفند است. (مناسك، مسأله 247).

آية اللَّه خويي: كفّاره اش بنابر احتياط يك گوسفند است. (مناسك، مسأله 247).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: كفّاره اش استغفار است. (آراء المراجع، ص 153).

(5). آية اللَّه خامنه اي: احتياط واجب است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 190

395- فسوق اختصاص به دروغ گفتن ندارد بلكه فحش دادن و فخر به ديگران، نيز فسوق است. در فسوق، غير از استغفار كفّاره نيست، و مستحب است چيزي كفّاره بدهد و اگر گاو ذبح كند بهتر است.

9- جدال
اشاره

نهم- جدال؛ و آن گفتن «لا وَاللَّه» و «بَلي وَاللَّه» است.

396- گفتن كلمه «لا» و كلمه «بَلي» و در ساير لغات، مرادف آن؛ مثل «نه» و «آري»، دخالتي در جدال ندارد، بلكه قَسَم خوردن در مقامِ اثبات مطلب يا ردّ غير، جدال است.

قسم به لفظ خدا و ديگر اسماي الهي

397- قَسَم اگر به لفظ «اللَّه» باشد يا مرادف آن؛ مثل «خدا» در زبان فارسي، جدال است؛ و اما قَسَم به غير خدا، به هر كس باشد، ملحق به جدال نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: اظهر مقيّد بودن دروغ گفتن و دشنام دادن و مفاخرت است به آن كه بر غير محرم حرام باشند. (مناسك شيخ، ص 22).

(2). آية اللَّه تبريزي: فخر كردن بر ديگران، اگر براي اثبات فضيلت و برتري براي خود باشد كه توهين ديگري را در برداشته باشد، اين عمل في نفسه حرام است.

آية اللَّه خويي و آية اللَّه سيستاني: فخر كردن اگر مستلزم اهانت و تحقير مؤمن باشد هميشه حرام است و در حال احرام حرمتش مؤكّد است و اگر چنين نباشد اشكالي ندارد حتي در حال احرام.

آية اللَّه فاضل: خواه موجب نقص ديگران باشد و يا نباشد.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب فخر فروشي نيز از فسوق است.

(3). آيات عظام: تبريزي، فاضل، گلپايگاني: در مرادف احتياط شود.

(4) آية اللَّه فاضل و آية اللَّه خويي: كلمه لا و بلي دخالت در مطلب دارد.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط لازم، گفتن كلمه «آري واللَّه» و «بله واللَّه» و «نه واللَّه» ملحق به آن است.

(5). آية اللَّه خويي: بنابر احتياط واجب لفظ مرادف «اللَّه» به هر زباني كه باشد ملحق به جدال است.

آية اللَّه بهجت: اگر قسم به لفظ جلاله نباشد اظهر عدم الحاق

است و اگر به لفظ جلاله باشد ظاهر تحقّق حرام به مجرّد آن است. (مناسك شيخ، ص 22).

آية اللَّه فاضل: ظاهراً لفظ «اللَّه» بدون «لا» و «بلي» جدال محرّم نيست و مرادف «اللَّه» نيز به هر زباني كه باشد جدال محرّم نمي باشد.

آية اللَّه خامنه اي: احتياط واجب آن است كه از قسم خوردن به نام هايي كه ترجمه واژه اللَّه به زبان هاي ديگر است- مانند كلمه خدا در زبان فارسي- اجتناب كند، همچنين بنابر احتياط واجب، بايد از قسم خوردن به نام هاي خداوند مانند رحمن، رحيم، قادر، متعال و … در حال منازعه خودداري نمايد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 191

398- احتياط واجب الحاق ساير اسماء اللَّه، به لفظ جلاله است، پس اگر كسي به «رحمان» و «رحيم» و «خالق سموات وارض»، قَسَم بخورد- بنابر احتياط واجب- جدال محسوب مي شود. 399- در مقام ضرورت، براي اثبات حق، يا ابطال باطلي، قَسَم به جلاله و غير آن، جايز است.

400- در جدالِ بر راست، در كمتر از سه مرتبه، غير از استغفار چيزي نيست؛ و در سه مرتبه، كفاره آن يك گوسفند است.

10- كشتن جانوارن ساكن در بدن

دهم- كشتن جانوران ساكن در بدن؛ مثل شپش و كَيك و كنه كه در بدن حيوان است.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: به مسأله قبلي مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: در جدال كافي است كه قسم به خداي متعال باشد ولو به لفظ جلاله نباشد.

آية اللَّه فاضل: در صورتي كه مشتمل بر كلمه «لا» و يا «بلي» باشد در اين صورت نيز احتياط مستحب الحاق است.

(2). آية اللَّه بهجت: و در صورت جواز كفّاره اي نيست علي الاظهر. (مناسك شيخ، ص 22).

آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: و

همچنين براي اظهار مودّت و دوستي و اكرام مؤمن نيز جايز است.

آية اللَّه سيستاني: استثنا مي شود از حرمت جدال موردي كه ترك آن مستلزم ضرري بر مكلّف باشد، مثلًا حق او را پايمال كند.

(3). آية اللَّه سيستاني: به گفته بعضي از فقها جدال با قسم راست محقّق نمي شود مگر اين كه سه بارپي درپي باشد و اين گفته خالي از وجه نيست، گرچه احتياط ترك آن است حتي يك بار.

(4). آية اللَّه بهجت: اگر سه مرتبه پي درپي باشد، و در حكم غير صورت تتابع با عدم تخلل تكفير تامّل است در صادق و كاذب. (مناسك شيخ، ص 22).

آية اللَّه سيستاني: اگر سه بار پي در پي باشد.

(5). آية اللَّه بهجت: بنابر مشهور و موافق با احتياط و در خصوص شپش حرمت قتل و القاء از جسد يا ثوب خالي از وجه نيست. (مناسك شيخ، ص 23).

آية اللَّه خامنه اي: بنا بر احتياط واجب.

(6). آية اللَّه فاضل: انسان يا حيوان.

(7). كَيك يا كَكْ: حشره اي است به اندازه شپش، بال ندارد و چون پاهاي عقب او بلند است به آساني مي جهد، خرطومي دارد كه با آن خون انسان را مي مكد و گاهي باعث سرايت بيماري طاعون مي شود. «فرهنگ عميد».

(8). آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: كشتن شپش و انداختن او از بدن براي محرم جايز نيست، اما پشه و كك احتياط در نكشتن آن ها است، در صورتي كه ضرري متوجه محرم نشود اما تاراندن آن ها ظاهراً جايز است هرچند احوط ترك است.

آية اللَّه سيستاني در مورد پشه و كَكْ فرموده اند: اگر ضرر از آنها متوجّه شخص نباشد احتياط واجب اين است كه آن ها را نكشد و اما راندن آن ها

جايز است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 192

406- انداختن شپش و كك از بدن، جايز نيست؛ و همچنين نقل كردن از مكاني كه محفوظ است به جايي كه از آن ساقط شود و بيفتد، جايز نيست؛ و احتياط آن است كه آن را به محلي كه در معرض افتادن است، نقل ندهد.

407- احتياط مستحب آن است كه اگر مكان اول محفوظتر است، آن را از محلي به محل ديگر از بدن نقل ندهند.

408- در كشتن يا انتقال دادن، عدم ثبوت كفّاره، بعيد نيست، ولي احتياطاً يك كف از طعام، صدقه بدهد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: حرمت القاي غير شپش دليلي ندارد و شهرت هم بر آن ثابت نيست، بلي دور انداختن كنه خود يا كنه شتر خود، مورد احتياط است. (مناسك شيخ، ص 23).

آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب انداختن شپش از بدن و لباس جايز نيست.

آية اللَّه فاضل: در غير شپش احتياط واجب در نينداختن است.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط واجب جايز نيست كه شپش را از روي لباس و بدن بيفكند امّا راندن پشه و كك و مانند آنها ظاهراً جايز است هرچند احوط ترك آن است. (مناسك، مسأله 253).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب در اين مسأله و مسأله بعد.

(2). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: به صورت اطلاق فرموده اند كه جا به جا كردن آنها ايرادي ندارد.

آية اللَّه فاضل: در غير شپش احتياط واجب در عدم نقل است.

(3). آية اللَّه بهجت: جابه جا كردن آن از جاي محفوظتر عيبي ندارد، در صورتي كه سبب افتادن آن نشود. (مناسك شيخ، ص 23).

(4). آية اللَّه اراكي، آية اللَّه نوري: احتياط واجب.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني:

نبايد آن را از محلي …

آية اللَّه مكارم: اين احتياط ترك نشود.

(5). آيات عظام اراكي، بهجت، تبريزي، خويي، نوري: بنابر احتياط واجب بايد يك مشت از طعام به فقير كفّاره بدهد.

آية اللَّه سيستاني: در صورت كشتن و يا انداختن شپش، احتياط مستحب آن است كه يك مشت از طعام كفّاره بدهد. (مناسك، مسأله 253).

آية اللَّه فاضل: اين احتياط در كشتن يا انداختن شپش ترك نشود.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط واجب است خواه عمداً باشد يا از روي خطا.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 193

11- انگشتر به دست كردن
اشاره

يازدهم- انگشتر به دست كردن براي زينت؛ ولي اگر براي استحباب باشد، مانع ندارد.

409- اگر انگشتر در دست نمودن، براي زينت و استحباب نباشد، مثلا براي خاصيتي باشد، اشكال ندارد.

حنا

410- محرم- بنابر احتياط واجب - نبايد براي زينت حنا ببندد؛ بلكه اگر زينت باشد و قصد هم نكند، احتياط در ترك است؛ بلكه حرمت آن، در هر دو صورت، خالي از وجه نيست.

411- اگر قبل از احرام حنا ببندد، چه به قصد زينت باشد يا نباشد و چه اثرش تا زمان احرام بماند يا نماند، مانع ندارد، ولي احتياط خوب است.

حنا و انگشتر كفّاره ندارد

412- انگشتر به دست كردن و حنا بستن، كفّاره ندارد.

______________________________

(1). آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط واجب محرم بايد از به دست كردن انگشتر اگر زينت محسوب گردد اجتناب كند گرچه قصد زينت نكند بلكه بايد از هر كاري كه زينت حساب شود اجتناب كند.

آيةاللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب.

آية اللَّه مكارم: انگشتر زينتي به هر قصد باشد حرام است.

(2). آية اللَّه بهجت: حنا بستن اگر براي زينت باشد جواز آن مورد تأمل است. (مناسك شيخ، ص 8).

آيات عظام تبريزي، خويي، مكارم: حنا بستن در صورتي كه زينت گفته شود بر محرم حرام است.

آية اللَّه خامنه اي و آيةاللَّه سيستاني: احتياط واجب آن است كه فرد محرم از استعمال حنا و رنگ مو- اگر زينت به شمار آيد- بلكه از هر چيزي كه زينت محسوب مي شود، اجتناب كند.

(3). آية اللَّه فاضل: حرمت محلّ اشكال است.

(4). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه اثرش تا حال احرام باقي مي ماند بنابر احتياط بايد خودداري كند (مناسك فارسي، ص 41) و در مناسك عربي، ص 91، مطابق متن فرموده اند: اگر اثرش تا زمان احرام بماند بهتر است قبل از احرام حنا نبندد.

آية اللَّه مكارم: اگر قصدش ادامه زينت براي حال احرام باشد اشكال دارد.

(5). آية اللَّه تبريزي: بنابر

احتياط استحبابي كفّاره اش يك گوسفند است. (مناسك، مسأله 254).

آية اللَّه خويي: بلكه زينت نمودن به هر چيز باشد بر محرم حرام است و كفّاره اش بنابر احتياط يك گوسفند است. (مناسك، مسأله 254).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 194

12- روغن ماليدن
اشاره

دوازدهم- روغن ماليدن به بدن.

413- ماليدن روغن به بدن اگرچه بوي خوش در آن نباشد، بنابر احوط بلكه اقوي، حرام است.

414- استعمال روغنِ داراي بوي خوش، پيش از احرام، اگر اثرش تا وقت احرام باقي مي ماند، جايز نيست. 415- خوردن روغن اگر در آن بوي خوش- مثل زعفران- نباشد، مانع ندارد.

416- ماليدن روغن اگر از روي اضطرار و احتياج باشد، مانعي ندارد. 2/ 416- استفاده از كرم هاي مختلف- نرم كننده، ضد آفتاب، تميز كننده و برطرف كننده خشكي لب و تاول هاي پا و كرم نرم كننده دست و صورت و بدون بو و الكل- در حال احرام جايز است يا خير؟

______________________________

(1). آية اللَّه خامنه اي: ماليدن روغن به اعضاي بدن و موي سر، در حال احرام جايز نيست چه از قبيل كِرِم كه براي زينت زده مي شود و چه غير آن و چه معطر باشد يا نباشد.

(2). آية اللَّه بهجت: در صورت ارتكاب و در صورت امكان تأخير احرام، تا زمان زوال بوي خوش، لازم است. (مناسك شيخ، ص 24).

آية اللَّه خويي: فتواي معظّم له به دست نيامد.

آيةاللَّه سيستاني: ولي اگر در آن عطر نباشد بلكه خودش خوشبو باشد اشكال ندارد.

(3). آية اللَّه سيستاني: محرم مي تواند روغني كه بوي خوشي ندارد براي مداوا استعمال كند و جايز است در حال ضرورت استعمال روغني كه خوشبو است يا بوي خوش در آن است.

(4). آية اللَّه خامنه اي: جايز نيست.

آية

اللَّه سيستاني: جايز نيست مگر در موارد ضرورت.

آية اللَّه مكارم: ماليدن هر نوع روغن و كرم به بدن خواه معطر باشد يا نه، براي محرم جايز نيست ولي ماليدن انواع پمادهاي طبي بر بدن براي معالجه و درمان مانعي ندارد.

آية اللَّه صافي: جايز نيست هر چند در آن بوي خوش نباشد ولي در حال اضطرار و ناچاري جايز است و در اين حال چنانچه بوي خوش در آن باشد، كفاره آن يك گوسفند است هرچند از روي اضطرار بوده والله العالم.

آية اللَّه نوري: در فرض سؤال كه بو ندارد جايز است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 195

ماليدن روغن كفّاره ندارد

417- اگر در روغن بوي خوش نباشد، در ماليدن آن كفّاره نيست. 418- اگر در روغن بوي خوش باشد، كفاره آن يك گوسفند است اگرچه از روي اضطرار باشد.

13- ازاله مو
اشاره

سيزدهم- ازاله مو از بدنِ خود يا ديگري، چه محرم باشد چه مُحِلّ.

419- درحرمت ازاله مو، ميان كم و زياد فرقي نيست و ازاله يك مو نيز حرام است. 420- ازاله مو اگر از روي ضرورت باشد، مانع ندارد. 421- اگر در وقت غسل يا وضو، مويي بدون قصد كنده شود، اشكال ندارد.

422- در حرمت ازاله مو بين تراشيدن، يا نوره ماليدن، يا كندن، يا قيچي كردن و …، فرقي نيست.

ازاله مو از محرم توسط مُحل

423- اگر محرم به اختياراً حاضر شود كه ديگري حتي اگر محل باشد سر او را بتراشد، مرتكب

______________________________

(1). آيات عظام: تبريزي، خويي و سيستاني: كفاره روغن مالي در صورتي كه از روي علم و عمد باشد، (آيةاللَّه تبريزي: چه بوي خوش در آن باشد يا نباشد.) و يك گوسفند است و اگر از روي ناداني باشد، كفّاره اش اطعام يك فقير است بنابر احتياط در هر دو مورد.

آية اللَّه مكارم: احتياطاً يك گوسفند است.

(2). آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط، كفاره ماليدن روغن خوشبو به بدن، يك گوسفند است، و در موردروغن هاي غير خوشبو، سير كردن يك فقير است، اگرچه عدم وجوب كفاره در هر دو مورد بعيد نيست.

آية اللَّه فاضل: اگر در روغن بوي خوش باشد كفّاره خوردن آن بنابر اقوي يك گوسفند است و در غير مصرفِ خوردن هم احتياطاً كفّاره را بدهد.

آية اللَّه نوري: كفاره ماليدن روغن به بدن، يك گوسفند است، اگرچه از روي اضطرار باشد.

(3). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه تبريزي: كفّاره اش يك گوسفند است حتي در صورت ضرورت، علي الأحوط.

آية اللَّه فاضل: در حال اضطرار كفّاره ثابت نيست.

(4). آية اللَّه سيستاني: بلكه حتي جزئي از يك مو.

(5). آية اللَّه صافي، آية

اللَّه گلپايگاني: گناه ندارد ولي كفّاره دارد.

(6). آية اللَّه بهجت: يعني به سبب وضو يا غسل و اظهر عدم وجوب فديه است. (مناسك شيخ، ص 24).

آية اللَّه سيستاني: يا تيمّم يا تطهير از خبث يا ازاله مانع از رسيدن آب وضو و غسل و مانند آن.

(7)- آية اللَّه فاضل: نسبت به مُحلّ مطلقا كفّاره اي نيست و نسبت به محرم اگر در موقع ازاله بي اختيار بوده ويا اسناد ازاله به محرم ولو تسبيباً محرز نباشد كفّاره ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 196

حرام شده و بايد كفّاره بدهد، ولي چنانچه بدون اختيار او باشد، كفّاره ندارد حتي بر مُحلّ مزبور.

كفّاره ازاله مو

424- كفاره سر تراشيدن، اگر ضروري باشد، دوازده «مُدّ» طعام است كه بايد به شش مسكين بدهد، يا سه روز روزه بگيرد، يا يك گوسفند قرباني كند.

اندازه مدّ

«مُد»، تقريباً يك چارك (ده سير) است.

425- اگر تراشيدن از روي ضرورت نباشد، بنابر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفّاره بدهد؛ بلكه تعيّن گوسفند در اين صورت، بعيد نيست.

426- اگر محرم از زير هر دو بغل خود، ازاله مو كند، بايد يك گوسفند ذبح كند؛ بلكه اگر از زير يك بغل هم ازاله مو كند، احتياط آن است كه يك گوسفند كفّاره بدهد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: اگر محرم با ضرورت و بدون ضرورت سر خود را بتراشد كفّاره اش يك گوسفند يا سه روزروزه يا اطعام ده مسكين است كه به هريك يك مد داده شود بلكه بنابر احتياط به هر كدام به مقداري كه سير شوند اگرچه بيش از يك مد باشد طعام داده شود. احتياط در رعايت اكثر از مدّ و اشباع است. (مناسك، مسأله 260 و مناسك شيخ، ص 24).

آية اللَّه فاضل: يكي از سه چيز به نحو تخيير است.

آية اللَّه گلپايگاني: كفاره ازاله مو از بدنِ خود، چه در حال ضرورت و چه در غير ضرورت ثابت است الّا در ازاله مو از بدنِ ديگري كه در حال ضرورت كفّاره ندارد.

(2). آية اللَّه گلپايگاني: صدقه دادن ده مدّ به ده مسكين كفايت مي كند اگرچه دوازده مد به شش مسكين بهتر است. (مناسك فارسي، ص 42، مسأله 63).

(3). آية اللَّه بهجت: رعايت اين احتياط لازم نيست (مناسك شيخ ص 24).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، مكارم و نوري: كفّاره آن يك گوسفند است.

آية اللَّه خامنه اي: اگر سر

را عالماً عامداً بتراشد كفّاره آن يك گوسفند است.

(4). آية اللَّه نوري: اگر از زير هر دو بغل ازاله مو كند احتياط آن است براي هر يك از بغل ها يك گوسفندكفّاره بدهد.

(5). آية اللَّه مكارم: اين حكم واجب است.

(6). آية اللَّه بهجت: اگر موي زير هر دو بغل خود را بكند كفّاره اش يك گوسفند است بنابر اقوي و در كندن موي يك طرف، سه مسكين را طعام بدهد. (مناسك، مسأله 260).

آية اللَّه سيستاني: اگر موي زير بغل را بكند حكم همين است و همچنين بنابر احتياط واجب اگر به وسيله ديگري، غير از كندن، موي آن را ازاله نمايد و اگر موي ريش يا غير آن را بكند كفاره آن يك مشت طعام است و اگر مُحرِم سر ديگري را تراشيد چه محرم باشد چه غير محرم كفّاره ندارد.

آية اللَّه فاضل: سه فقير را اطعام كند.

آية اللَّه گلپايگاني: كفاره ازاله مو از زير بغل، يك گوسفند است. (مناسك عربي، ص 97- مناسك فارسي، مسأله 397).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 197

كفاره ازاله مو با دست به سر و ريش كشيدن

427- اگر به سر يا ريش خود دست بكشد و يك مو يا بيشتر بيفتد، بنابر احتياط يك كف طعام صدقه بدهد.

428- اگر كسي موي سر را به غير تراشيدن، ازاله كند، بنابر احتياط بايد كفاره تراشيدن را بدهد.

429- در موردي كه كنده شدن مو با كشيدن دست به سر و صورت كفّاره دارد، فرقي بين عمد و سهو و غفلت نيست به شرط آن كه دست كشيدن عمدي باشد.

14- بيرون آوردن خون از بدن
اشاره

چهاردهم- بيرون آوردن خون از بدن خود

______________________________

(1). به مسأله 421 مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت: يك كف از طعام صدقه بدهد و ساقط شدن مو به اين سبب با عدم اطمينان به ساقط شدن، غير از ازاله غيرعمدّيه است كه فديه ندارد، اگر چه هر دو جايز است. (مناسك شيخ، ص 25).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بايد يك مشت طعام بدهد.

آية اللَّه خامنه اي: احتياط آن است كه به قدر يك مشت گندم يا آرد و امثال آن بدهد اگرچه وجوب اين احتياط معلوم نيست.

آية اللَّه سيستاني: خاراندن سر و بدن اشكال ندارد اگر مويي را نكند و خون خارج نشود؛ و اگر بي جهت محرم دست به سر و ريش خود بكشد و مويي يا بيشتر بيافتد، بايد يك مشت طعام كفّاره بدهد ولي اگر در وضو و مانند آن باشد چيزي بر او نيست.

آية اللَّه مكارم: مقصود از يك كف طعام، مقداري غذاست.

(2). آية اللَّه بهجت: فرقي بين كندن و ماشين كردن و نوره گذاشتن نيست، چه از سر باشد يا صورت يا مواضع ديگر.

آية اللَّه خويي: بلكه واجب است. (معتمد، ج 4، ص 208).

(3)- آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: يعني ميان

سر و صورت فرقي نيست.

(4). آية اللَّه بهجت: به كاري كه بداند موجب آن مي شود؛ زيرا اخراج احتماليِ خون، محكوم به حرمت نيست (مناسك شيخ، ص 28).

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 198

430- بيرون آوردن خون از بدنِ ديگري؛ مثل حجامت كردن او، يا كشيدن دندان او، حرام نيست.

مسواك زدن در حال احرام

431- بيرون آوردن خون از بدن با خراشيدن و مثل آن نيز جايز نيست؛ و همين طور است مسواك زدن، اگر از لثه خون خارج شود.

اضطرار به بيرون آوردن خون و خاراندن

432- خارج نمودن خون در حال احتياج براي حجامت و غير آن، جايز است؛ و همين طور است بيرون آوردن خون دمل در حال احتياج و خاراندن جَرَبِ آزار دهنده، اگرچه خون خارج شود.

تزريق آمپول و خون گرفتن از بدن

433- تزريق آمپول در حال احرام، مانع ندارد؛ ولي اگر موجب بيرون آمدن خون از بدن مي شود، در غير حاجت و ضرورت، تزريق نشود.

434- خون گرفتن از بدن با سرنگ در حال احرام، چه حكمي دارد؟

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: اگر آن ديگري محرم باشد، احتياط مستحب ترك است و بر خود آن محرم، جايز نيست، بنابر احتياط واجب.

(2). آية اللَّه مكارم: مكروه است در غير حال احتياج و ضرورت.

(3). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط واجب.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: مسواك كردن عيبي ندارد، گرچه بداند خون خارج مي شود و كفّاره ندارد.

آية اللَّه مكارم: در اين مسأله و مسأله قبل بنابر احتياط مستحب.

(4). آية اللَّه خويي: در حال ضرورت يا رفع ناراحتي. (مناسك، مسأله 274).

(5)- آية اللَّه فاضل: و در هر صورت كفّاره ندارد.

(6)- آية اللَّه بهجت: يعني اگر بداند كه چنين مي شود، چنانكه گذشت در حاشيه قبل از مسأله 430.

آية اللَّه خامنه اي و آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط جايز نيست مگر در حال نياز.

آية اللَّه مكارم: مكروه است.

(7). خون گرفتن از بدن محرم در حال ضرورت:

آيات عظام: بهجت، خامنه اي، فاضل، سيستاني: جايز است؛ آية اللَّه مكارم: ادماء مطلقاً مكروه است.

در غير ضرورت:

آيات عظام: بهجت، صافي، فاضل و نوري: جايز نيست

آيات عظام: خامنه اي، سيستاني: بنابر احتياط جايز نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 199

اخراج خون كفّاره ندارد

435- خون از بدن درآوردن، كفّاره ندارد.

15- ناخن گرفتن

پانزدهم- ناخن گرفتن:

436- گرفتن بعضي از ناخن هم جايز نيست مگر موجب اذيّت باشد. 437- در عدم جواز ناخن گرفتن، فرقي بين ناخن دست و پا و بين آلات ناخن گيري- قيچي يا چاقو يا ناخن گير- نيست؛ و احتياط واجب آن است به هيچ وجه، حتي به سوهان و دندان، ازاله ناخن نكند.

438- مُحرِم مي تواند از غير محرم ناخن بگيرد؛ و نيز محرم مي تواند ناخن محرم ديگر را به قصد تقصير بگيرد.

16- كشيدن دندان

450- شانزدهم- كندن دندان:

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: كفّاره اش بنابر احتياط يك گوسفند است؛ آية اللَّه نوري: اگر اختياراً خارج كند.

آيات عظام: خامنه اي، خويي و سيستاني: بنابر احتياط مستحب كفّاره اش يك گوسفند است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احوط و اولي كفاره آن يك گوسفند است.

(2). آية اللَّه بهجت: ليكن محتمل است فديه بعضي از ناخنِ آزار رساننده، قبضه اي از طعام باشد نه مدّ. (مناسك شيخ، ص 28).

آية اللَّه تبريزي: در اين صورت گرفتن ناخن جايز است و از هر ناخني يك مشت طعام كفّاره بدهد (مناسك، مسأله 285).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: وكفّاره آن يك مدّ طعام است.

(3). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه سيستاني: فرقي نيست و ازاله ناخن به هيچ وسيله جايز نيست.

آيات عظام: خامنه اي، مكارم و فاضل: حرام است.

(4)- آية اللَّه سيستاني: ولي ناخن گرفتن در تقصير بنابر احتياط واجب كافي نيست.

(5). آية اللَّه مكارم: جايز است مطلقاً و كفاره ندارد. (با خون ريزي مكروه است).

آية اللَّه خامنه اي: كشيدن دندان بدون خونريزي نه حرام است و نه كفاره دارد و در صورتي كه كشيدن دندان منجر به خونريزي شود بنابر احتياط واجب ممنوع است مگر در حال ناچاري و نياز.

آية

اللَّه صافي و آية اللَّه گلپايگاني: حرام است مطلقاً هر چند خون نيايد.

آية اللَّه بهجت: خون بيايد بدون ضرورت، حرام است و در غير اين صورت جايز است. و در هر صورت مطلقاً كفاره ندارد.

آيات عظام: تبريزي، خويي، سيستاني: اگر خون نيايد، مانع ندارد و كفاره هم ندارد و اگر خون بيايد اگر براي رفع ناراحتي بوده كفاره ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 200

هرچند بنابر احتياط خون نيايد؛ و احتياط آن است كه يك گوسفند كفّاره بدهد.

451- حرمت كندن دندان، شامل دندان ديگري نمي شود، هرچند خون خارج شود.

452- كشيدن دندان اگر ضرورت دارد، مانع ندارد، ولي علي الأحوط كفّاره دارد.

17- كندن گياه و درخت حرم

هفدهم- كندن درخت يا گياهي كه در حرم روييده باشد.

453- اگر گياه يا درختي بعد از منزل گرفتن روييده باشد، اگر خودش آن را كاشته، جايز است آن را بكند؛ و اگر خودش آن را نكاشته، بنابر احتياط آن را قطع نكند، گرچه اقوي جواز است.

454- اگر گياهي بعد از منزل گرفتن روييده، ولي خودش آن را نكاشته باشد، بنابر احتياط واجب، آن را قطع نكند.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: ولي كفارّه ندارد علي الأظهر، حتّي در صورت غيرضرورت، با خون انداختن اگرچه حرام است چنانكه گذشت. (مناسك شيخ، ص 28 و 29).

آية اللَّه خامنه اي: مستحب است كه يك گوسفند كفاره بدهد.

آية اللَّه تبريزي: كشيدن دندان، اگر خون درنيايد، مانع ندارد و كفاره هم ندارد و در صورتي كه خون بيايد، اگر براي رفع ناراحتي بوده كفاره ندارد.

آية اللَّه سيستاني: كفاره لازم نيست.

آية اللَّه فاضل: كفاره ندارد.

آية اللَّه مكارم: مطلقاً مانعي ندارد و كفّاره هم ندارد.

(2). آيات عظام: بهجت، خامنه اي، سيستاني، فاضل، نوري:

و بريدن آن.

(3). آية اللَّه سيستاني: حتي اگر اصل آن در خارج حرم و شاخه آن در حرم يا به عكس باشد.

(4). آية اللَّه سيستاني: اختصاص به محرم ندارد و فرقي بين كاشتن خود شخص و ديگري در اين صورت نيست، ولي اگر گياه يا درختي را خود شخص كاشته باشد مي تواند قطع كند، هرچند در ملك ديگري باشد.

(5). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي و گلپايگاني: مانعي ندارد كندن درخت و گياه در اين صورت.

(6). نظريه آيات عظام در مسأله قبل گذشت.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه نوري: قطع آن جايز است.

آية اللَّه بهجت: نظر ايشان در حاشيه مسأله قبل گذشت.

آيات عظام خويي، مكارم: اين احتياط واجب نيست بلكه مستحب است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 201

455- اگر منزلي خريده باشد كه داراي درخت و گياه است، نبايد آن را قطع كند. 456- قطع درختان ميوه و درخت خرما و گياه «اذخر»، مانع ندارد.

457- اگر كسي درختي را كه نبايد كنده شود، بكند، احتياط آن است كه اگر بزرگ باشد، يك گاو، و اگر كوچك باشد، يك گوسفند، كفّاره بدهد. 458- اگر قسمتي از درخت را قطع كند، بايد بنابر اقوي، قيمت آن را كفّاره بدهد.

459- در قطع گياه، جز استغفار كفّاره نيست. 461- احكامي كه براي قطع در حرم ذكر شد، مختص به محرم نيست، و براي همه ثابت است.

______________________________

(1). آية اللَّه نوري: منزلي كه در آن سكونت كرده ولو نخريده باشد.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند.

آية اللَّه مكارم: تنها قطع درختان و گياهان خودرو كه قبل از بنا در آن بوده حرام است و غير آن حرام نيست.

(2). آية اللَّه فاضل:

ميوه هاي آن ها و شاخه هايي از آن ها را كه در كمّيت يا كيفيّت ميوه تأثير مي گذارد مي تواند قطع كند اما خود آن ها را نبايد قطع كند.

آية اللَّه مكارم: قطع درختان ميوه اگر خودرو باشد خالي از اشكال نيست.

(3). آية اللَّه بهجت: در صورتي كه در درخت كوچك و در بعض درخت رعايت عدم نقصان از قيمت بشود. (مناسك شيخ، ص 30).

(4). آية اللَّه نوري: واجب است.

آيات عظام: تبريزي، خويي، سيستاني: كفّاره كندن درخت از بيخ، (آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط) قيمت همان درخت است و كفاره قطع مقداري از آن، قيمت همان مقدار است. و كندن علف يا قطع آن كفّاره ندارد.

آيةاللَّه صافي: و ظاهر آن است كه اگر گاو يا گوسفند را به قصد ما في الذمّه، از عين آن ها يا قيمت درخت، بدهد و قيمت درخت، بيشتر نباشد كافي است.

آية اللَّه خامنه اي، آيةاللَّه مكارم: در هر دو صورت احتياط يك گاو است.

آية اللَّه خامنه اي: كندن گياه و بوته هاي خشك حرم كفاره ندارد ولي واجب است استغفار كند، اما اگر درختي را كه بريدن آن حرام است، ببرد، بنابر احتياط واجب بايد يك گاو كفاره بدهد.

(5). آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله قبلي مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: بلكه احوط است.

(6). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: كفّاره ندارد. (مناسك، ص 114).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 202

462- اگر در هنگام راه رفتنِ متعارف، گياهي قطع شود، اشكالي ندارد.

18- سلاح در بر داشتن

463- هجدهم- سلاح در برداشتن، بنابر احوط؛ مثل شمشير، نيزه و تفنگ و همه آلات جنگي مگر براي ضرورت. و مكروه است همراه داشتن سلاح در صورتي كه در تن نباشد مگر اين كه ظاهر نباشد، و

احوط ترك آن است.

- محرّمات مخصوص به مردان
19- استظلال براي مردان
اشاره

نوزدهم- سايه قرار دادن مرد بالاي سر خود.

464- سايه قرار دادن براي مردان، جايز نيست، ولي براي زنها و بچه ها، جايز است و كفّاره هم ندارد.

اختصاص حرمت به طيّ منزل

465- استظلال فقط در حال طي منزل، حرام است؛ اما بعد از منزل كردن در هر مكاني- مانند مني، عرفات يا غير آن- مانعي ندارد، و حتي محرم مي تواند در محلي كه منزل كرده، در حال راه رفتن، با چتر و مثل آن، بر سر خود سايه قرار دهد؛ پس حركت در مني از چادرها تا قربانگاه و محل

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: درصورت عدم ضرورت با علم به قطع، احتياط شود.

(2). پوشيدن و دربرداشتن سلاح:

آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، خامنه اي، سيستاني، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم: حرام است مگر براي ضرورت.

حمل سلاح بدون صدق پوشيدن:

آية اللَّه بهجت: جايز است و كفاره ندارد

آيات عظام: خامنه اي، تبريزي، خويي، جايز نيست؛ آية اللَّه صافي و آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط جايز نيست؛ آية اللَّه سيستاني: اگر مسلح بودن صدق كند، جايز نيست.

نظر ساير آيات عظام، موافق متن است.

(3). آية اللَّه وحيد: استظلال بعد از منزل كردن جايز است اگر چه با سايه متحرك باشد. (مناسك معظم له صفحه 135)

آيات عظام: بهجت، تبريزي، خامنه اي، سيستاني: احوط آن است كه شخص محرم پس از رسيدن به مكه پيش از انجام مناسك عمره و همچنين در حال احرام در عرفات و منا، از قرار گرفتن در زير سايه هاي متحرك مانند اتوبوس مسقف و چتر، اجتناب كند؛ آيةاللَّه بهجت: مگر براي حوايج خانه و خيمه.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 203

جمرات با چتر و غير آن، مانعي ندارد؛ گرچه در حال راه رفتن، احتياط مستحب در

ترك است.

حركت از زير سايبانهاي مني

466- حركت از زير سايبان هاي مني براي محرمي كه به مني مي رود هرچند هنوز منزل نكرده باشد، مانع ندارد. 467- در حرمت استظلال، فرقي بين سواره و پياده نيست.

استظلال در مكه

468- محرم مي تواند بعد از رسيدن به مكه ولو در محله هاي جديد كه از مسجدالحرام دور هستند، براي رفتن به مسجدالحرام در ماشين هاي مسقّف سوار شود يا زير سايه برود. 469- مكه منزل است و به محض وصول به آن- ولو قبل از رسيدن به محل اسكان و استقرار- استظلال مانع ندارد.

استظلال در مكه بعد از احرام حج

470- كساني كه در مسجدالحرام و نقاط ديگر مكه براي حج محرم مي شوند، تا عرفاً در مكه هستند و در حال سير براي خارج شدن از مكه نيستند، مي توانند استظلال نمايند.

______________________________

(1). آية اللَّه خويي: و در قسمت جديد شهر مكه بنابر احتياط، سوار ماشين سقف دار نشوند. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 337).

(2)- به مسأله قبل مراجعه شود.

(3). آيات عظام تبريزي، خويي: بنابر احتياط.

(4)- جهت تفصيل اين مسأله به ذيل مسأله 465 مراجعه شود.

(5)- تذكر: جهت تفصيل نظرات به ذيل مسأله 465 مراجعه شود؛

هر چند از اطلاق منزل به مكه، استفاده مي شود كه به محض وصول به مكه، احكام منزل، بر آن مترتب مي شود؛ فقط حضرت آية اللَّه خويي فرموده اند: بنابر احتياط تا وارد شدن به مكه متيقن سابق استظلال نكند.

(6)- به مسأله 465 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: در مكّه مانعي ندارد هر چند در حال حركت به سوي عرفات باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 204

احرام در مسجدالحرام و استظلال تا منزل

471- كساني كه از مسجدالحرام براي حج محرم مي شوند مي توانند در بازگشتِ به منزل، در ماشين سقف دار سوار شوند و در آن جا پياده شوند؛ ولي اگر از اول قصد عرفات داشته باشند و نمي خواهند در منزل پياده شوند، بنابر احتياط، سوار نشوند.

استظلال از مسجد تنعيم در احرام عمره مفرده

472- با توجه به اين كه تنعيم جزو مكه شده و مكه منزل است، استظلال در مكه براي كسي كه از تنعيم محرم شده است، مانع ندارد.

سايه ثابت و متحرك

473- در حرمت استظلال، فرقي بين سايه متحرك- مثل چتر و ماشين مسقّف- و سايه ثابت، مثل پل و غيره، نيست؛ و نيز فرقي بين اجبار و اختيار نيست؛ ولي بر عبور از زير پل هايي كه در جاده ها هست، استظلال صادق نيست.

سوار شدن بر ماشين مسقف بدون توجه

474- اگر كسي بدون توجه، در روز سوار ماشين سقف داري كه حركت مي كند شود، بايد بعد از توجه، بلافاصله پياده شود؛ و اگر تأخير كند، بايد كفّاره بدهد؛ ولي سوار و پياده شدن از ماشين مسقّف در حالي كه ايستاده است، مانع ندارد.

گذشتن از زير پل و تونل

475- آنچه در حال احرام، حرام است، سايه بر سر قرار دادن است؛ بنابراين اگر ماشين از زير پل هايي كه در مسير واقع شده برود و محرم به ناچار از زير پل ها عبور كند و يا ماشين مثلا در جايگاه

______________________________

(1)- به مسأله 472 مراجعه شود.

آية اللَّه فاضل، آية اللَّه مكارم: در هر دو فرض مانعي ندارد.

(2)- آيات عظام: بهجت، تبريزي، خامنه اي، سيستاني: به احتياط واجب، استظلال نكند. آية اللَّه خويي: تا ورود به مكه متيقّن سابق.

(3)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، فاضل، مكارم، نوري: عبور از زير سايبانِ ثابت اشكال ندارد.

آية اللَّه گلپايگاني: احتياط آن است كه به اختيار خود، روز از آن تونل هايي كه صدق رفت و آمد در منزل نمي كند، نرود. (آراء المراجع، ص 178).

(4)- آية اللَّه سيستاني: در فرض اجبار قطعاً حرام نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 205

بنزين، در زير سقف، توقف كند و محرم زير سقف قرار گيرد، مانعي ندارد و كفّاره هم ندارد.

476- حركت در تونل هاي مكه در حال سير به طرف عرفات، اگر محرم خودش آن راه را اختيار كند، اشكال دارد؛ و در غير اين صورت مانع ندارد.

موارد استظلال

477- در حرام بودن استظلال در وقت طي منزل، فرقي بين محمل روپوش دار، اتومبيل سرپوشيده، هواپيما و كشتي نيست.

سايه جانبي

478- در وقت طي منزل، استظلال به پهلوي محمل، كناره ماشين و هر چيزي كه بالاي سر نباشد، بنابر احتياط ترك شود، اگرچه جايز بودنِ آن، خالي از قوت نيست.

تابش عمودي و افقي خورشيد

479- در استظلال، فرقي بين سايه حاصل از تابش عمودي يا مايل خورشيد، نيست.

سايه بر شانه

480- اگر سايه فقط بر شانه بيفتد و بر سر نيافتد، استظلال صدق نمي كند.

حكم بين الطلوعين

481- بين الطلوعين از نظر جواز و عدم جواز استظلال جزو شب است يا روز؟

______________________________

(1)- آيات عظام خامنه اي، فاضل، نوري: اشكال ندارد.

آية اللَّه بهجت: اشكال ندارد (مستفاد از س 53 مناسك).

آية اللَّه مكارم: در اين صورت هم مانعي ندارد.

نظريات آيات عظام در مسأله 473 آمده است

(2). آيات عظام: بهجت، تبريزي: بنابر احتياط، ترك شود؛ آية اللَّه خويي: اگر تأثير در گرما يا سرما يا باد دارد، جايز نيست.

آية اللَّه خامنه اي: قرار گرفتن در سايه ديوار و درخت و مانند آنها و نيز عبور از زير سقف هاي ثابت مانند پل و تونل، حتي در روز اشكال ندارد.

آيات عظام: صافي، گلپايگاني، فاضل، مكارم، نوري: جايز است؛ آية اللَّه سيستاني: براي پياده مطلقاً جايز است و سواره احتياط كند، مگر سايه سر و سينه را نگيرد.

(3)- به مسأله قبل مراجعه شود.

(4)- آيات عظام: بهجت، خويي: فرقي نمي كند. آيات عظام: تبريزي، سيستاني، فاضل: بنابر احتياط.

(5). آيات عظام: بهجت، سيستاني، صافي، مكارم: جزء شب است. آيةاللَّه تبريزي: مبني بر احتياط است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 206

حكم استظلال در فرض احرام از راه دور با نذر

482- احرام از جاهاي دور- مثل تهران- با نذر جايز است، و نذر، صحيح و عمل به آن لازم است؛ و اگر راه ديگري جز سفر با هواپيما و وسايل مسقف نباشد، بايد بروند، ولي براي حركت زير سقف، بايد كفّاره بدهند.

483- در فرض قبل حتي الامكان بايد از راهي برود كه در طي منزل، زير سايه قرار نگيرد؛ و اگر راهي براي زير سقف قرار نگرفتن نباشد و قبل از نذر به آن التفات داشته، معصيت كرده؛ زيرا عمداً خود را به ارتكاب محرّمات احرام، مبتلا كرده است.

استظلال در شب و هواي ابري

484- استظلال در شب، خلاف احتياط است گرچه جايز بودن آن، به نظر بعيد نيست؛

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: نذرِ احرام قبل از ميقات، براي كسي كه مي داند ناچار مي شود زير سقف برود محل اشكال است. (ملحق مناسك).

آية اللَّه فاضل: صحت نذر براي كسي كه مي داند بايد در روز با وسيله مسقّف حركت كند محل اشكال است. بلي اگر بداند كه براي احرام عمره تمتّع نمي تواند به يكي از مواقيت معروفه برود، نذر اشكال ندارد و معصيت هم نكرده است، ولي احتياط آن است كه در ادني الحل تجديد احرام كند. و در هر صورت كفّاره زير سقف رفتن را بايد بدهد.

(2). آيات عظام فاضل، نوري: مي تواند از راهي برود كه زير سايه قرار بگيرد؛ مانند تونل و پل و زير درخت، از سايه هاي ثابت.

(3). آية اللَّه فاضل: به حاشيه مسأله قبل مراجعه شود.

(4). آيات عظام: تبريزي، خويي، مكارم: ظاهر اين است كه معصيت نكرده است، ولي براي استظلال اضطراري كفّاره بايد بدهد.

(5). آية اللَّه بهجت: استظلال در شب نيست و مانع ندارد و ظاهرِ مجموعِ روايات و مقتضاي اصل، اختصاص ممنوعيت

به سايه انداختن از آفتاب است. (مناسك، س 50).

(6). آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط در حرمت استظلال فرقي بين شب و روز نيست.

آية اللَّه خامنه اي: احوط آن است كه در شب هاي باراني و سرد، از سوار شدن به اتوبوس مسقف و مانند آن اگر براي فرار از باران و سرما باشد اجتناب كند.

آية اللَّه خويي: مراد از استظلال تحفظ از آفتاب و سرما و گرما و باران و باد و مانند آنها است. پس اگر هيچكدام از آنها نباشد، به نحوي كه وجود و عدمِ سايبان يكسان باشد اشكال ندارد، و در اين حكم بين شب و روز فرقي نيست. (مناسك، مسأله 270). و در فرض شك در اين كه آيا مظله وجود و عدمش يكسان است يا نه استظلال جايز است. (استفتائات آخر مناسك، چاپ 21، ص 325).

آية اللَّه وحيد: جايز نبودن استظلال در شب مورد اشكال است، و احتياط واجب ترك آن است. (مناسك فارسي معظم له صفحه 135)

آية اللَّه سيستاني: سوار شدن در ماشين سقف دار و مانند آن در شب و بين الطلوعين و روزهايي كه ابر غليظ مانع تابش خورشيد باشد، در صورتي كه باراني نباشد اشكال ندارد و اگر باراني باشد كفّاره دارد و به احتياط واجب جايز نيست. (مناسك، مسأله 270).

آية اللَّه مكارم: جايز است مگر در شب هاي باراني كه بايد كفّاره بدهد و در روزهاي كاملًا ابري و بين الطلوعين نيز استفاده از ماشين سرپوشيده مانعي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 207

بنابراين، جواز نشستن محرم در هواپيما و ماشيني كه شب حركت مي كند، بعيد نيست و استظلال در هواي ابري در روز، جايز نيست، مگر

ابر به طوري تيره باشد كه استظلال صدق نكند.

استظلال با عذر

485- در صورت وجود عذر- مثل شدت گرما يا شدت سرما يا بارندگي- استظلال جايز است، ولي كفّاره دارد.

استظلال در حال خواب

486- افرادي كه شب با ماشين مسقف حركت مي نمايند؛ اگر قبل از طلوع آفتاب به خواب بروند و بعد از طلوع آفتاب بيدار شوند، براي مدتي كه خواب بوده اند، يا ماشين ايستاده بوده، كفّاره واجب نيست؛ ولي اگر بعد از بيدار شدن و التفات و قبل از ايستادن ماشين، استظلال شده ولو اضطراراً، كفّاره واجب است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت، اگر طوري باشد كه تظليل صادق نباشد اشكال ندارد.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: استظلال در روز ابري هم جايز نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص207

آية اللَّه سيستاني: اگر ابر تيره باشد كه اشعّه آفتاب را به كلّي پوشانده باشد و باران نباشد اشكال ندارد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در جواب استظلال در روز ابري فرموده اند: استظلال در هواي ابري در روز جايز نيست. (مناسك فارسي، ص 184).

آية اللَّه مكارم: تيره بودن ابرها لازم نيست، منظور نبودن سايه است.

(3)- مراجعه به مسأله 487 و 488 شود.

آية اللَّه تبريزي: در فرض مزبور بنا بر احتياط براي استظلال در شب بايد كفّاره بدهند.

آية اللَّه مكارم: در اين صورت كفّاره اي لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 208

كفاره سايه قرار دادن

487- كفاره سايه قرار دادن در حال طي منزل، يك گوسفند است، چه با عذر باشد و چه با اختيار، بنابر احتياط واجب.

كفايت يك كفّاره در هر احرام براي استظلال

488- در احرام عمره، اقوي كفايت يك گوسفند است، هر چند بيش از يك مرتبه استظلال نموده باشد؛ و همچنين است احرام حج.

20- پوشيدن دوختني
اشاره

490- بيستم- پوشيدن دوختني؛ مثل پيراهن، قبا و مانند آن. 491- احوط اجتناب از مطلق دوخته است هرچند كم باشد؛ مثل كمربند دوخته و كلاه.

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم، نوري: كفاره آن يك گوسفند است و فرقي بين اختيار و اضطرار نيست.

(2). آية اللَّه سيستاني: ولي احتياط مستحب اين است كه براي هر روزي يك كفّاره بدهد. (مناسك، مسأله 271).

(3). آيات عظام: خامنه اي، نوري، سيستاني: پوشيدن لباس دوخته از قبيل پيراهن، شلوار و … و نيز لباسهاي دكمه دار كه بابستن دكمه به شكل پيراهن در مي آيد براي مردان در حال احرام جايز نيست؛ آية اللَّه سيستاني: و حرمت پوشيدن لباسهاي تعارف، بدون انداختن دكمه و بدون دست بيرون آوردن، مبني بر احتياط است و پوشيدن شلوار و زير شلواري در صورت نداشتن ازار جايز است.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احوط اجتناب از هر جامه دوخته و شبيه دوخته است.

(4). آيات عظام: خامنه اي، سيستاني، فاضل: پوشيدن چيز دوخته كه لباس محسوب نمي شود، مانند كمربند يا هميان كه پول در آن مي گذارند و همچنين استفاده از بند ساعت و مانند آن اشكال ندارد. انداختن لحاف يا پتو و مانند آن كه حاشيه آن دوخته شده بر روي شانه ها مانعي ندارد. همچنين دوخته بودن حاشيه جامه احرام بلامانع است.

آية اللَّه خويي: احوط اجتناب از مطلق جامه دوخته و شبيه دوخته است ولي انداختن پتوي حاشيه دار كه طرفين آن را با نخ دوخته اند مانع ندارد. (استفتائات، ص

241، س 712).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: استفاده از اين اشياء براي محرم جايز است، هر چند دوخته باشد: 1- هميان وكمربند كه براي حفظ پول به كمر مي بندند. 2- فتق بند. 3- كفشي كه تمام روي پا را نپوشاند.

(5). آيات عظام: خامنه اي، تبريزي، سيستاني، فاضل، مكارم: كمربند دوخته اشكالي ندارد. آية اللَّه تبريزي: ولي پوشيدن شب كلاه جايز نيست.

آية اللَّه سيستاني: به ذيل 490 مراجعه شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 209

پوشيدن دمپايي دوخته و ساعت با بند دوخته

492- پوشيدن دمپايي دوخته كه تمام روي پا را نمي گيرد، براي مرد محرم، چه حكمي دارد؟ 493- به مچ بستن ساعتي كه بند آن دوخته است، چه حكمي دارد؟

هميان و قمقمه و فتق بند دوخته

494- به كمر بستن و همراه داشتن هميان پول، هرچند دوخته باشد، اشكال ندارد؛ و بهتر اجتناب از گره زدن آن است.

495- استفاده از فتق بند دوخته در فرض ضرورت، جايز است، ولي بنابر احتياط كفّاره دارد. 496- از به دوش انداختن قمقمه اي كه در محفظه دوخته شده قرار دارد، بنابر احتياط، اجتناب شود ولي در دست گرفتن آن، مانع ندارد.

استفاده از پتو

2/ 496- در صورت سرد شدن هوا آيا افراد مُحرم مي توانند از پوشش ديگري مثل پتو يا لباس استفاده نمايند؟

______________________________

(1). آيات عظام: خامنه اي، سيستاني، صافي، فاضل و مكارم: اشكال ندارد.

آية اللَّه بهجت و آية اللَّه نوري: احتياط در ترك است.

(2). آيات عظام: بهجت، صافي، نوري: احتياط در ترك است.

آيات عظام تبريزي، خامنه اي، سيستاني، صافي، فاضل، مكارم اشكال ندارد.

(3). آية اللَّه تبريزي: كفّاره هم ندارد.

آية اللَّه خامنه اي: حكم آن در ذيل مسأله 491 آمده است.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: ضرورت لازم نيست و كفّاره هم ندارد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه فاضل: اولي اين است كه كفّاره بدهد.

(4). آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب.

(5)- آية اللَّه بهجت: اگر مثل هميان باشد و صدق لبس نكند اشكال ندارد.

آيات عظام تبريزي، سيستاني، فاضل: مانعي ندارد.

آية اللَّه مكارم: حمل كيف ها و ساك هاي دوخته، هر چند به شانه و گردن بيندازد مانعي ندارد.

(6)- آية اللَّه خامنه اي: پوشيدن هميان و كمربند و ديگر دوخته هاي كوچك كه به آن لباس گفته نمي شود اشكال ندارد.

(7). آيةاللَّه بهجت: مانعي ندارد و اگر بر شانه مي اندازند بايد مخيط نباشد.

آيةاللَّه فاضل؛ آية اللَّه خامنه اي: چنانچه مخيط يا شبه مخيط نباشد اشكال ندارد ولي بايد مردان سرشان و زنان صورتشان را نپوشانند و دوخته بودن حاشيه پتو هم

مانع ندارد.

آية اللَّه مكارم: استفاده از پتو مانعي ندارد؛ آية اللَّه سيستاني: و حتي دوخته بودن حاشيه هاي لباسهاي احرام و نيز دوختن مارك بر آن مانعي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 210

حكم پوشيدن دستكش براي بانوان

497- پوشيدن «قفازين» براي زنها جايز نيست ولي پوشيدن لباس دوخته، هرقدر كه باشد براي آنها جايز است و كفّاره ندارد.

كفّاره پوشيدن لباس دوخته

498- كفاره پوشيدن لباس دوخته، يك گوسفند است.

499- اگر محرم چند نوع لباس دوخته بپوشد- مثل پيراهن و..- براي هر يك بايد كفّاره بدهد؛ و احتياط واجب آن است كه اگر آن ها را توي هم كند و يك دفعه بپوشد براي هريك كفّاره بدهد.

ثبوت كفاره با اضطرار به دوختني

500- پوشيدن لباس دوخته در فرض نياز، جايز است، ولي كفّاره دارد؛ و اضطرار به پوشيدن

______________________________

(1). قفازين چيزي بوده كه زنهاي عرب براي حفظ از سرما، در آن پنبه مي گذاشتند و دست مي كردند

(2). آية اللَّه بهجت: پوشيدن هر نوع دستكش جايز نيست مگر در حال ضرورت.

آيات عظام تبريزي، خامنه اي، سيستاني، مكارم: منظور از قفازين هر نوع دستكش است.

آية اللَّه صافي و آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب پوشيدن هر نوع دستكش براي بانوان در حال احرام جايز نيست آية اللَّه فاضل: ولي كفاره ندارد.

(3). آيةاللَّه خويي: فتواي ايشان در دست نيست.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: ظاهر آن است كه اگر براي پوشيدن جنس دوخته يك كفّاره بدهد كافي است. (مجمع المسائل، ج 1، ص 461، مسأله 20).

(4). آية اللَّه بهجت: ظاهر تعدّد كفّاره است به تعدّد صنف ها مطلقا، چه علي الترتيب بپوشد و چه در يك دفعه بپوشد.

آية اللَّه خامنه اي: اگر تعدد صدق كند براي هر مورد يك كفاره بدهد.

آية اللَّه سيستاني: در اين صورت اگر نوع اين لباس ها مختلف باشد، به تعداد هر لباس بايدكفّاره بدهد و اگر نوع لباس ها يكي باشد، بنابر احتياط به تعداد هر لباس بايد كفّاره بدهد. (مناسك، مسأله 245).

(5). آية اللَّه بهجت: مگر در صورتي كه إزار نداشته و شلوار بپوشد كه در وجوب فديه تامّل است. (مناسك شيخ، ص 20 و 21).

آيات عظام تبريزي،

خامنه اي، خويي، سيستاني: بنابر احتياط واجب بايد يك گوسفند بدهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 211

لباسهاي متعدد، موجب سقوط كفّاره نيست.

تكرار كفاره

501- اگر يك نوع لباس بپوشد، مثل پيراهن، و كفّاره بدهد و پيراهن ديگري بپوشد، يا آن را كه پوشيده بكند و باز بپوشد، بايد براي دفعه ديگر نيز كفّاره بدهد. 502- اگر چند لباس از يك نوع بپوشد- مثل چند قبا يا پيراهن- چه در يك مجلس، يا چند مجلس، بنابر احتياط واجب، براي هر يك كفّاره بدهد.

21- پوشيدن آنچه تمام روي پا را مي گيرد
اشاره

بيست و يكم- پوشيدن كفش و جوراب و هرچه تمام روي پا را مي گيرد.

______________________________

(1). آيات عظام: تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني: بنا بر احتياط در صورت اضطرار به پوشيدن لباس هم كفّاره دارد.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط. (مناسك، مسأله 245).

آية اللَّه مكارم: مگر اين كه موجب عسر و حرج شود.

(2). آيةاللَّه خويي: فتواي معظّم له در دست نيست.

(3). آية اللَّه بهجت: اگر يك دفعه پوشيدن صدق كند. (مستفاد از مناسك شيخ، ص 20).

(4). آية اللَّه تبريزي: در صورتي كه چند لباس بپوشد ولو از يك نوع باشد، بايد به تعداد آنها كفّاره بدهد.

آية اللَّه خامنه اي: اگر تعدد صدق كند براي هر مورد يك كفاره بدهد.

آية اللَّه خويي: فتواي معظّم له در دست نيست.

آية اللَّه فاضل: چنانچه چند لباس از يك نوع را يك دفعه (يعني پشت سر هم و بدون فاصله) بپوشد، فقط يك كفّاره واجب مي شود.

آية اللَّه گلپايگاني، آية اللَّه صافي: براي پوشيدن جنس دوخته در احرام عمره، يك كفّاره و در احرام حج نيز يك كفّاره كافي است. (مجمع المسائل، ج 1، ص 461،- مسأله 20).

آية اللَّه مكارم: مگر اين كه موجب عسر و حرج شود.

(5). آية اللَّه بهجت: بلكه مطلقاً با صدق لبس و پوشيدن علي الأحوط. (مناسك شيخ، ص 21).

آية اللَّه خامنه اي:

مرد محرم نبايد چكمه و جوراب بپوشد و احتياط واجب آن است كه از پوشيدن هر چيزي كه تمام روي پا را مي پوشاند- مانند كفش و گيوه و امثال آن- اجتناب كند. لكن اگر لباس احرام يا پتو و امثال آن را روي پا بيندازد اشكال ندارد.

آية اللَّه تبريزي: احوط نپوشيدن هر چيزي است كه تمام پشت پا را بپوشاند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و احتياط آن است كه از پوشيدن چيزي كه قسمتي از روي پا را هم بپوشاند نيز خودداري كند ولي بند نعلين اشكال ندارد.

تذكر: از تقييد حرمت، به صدق پوشيدن، استفاده مي شود كه افتادن حوله احرامي و پتو روي پا هنگام خواب و غير آن، اشكال ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 212

503- اين حكم به مردان اختصاص دارد و براي زن مانع ندارد.

پوشيدن كفش بنددار

504- پوشيدن كفش بند دار كه تمام روي پا را نگيرد، در حال احرام مانعي ندارد.

اضطرار به پوشيدن جوراب و مانند آن

505- اگر مرد به پوشيدن چيزي كه تمام روي پا را مي گيرد، محتاج شود، احتياط واجب آن است كه روي آن را شكاف دهد.

2/ 505- افرادي كه هنگام استفاده از پاي مصنوعي ناچار به استفاده از جوراب، يا تسمه دوخته شده هستند و انجام اعمال بدون پاي مصنوعي برايشان بسيار مشكل است، چه وظيفه اي دارند؟ 506- در پوشيدن آنچه روي پا را مي گيرد، كفّاره نيست.

______________________________

(1). آية اللَّه سيستاني: بلكه مضطرّ شود.

(2). آيات عظام: بهجت: خويي، فاضل، مكارم: احتياط مستحب اين است. (مناسك عربي، مسأله 248).

(3). آيةاللَّه بهجت: اگر عرفاً لباس مخيط صادق نيست كفاره ندارد وگرنه دارد هرچند با وجود عذر پوشيدن آن جائز است در همان حدّ ضرورت و عذر.

آية اللَّه خامنه اي: اگر ناچار به پوشيدن باشيد حرام نيست ولي در صورتي كه صدق لباس بكند كفاره دارد.

آيةاللَّه فاضل: اگر جوراب دوخته نباشد مانعي ندارد هرچند تسمه آن دوخته باشد، اما اگر جوراب دوخته باشد، بايد كفاره بدهيد.

آية اللَّه مكارم: اگر ناچار هستند، كفاره اي بدهند، و احرام آنها اشكال ندارد.

(4). آيات عظام تبريزي، خويي، فاضل: احوط ثبوت كفاره گوسفند است. آية اللَّه نوري: يك گوسفند واجب است.

آية اللَّه سيستاني: در پوشيدن چكمه و مانند آن كفّاره اي واجب نيست، ولي بنا بر احتياط، اگر عمداً جوراب و مانند آن را بپوشد بايد يك گوسفند كفّاره بدهد. (مناسك، مسأله 248).

آية اللَّه خامنه اي: احتياط مستحب در خصوص جوراب آن است كه يك گوسفند به عنوان كفّاره قرباني كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 213

22- پوشيدن سر
اشاره

بيست و دوم- پوشاندن سر بر مردان با چيزهاي پوششي.

507- بنابر احتياط واجب از پوشاندن سر به وسيله چيزهاي غير پوششي-

مثل گِل و حنا و دوا و پوشال و مانند آن- اجتناب شود.

508- بنابر احتياط واجب از حمل بار به وسيله سر كه موجب پوشاندن مي شود، اجتناب شود.

پوشاندن سر با دست

509- پوشاندن سر به وسيله اعضاي بدن- مانند دست بر سر گذاردن - جايز است، ولي احتياط در ترك آن است.

510- زير آب كردن سر، در حال احرام جايز نيست و همچنين است مايع ديگري؛ مثل گلاب و غير آن.

پوشاندن قسمتي از سر

511- بعض سر، در حكم تمام سر است و نبايد پوشيده شود.

______________________________

(1). آيات عظام صافي، گلپايگاني، تبريزي، خويي: محرم نبايد سر خود را بپوشاند حتي با گِل و مانند آن.

(2). آية اللَّه بهجت: احوط و اولي ترك پوشانيدن سر به قسمتي از بدن؛ مثل دست است در غير مواردضرورت عرفيّه يا شرعيّه. اگرچه جواز خالي از وجه نيست. (مناسك شيخ، 25).

(3). آيات عظام خامنه اي، سيستاني، وحيد و فاضل: براي محرم چه مرد و چه زن.

(4). آية اللَّه بهجت: محرم نبايستي در آب فرو رود كه سرش زير آب شود و بنا بر احتياط در غير آب از مايعات ديگر (مناسك، مسأله 264).

آية اللَّه خامنه اي: فرو بردن تمام سر در آب براي محرم جايز نيست، و بنابر ظاهر، در اين مسأله تفاوتي ميان زن و مرد وجود ندارد؛ اما اگر تمام سر را در آب فرو برد، كفاره اي بر عهده اش نخواهد بود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: محرم نبايستي در آب فرو رود كه سرش زير آب برود.

آية اللَّه سيستاني: براي محرم جايز نيست همه سر خود را در آب فرو برد بلكه بنابر احتياط در غير آب هم جايز نيست و فرقي در اين حكم بين زن و مرد نيست و منظور از سر در اين حكم، همه قسمتي است كه بالاتر از گردن است.

(5). آيات عظام تبريزي، خويي، فاضل: بنابر احتياط.

(6). آية اللَّه خامنه اي: پوشاندن

قسمتي از سر به نحوي كه عرفا مصداق پوشاندن سر باشد،- مانند گذاشتن كلاه كوچك در وسط سر- جايز نيست، اما در غير اين صورت، مانند گذاشتن قرآن و مانند آن بر روي سر و يا خشك كردن تدريجي بخشي از سر، اشكال ندارد، هرچند احوط آن است كه از آن نيز اجتناب نمايد.

آية اللَّه خويي: بردن بعض سر در آب مانعي ندارد. (معتمد العروه، ج 4، ص 221).

آية اللَّه سيستاني: پوشيدن بعض سر جايز نيست ولي زير آب بردن بعض سر جايز است.

آية اللَّه فاضل: بنابر اقوي در تغطيه، لكن در حمل، بنابر احتياط.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب، ولي ريختن آب بر سر مانعي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 214

استفاده از ماسك بند دار براي مردان و زنان

512- استفاده از ماسك هاي بهداشتي كه بند آن را پشت سر مي اندازند و بخش كوچكي از سر را مي پوشاند، براي مردان و زنان محرم چه حكمي دارد؟ 513- گوشها ظاهراً از سر محسوب است و نبايد پوشيده شود.

استفاده از موي مصنوعي در حال احرام

514- استفاده از موي مصنوعي، ضرر به صحت عمره و حج ندارد؛ ولي اگر مرد آن را بر سرش بگذارد، بايد كفّاره بدهد.

______________________________

(1). آيت اللَّه تبريزي: اگر مثل نخ باشد مانعي ندارد و اگر زنان مضطرّ به اين عمل باشند اشكال ندارد، واللَّه العالم.

آيت اللَّه خامنه اي: استفاده از ماسك براي پوشش بيني و دهان براي زنان در حال احرام مانع ندارد.

آيت اللَّه سيستاني: اگر از بوي بد مانع شود جايز نيست و براي زنان به احتياط واجب مطلقاً جايز نيست.

آيت اللَّه صافي: بدون ضرورت جايز نيست و با ضرورت تكليفاً جايز است، ولي با فرض پوشيده شدن بعض سر در مرد و بعض صورت در زن كفّاره دارد؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: ماسك زدن براي زن محرم، هرچند مخيط و موجب ستر مقداري از صورت او شود، در حال ضرورت مانعي ندارد و كفّاره هم ندارد و براي مرد هم هرچند مخيط باشد، مانعي ندارد و كفّاره ندارد.

آيت اللَّه مكارم: اشكال ندارد.

آيت اللَّه نوري: خير، جايز نيست و علت آن اين است كه براي مردان به خاطر پوشانده شدن بعض سر و براي زنان به جهت پوشاندن بعض صورت اشكال پيدا مي كند.

(2). آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه نوري: گوش ها در اين حكم ملحق به سر است.

آية اللَّه فاضل: ولي پوشاندن مقداري از گوش مانعي ندارد.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر از روي اضطرار باشد ظاهراً كفّاره ندارد.

آية

اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط كفّاره بدهد.

آية اللَّه سيستاني: اگر از روي ضرورت باشد كفّاره ندارد و در غير اين صورت بنابر احتياط يك گوسفند كفّاره دارد. (ملحق مناسك).

آية اللَّه فاضل: در صورتي كه تمام سر را پوشانده باشد اما اگر قسمتي از سر را پوشانده است كفاره ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 215

جواز پوشاندن رو براي مردان

515- پوشانيدن رو براي مردان، مانع ندارد، و جزو سر محسوب نيست؛ پس در وقت خواب، يا غير آن، مانعي از پوشاندن آن نيست.

چند مورد مستثني از حرمت

516- گذاشتن بند مشك آب بر سر، از حكم عدم جواز پوشش، استثنا شده و مانع ندارد.

517- دستمالي كه براي سردرد به سر بسته مي شود، اگرچه تمام سر را بگيرد مانع ندارد و كفّاره هم ندارد.

518- گذاشتن سر روي بالش براي خوابيدن مانع ندارد.

519- اگر پارچه اي را مثلا براي حفظ از پشه، روي چوب و مانند آن، بالاي سر قرار دهند، از جهت پوشاندن، مانع ندارد و همچنين است رفتن در پشه بند.

520- رفتن زير دوش حمّام براي مُحرِم، مانع ندارد، ولي زير آبشاري كه سر را فرا گيرد، جايز نيست..

خشك كردن سر با حوله

521- خشك كردن سر با حوله و دستمال و مانند آن، جايز نيست و بعض سر، در حكم تمام سر محسوب مي شود.

تر بودن سر هنگام مسح در حال احرام

522- محرمي كه سرش هنگام وضو براي مسح، تر باشد، و نمي تواند صبر كند تا خودش خشك شود، يا با مثل دست آن را خشك كند، احوط جمع بين وضو با اين حال و تيمم است.

______________________________

(1). آيات عظام: بهجت، صافي، گلپايگاني: گناه ندارد ولكن كفّاره دارد.

(2)- آية اللَّه مكارم، آية اللَّه نوري: احوط ثبوت كفّاره است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: مانعي ندارد ولي يك گوسفند كفّاره دارد. (مناسك فارسي، ص 42).

(3). آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: هرچند به نحو كشيدن پارچه بر سر باشد بنابر احتياط واجب و اگروقت نماز تنگ است گوشه حوله يا پارچه را بگيرد و به مقداري كه در مسح سر واجب است خشك كند.

(4)- آيات عظام: بهجت، خامنه اي، گلپايگاني، مكارم: اگر به تدريج صورت گيرد كه تمام سر پوشيده نشود مانعي ندارد و همين است حكم در خشك كردن صورت بانوان.

(5)- مراجعه شود به مسأله قبل.

آية اللَّه تبريزي: با دست و يا جاي ديگر بدن، سر را به مقدار مسمّاي مسح، خشك كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 216

پوشاندن سر هنگام خواب

523- پوشاندن سر براي مردان در وقت خوابيدن نيز جايز نيست؛ ولي گذاردن سر روي بالش براي خوابيدن مانع ندارد.

پوشاندن سهوي سر و گفتن تلبيه

524- اگر كسي از روي فراموشي سرش را پوشانيد، واجب است فوراً آن را باز كند و مستحب است تلبيه بگويد؛ بلكه احوط است.

پوشاندن سر ديگري در حال احرام

525- آيا براي محلّ يا محرم، جايز است چيزي- مثل پتو- روي سر مرد محرمي كه خواب است، بيندازد؟

كفّاره پوشاندن سر

527- كفاره پوشاندن تمام سر- به هر نحو كه باشد- يك گوسفند است؛ و نيز كفّاره پوشاندن قسمتي از سر، بنابر احتياط يك گوسفند است.

528- هرگاه مرد محرم سر خود را با چيز دوخته بپوشاند، بايد دو كفّاره بدهد.

______________________________

(1). آيت اللَّه خامنه اي: بر محرم پوشاندن سر خودش حرام است خواه خودش بپوشاند يا به ديگري دستور دهد كه سر او را بپوشاند، ولي پوشاندن سر ديگري ولو محرم باشد از محرّمات احرام نيست.

آيات عظام: تبريزي، سيستاني، فاضل: جايز نيست.

آية اللَّه بهجت و آيت اللَّه صافي: دليلي بر منع آن نرسيده است؛ چه محل باشد چه محرم.

آيت اللَّه مكارم: احتياط ترك اين امور است.

(2). آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل، مكارم: بنابر احتياط واجب كفّاره اش يك گوسفند است.

(3). آية اللَّه خامنه اي: كفاره پوشاندن سر، بنابر احتياط، يك گوسفند قرباني كردن است و بعض سر حكم تمام سر را ندارد مگر عرفاً بر آن صدق كند كه سر را پوشانده است؛ مثل اينكه كلاه كوچكي كه فقط قسمت وسط سر را مي پوشاند بر سر بگذارد.

آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب.

(4)- آية اللَّه بهجت: احتياطاً. (مناسك، س 58).

آية اللَّه تبريزي: يك كفّاره كافي است.

آية اللَّه خويي: حرمت لبس اينگونه مخيط به نظر ايشان مبني بر احتياط است و لذا احتياط در دو كفّاره است.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب، در صورتي كه چيزي كه پوشيدن آن حرام است را بپوشد؛ مثل عمامه و كلاه، ولي اگر مثلًا پيراهن خود را بر سر بگذارد، بيش از يك كفّاره لازم نيست.

آية اللَّه

مكارم: در مثل پارچه دوخته شده يك كفّاره دارد، ولي كلاه دوخته و مانند آن، بنابر احتياط واجب دو كفّاره دارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 217

تكرار پوشاندن

529- تكرار پوشاندن سر در حال احرام- بنابر احوط- موجب تكرار كفّاره است؛ اگرچه تعدّد كفّاره، معلوم نيست و عدم وجوب، بعيد به نظر نمي آيد. 530- بعد از پوشاندن سر و ذبح كفّاره، اگر مجدداً سر را پوشانيد، احتياط به كفّاره دادنِ دوباره، بسيار مطلوب است، اگرچه وجوبش معلوم نيست. 531- پوشاندن سر با علم و عمد، كفّاره دارد؛ و در صورت ندانستن مسأله يا غفلت و سهو و نسيان، كفّاره ندارد.

3- محرّمات مخصوص به بانوان
23- پوشيدن زيور
اشاره

بيست و سوم- پوشيدن زيور براي زن به جهت زينت.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: احوط تعدد فديه است به تعدد پوشانيدن، خصوصاً هرگاه بي عذر باشد، خصوصاً هرگاه مجلس متعدّد باشد و اقوي تعدد فديه است در صورت تخلل تكفير. (مناسك شيخ، ص 26).

آية اللَّه تبريزي: اين احتياط ترك نشود.

آية اللَّه خامنه اي: احتياط تكرّر كفّاره در صورت تكرّر ستر است مطلقاً.

آية اللَّه سيستاني: بعيد نيست يك كفّاره كافي باشد.

آيات عظام: صافي، گلپايگاني، نوري: در صورت تعدّد پوشانيدن سر، بايد كفّاره متعدد بدهد. (مناسك عربي، ص 91).

آية اللَّه مكارم: اين احتياط در اين مسأله و مسأله بعد، وجوبي است.

(2). آية اللَّه مكارم و آية اللَّه نوري: احتياط، واجب است.

نظر آيات عظام بهجت، خامنه اي، صافي، گلپايگاني: در مسأله قبل گذشت.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: در اين صورت دوباره بايد كفّاره بدهد.

(3). آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: بلكه ظاهر اين است كه در موارد جواز ستر واضطرار نيز كفّاره واجب نيست (مناسك، مسأله 256).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 218

532- بنابر احتياط واجب زن بايد در حال احرام از زيورِ زينتي هرچند بدون قصد تزيين باشد، اجتناب كند؛ بلكه حرمت آن، خالي از قوت نيست.

533-

زيورهايي را كه قبل از احرام، به پوشيدن آن، عادت داشته، لازم نيست براي احرام بيرون بياورد ولي نبايد به هيچ مردي، حتي به شوهرش نشان دهد.

زيور كفّاره ندارد

534- پوشيدن زيور، كفّاره ندارد.

24- پوشاندن رو براي زنان
اشاره

بيست و چهارم- پوشانيدن روي با نقاب و روبند و برقع.

535- پوشاندن رو هر چند با چيزهاي غير متعارف- مثل پوشال و گِل و مانند آن- بنابر احتياط جايز نيست؛ و نيز پوشاندن با بادبزن جايز نيست.

536- قسمتي از رو، در حكم تمام آن است و نبايد پوشانده شود.

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: پوشيدن زيور براي زينت بر بانوان مُحرِم حرام است.

آية اللَّه سيستاني: اگر زيور به قصد زينت باشد حرام است و اگر به قصد زينت هم نباشد ولي عرفاً زينت حساب مي شود احتياط واجب در ترك است.

آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب.

(2). آية اللَّه فاضل: اگر قصد زينت به آن ها را نداشته باشد.

آية اللَّه مكارم: ولي آن را بپوشاند.

(3). آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط مستحب آن ها را براي شوهرش و مرداني كه با او مَحرم اند ظاهر نسازد و نشان ندهد. (مناسك، مسأله 256).

(4). آية اللَّه تبريزي: كفّاره اش بنابر احتياط مستحب، يك گوسفند است.

آية اللَّه خويي، متعرّض اثبات و نفي مسأله كفّاره نشده اند.

(5). آية اللَّه بهجت: در غير حال ضرورت، مانند تحفّظ از مگس و نحو آن در حال خوابيدن. (مناسك شيخ، ص 26).

آية اللَّه نوري: پوشاندن رو هر چند به چيزهاي غيرمتعارف؛ مثل پوشال و گل نيز جايز نيست و جايز نيست با بادبزن روي خود را بپوشاند.

(6). آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط.

آية اللَّه خامنه اي: پوشاندن صورت در حال احرام به گونه اي كه متعارف زنان در حجاب از نامحرم يا خودداري از شناخته شدن است براي زنان جايز نيست. بنابراين پوشاندن بخشي از صورت كه براي اين منظورها پوشيده مي شود شامل گونه ها و بيني و دهان

و چانه نيز مانند پوشاندن همه صورت حرام است.

آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب، و لذا پوشيدن مقنعه كه اطراف صورت را مي گيرد خلاف احتياط است.

آية اللَّه فاضل: بعض رو در حكم تمام است. و بنابر اقوي پوشاندن صورت در قسمت پايين آن؛ يعني از بيني تا چانه جايز نيست و در قسمت بالايي آن به احتياط واجب.

آية اللَّه مكارم: پوشانيدن بعض صورت، به طوري كه نقاب و برقع به آن نگويند جايز است.

آية اللَّه نوري: چانه جزو صورت محسوب مي شود، و بايد مقنعه را طوري ببندد كه زير چانه قرار بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 219

حكم چانه زنان

537- چانه جزو صورت محسوب مي شود و بايد باز باشد؛ پس اگر مقنعه اي بر سر گذاشته شود كه چانه را تا لب ها بپوشاند، اشكال دارد.

خشك كردن صورت

538- زن محرم- بنابر احتياط- نمي تواند حوله را بر صورت خود بكشد. 539- زن هاي محرم براي پوشيدن و در آوردن مقنعه، بايد مواظب باشند صورتشان پوشيده نشود ولي اگر عامداً و عالماً نباشد، مانع ندارد.

گذاردن دست روي صورت

540- زن محرم مي تواند دست بر صورتش بگذارد.

گذاردن روي روي بالش

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: چانه جزو صورت است كه نبايد پوشانده شود و بعض صورت نيز در حكم تمام آن است، ولي دست گذاشتن روي صورت مانعي ندارد. (پرسشهاي جديد حج، ص 12، سؤال 50).

آية اللَّه خامنه اي: نظر ايشان در مسأله 536 آمده است.

(2)- آية اللَّه مكارم: اشكال ندارد.

(3). آية اللَّه نوري: زن محرم نمي تواند صورت خود را با حوله خشك و يا پاك كند.

(4)- آيات عظام: بهجت، خامنه اي، صافي، گلپايگاني، مكارم: به صورت تدريجي كه تمام صورت پوشيده نشود، مانعي ندارد.

آية اللَّه فاضل: جايز نيست مگر در حال ضرورت.

(5)- آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 543 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: پوشيدن مقنعه كه مقداري از اطراف صورت را مي پوشاند به احتياط واجب جايز نيست.

آية اللَّه مكارم: اين مقدار مانعي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 220

541- گذاردن روي بر بالش براي خوابيدن، مانع ندارد.

پوشش براي نماز

542- پوشاندن سر براي زنان در حال نماز، واجب است؛ ولي آنچه را به عنوان مقدمه علمي مي پوشانند، بايد بعد از نماز فوراً آن را باز كنند.

پوشش از نامحرم

543- براي رو گرفتن از نامحرم، جايز است چادر يا جامه اي را كه بر سر افكنده، تا محاذي بيني بلكه چانه، و حتي در صورت احتياج، تا گردن، پايين بيندازد و چيزي بر او نيست؛ و بهتر بلكه احوط، آن است كه آن را با دست يا چيز ديگر، از رو، دور نگه دارد تا به صورت نچسبد.

كفّاره پوشاندن رو

544- بعضي براي دور نگه نداشتن جامه از صورت، كفّاره لازم دانسته اند، و آن احوط است، گرچه اقوي واجب نبودن آن است.

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، گلپايگاني: پوشانيدن رو كه مقدمه پوشانيدن سر مي باشد، در حال نماز عيبي ندارد؛ آية اللَّه بهجت: و نيز مي تواند سر اندازش را آويزان نمايد در نماز و بعد از آن.

(2). آيات عظام: تبريزي، خويي، سيستاني: احتياط واجب اين است كه پس از فراغت از نماز آن را بردارد.

آية اللَّه مكارم: واجب نيست.

(3). آية اللَّه بهجت: بلكه مطلقاً و اختياراً و تا حدّ نحر علي الأظهر. (مناسك شيخ، ص 26).

(4). آية اللَّه سيستاني: و در جايي كه نا محرم نيست اين گونه پوشش نيز جايز نيست.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: ولي بايد با دست يا چيز ديگري آن را از صورت دور نگهدارند. (آداب و احكام حج، ص 162).

(5). آية اللَّه خامنه اي: رها كردن كمي از چادر خود به روي صورت تا محاذي بالاي بيني اشكال ندارد ولي احتياط آن است كه هرگاه در معرض نگاه نامحرم نيست از اين كار اجتناب كند.

(6). آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه خويي و آية اللَّه تبريزي: اين احتياط ترك نشود.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بايد با دست يا چيز ديگري آن را

از صورت دور نگه دارد.

(7). آية اللَّه بهجت، آية اللَّه مكارم: تحفظ آن از رسيدن به صورت لازم نيست.

(8). آية اللَّه بهجت: شايد وجه آن، استفاده مساوات احرام زن در رو، با احرام مرد در سراست در جميع احكام از بعضي روايات، و در اين استفاده تامّل است. (مناسك شيخ، ص 26).

(9). آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: احتياط واجب آن است كه يك گوسفند كفّاره دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 221

545- در نقاب انداختن و پوشاندن رو، به هر نحو كه باشد، كفّاره لازم نيست گرچه موافق احتياط است.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: وجوب كفارّه پوشانيدن صورت زنان يك گوسفند، منقول از شيخ و حلبي است. (مناسك شيخ، ص 26).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط واجب بايد يك گوسفند بدهد.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب آن است كه يك گوسفند بدهد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بايد يك گوسفند كفّاره بدهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 222

فصل ششم: مستحبات و آداب

1- مستحبات ورود به حرم

1- همين كه حاجي به حرم رسيد، پياده شده و به جهت دخول حرم، غسل نمايد.

2- براي تواضع و فروتني نسبت به حضرت حق- جلَّ و علا- پابرهنه شده و نعلين خود را در دست گرفته داخل حرم شود؛ اين عمل ثواب زيادي دارد.

3- وقت دخول حرم اين دعا را بخواند:

«اللّهُمَّ إنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: وَأَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَعَلي كُلّ ضامِرٍ يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميقٍ. اللّهُمَّ إنّي ارْجُو انْ اكُونَ مِمَّنْ اجابَ دَعْوَتَكَ، وَقَدْ جِئْتُ مِنْ شُقّةٍ بَعيدةٍ وَفَجٍّ عَميقٍ سامِعاً لِنِدائِكَ وَمُستَجِيباً لَكَ مُطيعاً لِأمْرِكَ وَكُلُّ ذلِكَ بِفَضْلِكَ عَليَّ وَاحْسانِكَ إِلَيَّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلي ما وَفَّقْتَنِي لَهُ

أبْتَغِيْ بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ وَالْقُرْبَةَ إلَيْكَ وَالْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي وَالتَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْها بِمَنِّكَ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَحَرِّمْ بَدَنِي عَلَي النَّارِ وَآمِنِّي مِنْ عَذابِكَ وَعِقابِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

4- وقت دخول حرم مقداري از علفِ (اذخر) گرفته آن را بجود.

2- مستحبات ورود به مكه معظّمه

546- براي دخول مكه معظمه نيز غسل مستحب است؛ و هنگامي كه وارد مكه مي شود با

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا بجا آورد و بايد توجه داشت كه بعضي از مستحبات مربوط به زمانهاي گذشته است و در عصر ما موضوع ندارد و يا عملًا ممكن نيست، آنچه را مي توان، انجام دهد. و خداوند به نيّت او پاداش مي دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 223

حالت تواضع وارد شود؛ و كسي كه از راه مدينه برود، از بالاي مكه داخل شده و وقت بيرون آمدن از پايين آن بيرون آيد.

3- مستحبات ورود به مسجدالحرام
اشاره

547- مستحب است مكلف براي دخول مسجدالحرام غسل نمايد.

غسل براي طواف

548- آيا بجز غسل مستحبي براي رفتن به مسجدالحرام، غسل ديگري براي طواف مستحب است و در صورت وجود چنين استحبابي، آيا يك غسل به نيت هر دو كافي است؟

دفعات استحباب غسل براي ورود به مسجدالحرام

549- آيا استحباب غسل ورود به مسجدالحرام تنها براي قادم و كسي است كه اعمال عمره بجاي مي آورد، يا براي هر مرتبه رفتن به مسجدالحرام نيز مستحب است؟

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: استحباب اين غسل ثابت نيست، مگر اين كه براي طواف باشد.

(2). آيةاللَّه بهجت: رجاءً نيّت هر دو را به يك غسل بنمايد.

آية اللَّه تبريزي: براي زيارت بيت اللَّه غسل مستحب است و طواف، زيارت بيت است، واللَّه العالم.

آيةاللَّه خامنه اي: براي خصوص طواف هم غسل مستحبي وارد شده است ولي مي توانيد هر دو را در يك غسل نيت كنيد.

آيةاللَّه سيستاني: غُسل زيارت كعبه مستحب است ولي استحباب غُسل دخول مسجدالحرام و غسلِ طواف ثابت نيست و اگر خواست انجام دهد به قصد رجا اشكال ندارد و مي تواند يك غسل را به نيّتهاي متعدد انجام دهد.

آيةاللَّه صافي: غسل براي طواف بالخصوص، به نظر نرسيده است، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: بلي براي هر دو مورد؛ يعني دخول در مسجدالحرام و طواف غسل مستحب است و يك غسل به نيت هر دو كفايت مي كند.

آيةاللَّه مكارم: ظاهراً طواف، غسلِ مستحب ندارد.

آية اللَّه نوري: بجز غسل مستحبي براي رفتن به مسجدالحرام استحباب غسل ديگري براي طواف ثابت نيست.

(3). آيةاللَّه بهجت: رجاءً مانعي ندارد.

آيت اللَّه خامنه اي: اختصاص به ورود اوّل ندارد.

آيت اللَّه تبريزي: غسل دخول مسجدالحرام، كه همان غسل براي دخول مكه و حرم است، اختصاص به قادم و كسي كه اعمال را به جا مي آورد، دارد.

آيت اللَّه سيستاني: استحباب آن حتي براي قادم ثابت

نيست.

آيت اللَّه صافي: بعيد نيست براي هر وارد به مسجد باشد و در هر مرتبه.

آيت اللَّه فاضل: براي هر مرتبه رفتن به مسجدالحرام نيز مستحب است.

آيت اللَّه مكارم: به قصد رجا مانعي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 224

و همچنين مستحب است با پاي برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد شود؛ و هنگام ورود از در «بني شيبه» وارد شود؛ و گفته اند كه باب بني شيبه در حال كنوني مقابل باب السلام است؛ بنابراين نيكو اين است كه شخص از باب السلام وارد شده و مستقيماً بيايد تا از ستون ها بگذرد.

و مستحب است بر در مسجدالحرام ايستاده بگويد:

«السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّها النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، بِسْم اللَّه وَبِاللَّهِ وَما شاءَ اللَّهُ، السَّلامُ عَلي أ نْبِياءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلي رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلي إبْراهِيمَ خَلِيْلِ اللَّهِ، وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ».

و در روايت ديگر وارد است كه نزد در مسجد بگويد:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَمِنَ اللَّهِ وَإلَي اللَّهِ وَما شاءَ اللَّهُ وَعَلي مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَخَيْرُ الْأسْماءِ للَّهِ، وَالْحَمْدُ للَّهِ وَالسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلي مُحَمَّدْ بِنْ عَبْداللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلي أنبِياءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلي خَلِيْلِ اللَّهِ الرَّحْمنِ، السَّلامُ عَلَي الْمُرسَلِينَ وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْنا وَعَلي عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحينَ، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَبارِكْ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهيمَ إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيْدٌ، أللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُو لِكَ، أللَّهُمَّ صَلِّ عَلي إبْراهِيْمَ خَلِيلِكَ وَعَلي أ نْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ، وَسَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ

الْعالَمِينَ، أللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ وَاسْتَعْمِلْنِي في طاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ وَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الْإِيمانِ أبَداً ما أبْقَيْتَني جَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ، الْحَمْدُ للَّهِ الَّذي جَعَلَني مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ وَجَعَلَني مِمَّنْ يَعْمُرُ مَسَاجِدَهُ، وَجَعَلَني مِمَّنْ يُناجِيهِ، أللَّهُمَّ إنِّي عَبْدُكَ وَزائِرُكَ في بَيْتِكَ

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 225

وَعَلي كُلِّ مَأتِيٍّ حَقٌّ لِمَنْ أتاهُ وَزارَهُ، وَأ نْتَ خَيْرُ مَأتِيٍّ وَأكْرَمُ مَزُورٍ فَأَسْأَ لُكَ يا اللَّهُ يا رَحْمنُ بِأَ نَّكَ أنتَ اللَّهُ لا إلهَ إلّاأ نْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ بِأ نَّكَ واحِدٌ احَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ (لكَ خ ل) كُفُواً أحَدٌ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَعَلي أهْلِ بَيْتِهِ يا جَوادُ يا كَرِيمُ يا ماجِدُ يا جَبَّارُ يا كَريمُ أسْأَ لُكَ أنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ إيّايَ بِزِيارَتي إيَّاكَ أوَّلَ شي ءٍ تُعْطِيَنِي فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ».

پس سه مرتبه مي گويد:

«أللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتي مِنَ النَّارِ».

پس مي گويد:

«وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَّيِّبِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ شَياطِيْنِ الْجِنِّ وَالْانْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

پس داخل مسجدالحرام شود و رو به كعبه دست ها را بلند نموده و بگويد:

«اللَّهُمَّ إنّي أسْأَ لُكَ في مَقامي هذا وَفي أوَّلِ مَناسِكِي أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي وَأنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتي وَأنْ تَضَعَ عَنِّي وِزْري، الْحَمْدُ للَّهِ الَّذي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ أللَّهُمَّ إنّي أشْهَدُ أنَّ هذا بَيْتُكَ الْحَرامُ الَّذي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَأمْناً مُبارَكاً وَهُديً لِلْعالَمينَ أللَّهُمَّ إنَّي عَبْدُكَ وَالْبَلَدَ بَلَدُكَ وَالْبَيْتَ بَيْتُكَ جِئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَكَ وَأؤُمُّ طاعَتَكَ مُطِيْعاً لِأمْرِكَ راضياً بِقَدَرِكَ أسْأَ لُكَ مَسْأ لَةَ الْفَقِيْرِ إلَيْكَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ أللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ واسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».

بعد خطاب مي كند به سوي كعبه و مي گويد:

«أ لْحَمْدُ للَّهِ الَّذي عَظَّمَكِ وَشَرَّفَكِ وَكَرَّمَكِ وَجَعَلَكِ مَثابَةً لِلنّاسِ وَامْناً مُبارَكاً

وَهُديً لِلْعالَمِيْنَ».

و مستحب است وقتي كه محاذي حجرالاسود شد بگويد:

«أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلَّااللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَكَفَرْتُ

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 226

بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزّي وَبِعِبادَةِ الشَّيْطانِ وَبِعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللَّهِ».

و هنگامي كه نظرش به حجرالاسود افتاد، به سوي آن متوجه شود و بگويد:

«أ لْحَمْدُ للَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَما كُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أنْ هَدانَا اللَّهُ سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِ وَلا إلهَ إلّااللَّهُ وَاللَّهُ أكْبَرُ، اللَّهُ أكْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَاللَّهُ أكْبَرُ مِمّا أخْشي وَاحْذَرُ، لا إلهَ إلّااللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيْكَ لَهُ، لَهُ الْمُلكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَيُمِيتُ وَيُحْيِي وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلي كُلِّ شَي ءٍ قَدِيرٌ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَبارِكْ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ كَأفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهِيمَ إنَّكَ حَمِيْدٌ مَجيدٌ، وَسَلامٌ عَلي جَميعِ النَّبِيِّينَ وَالمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ أللَّهُمَّ إنَّي اومِنُ بِوَعْدِكَ وَأُصَدِّقُ رُسُلَكَ وَأتَّبِعُ كِتابَكَ».

و در روايت معتبر وارد است كه وقتي كه نزديك حجرالاسود رسيدي، دست هاي خود را بلند كن؛ و حمد و ثناي الهي را به جا آور؛ و صلوات بر پيغمبر بفرست؛ و از خداوند عالم بخواه كه حج تو را قبول كند. پس از آن، حجر را بوسيده و استلام نما و اگر بوسيدن ممكن نشد استلام نما و اگر آن هم ممكن نشد اشاره به آن كن و بگو:

«أللَّهُمَّ أمانَتِي أدَّيْتُها وَمِيثاقِي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافاةِ أللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ وَعَلي سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّااللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ وَاللَّاتِ

وَالْعُزّي وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ وَعِبادَةِكُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دونِ اللَّهِ».

و اگر نتواني همه را بخواني بعضي را بخوان و بگو:

«أللَّهُمَّ إليْكَ بَسَطْتُ يَدِي وَفِيما عِنْدَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتِي فَاقْبَلْ سُبْحَتي وَاغْفِرْ لِي وَارْحَمْنِي، أللَّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَالْفَقْرِ وَمَواقِفِ الْخِزْيَ في الدُّنيا وَالْاخِرَةِ».

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 227

باب دوم

وجوب طواف 229

شرايط و مقدمات طواف 235

كيفيت طواف 259

احكام خاص بانوان در طواف 299

1- حيض 299

2- استحاضه 304

طواف مستحب و نماز آن 309

1- استحباب طواف 309

2- شرايط طواف مستحبي 310

3- زمان طواف مستحبي 311

4- طوافهاي مستحب 313

آداب و مستحبات طواف 314

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 228

اللَّهُمَ

إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَانا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي

وَ يَقِينا [صَادِقا] حَتَّي أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِي إِلا مَا كَتَبْتَ

لِي وَ رَضِّنِي مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

كلّكم راعٍ و كُلُّكُم مسئولٌ عنْ رعيَّتِه؛

و الأميرُ الذي عَلَي الناسِ راعٍ و هو مسئولٌ عن رَعيِّتهِ؛ و الرجلُ راعٍ علي أهل بَيتِهِ و هو مسئولٌ عنهم؛ و المرأةُ راعيةٌ علي أهل بيتِ بَعْلِها و وُلْدِه و هي مسئولةٌ عنهمْ؛ و العبْدُ راعٍ علي مال سيّدِهِ و هو مسئولٌ عنه؛

ألا فَكُلُّكم راعٍ و كُلُّكم مسئولٌ عنْ رعيّته

جامع الأخبار 119

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 229

باب دوم: وجوب طواف

فصل اول: وجوب طواف

1- ركنّيت طواف و حكم ترك آن
اشاره

اولين عمل عمره بعد از احرام، طواف است.

550- طواف عبارت است از: «هفت مرتبه گرد خانه كعبه گرديدن» و هر دور از آن «شوط» نام دارد؛ پس طواف، عبارت از هفت شوط است.

ترك طواف

551- طواف از اركان عمره است؛ و كسي كه آن را تا وقتي كه وقت آن فوت شود، ترك كند، عمره او- چه عالم به حكم و چه جاهل باشد- باطل است. 552- چنين كسي، احوط آن است كه حج افراد به جا آورد، و پس از آن، عمره به جا آورده و حج را در سال بعد، اعاده كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: و وجوب ذبح يك شتر مطلقا، حتّي در حال علم و عمد، موافق احتياط است. (مناسك شيخ، ص 35).

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط، جاهل به حكم بايد يك شتر كفّاره بدهد. (مناسك، اوّل بحث طواف).

آية اللَّه فاضل: عمره تمتع او باطل مي شود ولي احرام او باقي مي ماند كه براي خروج از احرام بايد اعمال عمره مفرده را تمام كند.

(2)- آية اللَّه بهجت: و ظاهراً حج او مبدل به حج افراد مي شود و وجوب قضاي حج بر او در سال آينده قوي است.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: عمره اش باطل مي شود و احرام او نيز باطل مي شود و بايد حج را در سال بعد اعاده كند و احتياط مستحب اين است عدول به حج افراد نموده و آن را به قصد اعمّ از حجّ و عمره مفرده تمام نمايد.

آية اللَّه گلپايگاني: حج او مبدل به حج افراد مي شود و در سال بعد هم بايد حج را قضا كند. (آداب و احكام حج، ص 191 مسأله 467).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 230

ترك سهوي طواف

553- اگر كسي طواف را سهواً ترك كند، لازم است هر وقت كه باشد، آن را به جا آورد؛ و اگر به محل خود برگشته و نتواند به مكه برگردد، يا مشقت داشته باشد، بايد

نايب بگيرد. 554- اگر طواف واجب- اعم از طواف عمره و طواف حج و طواف نساء- را فراموش كند و با زن نزديكي نمايد، بايد يك هدي در مكه ذبح كند؛ و احتياط آن است كه شتر باشد؛ و در صورت بازگشت از مكه، بايد خودش باز گردد و طواف و نماز آن را بجا آورد؛ و احتياطاً در غير طواف نساء، سعي را هم بجا آورد؛ و اگر نمي تواند بازگردد، يا مشقت دارد، نايب بگيرد.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: يا آن را به طور صحيح انجام نداده.

(2)- آية اللَّه فاضل: وسعي را نيز بنابر احتياط اعاده كند.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر قبل از فوت وقتِ طواف متذكر شود، بايد تا وقت نگذشته قضا كند.

آية اللَّه مكارم: و در اين مدّت چيزي بر او حرام نيست و احتياط آن است كه يك گوسفند قرباني به مكه بفرستد و اگر فرستادن به مكه ممكن نيست در محل خود قرباني كند.

(4)- آية اللَّه فاضل: در صورتي كه نسيان مبدّل به علم شود و استمرار نداشته باشد كفاره دارد والّا چيزي براو نيست.

آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني: براي فراموشي طواف عمره در مكه و براي فراموشي طواف حج در مني قرباني نمايد، و قرباني كردن يك گوسفند كافي است. و از مناسك آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني استفاده مي شود كه: اين حكم در طواف نساء نيست. (مناسك، مسأله 327).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: كسي كه تمام طواف يا بعض آن را فراموش كند و يادش نيايد تا به شهر خود برگردد و براي او مشكل باشد كه به مكه مراجعت نمايد و آنچه را

فراموش كرده بجا آورد واجب است نايب بگيرد كه براي او طواف كند و در اين صورت بنابر احتياط واجب هدي بفرستد و احوط آن است كه شتر باشد. آية اللَّه صافي بعد از «براي او طواف كند» مي فرمايد: و نماز طواف بخواند و بنابر احتياط لازم سعي هم بنمايد و در اين صورت بنابر احتياط واجب هدي بفرستد، و احوط آن است كه شتر باشد، و در مواردي كه گفته شد بايد وجوباً يا احتياطاً بعد از اتمام و نماز طواف، اعاده نمايد، نايب نيز به همان شرح عمل كند. (مناسك فارسي، م 104)

آية اللَّه مكارم: قرباني كردن گوسفند و اعاده سعي احتياط مستحب است.

(5)- آية اللَّه فاضل: و احتياط مستحب.

(6)- آية اللَّه سيستاني: اگر قبل از فوت وقت متذكر شود، بايد سعي را اعاده كند و اگر بعد از آن باشد، مثلًا طواف عمره را پس از وقوف در عرفات متذكر شود يا طواف حج را پس از پايان ذي حجه متذكر شود طواف را قضا مي كند و اعاده سعي لازم نيست و تا طواف را خودش يا نايبش انجام نداده اند آنچه بر او حرام شده است حلال نمي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 231

ترك جهلي طواف

555- اگر طواف را- چه طواف عمره يا زيارت- با جهل به حكم ترك كند و به محلِّ خود بازگردد، بايد حج را اعاده و يك شتر قرباني كند.

وقت فوت طواف

556- وقت فوت طواف، زماني است كه اگر بخواهد آن را با بقيه اعمال عمره به جاآورد، نتواند وقوف عرفات را درك كند.

نقصان طواف و مراجعت به وطن

557- اگر كسي طواف او ناقص بوده ولي تا بعد از مراجعت به وطن، متذكر نقصان نشود، احتياط آن است كه براي تدارك بازگردد؛ واگر نتوانست يا مشكل باشد، نايب بگيرد.

______________________________

(1). آية الله فاضل: كفاره در طواف عمره بنابراحتياط است.

(2). آية الله بهجت: وجوب ذبح يك شتر مطلقا حتي در حال علم و عمد موافق احتياط است كه در مسأله 532 هم گذشت (مناسك شيخ، ص 35).

آية الله تبريزي: كفاره دادن يك شتر در ترك طواف حج از روي جهل به مسأله است، و اما در طواف عمره تمتع چنانچه از روي جهل به مسأله ترك شد، هر چند بايد حج در سال آينده اعاده كرد ولي كفاره ندارد.

آية الله خويي: اگر كسي طواف عمره تمتع را از روي علم يا از روي جهل ترك كند به نحوي كه قبل از وقوف عرفات نتواند آن را تدارك نمايد عمره و حتي احرام عمره اش باطل مي شود و بايد در سال ديگر حج را اعاده نمايد و كفاره مذكوره اختصاص دارد به موردي كه طواف حج را از روي جهل ترك كرده باشد

آية الله سيستاني: كفاره در مورد طواف مبني بر احتياط واجب است

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: چون احتمال مي دهد در احرام باشد، احتياطا از نزديكي با زن قبل از انجام عمره مفرده دوري نمايد و يك شتر قرباني كند.

آية الله فاضل: اگر چه با زن هم نزديك نكرده باشد

آية الله مكارم: در ترك طواف عمره، قرباني احتياط مستحب است و در

طواف حج، احتياط واجب است.

(3). آية الله بهجت: ميزان در تنگي وقت … بيم از دست رفتن وقوف اختياري عرفات است (مناسك، مسألة 157).

آيات عظام تبريزي، خويي، فاضل: يعني نتواند خود را به اندازه درك مقدار ركن از وقوف- مسماي وقوف اختياري- به عرفات برساند

آية الله سيستاني: آخر زمان آن وقتي است كه بتواند اعمال عمره را تا ظهر روز عرفه تمام كند.

(4). آية الله بهجت: و اگر متذكر نشود مگر بعد از مراجعت به وطن خود، پس نايب مي گيرد (مناسك شيخ، ص 42)

آيات عظام تبريزي، خامنه اي، خويي، صافي، فاضل، گلپايگاني: بايد برگردد

آية الله سيستاني: اگر نتواند باقيمانده را خود به جا آورد، اگر چه به اين علت باشد كه پس از رجوع به وطن يادش آمده ديگري را نايب خود قرار دهد و به هر حال نماز طواف را بايد خودش هر جا هست بعد از طواف نايب بخواند.

(5). آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: و در اين صورت نيز بنابر احتياط واجب هدي بفرستد و احوط آن است كه شتر باشد (مناسك فارسي، مسأله 104

آية الله مكارم: و احتياط آن است يك گوسفند در مكه قرباني كند و اگر نتوانست در شهر خودش قرباني كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 232

عدم فوريت تدارك طواف ناقص

558- اگر حج گزار طواف عمره يا بعضي از اشواط آن را فراموش كند و مثلًا در عرفات به ياد آورد، تدارك آن فوريت ندارد و مي تواند بعد از اعمال مني آن را تدارك كند.

انجام سعي قبل از طواف

559- اگر كسي قبل از انجام طواف سعي را به جا آورد، احتياط واجب آن است كه علاوه بر طواف و نماز آن، سعي را هم به جا آورد.

تذكر نسيان طواف در سعي

560- اگر كسي هنگام سعي، متذكر شود كه طواف را به جا نياورده، بايد سعي را رها نموده، طواف را به جا آورد، سپس سعي را اعاده كند.

انجام حج نيابي با بطلان طواف خود

561- اگر شخصي طواف حج واجب خود را باطل انجام داده باشد و بعد از آن حج نيابي بجا

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 588.

آية اللَّه بهجت: و اگر سعي را انجام داده، سعي را بنابر احتياط اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب قبل از طواف حج، آن را تدارك كند. پس اگر كسري آن سه شوط يا كمتر است تكميل نمايد و اگر بيشتر است تكميل كند و به احتياط واجب اعاده كند.

(2)- آية اللَّه خامنه اي: بايد سعي را اعاده نمايد.

آية اللَّه سيستاني: بايد سعي را اعاده نمايد، مگر در صورتي كه طواف را فراموش كند تا وقت آن بگذرد؛ مثل اين كه طواف عمره را تا وقوف در عرفات يا طواف حج را تا پايان ذي حجّه فراموش كند، كه اعاده سعي لازم نيست گرچه بهتر است.

آية اللَّه فاضل: بنابر اقوي سعي را نيز بعد از طواف اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط در مورد سعي مستحب است.

(3)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر قبل از شوط چهارم سعي يادش بيايد كه طواف به جا نياورده، سعي را رها كند و طواف را به جا آورد و سپس سعي را انجام دهد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم بوده، آن را قطع كند و بعد از انجام طواف، سعي را اتمام و به احتياط واجب آن را اعاده نمايد. (آداب و احكام حج، م 667).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 233

آورده باشد، حج نيابي او صحيح است؛

ولي بايد طواف حج خود را تدارك نمايد. موارد گوناگون بطلان و نقص در طواف بر اثر فقدان شروط مختلف، در لابلاي احكام آتي ذكر شده است.

2- مباحات و محذورات هنگام طواف
اشاره

562- در حال طواف، تكلم و خنده و شعر خواندن، جايز، ولي مكروه است؛ و مستحب است در حال طواف، مشغول دعا و ذكر خدا و تلاوت قرآن باشد.

اكل و شرب در حال طواف

563- اكل و شرب در حال طواف، مانع ندارد.

خواندن نماز مستحب در حال طواف

564- در حال طواف، خواندن نماز مستحب چه حكمي دارد؟

طواف با علم به تماس با نامحرم

565- اگر شخصي در حال طواف با علم به حرمت، از روي شهوت با بدن زني تماس حاصل

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: در فرض عمد يا جهل حجّش باطل است ولي حج هاي نيابي صحيح است.

آية اللَّه سيستاني: در فرض جهل به مسأله، حج او باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر كفّاره بدهد و ساير حج ها صحيح است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر از روي عمد ولو با جهل به مسأله بوده، حج هايي كه انجام داده اشكال دارد و اگر از روي نسيان بوده طواف حج خود را بجا آورد و سعي را احتياطاً انجام دهد و حج هاي نيابي او صحيح است.

آية اللَّه مكارم: اگر از روي سهو و فراموشي باشد حج او صحيح است و اگر عمداً باشد يا جهلًا، حج او اشكال دارد.

(2)- آية اللَّه فاضل: و اگر عمداً چنين كرده بايد حج خودش را اعاده كند و ساير حج ها اگر خللي در آنها ايجاد نكرده باشد محكوم به صحّت است.

(3)- به مسأله 588 مراجعه شود.

(4). آيات عظام: بهجت، سيستاني، فاضل و مكارم: مانعي ندارد.

آيت اللَّه خامنه اي: اگر بتواند جمع بين قصد طواف و قصد نماز مستحبي در حال طواف نمايد اشكال ندارد.

آيت اللَّه تبريزي: مشروعيت آن ثابت نيست، واللَّه العالم.

آيت اللَّه صافي: احوط ترك آن است، واللَّه العالم.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 234

نمايد هر چند كار حرامي كرده ولي مضر به طواف نيست و اگر كاري كه موجب كفّاره است انجام دهد، بايد كفّاره بدهد.

پا گذاردن روي اشياء در حال طواف

566- پا گذاردن روي احرامي ديگران و چيزهايي كه از افراد در مطاف مي افتد- از قبيل ساعت و غيره-

موجب بطلان طواف نمي شود.

احرام و طواف در لباس غيرمخمّس

احكام خمسِ مربوط به طواف، در قسمت خمس در پايان كتاب ذكر شده است.

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: اما اگر اين عمل با علم و عمد انجام شده و موجب انزال شده، علاوه بر گناه بايد يك شتركفّاره بدهد و نسبت به طواف، حكم محدث شدن در اثناي طواف را دارد كه در مسأله 580 آمده است.

(2)- آية اللَّه تبريزي: چنانچه موجب تماس، مشي در حال طواف باشد، طوافش اشكال دارد.

آية اللَّه فاضل: اما اگر موجب انزال شود طوافش باطل و كفّاره هم دارد.

آية اللَّه مكارم: اگر لمس از روي لباس باشد گناه كرده ولي كفّاره ندارد.

(3). آية اللَّه گلپايگاني: ولي نبايد اذيت ديگران رافراهم آورد.

آية اللَّه مكارم: ولي عمداً اين كار را نكند مگر مانع عبور باشد.

(4)- آيات عظام صافي، گلپايگاني، مكارم: ولي عمداً پا روي آن نگذارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 235

فصل دوم: شرايط و مقدمات طواف

اشاره

واجبات طواف، بر دو گونه است:

اول: مقدمات و شرايط پنج گانه طواف:

1- نيّت
اشاره

«نيّت» يعني انجام طواف با قصد خالص براي خداوند متعال.

توضيح كلّي نيت در عبادات

567- به زبان آوردن و از قلب گذراندن نيت، لازم نيست؛ و همين كه بنا دارد عمل را براي خداوند به جا آورد، كفايت مي كند؛ و نيت در عبادت با كارهاي ديگر در اين جهت يكسان است؛ پس همان طور كه قصد انسان هنگام آب خوردن، معلوم و محقق است، عبادت نيز همين گونه است.

لزوم اخلاص در نيت

568- طواف و هر عبادتي، بايد براي اطاعت خداوند متعال بجا آورده شود؛ و فارق بين عبادت و غير آن، همين خصوصيت است.

مراتب تحقق قصد قربت

569- براي صحيح بودن عمل از جهت قصد قربت، كافي است كه آن را براي خداي متعال، يا

______________________________

(1)- نظر آيات عظام در مسائل مربوط به كيفيت نيّت در بحث نيت در احرام گذشت.

آية اللَّه فاضل: و نيز نيت كند: هفت دور طواف خانه كعبه انجام مي دهم براي عمره تمتّع از حَجّةالاسلام يا حج استحبابي.

آية اللَّه مكارم: براي عمره تمتّع يا حج و غير آن.

(2)- آية اللَّه سيستاني: در عبادت معتبر است كه براي تذلّل و كرنش در پيشگاه خداوند انجام داده شود؛ خواه اطاعت صدق كند يا نكند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 236

براي اطاعت امر او جلّ جلاله، يا براي ترس از جهنم، يا شوق به رسيدن به بهشت و ثواب، به جا آورد.

حكم ريا

570- اگر كسي در انجام طواف يا ساير اعمال عمره و حج ريا كند؛ يعني عمل خود را خداي ناكرده براي نشان دادن و به رخِ ديگري كشيدن، و خوب جلوه دادن، به جا آورد، طواف و هرچه را كه اين طور به جا آورده، باطل است و علاوه بر آن خداي جليل را هم معصيت نموده است.

571- ريا بعد از اتمام عمل، باعث بطلان عمل نمي شود ولي در هر حال، معصيت است.

بطلان عمل با شركت رضاي غير

572- اگر در عملي كه براي خدا مي آورد، رضاي ديگري را هم شريك كند و خالص براي خدا نباشد، عمل او باطل است.

كفايت نيّت قلبي

573- به زبان نياوردن نيت، مسوّغ براي قطع طواف و از سرگيري آن نمي شود و اگر از سر گرفت اشكال دارد.

طواف بدون قصد

574- اگر كسي در حال طواف، بدون قصد- مثلًا بخواهد كسي يا چيزي را از زمين بردارد- گامي به طرف جلو بردارد اگر توجه به طواف ندارد، و نمي داند كه آيا آن مقدار مسافت را بدون قصد طواف آمده است يا نه، بايد آن مقدار را احتياطاً تدارك كند.

شك در نيّت نيابت در طواف

575- اگر شخصي در اثناي طواف شك كند كه آيا طواف را به نيت منوبٌ عنه آغاز كرده يا به نيت خودش، احتياط آن است كه طواف را به نيت منوبٌ عنه اتمام كند و پس از نماز آن، طواف و نماز را اعاده كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: در فرض صدق معيار مذكورِ در حاشيه مسأله 568.

(2)- آيات عظام تبريزي، صافي، فاضل، گلپايگاني: با قصد استيناف اشكال ندارد.

آية اللَّه خويي: با اعتقاد به جواز استيناف مجزي است.

آية اللَّه سيستاني: صحّت طواف بعيد نيست.

آية اللَّه مكارم: اشكال ندارد.

(3)- آيات عظام بهجت، سيستاني، فاضل: به شك خود اعتنا نكند.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه مكارم: اگر قصد طواف ولو اجمالًا داشته باشد كافي است.

(4)- آية اللَّه بهجت: مي تواند طواف را به نيت منوبٌ عنه تمام كند. (استفتائات جديد)

آية اللَّه خامنه اي: مي تواند طواف مزبور را به نيّت منوبٌ عنه اتمام كرده و پس از نماز آن را با نماز، اعاده كند و مي تواند آن را رها نموده و طواف را به نيابت از منوب عنه از سر بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: بايد طواف را به نيت نيابت از سر بگيرد.

آية اللَّه فاضل: در فرض مذكور به نيّت آنچه نيت كرده آن را اتمام كند و نماز طواف را بخواند. امّا نمي تواند به آن اكتفا كند و بايد طواف و نماز آن را به نيّت منوبٌ عنه اعاده كند.

مناسك

حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 237

2- طهارت از حدث
اشاره

طهارت از حدث

دوم- طهارت از حدث اكبر (جنابت، حيض و نفاس)، و از حدث اصغر؛ يعني با وضو باشد.

576- در عمره و حج، طهارت از حدث اكبر و اصغر، در تمامي طوافهاي آن- اعم از طواف عمره، طواف حج و طواف نساء- شرط است.

عدم لزوم طهارت در طواف مستحبي

577- طهارت از حدث اكبر و اصغر، در طواف مستحبي شرط نيست، هرچند جنب يا حايض، جايز نيست در مسجدالحرام وارد شوند، ولي اگر با غفلت يا نسيان، طواف مستحب انجام دادند، طواف آنها صحيح است.

بطلان طواف با حدث

579- اگر شخصي عمداً، يا جهلًا، يا از روي غفلت يا نسيان، با حدث اكبر يا اصغر، طواف كند، طواف او باطل است.

بطلان وضو بعد از شوط چهارم

580- اگر در اثناي طواف، حدث عارض شود، اگر پس از تمام شدن دور چهارم باشد، بايد طواف را قطع كرده، بعد از تحصيل طهارت، از همانجا كه آن را قطع كرده، اتمام كند.

______________________________

(1). آيةالله خامنه اي: در طواف مستحبي وضو لازم نيست ولي به احتياط واجب در حال جنابت و حيض يا نفاس، طواف صحيح نيست.

(2). اگر حدث بعد از اتمام دور چهارم باشد

آيات عظام: بهجت، خويي، سيستاني، فاضل: اگر حدث بدون اختيار باشد، بعد از طهارت، طواف را تكميل مي كند و اگر با اختيار باشد احتياطا اتمام و اعاده مي كند.

آيات عظام: امام خميني، تبريزي، صافي، گلپايگاني، مكارم، نوري: بعد از طهارت طواف را تكميل مي كند.

آية اللَّه خامنه اي: با بقاي موالات تكميل مي كند و با زوال آن، احتياطاً تكميل و اعاده مي كند و مي تواند يك طواف به نيّت اعم از اتمام و اعاده انجام دهد.

و اگر حدث قبل از نصف يا اتمام دور چهارم باشد:

آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، مكارم: اگر قبل از نصف باشد (آية اللَّه سيستاني: قبل از چهارم) بعد از طهارت، طواف را اعاده كند.

آية اللَّه خامنه اي: اگر حدث مابين سه و نيم تا چهار عارض شود حكم فرض قبلي را دارد و اگر قبل از سه و نيم عارض شود پس از طهارت طواف را اعاده كند.

امام خميني و آية اللَّه نوري: بنابر احتياط واجب طواف اول را تكميل و نماز مي خواند اعاده مي كند.

آيات عظام: صافي، فاضل، گلپايگاني: قبل از سه و نيم، بعد از طهارت طواف را

اعاده كند. و طبق نظر اين مراجع اگر بعد از 5/ 3 و قبل از اكمال چهار باشد: بعد از طهارت، بنابر احتياط (آية اللَّه فاضل: بنابر فتوي) طواف اول را تكميل و بعد از نماز آن، طواف را اعاده كند.

طبق نظر همه مراجع از سرگيري طواف بعد از زوال موالات، جايز است؛ فقط طبق نظر:

آيات عظام: امام خميني، صافي، فاضل: اگرطواف قطع شده چهار شوط كامل بوده است، بايد طوافِ اول، تكميل و نماز آن خوانده شود.

از سرگيري طواف با بقاي موالات طبق نظر مراجع ذيل جايز است:

آيات عظام: بهجت، فاضل، مكارم، نوري، خويي

و آية اللَّه صافي و آية اللَّه گلپايگاني (با رعايت تكميل بعد از شوط چهارم).

تذكر: طبق نظر مراجعي كه از سرگيري را جايز مي دانند، رعايت تفصيل بين نصف و كمتر از نصف، احتياطي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 238

بطلان وضو قبل از شوط چهارم

581- اگر عروض حدث پيش از تمام شدن دور چهارم باشد، بنابر احتياط واجب طواف را اتمام و اعاده كند و اين حكم، در حدث اصغر است.

حدث اكبر در اثناي طواف

582- اگر در اثناي طواف، حدث اكبر- مثل جنابت يا حيض- عارض شود، طواف كننده بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون رود، و اگر پيش از تمام شدن دور

______________________________

(1). به حاشيه مسأله قبل مراجعه شود.

(2)- نظر آيات عظام در دو مسأله قبل گذشت كه فرقي بين حدث اصغر و جنابت نگذاشته اند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 239

چهارم حدث عارض شده، طواف را با طهارت اعاده كند.

شك در حدث و طهارت

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص239

5- اگر بعد از طهارت، در پيدايش حدث شك كند، بنابر طهارت بگذارد؛ ولي اگر بعد از حدث، در تحصيل طهارت شك كند، بنابر حدث بگذارد و طهارتِ لازم را تحصيل نمايد.

شك در طهارت بعد از طواف

584- اگر بعد از تمام شدن طواف، شك كند كه آيا وضو يا غسل داشته يا نه، طواف او صحيح است، ولي براي اعمال بعد، بايد تحصيل طهارت نمايد.

شك در وضو و غسل در اثناي طواف

585- اگر در اثناي طواف شك كند كه وضو داشته يا نه، بايد وضو بگيرد؛ و اگر شك، بعد از اتمام دور چهارم بوده، تتمه طواف را به جا آورد؛ و اگر قبل از اتمام دور چهارم باشد، بنابر احتياط واجب، طواف را اتمام و اعاده كند. 586- در تمام صورت هايي كه گفته شد در صورت شك، «بنابر طهارت بگذارد» يا «طوافش صحيح است»، بهتر است كه با شك در وضو، تجديد وضو كند؛ و با شك در غسل، رجاءً غسل به جا آورد؛ چون ممكن است كه بعداً معلوم شود كه طهارت نداشته و اشكال پيدا شود.

شك در غسل كردن در اثناي طواف

587- اگر طواف كننده در اثناي طواف، در انجام غسل جنابت يا حيض يا نفاس شك كند، بايد

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احوط در هر دو صورت (قبل و بعد از شوط چهارم) اين است كه بعد از پاكي يك طواف كامل به نيّت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه فاضل: به تفصيلي كه در حاشيه مسأله 580 آمده است عمل شود.

آية اللَّه سيستاني: در مورد حيض در حال طواف به ذيل مسأله 580 مراجعه شود.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر بعد از حدث اصغر شك كند در اين كه قبل از طواف غسل كرده يا نه، بايد غسل كرده و طواف را اعاده كند و براي اعمال آتيه وضو بگيرد. (منهاج الصالحين، ج 1، مسأله 209).

(3). شك در وضو يا غسل در اثناي طواف:

آيات عظام: تبريزي، خويي، بهجت، سيستاني، صافي، گلپايگاني، فاضل، خامنه اي، نوري، مكارم: اگر قبلًا وضو و غسل نداشته و شك در تحصيل آن دارد، بايد بعد از طهارت طواف

را اعاده نمايد.

و اگر قبلًا وضو داشته: و شك در باطل شدن آن دارد بنابر طهارت مي گذارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 240

فوراً از مسجدالحرام بيرون برود، و غسل كند؛ اگر بعد از اتمام شوط چهارم شك كرده، باقيمانده طواف را به جا آورد و احتياط در اعاده است؛ ولي اگر قبل از دور چهارم شك كرده، طواف را اعاده نمايد.

طواف با وضوي باطل

588- اگر حج گزار در عمره تمتع، بعد از تقصير متوجه شود كه وضوي او باطل بوده يا وضو نداشته و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده است، طواف و نماز را اعاده كند و عمره او صحيح است. 589- اگر حج گزار بعد از انجام اعمال عمره و حج بفهمد وضويش باطل بوده، با تدارك طوافها و نماز، حجش صحيح است.

______________________________

(1). آية اللَّه خامنه اي: و برگردد و طواف را اعاده نمايد.

(2). جهت تفصيل نظر آيات عظام به ذيل مسأله 585 مراجعه شود.

(3)- آيات عظام بهجت، تبريزي: و بنابر احتياط، بعد از آن سعي و تقصير را نيز اعاده كند و تا تقصير نكرده احكام محرم را مراعات كند.

وآية اللَّه بهجت اضافه مي فرمايد: و در صورتي كه بطلان از جهت جهل به حكم نبوده، تقصير قبلي كفّاره ندارد. (مناسك، س 85 و 170).

آية اللَّه خويي: بايد لباس دوخته را بيرون بياورد و سعي و تقصير را نيز اعاده كند و در فرض گذشت زمان تدارك، حجش باطل است. (المسائل الشرعيه، ص 342 و 351 و 357).

آية اللَّه سيستاني: اگر قبل از گذشتن وقت يادش آمد بايد آن را جبران كند و بعد از آن سعي و تقصير را نيز اعاده كند و

تا اعمال را انجام نداده است از محرّمات احرام اجتناب نمايد و اگر بعد از گذشتن وقت تدارك متوجّه شود، در صورت سهو و نسيان، اعاده طواف كافي است و در صورت جهل حجّش باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر قرباني بدهد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در فرض مذكور (كه بعد از تقصير و قبل از شروع اعمال حج فهميده) بايد پس از وضو طواف و نماز و سعي و تقصير را اعاده كند. (مجمع المسائل، ج 1، ص 478، مسأله 47).

آية اللَّه مكارم: احتياطاً سعي و تقصير را نيز اعاده كند.

(4)- آية اللَّه بهجت: واجب است نايب بگيرد و احتياط اين است نايب بعد از طواف، سعي را نيز اعاده كند.

آية اللَّه تبريزي: در فرض مزبور حجّ تمتع او باطل است و بنابر احتياط طواف و سعي را به قصد عمره مفرده بجا آورده و تقصير يا حلق نموده طواف نساء را انجام داده از احرام خارج مي شود و سال آينده حجّ تمتع را بجا آورد.

آية اللَّه خويي: اگر زمان تدارك گذشته مانند اين كه وضوي طواف عمره باطل بوده حجش باطل است، احرام او هم باطل است و اگر زمان تدارك باقي باشد مانند اين كه طواف حج باطل بوده و هنوز ماه ذي حجه تمام نشده طواف و اعمال مترتبه را اعاده مي كند و اگر متمكن از مباشرت نيست براي آن اعمال نايب مي گيرد و نبايد اعاده غير از طواف نساء از ماه ذي حجه بگذرد.

آية اللَّه سيستاني: ولي در فرض جهل به حكم حج او باطل است و بنابر احتياط واجب بايد يك شتر كفّاره بدهد و از احرام خارج شده

است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در فرض مذكور طواف او باطل است و احرام او باقي است و اگر در ذي حجه در مكه متوجه شود بعد از وضو، طواف حج و نماز آن و سعي و طواف نساء و نماز آن را بجا آورد و عمره مفرده نيز بجا آورد با طواف نساء و مُحلّ شود و در سال بعد حج واجب را بجا آورد و اگر بعد از ذي حجه متوجه بطلان طواف شود، عمره مفرده را بجا آورد و چنانچه در خارج از ميقات باشد لازم است، ثانياً در ميقات محرم شود رجاءاً و به مكه برود و اعمال عمره مفرده را با طواف نساء بجا آورد تا مُحلّ شود و در سال بعد حج واجب خود را بجا آورد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 478، مسأله 47).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب سعي و تقصير را نيز اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 241

انجام مقداري از طواف بدون وضو

590- اگر طواف كننده- مثلًا- در شوط آخر طواف، محدث شود بعد وضو گرفته و طواف را اعاده نمايد و نماز و سعي و تقصير را انجام دهد، مجزي از اتمام طواف اول نيست و بايد قسمتي از طواف را كه بي وضو انجام داده، با وضو به جا آورد و بعد از آن نماز طواف را بخواند.

حدث در اثناي طواف و انجام اعمال بعدي

591- اگر طواف كننده در اثناي طواف، محدث شده باشد، ولي به اعتقاد صحت اعمال

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر سهواً و از روي غفلت محدث شده است، بايد پس از تجديد طهارت طواف را ازهمانجايي كه قطع شده ادامه دهد و در صورتي كه عمداً بوده است حكم به ادامه طواف از محل قطع، مورد تأمل است و بايد طواف را از سر بگيرد (مناسك، ص 102) و احتياطاً نماز و سعي و تقصير را اعاده كند. (پرسشهاي جديد حج، س 74).

(2)- آية اللَّه تبريزي: در مسائل 724 و قبل از آن توضيح داده شد.

آية اللَّه خويي: حكم آن در مسأله 724 آمده است.

آية اللَّه سيستاني: اگر پس از موالات عرفيه اعاده كرده، صحيح است وگرنه مشكل است.

آية اللَّه فاضل: و سعي و تقصير را احتياطاً اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: طواف دوّم و اعمال بعد از آن صحيح است، هرچند مي توانست طواف اول را پس از وضو هم تكميل و به آن قناعت كند.

(3). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: طواف باطل است وتفصيل در محل خود ذكر شده است. (آداب واحكام حج مسأله 510)

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 242

حج را انجام داده باشد، حجش صحيح است؛ ولي بايد با ملاحظه قبل و بعد از شوط

چهارم، طواف و نماز آن را تدارك نمايد؛ ولي اگر كار او عمدي بوده، يا با ترديد و عدم اعتقاد به صحت، اعمال را به پايان برده باشد، صوري دارد كه در بعض آنها، صحت حج مشكل است.

فقد طهورين و حكم مستحاضه

592- اگر جهت طواف طهورين موجود نباشد، حكم آن حكم عدم تمكن از طواف است، كه چنين شخصي با يأس، بايد نايب بگيرد؛ و بنابر احتياط واجب، اگر اين شخص، جنب و حايض و نفساء نيست، خودش نيز طواف كند؛ و اين احتياط، در مستحاضه نيز جاري است، چون مستحاضه بدون به جا آوردن غسل هايي كه بر او لازم است، مي تواند وارد مسجدالحرام شود و طواف كند،

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر وقت عمل گذشته است در هر صورت حجّش فاسد است.

(2)- آية اللَّه خويي: اگر وقت طواف و اعمال بعد از آن باقي است، تدارك مي كند وگرنه حجش باطل است. (مستفاد از المسائل الشرعيه، ج 1، ص 342).

آية اللَّه فاضل: اگر حدث بعد از شوط چهارم باشد حج او مطلقاً صحيح است ولي بايد خودش و اگر نتواند نايبش بقيّه اشواط را بجا آورد و اگر بعد از سه دور و نيم و قبل از تمام شدن دور چهارم محدث شده، بايد احتياط كند، همانطور كه در مسأله 580 آمده است و چنانچه كار او عمدي بوده يا با ترديد و عدم اعتقاد به صحّت، انجام داده يا جاهل مقصّربوده است، صوري دارد كه در بعضي از آن صور حج باطل است. تفصيل آن در ذيل مسأله 580 آمده است. بلي اگر حدث در طواف نساء بوده، حج مطلقاً صحيح است ولي طواف نساء را بايد طبق مسأله 580 انجام دهد.

(3)- به

مسأله 580 مراجعه شود.

(4)- آية اللَّه تبريزي: حجّش فاسد است.

آية اللَّه مكارم: در تمام صور حج او مشكل است.

(5)- به مسأله 580 و 581 مراجعه شود.

(6)- آية اللَّه مكارم: فرض فاقد الطهورين در مسجدالحرام وجود ندارد.

(7)- آية اللَّه بهجت: حكم فاقد الطهورين حكم غير متمكن از طواف است كه با يأس از تمكّن نايب مي گيرد واحوط آن است كه خود نيز طواف كند. (مناسك شيخ، ص 36).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: و احتياط مستحب آن است.

(8)- آية اللَّه مكارم: و مستحاضه هم نمي تواند داخل مسجدالحرام شود.

(9)- آية اللَّه بهجت: مستحاضه متوسطه و كثيره بدون غسل هايي كه بر آن ها واجب است نمي تواند واردمسجدالحرام و مسجدالنبي صلي الله عليه و آله شوند. (پرسشهاي جديد حج، ص 14، سؤال 57).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بدون به جا آوردن غسل هايي كه بر او لازم است، بنابر احتياط نمي تواند وارد مسجد شود. (عروة … احكام المستحاضه، م 18).

آية اللَّه مكارم: نمي تواند وارد مسجد شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 243

گرچه داخل شدن در مسجدالحرام براي مستحاضه، خلاف احتياط استحبابي است.

معذور از وضو و غسل

593- معذور از انجام وضو و غسل، واجب است بدل از وضو يا بدل از غسل، تيمم كند.

حدث اصغر بعد از تيمم بدل از غسل

594- اگر بعد از تيممِ بدل از غسل، حدث اصغر عارض شود، بايد براي حدث اصغر، تيمم كند و براي حدث اكبر تيمّم لازم نيست؛ و تا حدث اكبر ديگري براي او حاصل نشده و عذرش باقي است، همان تيمم اول، كافي است، ولي بنابر احتياط تيمم بدل از غسل را هم انجام دهد. 595- معذور از انجام وضو يا غسل، بنابر احتياط واجب در صورتي كه اميد بر طرف شدن

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر كند تا عذر برطرف شود.

آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط بايد صبر كند تا عذر او برطرف شود و اگر از زوال عذز مأيوس شد با تيمم طواف كند، بلي قبل از يأس زوال عذر مي تواند رجاءً با تيمم طواف نمايد پس اگر تا آخر عذر او ادامه داشت به آن طواف اكتفا كند.

(2)- آية اللَّه فاضل: و وقت طواف تنگ شود …

آية اللَّه تبريزي: در صورت معذور بودن از غسل و مأيوس شدن از توانايي بر غسل، واجب است با تيمم طواف كند و احوط اولي اين است كه نايب نيز بگيرند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در غسل غير جنابت، علاوه بر تيمم بدل از غسل در صورت تمكن، بايد وضو هم بگيرد وگرنه بايد يك تيمم ديگر به جاي وضو به جا آورد و جنب متيمّم بنا بر احتياط مستحب نايب هم بگيرد. (آداب و احكام حج، مسأله 476).

(3)- آية اللَّه بهجت: احوط جمع بين وضو يا تيمّم بدل از آن و تيمّم بدل از حدث

اكبر است. (ذخيره، ج 1، ص 199).

(4)- آية اللَّه تبريزي: اگر بدل از غسلِ جنابت، تيمم كرد و بعد حدث اصغر عارض شد، چنانچه عذرش باقي است، بايد بدل از غسل تيمم كند و احتياط مستحب آن است كه بين تيمم و وضو جمع كند؛ و اگر براي حدث اكبرِ ديگر غير از جنابت تيمم كرد و بعد حدث اصغر عارض شد بايد بدل از غسل تيمم كند و بنابر احتياط وضو هم بگيرد و اگر متمكن از وضو هم نبود بايد تيمم ديگري بدل از وضو بنمايد.

آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط بايد بار ديگر تيمّم بدل از غسل كند.

آية اللَّه خويي: لازم است تيمم بدل از غسل بكند. (منهاج، مسأله 381).

(5)- آية اللَّه بهجت: افضل و احوط تأخير است ولي اظهر جواز مبادرت است. (ذخيره، ج 1، ص 196).

آية اللَّه خامنه اي: چنانچه بداند تا پيش از پايان وقت طواف عذرش برطرف مي شود؛ بايد تا هنگام برطرف شدن عذر صبر كند.

آية اللَّه خويي: اگر احتمال بقاي عذر تا آخر وقت مي دهد مي تواند صبر نكند ولي اگر بعداً كشف خلاف شد بايد اعاده نمايد بلي اگر عذرش نبودِ آب باشد بايد فحص كند، به تفصيلي كه در رساله عمليه مذكور است.

آية اللَّه سيستاني: اگر وقت تنگ نباشد تيمّم جايز نيست مگر اين كه از بر طرف شدن عذر مأيوس باشد يا احتمال دهد در صورت تأخير از انجام تيمّم نيز عاجز شود.

آية اللَّه گلپايگاني: با علم به بر طرف شدن عذر، انتظار واجب است و در غير اين صورت تأخير بنا بر احتياط مستحب است. (وسيلةالنجاة، احكام التيمم).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 244

عذرش

را دارد، بايد تا هنگام تنگ شدن وقت يا قطع اميد، صبر كند.

فرض كفايت طواف و نماز با تيمّم

596- اگر معتمر جنب باشد و آب براي او ضرر داشته باشد، يا آب موجود نباشد و يا اگر بخواهد آب بيابد و غسل كند وقت عمره مي گذرد، طواف و نماز با تيمم كافي و مجزي است و نايب گرفتن لازم نيست.

تيمم به جاي وضو

597- انجام طواف و نماز با تيمم با امكان وضو صحيح نيست، و اگر كسي با امكان وضو، تيمم كرده، اگر اعمال حج را با اعتقاد به صحت به پايان برده، از احرام، خارج شده و فقط بايد

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر طواف با تيمم در آخر زمان تمكّن از مباشرت واقع شود. (مناسك شيخ، ص 36).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط نايب هم بگيرد.

(2)- آية اللَّه بهجت: اگر بعد از تقصير بفهمد كه طوافش باطل بوده، لازم است اعاده كند و احتياطاً سعي وتقصير را نيز اعاده كند و اگر بعد از اعمال حج فهميد، غير از تدارك، در صورت امكان عمره مفرده هم به جا مي آورد علي الأحوط. (مناسك، س 85 و 75).

آية اللَّه تبريزي: اگر تدارك نكرده، حجّ وي اشكال دارد.

آية اللَّه خويي: به حاشيه مسأله 254 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: حج باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر كفّاره بدهد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و در هر صورت، از احرام خارج نشده و اگر قبل از وقوفين باشد پس از طهارت، طواف و نماز و سعي و تقصير عمره تمتع را انجام دهد و سپس محرم شود براي حج تمتع و اگر بعد از وقوفين يا بعد از حج بفهمد، حج او مبدل به حج افراد مي شود و بعد از اعمال حج احتياطاً عمره مفرده

انجام دهد و سال بعد ثانياً، عمره و حج تمتّع را بجا آورد. (مستفاد از مجمع المسائل، ج 1، ص 478 مسأله 47 و ص 474 مسأله 32 و … ).

آية اللَّه مكارم: خارج شدن از احرام خالي از اشكال نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 245

طواف و نماز را اعاده كند؛ و اگر خود او نمي تواند برود، بايد نايب بگيرد.

انجام عمره بدون وضو و احرام جديد

598- شخصي عمره مفرده اي به نيابت از پدرش انجام داده و روز بعد به نيابت مادرش محرم مي شود و در اثناي آن، متوجه مي شود كه در عمره اوّل طواف و نماز آن را بدون وضو انجام داده است، وظيفه او در اين صورت چيست؟

صحت حج با جهل به غسل جنابت

599- كسي كه نمي دانسته بايد غسل جنابت نمايد و با جنابتْ حج انجام داده، حج او صحيح است، ولي طوافهاي عمره، حج و نساء را بايد اعاده كند؛ و اگر نمي تواند خودش بجا آورد، نايب بگيرد؛ و تا طواف حج وطواف نساء را تدارك نكرده، از بوي خوش و ازدواج و محرماتي كه با طواف نساء حلال مي شود، دوري نمايد.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: به قصد وظيفه ابتداء يك طواف و نماز آن انجام دهد و بعد طواف و سعي و تقصير كند و اگر عمره دوّم به نذر يا استيجار بر او واجب شده بوده احتياطاً اعاده كند.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط طواف و نماز آن را قضا نمايد و پس از آن تمام اعمال عمره مفرده به قصد ما في الذمه انجام دهد، واللَّه العالم

آية اللَّه خامنه اي: بايد طواف و نماز عمره اول را اعاده نمايد و احرام دوم نيز صحيح است.

آية اللَّه سيستاني: احرام دوّم باطل است و بايد همه اعمال عمره اوّل را اعاده كند.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال، طواف و نماز و سعي و تقصير عمره اي را كه به نيابت پدر انجام داده اعاده نمايد، واللَّه العالم

آية اللَّه فاضل: ابتدا طواف و نماز طواف عمره سابق را بجا آورد سپس اعمال عمره فعلي را انجام دهد.

آية اللَّه مكارم: طواف و نماز عمره اوّل را اعاده مي كند و

عمره دوّم را به قصد رجا ادامه مي دهد (توجّه داشته باشد كه در يك ماه قمري بيش از يك عمره نمي توان انجام داد مگر اين كه بر نيّت رجا؛ يعني به اميد اين كه مطلوب باشد).

آية اللَّه نوري: بعد از اتمام عمره دوّم طواف و نماز آن را كه از عمره اوّل بجا مانده است بجا بياورد صحيح است.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: حج او باطل است و شخص مذكور بايد با اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود.

(3). آيةالله بهجت: و به احتياط واجب در صورت امكان، عمره مفرده بجا آورد، با فرض بقاي حالت جنابت او. (مستفاد از مناسك س 75)

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 246

در اين فرض نمازهايي كه خوانده، بايد قضا كند؛ ولي روزه هاي او صحيح است و قضا ندارد.

طواف با بر عهده بودن غسل مس ميت

600- اگر حج گزار بعد از اعمال حج بفهمد غسل مس ميت به گردنش بوده، اگر بعد از مس ميت، غسل جنابت كرده، از مسّ ميت كفايت مي كند و عملش صحيح است و گرنه بايد طواف و نماز آن را اعاده كند.

عدم كفايت غسل حيض و جمعه از جنابت

601- غسل حيض و جمعه و امثال آنها، كفايت از غسل جنابت نمي كند.

ترك تيمم با موظف بودن به وضوي جبيره اي و تيمم

602- كسي كه وظيفه او وضوي جبيره اي و تيمم بوده، اگر جهلًا بدون تيمم، اعمال عمره را انجام داده است، اعاده طواف و نماز آن، كفايت مي كند.

______________________________

(1)- به مسأله 599 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: يا غير غسل جنابت از اغسال واجبه يا اغسالي كه استحباب آنها ثابت شده مثل غسل جمعه يا غسل احرام يا غسل دخول مكّه و غير آن.

(2)- به مسأله 588 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني و آية اللَّه فاضل: هر غسلي هرچند مستحبي باشد كافي است.

آية اللَّه مكارم: هر گاه غسل ديگري غير از جنابت كرده باشد آن نيز كفايت مي كند.

آية اللَّه نوري: و اگر شخصاً ممكن نيست نايب بگيرد.

(3)- آية اللَّه بهجت: كفايت غسل واجب كه انجام داده است از آن بعيد نيست، اگرچه احوط خلاف آن است و در كفايت غسل مستحب از آن اشكال است، احتياط ترك نشود. (وسيله، ص 59).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل، مكارم: بلكه اگر غيراز جنابت نيز، يكي از آنها راقصدكرده باشد اقوي كفايت است. بنابراين، اعمالي كه بعد از غسل حيض يا جمعه انجام داده، تمام آنها صحيح است و فقط نمازهايي كه بعد از جنب شدن و قبل از اولين غسل حيض يا جمعه خوانده باطل و قضا دارد.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط كفايت نمي كند.

(4)- به مسأله 588 مراجعه شود.

آيات عظام تبريزي و خويي: سعي و تقصير را هم بايد اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر وقت تدارك باقي است بايد طواف و سعي و تقصير را اعاده كند و اگر وقت تدارك گذشته است حجّش محكوم به بطلان است

مگر اين كه در كفايت وضو، به غير رجوع كند، با رعايت الأعلم فالأعلم، اگر از موارد رجوع باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 247

جواز و عدم جواز بدار

2/ 602- آيا بدار براي معذورين از طهارت مائيّه و نيز ديگر معذورين جايز است يا نه؟ و بر فرض جواز اگر قبل از انقضاي وقت عذرش برطرف شد اعاده لازم است يا نه؟

خواب كودك هنگام طواف

603- اگر كودك را در حال خواب، طواف يا سعي دهند، يا بخشي از طواف و سعي را در خواب باشد، چه حكمي دارد؟

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: جايز است مگر علم به برطرف شدن عذر داشته باشد.

آيةاللَّه تبريزي: اگر مأيوس بود بدار جايز است و در تيمم براي نماز در اين صورت اعاده واجب نيست و در غير نماز و تيمم آن در صورت رفع عذر در وقت اعاده لازم است. واللَّه العالم.

آيةاللَّه خامنه اي: بعد از دخول وقت عمل مشروط به طهارت، بدار جايز است حتي با رجاء ارتفاع عذر در اثناي وقت اگرچه احوط در صورت اخير ترك بدار است، و در هر صورت اگر عمل را انجام داد و بعداً اتفاقاً عذر در اثناي وقت برطرف شد، اعاده واجب نيست، ولي با علم به ارتفاع عذر در اثناي وقت بدار صحيح نيست و بايد تا ضيق وقت منتظر بماند.

آيةاللَّه سيستاني: بدار در صورت يأس جايز است و اعاده لازم نيست هرچند در وقت، عذر برطرف شود.

آيةاللَّه صافي: در فرض سؤال اگر اميد زوال عذر در آخر وقت را داشته باشند احتياط در تأخير است. واللَّه العالم.

آيةاللَّه فاضل: معذور چنان چه بداند تا آخر وقت عذرش برطرف نمي شود مي تواند به مجرد ورود اعمال را با وضو يا غسل جبيره اي يا تيمم انجام دهد. اما چنان چه اميد دارد تا زماني كه در مكه است عذرش برطرف شود احتياط واجب آن است كه صبر كند

و اگر تا آخر وقت عذرش برطرف نشد طبق وظيفه معذور عمل كند. و چنان چه بعد از عمل به وظيفه معذور عذرش برطرف شد چنان چه علم داشته عذرش برطرف نمي شود اعاده واجب نيست، ولي اگر اميد داشته كه عذرش برطرف مي شود بنابر احتياط بايد اعمال را با غسل و وضو اعاده كند.

آيةاللَّه مكارم: بدار براي ذوي الاعذار بنا بر احتياط واجب جايز نيست مگر اين كه يقين داشته باشد كه تا آخر وقت، عذر برطرف نخواهد شد؛ و در صورتي كه تا آخر عذر برطرف شود بنابر احتياط اعاده لازم است.

(2). آيةاللَّه بهجت: غيرمميّز باشد اشكال ندارد.

آية اللَّه تبريزي: طواف و سعي او صحيح است بلي احتياط اين است كه ابتداي طواف بيدار باشد.

آية اللَّه سيستاني: اگر طفل غير مميّز باشد و وليّش او را طواف مي دهد اشكال ندارد.

آية اللَّه خامنه اي: در مورد بچه هاي كوچك (غير مميز) مانع ندارد.

آية اللَّه صافي: چنانچه كودك غير مميز باشد، اشكال ندارد.

آية اللَّه فاضل: در طواف بايد طهارت و ساير شرايط آن رعايت شود. لذا اگر كودك خوابش ببرد يا محدث شود بايد طبق احكام قطع طواف عمل كند. اما در سعي طهارت معتبر نيست و اگر كودك غير مميز باشد چون نيت سعي او با وليّ اوست لذا اگر خوابش ببرد سعي او صحيح است.

آية اللَّه نوري: در كودك خواب به اندازه متعارف به طواف و سعي او ضرر نمي رساند.

آية اللَّه مكارم: در مورد بچه هاي كوچك اشكالي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 248

مسلوس و مبطون
صحت حج افراد مسلوس و مبطون

604- افرادي كه مبتلا به خروج مدفوع و يا بول هستند، با رعايت وظيفه اي كه براي وضو و نماز دارند، حجشان صحيح است. 605-

كسي كه پي در پي از او ريح خارج مي شود، حكم مبطون را دارد؛ و چنانچه نتواند در اثناي طواف وضو بگيرد يا حرجي باشد، اكتفا به يك وضو براي طواف كافي است؛ ولي اگر بتواند- ولو با حمل آب در اثناي طواف- وضو بگيرد، واجب است تجديد وضو كند و همچنين است حكم، در نماز طواف.

______________________________

(1)- به مسأله بعد مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت: بايد براي طواف نايب بگيرد (مناسك، مسأله 299).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: مبطون، احوط اين است كه در صورت ممكن، هم خود طواف نموده و هم نايب بگيرد. (مناسك، مسأله 299).

(2)- آية اللَّه بهجت: مانند مسلوس است و همان وظيفه را دارد. (پرسشهاي جديد حج، س 66).

(3)- آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب مثل مبطون بايد نايب هم بگيرد.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط حكم مبطون را دارد.

آية اللَّه خويي: بلكه حكم مسلوس را دارد. (مستفاد از مناسك، مسأله 299).

آية اللَّه سيستاني: در فرض مذكور يك وضو براي طواف و نماز كافي است مگر اين كه حدثي غير از آنچه مستند به بيماري اوست از او سر بزند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و مبطون براي طواف نايب بگيرد و احتياطاً خودش هم طواف كند. (مجمع المسائل، ج 1، ص 469 مسأله 13).

آية اللَّه مكارم: اين احتياط در مورد مسلوس و مبتلا به خروج ريح واجب نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 249

خروج بول از غيرمجري

606- كسي كه بول او پي درپي خارج مي شود- ولو از مجراي بول نباشد- حكم مسلوس را دارد.

وظيفه مسلوس

607- مسلوس اگر در وقت خاصي بتواند طواف و نماز را با وضو انجام دهد، بايد آن وقت را انتخاب كند و طواف و نماز را با وضو و بدن پاك بجا آورد؛ و اگر چنين وقتي ندارد، در صورتي كه مشقت نداشته باشد، براي هر بار كه حدث از او صادر شود يك وضو بگيرد؛ و اگر مشقت دارد، براي طواف، يك وضو و براي نماز هم، يك وضو بگيرد.

3- طهارت از نجاست
اشاره

سوم- طهارت بدن و لباس از نجاست.

608- طواف كننده بنابر احتياط واجب بايد از نجاسات معفوّ در نماز نيز- مثل خون كمتر از

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي: اگر از محلّ غير معتاد ولو بالعارض خارج شود، آن هم بنابر احتياط واجب، همان حكم را دارد. (منهاج، آخر ص 41).

(2)- آية اللَّه فاضل: و در هر صورت بنابر احتياط واجب نايب هم بگيرد.

آية اللَّه بهجت: به همان دستوري كه براي نماز خود طهارت مي گيرد، براي طواف نيز همان نحو عمل مي كند (مناسك شيخ، ص 36 ووسيله، ص 76 و 39).

آية اللَّه تبريزي: بعيد نيست كه يك وضو كفايت كند؛ مادامي كه حدث متعارف از او صادر نشود؛ گرچه احتياط، اعاده وضو است.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: به همان دستوري كه براي نماز خود طهارت مي گيرد، براي طواف نيز همان طهارت كافي است.

آية اللَّه گلپايگاني: و اگر اين را هم نمي تواند (حكمي كه در متن هست)، براي طواف يك وضو بگيرد و چهار شوط آن را بجا آورد و بعد تجديد وضو نموده و سه شوط ديگر آن را انجام دهد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 477 مسأله 40).

(3)- آية اللَّه خامنه اي: در حال طواف بايد

بدن و لباس از خون پاك باشند و بنابر احتياط واجب، بايد از سايرنجاسات نيز پاك باشند، اما پاك بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها شرط نيست و خوني كه از يك درهم كمتر باشد؛ و نيز خون جراحت ها و زخم ها كه موجب بطلان نماز نمي شود، به صحت طواف نيز خللي وارد نمي كند.

آية اللَّه فاضل: ظاهر آن است كه …

آية اللَّه مكارم: طواف، در حالي كه بدن يا لباس خونِ كمتر از درهم داشته باشد، جايز نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 250

درهم و جامه اي كه با آن نتوان نماز خواند؛ مثل عرقچين و جوراب حتي انگشتر نجس- اجتناب كند.

محمول متنجس و حكم نجاست معفو در نماز

609- اگر طواف كننده- مثلًا- بيني او نجس شود، بايد بيني خود را آب بكشد و طواف را تكميل كند؛ و اگر بدون تطهير، طواف را ادامه دهد، احتياط آن است كه بعد از تكميل و نماز، طواف و نماز را اعاده كند؛ و همچنين است حكم، اگر دستمال نجس همراه او باشد. 610- آيا نجاست معفوّ در نماز، در طواف نيز معفوّ است؟ و همراه داشتن محمول متنجس در طواف چه حكمي دارد؟

______________________________

(1)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: طواف در جامه اي كه با آن نتوان نماز خواند يعني ساتر نباشد؛ مانند مثال هاي مذكور در متن اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنين بودن چيز نجس همراه انسان در طواف مانعي ندارد.

آية اللَّه وحيد: سوم از شرايط صحت طواف بنابر احتياط واجب طهارت از نجاست است، و از نجاستي مه در بدن يا لباس نماز گزار عفو شده است- مانند خون كمتر از درهم- در طواف عفو نشده است.

(مناسك فارسي

معظم له صفحه 150)

آية اللَّه سيستاني: همراه داشتن چيز متنجس در طواف مانع ندارد.

آية اللَّه مكارم: نجس بودن اين لباس هاي كوچك ضرري ندارد ولي خون كمتر از درهم معاف نيست.

(2)- آية اللَّه فاضل: در انگشتر و مانند آن كه ثوب صدق نمي كند براي صحت طواف طهارت آنها شرط نيست همچنين همراه داشتن چيز متنجس در صورت جهل به مسأله مانعي ندارد.

(3)- آية اللَّه فاضل: و سعي و تقصير را اعاده كند.

(4)- به مسأله 614 مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خويي: محمول متنجس و همچنين لباس كمتر از مقدار ساتر در طواف عيبي ندارد. (مناسك، مسأله 300).

آية اللَّه خامنه اي: به مسأله 608 و 614 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر ظاهر بدن و لباس نجس نشود طواف صحيح است و همراه داشتن چيز متنجس ضرر ندارد.

آية اللَّه مكارم: لباس هاي كوچك كه به تنهايي ستر عورت نمي كنند، اگر نجس باشند ضرري ندارند؛ خواه به صورت محمول باشند يا لباس.

(5). آيةاللَّه بهجت: بنابر احوط معفوّ نيست، و حكم محمول متنجّس، همانند نماز است.

آية اللَّه تبريزي: نجاست معفو در نماز، بنابر احتياط در طواف معفو نيست و محمول متنجس مضر به طواف نيست، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب معفو نيست ولي حمل متجنس اشكال ندارد.

آية اللَّه صافي: بنابر احتياط نجاست معفوّ در نماز، در طواف معفوّ نيست اما محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشكال ندارد، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: واجب است از نجاساتي كه در نماز عفو شده و از محمول متنجس اجتناب شود. به دو مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: نجاسات معفو نيست (بنابر احتياط واجب) ولي محمول متنجّس اشكالي ندارد.

آية اللَّه نوري: در طواف

معفوّ نيست و محمول هم بايد متنجّس نباشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 251

خون قروح و جروح

611- بنابر احتياط واجب، بايد خون قروح و جروح را تا حد امكان، تطهير نمود و لباس را اگر نجس شده، عوض كرد؛ و اگر تطهيرِ خون قروح و جروح، مشقت داشته باشد، تطهير لازم نيست.

تأخير طواف براي تحصيل طهارت

612- كسي كه در بدن او خون قروح و جروح باشد، بنابر احتياط اگر مي تواند با تأخير و بدون مشقت آن را تطهير كند، بايد طواف را به شرط عدم تنگي وقت، تأخير بيندازد.

طواف با لباس مشكوك

613- طواف با بدن و لباسي كه شك در نجاست آن داشته باشد، صحيح است؛ چه بداند قبلًا پاك بوده يا نه؛ ولي اگر بداند كه قبلًا نجس بوده ونداند كه تطهير شده است، نمي تواند با آن طواف كند.

حصول نجاست در اثناي طواف

614- اگر در حال طواف، بدن يا لباس نجس شود، بنابر اظهر بايد طواف را قطع، و به تطهير اقدام شود و طواف از همان جا اتمام شود و اين طواف، صحيح است.

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي: آنچه موجب بطلان نماز نمي شود، طواف را نيز باطل نمي كند.

آية اللَّه خويي: متعرض اين فرع نشده اند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و احتياط آن است كه هم خودش با آن حال طواف كند و هم نايب بگيرد تا براي او طواف نمايد.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: يا آنكه نجس بودن بدن يا لباس خود را نمي دانسته و در اثناي طواف دانست، اگر جامه پاكي داشته باشد همان جا جامه نجس را كنده و با جامه پاك طواف خود را تمام نمايد واگر نه اگر اين حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن يا لباس باقيمانده طواف را به جا آورد. و چنانچه پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنابر احتياط يك طواف كامل به قصد اعم از تمام يا اتمام به جا آورد.

آية اللَّه خامنه اي: اگر بدون رها كردن طواف تطهير ممكن نباشد بايد دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و فوراً برگردد اگر موالات بهم نخورده و طواف را از همانجا تمام

كند و طواف او صحيح است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر در بين طواف لباس يا بدنش نجس شود يا بفهمد كه از پيش نجس بوده و بدون رها كردن طواف، شستن آن ممكن نباشد، طواف را رها نمايد، و اگر چهار دور طواف كرده، بعد از تطهير بدن يا لباس بقيه طواف را تمام كند و اگر به سه دور و نيم نرسيده طواف او باطل است و بايد بعد از تطهير از سر بگيرد و اگر از سه دور و نيم گذشته و چهار دور را تمام نكرده احتياط آن است كه بعد از تطهير از همانجا كه رها كرده طواف را تمام كند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را به جا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 252

615- اگر طواف كننده در حال طواف نجاستي در بدن يا لباس خود ببيند و احتمال بدهد كه در اين حال نجاست حاصل شده، ظاهراً حكم مسأله قبل را دارد.

علم به نجاست بعد از طواف

616- اگر بعد از فراغ از طواف، به نجاستِ در حال طواف، علم حاصل شود، اظهر صحت طواف است.

علم به نجاست از اول در اثناي طواف

617- اگر در بين طواف، علم پيدا كند كه نجاست بدن يا لباس او، از ابتداي طواف بوده، احتياط آن است كه طواف را رها نموده و تطهير كند و از همانجا بقيه طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و بعد از آن، طواف و نماز را را اعاده كند؛ خصوصاً اگر تطهير، طولاني شود. در اين احتياط، فرقي بين حصول علم، بعد از دور چهارم، يا قبل از آن نيست، اگرچه در صورت دوم، احتياط شديدتر است.

فراموشي نجاست

618- اگر طواف كننده نجاست را فراموش و در اثناي طواف يا بعد از آن متذكر

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: حكم در اين مسأله همان است كه در مسأله 614 آمده است.

آية اللَّه فاضل: ظاهراً طوافش صحيح است اگر چه احتياط استحبابي آن است كه …

(2)- آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه مكارم: وظيفه همين است و اعاده ندارد.

(3)- نظر ساير آيات عظام در حاشيه مسأله 614 آمده است.

(4)- آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل و مكارم: در اين فرض طواف او صحيح است ودر فرض تذكر در اثنا مقداري كه طواف كرده صحيح است و در ادامه به وظيفه عمل مي كند.

آية اللَّه خامنه اي: اگر در بين طواف يادش بيايد، بايد مطابق دستوري كه در حاشيه مسأله 614 بيان شده عمل كند و اعاده لازم نيست. و اگر بعد از طواف يادش بيايد طوافش صحيح است ولي اگر نماز طواف را هم با بدن و لباس نجس خوانده بايد آن را دوباره بخواند و احتياط استحبابي آن است كه در اين مسأله طواف را نيز بار ديگر بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)،

ص: 253

شود، بنابر احتياط واجب بايد آن را اعاده كند.

طواف و نماز با نجاست و انجام اعمال مترتّبه

2/ 618- كسي كه طواف و نماز طواف را با بدن يا لباس نجس از روي جهل يا نسيان، به جا آورده، آيا اعاده طواف و نماز لازم است يا نه؟ و تكليف او نسبت به اعمال مترتبه چيست؟

علم به نجاست دراثناي طواف

619- اگر طواف كننده بعد از شوط چهارم، يقين كند كه از شوطهاي قبل، نجاستي در بدن او بوده، بايد با تطهير آن، بقيه طواف را تكميل و نماز آن را بخواند؛ ولي اگر در اين فرض بدون

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: بايد خودش طواف و نماز را اعاده كند و با عدم تمكن استنابه كند و اعمال مترتبه صحيح است.

آيةاللَّه تبريزي: و در فرض نسيان در طواف صحيح است و در نماز طواف بايد اعاده كند. واللَّه العالم.

آيةاللَّه خامنه اي: در جهل به موضوع اعاده ندارد و اگر نسيان كرده احوط اعاده است و سعي با اعتقاد به صحت طواف اعاده ندارد ولي طواف نساء با بطلان طواف اعاده شود.

آيةاللَّه سيستاني: طواف در صورت جهل به موضوع يا نسيان صحيح است و همچنين نماز ولي اگر قبل از نماز شك داشته و تفحّص نكرده و بعد از نماز آن را ديده است به احتياط واجب بايد نماز را اعاده كند و در مورد نسيان نيز اگر منشأ آن بي اعتنايي بوده اعاده نماز بنابراحتياط لازم است.

آيةاللَّه صافي: در فرض سؤال در صورت نسيان طواف و نمازش را اعاده كند و احتياطاً سعي را نيز اعاده كند و در هر صورت جهل به موضوع نجاست اعاده ندارد و طواف و نماز صحيحند و اگر جاهل به حكم بود نيز طواف و نماز و سعي را اعاده نمايد. واللَّه العالم.

آيةاللَّه فاضل: در

صورت نسيان طواف صحيح است، ولي نماز را اعاده كند. و اعمال مترتبه را كه با اعتقاد به صحت انجام داده صحيح است. اما در صورت جهل به حكم، طواف و نماز را اعاده كند، ولي اعمال مترتبه مثل صورت قبل است.

آيةاللَّه مكارم: اعاده لازم نيست.

(2). در اين باره به تفصيل مسايل 614 و 617 و تفصيل بين شوط چهارم و قبل آن مراجعه شود.

(3)- آية اللَّه بهجت: بايد طواف را از موضع علم به نجاست تمام كند و بقيه اعمال را اعاده نمايد واحوطاستيناف طواف بعد از اتمام آن است. (مستفاد از مسأله 303 مناسك).

آية اللَّه تبريزي: اگر طواف را به نيت وظيفه فعليّه اعاده كرده نياز به اتمام طواف اول نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 254

تكميل طواف اول، بعد از تطهير، طواف را اعاده كرده و تقصير نموده، ظاهر اين است كه از احرام خارج شده و با اتمام طواف و نماز طواف مذكور، عمل صحيح است.

حكم طواف كودك از حيث طهارت و نجاست

620- كودك محرمي كه او را طواف مي دهند، آيا بايد بدن و لباس او پاك باشد؟ و چنانچه قبل از طواف، او را تطهير كنند، آيا براي يك طواف كافي است و وارسي بين طواف لازم نيست؟

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر طواف دوّم را پس از فوت موالات عرفي انجام داده صحيح است و در غير اين صورت اگر جاهل قاصر بوده صحيح است وگرنه بنابر احتياط واجب، اعمال عمره را اعاده كند.

آيةاللَّه صافي، آيةاللَّه گلپايگاني: بنابراحتياط سعي وتقصير راهم اعاده نمايد. (آداب واحكام حج، م 603).

آية اللَّه فاضل: اگر طواف دوم را به قصد مافي الذمّه (اعم از اتمام و اعاده) و به عنوان مقدمه علميه براي يقين

به برائت ذمّه بوده باشد صحيح است و در غير اين صورت احتياطاً بايد نقص طواف قبلي را تكميل و نماز آن را خوانده، و پس از آن بنابر احتياط واجب سعي و تقصير را اعاده كند و تا تقصير نكرده احكام محرم رامراعات كند.

آية اللَّه مكارم: طواف دوّم باطل بوده است و بايد طواف سابق را ادامه دهد.

(2). آيةاللَّه بهجت: بلي لازم است و اگر معلوم نشود در اثناي طواف كه چيزي خارج شده، همان تطهير قبل از طواف كفايت مي كند و اگر در اثناء حدثي به وجود آيد احتياط در تجديد طهارت است مگر اينكه موجب عسر و حرج باشد. [مناسك معظم له طبع جديد مسأله 557]

آية اللَّه تبريزي: آن مقدار كه بتوانند بنابر احتياط رعايت طهارت او را بكنند ولي وارسي لازم نيست، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: رعايت طهارت بدن و لباسِ او لازم نيست.

آية اللَّه صافي: بايد شرايط طواف و نماز در طفل نيز مراعات شود و در صورت غير مميّز بودن طفل، در صورت امكان او را وضو دهند لباس و بدن او را تطهير كنند و در صورت شك در عارض شدن حدث و خبث وارسي لازم نيست و حكم طهارت باقي است، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: بلي لازم است و وارسي در بين طواف لازم نيست. ولي اگر متوجه شدند كه لباس و بدن او نجس شده، احتياط اين است كه آنها را تطهير كنند.

آية اللَّه مكارم: چنانچه قبل از طواف او را تطهير كرده باشد كافي است.

آية اللَّه نوري: بلي لازم است و براي يك طواف كافي است، و وارسي لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 255

4- ختنه

چهارم- ختنه در حق مردان؛ و بنابر احتياط واجب، درباره بچه هاي نابالغ هم رعايت شود.

621- اگر بچه اي را كه ختنه نشده، وادار به احرام، يا او را محرم كنند، احرام او صحيح است ولي طواف او صحيح نيست؛ و چون طواف نساء او باطل است بنابر احوط حلال شدن زن بر او مشكل است؛ مگر او را ختنه و طواف دهند، يا خودش بعد از ختان، طواف كند، يا براي طواف او نايب بگيرند.

622- اگر بچه اي ختنه كرده به دنيا بيايد، طواف او صحيح است.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احوط بلكه اظهر اين است كه بچه مميز كه خوب و بد را تشخيص مي دهد، اگر شخصاً محرم شود بايد ختنه كرده باشد و اما اگر بچه مميز نباشد، اعتبار ختان در او ظاهر نيست، اگرچه اعتبارش احوط است.

آية اللَّه خامنه اي: و در اين حكم فرقي بين بالغ و غير بالغ نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر مميّز باشد ختنه معتبر است و اگر نباشد احتياط مستحب است.

آية اللَّه گلپايگاني: واجب است. (آداب و احكام حج، مسأله 485).

آية اللَّه فاضل: طواف طفل مميزي كه ختنه نشده است صحيح نيست و از غير مميز بنابر احتياط صحيح نمي باشد هر چند احرام آنها صحيح است.

(2)- آية اللَّه بهجت: اگر طفل محرم بدون ختنه طواف كند يا طواف دهند او را، طواف نساء از او باطل خواهدبود طبق احتياط مذكور، پس زن از براي او بعد از بلوغ حلال نخواهد بود مگر آن كه تدارك طواف نساء نمايد، خودش يا نايبش. (مناسك شيخ، ص 27).

(3)- آية اللَّه تبريزي: در مميّزي كه خودش محرم شده باشد.

آية اللَّه سيستاني: اگر مميّز باشد.

آية

اللَّه فاضل: طواف طفل مميّزي كه ختنه نشده صحيح نيست، و از غير مميّز بنابراحتياط صحيح نيست هر چند احرام آنها صحيح است.

(4)- آيةاللَّه مكارم: تمام طواف هاي او اشكال دارد.

(5)- آية اللَّه سيستاني: اگر مميّز باشد بنابر احتياط واجب حكم كسي را دارد كه طواف را ترك كرده است مگر اين كه پس از ختنه طواف را اعاده كند.

(6)- از آية اللَّه سيستاني: در مورد كفايت نيابت در اين فرض، مطلبي در دست نيست.

آيات عظام صافي، گلپايگاني، مكارم: گرفتن نايب در اين صورت (قبل از ختنه) مشكل است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 256

623- مستطيعي كه مختون نيست و فرضاً ختان براي او ضرر دارد و قصد حج دارد، بايد محرم شود و طواف كند و نماز بخواند و براي طواف، نايب هم بگيرد، و بعد از طواف وي، خودش نماز ديگر بخواند؛ و در صورتي كه دو طواف باهم انجام شود، خودش يك نماز بخواند، كفايت مي كند. 624- در طواف هاي مستحبي نيز ختنه شرط است.

5- ستر عورت
اشاره

پنجم- ستر عورت. 625- طواف بدون ساترِ عورت، باطل است.

لزوم اباحه ساتر

626- در ساتر، اباحه معتبر است و با ساتر غصبي، طواف صحيح نيست؛ و با لباسِ غيرِ ساترِ غصبي نيز، بنابر احتياطِ واجب، طواف باطل است.

627- بنابر احتياط، شرايط لباس نمازگزار، در ساتر رعايت شود.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: گرفتن نايب لازم نيست.

(2)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، صافي، گلپايگاني: اگر بتواند ختنه كند ولو با تأخير حج تا سال آينده، بايد اين كار را بكند، پس اگر اصلًا متمكن از ختنه نباشد؛ يعني برايش ضرر و مشقت دارد لازم است حج را همان سال به جا آورد ليكن احتياط اين است كه در عمره و حج شخصاً طواف نموده و براي طواف، نايب نيز بگيرد، ولي خودش نماز طواف را به جا آورد.

(3)- آية اللَّه بهجت: بنا بر احتياط بلكه اقوي. (مناسك، ص 108، شرط پنجم).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: بنابر احتياط واجب ستر عورت معتبر است.

آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط واجب ستر عورت در طواف شرط است.

(4)- آية اللَّه مكارم: حتي اگر فقط ستر عورت كند و برهنه و عريان بر او صدق كند طوافش باطل است.

آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط واجب، ستر عورت در طواف شرط است.

(5)- آية اللَّه بهجت: طواف در لباس غصبي جايز نيست و در صحّت آن تأمّل و احتياط است؛ خصوصاً درساتر. (مستفاد از وسيله، ص 179 در نماز).

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب.

(6)- آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: اين احتياط واجب نيست.

آيات عظام: صافي، گلپايگاني، نوري: باطل است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 257

صحت طواف و سعي با لباس دوخته

628- طواف و سعي با لباس دوخته ولو عمداً، صحيح است و به صحت عمره و حج، ضرر نمي زند.

فرق حجاب در طواف با نماز

629- حجاب زن هنگام طواف، با حجاب در نماز، فرق مي كند؛ و بنابر احوط، فقط وجه و كفين، در طواف، مستثني است.

پيدا بودن مو در طواف

630- اگر مقداري از موهاي سر زن يا جاهاي ديگر بدن او كه بايد در حال طواف بپوشاند، ظاهر باشد، در فرض عمد، طواف- علي الأحوط- صحيح نيست؛ و در غير عمد، صحيح است، مگر علي الأحوط، در جاهل مقصر.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: اگر ساتر منحصر به لباسهاي دوخته اي كه پوشيده است باشد، طواف اشكال دارد مگر اعتقاد داشته كه اين عمل بر او جايز است.

آية اللَّه خويي: فتواي ايشان در جايي كه هيچگونه ساتر دوخته نشده نداشته باشد روشن نيست.

آية اللَّه مكارم: در صورت عمد، خلاف احتياط است، گناه كرده و يك گوسفند كفّاره دارد.

آية اللَّه نوري: هر چند كه مرتكب حرام شده است و بايد يك گوسفند كفّاره بدهد.

(2)- آية اللَّه خويي: فرق نمي كند و پوشاندن صورت براي زن از نامحرم، بنابر احتياط واجب است ولكن بايدبه نحوي باشد كه ساتر به صورت زن مسّ نشود.

آية اللَّه سيستاني: في الجمله فرق مي كند، گرچه احتياط اين است كه همان مقدار كه در نماز پوشاندن واجب است در طواف نيز واجب است؛ ولي اگر قسمتي از موها يا بازو و ساق پا پيدا باشد، طواف صحيح است همچنين به احتياط واجب نبايد صورت خود را با نقاب و مانند آن بپوشاند حتي اگر مُحل باشد.

آية اللَّه فاضل: فرقي ندارد.

آية اللَّه مكارم: در حال نماز پشت پا و كف آن نيز مستثني است ولي در طواف احتياط پوشاندن آن است. همچنين در نماز نقاب ضرري ندارد ولي در طواف جايز نيست.

آية اللَّه نوري: فرق

مي كند؛ چون در نماز مي تواند صورت خود را بپوشاند ولي در طواف واجب است صورت خود را نپوشاند.

(3). آيةالله بهجت: در صورتي كه علم نداشته باشد، اشكال ندارد.

(4)- آيات عظام خامنه اي، سيستاني، مكارم: طواف صحيح است هرچند گناه كرده است.

آية اللَّه خويي: در فرض جهل به حكم، طواف صحيح است. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 334).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 258

مقدار پوشش دختر بچه در هنگام طواف

631- پوشش دختر بچه در حال طواف چگونه بايد باشد؟

طواف زنان با علم به نگاه و تماس با نامحرم

633- طواف مستحبي براي زنان با فرض علم به نگاه به بدن مردان، يا قرار گرفتن در فشار جمعيت، اگر اختياراً نگاه به نامحرم نكنند، اشكال ندارد؛ ولي در ازدحام بهتر است مراعات كنند و در هر صورت طواف، صحيح است.

______________________________

(1). آيات عظام: تبريزي، خامنه اي، سيستاني، مكارم: بنابر احتياط به مقدار معمول زنان باشد.

آية اللَّه صافي و آية اللَّه فاضل: مانند زنان است.

آية اللَّه نوري: پوشش خاصّي معتبر نيست اگر به پنج، شش سال رسيده است حكم بانوان را رعايت نمايد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 259

فصل سوم: كيفيت طواف

اشاره

گونه دومِ واجبات طواف، واجبات مرتبط با كيفيت آن كه هفت مورد و به شرح ذيل است:

1 و 2- ابتدا و ختم به حجرالاسود
اشاره

634- عبور تمام اجزاي بدن طواف كننده از تمام حجرالاسود، لازم نيست؛ بلكه شروع از حجرالاسود، هر جاي آن كه باشد، و ختم به همان جا، كفايت مي كند.

لزوم پرهيز از وسواس

635- طواف بايد همان طوري كه همه مسلمين انجام مي دهند، بدون دقت هاي صاحبان وسوسه، از محاذات حجرالاسود، آغاز شود؛ و در دورهاي ديگر، در نزد حجرالاسود، توقف و عقب و جلو رفتن- كه برخي از روي جهل، به خيال درست كردن محاذات انجام مي دهند- لازم نيست و موجب اشكال و گاهي هم حرام است.

شروع طواف قبل از حجرالاسود

636- اگر قبل از حجرالاسود، طواف را آغاز و به همان جا ختم كند، طوافش باطل است.

______________________________

(1)- آيات عظام: بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، صافي، گلپايگاني، فاضل: همين كه نيت داشته باشد با نيّتِ شروعِ طواف از حجرالاسود، از آن عبور كند، و نيز نيت داشته باشد كه طواف را به همان جا كه شروع كرده ختم كند، كافي است. (مقدار زياده از باب مقدمه علميه محسوب مي شود).

آية اللَّه مكارم: دقت در محاذي بودنِ اجزاي بدن با اجزاي حجرالاسود لازم نيست همين اندازه كه عرفاً محاذات صدق كند كافي است.

(2). آية اللَّه خامنه اي: و مانعي ندارد كه مقداري هم اضافه كند از باب احتياط تا يقين كند كه از حجرالاسود شروع كرده و به نقطه ابتدا ختم نموده است.

(3)- آية اللَّه بهجت: به حسب شرايط مختلف بايد ملاحظه تكليف و وضع و ثبوت هر يك بشود.

(4)- آية اللَّه بهجت: اگر كمبود طواف؛ يعني از موضع شروعش تا حجرالاسود را جبران كند، طوافش صحيح است. (مستفاد از س 83، مناسك).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 260

637- اگر يقين كند كه مثلًا ركن يماني، همان ركن حجرالاسود است، و طواف را از ركن يماني شروع كند، طواف او باطل است. 638- اگر طواف كننده طواف را از حجرالاسود آغاز كند ولي در هر

شوط قبل از رسيدن به حجرالاسود- مثلًا در ركن يماني- نيتِ ختم نمايد، طواف او اشكال دارد، و بايد اعاده شود.

639- ختم به حجرالاسود، اين گونه حاصل مي شود كه در دور هفتم، به همان جا كه شروع كرده، ختم نمايد و در پايان هر دور، توقف لازم نيست.

3- قرار دادن كعبه به سمت چپ
اشاره

سوم- بودن خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده.

كفايت عرفي به سمت خانه بودن شانه چپ

640- به شانه چپ قرار دادنِ كعبه در تمامِ حالاتِ طواف، به صورت حقيقي و دقيق، لازم نيست؛ و حتي اگر هنگام دور زدن نزد حِجر اسماعيل، عليه السلام قدري از طرف چپ خارج شود، مانع ندارد، حتّي اگر بيت به پشت متمايل شود، ولي دور زدن به نحو متعارف باشد، اشكال ندارد.

خروج شانه از محاذات

641- اگر هنگام رسيدن به گوشه هاي كعبه، شانه از محاذات آن خارج شود، و حتي خانه متمايل به پشت شود، اگر به طور متعارف دور مي زند، هيچ اشكالي ندارد.

642- طوافي كه برخي- به خاطر احتياطِ عدم خروج شانه از بيت- ديگري را وادار مي كنند كه

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: اگر قصد او شروع از موضع معتبر شرعي است ولي در تطبيق اشتباه كرده است، در صورتي كه كسري دور آخر را تا حجرالاسود به قصد طواف تمام كند، طواف صحيح است؛ آية اللَّه فاضل: ولي احتياطاً پس از نماز طواف، طواف و نماز را اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط.

(2)- آية اللَّه سيستاني: طواف او باطل است.

(3)- آيات عظام: بهجت، خامنه اي، تبريزي، خويي: ودر شوط آخراحتياطاً قدري از حجر بگذرد وزيادي را مقدمه علميّه محسوب دارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 261

او را طواف دهد و خود طواف كننده از خود سلب اختيار مي كند و آن شخص او را به جلو هل مي دهد، باطل است. 643- بودن دقيق شانه به طرف بيت در تمام حالاتِ طواف، لازم نيست؛ و احتياط در آن خيلي ضعيف و غير قابل اعتنا است و بايد از جهالت و وسوسه دوري شود و به همان ترتيب كه ساير مسلمين دور

مي زنند، طواف انجام شود، هرچند اگر كسي بخواهد بدون وسوسه احتياط كند و قدري شانه را هنگام رسيدن به حجر اسماعيل يا اركان كعبه، به بيت متمايل كند و خلاف متعارف و موجب انگشت نمايي نباشد، مانع ندارد.

تدارك طواف ناقص

644- اگر به خاطر ازدحام و مانند آن، مقداري از طواف، خلاف متعارف انجام شود؛ مثل آن كه روي طواف كننده يا پشت او به سمت كعبه واقع شود، و يا عقب عقب طواف كند، بايد آن مقدار را جبران كند.

سرعت و نحوه طواف

645- طواف كننده مي تواند هنگام طواف، آهسته يا تند راه برود، و مي تواند بدود و يا سواره طواف كند، هرچند بهتر است كه اعتدال رعايت شود.

2/ 645- در طواف با چرخ، طواف كننده به اختيار خود، حركت دادن چرخ را به ديگري واگذار مي كند، مثل اينكه چرخ داراي موتور محرك باشد، آيا اين طواف با طوافِ سواره كه در حال اختيار هم جايز است، فرق دارد؟ و آيا جواز طواف سواره با جواز سعي سواره فرق مي كند يا نه؟

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: باطل نيست.

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه مكارم: اين طواف باطل نيست. و در بسياري از مواقع ازدحام طواف، ظاهراً اختيار سلب مي شود ولي چون از اول طواف كننده مختاراً اين راه را انتخاب مي كند، منافات با اختيار ندارد، اما از كارهاي ناپسند و زننده دوري شود.

(2)- آية اللَّه فاضل: و خلاف تقيه نباشد و موجب …

(3)- آية اللَّه فاضل: احتياط در ترك آن است.

آية اللَّه مكارم: اين كار لزومي ندارد.

(4)- آية اللَّه سيستاني: و اگر نتواند در اثر ازدحام برگردد و جبران كند مي تواند تا حجرالاسود بدون قصد طواف برود و از آنجا شوط را كاملًا اعاده نمايد.

(5). آيات عظام بهجت، مكارم: مانعي ندارد و فرقي نمي كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر بتواند خودش چرخ را نگه بدارد، طواف و سعي صحيح است و فرقي بين طواف سواره و سعي سواره نيست.

آية اللَّه صافي: در

طواف و سعي سواره اگر شخصي به اختيار خود وسيله را مي برد اشكال ندارد و اما واگذار كردن حركت وسيله به ديگري بدون عذر شرعي اين حكم را ندارد و صحيح نيست والله العالم.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 262

نگاه به چپ و راست

646- در حال طواف نگاه به چپ و راست جايز است و بودن رو به طرف جلو واجب نيست؛ و حتي برگرداندن صورت و به عقب نگاه كردن، مانعي ندارد؛ و طواف كننده مي تواند طواف را رها و خانه را ببوسد و بازگردد و طواف را از همانجا كه قطع كرده، اتمام كند.

حكم شانه كودكِ در بغل

647- شخصي كه كودك را در بغل گرفته و طواف مي دهد، آيا بايد شانه چپ كودك را به طرف كعبه قرار دهد؟

4- طواف از خارج حِجر
اشاره

چهارم- بودن حِجر اسماعيل عليه السلام در داخل محدوده طواف.

طواف از داخل حجر

648- اگر كسي از داخل حجر اسماعيل طواف نمايد، طوافش باطل است؛ و با عمد، حكم ابطال عمدي طواف و با سهو، حكم ابطال سهوي را دارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر در حال حركت نباشد؛ و اگر هم باشد ولي از خط منحرف نشود، اشكال ندارد.

آية اللَّه سيستاني: احتياط واجب آن است كه به حدّي رو نگرداند كه بتواند مقداري از پشت سر را نگاه كند. (ملحق جديد مناسك، ص 33).

(2). آيةاللَّه بهجت: بلي حتّي الامكان، [به مسأله 556 مناسك معظم له طبع جديد مراجعه شود.]

آية اللَّه تبريزي: لزومي ندارد، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: بايد تا حدّ امكان سعي كند طوري او را طواف دهد كه عرفاً طرف چپ او به طرف كعبه باشد.

آية اللَّه صافي: بنابر احتياط شانه چپ كودك نيز به طرف بيت باشد، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: بلي بايد تمام شرايط در كودك نيز رعايت شود.

آية اللَّه مكارم: لازم نيست.

آية اللَّه نوري: بلي لازم است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 263

649- اگر بعضي از دورها از داخل حجر اسماعيل انجام شود، بنابر احتياط واجب، بايد آن دور از سرگرفته شود و طواف اعاده شود؛ اگرچه ظاهر، عدم لزوم اعاده طواف است.

طواف در مقابل حجر اسماعيل

651- هنگام طواف در مقابل حجر اسماعيل، بايد طوري حركت كند كه به نحو متعارف باشد و طواف بيت، صادق باشد.

652- حجر اسماعيل جزو بيت نيست، هرچند بايد در خارج آن طواف كرد.

طواف از داخل حجر و علم بعد از حج

653- اگر حج گزار پس از انجام اعمال حج تمتع بفهمد كه در طواف عمره يا حج، چند شوط را از داخل حجراسماعيل دور زده، حج او صحيح است ولي بايد طواف را اعاده كند.

______________________________

(1)- آيات عظام صافي، گلپايگاني: بايد آن دور را اعاده نمايد و احوط اعاده كل طواف است بعد از اتمام آن.

آية اللَّه بهجت: بايد آن دور اعاده شود در صورتي كه در ابتداي طواف، نيّت طواف بر بيت محض نكرده باشد والّا اعاده اصل طواف موافق احتياط است؛ اگرچه عملًا در يك شوط اختصار نمايد. (مناسك شيخ، ص 41).

آيات عظام: خامنه اي، تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل، مكارم، نوري: بايد آن دور اعاده شود؛ آية اللَّه خامنه اي: و اگر بدون اعاده اين دور به طواف ادامه داد طواف او باطل است.

(2)- آية اللَّه بهجت: در صورت سهو و بطلان اصل طواف.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر در عمره بوده حج او بدل به افراد شده، بايد عمره مفرده به جاآورده و در سال بعد نيز حج تمتّع را انجام دهد و اگر در طواف حج باشد مسأله صوري دارد. (آداب و احكام حج، مسأله 558).

آية اللَّه مكارم: يعني از روي سهو.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: چون از روي جهل به حكم، طواف صحيح را ترك كرده با فرض انقضاي وقت، حجش باطل است. (مناسك، مسأله 325).

آية اللَّه خامنه اي: حج او صحيح است و بايد طواف و نماز آن را

اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر سهواًباشد و در سه شوط يا كمتر چنين شده باشد بايد همان سه شوط را انجام دهد و اگر بيشتر باشد احتياطاً طواف رانيز اعاده كند و در اين صورت اگر طواف حج باشد و در ماه ذي حجّه متذكر شود، اعمال مترتبه را نيز احتياطاً اعاده كند و اگر بعد از ماه ذي حجّه باشد يا مربوط به طواف عمره باشد، اعاده بقيّه اعمال لازم نيست و اگر جهلًا و در طواف حج باشد و در ماه ذي حجّه متوجّه شود بايد طواف و اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر بعد از ماه ذي حجّه متوجّه شود يا مربوط به طواف عمره باشد حجش باطل است و احتياطاً بايد يك شتر قرباني كند.

آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط آن چند شوط را اعاده كند و نماز را نيز اعاده كند و پس از آن اصل طواف و نماز را اعاده كند.

آية اللَّه مكارم، احتياط آن است كه تكميل كند و بعد اعاده نمايد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 264

654- اگر كسي يك شوط طواف را از درون حجر اسماعيل بجا آورد و بقيه اعمال را انجام دهد، بايد آن شوط و نماز طواف را اعاده كند؛ و اگر با اعتقاد صحّت بوده، بقيه اعمال صحيح است. 655- اگر طواف كننده به قصد طواف ولو اشتباهاً، وارد حجر اسماعيل عليه السلام شود، طوافش اشكال دارد؛ حتي اگر بعد از توجه برگردد و از همان جا كه طواف به خاطر ورود به حجر قطع شده، آن را ادامه دهد و شوط را كامل نمايد. ولي اگر پس از تذكر، از حجرالاسود به قصد احتياط، شوط

را

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر طواف كننده داخل حجر اسماعيل عليه السلام شود، آن شوط باطل مي شودو بايد آن را اعاده كند و بهتر اعاده طواف است بعد از اتمام آن، و اين در صورت بقاي موالات است، و در صورت فوت موالات، طواف محكوم به بطلان است، اگرچه از روي جهل يا نسيان باشد. و در مجموعه سؤال و جواب حاج آقاي افتخاري، ص 130 آمده است: سؤال: از داخل حجر طواف كرده و در وقت طواف حج به اشتباه خود واقف شد؟ جواب: در مفروض سؤال، حج او باطل است به بطلان عمره اش. (فتواي آية اللَّه تبريزي هم مثل همين است).

آية اللَّه صافي و آية اللَّه گلپايگاني: اگر چهار شوط را تمام كرده و داخل حجر شده هر وقت فهميد ناقص را تمام كند و نماز طواف و اعمال مترتبه را به جا آورد و اگر قبل از سه شوط و نيم بوده شوطهاي گذشته باطل است و بايد طواف را از سر بگيرد و بعد از آن نماز طواف و سعي و تقصير را به جا آورد و اگر از سه شوط و نيم گذشته و به چهار نرسيده آن را تمام كند با دو ركعت نماز و بعد يك هفت شوط طواف و نماز و سعي و تقصير را به جا آورد. (آداب و احكام حج، م 560)

آية اللَّه فاضل: احتياط آن است كه سعي و تقصير را نيز اعاده كند.

(2)- آية اللَّه بهجت: آن شوط و نماز طواف را اعاده كند و احتياطاً سعي و تقصير را نيز اعاده نمايد.

آية اللَّه سيستاني: در فرض جهل و فوت

موالات بايد طواف و ساير اعمال را اعاده كند و اگر وقت تدارك گذشته باشد عمره او باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر كفّاره بدهد.

(3)- آية اللَّه بهجت: مستفاد از آنچه در ذيل مسأله 649 آمده است، آن است كه با اتمام آن به يك شوط، طواف صحيح است.

آيات عظام خامنه اي، سيستاني، مكارم: آن دور باطل است و بايد آن را از حجرالاسود اعاده كند ولي چون غالباً برگشتن به عقب مشكل است بهتر است همراه جمعيّت آن دور را بدون نيّت ادامه دهد سپس از حجرالاسود قصد كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 265

اعاده كند و از محلي كه، طوافش قطع شده، قاصد جدي طواف باشد، طواف او صحيح است.

5- محدوده طواف
اشاره

پنجم- محدوده طواف

656- طواف بايد از همه اطراف، بين خانه كعبه و مقام حضرت ابراهيم واقع شود.

مراد از طواف بين مقام و بيت

657- مراد از طواف بين كعبه و مقام، رعايت مسافت ميان خانه و مقام ابراهيم عليه السلام در همه اطراف خانه كعبه است، به گونه اي كه طواف كننده، از اين فاصله- كه گفته اند تقريباً بيست و شش ذراع و نيم است - دورتر نرود.

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و در فرض اخير هم، چون احتمال باطل شدن اصل طواف مي رود احتياط لازم آن است كه پس از تمام كردن طواف و خواندن نماز دوباره طواف كند و نماز آن را بخواند. (مناسك فارسي، ص 67).

آية اللَّه فاضل: شوط فاسد را اتيان كند و بنابر احتياط مستحب طواف را اعاده كند.

(2)- آية اللَّه خويي: به حاشيه مسأله بعد مراجعه شود.

آية اللَّه فاضل: ولي چنانچه ضرورت عرفي اقتضا كند، طواف در خارج از محدوده، با رعايت الأقرب فالأقرب صحيح است.

آية اللَّه مكارم: رعايت اين شرط لازم نيست ولي بهتر است.

آية اللَّه نوري: اقوي اين است كه در طواف، همين قدر كه «طواف دور خانه خدا» صدق كند كافي است و مراعات اين كه طواف بين خانه خدا و مقام ابراهيم عليه السلام است لازم نيست و مستحب است. (مناسك، مسأله 172).

(3)- آية اللَّه بهجت: از خانه تا سنگِ مخصوص است نه بنا، و موضع معروف به «شاذروان» داخل بيت است از جميع جوانب علي الأحوط. (مناسك شيخ، ص 41).

(4)- آية اللَّه بهجت: ليكن ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت- بيست و شش ذراع و نيم- نيز كافي باشد براي كساني كه در اين مسافت نتوانند طواف

كنند يا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمكن متعيّن است و با تحري اوقات خلوت نسبي و عدم تمكن از طواف در حد لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعايت اختلاف اطراف در مانع. (مناسك، مسأله 306) و از اينجا حكم چند مسأله بعدي معلوم مي شود.

آية اللَّه تبريزي: در صورت امكان بنابر احتياط طواف بايد در محدوده فاصله بين كعبه و مقام ابراهيم عليه السلام باشد ولي در موارد ازدحام طواف در خارج اين محدوده هم كافي است.

آية اللَّه خامنه اي: اقوي عدم وجوب است، و براي مطاف حدي وجود ندارد و تا هر جاي مسجدالحرام كه طواف در آن طواف كعبه صدق كند، طواف مجزي است، بلي مستحب است كه اگر اضطرار و ازدحام نباشد فيمابين كعبه و مقام ابراهيم انجام دهد. و از اين مسأله حكم مسائل بعد نيز روشن مي شود.

آية اللَّه خويي: و ليكن ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت بيست و شش ذراع و نيم نيز كافي باشد؛ خصوصاً براي كساني كه در اين مسافت نتوانند طواف كنند يا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمكن بهتر است و از اين مسأله حكم چند مسأله بعد هم معلوم مي شود. (مناسك، مسأله 306).

آية اللَّه وحيد: احتياط آن است كه طواف بين خانه خدا و مقام حضرت ابراهيم عليه السلام باشد هر چند اقوي اين است كه طواف حتي براي متمكن از طواف در اين مقدار بدون حرج نيز كافي است اگر چه مكروه است. (مناسك فارسي معظم له

صفحه 156 و 157)

آية اللَّه سيستاني: ولي بعيد نيست كه در بيش از مقدار ذكر شده هم- هرچند كه كراهت دارد- طواف جايز باشد؛ خصوصاً براي كسي كه در فاصله ذكر شده توانايي طواف را ندارد يا موجب حرج و مشقت زياد براي او مي شود و در صورت توانايي رعايت احتياط اولي است و از اين جا حكم مسائل بعد نيز روشن مي شود. (مناسك، مسأله 303).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: تا جايي كه جمعيّت طواف كننده متّصل به يكديگر مشغول طوافند، طواف در آن حدّ صحيح و مجزي است ومع ذلك اولي رعايت حدّ است با امكان، و از اينجا حكم چهار مسأله بعد روشن مي شود. (آراءالمراجع، ص 320).

آية اللَّه مكارم: رعايت اين امر خوب است ولي لازم نيست. و در همين جا حكم چند مسأله بعد روشن مي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 266

طواف از خلف مقام

658- طواف از پشت مقام ابراهيم باطل است؛ و اگر طواف كننده بعضي از دورها را از پشت مقام طواف كند، بايد آن دور را با اعاده همان جزء تمام كند و احوط اعاده طواف است، اگرچه ظاهراً لازم نيست، بلكه كفايت اعاده همان جزء، بعيد نيست.

محدوده طواف در طرف حجر اسماعيل

659- در طرف حجر اسماعيل عليه السلام محل طواف تنگ مي شود، زيرا مقدار حِجْر از آن كاسته

______________________________

(1)- جهت نظر آيات عظام به مسأله قبل مراجعه شود.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در طرف حجر فاصله از ديوار حجر محاسبه مي شود.

آية اللَّه فاضل: ظاهر آن است كه در طرف حجر اسماعيل عليه السلام مقدار محل طواف ضيق نمي شود و از حجر به مقدار بيست و شش ذراع و نيم عنوان مطاف را دارد، ليكن رعايت احتياط؛ يعني طواف در مقدار شش ذراع و نيم نيكو است. (مناسك، مسأله 416).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 267

مي شود و تقريباً شش ذراع و نيم براي محل طواف، باقي مي ماند؛ بنابراين طواف نبايد خارج از اين حد، انجام شود؛ و اگر فاصله بيش از شش ذراع و نيم شود، بنابر اظهر، اعاده آن جزء لازم است.

خروج از مطاف هنگام نظافت

660- هنگام نظافت مسجدالحرام، اگر طواف كننده از مَطاف خارج شود، اگر امكان طواف در محدوده باشد، بايد صبر كند و داخل محدوده طواف كند؛ و با فرض امكان، طواف در خارج حد، صحيح نيست.

طواف در حال ازدحام

661- افراد ناتوان و ضعيف كه هنگام ازدحام نمي توانند بين مقام و بيت طواف كنند، اگر مي توانند - ولو در وقت خلوت- در مطاف طواف كنند، بايد محدوده طواف را رعايت نمايند؛ و در غير اين صورت، طواف در خارج حد، با رعايت الاقرب فالاقرب، مانع ندارد و لازم نيست در احرام بمانند تا وقت ضيق شود. 662- در صورت امكان - ولو با انتخاب وقت خلوت- بايد طواف در حد ذكر شده انجام شود و دورتر، كفايت نمي كند؛ و در صورت عدم امكان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حد، با

______________________________

(1)- به مسأله 657 مراجعه شود.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در طرف حجر فاصله از ديوار حجر محاسبه مي شود.

(3)- آية اللَّه فاضل: ظاهر آن است كه طوافش صحيح است. (مناسك، مسأله 417).

(4)- آية اللَّه بهجت: مي تواند در كناري قرار بگيرد تا بعد از تمام شدن كار آنها، از آنجا كه طوافش را قطع كرده بود به طوافش ادامه بدهد و صحيح است.

آية اللَّه فاضل: اگر طواف در خارج محدوده بوده، طواف و نماز را بايد اعاده كرده و احتياطاً سعي و تقصير را نيز اعاده كنند مگر ضرورت عرفي اقتضا كرده و صبر كردن براي انجام طواف در محدوده مستلزم عسر و حرج بوده و در خارج حد با رعايت الاقرب فالاقرب انجام شده كه صحيح است.

(5)- نظر ساير آيات عظام از ذيل مسأله 657 به دست

مي آيد.

(6)- آية اللَّه فاضل: ولي چنانچه ضرورت عرفي اقتضا كند انجام طواف در خارج حدّ با رعايت الاقرب فالاقرب مانعي ندارد و صحيح است و صبر كردن و تأخير انداختن لازم نيست.

(7)- تفصيل نظر آيات عظام در ذيل مسأله 657 آمده است.

آية اللَّه بهجت: براي مسأله نماز به مسأله 800 و قبل از آن مراجعه شود.

(8)- نظر آيات عظام در مسأله 657 آمده است.

آية اللَّه فاضل: ولي چنانچه ضرورت عرفي اقتضا كند انجام طواف در خارج حد با رعايت الاقرب فالاقرب مانعي ندارد و صحيح است و صبر كردن و تأخير انداختن لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 268

مراعات الأقرب فالأقرب، مانع ندارد.

رعايت مطاف با يقين به هل خوردن

663- يقين به هل خوردن مصداق عدم امكان طواف در محدوده نيست و مجوّز براي طواف در خارج آن نمي شود؛ و همچنين است يقين به برخورد به اجنبي يا اجنبيّه در مطاف.

شك در خروج از مطاف

664- كسي كه به حدود مطاف آگاهي ندارد، اگر بعد از فراغ از طواف، شك كند كه طواف او در مطاف بوده يا نه:

اگر از اول در مطاف بوده و شك در خارج شدن دارد، طوافش صحيح است؛ و اگر شك دارد كه از اول در محدوده بوده، با جهل به حدود مطاف، نمي تواند به طواف مزبور اكتفا كند.

شك در صحت شوط

665- اگر طواف كننده در صحت شوط سابق، يا جزئي از همين شوطي كه فعلا مشغول است و محل آن جزء گذشته، شك كند، مثلًا نمي داند كه هنگام عبور از مقابل حِجْر، از حدّ مطاف، خارج شده يا نه، اگر حكم را مي دانسته و قاصد عمل صحيح بوده، يعني غافل نبوده، طواف او صحيح است. 666- اگر كسي طواف را در خارج از مطاف آغاز كند سپس متوجه شود كه طواف بايد در محدوده معين انجام شود، بايد آن را رها و طواف را در مطاف انجام دهد.

طواف بانوان عاجز

667- اگر زني قادر بر طواف نباشد و امر دائر است بين اين كه او را با چرخ و مانند در خارج مَطاف طواف دهند و يا نامحرم او را پشت كند و در مَطاف طواف دهد، بايد او را در مَطاف طواف دهند، هرچند نامحرم او را پشت كند.

______________________________

(1). به ذيل مسأله 657 مراجعه شود.

(2)- نظر آيات عظام در مسأله 657 آمده است.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه فاضل: ودر غير اين صورت طواف را تمام كند ونماز آن را بخواند وپس ازآن احتياطاً طواف و نماز آن را اعاده نمايد.

(4)- اين مسأله مبتني بر اعتبار حدّ طواف است و بر مبناي عدم اعتبار حدّ از جهت از سرگيري طواف با بقاي موالات و عدم آن به مسأله 722 مراجعه شود.

(5). آيات عظام: تبريزي، خامنه اي، صافي، گلپايگاني، مكارم: چون رعايت حدّ بين مقام و بيت لازم نيست، او را با تخت (چرخ) طواف دهند.

حكم اين مسأله در حاشيه مسأله 657 آمده است. و به 744 نيز مراجعه شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 269

حكم طواف از طبقه دوم

668- طواف از طبقه دوّم چه حكمي دارد؟

6- خروج از خانه
اشاره

ششم- خروج طواف كننده از خانه و آنچه از آن محسوب است.

حكم شاذروان

669- پيش آمدگيِ اطراف ديوار كعبه- كه «شاذروان» نام دارد- جزو كعبه است،

______________________________

(1). آيت اللَّه بهجت: در صورت عدم امكان با رعايتِ الأقرب فالأقرب، كفايت مي كند؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه تبريزي: احتياط واجب اين است كه آنها را از طبقه دوم طواف دهند و نايب هم برايشان بگيرند.

آيت اللَّه خامنه اي: كسي كه نتواند در صحن مسجدالحرام طواف كند، و بايد طواف را در طبقه دوم انجام دهد، به احتياط واجب بايد چنين شخصي خودش در طبقه دوم طواف كند و كسي را هم نايب بگيرد كه براي او در صحن مسجد طواف انجام دهد، و نماز را هم خودش در طبقه دوم، و نائبش در صحن مسجد بخوانند، و اگر خودش بتواند در صحن مسجد نماز بخواند همان نماز او كفايت مي كند.

آيت اللَّه سيستاني: چنانچه احراز شود كه طبقه دوم بالاتر از كعبه است، طواف از بالا كفايت نمي كند و بايد براي طواف از پايين نايب بگيرند و لازم نيست احتياط كنند و چنانچه مطلب مشكوك باشد بايد احتياطاً بين طواف از بالا و نايب گرفتن از پايين جمع نمايند.

آيت اللَّه صافي: در فرض مذكور اگر طواف در طبقه دوم بالاتر از كعبه باشد نايب بگيرند تا براي آنان در صحن مسجدالحرام طواف نمايد، خودشان لازم نيست كه از طبقه دوم طواف نمايند.

آيت اللَّه فاضل: طواف در طبقه دوم براي كساني كه اجازه نمي دهند از طبقه اول طواف كنند، كفايت مي كند و نياز به استنابه نيست. و در مورد نماز طواف اگر مي توانند بلافاصله و بدون عسر و حرج پايين بيايند، بايد پايين بخوانند و الا در همان بالا بخوانند و

كفايت مي كند.

آيت اللَّه مكارم: در اين گونه موارد كه راهي جز اين نيست طواف در طبقه بالا كفايت مي كند.

آيت اللَّه نوري: طواف در طبقه فوقاني صحيح نيست و اين قبيل افراد بايد به وسيله كول گرفتن طواف خود را انجام بدهند و اگر ممكن نشد، لازم است براي طواف خود نايب بگيرند.

آيت اللَّه وحيد خراساني: در مفروض سؤال بايد نايب بگيرد كه در صحن مسجدالحرام طواف نمايد و در صورتي كه متمكّن مي باشد و بر او حرجي نيست، احتياط واجب آن است كه خودش هم از طبقه دوم طواف نمايد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 270

و طواف بايد از بيرون آن انجام شود؛ و اگر- به فرض امكان- كسي در هنگام طواف، مقداري از بالاي آن دور بزند، آن مقدار باطل است و بايد اعاده شود.

دست گذاردن به كعبه هنگام طواف

670- هنگام طواف، گذاردن دست به ديوار خانه كعبه در بالاي شاذروان، جايز است و به طواف ضرر نمي رساند، گرچه احتياط مستحب در ترك آن است.

دست گذاشتن روي حجر هنگام طواف

671- گذاردن دست روي ديوار حجر اسماعيل، عليه السلام هنگام طواف جايز است و به طواف ضرر نمي رساند، گرچه احتياط مستحب در ترك است.

بوسيدن كعبه و شك در حركت

672- اگر شخصي در حال طواف، كعبه را بوسيده و شك دارد كه آيا در اين حال، طواف هم مي كرده يا نه، اگر اين شك بعد از عمل باشد، طواف او صحيح است.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: و احتياط اين است كه آن مقدار را تدارك نموده و طواف خود را تمام، سپس طواف را اعاده نمايد.

آية اللَّه صافي: حكم راه رفتن روي ديوار حجر را دارد كه حكم آن گذشت.

آية اللَّه مكارم: امروز شاذروان طوري ساخته شده كه عملًا طواف روي آن ممكن نيست.

(2)- آية اللَّه بهجت: احوط آن است كه در اثناي طواف دست خودرا دراز نكند از طرف شاذروان به ديوار خانه به جهت استلام اركان ياغير آن وهمچنين دست بر روي ديوار حجر نگذارد. (مناسك شيخ، ص 42).

(3)- آيات عظام صافي، فاضل، گلپايگاني، نوري: بنابر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده كند.

(4)- آية اللَّه فاضل: بنا بر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده كند.

آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه نوري: جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده نمايد.

(5)- نظر آيات عظام، غير از آيات عظام تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، مكارم كه موافق متن هستند در اين مسأله، مثل مسأله قبل است.

(6)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه توجّه به حكم و بنا بر اتيان طواف صحيح داشته است.

آية اللَّه مكارم: هرگاه آگاه به مسأله بوده كه نبايد در آن حالت راه برود.

مناسك

حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 271

7- مراعات هفت شوط
اشاره

هفتم- طواف بايد هفت شوط كامل و بدون زياده و نقصان باشد.

طواف از جهت عدم رعايت عدد اشواط، داراي احكامي به شرح ذيل است:

الف- اضافه نمودن در طواف
قصد زياده و نقيصه

673- اگر طواف كننده، عمداً از اول قصد كند كه كمتر با بيشتر از هفت دور به جا آورد، طوافش باطل است، اگرچه به هفت دور ختم نمايد؛ و اگر از روي جهل به حكم، يا سهو و غفلت باشد، بنابر احتياط واجب، طواف را اعاده كند. 674- اگر در اثناي طواف، قصد كم يا زياد كردن در اشواط نمايد، از همان جا كه اين قصد را نموده، باطل است و بايد اعاده كند؛ و اگر با اين قصد زيادتر آورد، اصل طواف باطل مي شود.

اضافه نمودن يك دور بدون قصد وجوب

675- اگر از اول قصد هشت دور داشته باشد ولي در نظرش اين باشد كه هفت دورِ آن، واجب، و يك دور براي قدم زدن براي تبرك يا قصد ديگر باشد، طواف او صحيح است؛ همچنين اگر گمان

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط اصل طواف باطل است.

آية اللَّه خويي: با فرض تحقّق قصد قربت طواف او صحيح است.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط در هر حال طوافش باطل است. (مناسك عربي، ص 112).

(2)- آيات عظام بهجت، تبريزي، سيستاني، فاضل: در صورت ندانستن مسأله و در صورت سهو و غفلت، چنانچه به هفت دور تمام كند، اعاده طواف لازم نيست گرچه احتياط مستحب اعاده آن است.

آية اللَّه خويي: نظرشان به دست نيامد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص271

(3)- آيات عظام سيستاني، فاضل، نوري: بنابر احتياط اصل طواف باطل مي شود.

آيةاللَّه تبريزي: بنابر احتياط اصل طواف باطل مي شود، اگر ازروي علم وعمد، قصد زيادتر آوردن يا كمتر آوردن را كرده باشد.

آية اللَّه خويي: اگر قصد قربت مختل شود اصل طواف اشكال پيدا مي كند.

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه طواف را به نيّت صحيح تمام

كرده و بعد اعاده كند.

(4)- آية اللَّه بهجت: آنچه كه مصادف با نيّت زياده بوده است، باطل مي باشد. (مستفاد از مناسك شيخ، ص 43).

نظر آية اللَّه گلپايگاني در مسأله قبل گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 272

كند كه يك دور نيز مستحب است و با قصد هفت دور واجب، يك دور مستحب، دنبال آن بياورد، طواف او صحيح است.

انجام چهارده شوط

676- اگر كسي به قصد چهارده شوط، طواف نمايد، ولو اين كه تصور مي كرده طواف چهارده دور است، طوافش باطل است.

زياد نمودن سهوي در طواف

677- زيادي سهوي در طواف: اگر كمتر از يك دور باشد، آن را قطع كند و طوافش صحيح است؛ و اگر يك دور يا زيادتر باشد، بنابر احوط آن را با قصد قربت، بدون تعيين مستحب يا واجب، به هفت دور برساند و دو ركعت نماز قبل از سعي و دو ركعت بعد از سعي بخواند، و دو ركعت اول را، بدون اين كه تعيين كند براي طواف اول يا طواف دوم است، براي طواف فريضه قرار دهد. 678- اگر در هنگام خروج از مطاف، بعد از پايان هفت شوط، عمداً مقداري از مسافت را به قصد جزئيت بجا بياورد، طواف باطل است؛ و در صورت سهو، اگر از همان جا قطع كند، طوافش صحيح است.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر جاهل قاصر باشد صحيح است وگرنه مشكل است.

آية اللَّه فاضل: اگر جاهل قاصر بوده، طوافش صحيح و اعاده مستحب است.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اين احتياط مستحب است. (مناسك، ص 70، مسأله 103).

(3)- از اينجا تا آخر مسأله در مناسك آية اللَّه خويي مذكور نيست.

(4)- آية اللَّه بهجت: احتياط در اين است كه دو ركعت فريضه قبل از سعي بجاي آورد و دو ركعت نافله را مي تواند بعد از سعي به جاي آورد. (مناسك، مسأله 318).

آية اللَّه سيستاني: اگر از روي اشتباه چيزي بر شوطهاي طواف خود بيافزايد، پس اگر بعد از رسيدن به ركن عراقي يادش آمد، مقدار افزوده را تا يك طواف كامل به اتمام برساند و احتياط واجب اين است كه

طواف دوّم را در اين هنگام به قصد قربت بدون اين كه واجب يا مستحب بودن آن را قصد كند به اتمام برساند، و پس از آن چهار ركعت نماز بخواند و احتياط مستحب اين است كه بين آن ها فاصله اي بيندازد؛ به اين معنا كه دو ركعت قبل از سعي جهت طواف واجب به جا آورد و دو ركعت پس از سعي جهت طواف مستحبي به جا آورد. و همچنين است بنابر احتياط واجب اگر پيش از رسيدن به ركن عراقي يادش بيايد. (مناسك، مسأله 314).

آية اللَّه فاضل: و احتياط مستحب آن است كه دو ركعت نماز بعد از سعي براي غير فريضه انجام دهد.

(5)- به ذيل مسأله 677 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: در مورد سهو، مراجعه شود به حاشيه مسأله 677، و اگر جاهل باشد، صحّت طواف او مورد اشكال است مگر اين كه جاهل قاصر باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 273

اضافه نمودن به طواف جهلًا و اتمام اعمال

679- اگر جهلًا بيش از هفت شوط طواف كند و بقيه اعمال بعد از آن را بجا آورد:

اگر از اول، قصد بيش از هفت شوط داشته، طواف و نمازش صحيح نيست و بايد آنها را اعاده كند و ظاهراً اعاده بقيه اعمال لازم نيست؛ واگر قصد هفت شوط داشته و بعد از اتمام، قصد زياد كرده باشد، پس اگر زيادي چهار شوط يا بيشتر باشد، احتياط آن است كه بقيه را به چهارده شوط برساند و يك نماز ديگر بجا آورد و طواف و نماز را اعاده كند؛ و اگر زيادي كمتر از چهار شوط و موالات عرفيه به هم خورده باشد، بنابر احتياط واجب، طواف و نماز را اعاده نمايد؛ و اگر موالات

عرفيه به هم نخورده، حكم صورت قبل را دارد.

اضافه نمودن چند شوط رجاءً

680- اضافه نمودن يك يا چند شوط رجاءً بعد از طواف، به قصد جبران نقص احتمالي، به

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: مگر اين كه جاهل قاصر باشد.

(2)- آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط بقيه اعمال را اعاده كند.

آية اللَّه خويي: بنابر احتياط طواف باطل است و بقيه اعمال بعد از آن را هم اعاده نمايد.

آية اللَّه سيستاني: در هر صورت، اگر جاهل قاصر باشد طوافش صحيح است وگرنه مشكل است و به احتياط واجب بايدآن را و اعمال پس از آن را اعاده كند.

آية اللَّه فاضل: استحبابا اعاده كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اعاده بقيه اعمال لازم است. (آداب و احكام حج، م 574)

(3)- آية اللَّه فاضل: اگر سهواً اضافه كرده و قبل از يك دور متوجّه شده، آن را قطع كند و طواف صحيح است و اگر بعد از يك دور متوجّه شود بايد طواف را به احتياط واجب تا چهارده دور به قصد قربت تمام كند و دو ركعت نماز براي طواف واجب قبل از سعي بخواند و به احتياط مستحب دو ركعت براي طواف مستحب نيز بعد از سعي بخواند.

آية اللَّه مكارم: اين صورت هم مانند صورت اوّل است بايد زياده را رها كرده از سر بگيرد.

(4)- آية اللَّه بهجت: اعاده لازم نيست به نحوي كه در مسأله 677 آمده است.

(5)- نظر آيات عظام در مسأله 673 آمده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 274

صحت طواف ضرر نمي زند ولي جبران نقص هم نمي كند.

ترديد در عدد اشواط اضافي و حكم به بطلان

681- اگر شخصي بعد از اتمام طواف، سهواً يك يا چند شوط زياد كرده است و در عدد اشواط اضافي مردّد است، طواف او باطل است و بايد طواف و

نماز را اعاده كند.

ب- قران در طواف
قران در طواف واجب و مستحب

682- در طواف واجب، قران جايز نيست؛ يعني جايز نيست بدون آن كه بين دو طواف، نماز طواف فاصله شود، طواف واجب را با طواف ديگر دنبالِ هم آورد، و در طواف مستحب، مكروه است.

تكرار احتياطي طواف بدون نماز

683- تكرار طواف از روي احتياط بدون خواندن نماز طواف، موجب بطلان طواف نمي شود هرچند داخل در قِران حرام است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: قصد جبران قصد زياده نيست. (مناسك، س 90).

آية اللَّه سيستاني: طواف او اشكال دارد مگر اين كه جاهل قاصر باشد.

آية اللَّه مكارم: طواف او اشكال دارد.

(2)- آيةاللَّه خويي: بنابر احتياط بايد شوط زايد را به نيت قربت مطلقه تمام مي نمود. (مناسك، مسأله 318).

لازم به تذكر است براي رعايت احتياط، اعاده سعي و تقصير هم لازم است. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 335، س 19).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: طواف واجب او صحيح است. (آداب و احكام، م 614)

(3)- مراجعه شود به مسأله 684 و 677.

آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه جاهل قاصر باشد.

آية اللَّه مكارم: بنا بر احتياط.

(4)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بنا بر احتياط واجب سبب بطلان طواف مي شود.

(5)- آيات عظام بهجت، صافي، گلپايگاني: اعاده طواف به عنوان احتياط، قرآن نيست.

آية اللَّه سيستاني: صحّت عمل مورد اشكال است، از جهت فاصله بين طواف و نماز، مگر اين كه جاهل قاصر باشد.

نسبت به نظريه ساير آيات عظام، مراجعه شود به مسأله 682 و 684.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 275

قصد قران و تحقق زياده

684- اگر يك دور يا كمتر يا بيشتر، بر طواف زياد كند: اگر از ابتدا يا در اثناي طواف اول، قصد داشته باشد كه زيادي را جزو طوافِ ديگر قرار دهد، حرام و داخل در قران است و احتياط واجب آن است كه طواف اول را اعاده كند؛ و اگر بعد از تمام شدن طواف اول، اين قصد برايش حاصل شده و به دنبال طواف اول، زياده را آورده، اقوي صحّت طواف

اول و احوط اعاده است. 685- اگر طواف كننده از ابتدا يا در اثناي طواف، قصد قران داشته باشد، احتياط در اعاده

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت، كلام ايشان مطلق است و تفاوتي بين اين كه از ابتدا قصد اضافه كردن را داشته باشد يا دراثناء، نگذاشته اند. (مناسك، ص 114).

آية اللَّه سيستاني: اگر از ابتدا قصد قران داشته باشد باطل است.

(2)- آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط واجب سبب بطلان طواف مي شود، چه از اول اين قصد را داشته باشد و يا در بين آن و يا آخر آن.

(3)- آية اللَّه بهجت: اگر طواف ديگر را به آخر نرساند، نه زيادي در طواف است و نه قران. (مناسك، مسأله 317).

آية اللَّه تبريزي: اگر قصد جزئيت زيادي را براي طواف ديگر بنمايد و اتفاقاً نتواند طواف ديگر را به آخر برساند، در اين صورت نه زيادي است و نه قران، ولي گاهي طواف در اين صورت به جهت عدم تحقق قصد قربت باطل مي شود و آن در صورتي است كه مكلف هنگام شروع به طواف يا در اثناي آن، با اين كه مي داند قران حرام و مبطل طواف است آن را قصد نمايد كه قصد قربت با قصد حرام جمع نمي شود، هرچند از باب اتفاق آن حرام انجام نشود. (مناسك، مسأله 317).

آية اللَّه خويي: اگر طواف دوّم كمتر از هفت شوط باشد داخل در قران نيست، بلي اگر از ابتدا قصد هفت شوط دارد و مي داند قران مبطل است ديگر قصد قربت در طواف اوّل از او متمشي نمي شود. (مناسك، قبل از مسأله 318).

آية اللَّه سيستاني: اگر طواف دوم را تمام نكند قران نيست ولي اگر قصد قران را داشته باشد با

علم به اين كه مبطل است قصد قربت محقّق نمي شود و طواف باطل است.

آية اللَّه مكارم: ولي طواف اول باطل نيست.

نظر ساير آيات عظام در مسأيل قبل گذشت. و به مساله 557 مراجعه شود.

(4)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بلكه در فرض اتيان به طواف كامل، اظهر بطلان طواف اوّل است مطلقاً. (مناسك، قبل از مسأله 318).

آية اللَّه سيستاني: اگر طواف دوم را تمام كند طواف اوّل باطل است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احتياط آن است كه نماز طواف را بخواند و بعد اصل طواف و نماز آن را اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 276

طواف است؛ و اگر بعد از تمام شدن طوافِ، قصد قران و اضافه طواف ديگر نموده باشد، به صحت طواف اول ضرر نمي زند.

ج- كم كردن از طواف
اشاره

686- اگر از طواف واجب، يك دور يا كمتر يا بيشتر عمداً كم كند، واجب است آن را اتمام كند؛ و اگر نكند- بنابر احتياط واجب - حكمش حكم كسي است كه طواف را عمداً ترك كرده كه گذشت؛ و حكم جاهل به مسأله، حكم عالم است.

كم كردن از طواف و فوت موالات

687- اگر طواف كننده بعد از كم كردن از طواف، كارهاي بسياري انجام دهد كه موالات فوت شود، حكمش حكم قطع طواف است كه مي آيد.

كم كردن سهوي طواف

688- اگر سهواً از طواف كم كند:

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 682 و 684

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: در صورتي كه قران محقّق شود مطلقاً موجب بطلان طواف است؛ چه ازاوّل يااثناي طواف اوّل قصد قران داشته يا اين كه بعد از تمام شدن طواف اوّل قصد قران كرده باشد.

آية اللَّه سيستاني: اگر هر دو طواف واجب باشد يا يكي مستحب و ديگري واجب باشد، چه از اوّل قصد قران داشته باشد و چه بعداً تصميم بگيرد ولي طواف دوّم را تمام كند، طواف اوّل باطل است. آري اگر هر دو مستحب باشد، هر چند كراهت دارد و لي جايز است.

(2)- آية اللَّه فاضل: به حاشيه مسأله 676 مراجعه شود.

(3)- آية اللَّه بهجت: در صورت انحلال مقصود، موجب بطلان نمي شود.

(4)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: هرگاه طواف كننده پيش از تجاوز از نصف طواف، (آيةاللَّه سيستاني (پيش از اتمام شوط چهارم) بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفيه از او فوت شود طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه موالات فوت نشود يا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتياط اين است كه آن طواف را تمام نموده سپس اعاده كند.

(5)- آية اللَّه مكارم: اگر قبل از فوت موالات اتمام كند صحيح است.

(6)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: بلكه بنابر اظهر. (مناسك، مسأله 315).

(7)- آية اللَّه بهجت، بايد اعاده كند در هر دو صورت.

(8)- آية اللَّه مكارم: يا فاصله زيادي بدهد.

(9)- آية اللَّه بهجت: اگر سهواً از طواف

كم كرده پس تمام كردن آن در صورت تجاوز از نصف؛ يعني با تمام شدن چهار شوط علي الأحوط، و از سر گرفتن آن در صورت عدم، خالي از وجه نيست. (مناسك شيخ، ص 42).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر پيش از فوت موالات يادش آمد و از مطاف بيرون نرفته باشد كمبود را به جا آورد و صحيح خواهد بود و اگر مقدار فراموش شده يك شوط باشد يك شوط را به جاآورد و صحيح است و چنانچه شخصاً نتواند كمبود را انجام دهد، بايد ديگري را نايب بگيرد كه آن شوط را بجا آورد و چنانچه مقدار فراموش شده بيش از يك و كمتر از چهار شوط باشد (آيةاللَّه تبريزي: بنابر احتياط) بايستي برگشته و كمبود را شخصاً بجاآورد وبهتر اين است كه پس از بجا آوردن كمبود طواف را اعاده نمايد و اگر مقدار فراموش شده چهار يا بيش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است. (مناسك، مسأله 316).

آيةاللَّه سيستاني: در صورتي كه از روي اشتباه يا فراموشي، بعضي از شوطهاي طواف يا قسمتي از يك شوط را انجام نداده باشد، پس اگر پيش از فوت موالات عرفي به يادش آمد، باقيمانده آن را به جاآورد و طواف صحيح است؛ و اگر پس از آن باشد، در صورتي كه مقدار فراموش شده، يك يا دو يا سه شوط باشد، آن را به جاآورد و طواف باز هم صحيح است … و در صورتي كه مقدار فراموش شده بيش از سه شوط باشد، بنا بر احتياط واجب باقيمانده را به جاآورد و طواف را اعاده كند. (مناسك، مسأله 313).

آية اللَّه مكارم: يعني چهار دور كامل انجام داده باشد.

مناسك حج

با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 277

اگر از نصف گذشته و فعل كثير انجام نداده، بنابر اقوي از همان جا طواف را تمام كند؛ و در صورت فعل كثير، احتياط واجب، اتمام و اعاده است؛ و اگر از نصف نگذشته، طواف را اعاده نمايد، لكن ترك احتياط در همه موارد سهو، به تمام كردن طواف ناقص واعاده كردن آن، سزاوار نيست.

تذكر نقصان طواف در سعي

689- اگر در حال سعي يادش آمد كه طواف را ناقص به جا آورده، سعي را رها نمايد و طواف را از محل نقصان، تكميل كند و بعد از آن باقيمانده سعي را به جا آورد و طواف و سعيش صحيح است. هرچند احتياط آن است كه در كمتر از چهار دور، طواف را اتمام و اعاده نمايد و همچنين

______________________________

(1)- آية الله صافي، گلپايگاني: اگر چهار دور تمام شده باشد لازم است طواف را تمام كند و اگر كمتر از نصف باشد اعاده نمايد و در فاصله بين 5/ 3 تا چهار دور احتياط در تكميل اشواط و اعاده است.

(2)- آية الله مكارم: اين قيد زايد است.

(3)- آية الل فاضل: اولي و احوط اين است.

آية الله مكارم: و اتمام لازم نيست بايد اعاده كند.

(4)- آية الله مكارم: مانند فرض بالا است.

(5)- آية الله بهجت: احتياط در اتمام و سپس اعاده سعي است.

آية الله سيستاني: اگر قبل از فوت موالات متذكر شود يا بعد از آن باشد ولي سه شوط يا كمتر باقي مانده باشد اتمام طواف كافي است ولي اگر بيش از آن باشد به احتياط واجب طواف را پس از اتمام اعاده كند و نسبت به سعي اتمام كافي است گرچه احتياط مستحب اعاده آن است پس از

اتمام.

(6)- آيات عظام تبريزي، فاضل، مكارم: اين احتياط ترك نشود. آية اللَّه تبريزي: همچنين است نسبت به سعي. ولي اگر سعي فراموش شده يك شوط باشد، اعاده لازم نيست و اتمام كافي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 278

اگر سعي را كمتر از چهار دور انجام داده، آن را اتمام و اعاده كند.

نقصان طواف و مراجعت به وطن

690- اگر حج گزار طوافش ناقص بوده ولي تا بعد از مراجعت به وطن متذكر نشود، احتياط آن است كه بازگردد؛ واگر نتوانست يا مشكل بود، نايب بگيرد.

موالات در طواف و ميزان ازاله آن

691- رعايت موالات عرفيه در طواف، بنابراحتياط واجب، لازم است؛ يعني اگر به جهتي در بين طواف متوقّف شد، آن قدر طول ندهد كه از صورت يك طواف، خارج شود.

692- موالاتِ در طواف و در سعي، چگونه زايل مي شود؟ آيا با خواندن دو ركعت نماز

______________________________

(1)- به ذيل مسأله 688 مراجعه شود.

(2)- آية اللَّه بهجت: و اگر متذكّر نشود مگر بعد از مراجعت به وطن خود، پس نايب مي گيرد. (مناسك شيخ، ص 42).

آيات عظام تبريزي، خامنه اي، خويي، صافي، فاضل، گلپايگاني: بايد برگردد.

آية اللَّه سيستاني: اگر نتواند باقيمانده را خود به جا آورد، اگرچه به اين علت باشد كه پس از رجوع به وطن يادش آمده ديگري را نايب خود قرار دهد و به هر حال نماز طواف را بايد خودش هر جا هست بعد از طواف نايب بخواند.

(3)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و در اين صورت نيز بنا بر احتياط واجب هدي بفرستد و احوط آن است كه شتر باشد (مناسك فارسي، مسأله 104).

آية اللَّه مكارم: و احتياط آن است يك گوسفند در مكّه قرباني كند و اگر نتوانست در شهر خودش قرباني كند.

(4)- آية اللَّه بهجت: مراعات موالات عرفيه، در غير موارد عذرِ حاصل بعد از شوط چهارم، لازم است. (مناسك شيخ، ص 44).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: مراعات موالات لازم است.

آية اللَّه خامنه اي: احتياط واجب آن است كه در ميان اجزاي طواف، موالات عرفيه را رعايت كند، مگر در مورد قطع طواف پس از گذشتن از

نيمه آن، به خاطر نماز و امثال آن.

آية اللَّه مكارم: در طواف واجب موالات لازم است و در مستحب شرط نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 279

مستحبي، يا انجام فعلِ منافي با طواف، موالات به هم مي خورد؟

د- احكام شك در عدد و صحت طواف
شك در عدد اشواط بعد از طواف

693- اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن، در كم و زيادي اشواط طواف شك كند، اعتنا نكند و طوافش صحيح است؛ ولي صورت دوم (شك در نقيصه)، خالي از اشكال نيست و احتياط ترك نشود.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: فوات موالات عرفي است و به فعل كثير محقّق مي شود و با شك در تحقّق آن حكم به عدم مي شود.

آيت اللَّه تبريزي: از مثل نماز مستحبي و فعل منافي بايد اجتناب شود و مثل استراحت مختصر كوتاه و قطع براي نماز جماعت مانعي ندارد. واللَّه العالم.

آيت اللَّه خامنه اي: از بين رفتن موالات، موكول به نظر عرف است و در سعي، موالات معتبر نيست، مگر آن كه شوط اول تمام نشده باشد كه در صورت از بين رفتن موالات، احتياطاً از سر بگيرد.

آيت اللَّه سيستاني: آري، به هم مي خورد.

آيت اللَّه صافي: گرچه موالات در هر عمل به تناسب خودش ملاحظه مي شود و به نظر مي رسد نسبت به طواف، فاصله به مقدارِ دو ركعت نماز، موالات را به هم نمي زند، لكن احتياط اين است كه اگر اين مقدار فاصله پيش آمد، با آن معامله محفوظ بودن موالات نكند و براي به هم خوردن موالات هم به اين مقدار اكتفا نكند و انجام «فعل منافي با طواف» جمله مجملي است، توضيح نداده ايد؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: به هم خوردن موالات عرفي است، ولي در قطع طواف و سعي، حتي لازم نيست موالات به هم

بخورد (يعني مي توان بلافاصله از سر گرفت) و ظاهراً با نماز مستحبي به هم نمي خورد.

آيت اللَّه مكارم: با خواندن نماز مستحبي و فعل منافي و فاصله زياد، موالات به هم مي خورد.

آيت اللَّه نوري: موالات عرفي است و لازم است در بين اشواط هيچ فعل منافي اختياراً انجام نگيرد و دو فرض مورد سؤال، منافي محسوب مي شود.

(2)- آية اللَّه فاضل: اين اشكال در صورت عدم انصراف از طواف است امّا اگر شك بعد از انصراف و دخول درنماز طواف باشد اعتنا نكند و طواف او صحيح است بلكه ظاهراً به محض انصراف هم، طواف محكوم به صحّت است و لازم نيست اعتنا كند.

(3)- آية اللَّه بهجت: هرگاه بعد از فراغ از طواف شك نمايد كه آيا طواف هفت شوط يا كمتر يا بيشتر بوده، اعتنا به شك ننمايد، مانند كسي كه بعد از شروع به نماز طواف چنين شكي بكند.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: در صورت شك در نقيصه طواف باطل است مگر اين كه بعد از دخول در نماز طواف شك بكند كه به شكش اعتنا نمي كند. (مناسك، مسأله 319).

آية اللَّه سيستاني: اگر در عدد شوطها يا در صحت آنها بعد از تمامي طواف يا بعد از تجاوز از محل شك كند نبايد به شك اعتنا نمايد؛ مثلًا پس از فوت موالات يا بعد از وارد شدن در نمازِ طواف شك نمايد. (مناسك، مسأله 315).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احتياط واجب نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 280

شك در صحت بعد از طواف

694- اگر بعد از طواف، در صحت آن شك كند، مثلًا احتمال بدهد محدث بوده، يا از داخل حجر اسماعيل عليه السلام طواف كرده، يا شانه

او منحرف شده، اعتنا نكند، و طوافش صحيح است اگرچه در محلِ طواف باشد و از آنجا منصرف نشده يا مشغول كارهاي ديگر نشده باشد، البته در صورتي كه هفت دور- بدون زياده و نقيصه- احراز شده باشد.

شك در 7 و 8 بعد از حجرالاسود

695- اگر بعد از رسيدن به حجرالاسود شك كند كه هفت دور زده يا هشت دور يا زيادتر، اعتنا به شك نكند و طوافش صحيح است.

شك در 7 و 8 قبل از حجَر

696- اگر قبل از رسيدن به حجرالاسود، شك كند كه اين دور، هفتم است يا هشتم، طوافش باطل است.

شك در نقيصه

697- اگر در آخر دور يا اثناي آن، ميان شش و هفت و هرچه پاي نقيصه در كار است شك كند، طواف او باطل است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: حكم شك بعد از تمام شدن طواف در مسأله 693 آمده است.

(2)- آية اللَّه بهجت: احوط بطلان طواف است.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: ظاهر اين است كه طوافش باطل است و احتياطاً بقصد رجا تمام و اعاده طواف نمايد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: لكن احوط اتيان نماز طواف و اعاده طواف و نماز است.

آية اللَّه فاضل، آية اللَّه مكارم: آن دور را تمام كند و طوافش صحيح است.

(3)- آية اللَّه بهجت: بطلان طواف او و لزوم استيناف خالي از قوت نيست با آن كه في الجمله احوط است و احوط از آن بنا بر اقلّ بگذارد و طواف را اتمام و بعد از آن اعاده نمايد. (مناسك شيخ، ص 43).

آية اللَّه سيستاني: اگر شك در نقيصه در غير 6 و 7 باشد، طوافش باطل است. و اگر شك در پايان شوط بين 6 و 7 باشد، بنابر احتياط واجب طواف را اعاده كند ولي اگر در اين صورت بنابر 6 گذاشت و از روي جهل به مسأله طواف را تمام كرد و متوجّه مسأله نشد تا وقت اعاده گذشت طوافش صحيح است و اگر شك در زياده و نقصان باشد؛ مثل اين كه شك كند بين 6 و 7 و 8 و يا شك بين 6 و 8 طوافش باطل است. (مناسك، مسأله 314).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

مناسك حج

با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 281

شك در شروع طواف از محل قطع شده

699- اگر طواف كننده- به خاطر بوسيدن و لمس بيت اللَّه الحرام و مانند آن- از مسير خود منحرف شده و نمي داند در بازگشت، آيا طواف را از همان نقطه كه رها كرده، ادامه داده يا نه، اگر به وظيفه التفات داشته و بعداً شك عارض شده، حكم به صحت نمايد؛ و در غير اين صورت، اكتفا به طواف مزبور، محل اشكال است.

علم به عدد طواف مشكوك در اثناي طواف اعاده اي

700- اگر بعد از شك در اشواط طواف و بناي بر بطلان، طواف اعاده شود و در اثناي آن معلوم شود كه طواف اول مثلًا شش شوط داشته، اكتفاي به اين طواف مشكل است و احتياط لازم است.

اعتماد به ديگري در اشواط طواف و سعي

701- اعتماد به ديگري در عدد اشواط طواف و سعي، و عدد سنگ هاي رمي، با حصول اطمينان به عدد، مانع ندارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه خويي: احتمال التفات كافي است.

(2)- به مسأله 672 مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت: حمل بر صحت مي شود.

آية اللَّه سيستاني: در هر دو فرض عمل صحيح است.

(3)- آيات عظام بهجت، تبريزي، سيستاني، فاضل: طواف دوم محكوم به صحّت است همان را به اتمام برساند.

آية اللَّه خويي: فتواي ايشان در دست نيست.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بايد احتياط كند به اين كه طواف دوّم را رها كند و طواف قبلي را تكميل نمايد و پس از نماز طواف قبلي طواف و نماز آن را به طور كامل اعاده نمايد.

آية اللَّه مكارم: صبر مي كند تا موالات طواف دوم به هم بخورد، سپس طواف اول را تكميل كند.

(4)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: يا آن شخص ثقه باشد.

آية اللَّه سيستاني: و در خصوص طواف مي توان بر او اعتماد كرد، اگر خود او يقين به عدد اشواط داشته باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 282

كثيرالشك در طواف

702- كسي كه در عدد اشواط، كثير الشك است، به شكش اعتنا نكند و احتياط آن است كه كسي را وادار كند كه عدد را حفظ كند.

معيار كثير الشك

704- معيار در كثير الشك بودن در طواف، عرفي است. 705- معيار كثير الشك در تعداد دورهاي طواف و تعداد ريگ هاي رمي چيست؟ و عدم اعتنا به چنين شكي به چه معناست؟ آيا بنا بر اقلّ بگذارد يا اكثر؟

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: كثير الشكّ در طواف مثل كثير الشك در نماز است و همان وظيفه را دارد؛ و گمان درطواف معتبر است.

آية اللَّه خويي: كثيرالشك در طواف تا به حدّ وسواس نرسد بايد به شكش اعتنا كند. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 343).

آية اللَّه سيستاني: كثيرالشك در طواف نبايد به شكش اعتنا كند چنانچه در نماز نبايد اعتنا كند. (ملحق مناسك، س 212).

آية اللَّه مكارم: و بنا را بر آنچه به نفع اوست بگذارد.

(2)- آية اللَّه سيستاني: معيار اين است: شكي كه براي او حاصل مي شود، نسبت به كساني كه در موجبات حواس پرتي مانند او هستند، به مقدار معتنابه بيشتر باشد.

(3). آيةاللَّه بهجت: عرفي است كه بنا را بر فعل، يا بر صحيح مي گذارد.

آيت اللَّه تبريزي: مي تواند با كسي كه عدد اشواط را حفظ كرده و يقين داشته باشد همراهي كرده و بر طبق يقين همراه عمل كند و اگر به حدّ وسواس برسد، نبايد به شك در نقيصه اعتنا كند. واللَّه العالم.

آيت اللَّه خامنه اي: معيار كثير الشك در طواف عرفي است و به همان معنايي است كه براي كثيرالشك در نماز بيان شده است؛ و اما كثير الشك در رمي، حكم خاصي ندارد؛ و در صورت شك در عدد

انداختن، بايد آن قدر بيندازد تا علم پيدا كند.

آيت اللَّه سيستاني: كثير الشك كسي است كه شك او با ملاحظه همگوني در موجبات فراموشي، بيش از حدّ متعارف است و بايد بنا را بر اكثر بگذارد.

آيت اللَّه صافي: معيار در كثيرالشك نظر عُرف است و معناي عدم اعتنا اين است كه بنا به نفع خود؛ يعني به اكثر بگذارد، مگر اين كه بنا بر زيادي، موجب بطلانِ عمل گردد، كه در اين صورت بنا بر اقلّ مي گذارد كه عمل صحيح شود؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: معيار در كثيرالشك يك امر عرفي است و اگر كسي در يك طواف يا دو طواف يا سه طواف پي در پي، سه بار شك كند، حكم كثيرالشك را دارد و بنا را بر اقل بگذارد.

آيت اللَّه مكارم: اگر در عرف بگويند «زياد شك مي كند»، بنابر طرفي مي گذارد كه به نفع عمل او است.

آيت اللَّه نوري: معيار در كثير الشك عرف است، عدم اعتنا يعني بنا بگذارد كه اتيان كرده است، مگر اين كه اتيان آن شي ء مشكوك مبطل باشد كه در اين صورت بنابر عدم اتيان آن مي گذارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 283

وسوسه در طواف

706- در انجام اعمال نبايد به وسوسه اعتنا كرد؛ و اگر قسمتي از طواف اشكال پيدا كند، همان قسمت بايد تصحيح شود و ادامه بعد از آن به قصد طواف، بدون تصحيحِ آن قسمت، موجب اشكال در طواف مي شود و با آوردن يك شوط بعد از طواف احتياطاً، اشكال رفع نمي شود.

شك در طواف مستحب

707- اگر در طواف مستحب، در عدد دورها شك كند، بنابر اقل بگذارد و طوافش صحيح است.

حكم گمان در طواف

708- گمان در عدد دورها اعتبار ندارد و در حكم شك است.

بناگذاري بر شوط مظنون و انكشاف صحت

709- اگر طواف كننده، در اشواط طواف شك كند و گمانش به يك طرف بيشتر باشد و با بناي بر آن، طواف را اتمام نمايد و بعد از انجام اعمال، يقين به صحت طواف خود پيدا كند، طواف او صحيح است. 710- اگر كسي طواف يا سعي را در حال شك در اشواط ادامه دهد و بعد يقين به صحت پيدا

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: حكم آن مانند حكم ظنّ در نماز است.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط لازم طواف را اعاده نمايد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر به قصد رجا و كشف حال طواف را ادامه داده صحيح است.

آية اللَّه فاضل: اگر با اطمينان به يك طرف ادامه داده صحيح است. و گرنه بايد احتياطاً طواف و نماز طواف و سعي و تقصير را اعاده كند.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آيةاللَّه خويي: (طواف يا سعيش) بنابر احتياط صحيح نيست.

آية اللَّه فاضل: ادامه دادن طواف و نماز و سعي در حالِ شك اشكال دارد. لذا در فرض مذكور بايد از ادامه اعمال خودداري كند و تروي كند و اگر به يك طرف اطمينان پيدا كرد طبق آن عمل كند و الّا عمل را از نو انجام دهد و در اين مسأله فرقي بين طواف و نماز و سعي نيست.

آية اللَّه مكارم: به اميد انجام وظيفه شرعي.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 284

كند، اشكال ندارد و طواف و سعي صحيح است، ولي در نماز بدون تروّي، محل اشكال است، و احوط اعاده آن است.

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني:

اگر در حال سعي شك كند و در حال شك بقصد رجا كشف حال ادامه دهد و بعد يقين به صحت پيدا كند سعي او صحيح است و در طواف، اگر از دليل طواف، لزوم حفظ هر شوط استفاده شود، حكم به صحت مشكل است و الّا بعيد نيست. (آراء المراجع، ص 268).

(2)- آية اللَّه خامنه اي: در مورد سعي، حكم به صحّت فرموده اند و متعرّضِ طواف و نماز نشده اند.

آية اللَّه مكارم: همه شك ها احتياج به مختصري فكر دارد تا مشمول ادله شك گردد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 285

فصل چهارم: قطع و تدارك طواف

1- موارد قطع طواف و احكام آن
قطع طواف واجب

711- قطع طواف واجبْ بدون عذر، بنابر اقوي مكروه است؛ و احوط آن است كه از قطع كردني كه به فوت موالات عرفيه منجر شود، اجتناب شود.

قطع طواف مستحب

712- قطع طواف نافله بدون عذر، جايز است.

قطع طواف بدون عذر و نحوه تدارك آن

713- اگر كسي بدون عذر طواف را قطع كند: اگر منافي انجام نداده باشد، برگردد و تمام كند، و طواف او صحيح است؛ و اگر منافي انجام داده باشد ولو به مثل بهم خوردن موالات عرفيّه، احوط

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: احوط عدم قطع طواف واجب است؛ يعني ترك بقيّه آن، به نحوي كه موالات عرفيّه فوت شود بدون عذر و به مجرّد خواهش نفس. (مناسك شيخ، ص 44).

آيات عظام: خامنه اي، سيستاني، فاضل: قطع طواف مطلقاً جايز است؛ آية اللَّه خامنه اي و آيةاللَّه فاضل: اگرچه احتياط مستحب قطع نكردن طواف واجب است به نحوي كه موالات عرفيه به هم بخورد.

آية اللَّه وحيد: قطع طواف واجب يا مستحب براي عيادت مريض يا برآوردن حاجت خود يا برادران مومن جايز است هم چنانكه براي انجام نماز واجب، مستحب است. (مناسك فارسي معظم له صفحه 159)

آيات عظام: خويي، صافي، گلپايگاني، خويي: طواف واجب را نبايد بدون عذر قطع كند.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب قطع نكند.

(2)- آية اللَّه بهجت: احوط بلكه اقوي استيناف آن است هر چند كه چهار شوط به جا آورده باشد. (مناسك شيخ، ص 44).

آية اللَّه تبريزي: هرگاه طواف كننده پيش از تجاوز از نصف طواف، بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفيه از او فوت شود، طوافش باطل و اعاده اش لازم است؛ و چنانچه موالات فوت نشود يا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتياط اين است كه آن طواف را تمام نموده سپس اعاده كند. (مناسك، مسأله 310).

آية اللَّه گلپايگاني: اقوي آن است كه در اين صورت اگر چهار دور به جا آورده باشد، طواف را تمام كند و بعد احتياطاً

اعاده كند. (احكام عمره، ص 62 و 63).

نظر ساير آيات عظام در اين مسأله و مسأله بعد، در ذيل مسأله 686 آمده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 286

آن است كه اگر چهار دور به جا آورده باشد، طواف را اتمام و اعاده كند؛ و اگر كمتر از چهار دور بجا آورده و موالات به هم خورده، طواف را اعاده نمايد.

قطع با عذر و نحوه تدارك

714- اگر در بين طواف عذري- مثل مرض يا حيض يا حدث بي اختيار - از اتمام آن پيدا شد؛ اگر بعد از تمام شدن چهار دور باشد، بعد از رفع عذر برگردد و از همانجا اتمام كند؛ و احتياط مستحب در غير حيض آن است كه اتمام و اعاده نمايد؛ و اگر قبل از چهار دور بوده، طواف را اعاده كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: اعاده مستحب است، هرچند موالات عرفيه به هم نخورده باشد.

(2)- آية اللَّه خامنه اي: نظر معظم له ذيل مساله 580 و 582 آمده است.

(3)- نظر آيات عظام در بحث حدث اصغر و جنابت در مسأله 580 و 581 آمده است و راجع به حيض در مسأله 582 آمده است.

و امّا در مورد مرض:

آية اللَّه بهجت: هرگاه طواف كننده به علّت عذر ناچار طواف خود را قطع نمود و از مطاف بيرون رفت، چنانچه قبل از تمامي شوط چهارم باشد طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، اگر قادر بر اتمام نباشد احوط آن است كه صبر كند تا وقت آن طواف تنگ شود، اگر قادر نشد او را دوش مي گيرند و طواف مي دهند و اگر ممكن نباشد نايب از براي او مي گيرند در اتمام. (مناسك، مسأله

312).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: در اين فرض اگر ناچار به قطع طواف شد و از مطاف خارج گرديد، چنانچه قبل از تمامي شوط چهارم باشد، طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، احتياط اين است كه براي باقيمانده نايب بگيرد و شخصاً بعد از زوال عذر احتياطاً باقيمانده را به جا آورده و طواف را اعاده نمايد.

(4)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: پس اگر به نصف نرسيده اعاده كند و اگر در فاصله بين 5/ 3 و 4 بوده احتياط به اتمام و نماز و اعاده طواف و نماز است.

آية اللَّه فاضل: اگر از نصف تجاوز نكرده عذر پيدا شد طواف را اعاده كند و اگر از نصف گذشته و دور چهارم را تمام نكرده است، احتياط آن است كه طواف را تمام كند و اعاده نمايد و يا از نو يك طواف كامل انجام دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 287

نيت قطع طواف

2/ 714- آيا نيت قطع طواف به صحت طواف ضرر مي زند يا خير؟ 715- اگر شخصي كه با عذر طواف را قطع كرده، نتواند آن را به جا آورد، اگر ممكن است، او را حمل كنند و طواف دهند و اگر ممكن نيست، براي او نايب بگيرند.

قطع طواف به خاطر بطلان وضو و غسل و عروض حيض

موارد قطع طواف به خاطر بطلان وضو و غسل و …، در بيان شرايط طواف صفحه 271 به بعد گذشت.

قطع طواف به جهت غش

716- اگر طواف كننده غش كند، اگر قبل از شوط چهارم بوده، وضو بگيرد و طواف را اعاده نمايد؛ و اگر بعد از شوط چهارم بوده، بايد وضو بگيرد و طواف را اتمام كند.

قطع طواف براي قضا نشدن نماز

717- اگر در اثناي طواف، وقت نماز واجب، تنگ شود، واجب است طواف را رها كند و نماز بخواند؛ پس اگر بعد از چهار دور رها كرد، از همانجا طواف را تمام كند، و گرنه اعاده كند.

______________________________

(1)- آية الله بهجت: اگر موالات فوت نشده، از همان مكان مي تواند ادامه دهد.

آية الله سيستاني: ضرر نمي زند.

آية الله صافي: مجرد نيت قطع، مضر به طواف نيست. و نسبت به ادامه طواف و خروج از مطاف، فروع مختلفي وجود دارد و احكام خاصي دارد والله العالم.

(2)- آية الله سيستاني: اگر قبل از تمام كردن شوط چهارم عاجز شود و نتوانند او را طواف دهند بايد نايب بگيرد كه طواف را از اول به نيابت او انجام دهد و اگر بعد از تمام كردن شوط چهارم باشد، نايب در مقدار باقيمانده نيابت مي كند (ملحق مناسك، س 234).

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: و چون بعيد نيست گفته شود كه: «طواف حكم نماز را دارد و تبعيض در اشواط آن در نيابت محتاج به دليل است» نايب همه طواف را انجام دهد (آراء المراجع، ص 249).

نظر ساير آيات عظام در مورد نيابت در مسأله قبل گذشت.

(3)- آية الله خويي: فرض مزبور را متعرض نشده اند و مقتضي احتياط اعاده طواف به نيت اعم از اتمام و تمام است.

(4)- آية الله فاضل: در هر صورت مي تواند طواف را از سر بگيرد.

مراجعه شود به مسأله 580 و 581.

(5)- آية

الله خامنه اي: كسي كه براي نماز واجب، طواف واجبش را قطع كند، اگر قطع بعد از اتمام نصف باشد طواف را از همانجا كه قطع كرده، اتمام كند و اگر قبل از آن بوده و مدت زمان طولاني بين قطع و اتمام فاصله شود، بنابر احتياط طواف را اعاده كند و گرنه بعيد نيست اين احتياط واجب نباشد، اگر چه احتياط در هر حال خوب است و در تمام صور مذكور مي تواند آن طواف را رها نموده و از نو، طواف كند و در اين مسأله حكم مسأله 719 نيز روشن مي شود.

(6) آية اللَّه فاضل: ولي چنانچه تمام نكرد و از سر گرفت طوافش صحيح است.

(7)- آيةاللَّه بهجت: اگر موالات عرفيه به هم بخورد. (مستفاداز مناسك، ص 161، مسأله 12 مسائل متفرّقه).

(8)- آية اللَّه تبريزي: اعاده لازم نيست، گرچه احتياط مستحب آن است كه طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: بايد اتمام كند و احتياط مستحب آن است كه طواف را بعد از طواف اوّل و نماز آن اعاده كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: ولي اگر از نصف گذشته و چهار شوط هم تمام نشده، احتياطاً طواف را تمام كند و بعد اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: و بنابر احتياط واجب آن را اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 288

قطع طواف براي استراحت

718- توقف در طواف و نشستن در اثناي آن براي رفع خستگي و استراحت، جايز است، ولي نبايد آنقدر طول دهد كه موالات عرفيه به هم بخورد؛ كه اگر موالات به هم خورد، احتياط آن است كه طواف را اتمام و اعاده نمايد؛ و اگر موالات به

هم نخورده باشد، همان طواف را تكميل نمايد.

قطع طواف براي رسيدن به جماعت

719- قطع طواف براي رسيدن به نماز جماعت، يا درك وقت فضيلت نماز واجب، جايز، بلكه مستحب است؛ و از هر جا قطع كرد، بعد از نماز از همانجا اتمام كند؛ و احتياط آن است كه به دستور

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر در موردي است كه عذر صدق نمي كند حكم آن در مسأله 712 و 713 آمده است؛ و بافرض تحقّق عذر از ادامه، قبل از اكمال شوط چهارم، در حدّي كه موالات عرفيه به هم نخورد مانعي ندارد و اگر به هم بخورد احتياط مراعات شود به اكمال آن طواف و اعاده آن، و بعد از شوط چهارم مطلقاً مانعي ندارد. (مناسك، س 87 و 88).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: در اين صورت طوافش باطل است، و لازم است از نو شروع كند.

آية اللَّه مكارم: احتياط به اتمام لازم نيست.

(2)- آية اللَّه خامنه اي و آية اللَّه فاضل: و مي تواند آن را رها كند و از نو يك طواف كامل انجام دهد.

(3). آيةالله خامنه اي: به مسأله 717 مراجعه شود.

(4)- آية اللَّه بهجت: اگر موالات عرفيه به هم نخورد و اگر به هم بخورد و قبل از اكمال شوط چهارم باشد احتياط مراعات شود با اكمال آن طواف و اعاده آن.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 289

مسأله 717 عمل كند، و اين احتياط، سزاوار نيست ترك شود. 720- اگر در اثناي طواف يا سعي، نماز جماعت برقرار شد و از ادامه طواف معذور شد:

اگر قطع، بعد از شوط چهارم طواف يا سعي باشد، از همان جايي كه قطع شده، طواف يا سعي را تمام كند؛ و اگر قبل از شوط چهارم طواف

بوده و فصل طويل شده، طواف را از سر بگيرد؛ هرچند احتياط آن است كه طواف را اتمام و پس از خواندن نماز آن، طواف را اعاده و نماز طواف ديگري بخواند؛ و در سعي نيز احتياط در اتمام و اعاده است.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط مستحب طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط واجب نيست.

(2)- آية اللَّه خويي: اگر موالات فوت شود طواف باطل است و اعاده لازم است. (مناسك فارسي، مسأله 314).

(3)- آية اللَّه بهجت: در طواف اگر موالات عرفيه به هم نخورد اشكالي ندارد و اگر به هم بخورد و قبل از اكمال شوط چهارم باشد احتياط مراعات شود با اكمال آن طواف و اعاده آن، ولي در سعي چون موالات معتبر نيست با فرض عذر مانعي ندارد. (مناسك، س 88).

آية اللَّه خامنه اي: گذشت نظر ايشان ذيل مسأله 717.

(4)- آية اللَّه تبريزي: حكم قطع طواف، در صورتي كه در اثناي طواف نماز جماعت اقامه شود، در مسأله 719 آمده است، و اما نسبت به سعي، احوط در هر دو صورت اتمام و اعاده است.

(5)- آية اللَّه سيستاني: اگر در نماز جماعت شركت كند پس از نماز از همانجا كه قطع شده است ادامه دهد چه در طواف باشد چه در سعي؛ و احتياط مستحب اتمام و اعاده است؛ و اگر شركت نكند، پس اگر قبل از پايان شوط چهارم باشد وفوت موالات عرفي نشده باشد، از همانجا كه قطع شده است ادامه دهد؛ و اگر موالات فوت شده است، از سر بگيرد، و اگر بعد از پايان شوط چهارم باشد، در هر حال اتمام آن

كافي است؛ و در سعي اگر موالات از بين برود، به احتياط واجب، بايد سعي را تمام و اعاده كند.

آية اللَّه نوري: طواف را از سر بگيرد و در سعي نيز اگر بعد مرتبه چهارم است، بعد از قطع كردن سعي و خواندن نماز، از همان جا كه قطع كرده بود سعي را به آخر برساند و اگر قبل از مرتبه چهارم است سعي را از سر بگيرد.

(6)- آية اللَّه فاضل: در تمام صور مي تواند طواف يا سعي را از سر بگيرد و صحيح است، اما اگر بخواهداحتياط كند به ذيل مسأله 580 مراجعه كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 290

2- ازسرگيري طواف و تدارك آن
از سرگيري طواف با شك در زوال موالات

722- از سرگيري طواف در صورتي كه فوت موالات عرفي مشكوك باشد، اشكال دارد. 723- رها كردن طواف بدون عذر و از سرگيري آن با بقاي موالات، اشكال دارد؛ و اگر بعد از شوط چهارم، طواف قطع و از سرگرفته شود، بايد طواف اول اتمام و نماز خوانده شود سپس طواف و نماز آن، اعاده شود.

ذحكم كلي قطع طواف، از سرگيري آن

724- اگر طواف در اثنا قطع و از سر گرفته شود:

اگر بعد از دور چهارم بوده، به احتياط واجب طواف اول اتمام سپس يك طواف ديگر به جا آورده شود؛ و اگر قبل از دور چهارم بوده، بايد يك طواف ديگر به جا آورده شود. چنين كسي كه طواف را قطع و از سر گرفته، اگر از روي جهل، اعمال مترتّبه و تقصير را انجام داده، ظاهر اين است كه اين اعمال صحيح و از احرام خارج شده است.

______________________________

(1)- آيات عظام: بهجت، سيستاني، صافي، گلپايگاني، خامنه اي، فاضل، مكارم، نوري: اشكال ندارد و طواف صحيح است؛ آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و اگر بعد از شوط چهارم بوده نقصان طواف قطع شده را واجب است به جا آورد و نماز آن را نيز بخواند.

(2)- جهت نظر آيات عظام به مسأله 724 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: در مسأله 724 حكم آن آمده است.

آية اللَّه خويي: در صورت اعتقاد به جواز از سر گرفتن طواف، عمل مزبور مجزي است.

آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه جاهل قاصر باشد.

(3)- آيات عظام بهجت، خامنه اي، فاضل، صافي، گلپايگاني: طوافي كه از سر گرفته مجزي است.

(4)- به حاشيه قبل مراجعه شود.

(5)- آية اللَّه سيستاني: اگر قبل از اتمام شوط چهارم باشد و قطع به اين صورت باشد كه از مطاف

خارج شده و مشغول كاري شده باشد كه عرفاً بگويند طوافش را قطع كرده است، سپس از سر گرفته باشد طواف صحيح است، و اگر بعد از شوط چهارم باشد، در صورتي كه استيناف پس از فوت موالات عرفيه بوده، صحيح است وگرنه مشكل است مگر اين كه جاهل قاصر باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 291

3- طواف بدون اختيار و تدارك شوط ناقص
تدارك چند قدم

726- اگر در طواف خانه خدا، در قسمتي از طواف اشكالي پيش آمد؛ مثل حركت بدون اختيار، همان مقدار بايد از سر گرفته شود و شروع از حجرالاسود به قصد طواف اشكال دارد.

مراد از طواف بدون اختيار

727- اگر مقداري از طواف بدون اختيار انجام شود، اعاده آن مقدار، لازم است؛ و اگر در ازدحام طواف با اختيار ممكن نيست، بايد در صورت امكان در وقت خلوت انجام شود؛ البته منظور از بي اختيار شدن اين نيست كه طواف كننده در اثر فشار جمعيت تندتر برود، بلكه اگر قدمها را به اختيار خود برمي دارد، ضرر ندارد و طوافش صحيح است.

نقصان در اثر سلب اختيار و نحوه تدارك آن

728- اگر مقداري از طواف در اثر ازدحام و مانند آن، پشت به خانه يا بدون اختيار، انجام شود، بايد آن مقدار اعاده شود؛ و اگر نمي تواند برگردد، مي تواند همراه با جمعيت بدون قصد طواف حركت نمايد تا به محل اعاده برسد و از آنجا طواف را تدارك نمايد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر بتواند برگردد و از همان جا طوافش را ادامه دهد بايد اين كار را بكند و گرنه بدون نيّت دور مي زند تا به محلّي كه بدون اختيار برده شده برسد تا از همانجا به طواف ادامه دهد.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: ولي چنانكه سابقاً گفته شد، مجرّد بردن جمعيت موجب بطلان نمي شود مادامي كه ساير شرايط موجود باشد.

آية اللَّه خامنه اي و آية اللَّه مكارم: سابقاً گفته شد، از اوّل نيّت مي كند كه خود را در وسط جمعيّت قرار دهد و طواف كند هرچنداو را ببرند، بنابراين اعاده لازم نيست.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: به حاشيه مسأله 728 مراجعه شود.

(2)- آيات عظام تبريزي، خامنه اي، مكارم: مانند مسأله سابق است.

(3)- آية اللَّه فاضل: و اگر وقت خلوت پيدا نكند و اعاده نيز مستلزم عسر و حرج باشد به همين مقدار اكتفاكند، و طواف در اين فرض صحيح است.

(4)- آية اللَّه

نوري: بايد مقداري از طواف كه پشت به خانه بوده اعاده شود.

(5)- آية اللَّه مكارم: در مورد فشار جمعيّت مثل مسأله سابق است، اما اگر پشت به خانه شود بايد آن مقدار را اعاده كند.

(6)- آيةاللَّه سيستاني: همان گونه كه گذشت مي تواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن شوط را اعاده كند ونمي تواند بدون قصد طواف برود تاجايي كه طوافش نادرست بوده است و از آنجا اعاده نمايد.

آية اللَّه فاضل: همان گونه كه گذشت مي تواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن شوط را اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 292

اگر جاي مقدار شوط فاسد معلوم نباشد

731- در صورتي كه مقداري از يك شوط، صحيح بجا آورده نشود و محدوده آن دقيقاً معلوم نباشد، در صورتي كه بعد از فساد آن مقدار، طواف را ادامه نداده باشد، مي تواند مقداري اضافه و يا حتي يك شوط كامل به عنوان تدارك مقدار باطل شده و مقدمه علميه انجام دهد؛ ولي اگر بعد از آن، طواف را ادامه داده باشد، طواف او اشكال دارد. 732- شخصي در يكي از اشواط، گامهايي را در اثر فشار جمعيت بي اختيار پيموده و به همان نحو ادامه داده وطواف را پايان برده است، اكنون كه مسأله را فرا گرفته، نه جاي آن مقدار را مي داند و نه شوط را، تكليف او چيست؟

كفايت تدارك طواف از محاذات

733- طوافي كه قطع مي شود، ادامه آن از محاذات نقطه قطع شده نيز كافي است و لازم نيست دقيقاً از همان نقطه قطع باشد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: در مسأله قبل آمده است كه ظاهراً به طواف ضرر ندارد.

آية اللَّه سيستاني: در اين فرض اگر جاهل قاصر باشد صحيح است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: صحيح نيست، مگر آن كه چند قدم جلوتر از محلي كه طواف خراب شده، به عنوان مقدّمه علميّه طواف را شروع كند و ادامه آن را به عنوان وظيفه واجب طواف بجا آورد. (آداب و احكام حج، م 581).

آية اللَّه فاضل: طواف مزبور صحيح است ولكن اگر پس از خرابي، اشواط ديگري را هم اتيان كرده باشد صوري دارد كه در بعضي از آنها اقوي بطلان است.

(2). آيةاللَّه بهجت: فرض سؤال، مضرّ به صحّت طواف نيست.

آية اللَّه تبريزي: حركت غير اختياري در فرض مزبور مضر به طواف نيست، واللَّه العالم.

آية اللَّه خامنه اي: اگر

با قصد طواف نموده، اشكال ندارد.

آية اللَّه سيستاني: اگر كاملًا بي اختيار بوده طواف را پس از فوت موالات از سر بگيرد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه نوري: از طواف مذكور صرف نظر كند و طواف ديگر انجام دهد، واللَّه العالم

آية اللَّه فاضل: اگر قصد طواف داشته صحيح است و گرنه احتياطاً خودش و اگر نمي تواند فردي را نايب كند تا يك طواف و نماز طواف براي او بجا آورد.

آية اللَّه مكارم: اگر منظور از بي اختيار بودن اين است كه در وسط جمعيت قرار گرفته و قصد طواف دارد و جمعيت او را پيش مي برند اين وضع ضرري به طواف نمي زند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 293

4- چند مسأله مربوط به اعاده طواف
اتمام و اعاده طواف اعاده اي

737- در مواردي كه اتمام و اعاده طواف، لازم است فرقي نمي كند كه طواف قطع شده، طواف اصلي باشد يا طواف اعاده اي.

اعاده طواف و سعي با لباس دوخته

738- اگر در بعد از تقصير معلوم شود طواف و سعي باطل بوده، اعاده طواف و سعي با لباس دوخته كفايت مي كند و اعاده تقصير لازم نيست اگرچه احوط است.

739- در مواردي كه طواف و نماز بايد اعاده شود، لازم نيست با لباس احرام باشد.

ترتيب در اعاده

740- در مواردي كه لازم است طواف و سعي اتمام و اعاده شود، بنا بر احتياط، بايد اعاده، بعد از اتمام طواف و خواندن نماز آن، انجام شود.

زمان تدارك طواف هاي باطل

741- بجا آوردن طواف فراموش شده، در غير ماههاي حج مانع ندارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: لازم است طواف و نماز اعاده شود و پوشيدن لباس احرام لازم نيست و احتياطاً سعي و تقصير را اعاده كند و در صورتي كه بطلان از جهت جهل به حكم نبوده، كفّاره ندارد. (پرسشهاي جديد حج، س 74).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، صافي، فاضل، گلپايگاني: اعاده تقصير لازم است.

(2)- آية اللَّه مكارم: اين احتياط ترك نشود اگرچه كفّاره ندارد.

(3)- آية اللَّه خويي: اگر طواف را از روي جهل ترك كرده و يا آنها را باطل انجام داده باقي در احرام مي باشد و لباس دوخته را بايد در بياورد. آية اللَّه سيستاني: او بر احرام خود باقي است و بايد از محرّمات احرام اجتناب كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در طواف عمره تمتّع و عمره مفرده احرام واجب است و در طواف حج لازم نيست. (آداب و احكام حج، م 610)

(4)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كافي است يك طواف يا سعي به نيّت اعم از تمام و اتمام انجام دهد.

(5)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر طواف باطل باشد با گذشت زمان تدارك، حجش باطل است.

آية اللَّه سيستاني: اگر بطلان نيز در اثر فراموشي بعضي از شروط باشد، پس اگر طواف عمره باشد و در وقت متذكر شود بايد در وقت انجام دهد و اگر بعد از آن و قبل از طواف حج باشد به احتياط واجب قبل

از طواف حج انجام دهد و اگر بعد از آن باشد هر وقت قضا كند جايز است و در صورتي كه طواف حج باشد و در ماه ذيحجه متذكر شود بايد قبل از پايان ماه انجام دهد وگرنه هر وقت قضا كند كافي است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه طواف را فراموش كرده باشد و بعد از گذشتن موسم متذكر شود مانعي ندارد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 441 مسأله 9).

آية اللَّه فاضل: اگر بطلان در اثر فراموشي بعضي از شروط يا از جهت جهل به برخي از شرايط و خصوصيات باشد پس اگر طواف عمره تمتع است و در وقت متوجّه شد بايد آن را تدارك و نماز آن را اعاده كند، و چنانچه بعد از تقصير متوجّه شود از احرام خارج شده و فقط طواف و نماز آن را تدارك كند (اين حكم در عمره مفرده نيز جاري است) و اگر بعد از محرم شدن به احرام حج و قبل از طواف حج متوجّه شد احتياط مستحب آن است كه قبل از طواف حج تدارك كند. هر چند اگر بعد از آن هم انجام دهد صحيح است، و چنانچه بعد از اعمال حج و در همان ماه ذي حجّه متذكر شد در همان ماه انجام دهد والا هر وقت كه مقدور بوده ولو با استنابه قضا كند و عمره و حج او صحيح است. بلي اگر طواف باطل انجام شده پس از متوجه شدن از بوي خوش اجتناب كند و اگر طواف نساء باطل بوده از زن اجتناب كند تا طواف را تدارك كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)،

ص: 295

فصل پنجم: نيابت و استنابه در طواف

1- موارد استنابه
كسي كه قدرت بر طواف ندارد

742- افراد مريض و عاجز، اگر قدرت بر طواف نداشته باشند و تا تنگي وقت قدرت پيدا نمي كنند، اگر ممكن باشد- اگرچه با به دوش گرفتن يا با تخت و چرخ- بايد آنها را طواف دهند؛ و اگر ممكن نشود، بايد نايب بگيرند.

743- هنگام طواف دادنِ مريض و عاجز، بايد شرايط و احكام طواف، به مقدار ممكن در باره آنها رعايت شود.

744- اشخاصي كه قادر به طواف نيستند، احتياطاً با امكان هم نايب بگيرند و هم ولو در خارج محدوده با چرخ طواف داده شوند، اگرچه طواف دادن ولو در خارج مطاف، كفايت مي كند.

______________________________

(1)- آيات عظام صافي و گلپايگاني: و طوري طواف دهند كه پاهايش بر زمين كشيده شود و اگر ممكن نشود، او را توسط دوش يا چيز ديگر طواف دهند و اگر هيچگونه ممكن نشود نايب بگيرد كه براي او طواف كند.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب آن است كه به طوري او را طواف دهند كه پاهايش به زمين كشيده شود. (مناسك، مسأله 320).

آية اللَّه فاضل: و بهتر است در صورت امكان پاهاي او به زمين كشيده شود.

آية اللَّه مكارم: و لازم نيست پاهاي او به زمين كشيده شود.

(2)- مراجعه شود به مسأله 657.

آية اللَّه بهجت: اگر مي تواند به كمك ديگري مباشرتاً در محدوده طواف كند بايد اين كار را بكند و در غير اين صورت واجب است نايب بگيرد كه در محدوده طواف كند و طواف با تخت روان در خارج محدوده كفايت نمي كند.

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه مكارم: اين احتياط لازم نيست و طوافش صحيح است.

آية اللَّه سيستاني: همه مسجدالحرام مطاف است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 296

نيابت در بعضي اشواط طواف و سعي

745- نيابت در بعض

شوطهاي طواف و سعي براي كساني كه قادر نباشند تمام سعي و طواف را خودشان انجام دهند، مشروع است. 746- اگر طواف كننده در اثناي طواف عاجز شود و شخص ديگري بقيه اشواط را بجاي وي بجا آورد با فرض عذر حتي در آينده، عمل مزبور صحيح است و نماز را بجا آورد.

مورد عدم جواز نيابت در اشواط طواف

747- كسي كه با مقداري استراحت مي تواند طواف خود را كامل كند، نمي تواند براي بقيه

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر كسي از اتيان طواف يا سعي يا رميِ كامل عاجز باشد ولي به انجام مقداري از آن قادر باشد بايستي براي تمام عمل نايب بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: اگر از ابتدا بداند كه نمي تواند طواف را تمام كند بايد براي همه آن نايب بگيرد و همچنين اگر قبل از اتمام شوط چهارم عاجز شود، ولي اگر بعد از آن باشد مي تواند براي باقيمانده نايب بگيرد، ولي در سعي اگر از يك شوط هم عاجز باشد بايد براي همه آن نايب بگيرد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بعيد نيست طواف حكم نماز را داشته باشد و تبعيض در اشواط آن در نيابت محتاج دليل است، پس بايد در همه طواف نيابت كند. (آراء المراجع، ص 249).

آية اللَّه فاضل: اگر از ابتدا از انجام طواف مأيوس باشد و امكان طواف دادن او نباشد، بايد براي همه آن نايب بگيرد و اگر بعد از دور چهارم از انجام بقيّه آن عاجز شده است مي تواند براي بقيّه نايب بگيرد و در اين فرض خودش نماز طواف را بخواند و احتياطاً نايب نيز نماز بخواند و اگر كمتر از چهار دور بجاآورده نيابت در بقيّه صحيح

نيست.

آية اللَّه مكارم: در صورتي كه بشود در باقيمانده، آنها را طواف داد بايد چنين كنند، و در غير اين صورت براي تمام طواف نايب بگيرند.

(2)- آية اللَّه فاضل: اگر قدرت برانجام طواف ولو در آينده نداشته باشد بايد براي تمام طواف نايب بگيرد و نماز طواف را نيز نايب بخواند.

(3)- به مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: بايد براي تمام طواف نايب بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 297

آن نايب بگيرد؛ و اگر چنين كرد، اگر بعد از شوط چهارم باشد، بايد بقيه طواف را تمام كند و نماز را اعاده نمايد.

قطع طواف و عذر از اتمام

748- اگر شخصي كه با عذر طواف را قطع كرده، نتوانست به جا آورد تا آن كه وقت تنگ شد، اگر ممكن است، او را حمل كنند و طواف دهند؛ و اگر ممكن نيست، براي او نايب بگيرند.

طواف افراد ناتوان در طبقه دوم

حكم طواف از طبقه دوم، در بخش محدوده طواف گذشت.

2- احكام طواف نيابي
انجام طواف نيابي قبل از طواف خود

749- انجام دادن طواف نيابي، قبل از انجام دادن طواف واجب خود، مانع ندارد.

______________________________

(1). در اين باره به تفصيل مسايل 614 و 617 و تفصيل بين شوط چهارم و قبل آن مراجعه شود.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: خودش احتياطاً بقيه طواف را بجا آورد و بعد از خواندن نمازِ طواف، طواف و نماز آن را اعاده كند.

آية اللَّه خامنه اي: مگر اين كه موالات به هم خورده باشد كه در اين صورت، بنابراحتياط علاوه بر تكميل طواف و اعاده صلاة، مجدّداً طواف و نماز را اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: ولي اگر موالات به هم خورده باشد بايد طواف و نماز را اعاده كند.

(3)- آية اللَّه سيستاني: اگر قبل از تمام كردن شوط چهارم عاجز شود و نتوانند او را طواف دهند بايد نايب بگيرد كه طواف را از اوّل به نيابت او انجام دهد و اگر بعد از تمام كردن شوط چهارم باشد، نايب در مقدار باقيمانده نيابت مي كند. (ملحق مناسك، س 234).

آيةاللَّه صافي، آيةاللَّه گلپايگاني: وچون بعيدنيست گفته شود كه: «طواف حكم نماز را دارد و تبعيض در اشواط آن در نيابت محتاج به دليل است» نايب همه طواف را انجام دهد. (آراء المراجع، ص 249).

نظر ساير آيات عظام در مورد نيابت در مسأله 715 آمده است.

(4)- آية اللَّه تبريزي: احتياط اين است كه پس از انجام اعمال خود، آن را براي منوبٌ عنه انجام دهد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در طواف عمره احوط آن است كه بعد از اداي مناسك خود طواف نيابي را قبل از تقصير و خروج از احرام انجام دهد. (مجمع المسائل، ج

1، ص 441 مسأله 8).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 298

عدم لزوم لباس احرام در نيابت در طواف و سعي

750- كسي كه براي انجام سعي يا طواف، نايب مي شود، لازم نيست محرم باشد و لباس احرام در تن داشته باشد.

زمان انجام طواف نيابي

751- انجام طواف نيابي براي عمره تمتع يا طواف حج، در غير موسم، مانع ندارد.

طواف و اطافه

752- اگر كسي مريض يا طفلي را حمل كند و طواف دهد و خودش نيز قصد طواف كند طواف هر دو صحيح است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: احتياط در احرام نايب است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احوط آن است كه در عمره، نايب بعد از فراغ از اداي مناسك خود، طواف و سعي نيابي را قبل از تقصير و خروج از احرام انجام دهد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 441 مسأله 8).

(2). آية اللَّه بهجت: در حكم، با منوبٌ عنه مشترك است.

آية اللَّه سيستاني: بايد عمل را در وقتي انجام دهد كه بر منوبٌ عنه تأخير از آن جايز نيست. پس اگر نايب در طواف عمره تمتّع باشد، بايد در وقتي انجام دهد كه منوبٌ عنه بتواند بقيه اعمال را قبل از فوت وقوف در عرفات انجام دهد و اگر طواف حج باشد تأخير آن از ذي حجّه جايز نيست، ولي اگر ماه ذي حجّه تمام شد، در هر زمان كافي است و اگر منوبٌ عنه طواف را فراموش كرده و به وطن بازگشته است، نايب در هر زمان مي تواند آن را انجام دهد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: طواف عمره تمتّع را در اشهر حج و طواف حج را در ذي حجّه، روز عيد و بعداز آن، بايد به جا آورد مگر اين كه منوبٌ عنه طواف را فراموش كرده باشد و بعداز گذشتن موسم متذكّر شود كه در اين صورت خود او و در فرض عدم تمكّن، نايب او مي تواند طواف را در غير اشهر حج به جا آورد.

آية اللَّه مكارم: طواف حجّ تمتّع را بايد تا آخر ذي حجه

به جا آورد و طواف عمره تمتع را بايد در اشهُر حج، قبل از عرفات به جا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 299

فصل ششم: احكام خاص بانوان در طواف

1- حيض
وظيفه بعد از تجاوز دم از عشره

753- مدت حيض، از ده روز بيشتر نمي شود؛ و اگر حايض بعد از عادت غسل كند و عمره تمتّع انجام دهد و بعد از آن تا روز يازدهم لك ببيند، محكوم به استحاضه است و وظيفه او تمتع است.

لك ديدن در غير ايام عادت

754- زني كه در غير ايام عادت لك ديده و به اعتقاد پاكي، طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون با شرايط حيض، ديده، اگر يقين كند كه بعد از ديدن لك، خون در باطن فرج بوده و قطع نشده، در اين صورت حائض بوده و طواف و نمازش صحيح نيست؛ و اگر شك دارد يا يقين كند كه خون قطع شده، حائض نبوده و اعمالش صحيح است؛ و در صورت اول، حج او صحيح است و

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر مجموع آن روزها از ده روز بگذرد، لكهايي كه ديده محكوم به استحاضه اند و حج تمتّع خود را تمام كند و اگر از ده روز نگذرد لكها محكوم به حيضند و احتياطاً بايد در اوقات پاكي جمع نمايد بين احكام طاهر و حايض و به موجب اين احتياط، بايد طواف عمره و نمازش را پيش از طواف حج احتياطاً قضا نمايد.

(2)- آية اللَّه نوري: در اين صورت از تاريخ ديدن لك، حيض شروع شده …

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر لك داراي صفات حيض بوده، در اين صورت حكم كسي را دارد كه قبل از طواف حايض شده و چنانچه به وظيفه خود عمل نكرد تا زمان تدارك گذشت، حجّش باطل است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و بايد اعاده نمايد و اگر در عمره بوده و وقت اعاده ندارد

حج او مبدّل به افراد مي شود.

(4)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه به وظيفه مستحاضه عمل نموده باشد.

آية اللَّه نوري: ولي اگر حصول اين يقين بعد از انجام اعمال حج باشد حج او صحيح است و فقط طواف و نماز طواف را اعاده كند و اگر بعد انجام عمره و قبل از حجّ يقين حاصل شد، اگر وقت هست طواف و نماز طواف را انجام بدهد و بعد براي حج محرم شود و اگر وقت نيست و احتياطاً بعد از حج يك عمره مفرده به جا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 300

بايد طواف و نماز را اعاده كند؛ و اگر در عمره بوده، در صورت ضيق وقت احتياطاً بعد از حج، يك عمره مفرده نيز به جا آورد. 755- اگر حايض مثلا روز هفتم پاك شد و غسل كرد و اعمال حج را بجا آورد ولي بعداً خون ديد، اگر خوني كه ديده از روز دهم تجاوز نكرده، محكوم به حيض است كه در وسعتِ وقت بايد طواف و نماز را اعاده كند و در ضيق وقت، محل اشكال است و بايد احتياط مراعات شود.

عروض حيض در اثناي طواف

756- اگر زني در عمره تمتع قبل از سه شوط و نيم و قبل از چهار شوط طواف، حايض شد و تا

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: وسعي را نيز احتياطاً اعاده كند.

(2)- آية اللَّه فاضل: حجّ تمتّع مبدّل به افراد مي شود و اگر واجب بوده بايد بعد از آن عمره مفرده بجا آورد و اگر مستحب بوده بعد از آن عمره مفرده واجب نيست.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: اگر در عمره تمتع بوده، بايد طواف

عمره و نماز آن را قبل از طواف حج قضا نمايد.

(4)- آية اللَّه تبريزي: اگر آن لك، صفات حيض را داشت و قبل از گذشت ده روز از ابتداي حيض قطع شدبايد طواف و نماز طواف را كه خوانده اعاده نمايد و اگر بعد از آن سعي يا تقصير كرده آنها را هم اعاده نمايد و در غير اين صورت اعمالي را كه انجام داده صحيح است.

آية اللَّه خويي: اگر به صفات حيض ادامه يافت و از ده روز نگذشت، اعمال گذشته باطل بوده و اگر از ده روز گذشت و يا به غير صفات ادامه يافت اعمالش صحيح واقع شده. (استفتائات آخر مناسك، چاپ سابق، ص 11).

آية اللَّه سيستاني: پاكي بين دو خون كه حيض واحد شمرده مي شوند محل اشكال است و به احتياط واجب بايد طواف و نماز را اعاده كند.

آية اللَّه فاضل: اگر در طواف حج واقع شده، بايد طواف و نماز را اعاده كند و مستحب است كه سعي را اعاده كند و اگر در عمره تمتّع بوده، اگر فرصت دارد طواف و نماز را اعاده كند و احتياط مستحب اين است كه سعي و تقصير را نيز دومرتبه بجا آورد و اگر فرصت نداشت حج تمتّع مبدل به افراد مي شود و اگر حج واجب بوده بعد از حج افراد يك عمره مفرده انجام دهد و الّا انجام عمره مفرده واجب نيست.

(5)- آية اللَّه مكارم: اگر اعمال در حال پاكي واقع شده صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 301

قبل از رفتن به عرفات، پاك نمي شود، وظيفه او عدول به افراد است. 757- اگر زني بعد از شوط چهارم

در طواف عمره تمتع حايض شود و تا وقت وقوف به عرفات پاك نمي شود، بايد سعي و تقصير عمره تمتع را انجام دهد و براي حج تمتع محرم شود، و در وقت انجام طواف حج، قبل يا بعد از آن، بقيه طواف عمره تمتع و نماز آن را هم بجا آورد.

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي: اگر قبل از سه شوط و نيم حايض شود مورد عدول به افراد است.

(2)- آية اللَّه بهجت: مخير است بين اين كه اول حج افراد را بجا آورده و بعد از فراغت، عمره مفرده بجا آورد و بين اين كه اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش بجا آورد بدين معني كه سعي و تقصير نموده و بين اين كه اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش بجا آورد بدين معني كه سعي و تقصير نموده و براي حج احرام بسته و به حج رفته و پس از فراغت از حج بازگشت به مكه، قضاي طواف عمره را پيش از طواف حج به جا آورد.

آية الله تبريزي: طواف را رها نموده، سعي و تقصير مي كند و براي حج محرم مي شود و بعد از برگشتن از مني، قبل از طواف حج، يك طواف كامل به قصد اعم از تمام يا اتمام بجا مي آورد و نماز آن را مي خواند.

آية الله خويي: مخير است بين عدول به حج افراد و بقا بر حج تمتع، به اين نحو كه سعي و تقصير مي كند و بعد از رجوع از مني، قبل از طواف حج، يك طواف به نيت اعم از اتمام و تمام بجا مي آورد (تعليقه عروه، ج 2، ص 331، و مناسك،

مسألة 294.

آية الله سيستاني: احتياط مستحب اين است كه به حج افراد عدول نمايد، گرچه مي تواند در عمره تمتع خود باقي بماند و اعمال آن را بجز طواف و نماز آن را انجام دهد و پس از فراغت اعمال مني قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را بجا آورد (مناسك، مسألة 290).

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: طواف را رها نموده، سعي و تقصيررا احتياطا انجام دهد و تروك احرام را ترك نمايد، و رجاء محرم به احرام حج تمتع شود و اعمال آن را به قصد مافي الذمه از تمتع و افراد انجام دهد و پس از پاك شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تكميل نموده، نماز بخواند و بعد بقيه طواف ها را بجا آورد و احتياطا عمره مفرده نيز انجام دهد.

آية الله فاضل: اگر قبل از سه شوط و نيم حايض شده، مورد عدول به افراد است و اگر بعد از آن و قبل از تمام شدن دور چهارم حايض شده، طواف را رها كند و سعي و تقصير را احتياطا و رجاءا انجام دهد وء احتياطا محرمات احرام را رعايت كند و وقت رفتن به عرفات احتياطا و رجاءا محرم به احرام حج تمتع شود و اعمال آن را به قصد مافي الذمه- اعم از تمتع و افراد- انجام دهد. و پس از پاك شدن، بنابر احتياط ابتدا طواف و نماز عمره را تكميل كند و احتياطا سعي و تقصير را نيز اعاده كند و بقيه اعمال حج را بجا آورد و اگر حج تمتع بوده احتياطا عمره مفرده را انجام دهد.

آية الله نوري: و بعد از انجام حج،

عمره حج افراد را بجا بياورد.

(3)- آية اللَّه خامنه اي: بعد از سه شوط و نيم.

(4)- آية اللَّه بهجت: بايد قضاي طواف عمره را به نحوي كه گذشت، قبل از طواف حج بجا آورد.

آية الله تبريزي: و بعد از برگشتن از مني قبل از طواف حج يك طواف كامل به قصد اعم از تمام و اتمام بجا آورد و نماز آن را بخواند.

آية الله خويي: حكم آن مانند حكم مسأله 756.

آية الله سيستاني: بايد سعي و تقصير كند و پس از اعمال مني و قبل از طواف حج، باقيمانده طواف را انجام دهد و احتياط مستحب اين است كه پس از اتمام، طواف و نماز آن را اعاده كند.

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: آنچه از طواف عمره باقيمانده و نماز آن را بعد از اعمال مكه بجا آورد و احتياطا سعي را هم اعاده كند هر چند لازم نيست.

(5)- آية اللَّه فاضل: و سعي و تقصير را نيز احتياطاً اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 302

زني كه حيض نمي شود ولي لك ببيند

758- زني كه حيض نمي شود ولي گاهي خون مي بيند، اگر خون تا سه روز، استمرار ندارد، ولو به اين گونه كه پس از خارج شدن تا اين مدت، باطنِ فرج آلوده باشد، حكم استحاضه را دارد.

انجام اعمال عمره با حيض

759- اگر زني حائض بود و نمي دانست و اعمال عمره را بجا آورد، اگر در وسعت وقت است، بايد طواف و نماز را اعاده كند؛ ولي اگر وقت ندارد، در اين كه وظيفه مبدل شده يا نه، اشكال است و احتياط را مراعات نمايد.

______________________________

(1)- به مسأله 768 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: به ذيل مسأله 766 مراجعه شود.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: به مسأله 768 مراجعه شود.

(2)- آية اللَّه سيستاني: و سپس سعي و تقصير را اعاده نمايد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و سعي و تقصير را اعاده نمايد و اگر پس از پاكي، وقت براي انجام اعمال عمره ندارد حج او مبدّل به افراد مي شود.

آية اللَّه فاضل: و احتياطاً سعي و تقصير را نيز اعاده كند.

(3)- آية اللَّه بهجت: لازم است طواف و نماز اعاده شود و احتياطاً سعي و تقصير را نيز بجاآورد و چون تقصير از جهت جهالت به موضوع طهارت بوده كفّاره ندارد: (پرسش هاي جديد حج، س 71).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: پس از تمام شدن ايام حيض و غسل، اگر وقت باقي است بايد طواف و نماز آن و سعي و تقصير را در عمره تمتّع اعاده نمايد و اگر وقت ندارد حتي براي سعي و تقصير حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجا مي آورد، و چنانچه متمكن است سعي و تقصير كند، ولو آن كه

مسماي وقوف اختياري عرفات را درك كند، اگر حيض او بعد از احرام بود مخيّر است بين اين كه سعي و تقصير كرده سپس براي حج محرم شود و بعد از رجوع از مني، طواف عمره تمتّع و نماز آن را قبل از طواف حج قضا كند و بين اين كه حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجاآورد و اگر حيض او قبل از احرام بستن يا هنگام احرام بستن بوده بايد حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجا آورد.

آية اللَّه سيستاني: اگر وقت موسع نباشد، پس اگر در حال احرام حايض بوده است، حجش مبدل به افراد مي شود و پس از فراغ از حج، اگر مي تواند بايد عمره مفرده انجام دهد و اگر حيض او بعد از احرام بوده در فرض مذكور بايد پس از فارغ شدن از اعمال مني و بازگشتن به مكّه، قبل از اين كه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را قضا كند. (مناسك، مسأله 290).

آية اللَّه فاضل: پس از تمام شدن ايام حيض و غسل، اگر وقت باقي است بايد طواف و نماز آن و سعي و تقصير را در عمره تمتّع اعاده كند، و اگر وقت ندارد حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج بجاآورد.

آية اللَّه مكارم: اشكالي نيست، حج او مبدل به حج افراد مي شود و عمره مفرده بعد از حج بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 303

760- اگر زني عمره تمتع را انجام دهد و بعد از آن متوجه شود كه طواف او باطل بوده، سپس حائض شود،

هر وقت عذر او مرتفع شد، طواف و نماز را اعاده كند؛ و اگر قبل از وقوف پاك نمي شود، براي حج محرم شود و پس از آمدن به مكه و رفع عذر، آنها را انجام دهد.

علم به بقاي حيض در اثناي سعي

761- اگر زني به تصور اين كه پاك شده است، طواف را انجام دهد و در اثناي سعي متوجه شود كه هنوز پاك نشده است، سعي را قطع كند و پس از پاك شدن از حيض، طواف و نماز را اعاده كند؛ و احتياط آن است كه پس از اعاده طواف و نماز، سعي را اتمام و اعاده نمايد؛ و اگر بعد از سعي متوجه شود نيز، اعاده طواف و نماز لازم و اعاده سعي، مبني بر احتياط است.

خيال استحاضه و انكشاف حيض

762- زني به تصور اين كه مستحاضه است در ميقات محرم شده و با انجام وظايف مستحاضه اعمال عمره تمتّع را بجا آورده پس از اعمال متوجه شده كه حائض بوده، وظيفه او نسبت به اعمال

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: و احتياطاً سعي و تقصير را اعاده كند و در صورت ضيق وقت بعداً تدارك كند و عمره مفرده هم بجا آورد به احتياط واجب. (مناسك س 85 و 75).

آية اللَّه فاضل: سعي و تقصير را نيز احتياطاً اعاده كند.

(2)- آية اللَّه تبريزي: مراجعه شود به مسأله 588.

آية اللَّه خويي: در هر دو صورت سعي و تقصير را اعاده نمايد. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 345).

آية اللَّه سيستاني: اگر قبل از فوت وقت وقوفين پاك شود بايد همه اعمال را انجام دهد و اگر پاك نشود به وظيفه اي كه در حاشيه مسأله 756 آمده است عمل كند.

(3)- آية اللَّه بهجت: اتمام سعي لازم نيست و اعاده كافي است.

(4)- به مسأله 588 مراجعه شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 304

عمره و حج چيست؟

نيت غسل جنابت بجاي حيض

763- اگر زني به جاي نيّت غسل حيض، نيّت غسل جنابت كرده اگر منظور او غسل براي حدثي كه از خون داشته است باشد و اسم آن را جنابت گذاشته، عملش صحيح است.

2- استحاضه
وظيفه مستحاضه كثيره

764- مستحاضه كثيره، بايد براي طواف، يك غسل و براي نمازِ طواف، غسلي ديگر انجام

______________________________

(1). آيت اللَّه خامنه اي: اگر نتواند با تدارك اعمال عمره، محرم به احرام حج شود، چنانچه عادت او پيش از احرام از ميقات حادث شده باشد، حج او بدل به حج افراد مي شود، كه بايد پس از انجام مناسك حج، عمره مفرده بجا آورد، ولي اگر عادت ماهانه بعد از احرام از ميقات عارض شده باشد، عمره تمتّع او صحيح است، فقط طواف و نماز آن باطل است، كه بايد بعد از برگشت از عرفات و مشعر و مني و مناسك آن، طواف عمره و نماز آن را تدارك كند.

آيت اللَّه تبريزي: در فرض مزبوركه زن در زمان احرام حائض بوده، چنانچه وقت براي انجام اعمال، بعد از پاك شدن ازحيض دارد، بايد اعمال را اعاده كند و اگر وقت وسعت انجام اعمال را ندارد، با همان احرامي كه بسته حج افراد را به جا مي آورد و در صورت تمكّن، بايد بعد از آن، عمره مفرده به جا آورد.

آيت اللَّه سيستاني: اگر تا قبل از وقت حج، فرصتِ انجام اعمال عمره را دارد، بايد صبر كند و اعمال را پس از پاكي، دوباره انجام دهد و اگر فرصت نباشد بايد حج افراد انجام دهد و پس از اعمال، اگر ممكن بود، عمره مفرده انجام دهد.

آيت اللَّه صافي: زن مذكور محرم است، بنابراين اگر پاك شود و وقت براي عمره

تمتع باقي باشد، بعد از غسل مجدداً اعمال عمره را انجام مي دهد و اگر وقت براي انجام عمره نباشد، به طوري كه بتواند وقوف عرفات را درك كند، حجّش بدل به افراد مي شود؛ يعني با همان احرام، نيت حجّ افراد مي كند و اعمال حج را تا آخر انجام مي دهد و قرباني ندارد و بعد از حج هم، عمره مفرده به جا مي آورد و همين حجش مجزي است.

آيت اللَّه فاضل: اگر وقت براي اعاده اعمال عمره تمتع دارد، طواف و نماز را اعاده كند و احتياطاً سعي و تقصير را نيز اعاده نمايد، ولي اگر وقت ندارد، حج افراد انجام دهد (حجش مبدّل به افراد مي شود) وپس از حج، عمره مفرده به جا آورد.

آيت اللَّه مكارم: بايد طواف ها و نماز طواف را از سر بگيرد و احتياط اين است كه اگر در مكه حاضر است، بقيه اعمال؛ مانند سعي و تقصير را نيز اعاده كند ولي كفّاره اي بر او نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 305

دهد، مگر آن كه از وقت غسل براي طواف تا آخر نماز، خون قطع باشد. 765- نماز و طواف براي زن مستحاضه، مستقل هستند.

سن يأس

766- هرگاه زن قُرَشيه پس از شصت سال و غير قرشيه پس از پنجاه سال، در بين اعمال خون ببينند، حكم مستحاضه را دارند ولو چند روز متوالي طول بكشد و همه به اوصاف حيض باشد.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط براي طواف و نماز آن يك غسل كند و براي هريك از آن دو يك وضو بگيرد.

آية اللَّه خويي: و اما كثيره غسل كند براي هر كدام و محتاج به وضو نيست، مگر اين كه محدث به حدث

اصغر باشد، كه در اين صورت احوط ضم وضو است به غسل. (مناسك، مسأله 299).

آية اللَّه سيستاني: اگر خون مستمر باشد كه بيرون آمدن خون از پنبه منقطع نشود يك غسل كافي است، اگرچه احتياط مستحب براي هر كدام يك غسل است و اگر چنين نباشد و به نحوي باشد كه بتواند پس از طواف با غسلي ديگر نماز را انجام دهد در حالي كه خون بيرون نزده باشد در اين صورت اگر پس از غسل و انجام طواف خون بيرون نيامده بود مي تواند با همان غسل نماز را بخواند و اگر بيرون آمده بود به احتياط واجب براي نماز دوباره غسل كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر بعد از غسل براي نماز يوميه خون نبيند تجديد غسل لازم نيست و اگر خون ببيند براي هركدام از طواف و نماز طواف يك غسل احتياطاً بجا آورد و اگر فاصله بين غسل و طواف زياد مي شود، مثل اين كه در نزديك مسجدالحرام نتواند غسل كند، احتياطاً در موقع ورود به مسجدالحرام تيمم بدل از غسل هم بنمايد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 468 مسأله 9).

آية اللَّه فاضل: احتياط واجب آن است كه مستحاضه كثيره و متوسطه علاوه بر اغسال يوميه، يك غسل براي طواف و نماز آن انجام دهند و براي طواف يك وضو و براي نماز طواف هم يك وضو بگيرد. و و اگر غسل براي او حرجي است يعني مستلزم مشقتي است كه عادتاًقابل تحمل نيست بجاي غسل تيمم كند و وضو بگيرد. مستحاضه قليله براي طواف يك وضو و براي نماز طواف هم يك وضو بگيرد.

آية اللَّه مكارم: مستحاضه كثيره هنگامي كه غسلهاي

نماز خود را به موقع بجا آورد، غسل ديگري براي طواف بر او واجب نيست، تنها وضو بگيرد بنابر احتياط.

(2)- آية اللَّه سيستاني: مستحاضه قليله، براي هر يك از نماز و طواف، به احتياط واجب يك وضو بگيرد و در متوسطه بنابر احتياط واجب يك غسل و براي هر كدام يك وضو لازم است.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط.

آية اللَّه مكارم: در مسأله 764 آمده است.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: چنانچه بين پنجاه سال و شصت سال، خون به صفات حيض باشد، بنابر احتياط قرشيه و غير قرشيه بين احكام حايض و مستحاضه جمع كنند، و اگر بعد از شصت سال خوني ديده اند، حكم به استحاضه مي شود.

آية اللَّه سيستاني: يائسگي در مسأله حيض در سيّده و غير سيّده، با اتمام شصت سال قمري شروع مي شود.

آية اللَّه مكارم: فرقي ميان سيّده و غير سيّده نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 306

قرص خوردن و خون ديدن

767- لكه هاي خوني كه بعد از استفاده از قرص يا غير آن به وجود مي آيد و سه روز ادامه ندارد، حكم استحاضه را دارد و بايد به وظيفه مستحاضه عمل شود؛ و اگر در اثناي طواف لك ببيند، تفصيلي بين ماقبل از تمام شدن دور چهارم و مابعد آن هست كه گذشت. 768- اگر با خوردن قرص، خون قطع شود و طواف عمره يا حج را انجام دهد سپس خون ببيند، اگر خونْ سه روزْ مستمر نباشد و حتي در باطن فرج هم قطع شده باشد، حيض نبوده و با انجام وظيفه مستحاضه، اعمال بعدي او صحيح است.

مستحاضه قليله

769- اگر زني در حال طواف، مستحاضه قليله شود اگر بعد از تمام شدن دور چهارم بوده، پس از تجديد وضو و تطهير بدن و لباس، طواف را تمام كند؛ و اگر قبل از آن بوده، به احتياط واجب پس از تجديد وضو و تطهير، آن را اتمام و سپس اعاده نمايد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: مگر آن كه علم پيداكند در باطن خون است. (مناسك، س 174).

(2)- آية اللَّه نوري: اگر در موقع اعمال خون نبينند كه پاك مي باشند و اعمالشان صحيح است ولي اگر در ايام عادت يك يا دو لكه كم رنگ ببينند، اين خون خون استحاضه حساب مي شود و بايد به وظيفه مستحاضه عمل كنند.

(3)- به مسأله 580 الي 582 مراجعه شود.

(4)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه سه روز اول پشت سر هم نباشد؛ مثل آن كه دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، بنابر احتياط لازم در روزهايي كه خون مي بيند بايد جمع

كند ميان كارهاي مستحاضه و تروك حايض و در روزهايي كه خون نمي بيند هم كارهايي را كه بر حايض حرام است ترك كند و عبادت هاي خود را بجا آورد. (توضيح المسائل، مسأله 447، احكام حايض).

(5)- به مسأله 580 و 581 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: وظيفه او فقط اعاده است بعد از طهارت و احتياط لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص307

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 307

خون ديدن مستحاضه در اثناي طواف

770- اگر مستحاضه بعد از غسل و وضو مشغول طواف شود، و در اثناي طواف لك ببيند، اگر خون او مستمر بوده و به وظيفه عمل كرده، با تحفظ از خروج خون، چيزي بر او نيست؛ و در غير اين صورت حكم حدث جديد را دارد.

مستحاضه اي كه خون او قطع نمي شود

771- مستحاضه اي كه خون او قطع نمي شود، بايد براي هريك از طواف و نماز غسل كند و وضو بگيرد؛ و بايد طوري باشد كه بعد از غسل و وضو، مبادرت به عمل نمايد؛ بنابراين اگر با رفتن به منزل نتواند مبادرت كند، نزديك مسجدالحرام غسل كند و وضو بگيرد.

طواف و نماز فريضه با يك غسل و وضو

772- مستحاضه اي كه بايد براي هر نماز و طواف، غسل كند، اگر با عمل به وظيفه، طواف را شروع كند و در اين حال، نماز فريضه آغاز شود، در صورتي كه بعد از خواندن نماز فريضه، با همان طهارت اول، طواف را ادامه دهد، و از هنگام غسل تا آخر طواف، خون قطع بوده، طواف او صحيح است؛ و در غير اين صورت، احوط آن است كه اين طواف را تمام كند و پس از غسل، اعاده نمايد.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: يعني اگر خون قطع شده و غسل كرده سپس خون جاري شده، حكم حدث جديد دارد.

(2)- آية اللَّه تبريزي: بنا بر احتياط براي طواف و نماز آن يك غسل كند و براي هر يك از آن دو يك وضوبگيرد.

(3)- آية اللَّه خويي: در كثيره، احوط اين است كه براي هر كدام از طواف و نماز، غسل نمايد و قليله براي هر كدام وضو بگيرد و متوسطه يك غسل براي هر دو بجا آورد و براي هر كدام وضو بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: اگر فاصله بين غسل يا وضو يا هر دو و انجام طواف يا نماز طواف زياد باشد و تيمّم بدون فاصله ميسّر باشد، به احتياط واجب قبل از نماز يا طواف يك تيمم بدل از غسل يا وضو كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني:

و اگر از نزديك مسجدالحرام نتواند غسل كند احتياطاً در موقع ورود به مسجد تيمم بدل از غسل هم بنمايد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 468 مسأله 9).

آية اللَّه مكارم: چنانكه قبلًا گذشت هنگامي كه مستحاضه وظيفه غسل خود را براي نمازها انجام دهد به حكم طاهر است و غسل ديگري براي طواف لازم نيست.

(4)- آية اللَّه بهجت: اتمام لازم نيست.

آية اللَّه تبريزي: بعيد نيست تمام كردنِ طوافِ سابق كافي باشد و احتياط به اعاده آن پس از غسل نباشد.

آية اللَّه سيستاني: صحيح نيست و با انجام غسلي براي نماز، نمازش را اعاده كند و طواف را با غسلي ديگر از سر بگيرد، اگر قطع قبل از پايان شوط چهارم بوده است و اتمام كند اگر بعد آن بوده است.

آية اللَّه مكارم: مانند مسأله سابق است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 308

رفتن در مسجدين و ديگر احكام مستحاضه

2/ 772- رفتن در مسجدالحرام و مسجدالنبي صلي الله عليه و آله و توقف در ساير مساجد و خواندن سوره اي كه سجده واجب دارد، براي زن مستحاضه اشكال ندارد؛ ولي مقاربت شوهر با او بنابر احتياط واجب در صورتي حلال مي شود كه غسل كند اگر چه كارهاي ديگري را كه براي نماز، واجب است- مثل وضو و عوض كردن پنبه- انجام نداده باشد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: مستحاضه متوسطه و كثيره بدون غسل هايي كه بر آن ها واجب است نمي تواند واردمسجدالحرام و مسجدالنبي صلي الله عليه و آله شوند. (پرسشهاي جديد حج، ص 14، سؤال 57).

آية اللَّه سيستاني: همه اين كارها بدون غسل نيز جايز است بجز مقاربت كه بنابر احتياط جايز نمي باشد.

آية اللَّه گلپايگاني و آية اللَّه صافي: با انجام غسلهاي واجب

همه كارها حلال مي شود اگر چه كارهاي واجب براي نماز را مثل عوض كردن پنبه انجام نداده باشد. آية اللَّه خويي اضافه اي دارند: و بعيد نيست كه اين كارها بدون غسل نيز جايز باشد اگر چه احتياط در ترك است.

آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب آن است كه در اين كارها غسلهاي واجب خود را انجام داده باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 309

فصل هفتم: طواف مستحب و نماز آن

1- استحباب طواف
اشاره

773- طواف- يعني هفت دور گرد خانه كعبه گرديدن- مستحب است و بلكه هرچه شخص بتواند طواف كند خوب است. در طواف مستحب، طهارت شرط نيست.

طواف از طرف معصومين عليهم السلام و سايرين

774- طواف از طرف معصومين عليهم السلام و خويشاوندان و غير آنها چه مرده و چه زنده، به شرط آن كه در مكه نباشند، يا معذور باشند، مستحب است.

تحيت مسجدالحرام

775- تحيّت مسجدالحرام، نماز است يا طواف كعبه؟

عدم استحباب كمتر از هفت شوط

776- استحباب كمتر از هفت شوط طواف ثابت نيست؛ و نيابت در يك شوطِ طواف مستحب، صحيح نيست، ولي مي توان مجموع را به نيت چند نفر انجام داد.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: بهتر است هنگام ازدحام جمعيّت براي طواف واجب، طواف مستحب را ترك كنند.

(2). آية اللَّه فاضل: استحباب و مشروعيّت طواف مستحبّي براي حاضر در مكّه، هرچند معذور باشد، ثابت نشده است.

(3). آيةاللَّه فاضل، آيةاللَّه بهجت: انجام هر كدام، كفايت مي كند.

آيت اللَّه تبريزي: براي كساني كه از بلاد دور آمده اند، تحيت مسجدالحرام طواف است. واللَّه العالم.

آيات عظام: خامنه اي، صافي، نوري،: طواف است.

آيت اللَّه مكارم: براي مسجدالحرام نماز تحيت است كه مانند ساير مساجد در خود مسجد خوانده مي شود.

(4)- آية اللَّه سيستاني: نيابت در يك شوط نيز صحيح است ولي در اين صورت نبايد مجموع هفت شوط را به عنوان يك طواف انجام دهد. (ملحق مناسك، سؤال 178).

آية اللَّه مكارم: و نيز مي تواند ثواب هر شوط را به يك نفر اهدا كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 310

2- شرايط طواف مستحبي
اشاره

777- شرايطي كه در طواف واجب، رعايت آن لازم است، در طواف مستحبي نيز معتبر است مگر آنچه استثنا شده است.

عدم لزوم طهارت در طواف مستحبي

778- طهارت از حدث اكبر و اصغر، در طواف مستحبي شرط نيست، هرچند جنب يا حايض، جايز نيست در مسجدالحرام وارد شوند، ولي اگر با غفلت يا نسيان، طواف مستحب انجام دادند، طواف آنها صحيح است.

779- در طواف هاي مستحبي هم ختنه شرط است.

محدوده طواف مستحبي

780- انجام طواف مستحبي در خارج از حد طواف واجب، جايز نيست مگر در مورد ضرورت.

نماز طواف مستحب و ترك آن

781- به جا آوردن نماز طوافِ مستحب حتي در حال اختيار، در هر جاي مسجدالحرام، جايز است، بلكه گفته اند مي تواند آن را عمداً ترك كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: به حسب اختلاف شرايط و احكام، موارد متفاوت مي شود. براي شناخت آن به مناسك مراجعه شود. (ملحق مناسك، س 244).

آية اللَّه فاضل: مانند اين كه در طواف مستحبي موالات، طهارت از حدث و خواندن نماز طواف معتبر نيست و قطع آن حتي بدون عذر جايز است و شك در عدد دورهاي آن، موجب بطلان نمي شود و بنا را بر اقل مي گذارند و صحيح است و قران بين دو طوافِ مستحب، حرام نيست بلكه مكروه است و خواندن نماز آن در هر جاي مسجدالحرام در حال اختيار صحيح است.

(2)- مراجعه شود به مسأله اعتبار و عدم اعتبار حدّ در طواف مسأله 656.

(3)- آية اللَّه بهجت: مورد تأمّل است (مناسك شيخ، ص 47).

آية اللَّه خامنه اي، متعرض ترك نماز نشده اند.

آية اللَّه سيستاني: ظاهر آن است كه نماز طواف مستحب، مستحب است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: سزاوار نيست ترك كنند.

آية اللَّه مكارم: ترك آن مشكل است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 311

نماز طواف استحبابي در حال حركت

782- آيا خواندن نماز طواف مستحب در حال راه رفتن، جايز است؟

شك در طواف مستحب

783- اگر در طواف مستحب، در عدد دورها شك كند، بنابر اقل بگذارد و طوافش صحيح است.

3- زمان طواف مستحبي
موارد مختلف طواف مستحب قبل از اعمال واجب

784- بعد از احرام و قبل از انجام اعمال عمره تمتع يامفرده و نيز بعد از احرام حج و قبل از عرفات، احوط ترك طواف مستحبي است، ولي انجام آن به صحت عمره و حج ضرر نمي زند.

______________________________

(1). آيت اللَّه خامنه اي و آيةاللَّه مكارم: صحّت نماز طواف ولو نماز طواف مستحبي باشد در حال راه رفتن محل اشكال است، و احوط استقرار در حال نماز طواف مستحبي است.

آيات عظام: بهجت، تبريزي، سيستاني، صافي، فاضل: مانعي ندارد.

آيت اللَّه مكارم: زيرا ادلّه جواز نافله در حال حركت، از اينجا منصرف است.

(2)- آية اللَّه بهجت: اشكالي ندارد. (پرسش هاي جديد حج، س 69).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احوط اين است شخصي كه احرام حج تمتع بسته، پس از احرام و پيش از رفتن به عرفات، طواف مستحبي ننمايد و چنانچه طواف نمود، بنابر احتياط بعد از طواف تلبيه را تجديد كند.

آية اللَّه سيستاني: طواف مستحبي قبل از طواف عمره و حج اشكال ندارد ولي پس از احرام و قبل از رفتن به عرفات، به احتياط واجب نبايد طواف مستحبي كند و اگر كرد به احتياط مستحب تلبيه بگويد. (ملحق مناسك، 230- 231)

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اقوي جواز و احوط ترك آن است. (آراء المراجع، ص 323).

در عمره تمتع و عمره مفرده، نظر آيات عظام نامبرده در مناسك، مطابق متن است وليكن در آراء المراجع، ص 323 در جواب استفتاء آية اللَّه خويي چنين فرموده اند: طواف مستحبي در اثناي عمره تمتع و عمره مفرده جايز است. و در ادامه از آقاي

لطفي چنين نقل شده: به نظر آية اللَّه العظمي خويي، احوط ترك طواف مستحبي است در اثناي عمره تمتع و عمره مفرده قبل از تقصير، ولي در عمره مفرده بعد از تقصير و قبل از طواف نساء مانعي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 312

785- در موارد زير به جا آوردن طواف مستحبي، به نيابت از ديگري و نيابت كردن در طواف كسي كه او نيز اعمال به جا مي آورد، چه حكمي دارد؟

الف) پس از احرام عمره مفرده يا تمتع، پيش از طواف و بقيه اعمال؛ ب) پس از احرام حج، قبل از رفتن به عرفات؛ ج) پس از اعمال منا، پيش از اعمال مكه.

طواف مستحبي قبل از اعمال مكه و قبل از عمره

786- كسي كه از مني برگشته و هنوز اعمال واجب مكه را انجام نداده، بنابر احتياط، طواف مستحبي را ترك نمايد؛ و همچنين است حكم در حال احرام عمره تمتع قبل از انجام عمره. 787- احوط آن است كه حاجي بعد از مني، تا اعمال واجب را انجام نداده، طواف مستحبي نكند.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: مانعي ندارد.

آيت اللَّه تبريزي: الف: پس از اتمام اعمال طواف مستحبي به جا آورد يا نيابت از غير بكند. واللَّه العالم.

ب: بنابر احتياط طواف نكند. واللَّه العالم.

ج: بنابر احتياط استحبابي طواف نكند. واللَّه العالم.

آيت اللَّه خامنه اي: الف و ب: نيابت براي معذورين مانع ندارد ولكن احوط ترك نيابت در طواف مستحبي است، ولي به حج و عمره ضرر نمي زند. ج: احوط آن است كه تا اعمال واجب را انجام نداده طواف مستحبي نكند.

آيت اللَّه سيستاني: در همه اين موارد جايز است، ولي پس از احرام حج و قبل از رفتن به عرفات بنا بر احتياط واجب جايز

نيست و چنانچه انجام داد تلبيه بگويد.

آيت اللَّه صافي: الف) اشكال ندارد؛ واللَّه العالم. ب) خلاف احتياط است؛ واللَّه العالم. ج) اشكال ندارد؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: الف) بنابر احتياط طواف نكند. ب) بنابر احتياط طواف نكند. ج) مانعي ندارد.

آيت اللَّه مكارم: احتياط ترك طواف مستحبي در تمام اين گونه موارد است.

آيت اللَّه نوري: جواب الف، ب و ج: احوط ترك طواف مستحبي مي باشد.

(2)- آية اللَّه بهجت: مي تواند.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: مي تواند، ولي متمتع پس از احرام حج و قبل از خروج به عرفات، به احتياط واجب نبايد طواف مستحبي كند، هرچند طواف حج را مقدم داشته باشد.

(3)- مراجعه شود به مسأله 784

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 313

4- طوافهاي مستحب
مقدار طواف مستحب

در هر شبانه روز، ده مرتبه طواف مستحب است: در اول شب، سه طواف؛ در آخر شب، سه طواف؛ پس از دخول صبح، دو طواف؛ و بعدازظهر، دو طواف.

هنگام توقف در مكه، به عدد ايام سال، طوافْ مستحب است، يعني سيصد و شصت مرتبه، طواف نمايد؛ و اگر اين مقدار نشد، پنجاه و دو مرتبه؛ و اگر آن هم ميسور نشد، هر مقداري كه بتواند.

طواف وداع

788- كسي كه مي خواهد از مكه بيرون رود، مستحب است طواف وداع انجام دهد؛

و در صورت امكان، در هر شوطي، حجرالاسود و ركن يماني را، استلام نمايد؛

و هنگامي كه به مستجار رسد، مستحبات آن را بجا آورد و آنچه خواهد دعا نمايد؛

بعد حجرالاسود را استلام نموده و شكم خود را به خانه كعبه بچسباند و يك دست را بر حَجَر و دست ديگر را به طرف درب گذاشته و حمد و ثناي الهي نمايد و صلوات بر پيغمبر و آل او بفرستد و اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَامِينِكَ وَحَبِيبِكَ وَنَجِيِّكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، أللَّهُمَّ كَما بَلَّغَ رِسالاتِكَ وَجاهَدَ في سَبِيلِكَ وَصَدَعَ بِأَمْرِكَ وَاوذِي في جَنْبِكَ وَعَبَدَكَ حَتّي أتاهُ الْيَقِينُ، أللَّهُمَّ أقْلِبْني مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً بِأفْضَلِ ما يَرْجِعُ بِهِ أحَدٌ مِنْ وَفْدِكَ مِنَ الْمَغْفِرةِ وَالْبَرَكَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْعافِيَةِ».

و مستحب است وقت بيرون آمدن از باب حناطين، كه مقابل ركن شامي است، بيرون رود و از خداوند متعال توفيق مراجعت را بطلبد و وقت بيرون رفتن يكدرهم خرما خريده و آن را بر فقرا تصدّق نمايد.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: ولي در مواقعي كه ازدحام جمعيت براي طواف واجب است، بهتر است طواف هاي مستحب را ترك كنند و

مجال را به كساني كه طواف واجب دارند بدهند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 314

فصل هشتم: آداب و مستحبات طواف

در حال طواف، مستحب است بگويد:

«أللَّهُمَّ إنِّي أسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي يُمْشي بِهِ عَلي طَلَلِ الْماءِ كَما يُمْشي بِهِ عَلي جُدَدِ الأَرْضِ وَأسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الّذِيْ يَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُكَ وَأسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي تَهْتَزُّ لَهُ اقْدامُ مَلائِكَتِكَ وَأسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَعاكَ بِهِ مُوسي مِنْ جانِبِ الطُورِ فاسْتَجَبْتَ لَهُ وَأ لْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ وَأسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الّذي غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّدٍ 9 ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَما تَأخَّرَ وأتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ أنْ تَفْعَلَ بِي كَذا وَكَذا».

و بجاي كذا و كذا حاجت خود را بطلبد.

و نيز مستحب است در حال طواف بگويد:

«أللَّهُمَّ إنِّي إلَيْكَ فَقِيْرٌ وَإنِّي خائِفٌ مُسْتَجِيْرٌ فَلا تُغَيِّرْ جِسْمِي وَلا تُبَدِّلْ إسْمِي».

و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد بخصوص وقتي كه به در خانه كعبه مي رسد و اين دعا را بخواند:

«سائِلُكَ، فَقِيْرُكَ، مِسْكِيْنُكَ بِبابِكَ، فَتَصَدَّقْ عَلَيْهِ بِالْجَنَّةِ، ألَّلهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَالْحَرَمُ حَرَمُكَ وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ وَهذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ الْمُسْتَجِيرِ بِكَ مِنَ النَّارِ فَأعْتِقْنِي وَوَالِدَيَّ وَأهْلِي وَوُلْدِي وَإخْوانِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ النَّارِ يا جَوادُ يا كَريمُ».

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اين مستحبّات را به قصد رجاء بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 315

و وقتي كه به حجر اسماعيل رسيد رو به ناودان و سر را بلند كند و بگويد:

«أللَّهُمَّ أدْخِلْنِي الْجَنَّةَ وَأجِرْنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ وَعافِنِي مِنَ السُّقْمِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الجِنِّ وَالْإنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

و چون از حجر بگذرد و به پشت كعبه برسد، بگويد:

«يا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ ياذَا الْجُودِ وَالْكَرَمِ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي

إنَّكَ أ نْتَ السَّمِيْعُ الْعَلِيْمُ».

و چون به ركن يماني برسد دست بردارد و بگويد:

«يا أللَّهُ يا وَلِيَّ الْعافِيَةِ وَخَالِقَ الْعافِيَةِ وَرَازِقَ الْعافِيَةِ وَالْمُنْعِمُ بِالْعافِيَةِ وَالْمَنّانُ بِالعافِيَةِ والمُتَفَضِّلُ بِالْعافِيَةِ عَلَيَّ وَعَلي جَمِيعِ خَلْقِكَ يا رَحْمنَ الدُّنْيا وَالآخِرَةِ وَرَحيْمَهُما صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنَا الْعافِيَةَ وَتَمامَ الْعافِيَةِ وَشُكْرَ الْعافِيَةِ في الدُّنْيا وَالآخِرَةِ يا أرْحَمَ الرَّاحِمِيْنَ».

پس سر به جانب كعبه بالا كند و بگويد:

«الْحَمْدُ للَّهِ الَّذي شَرَّفَكِ وَعَظَّمَكِ، وَالْحَمْدُ للَّهِ الَّذي بَعثَ مُحَمَّداً نَبِيّاً وَجَعَلَ عَليّاً اماماً.

أللَّهُمَّ اهْدِ لَهُ خِيارَ خَلْقِكَ وَجَنَّبْهُ شِرارَ خَلْقِكَ».

و چون ميان ركن يماني و حجر الأسود برسد، بگويد:

«رَبَّنا آتِنا في الدُّنيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ».

و در شوط هفتم وقتي كه به مستجار رسيد مستحب است دو دست خود را بر ديوار خانه بگشايد و شكم و روي خود را به ديوار كعبه بچسباند و بگويد:

«أللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ وَهذا مَكانُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النَّار».

پس به گناهان خود اعتراف نموده و از خداوند عالم آمرزش آن را بطلبد كه ان شاء اللَّه تعالي مستجاب خواهد شد، بعد بگويد:

______________________________

(1)- مستجار در پشت كعبه در نزديك ركن يماني برابر در خانه كعبه قرار دارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 316

«أللَّهُمَّ مِنْ قِبَلِكَ الرَّوْحُ وَالْفَرَجُ وَالْعافِيَةُ. أللَّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعيْفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَاغْفِرْ لي مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنِّي وَخَفِيَ عَلي خَلْقِكَ أسْتَجِيرُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ».

و آنچه خواهد دعا كند و ركن يماني را استلام كند و به نزد حجر الأسود آمده و طواف خود را تمام نموده و بگويد:

«أللَّهُمَّ قَنِّعْنِي بِما رَزَقْتَني وَبارِكْ لِي فِيما آتَيْتَني».

و براي طواف كننده مستحب است در هر شوط، اركان خانه كعبه و حجر الأسود را

استلام نمايد و در وقت استلام حجر بگويد:

«أمانَتي أدَّيْتُها وَمِيثاقي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافاةِ».

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: انجام بعضي از اين مستحبات در زمان ما و در ازدحام جمعيّت براي بسياري از مردم غير ممكن است، بنابراين آنچه را ممكن است انجام مي دهد و آنچه را نمي توان انجام داد، هرگاه نيّت انجام آن را داشته باشد، خداوند مطابق نيّتش پاداش به او خواهد داد، بنابراين اصرار بر مزاحمت ديگران نبايد داشته باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 317

باب سوم

زمان و مكان نماز طواف 319

برخي از احكام نماز طواف 326

1- شك و خلل در نماز طواف 326

2- قرائت نماز طواف 329

3- نماز طواف مستحب 334

مستحبات نماز طواف 335

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 318

الهي

أَمَرْتَنَا أَنْ لا نَرُدَّ سَائِلا عَنْ أَبْوَابِنَا وَ قَدْ جِئْتُكَ سَائِلا فَلا تَرُدَّنِي إِلا بِقَضَاءِ حَاجَتِي

وَأَمَرْتَنَا بِالْإِحْسَانِ إِلَي مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُنَا وَ نَحْنُ أَرِقَّاؤُكَ فَأَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنَ النَّارِ

عَنِ الامام الصَّادِقِ عليه السلام

أَنَّهُ سُئِلَ لِمَ سُمِّيَتِ الْكَعْبَةُ قَالَ: لأَنَّهَا مُرَبَّعَةٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَتْ مُرَبَّعَةً قَالَ لأَنَّهَا بِحِذَاءِ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ بَيْتُ الْمَعْمُورِ مُرَبَّعاً قَالَ لأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً قَالَ لانَّ الْكَلِمَاتِ الَّتِي بُنِيَ عَلَيْهَا الاسْلامُ أَرْبَعٌ:

سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ

بحار الانوار/ 96/ 57

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 319

باب سوم: زمان و مكان نماز طواف

فصل اول: زمان و مكان نماز طواف

1- زمان نماز طواف
اشاره

789- بعد از تمام شدن طواف، خواندن دو ركعت نماز، واجب است.

مبادرت به نماز طواف

790- بعد از طواف- بنابر احوط - مبادرت به نماز، لازم است.

فاصله بين طواف و نماز

791- ميزان در فاصله بين طواف و نماز آن، مبادرت عرفيّه است؛ و در هر صورت، با تأخيرِ نماز، اعاده طواف لازم نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بايستي بعد از طواف مبادرت به نماز كند، كه در عرف نگويند بين آنها فاصله شده و آية اللَّه خويي اضافه نموده اند كه: فصل بين طواف و نماز طواف مبطل طواف است.

آية اللَّه خامنه اي: نبايد بين طواف و نماز آن فاصله شود.

آية اللَّه سيستاني: به اين معني كه به نظر عرف بين آن دو فاصله اي نباشد ولي فاصله به مقدار ده دقيقه براي استراحت يا يافتن جاي مناسب و مانند آن اشكال ندارد ولي كاري ديگر مانند نماز قضا به احتياط واجب نبايد انجام دهد. و اگر عمداً اخلال به مبادرت نمود، احتياطاً طواف را هم اعاده كند.

آية اللَّه فاضل: اقوي مبادرت به نماز است و در صورتي كه عالماً و عامداً اخلال به فوريت كند. ظاهراً طواف باطل مي شود.

(2)- آية اللَّه سيستاني: به مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه فاضل: ظاهراً مقدار فاصله مخلّ به موالات عرفيه نسبت به افراد و هنگام ازدحام و غير آن فرق مي كند. و به طور كلّي فاصله از ده تا پانزده دقيقه براي استراحت و رفع خستگي و تطهير مخلّ نيست. و اگر عمداً موالات را به هم زد احتياطاً طواف را هم اعاده كند.

(3)- آية اللَّه تبريزي: با فوت موالات عرفي، احتياطاً نماز را بخواند و بعد طواف و نماز را اعاده كند.

آية اللَّه خويي: بايد اعاده نمايد. (استفتائات)

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 320

792-

بين طواف و نماز آن، احتياط در مبادرت به نماز و ترك نماز مستحبي و عبادت مستحبي ديگر است.

نماز با فاصله از مقام و ميزان عدم اعاده

793- در صورتي كه انجام نماز طواف در نزديك مقام، ممكن نباشد و در فاصله دورتر بجا آورده شود، اگر تا بعد از فوات موالات عرفيّه بين طواف و نماز آن، عذر باقي بوده، اعاده نماز طواف، واجب نيست.

تزاحم نماز طواف با فريضه

794- اگر خواندن نماز طواف، موجب فوت وقت نماز يوميّه شود، بايد اول نماز يوميّه را بخواند.

حصول حيض قبل از نماز

795- اگر زني در احرام عمره تمتع پس از انجام طواف و قبل از نماز طواف، حايض شود: اگر وقت وسعت دارد، صبر كند تا پاك شود و نماز را خوانده و بقيه اعمال را انجام دهد؛ و چنانچه وقتْ تنگ باشد، سعي و تقصيرِ عمره تمتع را انجام دهد و براي حج تمتع، محرم شود و بعد از طواف حج، يا قبل از آن، نماز را بخواند و سپس بقيه اعمال را انجام دهد.

2- مكان نماز طواف
لزوم رعايت «نزد» و «خلف مقام»

796- واجب است كه نماز طواف، «نزد مقام ابراهيم»، و بنابر احتياط واجب، «پشت مقام»

______________________________

(1)- آية الله بهجت: اشكال ندارد اگر مخل به فوريت عرفيه نباشد.

آية الله گلپايگاني: احتياط در ترك آن و مبادرت به نماز طواف است.

آية الله خامنه اي: واجب است ميان طواف و نماز طواف فاصله نيفتد و صدق فاصله امر عرفي است و بعيد نيست به اندازه خواندن نماز يوميه يا نافله مختصر اشكالي نداشته باشد.

(2)- آية الله بهجت: به احتياط در مسأله 800 مراجعه شود.

آية الله سيستاني: در هر صورت اعاده لازم نيست.

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: اگر چه خوب است.

(3)- آية الله بهجت، آية الله مكارم: احتياط آن است كه نماز طواف گذشته را قبل از طواف حج بجا آورد.

آية الله تبريزي: احتياط اين است كه قبل از طواف حج، نماز طواف عمره را قضا كند.

آية الله سيستاني: بايد آن را قبل از طواف حج قضا كند.

(4)- به تفصيل حكم در مسأله 757 و 805 مراجعه شود.

(5)- آية الله گلپايگاني: بنابر احتياط واجب نزد مقام واقع شود. (مناسك، مسأله 110).

(6)- آية اللَّه تبريزي: احوط بلكه اظهر آن است …

آيةاللَّه خامنه اي: واجب است اين نماز

پشت مقام نزديك به آن خوانده شود به شرط اين كه مزاحمت براي ديگران نباشد هر چند بعيد نيست كه در هر نقطه اي از مسجدالحرام كه نماز پشت مقام بر آن صدق كند صحيح و مجزي باشد.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: اظهر آن است …

آية اللَّه مكارم: واجب است نماز طواف را در صورت امكان پشت مقام ابراهيم عليه السلام بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 321

بجا آورده شود، به گونه اي كه سنگ مقام، بين نمازگزار و خانه كعبه واقع شود؛ و بهتر آن است كه هرچه ممكن باشد، نزديكتر بايستد، ولي به گونه اي كه با ديگران مزاحمت نكند.

ميزان صدق خلف

797- هنگام ازدحام و غير آن، صدق «خَلْف»، به نظر عرف است.

مقصود از نماز نزد مقام

798- مقصود از نماز طواف نزد مقام، پشت مقام است و شامل دو طرف مقام نمي شود.

موارد ازدحام و نماز در طرفين مقام

799- اگر ازدحام به گونه اي باشد كه اگر بخواهد خلفِ مقام بايستد- به خاطر فاصله زياد- «نزد مقام» صدق نمي كند، بايد نماز را در يكي از دو طرف مقام كه «نزد مقام»، صدق كند، به جا آورد.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: به هنگام ازدحام مانعي ندارد.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: اگر نتواند پشت مقام و نزديك آن نماز بخواند، احتياطاً هم در يكي از دو طرف مقام و هم پشت مقام و دور از آن نماز بخواند.

(2)- آية اللَّه بهجت: به احتياط مذكور در مسأله 796 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: مگر اين كه نتواند پشت مقام انجام دهد.

(3)- آية اللَّه خامنه اي: كافي است در هر نقطه اي كه خلف صدق كند گرچه از مقام دور باشد.

آية اللَّه نوري: در هر نقطه اي از مسجدالحرام نماز طواف را بخواند مجزي است هر چندبهتر است كه نسبت به مقام حضرت ابراهيم، الأقرب فالأقرب را مراعات كند.

(4)- آية اللَّه بهجت: در صورت عدم تمكّن و بُعد مفرط، در يكي از دو جانب آن بجا آورد.

آية اللَّه تبريزي: نماز بايد پشت مقام باشد و در نزديكي آن و در صورت عدم تمكّن از نزديكي مقام، با مراعات الأقرب فالاقرب به مقام بنا بر احتياط، پشت مقام مي تواند بجاآورد.

آية اللَّه خويي: در صورت عدم تمكّن از نماز نزديك مقام، مي تواند با رعايت الأقرب فالأقرب دورتر نماز بخواند ولي به هر حال بايد پشت مقام باشد. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 325).

آية اللَّه سيستاني: و اگر نتواند پشت مقام و نزديك به آن بجا آورد، احتياط واجب آن است

كه هم آن را در نزديكي اش؛ چه در سمت راست باشد و يا چپ، و هم دور از آن ولي پشت مقام بجا آورد و اگر نتواند آن دو را بجا آورد، هر كدام كه ممكن است انجام دهد و اگر نتواند هيچكدام را انجام دهد، در هر جاي مسجد كه شده انجام دهد و بنابر احتياط مستحب رعايت كند هرچه به مقام نزديكتر باشد و اگر پس از آن، تا زماني كه وقت سعي تنگ شود توانست نزديك به مقام و پشت آن نماز را اعاده كند، احتياط مستحب اعاده آن است. (مناسك، ص 245).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 322

حكم نماز با دوران بين طرفينِ بعيد و پشتِ بعيد

800- اگر نماز در يكي از دو طرف مقام كه «نزد مقام»، صدق كند، هم ممكن نشود، بايد فاصله سه مكان-: دو طرف و پشت مقام - را با مقام بسنجد كه:

اگر هر سه طرف مساوي باشند، در پشت مقام نماز بخواند و در دو طرف، كافي نيست؛

و اگر دو طرف، به مقام نزديك تر از پشت مقام باشند، ولي بر هيچ كدام از دو طرف، «نزد مقام» صدق نكند، جايز بودن اكتفا به پشت مقام، بعيد نيست؛ لكن احتياط آن است كه يك نماز در پشت مقام و يك نماز در يكي از دو طرف با ملاحظه نزديكتري آن بخواند.

و احوط اعاده نماز است در صورت امكان در نزد و خلف مقام تا وقتي كه وقت براي سعي تنگ نشده است.

مكان نماز طواف كساني كه در طبقه بالا طواف مي كنند

2/ 800- مكان نماز طواف براي افرادي كه به دليل عذر، طواف را از طبقه بالا انجام مي دهند،

______________________________

(1)- آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، سبستاني: به ذيل مسأله قبل مراجعه شود.

(2)- آية اللَّه بهجت: و اگر آن هم ممكن نباشد، مراعات مي كند الأقرب فالأقرب به سوي خلف مقام و دو جانب آن را، با رعايت احتياط، در صورت دوران امر بين بعض مراتب خلف و احَد جانبين به جمع در نماز بلكه به اعاده، پس از تمكن از نماز در پشت سر، اگرچه در آخر وقت امكان باشد و نماز طواف مستحب در هر جاي مسجد باشد جايز است. (مناسك، ص 118).

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: حكم آن در مسأله قبل گذشت.

آية اللَّه خامنه اي: نماز خواندن در دو طرف راست يا چپ مقام در صورت تمكن از خلف گرچه دور باشد كافي نيست.

آية

اللَّه فاضل: احوط نماز خلف مقام است.

(4)- آية اللَّه فاضل: اولي اعاده نماز است.

آية اللَّه گلپايگاني: بهتر آن است كه هر وقت توانست نماز را دوباره پشت مقام رجاءً بخواند.

(5)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اعاده لازم نيست. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 352).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 323

كجاست و وظيفه ايشان چيست؟

حكم ازدحام و عدم امكان رعايت خلف

801- در مواقع ازدحام، اگر امكان دارد و محذوري در بين نيست، بايد خلف و نزد مقام، نماز خوانده شود؛ ولي اگر به خاطر ازدحام، به جا آوردن نماز نزديك مقام، ممكن نباشد، با فرض اضطرار، نماز در فاصله دورتر، و مراعات الأقرب فالأقرب- كه بيان آن در دو مسأله سابق گذشت- مانع ندارد.

802- در هنگام ازدحام و يا تشكيل صفوف نماز صبح، مأمورين مسجدالحرام از انجام نماز طواف در خلف مقام، به ويژه براي خانم ها ممانعت مي كنند و افراد را مورد توهين و يا ضرب و شتم قرار مي دهند؛ در چنين شرايطي، آيا نماز خواندن در محدوده مقابل ركن حجر تا مقابل ركن عراقي كافي است؟

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: در صورت امكان بايد در پايين در نزد و خلف به جا آورند، و در صورت عدم امكان با رعايت الاقرب فالاقرب كفايت مي كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر طبقه دوم پايين تر از كعبه مشرفه نباشد، طواف از آن صورت شرعي ندارد؛ و بر فرض صحت طواف، بايد نماز طواف را نزديك مقام ابراهيم و در جهت پشت آن به جا آورد و در صورت عدم امكان، تفاصيل مذكوره در مناسك جاري است.

آية اللَّه فاضل: اگر مي توانند بلافاصله و بدون عسر و حرج پايين بيايند، بايد پايين بخوانند و الا در همان بالا

بخوانند و كفايت مي كند.

آية اللَّه مكارم: در صورت امكان، در طبقه پايين پشت مقام ابراهيم نماز را به جا آورند؛ و اگر ممكن نيست در همان طبقه بالا در سمت پشت مقام ابراهيم بجا آورند.

(2)- آية اللَّه فاضل: ولو با كمك ديگران.

آية اللَّه نوري: گفتيم كه در موقع ازدحام، نماز طواف در خلف مقام لازم نيست.

(3)- آية اللَّه بهجت: و گذشت رعايت احتياط در ذيل مسأله 800.

آية اللَّه نوري: در صورت ازدحام، در غير پشت مقام مانعي ندارد.

(4)- مراجعه شود به مسائل 796 تا 800.

آية اللَّه مكارم: يعني دورتر بجاآورد و از اين كه چند نفر در اطراف او حلقه بزنند اجتناب كند كه موجب مزاحمت براي طواف كنندگان است و نماز او خالي از اشكال نيست.

(5). آية اللَّه بهجت: در طواف واجب به اندازه خواندن نماز صبح ضرري به مبادرت عرفيه نمي زند؛ لذا به همان نحو كه در مناسك ذكر شده بجا آورده شود.

آية اللَّه تبريزي: نماز طواف بايد خلف مقام ابراهيم عليه السلام خوانده شود با رعايت الأقرب فالأقرب واگر نزديك مقام ممكن نيست، خلف مقام در مكان دورتري خوانده مي شود.

آية اللَّه خامنه اي: نماز طواف بايد پشت مقام ابراهيم خوانده شود مشروط بر اين كه مزاحمت براي ديگران نباشد و در صورتي كه به خاطر ازدحام و يا كثرت طواف كنندگان، امكان اقامه نماز، نزديك مقام نيست مي توان در مكان هاي دورتر بجا آورد.

آية اللَّه سيستاني: كافي نيست بلكه اگر ممكن باشد- با فرض اين كه دو سوي مقام هم ميسور نيست- بايد پشت مقام هر چند دور انجام دهند و اگر ممكن نشد هر جاي مسجد مي توانند بخوانند.

آية اللَّه صافي: نماز طواف واجب بايد در پشت مقام

ابراهيم عليه السلام خوانده شود و خواندن نماز در محدوده مذكور با عدم صدق خلف مقام كافي نيست.

آية اللَّه فاضل: تا محدوده اي كه از دو طرف مقام، صدق «صلاة خلف المقام» بنمايد اشكالي ندارد. بنابراين، در چنين فرضي نماز طواف صحيح است ولو در نزديكي ديوار چاه زمزم.

آية اللَّه مكارم: در صورتي كه راهي جز اين نباشد كفايت مي كند.

آية اللَّه نوري: نماز طواف در مسجدالحرام در هر حال بلا اشكال است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 324

فرض چند طبقه شدن خلف مقام

803- اگر فرضاً پشت مقام، دو طبقه شود، نماز در طبقه بالا يا زير زمين در صورتي كه احراز نشود خلف مقام نماز خوانده، صحيح نيست.

حكم نماز طواف در حجر اسماعيل

804- اگر شخصي نماز طواف را، به اعتقاد اين كه حِجر اسماعيل، مقام ابراهيم است، در حجر اسماعيل خوانده، بايد نماز را اعاده كند ولو اين كه بعد از تقصير متوجه شده باشد.

نماز در حجْر و حدوث حيض

805- اگر زني نماز طواف را در حجر اسماعيل خوانده و سعي و تقصير نموده و بعد از آن حايض شده و تا وقوف به عرفات پاك نمي شود، عمره او صحيح است، و بايد براي حج تمتع محرم شود؛ و وقتي خواست طواف و نماز حج را انجام دهد، قبل يا بعد از آن، نماز طواف عمره تمتع را بجا آورد.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم، آية اللَّه فاضل: و اعاده اعمال بعد لازم نيست.

(2)- آيةاللَّه بهجت: از مسأله 294 مناسك استفاده مي شود كه قبل از طواف حج بايد آن را جبران نمايد.

(3)- مراجعه شود به مسأله 757.

آية اللَّه تبريزي: احتياط اين است كه قبل از طواف حج، نماز طواف عمره را قضا كند.

آيةاللَّه خويي، آيةاللَّه سيستاني: قضاي نماز را بايدقبل از طواف حج بخواند. (مناسك عربي، مسأله 292).

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه نماز سابق را قبل از طواف حج بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 325

محاذات زن و مرد در نماز طواف

806- محاذات زن و مرد هنگام نماز طواف، به صحت نماز ضرر نمي زند. 2/ 806- گاهي اوقات اگر نمازگزار بخواهد نماز طواف را نزد مقام يا پشت آن بجا آورد، طواف كنندگان به او تنه مي زنند و از حال نماز خارج مي شود، آيا مي تواند در فاصله دورتري نماز را بجا آورد؟

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: بايد رعايت عدم تقدّم زن از مرد و عدم محاذي بودن آنان بشود. بلي چنانچه زن از اهل سنّت باشد يا تأخير نماز طواف موجب به هم خوردن موالات عرفيه شود يا مستلزم عسر و حرج باشد رعايت اين شرط لازم نيست.

(2). آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه محلي خالي از تنه زدن فراهم

نشود ولو با كمي صبر كه منافي با مبادرت به نماز نباشد عقب تر نماز خواندن مانعي ندارد.

آية اللَّه بهجت: مجرّد تنه زدن مسقط تكليف نيست، بلي در صورت تعذّر بتفصيلي كه در مناسك ذكر شده عمل شود.

آية اللَّه تبريزي: در فرض مذكور نماز را پشت مقام و در فاصله دورتري بجا مي آورد.

آية اللَّه خامنه اي: بايد نماز طواف را خلف مقام ابراهيم، نزديك آن بخواند به شرط اين كه مزاحمت براي ديگران نباشد و اگر نمي تواند خلف مقام ولو دورتر بخواند بعيد نيست اكتفا به خواندن آن در هر جاي مسجدالحرام كه نماز پشت مقام بر آن صدق كند.

آية اللَّه سيستاني: جواب از مسايل قبل معلوم شد.

آية اللَّه صافي: در مواقع مذكوره اگر طرفين مقام هم همين محذور را دارد مي تواند در فاصله دورتري با رعايت الأقرب فالأقرب بخواند.

آية اللَّه فاضل: اگر اطمينان دارد كه طواف كنندگان مانع از انجام نماز كامل او مي باشند در اين صورت مي تواند در فاصله دورتري نماز بخواند.

آية اللَّه مكارم: در فرض سؤال مي تواند در فاصله دورتري به طوري كه مقام بين او و كعبه واقع شود نماز بخواند.

آية اللَّه نوري: نماز طواف در هر جاي مسجد، جايز است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 326

فصل دوم: برخي از احكام نماز طواف

1- احكام شك و خلل در نماز طواف
فراموشي نماز طواف

807- اگر شخصي نماز طواف واجب را فراموش كند، بايد هر وقت كه يادش آمد، در خلف و نزد مقام ابراهيم بجا آورد.

عدم لزوم اعاده اعمال مترتبه با فراموشي نماز

808- شخصي كه نماز را فراموش كرده و ساير اعمال را به جا آورده، اعاده آنها ظاهراً لازم نيست، اگرچه احتياط استحبابي، در اعاده است.

809- اگر برگشتن به مسجدالحرام براي شخصي كه نماز را فراموش كرده، مشكل باشد، بايد هرجا يادش آمد آن را بجا آورد، اگرچه در شهر ديگر باشد؛ و برگشتن لازم نيست، اگرچه آسان باشد.

______________________________

(1)- آيةاللَّه خامنه اي: اگر از مكّه دور نشده و برگشتن و انجام نماز در محلّش براي او مشكل نيست، بايد برگردد به مسجدالحرام و در محلّش بجا آورد و اگر از مكّه دور شده در همانجايي كه يادش آمد بجا آورد.

آية اللَّه سيستاني: اگر بعد از بيرون رفتن از مكه يادش بيايد، احتياط واجب آن است كه برگردد و نزد مقام نماز بجاي آورد و اگر برگشتن براي او مشقت دارد نماز را در همان موضعي كه يادش آمده انجام دهد و لازم نيست براي انجام نماز به حرم برگردد، گرچه ميسور باشد.

آية اللَّه فاضل: اگر در مني باشد مخير است بين خواندن نماز در مني و استنابه و الّا در هر جا كه هست همانجا نماز بخواند گرچه جوازِ گرفتنِ نايب هم بعيد نيست.

(2)- آية اللَّه بهجت: و احوط آن است برگردد به حرم اگر دشوار نباشد و آنهارا بجا آورد و بعضي در صورت تعذر برگشتن به مقام، استنابه را لازم دانسته اند بنابراين احوط جمع است ميان قضاي آنها، در هرجا كه متذكر شود و گرفتن نايب كه آنها را در مقام بجاي آورد. (مناسك

شيخ، ص 48).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احوط و اولي اين است برگشته و نماز را در حرم بجا آورد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و بهتر است نايب هم بگيرد تا خلف مقام براي او بجا آورد، (مناسك فارسي، مسأله 114).

آية اللَّه فاضل: برگشتن مطابق احتياط است ولي واجب نيست.

آية اللَّه مكارم: منظور برگشتن به حرم، خارج از مسجدالحرام است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 327

اشتراك حكم جاهل و ناسي در ترك نماز

810- احكامي كه براي نسيان نماز طواف ذكر شد، در فرض جهل نيز جاري است.

تذكر فراموشي نماز در سعي

811- اگر نماز طواف را فراموش كند و در بين سعي متذكر شود، از همانجا سعي را رها كند و برگردد، دو ركعت نماز را بخواند، بعد از آن، سعي را از همانجا تمام كند.

تقصير بدون نماز و سعي

812- اگر شخصي طواف عمره را بجا آورده و بدون نماز و سعي، تقصير كند، بايد نماز و سعي را بجا آورد؛ و با فرض جهل يا نسيان، اعاده تقصير لازم نيست اگرچه احوط است.

قضاي نماز طواف از طرف ميّت

813- اگر كسي نماز طواف را بجا نياورد و بميرد، واجب است بر پسر بزرگِ او، كه آن را- با

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورت تجاوز از نصف، بقيه سعي را و در كمتر از نصف، همه آن را مجدداً بجا آورد. (آداب و احكام حج، مسأله 641).

(2)- آية اللَّه بهجت، احتياطاً تقصير را هم اعاده كند. (مستفاد از سؤال 85 و 170 مناسك).

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اعاده تقصير نيز لازم است.

آية اللَّه سيستاني: اگر فاصله زياد شده است، به احتياط واجب بايد طواف را اعاده كند و در عمره مفرده بايد پس از سعي، تقصير را نيز اعاده كند و همچنين در عمره تمتّع در صورت جهل بلكه در صورت نسيان نيز بنابراحتياط و در فرض نسيان سعي در عمره تمتّع به احتياط واجب بايد يك شتر كفّاره بدهد.

آية اللَّه گلپايگاني: و تقصير نمايد و با فرض جهل و نسيان كفّاره ندارد. (مستفاد از مجمع المسائل، ج 1، ص 466 و مناسك عربي، ص 121 و مناسك فارسي، ص 86 مسأله 122).

آية اللَّه فاضل: و مستحب است تقصير را اعاده كند.

(4)- آية اللَّه بهجت: بر وليّ او لازم است آن را قضا كند.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب بايد پسر بزرگترش، آن را از طرف پدر قضا كند. (مناسك، مسأله 330).

آية اللَّه مكارم: و اگر ديگري نيز بجا آورد كفايت مي كند.

مناسك حج با

حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 328

رعايت تفصيلِ در كتاب «صلات» - قضا كند.

حكم شك و ظن در نماز طواف

814- شك در ركعات نماز طواف، موجب بطلان نماز است؛ ولي اعتبار ظن در ركعات، بعيد نيست؛ و در ظن در افعال احتياط شود.

نماز با وضوي باطل و انجام اعمال بعدي

815- اگر شخصي بعد از طواف، نمازش را بي وضو خوانده و سعي و تقصير را انجام داده، بايد نماز و سعي و تقصير را اعاده كند.

شروع نماز با احتمال هل خوردن

816- شروع نماز طواف با احتمال حركت و هل خوردن، در صورتي كه با صحت خاتمه يابد، مانعي ندارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: بعد از استقرار آن به تروّي علي الأحوط، و اظهر اعتبار ظنّ در ركعات است مثل ظنّ درافعال؛ چه ظنّ به وجود باشد يا عدم به مصحّح باشد يا مبطل به ركن باشد يا غير آن، در محل شك و يا نسيان باشد يا خارج از محل. پس لوازم آن از تدارك يا بطلان يا عدم تدارك را مترتّب مي كند، اگر چه احتياط در اعاده است في الجمله، در صورت تعلّق ظنّ به فعل كه تدارك نمي كند مگر در موردي كه انجام دادن آن مبطل نباشد يقيناً (وسيله ص 239 و 247).

(2)- آية اللَّه مكارم: احتياط واجب اعاده بعد از اتمام است.

(3)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: ظن در افعال حكم شك را دارد.

آية اللَّه گلپايگاني، آية اللَّه فاضل: ظن در افعال معتبر است.

(4)- آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب بايد طواف را نيز اعاده كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در فرض مذكور (كه بعد از عمره تمتع هنوز محرم براي اعمال حج نشده است) بايد نماز را اعاده كند و سعي و تقصير او صحيح است. لكن احتياط مؤكد در اعاده سعي و تقصير نيز مي باشد. (مناسك عربي، ص 117 و مجمع المسائل، ج 1، ص 466).

(5)- آيات عظام خامنه اي، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم: اگر به اميد اين كه بتواند نماز را صحيحاً انجام دهد شروع

نمايد و صحيحاً تمام كند مانعي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 329

اتحاد نماز طواف و يوميّه از جهت احكام نجاست

817- نماز طواف از حيث احكام نجاست و محمول نجس و ساير احكام، حكم نمازهاي يوميه را دارد.

2- احكام مربوط به قرائت نماز طواف
اشاره

818- در نماز طواف، خواندن هر سوره اي غير از سوره هاي سجده، جايز است؛ و خواندن سوره «قل هو اللَّه احد» بعد از «حمد»، در ركعت اول، و سوره «قل يا أيها الكافرون» در ركعت دوم، مستحب است.

819- جهر و اخفات در نماز طواف، جايز است.

لزوم يادگيري قرائت

820- بر هر مكلفي يادگيري نماز و تصحيح قرائت و ذكرهاي نماز، واجب است تا بتواند تكليف الهي را، صحيح بجا آورد، خصوصاً كسي كه مي خواهد به حج برود؛ چون بعضي گفته اند

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: و متنجّسي.

(2)- آية اللَّه فاضل: هرگاه متنجّسي باشد كه نمي تواند با آن ستر عورت كند معفو است. و اگر مي تواند با آن ستر عورت كند و يا اعيان نجسه باشد محل اشكال است. (آية اللَّه فاضل: و به احتياط واجب اجتناب كند.)

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: محمول متنجّس در طواف نيز اشكال ندارد. (مناسك عربي، مسأله 297).

آية اللَّه مكارم: لباسهايي كه به تنهايي ستر عورت نمي كند، در طواف و نماز آن اشكالي ندارد و نيز محمول نجس و متنجّس.

(3)- آية اللَّه سيستاني: قرائت سوره هاي سجده در نماز جايز است، ولي اگر سجده را انجام داد نماز باطل مي شود مگر اين كه سهواً سجده كند و اگر سجده نكند نماز صحيح است ولي گناه كرده است و اگر قبل از آيه سجده، به سوره اي ديگر عدول كند اشكال ندارد هر چند عمداً شروع كرده باشد.

(4)- آية اللَّه تبريزي: اگر با فرض تمكّن به طور ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر اين كه جاهل قاصر يا معتقد به صحّت قرائت باشد و در فرض تعمّد حجّش باطل مي شود.

آية اللَّه خويي: اگر در زماني كه نماز خواند مي توانست صبر

كند و قرائتش را تصحيح نمايد و مع ذلك با قرائت ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر جاهل قاصر باشد و در فرض تعمّد حجّش باطل مي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 330

اگر نماز درست نباشد، عمره و حج باطل است؛ پس بر اساس اين قول، علاوه بر آن كه حَجّةالاسلام بر ذمّه باقي مي ماند، ممكن است محرّمات احرام- مثل زن و چيزهاي ديگر حلال نشود.

انكشاف اشتباه در قرائت با اطمينان به صحت

821- اگر كسي مطمئن باشد قرائت يا ذكري كه در نماز مي گويد درست است و نماز طواف را همان گونه بخواند، بعد معلوم شود كه اشتباه بوده است، با فرض اين كه احتمال غلط بودن آن را نمي داده، نمازش صحيح است.

حكم عاجز از قرائت صحيح

822- اگر كسي نتواند قرائت يا ذكرهاي واجب را ياد بگيرد، بايد نماز را به هر ترتيبي كه مي تواند، خودش بجا آورد و كفايت مي كند؛ و اگر با تلقين مي تواند صحيح بخواند و ممكن باشد، كسي را بگمارد كه نماز را به او تلقين كند؛ و احتياط مستحب آن است كه در مقام ابراهيم، به شخص عادلي اقتدا كند، ولي به جماعت اكتفا نكند؛ چنانكه نايب گرفتن نيز كافي نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: البته دقّت هاي علماي تجويد شرط نيست همين اندازه كه عربي صحيح صدق كند كافي است.

(2)- آية اللَّه بهجت: باطل است و بايد نماز را به طور صحيح اعاده كند.

آية اللَّه خويي: اگر جاهل قاصر باشد صحيح است. (مناسك، مسأله 336).

آية اللَّه سيستاني: اگر در اشتباه خود معذور بوده، نمازش صحيح است و اگر معذور نبوده بايد اعاده نمايد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: حجّ او صحيح است ولكن نماز طواف را قضا كند و در قضاي نمازِ طوافِ عمره و حج و طواف نساء رعايت ترتيب شود. (مناسك عربي، ص 113).

(3)- آية اللَّه بهجت: و اگر ممكن شود نماز طواف را در مقام به جماعت بخواند و در صورت عدم امكان جماعت، عمل به وظيفه يوميّه كافي است (مناسك، س 105).

(4)- آية اللَّه خامنه اي: مشروعيّت جماعت در نماز طواف ثابت نيست، پس به هر نحو مي تواند خودش بخواند و احتياطاً نايب هم بگيرد.

آية

اللَّه سيستاني: اگر نتواند قرائت خود را تصحيح كند، هر چند در اثر مسامحه و سهل انگاري، ولي مقدار زيادي از سوره حمد را بتواند به طور صحيح بخواند، خواندن حمد به همين صورت كافي است و اگر نتواند، به احتياط واجب مقداري از قرآن را كه مي تواند صحيح بخواند به آن اضافه كند و اگر نتواند، تسبيح بگويد و اگر وقت براي يادگرفتن همه حمد نباشد اگر به مقدار معتنابه ياد بگيرد كافي است و اگر نتواند، مقداري از قرآن را بخواند كه عرفاً قرآن خواندن صدق كند و اگر نتواند، تسبيح بگويد و امّا سوره از جاهلي كه نتواند ياد بگيرد ساقط است.

آية اللَّه وحيد: هر گاه در قرائت نمازگزار غلطي باشد، چناچه متمكن از تصحيح آن نباشد، بدون اشكال آنچه از قرائت غلط بلد است، براي او كافي است، و چنانچه متمكن از تصحيح آن باشد، بايد قرائت خود را تصحيح نمايد و مي تواند به اين اكتفا كند كه هنگام نماز، قرائت صحيح را با تلقين ديگري به جا آورد؛ و اگر هيچ كدام از اين را نتواند تا زماني كه وقت براي براي تصحيح تنگ شود، بايد نماز را با همان قرائت غلط بخواند و بنا بر احتياط واجب آن را به جماعت هم به جا آورد و نايب هم براي آن بگيرد. (مناسك فارسي معظم له صفحه 170)

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر ياد گرفتن قرائت و احكام واجبه نماز ممكن نشود، نماز طواف را به جماعت بخواند ولي اكتفا به آن اشكال دارد و واجب است به طور فرادي نيز بخواند و اگر نايب هم بگيرد جهت نماز، بهتر

و مطابق با احتياط است. (مناسك فارسي، ص 81، مسأله 113).

آية اللَّه مكارم: نماز جماعت و گرفتن نايب لزومي ندارد و مشروعيت جماعت در نماز طواف ثابت نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 331

823- صحت جماعت در نماز طواف، محل اشكال است. با اين فرض، كسي كه قرائتش صحيح نيست، مستحب است احتياطاً آن را به جماعت بخواند و نبايد به آن اكتفا كند. و احتياط در تماثل نماز ماموم، با امام جماعت است.

اقتداي نماز طواف به يوميّه

824- صحت اقتداي نماز طواف به نماز يوميّه، محل اشكال است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: جماعت در نماز طواف واجب، مستحب است (وسيله، ص 285).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: خواندن نماز به جماعت، احوط است ولي نبايد به آن اكتفا شود.

آية اللَّه مكارم: بهتر ترك اين احتياط است.

(2)- آية اللَّه بهجت: گذشت استحباب جماعت در نماز طواف واجب، و همچنين مي تواند اقتدا كند در طواف مستحب با طواف واجب امام (ذخيره 2، ص 235 و ص 217).

آية اللَّه تبريزي، سيستاني: براي رعايت احتياط بايد به نماز طواف واجب اقتدا كند.

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه مكارم: مشروعيّت جماعت در نماز طواف ثابت نيست.

آية اللَّه خويي: جماعت در هيچ يك از نمازهاي مستحبي بالاصاله مشروع نيست. و همچنين بنابر احتياط وجوبي نماز طواف را به نمازهاي يوميه و بالعكس جايز نيست اقتدا كند و نماز طواف به نماز طواف واجب مانعي ندارد (قسمت اول از منهاج الصالحين، مسأله 773 و 774 و قسمت آخر مستفاد از مجموع مسائل و مناسك فارسي، مسأله 336).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: جماعت در نماز مستحبي مشروع نيست و اگر امكان داشت به نماز طواف

واجب اقتدا كند و الّا به نماز يوميه به رجاء مطلوب واقع شدن. (مناسك عربي، ص 118).

(3)- آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه مكارم: مشروعيّت جماعت در نماز طواف مطلقاً محل اشكال است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 332

صبر براي تصحيح قرائت

825- اگر شخصي با احرام عمره وارد مكه شود و قرائت نماز او صحيح نباشد، لازم نيست كه تا آخر وقت در احرام بماند و نمازش را اصلاح كند؛ و اگر بعد از طواف تا قبل از فوات موالات عرفيه بين طواف و نماز، نتواند غلطهاي خود را درست كند، به هر نحو مي تواند نماز بخواند.

مسامحه در يادگيري قرائت

826- اگر كسي از روي بي مبالاتي، در ياد گرفتن قرائت و ذكر واجب نماز، مسامحه كند تا وقت تنگ شود، بايد نماز را به هر نحو كه مي تواند، بخواند و صحيح است، ولي معصيت كار است؛ و احتياط آن است كه به دستور مسأله 822 عمل كند.

جواز عمره مستحبي با قرائت غلط

827- انجام عمره مفرده مستحبي براي كسي كه نمازش را غلط مي خواند و وقت تصحيح آن را نيز ندارد، مانعي ندارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر عسر و حرج ندارد صبر كند و يا به جماعت بخواند، چنانكه در ذيل 789 گذشت.

آيات عظام تبريزي، خويي، صافي: اگر براي او امكان داشته باشد كه قرائت را تصحيح نمايد لازم است تا آخر وقت صبر كند. (مناسك عربي، مسأله 331).

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب بايد تأخير بيندازد تا قرائتش را تصحيح نمايد.

آية اللَّه فاضل: اگر مي تواند قرائتش را تصحيح كند بايد طواف را تا ضيق وقت تأخير بيندازد مگر اين كه بقاي در احرام موجب عسر و حرج شود و ملاك در ضيق وقت آن است كه حتّي به مقدار واجب ركني عرفه نرسد.

آية اللَّه مكارم: لازم است صبر كند مگر آن كه عسر و حرج باشد.

نظر ساير آيات عظام در مسأله 822 آمده است.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط واجب به هر نحوي كه خودش مي تواند بخواند و با جماعت هم بخواند و نايب هم بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب در صورت مقصِّر بودن، اين است كه هم نماز را به كيفيتي كه بيان آن گذشت بجا آورد و هم آن را به جماعت بخواند و هم نايب جهت انجام آن از طرفش بگيرد. (مناسك، مسأله 331).

(3)- آية

اللَّه بهجت: اگر بتواند استنابه هم بكند، اگر چه در امر تصحيح خلاف شرع كرده باشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و بنا بر احتياط، براي نماز نايب هم بگيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 333

تكرار ذكر در نماز طواف

828- اگر نمازگزار را در حال ذكر حركت دادند، اگر حركت به گونه اي بوده كه استقرار از بين رفته، تكرار ذكر مانع ندارد؛ و در غير اين صورت، تكرار نكند مگر به قصد احتياط، به شرط آن كه وسوسه نباشد.

حكم نيابت افراد با قرائت ناصحيح

829- افرادي كه قرائتشان درست نيست، و در حج نايب شده و محرم شده اند، در صورت امكان، بايد قرائت خود را درست كنند و عمل نيابي خود را تصحيح نمايند تا از احرام خارج شوند؛ و اگر تصحيح ممكن نيست و معذور هستند، احرام آنها صحيح واقع نشده و از احرام خارج هستند. 830- كسي كه قرائتش درست نيست، نمي تواند حتي تبرعاً از كسي كه حج واجب بر عهده دارد، نيابت كند و حج انجام دهد، مگر آن كه بتواند قرائت خود را تصحيح كند و از ذوي الأعذار

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: كسي كه قرائتش درست نبوده و يا از جهات ديگر معذور بوده و بدون توجّه به اين عذر به نيابت از ديگري محرم شده و در وسط اعمال و يا بعد از عمره تمتّع متوجه نقص كار خود شده، احتياطاً در موارد عذر نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً بجا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد و نيابتش صحيح است هر چند از اوّل نمي توانسته نايب شود. (مناسك س 106).

(2)- آية اللَّه گلپايگاني: بنا بر احتياط به قصد منوب عنه اعمال را بجا آورد و لكن صحّت عمره مذكور براي منوب عنه محلّ اشكال است و نسبت به اجرت نيز با مستأجر مصالحه نمايند.

(3). آية اللَّه فاضل: در حج واجب.

(4)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احتياط اين است كه حج را به

نيّت نيابي تمام كند.

آية اللَّه سيستاني: احرام صحيح است و بايد حج (را) به نيّت منوبٌ عنه تمام كنند هر چند به احتياط واجب مجزي از منوبٌ عنه نيست.

آية اللَّه فاضل: در فرض مذكور اعمال آنها صحيح است و از احرام خارج شده اند ولي كفايت از عمل واجب منوب عنه نمي كند.

آية اللَّه مكارم: ولي مي تواند براي خودش حج بجا آورد، اگر وقت وسعت دارد حج تمتع وگرنه حج افراد بجا آورد و چنانچه حَجّةالاسلام بجا نياورده حج واجب او محسوب مي شود ولي پول نيابت را بايد برگرداند.

(5)- آية اللَّه بهجت: اكتفا به عملش مشكل است (مناسك، مسأله 110).

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

آية اللَّه صافي: به مسأله 117 به بعد مراجعه شود.

آية اللَّه گلپايگاني: نيابت چنين شخصي خلاف احتياط است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 334

محسوب نباشد، كه در اين صورت مي تواند نيابت را قبول نمايد، ولي بايد قرائت خود را درست كند.

3- نماز طواف مستحب
ترك نماز طواف مستحب

831- خواندن نماز طواف مستحب ولو در حال اختيار، در هر جاي مسجدالحرام، جايز است بلكه گفته اند مي تواند آن را عمداً ترك كند.

نماز طواف استحبابي

832- نماز طواف استحبابي لازم نيست در نزد مقام ابراهيم باشد بلكه در هر جاي مسجدالحرام جايز است، به خصوص در موقع ازدحام مناسب است مراعات ساير حجاج را بنمايند.

833- آيا نماز طواف مستحب را مي توان در حال حركت و راه رفتن خواند؟

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: مورد تأمّل است (مناسك شيخ، ص 47).

آية اللَّه خامنه اي، متعرض ترك نماز نشده اند.

آية اللَّه سيستاني: ظاهر آن است كه نماز طواف مستحب، مستحب است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: سزاوار نيست ترك كنند.

آية اللَّه مكارم: ترك آن مشكل است.

(2). به ذيل مسأله 782 مراجعه شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 335

فصل سوم: مستحبات نماز طواف

834- در نماز طواف، مستحب است بعد از حمد در ركعت اول سوره توحيد و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند و پس از نماز، حمد و ثناي الهي را بجا آورد و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و از خداوند عالم طلب قبول نمايد و بگويد:

حَتي يَنْتَهِي الْحَمْدُ إلي ما يُحِبُّ وَيَرْضي، أللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ مِنّي وَطَهِّرْ قَلْبِي وَزَكِّ عَمَلي».

و در روايت ديگر است:

«أللَّهُمَّ ارْحَمْنِي بِطاعَتي ايَّاكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ صلي الله عليه و آله أللَّهُمَّ جَنِّبْنِي أنْ أ تَعَدّي حُدُودَكَ وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ يُحِبُّكَ وَيُحِبُّ رَسُولَكَ وَمَلائِكَتَكَ وَعِبادَكَ الْصّالِحِينَ».

و در بعضي از روايات است كه حضرت صادق عليه السلام بعد از نماز طواف به سجده رفته و چنين مي گفت:

«سَجَدَ لَكَ وَجهِي تَعَبُّداً وَرِقّاً لا إلهَ إلّا أنْتَ حَقّاً حَقّاً الأوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَي ءٍ وَالْآخِرُ بَعْدَ كُلِّ شَي ءٍ وَها أنَا ذا بَيْنَ يَدَيْكَ ناصِيَتي بِيَدِكَ فاغْفِرْ لي إنَّهُ لا يَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظيمَ غَيْرُكَ فَاغْفِرْ لِي فإنّي مُقِرٌّ بِذُنُوبي عَلي نَفْسي وَلا يَدْفَعُ

الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ».

و بعد از سجده، روي مبارك آن حضرت از گريه چنين بود كه گويا در آب فرو رفته باشد.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا بجا آورد.

(2)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه سيستاني: دعاي اوّل و دوّم در مناسك ايشان موجود نيست و در دعاي آخر نيز تفاوت در عبارت وجود دارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 336

وقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام:

لَوْ أَنَّ حَمَلَةَ الْعِلْمِ حَمَلُوهُ بِحَقِّهِ لأَحَبَّهُمُ اللَّهُ وَ مَلائِكَتُهُ وَ أَهْلُ طَاعَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ وَ لَكِنَّهُمْ حَمَلُوهُ لِطَلَبِ الدُّنْيَا، فَمَقَتَهُمُ اللَّهُ وَ هَانُوا عَلَي النَّاسِ

بحار الانوار 2/ 32

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 337

باب چهارم

1- وجوب سعي و حكم ترك آن 339

2- زمان سعي 340

3- مكان سعي 341

4- كيفيت و شرايط سعي 344

عدد دورهاي سعي 348

1- زياد كردن در دورهاي سعي 348

2- كم كردن از اشواط سعي 350

3- قطع سعي و از سرگيري آن 352

4- شك در اشواط و صحت سعي 353

مستحبات سعي 356

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 338

يَا

خَيْرَ مُونِسٍ وَ أَنِيسٍ

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ:

إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ كُلَّ عَبْدٍ دَعَّاءٍ فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فِي السَّحَرِ إِلَي طُلُوعِ الشَّمْسِ؛ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفَتَّحُ فِيهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تُقَسَّمُ فِيهَا الأَرْزَاقُ وَ تُقْضَي فِيهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ

الكافي/ 2/ 478

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 339

باب چهارم: وجوب سعي و حكم ترك آن

فصل اول: وجوب، زمان، مكان و كيفيت سعي

1- وجوب سعي و حكم ترك آن
اشاره

835- سعي چهارمين عمل واجب در عمره مفرده است.

ترك سعي

836- سعي- مثل طواف- ركن است، و حكم ترك آن از روي عمد يا سهو، با طواف يكسان است.

فراموشي سعي و انجام تقصير

837- اگر كسي سعي را فراموش كند و تقصير نمايد، از احرام خارج شده و بايد هر وقت يادش آمد، سعي را بجا آورد.

آيا سعي استحبابي وجود دارد؟

839- در فتواي فقها، استحباب سعي وارد نشده است، آيا سعي استحباب نفسي دارد يا نه؟ و در موردي كه سهواً سعي را اضافه به جاي آورد، فتوا به استحباب هفت شوط دوم داده اند، آيا از اين مورد، مي توان استحباب سعي را استفاده كرد؟

______________________________

(1)- آيةاللَّه بهجت: پس تاركِ آن عمداً، باطل است حج او، و بايد پس از حج افراد در سال آينده حج نمايد، تا رك آن سهواً رجوع مي نمايد براي سعي مع الامكان واستنابه مي نمايد مع التّعذر.

آية اللَّه مكارم: به مسأله 551 و 552 و 553 مناسك محشاي حج مراجعه شود.

(2). آية اللَّه خويي: از احرام خارج نشده و تقصير را اعاده نمايد.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط تقصير را پس از سعي اعاده كند و يك گاو كفّاره بدهد.

(3). آيات عظام: خامنه اي، سيستاني، نوري: سعي استحباب نفسي ندارد.

آيات عظام: تبريزي، صافي، فاضل: استحباب سعي، مگر نسبت به اتمام مورد مخصوص، ثابت نيست؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه مكارم: سعي مستحب نداريم و اگر سهواً چيزي اضافه كند، احتياط آن است كه تا هفت دور تكميل ننمايد و سعي او صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 340

2- زمان سعي
اشاره

840- سعي بايد بعد از طواف و نماز آن، انجام شود؛ و اگر عمداً پيش از آنها بجا آورده شود، بايد بعد از طواف و نماز، اعاده شود.

جواز تأخير سعي تا شب

841- تأخير سعي از طواف و نماز آن، براي رفع خستگي يا تخفيف گرمي هوا، جايز است؛ و نيز تأخير آن بدون عذر تا شب، جايز است، گرچه احتياط، در عدم تأخير است.

842- تأخير سعي تا فردا بدون عذر- مثل مرض - جايز نيست.

ميزان تأخير سعي

843- كسي كه بعدازظهر، طواف و نماز را بجا مي آورد و سعي را شب انجام مي دهد، اگر بدون تأخير عرفي، سعي در شب واقع شود مانع ندارد و احتياط آن است كه تا شب تأخير نيندازد، اگرچه اقوي كفايت است.

تأخير سعي تا روز بعد

844- كسي كه طواف و نماز آن را انجام داده و سعي را به روز بعد يا روزهاي بعد به تأخير انداخته است، فقط بايد سعي را اعاده كند؛ ولي اختياراً نبايد به تاخير بياندازد.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: تأخير تكليفاً جايز است ولي بايد طواف و نماز را اعاده نمود.

آية اللَّه خويي: اگر تأخير انداخت طواف و نماز را اعاده نمايد.

آية اللَّه مكارم: ولي اگر تأخير انداخت، سعي او باطل نخواهد شد هرچند گناه كرده است.

(2)- آية اللَّه سيستاني: تأخير عرفي اشكال ندارد و مبادرت لازم نيست ولي تأخير به فردا جايز نيست و اگرعمداً و بدون عذر تا فرداي آن روز تأخير بياندازد، به احتياط واجب بايد طواف را اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: هرگاه طواف و نماز آن را در هر موقع از روز انجام دهد سعي را تا شب مي تواند به تأخير بياندازد. ولي تأخير تا فردا جايز نيست و اگر تأخير انداخت گناه كرده ولي اعمال او صحيح است.

(3)- آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط طواف و نماز را اعاده نمايد.

آية اللَّه خويي: بايد طواف و نماز را اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر عمداً بدون هيچ عذري تأخير انداخته، احتياط واجب اعاده طواف و نماز آن است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 341

تأخير سعي براي فردا

845- كسي كه طواف و نماز طواف را انجام داده، آيا مي تواند سعي را با فاصله زياد انجام دهد، مثلًا روز ديگر و اگر طواف و نماز را شب انجام داده و بسيار خسته است آيا مي تواند سعي را فردا بجا آورد؟

تقديم سعي بر طواف

846- اگر از روي فراموشي يا جهل به حكم، سعي را بر طواف مقدم بدارد، بنابر اقوي بايد سعي را اعاده كند.

3- مكان سعي
اشاره

847- واجب است رفتن و برگشتن، از راه متعارف باشد. سعي از راه غير متعارف باطل است.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: مي تواند در صورتي كه طواف را در روز انجام داده باشد سعي را تا شب تأخير بيندازد ولي تأخير تا فردا تنها در صورت عذر جايز است.

آية اللَّه بهجت: جايز است تأخير سعي از طواف به جهت رفع خستگي و به جهت تخفيف حرارت هوا و جايز نيست تأخير آن تا فردا، و اقوي جواز تأخير آن است تا شب آن روز، و احوط ترك آن است بدون عذر.

آية اللَّه تبريزي: احوط آنست كه بدون ضرورت، سعي را از طواف و نماز به مقدار معتدّ به تأخير نيندازد اگرچه اقوي جواز تأخير آن تا شب است ولي در حال اختيار نمي شود سعي را تا فردا تأخير انداخت.

آية اللَّه مكارم: تأخير انداختن تا شب براي استراحت و تخفيف گرما و مانند آن جايز است ولي بدون عذر نمي تواند تا فردا تأخير بيندازد.

آية اللَّه سيستاني: تأخير سعي تا شب جايز است اما تأخير آن تا فرداي روز طواف، در صورت اختيار جايز نيست.

آية اللَّه صافي: تأخير سعي تا روز بعد جايز نيست و اقوي جواز تأخير تا شب است هر چند احتياط، عدم تأخير است و در صورت تأخير تا روز بعد معصيت كرده ولي سعي باطل نيست.

آية اللَّه نوري: فاصله زياد جايز نيست بلي براي رفع خستگي يا شدّت گرما مي تواند تا شب تأخير بيندازد.

(2)- آيات عظام بهجت، صافي، گلپايگاني: بنابر احتياط واجب.

آية اللَّه

تبريزي: اگر مقدّم داشتن سعي از جهت فراموشي طواف بوده باشد، باز احوط اين است كه سعي را پس از طواف اعاده نمايد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 342

سعي از مسعاي جديد

2/ 847- آيا سعي از قسمت جديدالاحداث مسعي در طبقه همكف، كفايت مي كند؟

سعي از طبقه دوم

848- سعي در طبقه فوقاني، اگر محرز نيست كه بين صفا و مروه است، جايز نيست.

فرض مسدود بودن طبقه پايين مسعي

2/ 848- 1- در صورتي كه در طبقه پايين (به دليل تعميرات يا غيرآن) سعي امكان پذير نباشد، مُحرم به احرام عمره مفرده چه وظيفه اي دارد؛ آيا سعي از طبقه بالا صحيح است؟

2- آيا با علم به اين مطلب مي توان از ابتدا به احرام مفرده محرم شد؟

3- در صورت عدم جواز، حكم رفتن به مكه در فرض ضرورت و غير ضرورت چيست؟

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت و آيةاللَّه صافي: اگر ثابت شود كه عرض مسعاي جديد، در بين كوه صفا و مروه است، مانعي ندارد؛ وگرنه با رعايت اقرب به مسعاي قديم، مجزي است.

آيات عظام: خامنه اي، زنجاني، مكارم و نوري: سعي در مسعاي جديد مجزي است.

آيةاللَّه وحيد خراساني: اگر بين الجبلين ثابت شود، سعي در آنجا مجزي است و گرنه در صورت شك، بنابر احتياط مجزي نيست.

آيةاللَّه سيستاني: اگر به جهت شهادت اهل خبره اطمينان پيدا كنند كه كوه صفا و مروه تا مسعاي جديد امتداد داشته است، سعي در آنجا مجزي است.

(2)- آيةاللَّه بهجت: سعي از طبقه فوقاني مجزي است. (استفتاء)

آية اللَّه خويي: اگر دو طرف آن ولو قبلًا كوه صفا و مروه بوده و فضاي بدون كوه نبود صحيح است. (آراء المراجع، ص 300).

آية اللَّه سيستاني: مجزي نيست.

آية اللَّه مكارم: سعي در طبقه فوقاني در حال ازدحام و مشقت طواف در طبقه پايين مجزي است.

(3). آية اللَّه بهجت: سعي از طبقه دوم مطلقا جايز است.

آية الله فاضل: 1- بايد از طبقه بالا سعي كند و عمل او صحيح است.

2- مانعي ندارد.

3- در حال اختيار هم مي توان محرم شد.

آية اللَّه سيستاني:

اگر طبقه دوم بالاتر از يكي از دو كوه صفا و مروه باشد سعي از آن صحيح نيست و محرم به عمره مفرده تا هنگام رفع مانع از سعي در مسعي بر احرامش باقي مي ماند، مگر آنكه عرفاً مصدود محسوب شود كه در اين صورت حكم مصدود در عمره مفرده بر او جاري است.

3- مي تواند براي عمره مفرده احرام ببندد و وارد مكه شود ولي تا انجام سعي بر احرام باقي مي ماند مگر در صورت ياد شده.

آية اللَّه مكارم: در هر سه فرض، اشكالي ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 343

849- اگر فرضاً طبقه زيرزميني احداث شد و كوه صفا و مروه ريشه دار بود و سعي بين آن دو واقع شد، علي الظاهر صحيح است، و احوط سعي از طبقه روي زميني است. 850- سعي از هر دو طرف مسعي كفايت مي كند، يعني مي تواند از همان راهي كه به مروه رفته به صفا بازگردد ولي نبايد مزاحم ديگران شود.

عدم لزوم بالا رفتن بر صفا و مروه

851- احتياط آن است كه از جزء اول صفا، سعي را آغاز كند؛ و در صورتي كه از صفا به نحو متعارف سعي را آغاز و بين دو كوه سعي كند، كفايت مي كند و بالا رفتن بر كوه، لازم نيست.

2/ 851- آيا سعي را مي شود از دامنه كوه صفا كه روي آن را با سنگ فرش كرده اند شروع و در دامنه مروه كه روي آن را با سنگ فرش نموده اند خاتمه داد؟

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص343

حكم شروع از مروه

852- سعي بايد از صفا شروع و در دور هفتم، به مروه ختم شود؛ و اگر كسي از مروه شروع كند، هر وقت فهميد، بايد اعاده كند؛ و اگر در بين سعي بفهمد، بايد از سر بگيرد و از صفا شروع كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: در صورتي كه احراز شود كه سعي بين صفا و مروه واقع مي شود، كفايت مي كند.

(2)- آية اللَّه بهجت: واجب است.

آية اللَّه خويي: لازم و واجب است كه ابتدا كند از اول جزء صفا.

آية اللَّه سيستاني: بايد تمام مسافت بين دو كوه پيموده شود و بالا رفتن از كوه لازم نيست گرچه احتياط مستحب است و احتياط واجب اين است كه فاصله مذكور دقيقاً همه آن پيموده شود؛ يعني اين كه شوط اوّل را- مثلًا- از اوّلين جزء پايين كوه صفا آغاز كند و حركت كند تا برسد به اوّلين جزء كوه مروه و به همين ترتيب بقيه شوطها را انجام دهد. (مناسك، مسأله 335).

آية اللَّه مكارم: واجب است فاصله ميان دو كوه را طي كند و بايد توجه داشت كه هم اكنون قسمتي از كوه صفا و مروه را مفروش كرده اند و تنها

قسمتي از كوه نمايان است و لازم نيست به قسمت نمايان كوه برود بلكه همين اندازه كه به قسمت سربالايي برسد كافي است.

(3). آيات عظام: بهجت، فاضل، مكارم: مانعي ندارد و ابتداء از اوّل جزء صفا و مروه كافي است.

آية اللَّه خامنه اي: اگر اطمينان دارد كه ابتداي كوه صفا وابتداي كوه مروه است مانع ندارد.

(4)- آية اللَّه مكارم: اگر آن دور را كه از مروه شروع كرده ناديده بگيرد و بقيه را تكميل كند، بعيد نيست كفايت كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 344

853- اگر كسي سعي را از مروه شروع و به صفا ختم كند و بعد بفهمد، بايد سعي را اعاده كند و اگر تقصير نكرده تقصير كند.

عدم كفايت استنابه در سعي براي حائض

855- مسعي مسجد نيست و حايض بايد خودش سعي نمايد؛ حتي اگر براي طواف نايب گرفته باشد، بايد با مراعات ترتيبِ بين طواف و سعي، خودش سعي به جا آورد.

عدم جواز عبور حائض و نفسا از مسجدالحرام

856- حايض و نفساء اگر امكان نداشته باشد كه از راه ديگري غير از خود مسجدالحرام براي سعي بروند، بايد سعي را تأخير بيندازند؛ و اگر آن هم ممكن نيست، نوبت به نيابت مي رسد؛ و بر فرض عبور، سعيشان صحيح است هرچند گناه كرده اند.

4- كيفيت و شرايط سعي
اخلاص در سعي

857- سعي از عبادات است، و بايد با نيت خالص، براي اطاعت از فرمان خداي تعالي انجام شود.

حكم موالات در سعي

858- در سعي، موالات معتبر نيست مگر در شوط اول كه اگر تمام نشده باشد و موالات فوت شود، احتياطاً از سر گرفته شود.

______________________________

(1)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: در فرض تقصير هم بايد دو مرتبه تقصير كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و تقصير نمايد (اگر چه قبلًا تقصير كرده باشد) تا از احرام، خارج شود.

آية اللَّه فاضل: اگر با اعتقاد به صحت تقصير كرده، تقصير اعاده ندارد مگر از باب احتياط و در غير اين صورت بايد تقصير را اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: اين حكم در مسأله 851 آمده است.

(2)- آيةاللَّه مكارم: يعني از اين راه خودش را به صفا برساند؛ و از آنجا سعي را در مسير معمولي، شروع كند.

(3)- آية اللَّه سيستاني: به حاشيه مسأله 568 مراجعه شود.

(4)- آية اللَّه بهجت: دليلي بر اعتبار موالات در سعي در غير شوط اوّل نيست، (پرسشهاي جديد حج، س 89).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احوط اعتبار موالات عرفيه بين اشواط سعي است.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب موالات عرفيه لازم است.

آية اللَّه گلپايگاني: موالات در سعي معتبر نيست. (آداب و احكام حج، ص 274) و قسمت آخر مسأله را متعرض نشده اند.

آية اللَّه مكارم: احتياط واجب آن است كه در غير موارد استثنا شده موالات عرفيه رعايت شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 345

توجه به صفا و مروه

859- متوجه بودن به سمت مروه و صفا هنگام حركت به سمت هر كدام، واجب است و اين وجوب وضعي است؛ پس اگر عقب عقب حركت كند يا پهلو را به طرف صفا يا مروه كند و برود، باطل است.

نگاه به چپ و راست و پشت سر

نگاه كردن به چپ و راست، بلكه گاهي به پشت سر، هنگام سعي اشكال ندارد.

انجام سعي با حركت به عقب

860- اگر شخصي مقداري از سعي را عقب عقب طي كرده، بايد آن مقدار را تدارك كند؛ و اگر از آن محل گذشته، سعي او اشكال دارد و احتياط در اتمام و اعاده است.

رفتن به جانب مسعي در اثناي سعي

861- كسي كه در اثناي سعي- مثلًا براي آب خوردن- بدون روي برگرداندن از صفا يا مروه، به كناره مسعي رفته و در حركتْ نيت سعي داشته، يا اگر سعي راقطع كرده، از جايي كه قطع شده يا مُحاذي آن، سعي را ادامه داده، عمل او صحيح است.

حكم خود صفا و مروه از جهت نحوه حركت

862- بر روي صفا و مروه، به چپ و راست منحرف شدن و يا به عقب بازگشتن، مانعي ندارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: ولي نگاه كردن به اطراف و حتي به پشت سر مانعي ندارد.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه سينه و شانه ها در حال رفتن به مروه به طرف مروه و در حال رفتن به صفا رو به صفا باشد و يا در حال توقف به پشت سر برگردد. (آداب واحكام حج، ص 264)

آية اللَّه مكارم: مثلًا اگر براي ملاحظه همراهان نگاهي به عقب كند مانعي ندارد.

(3)- آيات عظام گلپايگاني، صافي، مكارم: مي تواند برگردد و جبران كند و سعي او اشكال ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 346

كفايت سعي سواره حتي بدون عذر

863- سعي سواره و بر روي محمل و چرخ، مطلقاً و لو در حال اختيار، جايز است، ولي راه رفتن افضل است.

حكم احتياج به چرخ با نداشتن پول

864- كسي كه نمي تواند بدون سوار شدن در چرخ، سعي كند ولي تمكن مالي ندارد، اگر مي تواند ولو با فروش چيزي يا قرض، خودش با چرخ سعي كند، استنابه صحيح نيست مگر آن كه مشقت و حرج در كار باشد.

استراحت در صفا و مروه و اثناي سعي

865- نشستن يا خوابيدن بر صفا يامروه به جهت استراحت و رفع خستگي، جايز است؛ و همين طور نشستن يا خوابيدن بين آنها براي رفع خستگي جايز است، و بنابر اقوي، لازم نيست عذري داشته باشد.

عدم لزوم طهارت و ستر عورت در سعي

866- طهارت از حدث و خبث و ستر عورت در سعي معتبر نيست، گرچه احوط مراعات طهارت از حدث است.

عدم اعتبار ستر در سعي

867- اگر در سعي، بعضي مواضع بدن زن غير از وجه و كفّين پيدا باشد، به صحت سعي ضرر نمي زند.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: لكن در حال اختيار بايد خودش آن وسيله را راه ببرد.

(2)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خويي: به خاطر استراحت جايز است نشستن بر صفا يا مروه تا استراحت حاصل شود و احوط ترك جلوس است در مابين صفا و مروه بدون عذر.

آيات عظام تبريزي، سيستاني، فاضل: بنابر احتياط بايد به مقداري باشد كه موالات عرفيه به هم نخورد.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب آن است كه نشستن در وسط راه جهت استراحت ترك شود، مگر براي كسي كه خسته شده باشد (مناسك، مسأله 340).

آية اللَّه مكارم: احتياط واجب رعايت موالات عرفيه در سعي است.

(3)- آية اللَّه گلپايگاني، آية اللَّه صافي: متعرض ستر عورت نشده اند.

آية اللَّه مكارم: ستر عورت احتياط واجب است.

آية اللَّه نوري: با عدم وجود ناظر محترم معتبر نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 347

به عقب برگشتن كودك هنگام سعي

868- كودكي در احرام عمره مفرده، گاهي در حال سعي به عقب بازگشته و با همين وضع اعمال را به پايان برده است، اكنون چه وظيفه اي دارد؟

خواب كودك هنگام سعي

869- اگر كودك را در حال خواب، طواف يا سعي دهند يا بخشي از طواف و سعي را در خواب باشد چه حكمي دارد؟ 870- كودك مميزي را وليّ او به سعي مي برد؛ ولي كودك خواب است، آيا لازم است در ابتداي سعي، او را براي نيّت بيدار كند، و چنانچه در آغاز بيدار باشد و در بين راه خواب برود چه حكمي دارد؟

______________________________

(1). آيات عظام: بهجت، تبريزي، سيستاني، مكارم، نوري: صحيح است.

آية اللَّه خامنه اي: اگر به اعتقاد صحّت تقصير انجام شده طفل از احرام خارج شده است و چيزي بر او نيست اگر چه احتياط در اعاده سعي است.

آية اللَّه فاضل: ظاهراً سعي او صحيح باشد هر چند بهتر است خودش سعي را اعاده كند يا براي انجام آن نايب بگيرد.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال چنانچه مميّز است بايد سعي را صحيحاً اعاده نمايد و بقيه اعمال مرتبه را نيز انجام دهد و اگر غير مميّز است وليّ او دوباره او را سعي دهد و همچنين بقيه اعمال مرتبه را.

(2). به ذيل مسأله 603 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: در مورد بچه هاي كوچك اشكالي ندارد.

(3). آيات عظام: بهجت، خامنه اي، سيستاني، صافي: سعي از عبادات است و سعي در حال خواب صحيح نيست بايداورابيدار كند.

آية اللَّه تبريزي: احتياط واجب اين است كه خواب نرود و آن مقدار را كه خواب رفته، به نيت «اتمام ما نقص من سعيه» اعاده كند و اگر قبل از نيت سعي، خواب رفته-

بدون اشكال- سعي او باطل است.

آية اللَّه فاضل: چون سعي از عبادات است و صحت آن منوط به نيت و قصد قربت مستمر است لذا درفرض مذكور اگر قبل از شوط چهارم به خواب رفته است به احتياط واجب سعي را از اول اعاده كند و اگر بعد از شوط چهارم خواب رفته است پس از بيدار شدن و توجه و التفات بايد از جايي كه به خواب رفته سعي را ادامه دهد.

آية اللَّه مكارم: در صورتي كه در ابتداي سعي نيّت كرده باشد، اشكالي ندارد.

آية اللَّه نوري: 1- لازم است كه او را براي انجام نيت بيدار كند 2- و آن مقداري را كه در حال خواب پيش رفته است پس از بيدار شدن اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 348

فصل دوم: عدد دورهاي سعي

اشاره

871- سعي بين صفا و مروه، بايد هفت مرتبه باشد؛ و به هر مرتبه، «شوط» مي گويند؛ رفتن از صفا به مروه، يك شوط و از مروه به صفا نيز، يك شوط است.

1- زياد كردن در دورهاي سعي
زياد كردن عمدي

872- زياد كردن در سعي از روي عمد- به تفصيلي كه در طواف گذشت- موجب باطل شدن آن است.

زياد كردن سهوي

873- زياد كردن در سعي از روي فراموشي چه كمتر از يك شوط يا بيشتر، به صحت آن ضرر نمي زند و بعيد نيست كه رساندن آن به هفت شوط، جايز باشد هرچند رها كردن زائد بهتر است.

زيادي جهلي در سعي

874- زيادي در سعي جهلًا، محل اشكال است. 875- اگر شخصي جهلًا به اشواط سعي اضافه نمايد و رفت و برگشت را يك شوط حساب

______________________________

(1)- آيات عظام: بهجت، خويي، سيستاني: اگر زيادي يك شوط باشد مستحب است آن را به هفت برساند.

(2)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، صافي، گلپايگاني، مكارم: حكم زيادي سهوي را دارد و سعي او صحيح است.

آية اللَّه فاضل: محل اشكال است و احتياطاً اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 349

نمايد، سعي او اشكال دارد و احوط اعاده سعي است هرچند تقصير هم نموده باشد.

كسي كه رفت و برگشت را يكي حساب كرده

876- كسي كه مي دانسته بايد هفت مرتبه بين صفا و مروه سعي كند و با همين نيت از صفا شروع كرده، ولي رفت و برگشت را يك مرتبه حساب كرده و در نتيجه چهارده مرتبه سعي نموده، احتياط آن است كه سعي را اعاده كند، اگرچه اقوي كفايت همان سعي است.

877- اگر شخصي به اعتقاد اين كه هر شوط سعي، مجموع رفت و برگشت از صفا به مروه است، سعي را شروع كند ولي در اثنا متوجه مسأله شود و سعي خود را به هفت شوط خاتمه دهد، سعي او صحيح است.

تكرار جزيي از سعي به گمان وجوب هروله

878- اگر كسي در حال سعي، بعد از گذشتن از مكان هروله، به گمان اين كه هروله لازم است، باز گردد و آن مقدار را با هروله، تكرار نمايد، سعي او اشكال دارد.

تكرار مقداري از سعي

879- اگر شخصي- مثلًا به جهت كنترل همراهان خود- در حين سعي، گاهي به عقب برمي گشته و بدون توجه، مجدداً همان مسافت را طي مي كرده، سعي او اشكال دارد و بايد آن را اعاده كند.

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله قبل.

(2)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خامنه اي: سعي صحيح است (پرسشهاي جديد حج، س 78).

آيةاللَّه سيستاني: اگر جاهل «قاصر» بوده سعيش صحيح است؛ و اگر «مقصّر» بوده، صحّتش اشكال دارد.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط ترك نشود.

(3)- آيات عظام بهجت، خويي، صافي، فافضل، گلپايگاني، مكارم: اشكال ندارد.

آية اللَّه تبريزي: اگر به قصد انجام وظيفه واقعيه باشد، اشكالي ندارد.

آية اللَّه خامنه اي: در حال اختيار نبايد چنين كند ولي در فرض مذكور سعي او درست است و چيزي بر او نيست، اگرچه احتياط در اتمام و اعاده سعي است.

آية اللَّه سيستاني: صحّت سعيش اشكال دارد مگر آن كه جاهل قاصر باشد.

(4)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اشكال ندارد.

آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه جاهل قاصر باشد يا مقدار اضافي را به قصد سعي انجام ندهد.

آية اللَّه مكارم: اشكال ندارد و اعاده لازم نيست ولي بهتر است اين كار را نكند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 350

2- كم كردن از اشواط سعي
كم كردن سهوي

880- اگر كسي مقداري از سعي را سهواً كم كند، واجب است آن را هر وقت يادش آمد اتمام كند؛ و اگر به وطن خود مراجعت كرده و براي او مشقت ندارد، بايد مراجعت كند؛ و گر نه بايد نايب بگيرد.

تدارك سعي ناقص

881- اگر كمتر از يك مرتبه سعي كرد و بقيه را فراموش كرد، احتياط واجب آن است كه سعي را از سر بگيرد؛ و اگر بعد از تمام كردن يك مرتبه يا بيشتر، بقيه را فراموش كرد، جايز است از همانجا سعي را تمام كند، ولي احتياط آن است كه اگر چهار مرتبه را تمام نكرده، تمام كند و از سر بگيرد.

نقصان سعي و تكرار تقصير

882- اگر با گمان تمام شدن هفت شوطِ سعي، تقصير نمايد، ولي متوجه شود كه يك شوط كم بجا

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي: به حاشيه مسأله بعدي مراجعه شود.

آية اللَّه فاضل: چنانچه قبل از تمام كردن شوط چهارم باشد بنابر احتياط واجب سعي را از سر بگيرد ولي اگر شوط چهارم را تمام كرده است مي تواند آن را اتمام كند يا از سر بگيرد.

(2)- آية اللَّه سيستاني: چه يك شوط فراموش كرده باشد يا بيشتر، بنابر اقوي و اگر پس از گذشتن زمان سعي يادش بيايد؛ مثلًا در عرفات يادش بيايد سعي عمره اش ناقص بوده يا پس از انتهاي ذي حجه به ياد آورد سعي حجش ناقص بوده، احتياط آن است كه كمبود را جبران كند و سپس سعي را از سر بگيرد و اگر نتواند برگردد يا مشقت دارد، بايد نايب بگيرد و احتياط واجب آن است كه نايب هم جمع نمايد بين تدارك مقدار كمبود و بين اعاده سعي كامل.

(3)- آية اللَّه سيستاني: در صورتي كه پس از فوت موالات باشد.

(4)- آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي: و اگر كمبود سعي از روي فراموشي و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقي را هر وقت يادش آمد، هرچند بعد از فراغت اعمال حج

باشد، تدارك نمايد و در صورتي كه خود نتواند تدارك كند يا تدارك سخت باشد واجب است نايب بگيرد و اگر كمبودش پيش از شوط چهارم و از روي فراموشي بوده، احتياط اين است كه شخصاً يك سعي كامل بجا آورد.

آية اللَّه خامنه اي: و مي تواند يك سعي به نيت اعم از تمام و اتمام بجا آورد.

آية اللَّه فاضل: اگر كمتر از يك مرتبه سعي كرد و بقيه را فراموش كرد كه انجام دهد، احتياط واجب آن است كه سعي را از سر بگيرد و همين طور است اگر كمتر از چهار مرتبه را انجام داده باشد و بقيه را فراموش كرده باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 351

آورده و آن را تدارك كند و دو مرتبه تقصير نمايد، عمل او صحيح است و كفّاره ندارد.

انكشاف نقصان سعي بعد از تقصير

883- اگر با اعتقاد اتمام سعي، تقصير كند و بعد از آن متوجه شود كه مثلًا پنج شوط بوده، بايد سعي را اتمام و احتياطاً تقصير را اعاده نمايد، گرچه وجوب اين احتياط معلوم نيست. 884- با تمام كردن سعي در عمره، چيزي از محرّمات احرام، حلال نمي شود، ولي در حج، بعد از سعي، بوي خوش حلال مي شود.

فراموشي بعض سعي و ارتكاب محرّمات احرام

885- اگر كسي مقداري از سعي را در عمره تمتع، فراموش كند و به گمان اتمام اعمال عمره، از احرام خارج شود و با زن نزديكي كند، واجب است برگردد و سعي را تمام كند؛ و احتياط واجب آن است كه يك گاو، براي كفّاره ذبح كند. و همچنين است بنا بر احتياط واجب اگر تقصير هم نموده

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: مگر آن كه در عمره تمتّع ناخن هايش را گرفته باشد كه احوط است.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط يك گاو كفّاره دهد.

آية اللَّه خويي: اگر در عمره تمتع باشد بايد بنابر اظهر يك گاو كفّاره بدهد.

آية اللَّه سيستاني: اگر در عمره تمتّع باشد و كمبود به جهت فراموشي باشد بنا بر احتياط يك گاو كفّاره بدهد وامّا اگر كمبود به جهت ندانستن تعداد شوطهاي سعي بوده است مثلًا، يا در عمره مفرده يا حج بوده، كفّاره ندارد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر ناخن گرفته كفّاره دارد.

آية اللَّه فاضل: عمل صحيح است ولي اگر در عمره تمتّع بوده است بنابر احتياط واجب بايد يك گاو كفّاره بدهد.

(2)- آية اللَّه بهجت: و تقصير را هم اعاده مي نمايد.

آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني، مكارم: اين احتياط ترك نشود.

آية اللَّه خويي: و تقصير را بايد اعاده نمايد و اگر در عمره

تمتع بوده يك گاو كفّاره بدهد.

آية اللَّه سيستاني: اين احتياط واجب است و اگر تقصير از روي فراموشي كمبود باشد و در عمره تمتّع باشد احتياطاً بايد يك گاو كفّاره بدهد.

آية اللَّه فاضل: اگر در عمره تمتع بوده احتياطاً تقصير را اعاده كند و بنابر احتياط واجب يك گاو كفّاره بدهد.

(3)- آية اللَّه بهجت: كفّاره جماع واجب است و در ناخن گرفتن احتياط واجب.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه سيستاني: و به اعتقاد اين كه از سعي فارغ شده مُحل شود، در اين صورت احوط اين است كه يك گاو كفّاره بدهد و لازم است سعي را به نحوي كه گفته شد تمام نمايد.

آية اللَّه خويي: در اين صورت به اعتقاد اين كه از سعي عمره تمتع فارغ شده مُحل شده، در اين صورت احوط بلكه اظهر اين است كه يك گاو كفّاره دارد. (مناسك، مسأله 350).

آيات عظام صافي، گلپايگاني، مكارم: يك گاو كفّاره دارد بنابر احوط براي جماع و نيز ناخن گرفتن.

آية اللَّه فاضل: و اقوي آن است كه يك گاو براي كفّاره ذبح كند و در وجوب كفّاره فرق نمي كند كه شش شوط انجام داده باشد و از احرام خارج شده باشد يا كمتر از آن.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 352

باشد؛ و بنابر احتياط واجب اين حكم، در سعيِ در غير عمره تمتع هم، جاري است.

حصول مرض در اثناي سعي و مراجعت به وطن

886- اگر شخصي مثلا در شوط پنجم سعي در عمره مفرده، مريض شود و نتواند عمره را تمام كند و به وطن باز گردد، اگر خودش نمي تواند مراجعت كند، بايد نايب بگيرد تا براي خروج وي از احرام، سعي را تمام كند و آن را

اعاده نمايد و به او خبر دهد كه تقصير نمايد و بعد از تقصير، طواف نساء را نيز به نيابت او انجام دهد و اين فرض از موارد حصر نيست، چون شخص مريض فعلًا خوب شده و اين كه نمي تواند به مكه بيايد از جهت مرض نيست.

3- قطع سعي و از سرگيري آن
قطع سعي بعد از شوط اول و تكرار آن

887- اگر شخصي- مثلًابه تصور اين كه سعي نياز به وضو دارد- سعي خود را قطع كند و هفت

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: احتياط واجب آن است كه طبق مسأله سابق عمل كند و همان كفّاره را بدهد، اگر چه با زن نيز نزديكي نكرده باشد و در تقصير فرقي نيست كه ناخن گرفته باشد يا مو.

(2)- آية اللَّه بهجت: حكم مختص به عمره تمتع است. (مناسك شيخ، ص 53)

آية اللَّه تبريزي: اين حكم مختص است به سعي در عمره تمتّع.

آية اللَّه سيستاني: اگر در عمره تمتّع باشد به احتياط واجب بايد يك گاو كفّاره بدهد چه جماع كند و چه نكند و سعي را تمام كند و تقصير را احتياطاً اعاده نمايد ولي در عمره مفرده و حج كفّاره لازم نيست بلكه بايد سعي را تمام و تقصير را در عمره مفرده اعاده نمايد.

آية اللَّه فاضل: اولي الحاق اين دو حكم است در غير عمره تمتّع به تمتع.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض فرع الحاق اين حكم در غير تمتع به تمتع نشده اند.

(3). آية اللَّه تبريزي: احتياطاً سعي را تمام كند …

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: اعاده كافي است.

(4). آية اللَّه سيستاني: ولي نماز طواف را بايد خودش بعد از طواف نايب بخواند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 353

شوط ديگر سعي نمايد، سعي او اشكال دارد و بايد آن

را اعاده كند.

به هم زدن سعي و شروع مجدّد

888- اگر شخصي سعي را قطع نموده و هفت شوط ديگر به جا آورده و تقصير نمايد، سعي او اشكال دارد و بايد آن را اعاده كند.

4- احكام شك در اشواط و صحت سعي
اشاره

889- اگر بعد از تقصير، در عدد اشواط شك كند، اعتنا نكند؛ و اگر بعد از فراغ از عمل و انصراف، شك كند، چون بناگذاري بر اتمام و اعتنا نكردن به شك، خالي از اشكال نيست، احتياط آن است كه نقص محتمل را اتمام كند، خصوصاً اگر منشاء شك،

______________________________

(1)- آيات عظام خامنه اي، فاضل، مكارم، نوري: اشكال ندارد.

آية اللَّه خويي: با فرض اعتقاد به جواز از سر گرفتن سعي، مجزي است. (مراجعه شود به مسأله 873).

(2)- مراجعه شود به مسأله بعد.

(3)- آيات عظام تبريزي، خامنه اي، فاضل، مكارم، نوري: اشكال ندارد.

(4)- آية اللَّه تبريزي: بعيد نيست آن سعي كه استيناف كرده صحيح باشد، گرچه احوط اعاده سعي است.

آية اللَّه خويي: در فرض اعتقاد به جواز مانعي ندارد. (المسائل الشرعيه، مسأله 348).

آية اللَّه سيستاني: اگر پس از فوت موالات عرفيه سعي را از سرگرفته باشد صحيح است و اگر قبل از آن باشد اشكال دارد مگر آن كه جاهل قاصر باشد كه در اين صورت نيز صحيح است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: صحّت آن بعيد نيست.

(5)- آية اللَّه فاضل: چه شك در زياده كند و چه شك در نقيصه و همينطور است اگر بعد از فراغ از عمل شك در زياده كند.

(6)- آيات عظام بهجت، مكارم، نوري: اعتنا به شك نكند و عملش صحيح است.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اظهراين است كه بايد به اين شك اعتنا شود و شك در عدد اشواط سعي را باطل مي كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر احتمال زياد

بودن آنها را بدهد، بنابر صحت بگذارد و اگر احتمال كم بودن آنها را مي دهد در صورتي كه شك او قبل از بهم خوردن موالات باشد سعي باطل است و بنابر احتياط اگر بعد باشد نيز باطل است. (مناسك، ص 259).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر بعد از منصرف شدن از سعي، شك در عدد آن كند به آن شك اعتنا نكند و سعيش صحيح است، ليكن اگر احتمال مي دهد كه كمتر از هفت مرتبه سعي كرده، احتياط آن است كه دوباره سعي كند. (مناسك فارسي مساله 124).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 354

خروج عمدي براي حاجتي با تصميم بر عود و اتمام باشد، كه در اين صورت، وجوب اتمام بعيد نيست؛ و اگر شك در زياده دارد و مي داند ناقص نشده، اعتنا نكند.

شك در صحت اشواط

890- اگر بعد از فارغ شدن از سعي يا هر دوري، در صحت آن شك كند، اعتنا نكند و سعيش صحيح است؛ و همينطور اگر در بين رفت و آمد، شك در صحيح بجا آوردن جزء پيش كند، اعتنا نكند.

صحت ادامه سعي با ترديد و حصول يقين

891- اگر شخصي در حال سعي، در عدد اشواط شك كند و با حال ترديد، به سعي خود ادامه دهد، سپس به عدد، يقين حاصل نمايد و سعي را به پايان برساند، سعي او صحيح است.

شك در نقيصه

892- اگر در مروه شك كند كه هفت دفعه رفت و آمد كرده يا زيادتر؛ مثل اين كه بين هفت و نُه شك كند، اعتنا نكند؛ و اگر قبل از رسيدن به مروه، شك در هفت و كمتر نمايد، ظاهراً سعي او باطل است و همچنين است هر شكي كه به كمتر از هفت تعلق بگيرد.

شك بين 7 و 9 قبل از مروه

893- قبل از رسيدن به مروه، شك بين هفت و مبطل سعي است.

شك در بجا آوردن اصل سعي

894- اگر طواف را در روزي بجا آورد و روز بعد شك كند كه سعي كرده است يا نه، بناگذاري بر آوردن، بعيد نيست، گرچه احتياط در آوردن است، مگر آن كه بعد از

______________________________

(1)- آية الله مكارم: اگر از عمل منصرف شده و به ظاهر آن را پايان داده، به اين شك اعتنا نكند.

(2)- آيةالله تبريزي: با شك در عدد اشواط سعي باطل مي شود و بايد سعي را اعاده كند.

آية الله خويي: وظيفه اش تجديد و از سر گرفتن سعي بوده و سعي در حال شك و ادامه آن صحيح و جزي نبوده، لذا احتياط اعاده سعي است (آراء المراجع، چاپ سوم، ص 302).

آيات عظام صافي، گلپايگاني، مكارم: در صورتي كه به رجاء كشف حال ادامه داده باشد. (مجمع المسائل 1/ 488).

آية الله فاضل: در فرض مذكور صحت سعي حل اشكال است و احتياط واجب در اعاده است.

(3)- آية الله بهجت: شك بعد از وقت است.

آية الله خويي: فتواي ايشان در اين مساله روشن نيست و لذا احتياط به اعاده طواف و نماز و اتيان سعي است.

آية الله سيستاني: احتياط واجب اتيان به سعي است، ولي اعاده طواف و نماز آن لازم نيست، مگر احتمال بدهد عمدا سعي را تاخير انداخته كه در اين صورت احتياط واجب اعاده طواف و نماز هم هست.

(4)- آية اللَّه تبريزي: احوط اعاده طواف و نماز و اتيان به سعي است.

آية اللَّه فاضل: اگر چيزي كه مشكوك است، تأخير انداختن سعي بدون عذر است، بعيد نيست بناگذاري بر آوردن، اگرچه احتياط مستحب در آوردن است و اگر چيزي

كه مشكوك است، تأخير با عذر باشد. در اين صورت وجهي براي بناگذاري بر اين كه آورده شده نيست.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط ترك نشود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 355

تقصير شك كند، كه در اين صورت لازم نيست سعي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 356

فصل سوم: مستحبات سعي

895- مستحب است بعد از فراغ از نماز طواف و پيش از سعي، نزد چاه زمزم رفته، از آب آن بياشامد و به سر و پشت و شكم خود بريزد و بگويد:

«أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَرِزْقاً واسِعاً وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ».

پس از آن، به نزد حجرالاسود بيايد، و مستحب است از دري كه محاذي حجرالاسود است به سوي صفا متوجه شود و با آرامي دل و بدن، بالاي صفا رفته و به خانه كعبه نظر كند و به ركني كه حجرالاسود در آن است رو نمايد و حمد و ثناي الهي را بجا آورد و نعمتهاي الهي را به خاطر بياورد، آنگاه اين اذكار را بگويد:

«اللَّهُ أكْبَرُ» هفت مرتبه.

«ألحَمدُ للَّهِ» هفت مرتبه.

«لا إلهَ إلّااللَّهُ» هفت مرتبه.

«لا إلهَ إلَّااللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيْتُ وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ» سه مرتبه.

پس صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، پس بگويد:

«اللَّهُ أكْبَرُ عَلي ما هَدانا وَالْحَمْدُ للَّهِ عَلي ما أبْلانا وَالْحَمْدُ للَّهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ وَالْحَمْدُ للَّهِ الْحَيِّ الدَّائِمِ» سه مرتبه.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا بجا آورد و بايد توجه داشت كه بعضي از مستحبات مربوط به زمانهاي گذشته است و در عصر ما موضوع ندارد و يا عملًا ممكن نيست،

آنچه را مي توان، انجام دهد. و خداوند به نيّت او پاداش مي دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 357

پس بگويد:

«أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّااللَّهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لا نَعْبُدُ إلّاإيّاهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ». سه مرتبه.

پس بگويد:

«أللَّهُمَّ إنِّي أسْأَ لُكَ الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْيَقينَ في الدُّنْيا وَالآخِرَةِ» سه مرتبه.

پس بگويد:

«أللَّهُمَّ آتِنا في الدُّنْيا حَسَنَةً وَفي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ» سه مرتبه.

پس بگويد:

«اللَّهُ أكْبَرُ» صد مرتبه.

«لا إلهَ إلّااللَّه» صد مرتبه.

«أ لْحَمْدُ للَّهِ» صد مرتبه.

«سُبحانَ اللَّهِ» صد مرتبه.

پس بگويد:

«لا إلهَ إلّااللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أ نْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَغَلَبَ الأحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَحْدَهُ، أللَّهُمَّ بارِكْ لِي في الْمَوْتِ وَفِيما بَعْدَ الْمَوْتِ، أللَّهُمَّ إنَّي أعُوذُ بِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَوَحْشَتِهِ أللَّهُمَّ أظِلَّني في ظِلَّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إلّاظِلُّكَ».

و بسيار تكرار كند سپردن دين و نفس و اهل و مال خود را به خداوند عالم.

پس بگويد:

«أسْتَوْدِعُ اللَّهَ الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ الَّذي لا تَضِيعُ وَدائِعُهُ دِيني وَنَفْسي وَأهْلي، أللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْني عَلي كتابِكَ وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ وَتَوَفَّني عَلي مِلَّتِهِ وَأعِذْني مِنَ الْفِتْنَةِ».

پس بگويد:

«اللَّهُ أكْبَرُ» سه مرتبه.

پس دعاي سابق را دو مرتبه تكرار كند، پس يك بار تكبير بگويد و باز دعا را اعاده نمايد و اگر تمام اين عمل را نتواند انجام دهد، هر قدر كه مي تواند بخواند.

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي: اين دعا و همچنين بعضي از دعاهاي آخر اين قسمت در مناسك ايشان مذكور نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 358

و مستحب است كه رو به كعبه نمايد و اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْبٍ أذْنَبْتُهُ قَطُّ فَانْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ فَانَّكَ أنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، أللَّهُمَّ افْعَلْ بي ما

أ نْتَ أهْلُهُ فَانَّكَ انْ تَفْعَلْ بِي ما أنْتَ أهْلُهُ تَرْحَمْني وَإنْ تُعَذِّبني فَأَنْتَ غَنيٌّ عَنْ عَذابي وَأ نَا مُحْتاجٌ إلي رَحْمَتِكَ. فَيا مَنْ أ نَا مُحْتاجٌ إلي رَحْمَتِهِ ارْحَمْني، أللَّهُمَّ لا تَفْعَلْ بي ما أ نَا أهْلُهُ، فَانَّكَ إنْ تَفْعَلْ بي ما أنا أهْلُهُ تُعَذِّبْني وَلَمْ تَظْلِمْني أصْبَحْتُ أتَّقي عَدْلَكَ وَلا أخافُ جَوْرَكَ فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لا يَجُورُ ارْحَمْني».

پس بگويد:

«يا مَنْ لا يَخيبُ سائِلُهُ وَلا يَنْفَدُ نائِلُهُ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأجرْني مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ».

و در حديث شريف وارد شده است: هركس كه بخواهد مال او زياد شود، ايستادن بر صفا را طول دهد و هنگامي كه از صفا پايين مي آيد بر پله چهارم بايستد و متوجه خانه كعبه شود و بگويد:

«أَللَّهُمَّ إنَّي أعُوذُ بِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَفِتْنَتِهِ وَغُرْبَتِهِ وَوَحْشَتِهِ وَظُلْمَتِهِ وَضِيقِهِ وَضَنْكِهِ، أللَّهُمَّ أظِلَّني في ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إلّاظِلُّكَ».

پس از پله چهارم پايين رود و احرام را از روي كمر خود بردارد و بگويد:

«يا رَبَّ الْعَفْوِ يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ يا مَنْ هُوَ أوْلي بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُثِيبُ عَليَ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يا جَوادُ يا كَريمُ يا قَريبُ يا بَعيدُ، ارْدُدْ عَلَيَّ نِعْمَتَكَ وَاسْتَعْمِلْني بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».

و مستحب است پياده سعي نمايد؛ و از صفا تا به مناره ميانه، راه رود؛ و از آنجا تا جايي كه محل بازار عطاران است، مانند شتر تند رود؛ و اگر سوار باشد اين حدّ را في الجمله تند نمايد و از آنجا تا به مروه نيز ميانه رود و در وقت برگشتن نيز به همان ترتيب مراجعت نمايد و از براي زنها هروله نيست و مستحب است در هنگامي كه مي رسد

به مناره ميانه بگويد:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ، وَاللَّهُ أكْبَرُ، وَصَلَّيَ اللَّهُ عَلي مُحَمَّدٍ وَأهْلِ بَيْتِهِ، أَللَّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 359

عَمّا تَعْلَمْ إنَّكَ أنْتَ الأعَزُّ الأجَلُّ الأكْرَمُ، وَاهْدِني لِلَّتي هِيَ أقْوَمُ، اللَّهُمَّ إنَّ عَمَلي ضَعيفٌ، فَضاعِفْهُ لي وَتَقَبَّلْهُ مِنّي، أللَّهُمَّ لَكَ سَعْيي، وَبِكَ حَوْلي وَقُوَّتي تَقَبَّلْ مِنّي عَمَلي يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقينَ».

و همين كه از محل بازار عطاران گذشت بگويد:

«يا ذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالنَّعْماءِ وَالْجُودِ، اغْفِرْ لي ذنُوبي، انَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ الّا أ نْتَ».

و هنگامي كه به مروه رسيد برود بالاي آن و بجا آورد آنچه را كه در صفا بجا آورد و بخواند دعاهاي آنجا را به ترتيبي كه ذكر شد.

و پس از آن بگويد:

«أللَّهُمَّ يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ يا مَنْ يُعْطي عَلَي الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَي الْعَفْوِ يا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».

و مستحب است در گريه كردن كوشش كند و خود را به گريه وادارد و در حال سعي دعا بسيار كند و بخواند اين دعا را:

«أللَّهُمَّ إنِّي أسْأَ لُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلي كُلِّ حالٍ وَصِدْقِ النِّيَّةِ في التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 361

باب پنجم

كفيت و شرايط تقصير 363

احكام شك و خلل در تقصير 366

ترك جهلي تقصير 366

حكم كفّاره با بطلان تقصير 369

احكام زمان فاصل بين تقصير و حج 370

1- انجام عمره مفرده 370

2- خروج از مكه بعد از عمره تمتع 370

3- تراشيدن سر و صورت 376

4- عجز از انجام دادن حج 377

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 362

وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

أَوْحَي اللَّهُ عَزَّ

وَ جَلَّ إِلَي دَاوُدَ عليه السلام مَا اعْتَصَمَ بِي عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي دُونَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِي عَرَفْتُ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ ثُمَّ تَكِيدُهُ السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ إلا جَعَلْتُ لَهُ الْمَخْرَجَ مِنْ بَيْنِهِنَّ وَ مَا اعْتَصَمَ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِي عَرَفْتُ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ إِلا قَطَعْتُ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ وَ الارْضِ مِنْ يَدَيْهِ وَ أَسَخْتُ الأَرْضَ مِنْ تَحْتِهِ وَ لَمْ أُبَالِ بِأَيِّ وَادٍ هَلَكَ

بحار الانوار 2/ 63

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 363

باب پنجم: كفيت و شرايط تقصير

فصل اول: كفيت و شرايط تقصير

اشاره

896- محرم بايد بعد از سعي، تقصير كند؛ يعني قدري از ناخنها يا قدري از موي سر يا شارب يا ريش را، بزند؛ و بهتر بلكه موافق احتياط، عدم اكتفا به چيدن ناخن است.

عدم كفايت كندن مو و حلق در عمره تمتّع

897- ميزان در تقصير، كوتاه كردن است به هر وسيله اي كه باشد، و كندن كافي نيست.

898- در عمره تمتّع، حلق كفايت نمي كند، بلكه حرام است.

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي: نظر ايشان نسبت به «بهتر بودن عدم اكتفا به زدن ناخن» به دست نيامد.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب اكتفا به آن نكند و اگر خواست ناخن بگيرد پس از كوتاه كردن مو باشد.

آية اللَّه گلپايگاني: اين قيد را ندارند.

آية اللَّه مكارم: بلكه احتياط واجب است.

(2)- آية اللَّه خامنه اي: كفايت نمي كند و اگر اين كار را از روي علم و عمد كرده باشد، عمل حرام انجام داده و بايد يك گوسفند قرباني كند.

آية اللَّه خويي: در صورت علم و عمد يك گوسفند كفّاره دارد بلكه بنابر احتياط در غير صورت علم و عمد نيز كفّاره دارد.

آية اللَّه سيستاني: و در صورت علم و عمد بايد يك گوسفند كفّاره بدهد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و يك گوسفند كفّاره دارد و بنا بر احتياط اگر چه جاهل يا ناسي بوده باشد.

آية اللَّه مكارم: اين كار اگر عمداً باشد و در ماه ذي القعده به بعد باشد، بنابر احتياط واجب يك گوسفند كفّاره دارد و در غير عمد كفّاره نيست.

(3)- آية اللَّه بهجت؛ آية اللَّه سيستاني: و چنانچه از روي عمد و علم بتراشد بايد يك گوسفند كفّاره بدهد. (مناسك، مسأله 354)

آية اللَّه فاضل: و كندن مو هم كفايت نمي كند، اگرچه حرمتش محرز نباشد.

مناسك حج با حواشي

مراجع تقليد (1387)، ص: 364

899- اگر در تقصيرِ عمره مفرده، به كندن مو اكتفا نمايد و بعد از آن براي عمره تمتع محرم شود، عمره تمتع او صحيح نيست مگر آن كه قبل از احرام مجدّد، از احرام قبل با تقصيرِ صحيح خارج شود.

حكم كندن مو به جاي چيدن در عمره تمتّع

900- اگر كسي در عمره تمتع، به جاي چيدن مو، به كندن اكتفا كند و حج را انجام دهد، هر چند با عمل مزبور از احرام خارج شده است؛ ولي چنانچه حج او واجب بوده، احتياط آن است كه عمره مفرده اي بجا آورد و حج را در سال بعد اعاده نمايد.

نيّت تقصير

901- تقصير از عبادات است و بايد با نيت پاك و خالص، براي اطاعت خداوند تبارك و تعالي به جا آورده شود و غير از آن قصدي در بين نباشد.

902- اگر در تقصير ريا كند، بدون تدارك، عمره اش باطل است؛ و اگر كسي بدون تدارك آن، براي حج محرم شود و حج انجام دهد، حكم كسي را دارد كه بدون تقصير، وارد اعمال حج شده است و بايد در سال بعد، حج بجا آورد.

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي: كندن مو به جاي تقصير كافي نيست، اگر با علم و عمد انجام شود كفّاره دارد ولي اگر ازروي جهل به مسأله ترك تقصير كرده عمره او باطل است و حج او به صورت افراد واقع شده است و اگر حج بر او واجب بوده احتياط واجب آن است كه عمره مفرده را بعد از اعمال حج به جا آورد ودر سال بعد عمره تمتع و حج را انجام دهد.

آيات عظام خويي، صافي، گلپايگاني: حجش مبدل به افراد مي شود و لازم است بعد از حج عمره مفرده بجا آورد و احتياط اين است كه سال ديگر حج را اعاده نمايد. (مناسك، مسأله 358 ومعتمد العروه، ج 5، ص 115). و آية اللَّه صافي و آية اللَّه گلپايگاني اضافه مي فرمايند كه: احتياط لازم آن است كه سال بعد حج

تمتع به جا آورد. (آداب حج، م 703)

آية اللَّه سيستاني: ظاهراً حج او منقلب به افراد مي شود و پس از آن بايد در صورت تمكّن عمره مفرده بجا آورد و احتياط مستحب آن است كه حج را در سال ديگر اعاده كند. (ملحق مناسك، سؤال 292).

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه در حج واجب يا غير آن عمره مفرده را انجام دهد.

(2)- آية اللَّه بهجت: اعاده عمره و حج لازم نيست.

آية اللَّه مكارم: اعاده عمره و حج تمتّع لازم نيست.

(3)- آية اللَّه سيستاني: حكم آن در مسأله 907 آمده است.

آية اللَّه مكارم: اگر از روي عمد و يا جهل به مسأله بوده، حج او مبدل به افراد شده و احتياطاً بعد از حج عمره مفرده بجا مي آورد و حج او صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 365

آنچه با تقصير حلال مي شود

903- بعد از تقصير در عمره تمتع، همه محرّمات احرام غير از تراشيدن سر، حلال مي شود.

حكم تقصير افرادي كه اعمال را مقدم مي كنند

904- كساني كه اعمال حج را بر وقوفين مقدم مي دارند، اگر بعد از سعي تقصير نمايند، مُحلّ نمي شوند؛ و اگر جاهل يا ساهي بوده اند، كفّاره ندارد.

تقصير براي ديگري

905- آيا محرم قبل از آن كه خودش تقصير كند و از احرام خارج شود مي تواند، براي ديگري تقصير كند؟

حكم ايمان در تقصير براي ديگري

906- در صحت تقصير براي ديگري، ايمان شرط نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: تراشيدن سر محلّ اشكال است و احوط ترك آن است.

آية اللَّه بهجت: ظاهر عدم حرمت احرامي آن است و حرمت به جهت منافات با وجوب توفير محلّ تأمّل است (مناسك شيخ، ص 55).

آية اللَّه سيستاني: سرتراشيدن نيز حلال مي شود. اگرچه احتياط مستحب ترك آن است پس از گذشت سي روز از عيد فطر و احتياط مستحب اين است كه در صورت انجام آن از روي علم و عمد يك قرباني كفاره بدهد. (مناسك، مسأله 356).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: به احتياط واجب تراشيدن سر جايز نيست.

آية اللَّه فاضل: تراشيدن سر بين عمره تمتّع و حجّ تمتّع مانعي ندارد.

(2). آية اللَّه گلپايگاني: اين كار عمداً جايز نيست و اگر جهلًا اين كار را كرد تقصير براي شخص تقصير شده كافي است و بر تقصير كننده كفّاره نيست.

آية اللَّه فاضل: نمي تواند.

آية اللَّه بهجت: محرم مي تواند ناخن ديگري را بگيرد، ولي نمي تواند ازاله موي او نمايد هر چند تقصير صحيح است.

آية اللَّه تبريزي: نمي تواند موي شخص ديگر را بچيند ولي گرفتن ناخن شخص ديگر مانعي ندارد.

آية اللَّه مكارم: جايز نيست موي ديگري را بچيند.

آية اللَّه سيستاني: براي محرم جايز نيست كه موي خود يا ديگري را از بدن جدا نمايد ولي بعيد نيست كه ناخن ديگري را گرفتن براي محرم جايز باشد هرچند احتياط در ترك است.

آية اللَّه صافي: جايز نيست.

آية اللَّه نوري: مي تواند ناخن ديگري را بگيرد ولي نمي تواند موي ديگري را حلق يا

تقصير كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 366

فصل دوم: احكام شك و خلل در تقصير

ترك عمدي تقصير

907- اگر كسي عمداً تقصير را تا احرام بستن به حج، ترك كند، بنابر اقوي عمره او باطل، است؛ و ظاهراً حج او، به افراد مبدّل مي شود؛ و بنابر احتياط واجب، بايد بعد از اتمامِ حجِ افراد، عمره مفرده بجا آورد و در سال بعد حج را اعاده كند.

ترك سهوي تقصير

908- اگر كسي تقصير را تا بعد از احرام حج، فراموش كند، عمره اش صحيح است و فديه يك گوسفند، مستحب است؛ و احتياط در فديه است.

ترك جهلي تقصير

909- ترك تقصير از روي جهل، حكم عمد را دارد.

تقصير با طواف و سعي باطل

910- اگر كسي طواف، يا سعي، يا نماز طواف او در عمره، باطل شده باشد و بدون توجه به آن، تقصير نموده و بعد متوجه بطلان عمل مزبور شده، بايد عمل باطل شده را جبران كند، و

______________________________

(1)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: لازم است بعد از حج، عمره مفرده بجا آورد.

آية اللَّه سيستاني: در صورت تمكن، بعد از حج افراد بايد عمره مفرده بجا آورد. به احتياط واجب حج را در سال ديگر نيز اعاده كند. (مناسك، مسأله 354).

(2)- آية اللَّه مكارم: بجاآوردن حج در سال بعد احتياط مستحبّ است.

(3)- آيات عظام صافي، فاضل، گلپايگاني، نوري: بنابر احتياط واجب يك گوسفند فديه بدهد.

آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: بنابر احتياط يك گوسفند بدهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 367

ظاهر اين است كه از احرام خارج شده و كفّاره ندارد.

ترك تقصير در عمره مفرده

911- اگر تقصير را عمداً يا از روي جهل و نسيان، در عمره مفرده ترك نمايد و طواف نساء را انجام دهد، بايد تقصير كند و طواف نساء را اعاده نمايد؛ و بنابر احتياط، فرقي بين عمد و سهو و علم و جهل نيست.

اتيان تقصير فراموش شده

912- اگر تقصير عمره مفرده را تا بازگشت به وطن، فراموش كند، همان جا مي تواند تقصير كند، ولي بايد طواف نساء را اعاده كند؛ و اگر خودش نمي تواند برود، نايب بگيرد.

تقصير در اثناي سعي

913- اگر كسي در اثناي سعي، عمداً تقصير نمايد، بايد سعي را تمام نمايد و تقصير را اعاده كند؛ ولي اگر اين كار از روي نسيان يا جهل باشد، اعاده تقصير لازم نيست؛ و اگر از

______________________________

(1)- آيةاللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در مورد بطلان طواف و سعي از احرام خارج نشده است. (آداب و احكام حج، مسأله 558).

(2)- به مسأله 588 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر طواف يا سعي باطل بوده است، بايد عمل را با رعايت ترتيب جبران كند و تقصير نمايد و از تروك احرام قبل از آن اجتناب كند و پوشيدن لباس چون عمدي نبوده است كفّاره ندارد و اگر فقط نماز طواف باطل بوده است فقط آن را انجام دهد و لازم نيست لباس احرام بپوشد.

(3)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(4)- مسأله بعد ملاحظه شود.

(5)- آية اللَّه بهجت: اكنون كه قبل از تقصير متذكّر شده است، تقصير مي كند و طواف نساء را بعد از آن اعاده مي نمايد، بنابر احوط و مقدّم شدن طواف نساء بر تقصير در عمره مفرده در صورت ضرورت يا نسيان يا جهل مجزي است (مناسك شيخ، س 118 و 166).

آية اللَّه تبريزي: احتياط واجب در صورت امكان تقصير در مكه است.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(6)- آية اللَّه بهجت: احتياطاً تقصير را اعاده كند. (و در مورد كفّاره به آنچه در ذيل مسأله 895 ذكر شدمراجعه شود).

آية اللَّه خويي: تقصير را اعاده

كند و اگر به اعتقاد فراغ از سعي بوده، در عمره تمتع بايد يك گاو كفّاره بدهد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احتياطاً تقصير را اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 368

اولِ سعي، قصد هفت شوط نداشته است، بايد سعي را اعاده كند.

حكم تقصير بعد از نماز طواف

914- اگر شخصي جهلًا يا سهواً بعد از طواف و نماز طواف، تقصير كند و سعي را بجاآورد و دوباره تقصير نمايد، چيزي بر او نيست.

شك در صحت تقصير

915- اگر كسي بعد از تقصير، در صحت آن شك كند، اگر در حال عمل، عالم به مسأله و ملتفت بوده، به شك خود اعتنا نكند.

پيدا بودن مو هنگام تقصير بانوان

916- گاهي مشاهده مي شود بانوان در عمره، پس از سعي، بر مروه، براي تقصير، موي خود را مي چينند، و بدين سبب موهاي آنها ظاهر مي شود و نامحرم مي بيند، حكم آن چيست؟

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: اگر عمداً تقصير نموده، بايد سعي را تمام كند و تقصير را اعاده نمايد، ولي از روي جهل و نسيان، احوط اعاده تقصير است.

آية اللَّه تبريزي: در صورت نسيان و جهل نيز، بايد تقصير را اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: اعاده تقصير در هر صورت لازم است و اگر تقصير از روي فراموشي بقيه اشواط سعي باشد بايد به احتياط واجب تقصير را اعاده كند و يك گاو كفّاره بدهد.

آية اللَّه مكارم: احتياط اعاده تقصير است و در هر حال كفّاره ندارد.

(2)- آية اللَّه سيستاني: اگر در عمره تمتع سعي را فراموش كند و پس از نماز طواف تقصير كند، بنابر احتياط يك گاو كفّاره بدهد و در غير اين صورت چيزي بر او نيست.

(3)- آيات عظام تبريزي، خامنه اي، خويي: در صورتي كه احتمال التفات در حال عمل را بدهد، اعتنا نكند.

آية اللَّه سيستاني: به هر حال اشكال ندارد.

(4). آية اللَّه فاضل: لازم است موهاي خود را حفظ كند تا نامحرم نبيند ليكن در صحت تقصير و ترتّب آثار آن اشكالي وجود ندارد.

آية اللَّه بهجت: بايد موي خود را از نامحرم بپوشانند هر چند تقصير صحيح است.

آية اللَّه تبريزي: در تقصير لازم نيست از همه موها گرفته شود بلكه چيدن يك مو هم كافي است و

چيدن مو هم لازم نيست و ناخن گرفتن هم كفايت مي كند و با آن محرم از احرام خارج مي شود.

آية اللَّه مكارم: معصيت كرده است ولي به عمره و تقصير او ضرر نمي رسد.

آية اللَّه سيستاني: ضرر به تقصير آنها نمي رساند ولي عموماً ستر مو براي زن واجب است.

آية اللَّه صافي: لازم نيست در مروه تقصير كنند بلكه اگر با اين كه مي دانند نامحرم مي بيند در آنجا تقصير كنند معصيت است و مي توانند در منزل تقصير كنند و براي مردان نيز تقصير در منزل بلا اشكال است.

آية اللَّه نوري: لازم است كه زنها موي سر خود را از نامحرم بپوشانند ولي در صورت عدم مبالاة تقصير آنها كفايت مي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 369

حكم كفّاره با بطلان تقصير

917- اگر كسي بعد از تقصيرِ باطل، محرّمات احرام را با جهل بجا آورد، كفّاره ندارد مگر در صيد.

______________________________

(1)- به مسأله 335 مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت: بطلان از جهت جهل به حكم نباشد كفّاره ندارد. (مستفاد از س 85 مناسك).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 370

فصل سوم: احكام زمان فاصل بين تقصير و حج

1- انجام عمره مفرده

918- انجام عمره مفرده بعد از عمره تمتع و قبل از حج تمتع، جايز نيست و صحت چنين عمره اي، محل اشكال است، ولي به صحت عمره تمتع و حج، ضرر نمي زند.

2- خروج از مكه بعد از عمره تمتع
اشاره

919- بعد از عمره تمتع- بنابر احتياط واجب - خروج از مكه، جايز نيست، مگر براي

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: محتمل است اشكال نداشته باشد (اشكال ندارد).

آية اللَّه خامنه اي: بنا بر احتياط.

(2)- آية اللَّه تبريزي: عمره مفرده بين عمره تمتع و حج تمتع مشروع نيست مگر اين كه از حرم خارج شود و در ماه ديگر غير از ماهي كه محرم براي عمره تمتع شده با احرام عمره مفرده داخل مكه شود كه در اين صورت عمره مفرده او صحيح است و عمره تمتع او تبديل به عمره مفرده مي شود.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه گلپايگاني: فقط فرموده اند كه بجا آوردن عمره مفرده بين عمره تمتّع و حج تمتع جايز نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر بين عمره تمتع و حج، عمره مفرده بجا آورد، ظاهر اين است كه موجب بطلان عمره تمتّع خواهد شد و لازم است كه آن را اعاده نمايد. ولي اگر تا روز هشتم ذي حجّه در مكّه بماند و قصد حجّ كند عمره مفرده اش تمتّع به حساب مي آيد و مي تواند براي حجّ محرم شود. (مناسك، مسأله 137).

آية اللَّه فاضل: اين در صورتي است كه عمره مفرده را در همان ماهي كه عمره تمتّع انجام داده بجا آورده شود، امّا اگر در ماه ديگر انجام داده، عمره تمتّع او باطل شده و اگر تا هشتم ذي حجّه در مكّه بماند اين عمره مفرده عمره تمتّع محسوب مي شود و حجّ تمتّع او با همين عمره صحيح خواهد بود.

(3).

احكام مربوط به لزوم و عدم لزوم تجديد احرام در فرض خروج، در بحث عمره مفرده گذشت.

(4)- آية اللَّه بهجت: خروج از مكّه بعد از عمره تمتّع جايز نيست براي كسي كه اگر خارج شود فوت مي شودحج در آن سال، و اگر بعد از عمره (بدون احرام بستن براي حج) از مكّه و حرم و ميقات خارج شد و عود نمود در غير ماه احرام اوّلي پس محتاج به احرام عمره است و عمره ثانيه را عمره تمتّع قرار مي دهد و احتياج اوّلي به طواف نساء موافق احتياط است و اگر عود كرد قبل از فصل ماه، مانعي از اكتفا به همان عمره براي حج تمتّع نيست و حكم فصل بين دو عمره و احرام براي دخول مكّه در مسأله 203 و 235 و 184 گذشت. (مناسك شيخ، ص 89 و 90 و 57).

آية اللَّه خويي: بلكه جايز نيست و اين حكم در اثناي عمره تمتع هم هست. (مناسك، مسأله 152).

آية اللَّه نوري: كسي كه از عمره تمتّع خارج شد، اگر اطمينان داشته باشد كه مي تواند به مكّه برگردد و براي اعمال حجّ محرم شود مي تواند از مكّه خارج شود و اگر بدون اين اطمينان نيز خارج شد ولي برگشت و احرام بست و حج بجاآورد عملش صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 371

حاجت؛ كه در اين صورت، بنابر احتياط واجب، جهت خروج، بايد براي حج محرم شود و با همان احرام، براي اعمال حج برگردد.

خروج بدون حاجت

920- كسي كه بدون حاجت و بدون احرام از مكه خارج شده، اگر بازگردد و محرم شود و حج به جا آورد، حج او صحيح است.

______________________________

(1)- آيات

عظام: تبريزي، خويي و مكارم: واجب است محرم شود به احرام حج …

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه فاضل: به حاشيه مسأله 200 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر حاجتي هر چند غير ضروري پيش آمد، اگر خوف فوت اعمال حج نباشد مي تواند خارج شود و در اين صورت اگر بداند كه مي تواند برگردد و محرم شود براي حج مانعي ندارد كه بدون احرام خارج شود و اگر نمي داند، بايد احرام حج را ببندد و برود و در اين صورت لازم نيست به مكه بازگردد بلكه مي تواند از همانجا به عرفات برود.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و اگر با احرام بودن، براي شخص حرجي باشد، بدون احرام نيز مي تواند خارج شود.

آية اللَّه مكارم: براي خدمه كاروانها نيز جايز است براي انجام كارهاي لازم به جدّه و مانند آن بروند و اگر محرم شدن موجب مشقت است مي توانند آن را ترك كنند.

(3)- آية اللَّه خويي: اگر از ميقاتها گذشت و در ماهي كه عمره را انجام داده بوده برنگشته باشد، اعاده عمره لازم است، ولي اگر قبل از گذشت ماهي كه عمره را انجام داده باشد اعاده عمره لازم نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر در ماه بعد وارد شود و دوباره نخواهد بيرون برود و در ماه بعد از آن وارد شود، بايد با عمره تمتع وارد شود و اگر باز هم بخواهد خارج شود و در ماه بعد وارد شود، بايد با عمره مفرده وارد شود؛ مانند اين كه در ماه شوال عمره تمتع انجام داده و خارج شده و در ماه ذيقعده وارد شده و باز هم مي خواهد خارج شود و ماه ذيحجه وارد شود

در اين صورت عمره ماه ذيقعده او بايد عمره مفرده باشد.

آية اللَّه فاضل: مگر آن كه در ماه بعد وارد مكه شود، كه در اين صورت بايد مجدّداً عمره تمتع بجا آورد و بعد محرم به احرام حج تمتع بشود و عمره اول فاسد شده است، و اگر مجدداً محرم نشود حج تمتّع او نيز باطل مي شود.

آية اللَّه مكارم: اگر در همان ماه قمري برگردد چيزي بر او نيست ولي اگر در ماه بعد برگردد و از ميقات هم گذشته باشد (مثلًا در ذي القعده به مدينه رفت و در ذي حجه برگشت) بايد دوباره محرم شود وعمره بجاآورد وهمان عمره تمتع او حساب مي شود وبراي عمره سابق احتياطاً طواف نساء بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 372

خروج بدون احرام از مكه و گذر از ميقات

921- اگر كسي بعد از عمره تمتع عمداً يا اضطراراً، بدون احرام به مدينه رفته و به قصد مكه از ميقات مي گذرد، وظيفه او نسبت به احرام در ميقات يا گذشتن از آن بدون احرام چيست؟ 922- خدمه كاروان و امثال ايشان - بنابر احتياط واجب - نمي توانند از مكه خارج بشوند

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: اگر عود نمود در غير ماه احرام اوّلي پس محتاج به احرام عمره است و عمره دوّم را عمره تمتّع قرار مي دهد و احتياج عمره اوّل به طواف نساء موافق احتياط است چنانچه گذشت در سؤال 46.

آية عظام خامنه اي و تبريزي: اگر در همان ماه هلالي كه براي عمره تمتع احرام بسته برگردد نياز به احرام جديد نيست و اگر در ماه ديگر برگردد، بايد بار ديگر محرم به عمره تمتع بشود، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: اگر در همان ماه برگردد احرام لازم نيست و

اگر در ماهِ بعد باشد، پس اگر دوباره نخواهد خارج شود تا زمان حج بايد به قصد عمره تمتع محرم شود و اگر دوباره قصد خروج و بازگشت در ماه بعد دارد بايد به قصد عمره مفرده محرم شود.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال، اگر در همان ماهي كه محرم به عمره تمتع شده و عمره را انجام داده، از مكه بيرون رفته و در همان ماه برگشته، احرام لازم نيست و اگر يك ماه فاصله شده بايد مجدّداً جهت عمره تمتع محرم شود و عمره اوّلي مفرده مي شود، و اگر يك ماه فاصله نشده ولي در غير ماهي كه محرم به عمره تمتع شده بوده دوباره به مكه وارد مي شود، احتياطاً جهت عمره تمتّع دوباره محرم شود، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: اگردر همان ماهي كه عمره تمتّع انجام داده است بخواهد برگردد ديگر لازم نيست محرم شود و حج تمتع او به همان صورت صحيح است. اما اگر در ماه بعد بخواهد وارد مكه شود محرم به احرام عمره تمتّع شود و عمره اوليه فاسد مي شود و طواف نساء هم لازم نيست.

آية اللَّه مكارم: هرگاه در همان ماه قمري كه محرم شده برگردد، احرام ديگر لازم نيست.

(2)- آيات عظام بهجت، خامنه اي، سيستاني، فاضل و مكارم: جهت حكم اين مسأله به ذيل مسأله 200 و 201 مراجعه شود.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بلكه جايز نيست مگر در مورد حاجت. (مناسك عربي، مسأله 151).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 373

مگر در مورد ضرورت و با احرام براي حج؛ ولي اگر احرام براي آنان حَرَجي باشد و رفتن به بيرون مكه- مانند عرفات و مني- بر آنان

ضرورت دارد، مي توانند بدون احرام به آنجا بروند.

احرام براي عمره تمتّع با احتمال خروج از مكه

923- شخصي كه كارمند سازمان حج و زيارت است وبه علّت مأموريت شغلي ممكن است از مكّه خارج شود؛ مثلًا به مدينه برگردد، ولي يقين به اين امر ندارد، آيا وقت احرام در ميقات مي تواند به نيت عمره تمتّع محرم شود؟

گونه هاي مختلف خروج از مكه

924- خروج از شهر مكه و مني و رفتن به جده، مدينه يا طائف در موارد ذيل چه حكمي دارد؟

الف: پس از اعمال روز عيد قربان پيش از اعمال مكّه؛

ب: در روز يازدهم پس از رمي جمرات؛

ج: پس از بيتوته نيمه اوّل شب يازدهم يا دوازدهم؛

د: پس از اعمال ايام تشريق، پيش از اعمال مكّه.

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: به ذيل مسأله 919 مراجعه شود.

(2). آيات عظام بهجت، خامنه اي و صافي: بلي مي تواند.

آية اللَّه تبريزي: مي تواند به نيت عمره تمتع محرم شود و اگر از مكه بخواهد خارج شود احكام خروج از مكه را بايد رعايت نمايد، واللَّه العالم.

آيةاللَّه سيستاني: مي تواند بلكه اگر قصد خروج ندارد بايد نيّت تمتّع كند و خارج شدن براي كاري، هر چند غير ضروري، اشكال ندارد در صورتي كه مطمئن باشد حج را درك مي كند.

آية اللَّه فاضل: بلي مي تواند و خروج از مكه در صورتي كه اطمينان به رسيدن براي اعمال حج را دارد جايز است.

آيةاللَّه مكارم: مي توانند براي عمره تمتع احرام ببندند حتي در صورتي كه يقين داشته باشند كه به خاطر الزامهاي شغلي، بعد از پايان عمره تمتع از مكه خارج مي شوند، مشروط بر اين كه براي انجام حج به موقع برگردند.

(3). آيت اللَّه خامنه اي: در همه صور ياد شده بي اشكال است. ولي بايد خروج به نحوي باشد كه بتواند مناسك باقي مانده را در وقت خودش انجام دهد.

آيت

اللَّه تبريزي: خارج شدن از مكه و توابع آن، قبل از اعمال مكه و تمام كردن آن جايز نيست.

آيت اللَّه سيستاني: اشكال ندارد مگر اين كه در ماه ذي قعده محرم به احرام عمره تمتع شده بود كه در اين صورت براي برگشت بايد محرم به عمره مفرده شده و داخل مكه بشود.

آيت اللَّه صافي: در هيچ يك از موارد مذكور جايز نيست.

آيت اللَّه فاضل: احتياط واجب است كه تا اعمال حج تمام نشده از مكه و منا خارج نشود مگر اين كه اطمينان داشته باشد كه براي اتمام اعمال بر مي گردد.

آيت اللَّه مكارم: احتياط آن است تا اعمال را تكميل نكرده خارج نشود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 374

خروج از مكه و عدم خروج از حرم

925- كسي كه در ماه ذي القعده عمره تمتع به جا مي آورد و در ماه ذي الحجه به مني مي آيد (با فرض اين كه مني خارج مكه است)، يا به جاي ديگري خارج از مكه مي رود، ولي از حرم خارج نمي شود، آيا براي بازگشت به مكه بايد محرم شود؟ اگر بايد محرم شود، از كجا بايد محرم شود؟ بايد به يكي از مواقيت عمره تمتع يا ادني الحل برود؟ و ثانياً به چه نيتي محرم شود؟ عمره تمتع؟ عمره مفرده؟ عمره مافي الذمة؟

اجبار به خروج از حرم

926- محل توزيع گوشت در مكه مكرّمه، حدود يك كيلومتر بعد از مسجد تنعيم قرار دارد، با توجه به اين كه عوامل خدماتي مجبورند براي گرفتن سهميه كاروان، به آن محل تردّد كنند، آيا به

______________________________

(1). آيت اللَّه خامنه اي: اگر از حدود حرم خارج نشده تجديد احرام و عمره در فرض سؤال لازم نيست، و اگر خواست دوباره عمره بجا آورد، در فرض سؤال بايد عمره تمتع بجا آورد، و براي آن بايد از يكي از مواقيت عمره تمتّع محرم شود.

آيت اللَّه تبريزي: اگر فقط خارج از مكه شد واز حرم خارج نشد مرتكب خلاف شده ولي تجديد احرام لازم نيست و اگر از حرم خارج شد در صورت برگشت در ماهي غير از ماهي كه احرام اول را بسته بود بايد به نيت عمره تمتّع از ميقات عمره تمتع محرم شود و احتياطاً طواف نساء براي عمره سابقه انجام دهد.

آيت اللَّه گلپايگاني: شخص مذكور نبايد قبل از احرام حج از مكه خارج شود و بر فرض خروج عصياناً بايد به مكه برگردد و در مكه براي حج محرم شود.

آيت اللَّه سيستاني: بايد محرم شود و مي تواند از ادني

الحل براي عمره مفرده محرم شود و اگر بعد از آن از مكه خارج نشود و وقت حج برسد عمره او بدل به تمتع مي شود.

آيت اللَّه مكارم: احرام مجدد لازم نيست.

آيت اللَّه فاضل: در فرض سؤال اگر از مكه خارج شد- ولو از حرم خارج نشده است- بايد براي برگشت، مجدداً محرم بشود وعمره تمتّع او باطل شده است لذا اگر بخواهد حج تمتع بجا آورد بايد از مواقيت عمره تمتّع به نيت عمره تمتّع محرم بشود واگر بخواهد عمره مفرده انجام دهد، احرام از ادني الحل كفايت مي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 375

عمره تمتّع آنها يا حجّ واجب خودشان اشكالي وارد مي شود؟ به علاوه حكم مسأله در خصوص كساني كه حج مستحبي يا نيابي بجا مي آورند چگونه است؟

نحوه تعيين حدّ مكه و حكم غار حرا

927- در مورد محدوده مكه و اين كه مثلًا غار حرا از مكه است يا نه، ميزان تحقيق از اهل محل است.

جواز خروج از مكه بعد از انجام اعمال مني

928- بعد از انجام اعمال مني و قبل از انجام اعمال مكه، خروج از مكه مانع ندارد.

______________________________

(1). آية اللَّه فاضل: در فرض سوال كه از مكه خارج نمي شوند، مطلقا مانعي ندارد.

آية اللَّه تبريزي: خروج متمتّع تا جايي كه از اطراف و توابع نزديك مكّه محسوب شود جايز است و فرقي بين حجّ واجب و غير واجب و نايب و غير نايب نمي باشد.

آية اللَّه مكارم: بعد از انجام عمره تمتّع مي تواند به اينگونه مناطق رفت و آمد كند و در عمره مفرده هر گاه قبل از گذشتن ماهي كه در آن عمره انجام داده است خارج شود و بازگردد تكرار عمره لازم نيست، امّا اگر در ماه بعد برگردد بايد از همان مسجد تنعيم محرم شود و عمره بجاي آورد.

آية اللَّه صافي: در مورد سؤال، چنانچه محلّ مذكور از توابع مكّه مكرّمه محسوب باشد تردّد اشكال ندارد و اگر از توابع محسوب نشود بايد محرماً به احرام حج، خارج شود ولي اگر خروج با احرام حرجي باشد مي تواند بدون احرام برود و در هر حال ضرري به عمره يا حج نمي زند و در اين احكام تفاوتي بين اقسام حجّ (مستحبي يا نيابي يا غير اينها) نيست. بلي اگر با اجير در حجّ شرط كرده باشند كه بعد از عمره و قبل از حجّ از مكه خارج نشود و يا اين كه نفس استيجار ولو با قرائن انصراف به آن داشته باشد و اجير خارج شده باشد بايد رضايت اجير كننده را نسبت به اجرت

حاصل نمايد.

آية اللَّه نوري: چون از اطراف و توابع مكّه محسوب مي شود اشكال ندارد و در همه صور مذكوره در فوق جايز است.

(2)- آيات عظام تبريزي، خامنه اي، مكارم: رفتن به غار حِرا و امثال آن از مناطق نزديك ضرري ندارد، خواه جزو مكه باشد يا نه.

آية اللَّه خويي: خارج شدن به اطراف و توابع مكّه مانع ندارد. (مناسك عربي، مسأله 153).

آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب نبايد خارج شود اين احتياط شامل غار حِرا نيز مي شود.

آية اللَّه فاضل: با توجّه به توسعه شهر مكّه، رفتن به اطراف آن تا جايي كه صدق كند از مكّه است مانعي ندارد.

(3)- آيات عظام بهجت، تبريزي و فاضل: بنابر احتياط واجب خارج نشود.

آيات عظام: خويي، صافي و گلپايگاني: جايز نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 376

3- تراشيدن سر و صورت
ماشين كردن سر بين عمره تمتع و حج

929- بين عمره تمتع و حج تمتع، ماشين كردن سر مانع ندارد، ولي نبايد حلق كند؛ و از ماشين كردني كه مثل حلق است، بايد- بنابر احتياط- اجتناب شود. 930- بين عمره تمتع و حج تمتع هر چند حلق جائز نيست، ولي كفّاره ثابت نيست.

حكم تراشيدن صورت بعد از عمره تمتع

931- تراشيدن صورت بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج، غير از حكم تراشيدن ريش، حكم خاصي ندارد.

خروج از مكه براي نايب

932- بعد از عمره تمتع و قبل از حج، خروج از مكه، ضرر به حج و نيابت نمي زند، ولي در صورت امكان، بايد- علي الأحوط- با احرام حج از مكه خارج شود.

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: سرتراشيدن نيز مانعي ندارد.

(2)- آية اللَّه بهجت، به ذيل مسأله 903 مراجعه شود.

(3)- آية اللَّه سيستاني: بنا بر اظهر سرتراشيدن حلال است، اگر چه احوط ترك آن است، پس از گذشت سي روز از عيد فطر. (مناسك، مسأله 356).

(4)- آية اللَّه بهجت: به مسأله 903 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر عمره تمتع در ماه شوال انجام داده شود، تراشيدن سر تا 30 روز بعد از عيد فطر جايز است و اما بعد از آن، بنابر احتياط نبايد تراشيده شود و در صورت تراشيدن اگر از روي علم و عمد باشد بنابر احتياط يك گوسفند كفّاره دارد.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب ترك آن است پس از گذشت سي روز از عيد فطر و احتياط مستحب آن است كه در صورت انجام آن از روي علم و عمد، يك قرباني كفّاره بدهد. (مناسك، مسأله 356).

آية اللَّه صافي: بايد يك گوسفند كفّاره بدهد بنابر احتياط، هر چند جاهل يا ناسي باشد.

آية اللَّه گلپايگاني: بايد يك گوسفند كفّاره بدهد بنابر احتياط، هرچند جاهل يا ناسي باشد. (مناسك فارسي، ص 97 مسأله 133) ولي در مجمع المسائل، ج 1، ص 465 مسأله 43 مي فرمايد: در صورت علم به مسأله يك گوسفند كفّاره دارد و در صورت جهل و نسيان كفّاره ندارد.

آية اللَّه

مكارم: كفّاره آن يك گوسفند است بنابر احتياط.

(5)- آية اللَّه بهجت: به مسأله 200 و 201 مراجعه شود.

آيات عظام خامنه اي، سيستاني، فاضل: به حاشيه مسأله 200 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: اگر احرام براي آنها موجب عسر و حرج است لازم نيست.

آية اللَّه نوري: اگر مطمئن است كه به اعمال حج در موقع خود مي رسد مي تواند بدون احرام از مكه خارج شود و برگردد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 377

4- عجز از انجام دادن حج بعد از عمره
حصول مرض بعد از عمره تمتع

933- اگر حج گزار بعد از انجام عمره تمتع، مريض شود و نتواند اعمال حج را بجا آورد و به وطن باز گردد، چنانچه سال اوّل استطاعت او بوده، وجوب حج در سال بعد، به دارا بودن استطاعت در آن زمان، بستگي دارد؛ ولي اگر حج بر او مستقر باشد، چنانچه مأيوس از خوب شدن باشد، بايد در همان سال با امكان، يا سال بعد، نايب بگيرد؛ و اگر اميد بهبودي داشته باشد، نمي تواند نايب بگيرد و بايد خودش بعد از بهبودي، حج و عمره تمتع را انجام دهد.

934- اگر حج گزار پس از انجام عمره تمتع مريض شود وبه تشخيص پزشكان بايد به وطن برگردد ونمي تواند اعمال حج بجا آورد، يا وقت وقوف گذشته و او را محرم نكرده اند، يا محرم

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: براي حكم استنابه، به مسأله 86 مراجعه شود. و عمره او مفرده مي شود و احتياطاً بايدطواف نساء به جا آورد (مستفاد از سؤال 136 مناسك).

آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني: مگر آن كه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، پس بنابر احتياط بايد نايب بگيرد.

آية اللَّه خويي: مگر آن كه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند يا براي او مشقت داشته

باشد و اميد به بهبودي نداشته باشد كه در اين صورت بايد براي حج نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن مانند وجوب حج فوري است. (مناسك، مسأله 63 و قبل از مسأله 151).

آية اللَّه سيستاني: اگر از انجام حج متمكن نبوده، وظيفه او بنابر احتياط واجب اين بوده است كه عمره تمتع را بدل به عمره مفرده كند و طواف نساء را انجام دهد، و اكنون اگر بازگشت براي او مقدور نيست احتياطاً بايدبراي طواف نساء نايب بگيرد. (مناسك، ذيل مسأله 151 و ملحق مناسك، س 92).

(2). آية اللَّه فاضل: و اگر نشد سال بعد.

(3). آية اللَّه مكارم: در همان سال و اگر ممكن نشد در سال هاي بعد.

(4). آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط در اين صورت هم نايب بگيرد و اگر بعداً رفع عذر شد و داراي شرايط بود احتياطاً خودش نيز حج را انجام دهد. (مناسك عربي، ص 32، مسأله 90).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 378

كرده اند ولي براي وقوف نبرده اند، تكليف چيست؟

______________________________

(1). آية اللَّه خامنه اي: در فرضي كه بعد از عمره تمتع به احرام حج محرم نشده، به هر دليلي كه باشد جهت مرض يا تنگي وقت تكليفي ندارد ولي در صورتي كه به احرام حج محرم شده، حكم محصور دارد.

آية اللَّه تبريزي: اگر بتواند محرم به حج بشود و وقوف را ولو به اندازه اي كه صحت حج وي بر آن متوقف است؛ مثل ادراك لحظه اي از وقوف مشعر ولو اضطراري آن، درك كند بايد اين كار را انجام دهد و براي اعمالي كه عاجز از مباشرت است چنانچه ممكن است مانند طواف و سعي او را طواف و

سعي دهند انجام دهند و اگر آن را هم نتواند نايب بگيرد. و اگر نتواند وقوف را درك كند چنانچه محرم براي حج نشده به احتياط واجب عمره تمتّع را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء را بجا آورد يا او را در صورت عجز طواف دهند و اگر ممكن نيست در آن طواف نايب بگيرد و اگر محرم براي حج شده چنانچه متمكّن از دخول مكه نباشد قرباني به مني فرستاده و وقتي معين مي كند براي ذبح آن و پس از آن تقصير مي كند و همه چيز بر او حلال مي شود و اگر متمكن از دخول مكه باشد حجش مبدل به عمره مفرده مي شود و براي اعمال عمره مفرده نايب مي گيرد و پس از طواف و سعي نايب، تقصير مي كند سپس نايب طواف نساء بجامي آورد و نيز اگر احرام حج بسته و مي توانسته وقوف را درك كند ولي درك نكرده حجش مبدل به عمره مفرده مي شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر محرم نشده باشد و فرض بر اين باشد كه نمي تواند وقوفين را به مقداري كه حج به كمتر از آن صحيح نيست درك كند و براي بقيه اعمال نايب بگيرد به احتياط واجب عمره او بَدَل به عمره مفرده مي شود پس طواف نساء انجام دهد ولو به نيابت اگر نتوان او را طواف داد و مُحِلّ مي شود و اگر احرام حجّ بسته است و نمي تواند وقوفين را درك كند بايد قرباني يا قيمتِ آن را به كسي بدهد كه در منا در روز عيد ذبح كند و او پس از وقت مُعيّن كه با او توافق مي كند حلق يا تقصير كند و مُحلّ شود

ولي تا طواف و سعي در حجّي يا عُمره اي ديگر انجام ندهد زن بر او حلال نمي شود ولي اگر با فرض امكان درك وقوفين ولو به اقلّ واجب از روي جَهل به مسأله يا هر عذري ديگر درك نكرد، حج او باطل است و بايد با آن احرام عمره مفرده اي انجام دهد تا محلّ شود.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال، اگر براي حجّ محرم نشده فعلًا تكليفي ندارد و طواف نساء و نماز آن را بنابر احتياط خود و يا نائبش بجا آورد و اگر براي حجّ تمتّع محرم شده و نتوانسته وقوفين را درك كند بايد با اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود و در صورت عدم تمكّن نايب بگيرد و در هر دو فرض مسأله، چنانچه حج بر او مستقرّ بوده يا استطاعت باقي باشد در سال بعد بايد حج را انجام دهد.

آيةاللَّه فاضل: اگر محرم نشده است فعلًا وظيفه اي ندارد ولي اگر در سال هاي بعد استطاعت او باقي بود، بايد حجةالاسلام انجام دهد و اگر محرم شده است و امكان اتمام حج نباشد احكام محصور را دارد.

آية اللَّه مكارم: اگر سال اوّل استطاعت اوست، حج از او ساقط است مگر اين كه استطاعت براي سالهاي بعد باقي بماند و اگر قبلًا حج بر او مستقر شده و مأيوس از خوب شدن است، نايب مي گيرد تا حج را از طرف او بجا آورد و اگر اميد بهبودي مي رود، هر زمان بهبودي پيدا كرد خودش حج تمتع را در سالهاي آينده بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 379

كسي كه بعد از عمره تمتع نمي تواند حج بجا آورد

935- شخصي بعد از عمره تمتّع، نمي تواند حج تمتع بجا آورد، مثلًا

براي خدمت به حجاج از سوي سازمان حج و زيارت به حج آمده و اكنون سازمان مذكور او را مأمور كرده كه در ايام تشريق در مكه بماند، وظيفه اش چيست؟

______________________________

(1). آية اللَّه تبريزي: چنانچه كسي مضطر به ترك حج تمتع بشود احتياط آن است كه عمره تمتع را عمره مفرده قرار داده و براي آن طواف نساء بجا آورد ولي مجرد منع ديگران محقق اضطرار نيست، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب آن را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء بجاي آورد.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال، در حج تمتع واجب (حَجّةالاسلام، حج واجب به نذر و غيره) ترك حج تمتع جايز نيست، و در حج تمتع مستحبي نيز با عدم ضرورت عرفي يا شرعي احتياط واجب انجام حج تمتّع است. واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: فعلًا مُحِل است و تكليفي ندارد و به مأموريت خود ادامه دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص379

آية اللَّه مكارم: اگر توانايي بر حج ندارد وظيفه اي ندارد.

آية اللَّه نوري: اگر حجّ بر آن شخص واجب بوده است و به قصد اداي حج واجب عمره تمتّع را انجام داده و اكنون قدرت اداي حج را ندارد اين عمره تمتّع از عمره تمتّعي كه جزء حج است كفايت نمي كند و لازم است بعداً عمره تمتع و حج تمتّع را باهم در يك سال انجام بدهد و اگر از باب استحباب مي خواسته است حج تمتّع انجام بدهد و مضطر به ترك حج شده است اشكال ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 380

يَا خَيْرَ حَبِيبٍ وَ مَحْبُوبٍ

قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عليه السلام:

فَضْلُ كَافِلِ يَتِيمِ آلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْقَطِعِ عَنْ مَوَالِيهِ

النَّاشِبِ فِي رُتْبَةِ الْجَهْلِ يُخْرِجُهُ مِنْ جَهْلِهِ وَ يُوضِحُ لَهُ مَا اشْتَبَهَ عَلَيْهِ عَلَي فَضْلِ كَافِلِ يَتِيمٍ يُطْعِمُهُ وَ يَسْقِيهِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَي السُّهَا

البحار/ 2/ 3

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 381

باب ششم

احكام و شرايط احرام حج 383

1- كيفيت احرام حج 383

2- زمان و مكان احرام حج 383

3- مراحل خروج از احرام حج 384

احكام شك و خلل در احرام حج 386

مستحبات احرام حج 388

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 382

الهي

وَ أَنَا الطَّرِيدُ الَّذِي آوَيْتَهُ

الامام الصادق عليه السلام

إنّا لنحبّ من كان عاقلًا عالماً فهماً فقيهاً حليماً مدارياً صبوراً صدوقاً وفيّاً؛ إنَّ اللّهَ خصَّ الأنبياءَ ع بمكارمِ الأخْلاقِ؛ فَمَنْ كانَتْ فيهِ، فَلْيَحمَدِ اللّهَ علي ذلك؛ و مَنْ لمْ تكنْ فيه، فَليَتضرَّعْ إلي اللّهِ و لْيَسْألْهُ إيّاها.

قيلَ لَهُ و ما هيَ قال عليه السلام:

الورَعُ و القنَاعةُ و الصبرُ و الشكرُ و الحلمُ و الحَياءُ و السَخاءُ و الشُجاعَةُ و الغيرةُ وصِدقُ الحديثِ و البرُّ و أداءُ الأمانةِ و اليقينُ

و حسنُ الخلقِ والمروّةُ

2/ 56

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 383

باب ششم: احكام و شرايط احرام حج

فصل اول: احكام و شرايط احرام حج

1- كيفيت احرام حج
اشاره

936- بعد از عمره تمتع، اعمال حج تمتع، در موعد مقرّر آغاز مي شود، و اولين عمل آن، «احرام حج» است.

937- احرام حج از جهت محرّمات احرام و كفارات آن و ساير جهات- غير از مكان احرام و نيت آن- با احرام عمره تمتّع يكسان است.

اخلاص در نيت احرام حج

938- نيت احرام حج- مانند ساير عبادات- بايد خالص و براي اطاعت از خداوند متعال باشد. ريا موجب بطلان عمل است.

2- زمان و مكان احرام حج
اشاره

939- زمان احرام حج، بعد از عمره تمتع آغاز؛ و تأخير آن تا زمان امكان ادراك وقوف اختياري عرفه، جايز است.

استحباب احرام در روز ترويه

940- محرم شدن در روز «ترويه»، مستحب، بلكه احوط است.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: مراجعه شود به مسأله 568.

(2)- آية اللَّه سيستاني: كسي كه مي تواند وقوف اختياري عرفه را درك كند، جايز نيست احرام را از وقت مذكور تأخير بيندازد.

(3)- آية اللَّه صافي: و پيش از روز ترويه نيز احرام بستن جايز است و احتياط آن است كه بيشتر از سه روز پيش از ترويه احرام نبندد؛ چنانكه احتياط آن است كه اگر محرم شده، پيش از روز ترويه از مكه خارج نشود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 384

مكان احرام حج

941- محل احرام حج، شهر «مكه» است و در تمام نقاط آن- حتي محلات تازه ساز- كفايت مي كند؛ ولي مستحب است در مقام ابراهيم عليه السلام يا حجر اسماعيل عليه السلام انجام شود.

محلات جديد مكه

942- محلات جديد كه جزو مكه محسوب مي شوند، احرام در آنها مانع ندارد؛ ولي اگر جزو آن محسوب نمي شوند، يا مورد شك است، كفايت نمي كند.

3- مراحل خروج از احرام حج
اشاره

943- محرّمات احرام به تدريج و در سه موقع، حلال مي شود:

اول- بعد از حلق يا تقصير در مني، كه به وسيله آن همه محرّمات احرام- غير از بوي خوش و زن چنانكه گذشت - حلال مي شود و صيد، فقط از جهت احرامْ حلال مي شود، نه از جهت حرم. دوم- بعد از طواف زيارت و نماز آن و سعي، بوي خوش، حلال مي شود، ولي حرمت زن

______________________________

(1)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي و صافي: بنابر احتياط در مكه قديم احرام ببندند.

آية اللَّه سيستاني: و احوط و اولي احرام بستن از مكّه قديم است كه در زمان رسول اللَّه صلي الله عليه و آله بوده است، اگرچه اظهر جواز احرام بستن از قسمتهاي جديد شهر است، مگر قسمتهايي كه بيرون حرم باشد. (مناسك، ص 120).

آية اللَّه مكارم: ولي از بيرون حرم (مانند مناطقي كه بعد از مسجد تنعيم است و اكنون جزو مكه شده) خالي از اشكال نيست.

(2)- آيات عظام فاضل، نوري: در مسجد يا در مقام ابراهيم.

(3)- آية اللَّه خامنه اي و آية اللَّه مكارم: افضل احرام از مسجدالحرام است.

(4)- آية اللَّه بهجت: احوط اقتصار بر مكّه قديم است در رابطه با احرام حج (مناسك، س 48).

(5)- به مسأله قبل مراجعه شود.

(6)- آية اللَّه سيستاني: در حاشيه مسأله 1163 آمده است كه عقد و شهادت بر آن با حلق يا تقصير جايز مي شود.

آية اللَّه مكارم: احتياط در ترك صيد است هرچند در خارج حرم باشد.

(7)- مراجعه شود به مسأله 1163.

(8)- آية اللَّه بهجت:

و اين احوط است امّا اقوي بودن آن در قبال قول به حليّت بعد از نماز طواف (و قبل ازسعي) محتاج به تأمل است. (مناسك شيخ، ص 80).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 385

هنوز باقي است. سوم- بعد از انجام طواف نساء و نماز آن، زن نيز حلال مي شود.

بعد از اين سه عمل، همه محرّمات احرام حلال مي شود؛ و اما صيدِ در حرم، براي همه- چه محرم و چه مُحِلّ- حرام است.

تحلل كساني كه اعمال را مقدم مي كنند

944- كساني كه بواسطه عذر- مثل پيري و خوف حيض- طواف زيارت و طواف نساء را مقدّم داشتند، بوي خوش و زن بر آنها حلال نمي شود و تمام محرّمات بعد از تقصير يا حلق، حلال مي شود.

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: صيد و زن بر او حرام است و احوط در حج تمتّع آن است كه پيش از طواف نساء و نماز آن از بوي خوش نيز اجتناب نمايد.

(2)- آية اللَّه بهجت: امّا كندن گياه و درخت حرم و شكار در حرم گفته شد كه حرمتش اختصاص به محرم ندارد و شامل غير محرم نيز هست و در مسأله 412 مناسك آمده است ولي حليّت صيد احرامي، به مجرّد تماميّت مناسك مني، بي وجه نيست.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: فقط چيزي كه از حرامها باقي مي ماند شكار است كه تا ظهر روز سيزدهم حرام است، بنابر احتياط واجب.

(3). آيةالله فاضل: و همچنين ساير محرمات حرم مانند كندن گياه حرم بر حرمت خود باقي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 386

فصل دوم: احكام شك و خلل در احرام حج

شك در عمره تمتع بعد از احرام حج

945- بعد از احرام حج، به شك در انجام دادن عمره تمتع، يا صحت آن، اعتنا نمي شود و عمل صحيح است.

فراموشي احرام حج

946- اگر احرام را فراموش نمايد و در عرفات متذكر شود، واجب است به مكه برگردد و احرام ببندد؛ و اگر به جهت تنگي وقت يا عذر ديگر، بازگشت ممكن نشود، در همان جا مُحْرم شود؛

و اگر تا بعد از تمامي اعمال، يادش نيايد، ظاهراً حجش صحيح است؛ و احتياط مستحب آن است كه اگر بعد از وقوف به عرفات و مشعر، قبل از فارغ شدن از اعمال، يادش آمد، حج را اتمام و

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احتياط آن است كه هر قدر مي تواند برگردد و اگر نتوانست برگرددواجب است از همان جا كه هست محرم شود. (مناسك فارسي، ص 101 مسأله 142).

آية اللَّه مكارم: در عرفات يا مشعر يا مني، قبل از رمي جمرات و ذبح، ولي اگر بعد از آن متوجه شود وقت احرام گذشته و حجش صحيح است.

(2)- آيات عظام بهجت، نوري: احرام ببندد و تمام كند حج را.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: اگر بعد از وقوف به عرفات يادش بيايد يا حكم را ياد بگيرد، بايد از جايي كه هست احرام ببندد، هرچند متمكن از بازگشت به مكه و احرام از مكه باشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: فوراً همانجا محرم شود و حج را تمام كند و احتياط آن است كه سال آينده دوباره بجا آورد، اگرچه بعيد نيست جواز اكتفا به حج اول. (مناسك فارسي، ص 102، مسأله 143).

آية اللَّه فاضل: فوراً همانجا محرم شود و حج را تمام كند و احتياط مستحب آن است

كه سال آينده دوباره بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 387

در سال بعد اعاده كند. و همچنين است حكم، اگر تلبيه را فراموش نمايد.

اتحاد جاهل و ناسي در حكم

947- حكم ترك احرام با جهلِ به حكم، با فراموشي آن يكسان است.

ترك عمدي احرام حج

948- ترك احرام از روي علم و عمد، تا زمان فوت وقوف عرفات و مشعر، موجب بطلان حج است.

ترك احرام حج و انجام عمره مفرده

949- خدمه كاروان و امثال ايشان كه بايد در عرفات و مني بدون احرام باشند، مي توانند از ابتدا براي ورود به مكه، عمره مفرده انجام دهند و در صورت مستطيع نبودن، براي حج محرم نشوند.

افراد مذكور اگر براي حج محرم شدند و در عرفات و مني با لباس مخيط به سر بردند، حج آنها صحيح است ولي بايد كفّاره بدهند.

انجام اعمال مكه بدون احرام توسط معذورين

950- معذوريني كه اعمال مكه را بر وقوفين مقدم مي كنند، اگر جهلًا بدون احرام، اعمال مكه را مقدم كردند، كفايت نمي كند و بايد آن اعمال را با احرام اعاده كنند، يا بعد از وقوفين و اعمال، به جا آورند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: و در صورتي كه يادش نيايد و يا حكم را نداند تا بعد از فارغ شدن از اعمال حج، حجّش صحيح است (مناسك حج، مسأله 362).

(2)- آية اللَّه سيستاني: اگر ترك كند احرام را از روي علم و عمد تا زمان فوت وقوف اختياري عرفات، حجّش باطل است و اگر به مقدار ركن درك كند، حجّش صحيح است گرچه گناه كرده است.

(3)- آية اللَّه بهجت: البته از مسائل احرام به دست مي آيد كه وقت احرام نبايد قصد چنين تخلّفي را داشته باشد.

(4)- آية اللَّه بهجت: به آن اكتفا نكند و احتياطاً طواف و نماز و سعي را اعاده كند (مناسك، س 168).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 388

فصل سوم: مستحبات احرام حج تا وقوف به عرفات

اشاره

951- اموري كه در احرام عمره مستحب بود، در احرام حج نيز مستحب است و پس از اين كه شخص، احرام بسته و از مكه بيرون آمد، همين كه بر ابطح مشرِف شود به آواز بلند تلبيه بگويد و چون متوجه مني شود بگويد:

«أللَّهُمَّ ايّاكَ أرْجُو وَايّاكَ أدْعُو فَبَلِّغْني أمَلِي وَأصْلِحْ لي عَمَلي».

و با تن و دل آرام با تسبيح و ذكر حق تعالي برود و چون به مني رسيد بگويد:

«ا لْحَمْدُ للَّهِ الَّذي أقْدَمَنِيها صالِحاً في عافِيَةٍ وَبَلَّغَني هذا الْمَكانِ». پس بگويد:

«أللَّهُمَّ هذِهِ مِني وَهِيَ مِمّا مَنَنْتَ بِهِ عَلَيْنا مِنَ الْمَناسِكِ فَأَسْأَ لُكَ أنْ تَمُنَّ عَلَيَّ بِما مَنَنْتَ عَلي أَ

نْبِيائِكَ فَإنَّما أَ نَا عَبْدُكَ وَفي قَبْضَتِكَ».

استحباب بودن شب عرفه در مني

و مستحب است شب عرفه را در مني بوده و به اطاعت الهي مشغول باشد؛ و بهتر آن است كه عبادات و خصوصاً نمازها را در مسجد خِيف به جا آورد؛ و چون نماز صبح را خواند تا طلوع آفتاب تعقيب گفته؛ پس به عرفات روانه شود و اگر خواسته باشد بعد از طلوع صبح روانه شود، مانعي ندارد، ولي سنت آن است كه تا آفتاب طلوع نكرده از وادي مُحَسِّر، رد نشود و روانه شدن پيش از صبح مكروه است و چون به عرفات متوجه شود اين دعا را بخواند:

«اللَّهُمَّ الَيْكَ صَمَدْتُ وَايّاكَ اعْتَمَدْتُ وَوَجْهَكَ أرَدْتُ أسْأَ لُكَ أنْ تُبارِكَ لِي في رِحْلَتي وَأنْ تَقْضِيَ لِي حاجَتي وَأنْ تَجْعَلَني مِمَّنْ تُباهي بِهِ اليَوْمَ مَنْ هُوَ أفْضَلُ مِنّي».

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا بجا آورد.

(2)- آيات عظام بهجت، صافي، گلپايگاني: بلكه احوط.

(3)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بلكه خلاف احتياط است مگر از جهت ضرورتي مثل بيمار و يا خائف از ازدحام. (مناسك فارسي، مسأله 145).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 389

باب هفتم

كيفيت و زمان وقوف 391

احكام خلل در وقوف عرفات 393

مستحبات وقوف به عرفات 396

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 390

الهي

بِذِكْرِكَ عَاشَ قَلْبِي فَإِنَّكَ قُرَّةُ عَيْنِي يَا سَيِّدِي

الامام علي بن الحسين عليه السلام

إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ وَ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ عليه السلام أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَان

بحارالأنوار/ 36/ 386

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 391

باب هفتم: كيفيت و زمان وقوف

فصل اول: كيفيت و زمان وقوف

اشاره

952- وقوف در عرفات، دومين عملِ واجبِ حج و در روز عرفه، در سرزمين عرفات، انجام مي شود.

مراد از وقوف

953- مراد از وقوف- ركني آن- مسمّاي بودن در عرفات است؛ هرچند خيلي كم باشد، مثل يك دقيقه؛ و شامل تماميِ مواردِ سواره، پياده، نشسته، خوابيده، راه رفتن و غير آن مي شود.

954- اگر در تمام وقت بيهوش يا خواب باشد، وقوف باطل است.

زمان وقوف

955- بودن در عرفات از زوال روز نهم تا غروب شرعي - كه وقت نماز مغرب است- بنابر

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: به قدري كه عرفاً بگويند در عرفات توقّف كرده است.

آية اللَّه مكارم: بهتر است به اين مقدار قناعت نكند.

(2)- آية اللَّه نوري: بدون آن كه قبلًا قصد وقوف كرده باشد خواب باشد، وقوف او باطل است.

آية اللَّه تبريزي: اگر قبل از خواب قصد وقوف كرده، ولو در هنگام وقوف خواب باشد، مانعي ندارد.

آية اللَّه سيستاني: اگر در اوّل وقت وقوف مثلًا آن را قصد كند و بعد از آن بخوابد يا بيهوش شود، تا آخر وقت كفايت مي كند و اگر بدون اين كه قصد وقوف كرده باشد در تمام وقت در حال خواب يا بيهوش باشد وقوف از او حاصل نشده است و امّا اگر قبل از وقت قصد وقوف كرده ولي در تمام وقت خواب يا بيهوش باشد، كفايت اين وقوف محلّ اشكال است. (مناسك، مسأله 367).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: ولي اگر پيش از وقت در عرفات باشد و قصد وقوف كند و به همين قصد بخوابد و اتفاقاً در تمام وقت بيدار نشود صحت وقوف او بعيد نيست و اگر بعد از قصد وقوف و دخول وقت بخوابد ضرر ندارد و وقوف او صحيح است. (مناسك فارسي، ص 105، مسأله 146).

آية اللَّه مكارم: هر گاه قبلًا

به عرفات آمده و نيت كرده باشد صحيح است.

(3)- آية اللَّه سيستاني: تا غروب آفتاب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 392

احتياط واجب، لازم است؛ ولي تمام آن ركن نيست كه به ترك آن، حج باطل شود؛ پس اگر كسي بعد از زوال، كمي توقف كند و برود، يا طرف عصر بيايد، حج او صحيح است اگرچه عمداً باشد.

جواز تأخير وقوف از ظهر

956- تأخير وقوف از اول ظهر به مقدار كم- مثلًا به مقدار نماز ظهر و عصر با فرض جمع - معلوم نيست حرام باشد، ولي احتياط در عدم تأخير است.

وقوف اضطراري عرفات

957- وقوف اضطراري عرفه، شب عيد است؛ و مراد از شب، تا طلوع فجر است.

حدود عرفات و مشعر

958- حدودي كه براي عرفات و مُزْدَلَفه و مني مشخص شده است، چنانچه مورد اطمينان يا تصديق اهل محل باشد، معتبر است.

صعود به جبل الرحمه

959- در وقت وقوف، بالا رفتن از جبل الرحمه، مكروه است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خويي: وقوف در عرفات براي شخص مختار بنابر احتياط از اول زوال تا غروب …

آية اللَّه تبريزي: وقوف در عرفات براي شخص مختار بنابر احتياط از اول ظهر روز نهم ذي حجه تا غروب است، و اظهر اين است كه مي تواند تا يك ساعت بعد از ظهر وقوف را تأخير نمايد.

آية اللَّه سيستاني: واجب بودن وقوف از اوّل ظهر مبني بر احتياط است و اظهر اين است كه جايز است آنرا از اوّل ظهر به مقدار انجام يك غسل و خواندن نماز ظهر و عصر پشت سرهم به تأخير اندازد (مناسك، مسأله 368).

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اظهر اين است كه مي تواند تا يك ساعت بعدازظهر وقوف را تأخير نمايد.

آية اللَّه خامنه اي: جواز تأخير از اول وقت، به اندازه خواندن نماز ظهر و عصر و مقدمات آن، بعيد نيست.

(3)- آيات عظام بهجت، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم، نوري: اين احتياط ترك نشود.

(4)- آيات عظام سيستاني، فاضل، نوري: و درك مقداري از آن، كفايت مي كند؛ چنانكه گذشت.

آية اللَّه خويي: و شب تا طلوع آفتاب است. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 367).

آية اللَّه مكارم: درك مقداري از آن هرچند كم باشد كافي است.

(5)- آية اللَّه سيستاني: اگر اين حدود دست به دست از قديم اخذ شده باشد معتبر است، مادام كه اطمينان در خطاي آن پيدا نشود. (ملحق مناسك، مسأله 303).

آية اللَّه مكارم: معمولًا مورد قبول اهل محل است، بنابراين

تابلوها يا علاماتي كه گذارده اند معتبر است.

(6)- آية اللَّه سيستاني: جبل الرحمه جزو موقف است ولي افضل ايستادن در دامنه كوه از طرف چپ آن است (مناسك، مسأله 366).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 393

فصل دوم: احكام خلل در وقوف عرفات

ترك وقوف

960- ترك وقوف ركني عرفات با عمد و علم، موجب بطلان حج است، و در اين فرض، وقوف در شب عيد- كه وقوف اضطراري است- كفايت نمي كند.

اغما بعد از عرفات

961- اگر حج گزار قبل از درك مشعر، بيهوش شود، و تا بعد از اعمال حج به هوش نيايد، جهت احراز خروج از احرام، عمره مفرده به جا آورد و در سال بعد حج را اعاده كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: يا جهل تقصيري.

(2)- آية اللَّه خويي: اگر فقط وقوف اختياري عرفات را درك نمايد، اظهر بطلان حج و انقلاب آن به عمره مفرده است. (مناسك، ص 242).

آية اللَّه سيستاني: حجّش باطل است و احرامش بدل به عمره مفرده شده است و بايد مناسك عمره را انجام دهد.

آية اللَّه صافي: به حاشيه مسأله 985 مراجعه شود.

آية اللَّه فاضل: در فرض مرقوم رمي روز عيد را نيابتاً از طرف او انجام دهند و پس از به هوش آمدن، بقيه اعمال را خودش انجام دهد و بنابر احتياط واجب عمره مفرده اي بجا آورد و اگر حج بر او مستقر بوده و يا استطاعتش تا سال بعد باقي مانده حج را اعاده كند.

آية اللَّه گلپايگاني: با درك وقوف اختياري عرفه اگر بقيه اعمال را انجام دهد حج او صحيح است. (آداب و احكام حج، م 756)

آية اللَّه مكارم: درك وقوف اختياري عرفي براي صحت حج كافي است، پس اگر به هوش آيد بقيه اعمال را بجا مي آورد و اگر نتواند بجا آورد نايب مي گيرد به شرط آن كه وقت اعمال باقي باشد در غير اين صورت صحت حج او مشكل است و براي خروج از احرام احتياطاً عمره مفرده بجا آورد.

(3)- آية اللَّه تبريزي: حج او

باطل است و از احرام خارج شده و اگر استطاعت وي تا سال بعد باقي باشد حج بر او واجب است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 394

خروج عمدي قبل از غروب

962- اگر وقوف كننده عمداً، پيش از غروب شرعي، از عرفات كوچ كند و از حدود آن بيرون رود، چنانچه نادم شود و برگردد و تا غروب توقف كند، بنابر اقوي، چيزي بر او نيست، لكن احتياط در كفّاره به يك شتر است؛ و همچنين اگر بدون پشيمان شدن، براي حاجتي بازگردد ولي بعد از رسيدن، با قصد قربت توقف كند، چيزي بر او نيست. و اگر بعد از كوچ، مراجعت نكند، كفاره آن يك شتر است كه بايد آن را در راه خداوند در هر جا كه بخواهد، قرباني كند، و احتياط مستحب آن است كه در مكه قرباني كند؛ و اگر متمكن از قرباني نباشد، هيجده روز روزه بگيرد؛ و احتياط مستحب آن است كه هيجده روز، پشت سرهم باشد.

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: احوط كفاره يك شتر است.

آية اللَّه بهجت: احوط ثبوت كفاره است در صورت برگشتن نيز (مناسك شيخ ص 61).

آيات عظام تبريزي، خويي، گلپايگاني: در صورتي كه پشيمان شده و برگردد چيزي بر او نيست.

آية اللَّه خامنه اي؛ آية اللَّه سيستاني: بيرون رفتن از عرفات قبل از غروب آفتاب از روي عمد و با دانستن حكم آن حرام است، ولي حجّ را باطل نمي كند، و در صورتي كه دو باره برگردد به عرفات چيزي بر او واجب نيست (مناسك، ص 269).

(2)- آية اللَّه نوري: احوط كفّاره يك شتر است.

(3)- آية اللَّه نوري: در راه خدا در روز عيد قرباني كند.

(4)- آيات عظام تبريزي،

خويي، صافي، گلپايگاني، نوري: بايد در مني شتر را قرباني كند.

آية اللَّه بهجت: ظاهر اين است كه در مني بايد نحر كند در روز عيد (مناسك شيخ، ص 61).

آية اللَّه خامنه اي: بعيد نيست عدم تعين ذبح در مني اگر چه احتياط ذبح در مني است و بنابر احتياط واجب ذبح بايد روز عيد باشد.

آية اللَّه سيستاني: بايد در روز عيد قربان و احوط آن است كه در مني بكشد نه در مكه.

آية اللَّه فاضل: طبق حاشيه مسأله 1110 عمل شود.

آية اللَّه مكارم: در مني و احتياطاً در روز عيد باشد.

(5)- آية اللَّه سيستاني: و مي تواند روزه را در مكه يا در راه يا پس از بازگشت به وطن بگيرد.

(6)- آية اللَّه نوري: احتياط واجب.

آية اللَّه بهجت، اظهر عدم وجوب توالي است (مناسك شيخ، ص 61).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: واجب است.

آيات عظام تبريزي، خويي و مكارم: اين احتياط ترك نشود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 395

خروج سهوي قبل از غروب

963- اگر وقوف كننده سهواً از عرفات خارج شود سپس متذكر شود، بايد مراجعت كند؛ و اگر مراجعت نكرد، گناهكار است، ولي بنابر اقوي كفّاره ندارد گرچه احوط است؛ و اگر يادش نيامد، چيزي بر او نيست.

964- حكم خروجِ با جهل به مسأله، با خروج سهوي يكسان است.

وقت اضطراري عرفات

965- اگر حج گزار بواسطه عذر- مثل فراموشي و تنگي وقت و.. - هيچ جزئي از زمان وقوف را درك نكند، براي وي وقوف مقداري از شب عيد هرچند اندك، در عرفات، كفايت مي كند. اين زمان، وقت اضطراري عرفات، محسوب مي شود.

966- كسي كه از روي عذر، روز نهم را وقوف نكرده، اگر وقوف اضطراري عرفات را عمداً و بدون عذر ترك كند، ظاهراً حج او باطل مي شود، اگرچه وقوف به مشعر را درك كند.

967- اگر حج گزار از روي فراموشي يا غفلت، يا عذر ديگر، وقوف اختياري و اضطراري عرفات را ترك كند، براي صحت حج او، درك وقوف اختياري مشعر، كفايت مي كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: لكن كفاره دارد بنابر اقوي.

آية اللَّه بهجت: اگر مراجعت نكرد در حكم عامد است علي الأحوط (مناسك شيخ، ص 61).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كسي كه از روي فراموشي و يا ندانستن حكم كوچ كند حكم آن حكم عامد است؛ يعني اگر پس از به ياد آمدن و يا دانستن حكم برنگشت، بنابر احتياط بايد يك شتر كفاره دهد.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط بايد كفاره بدهد. (مناسك، مسأله 270).

آيات عظام صافي، گلپايگاني و مكارم: بنابر احتياط كفاره دارد.

(2)- نظر آيات عظام در مسأله قبل گذشت.

(3)- آية اللَّه سيستاني: و همچنين جاهل قاصر.

(4)- آية اللَّه فاضل: مثل جهل به موضوع يا حكم

يا مريضي يا شدّت گرما و سرما.

(5)- آية اللَّه سيستاني: و اگر خوف اين باشد كه با درك وقوف اضطراري عرفه، وقوف مشعر قبل از طلوع آفتاب از او فوت بشود واجب است اكتفا كند به وقوف مشعر و حجّش صحيح است.

(6)- آية اللَّه بهجت: موجب بطلان حج است تعمّد ترك وقوف اضطراري عرفه، كه از شب عيد تا طلوع فجر است، علي الأحوط. (مناسك شيخ، ص 60).

(7)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: حكم آن بعداً خواهد آمد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 396

فصل سوم: مستحبات وقوف به عرفات

اشاره

968- در وقوف به عرفات چند چيز مستحب است:

1- با طهارت بودن در حال وقوف.

2- غسل نمودن و بهتر آن است كه نزديك ظهر باشد.

توجه قلب به جناب اقدس الهي

3- آنچه را موجب تفرق حواس است از خود دور سازد تا آن كه قلب او متوجه جناب اقدس الهي گردد.

4- نسبت به قافله اي كه از مكه مي آيد، وقوفِ شخص در طرف دست چپ كوه واقع گردد.

5- وقوف او در پايين كوه و در زمين هموار بوده باشد و بالا رفتن كوه مكروه است. 6- در اول وقت، نماز ظهر و عصر را به يك اذان و دو اقامه بجا آورد.

7- قلب خود را به حضرت حق جلّ و علا متوجه ساخته و حمد الهي و تهليل و تمجيد نموده و ثناي حضرت حق را بجا آورد، پس از آن، صد مرتبه «اللَّهُ أكْبَرُ» و صد مرتبه سوره «توحيد» را بخواند و آنچه خواهد دعا نمايد و از شيطان رجيم به خدا پناه ببرد و اين دعا را نيز بخواند:

«أللَّهُمَّ رَبَّ الْمشَاعِرِ كُلِّها فُكَّ رَقَبَتي مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنَّ وَالْانْسِ، أللَّهُمَّ لا تَمْكُرْ بِي وَلا تَخْدَعْني وَلا تَسْتَدْرِجْني يا أسْمَعَ السَّامِعينَ وَيا أبْصَرَ النَّاظِرينَ وَيا أسْرَعَ الْحاسِبِينَ وَيا أرْحَمَ الرَّاحِمينَ أسْأَ لُكَ أنْ تُصَلّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأنْ تَفْعَلَ بي كَذا وَكَذا».

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اين مستحبّات را به قصد رجا انجام مي دهد.

(2)- آية اللَّه نوري: هنگام ظهر.

(3)- آية اللَّه سيستاني: وقوف در پايين كوه افضل است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 397

و بجاي كذا و كذا حاجت خود را نام ببرد پس دست به آسمان بردارد و بگويد:

«أللَّهُمَّ حاجَتي

إلَيْكَ الَّتي انْ أعْطَيْتَنِيها لَمْ يَضُرَّني ما مَنَعْتَني وَإنْ مَنَعْتَنيها لَمْ يَنْفَعَني ما أعْطَيْتَني، أسْأَ لُكَ خَلاصَ رَقَبَتي مِنَ النَّارِ أللَّهُمَّ إنّي عَبْدُكَ وَمِلْكُ ناصِيَتي بِيَدِكَ وَأجَلي بِعِلْمِكَ، أسْأَ لُكَ أنْ تُوَفِّقَني لِما يُرْضيكَ عَنِّي وَأنْ تُسَلِّمَ مِنِّي مَناسِكِيَ الَّتي أرَيْتَها خَلِيلَكَ ابْراهيمَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَدَلَلْتَ عَلَيْها نَبِيِّكَ مُحَمَّداً صلي الله عليه و آله أللَّهُمَّ اجْعَلْني مِمَّنْ رَضِيتَ عَمَلَهُ وَأطَلْتَ عُمْرَهُ وَأحْيَيْتَهُ بَعْدَ الْمَوْتِ».

8- اين دعا را بخواند:

«لا إلهَ إلّااللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيي وَيُمِيتُ وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلي كُلِّ شَي ءٍ قَدِيرٌ، اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَالَّذي تَقُولُ وَخَيْراً مِمّا نَقُولُ وَفَوْقَ ما يَقُولُ الْقائِلُونَ، أللَّهُمَّ لَكَ صَلاتي وَنُسُكي وَمَحْيايَ وَمَماتي وَلَكَ تُراثي (بَراءَتي خ ل) وَبِكَ حَوْلي وَمِنْكَ قُوَّتي، أللَّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِكَ مِنَ الْفَقْرِ وَمِنْ وَساوِسِ الْصُّدورِ وَمِنْ شَتاتِ الأمْرِ وَمِنْ عَذابِ الْقَبْرِ، أللَّهُمَّ إنّي أسْأَ لُكَ خَيْرَ الرِّياح وَأعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ ما يَجي ءُ بِهِ الرِّياحُ وَأسْأَ لُكَ خَيْرَ اللَّيْلِ وَخَيْرَ النَّهارِ، اللَّهُمَّ اجْعَلْ في قَلْبي نُوراً وَفي سَمْعي وَبَصَري نُوراً وَفي لَحْمي وَدَمي وَعِظامي وَعُرُوقِي وَمَقْعَدي وَمَقامي وَمَدْخَلي وَمَخْرَجي نُوراً وَأعْظِمْ لي نُوراً يا رَبِّ يَوْمَ أَ لْقاكَ إنَّكَ عَلي كُلِّ شَي ءٍ قَديرٌ».

و در اين روز تا مي تواند از خيرات و صدقات كوتاهي نكند.

9- آن كه كعبه را استقبال نموده و اين اذكار را بگويد:

«سُبْحانَ اللَّهِ» صد مرتبه «اللَّهُ أكْبَرُ» صد مرتبه «ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إلّابِاللَّهِ» صد مرتبه «أشْهَدُ أنْ لا الهَ الّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَيُمِيتُ وَيُحْيي وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلي كُلَّ شَي ءٍ قَدِيرٌ» صد مرتبه.

پس، از اولِ سوره

بقره ده آيه بخواند، پس سوره توحيد سه مرتبه و آية الكرسي را بخواند تا آخر پس اين آيات را بخواند:

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 398

«انَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ في سِتَّةِ أيّامٍ ثُمَّ اسْتَوي عَلَي الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأمْرِهِ الا لَهُ الْخَلْقُ وَالامْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ* ادْعُوا رَبَّكُمُ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً انَّهُ لا يُحِبُّ المُعْتَدِينَ* وَلا تُفْسِدُوا فِي الْارْضِ بَعْدَ اصْلاحِها وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً انَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الُمحْسِنينَ».

پس سوره «قُلْ أعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق» و سوره «قُلْ أعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ» را بخواند.

پس آنچه از نعم الهي بياد داشته باشد، يكايك ذكر نموده و حمد الهي نمايد و همچنين بر اهل و مال و ساير چيزهايي كه حضرت حق به او تفضل نموده، حمد بنمايد و بگويد:

«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلي نَعْمائِكَ الَّتي لا تُحْصي بِعَدَدٍ وَلا تُكافَأُ بِعَمَلٍ».

اهميت ياد خدا و ذكر اسماي الهي

و به آياتي از قرآن، كه در آنها ذكر حمد شده است، خدا را حمد نمايد؛ و به آياتي كه در آنها ذكر تسبيح شده است خدا را تسبيح نمايد؛ و به آياتي كه در آنها ذكر تكبير شده است، خدا را تكبير نمايد؛ و به آياتي كه در آنها ذكر تهليل شده است، خدا را تهليل نمايد؛ و بر محمد و آل محمد عليهم الصلاة و السلام، زياد صلوات بفرستد؛ و به هر اسمي از اسماء اللَّه كه در قرآن موجود است، خدا را بخواند؛ و به آنچه از اسماء الهي كه در ياد دارد، خدا را ذكر كند و به اسماء الهي كه در آخر سوره حشر موجود است، خدا را بخواند

و آنها عبارتند از:

«اللَّهُ عالِمُ الْغَيْبِ وَالشّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ الْمَلِكُ الْقُدّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ الخالِقُ الْبارئُ الْمُصَوِّرُ».

و اين دعا را بخواند:

«أسْأَ لُكَ يا اللَّهُ يا رَحْمنُ بِكُلِّ اْسْمٍ هُوَ لَكَ وَأسْأَ لُكَ بِقُوَّتِكَ وَقُدْرَتِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِجَميعِ ما أحاطَ بِهِ عِلْمُكَ وَبِجَمْعِكَ وَبِأرْكانِكَ كُلِّها وَبِحَقِّ رَسُو لِكَ صَلواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَبِاسْمِكَ الْاكْبَرِ الاكْبَرِ وَبِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذي مَنْ دَعاكَ بِهِ كانَ حَقّاً عَلَيْكَ أنْ لا تُخَّيِّبَهُ وَبِاسْمِكَ الْاعْظَمِ الْاعْظَمِ الَّذي مَنْ دَعاكَ بِهِ كانَ حَقّاً عَلَيْكَ أنْ لا تَرُدَّهُ وَأنْ تُعْطِيَهُ ما سَأَلَ

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 399

أنْ تَغْفِرَ لِي جَميعَ ذُنُوبي في جَميع عِلْمِكَ فِيَّ».

و هر حاجت كه داري بخواه و از حق سبحانه و تعالي طلب كن كه توفيق حج بيابي در سال آينده و هر سال. و هفتاد مرتبه بگو:

«أسْأَ لُكَ الْجَنَّةَ» و هفتاد مرتبه «أسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَأتُوبُ الَيْهِ».

پس بخوان اين دعا را:

«أللَّهُمَّ فُكَّنِي مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَيِّبِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْانْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

10- آن كه نزديك غروب آفتاب بگويد:

«أللَّهُمَّ انِّي أعُوذُ بِكَ مِنَ الفَقْرِ وَمِنْ تَشَتُّتِ الْامُورِ وَمِنْ شَرِّ ما يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ أمْسي ظُلْمِي مُسْتَجِيراً بِعَفْوِكَ وَأمْسي خَوْفي مُسْتَجيراً بِأمانِكَ وَأمْسي ذُنُوبي مُسْتَجِيرَةً بِمَغْفِرَتِكَ وَأمْسي ذُلِّي مُسْتَجِيراً بِعِزِّكَ وَأمْسي وَجْهِي الْفانِيَ الْبالِي مُسْتَجيراً بِوَجْهِكَ الْباقي يا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَيا أجوَدَ مَنْ أعْطي جَلِّلْنِي بِرَحْمَتِكَ وَأَ لْبِسْني عافِيَتَكَ وَاصْرِفْ عَنِّي شَرَّ جَمِيعِ خَلْقِكَ».

استحباب دعاي عرفه سيدالشهدا و امام زين العابدين

و بدان كه ادعيه وارده در اين روز شريف بسيار است و هر قدر كه ميسور باشد خواندن دعا مناسب است و بسيار خوب است كه در اين روز دعاي حضرت سيد الشهداء عليه السلام

و دعاي حضرت زين العابدين سلام اللَّه عليه را كه در صحيفه كامله است خوانده شود و بعد از غروب آفتاب بگويد:

«أللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ هذا الْمَوْقِفِ وَارْزُقْنِيهِ مِنْ قابِلٍ أبَداً ما أبْقَيْتَني وَاقْلِبْنِيَ الْيَوْمَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُستَجاباً لِي مَرْحُوماً مَغْفُوراً لِي بأفْضَلِ ما يَنْقَلِبُ بِهِ الْيَوْمَ أحَدٌ مِنْ وَفْدِكَ وَحُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ وَاجْعَلْنِيَ الْيَوْمَ مِنْ أكْرَمِ وَفْدِكَ عَلَيْكَ وَأعْطِني أفْضَلَ ما أعْطَيْتَ أحَداً مِنْهُمْ مِنَ الْخَيْرِ وَالْبَرَكَةِ وَالرَّحْمَةِ والرِّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ وَبارِكْ لِي فِيما أرْجِعُ الَيْهِ مِنْ أهْلٍ أوْ مالٍ أوْ قَلِيلٍ أوْ كَثيرٍ وَبارِكْ لَهُمْ فِيَّ».

و بسيار بگويد: «أللَّهُمَّ أعْتِقْنِي مِنَ النَّارِ».

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 400

الهي

فَوَ عِزَّتِكَ لَوِ انْتَهَرْتَنِي مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ وَ لا كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِكَ لِمَا أُلْهِمَ قَلْبِي يَا سَيِّدِي مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِكَرَمِكَ وَ سَعَةِ رَحْمَتِكَ

إِلَي مَنْ يَذْهَبُ الْعَبْدُ إِلّا إِلَي مَوْلاهُ وَ إِلَي مَنْ يَلْتَجِئُ الْمَخْلُوقُ إِلّا إِلَي خَالِقِهِ

إِلَهِي لَوْ قَرَّنْتَنِي بِالاصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِي سَيْبَكَ مِنْ بَيْنِ الاشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَي فَضَائِحِي عُيُونَ الْعِبَادِ وَ أَمَرْتَ بِي عَلَي النَّارِ وَ حُلْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ الأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنكَ وَ لا صَرَفْتُ وَجْهَ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَ لا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي أَنَا لا أَنْسَي أَيَادِيَكَ عِنْدِي وَ سَتْرَكَ عَلَيَّ فِي دَارِ الدُّنْيَا

سَيِّدِي صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا عَنْ قَلْبِي وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْمُصْطَفَي وَ آلِهِ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ انْقُلْنِي إِلَي دَرَجَةِ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ وَ أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَي نَفْسِي فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسْوِيفِ وَ الآْمَالِ عُمُرِي وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الآْيِسِينَ مِنْ خَيْرِي

مناجات ابو حمزه امام سجاد عليه السلام

مناسك حج

با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 401

باب هشتم

كيفيت و زمان وقوف مشعر 403

اقسام درك وقوفين 411

مستحبات وقوف در مشعر الحرام 412

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 402

سَيِّدِي

أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا مِنْ قَلْبِي

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ:

مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ الَّتِي لَمْ تُغَيَّرْ أَنَّ مُوسَي سَأَلَ رَبَّهُ فَقَالَ يَا رَبِّ أَ قَرِيبٌ أَنْتَ مِنِّي فَأُنَاجِيَكَ أَمْ بَعِيدٌ فَأُنَادِيَكَ، فَأَوْحَي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا مُوسَي أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي

فَقَالَ مُوسَي عليه السلام فَمَنْ فِي سِتْرِكَ يَوْمَ لا سِتْرَ إِلا سِتْرُكَ، قَالَ الَّذِينَ يَذْكُرُونَنِي فَأَذْكُرُهُمْ وَ يَتَحَابُّونَ فِيَّ فَأُحِبُّهُمْ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أُصِيبَ أَهْلَ الارْضِ بِسُوءٍ ذَكَرْتُهُمْ فَدَفَعْتُ عَنْهُمْ بِهِمْ

وسائل الشيعة/ 7/ 150

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 403

باب هشتم: كيفيت و زمان وقوف مشعر

فصل اول: كيفيت و زمان وقوف مشعر

اشاره

969- وقوف به مشعر، سومين عمل حج است و بعد از وقوف عرفات، در «مشعرالحرام» (مزدلفه) انجام مي شود.

مقدار وقوف

970- وقوف از طلوع صبح تا كمي قبل از طلوع آفتاب، واجب است، ولي تمام آن، ركن نيست؛ بلكه ركن، وقوف مقداري از بين الطلوعين است اگرچه به اندازه يك دقيقه باشد؛ پس اگر كسي وقوف ركني را ترك كند- به تفصيلي كه مي آيد - حج او باطل مي شود.

بودن شب دهم در مشعر

971- بودن شب دهم تا طلوع صبح در مشعرالحرام- بنابر احتياط واجب - لازم

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط ماندن تا طلوع آفتاب روز عيد واجب است.

آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني، مكارم: وقوف در مزدلفه واجب است از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عيد قربان.

آية اللَّه سيستاني: بلكه واجب قسمتي از شب است تا طلوع آفتاب و ركن، وقوف في الجمله از آن است، پس اگر مقداري از شب را درك كند و قبل از طلوع فجر با علم و عمد كوچ كند حجّش صحيح است ولي گوسفندي را بايد كفّاره بدهد و اگر جاهل باشد كفّاره ندارد و اگر فقط بخشي از بين الطلوعين بماند و كوچ كند- هرچند عمداً- باز هم حجش صحيح است و كفّاره ندارد گرچه گناه كرده است.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: به مقداري كه عرفاً بگويند در آنجا توقّف كرده است.

(3)- نظر آيات عظام هم در آنجا خواهد آمد.

آية اللَّه مكارم: اگر شب را در مشعر باشد حج او صحيح است.

(4)- آية اللَّه بهجت: احتياط اين است كه شب عيد را در مزدلفه بيتوته كند.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احتياط اين است كه شب عيد را در مزدلفه بيتوته كند، هرچند وجوب بيتوته ثابت نشده است.

آية اللَّه خامنه اي: وقت وقوف، از طلوع فجر عيد قربان است تا

طلوع شمس و احتياط آن است كه از وقت رسيدن به مشعر در شب، قصد وقوف كند.

آية اللَّه سيستاني: واجب است پس از حركت از عرفات مقداري از شب عيد را تا صبح در مشعرالحرام بماند و پس از آن تا طلوع آفتاب نيز بايد بماند گرچه كوچ كردن به طرف وادي محسر قبل از طلوع آفتاب به اندكي جايز است و جايز نيست از آن تجاوز كند. (مناسك، مسأله 372).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: واجب است بيتوته در مشعر و احتياط آن است كه در مشعر ذكر خدا را ترك نكند هر چند مختصر و كم باشد (مناسك فارسي، مسأله 156).

آية اللَّه مكارم: و مقداري ذكر خدا بگويد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 404

است و بايد اين وقوف با نيت اطاعت خداوند متعال انجام شود.

وقت نيت وقوف مشعر

972- وقت نيت وقوف، هنگام طلوع صبح است؛ حج گزار در اين زمان نيت مي كند از طلوع صبح تا طلوع آفتاب، در مشعر به سر برد.

973- پس از وقوف در عرفات، آيا حاجي مجاز است در شب عيد، به مشعر نرود، مثلًا چند ساعتي به مكه برود و پيش از اذان صبح يا پيش از نيمه شب خود را به مشعر برساند، يا بايد مستقيم به مشعر برود؟

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: معتبر در عبادات قصد تذلّل و كرنش در پيشگاه حق است.

آية اللَّه فاضل: نيّت اين ماندن كه يك احتياط وجوبي است غير از نيت ماندني است كه به عنوان واجب فتوايي در مسأله بعد مي آيد. بنابر اين دو نيّت جداگانه بايد صورت پذيرد.

(2)- آية اللَّه سيستاني: وقوف اختياري مشعر مقداري از شب است و وقوف بين الطلوعين.

(3). آيةاللَّه

بهجت: احوط بيتوته در مشعر است.

آيت اللَّه خامنه اي: لازم نيست مستقيم به مشعر الحرام برود، مي تواند چند ساعتي به مكّه مكرمه يا جاي ديگر برود و پيش از طلوع فجر خود را به مشعر برساند.

آيت اللَّه تبريزي: بنابر احتياط بايد شب عيد را در مشعر بيتوته كند.

آيت اللَّه گلپايگاني: بايد به مشعر برود و به مكه نرود.

آيت اللَّه سيستاني: مي تواند به مكه يا هر جاي ديگر برود.

آيت اللَّه مكارم: بايد مستقيم به مشعر برود مگر در حال ضرورت

آيت اللَّه فاضل: بلي، مجاز است

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 405

زمان وقوف و كوچ معذورين

974- براي معذورين- مثل زنها، بچه ها، بيماران، پيرمردان، اشخاص ضعيف و اشخاصي كه بايد پرستار يا راهنماي آنها باشند - جايز است كه بعد از مقداري توقف در مشعر، به مني كوچ كنند؛ و احتياط واجب آن است كه پيش از نصف شب، حركت نكنند؛ بنابراين براي اين اشخاص، وقوف بين الطلوعين لازم نيست؛ و احتياط مستحب آن است كه اگر توقف مشكل نباشد، تخلف نكنند.

اخلاص در نيت

وقوف در مشعر، عبادت خداوند متعال است و بايد با نيت خالصِ از ريا و خودنمايي انجام شود؛ و گرنه با عمد و علم، حج باطل مي شود.

كوچ از مشعر قبل از طلوع آفتاب

975- كمي قبل از طلوع آفتاب، كوچ از مشعر، بنابر اقوي جايز، بلكه مستحب است به

______________________________

(1)- آيةاللَّه بهجت: كسي كه شب را در مشعر به روز آورده، به قصد وقوف باقصدقربت، بنابر احتياط متقدّم (979) و دشوار باشد براو ماندن بعد از طلوع فجر، جايز است كه قبل از طلوع فجر از آنجا بيرون رود به سوي مني؛ مثل زنها ومردهاي پير وبيماران وكساني كه كار ضروري دارند. (مناسك شيخ، ص 67).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كساني كه ناچارند همراه معذورين باشند، اگر بتوانند ولو يك لحظه قبل از طلوع آفتاب به مشعر برگردند بايد برگردند و در فرض عجز، اگر بتوانند قبل از ظهر روز عيد به آنجا برگردند بايد برگردند.

(2)- آية اللَّه سيستاني: جايز است به توقّف قسمتي از شب عيد در آنجا و حركت كردن قبل از طلوع فجر به طرف مني اكتفا كنند (مناسك، ص 274).

آية اللَّه مكارم: اين احتياط مستحب است.

جهت تفصيل نظر آيات عظام، به مساله 971 مراجعه شود.

(3)- آية اللَّه مكارم: ترك عمدي وقوف در مشعر مابين الطلوعين به تنهايي موجب بطلان حج نمي شود ولي گناه كرده و يك گوسفند بايد كفّاره بدهد.

(4)- آية اللَّه بهجت: اشهر و احوط وجوب ماندن است تا طلوع آفتاب، پس اگر عمداً پيش از طلوع آفتاب بيرون رود و از وادي محسّر تجاوز كند گناه كار است و بعضي يك گوسفند كفّاره واجب دانسته اند (مناسك شيخ، ص 67).

آية اللَّه خويي: ماندن تا طلوع آفتاب واجب است و در صورت كوچ قبل از طلوع

آفتاب گناه كرده و كفّاره ندارد. (مناسك عربي، مسأله 373).

(5)- آية اللَّه مكارم: ماندن تا طلوع آفتاب در سرزمين مشعر واجب است و اگر قبل از آن عمداً كوچ كند حج او باطل نيست ولي گناه كرده و يك گوسفند بايد كفّاره بدهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 406

گونه اي كه قبل از طلوع آفتاب، از وادي «محسّر» نگذرد؛ و اگر گذشت، گناهكار است ولي كفّاره بر او واجب نيست؛ و احتياط آن است كه وقتي حركت كند كه قبل از طلوع آفتاب، وارد وادي محسّر نشود.

اوقات سه گانه وقوف مشعر

976- وقوف مشعر، داراي يك وقت اختياري و دو وقت اضطراري است:

1- شب عيد براي معذورين؛

2- بين طلوع صبح و طلوع آفتاب؛ 3- از طلوع آفتاب تا ظهر روز دهم، كه اضطراريِ مشعر است؛ چنانكه قسم اول نيز اضطراري است.

زوال عذر پس از درك اضطراري و بازگشت به مشعر

977- خدمه كاروانها و كساني كه به جهت همراهي بانوان پس از نصف شب، قبل از اذان صبح پس از انجام وقوف اضطراري از مشعر به منا مي روند، آيا بايد براي وقوف اختياري (از اذان تا طلوع آفتاب) به مشعرالحرام برگردند؟

______________________________

(1)- آية اللَّه اراكي: احوط كفاره يك گوسفند است.

آية اللَّه سيستاني: اگر چه از روي عمد باشد كفّاره واجب نيست، اگر چه گناه كار است.

آية اللَّه گلپايگاني: احوط دادن يك گوسفند است، ولي اقوي واجب نبودن آن است.

(2)- آية اللَّه سيستاني: قسمتي از شب تا طلوع آفتاب.

آية اللَّه فاضل: براي افراد عادي؛ يعني افرادي كه عذري براي ترك وقوفين ندارند.

(3)- آية اللَّه سيستاني: و گذشت كه قسم اوّل اختياري است.

(4). آية اللَّه بهجت: بايد برگردند اگر ممكن است هرچند تخلّف از آن موجب بطلان حج نمي شود.

آية اللَّه تبريزي: بايد برگردند.

آيت اللَّه خامنه اي: اگر اكتفا به وقوف اضطراري مشعر بخاطر عذر بوده و بعداً كشف شده كه عذر ندارد بايد با بودن وقت، وقوف اختياري مشعر الحرام را درك كند.

آية اللَّه مكارم و آية اللَّه نوري: لازم نيست برگردند.

آية اللَّه سيستاني: اشخاصي كه براي پرستاري يا راهنمايي معذورين لازم است همراه باشند، مي توانند به وقوف شب عيد اكتفا نمايند.

آية اللَّه صافي و آية اللَّه فاضل: بلي واجب است براي درك وقوف اختياري مشعر در صورت تمكّن، برگردند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 407

ميزان تشخيص معذور بودن براي مشعر

978- در تشخيص معذور بودن جهت وقوف ليلي مشعر، اگر به نظر خود شخص عذر حاصل شده، كفايت مي كند.

خروج قبل از فجر از مشعر

979- كسي كه شب يا قسمتي از آن، در مشعر بوده، اگر قبل از طلوع صبح عمداً و بدون عذر از مشعر بيرون رود و تا طلوع آفتاب برنگردد، در صورتي كه وقوف عرفه از او فوت نشده، بنابر مشهور حج او صحيح است، و بايد يك گوسفند كفّاره بدهد، ولي احتياط برخلاف آن است؛ يعني بعد از اتمام حج، لازم است در سال ديگر حجش را اعاده كند و اين احتياط ترك نشود.

وقوف اضطراري مشعر

980- كسي كه با عذر، وقوف بين الطلوعين يا وقوف شب را درك نكند، اگر مقداري از طلوع آفتاب تا ظهر- اگرچه كم باشد- در مشعر توقف كند، حج او صحيح است.

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: يقين يا اطمينان به عذر.

(2)- آية اللَّه سيستاني: اگر مقداري از شب مانده باشد، حجش صحيح است و چيزي بر او نيست.

(3)- آية اللَّه بهجت: اگر بدون عذر بيرون رود پيش از طلوع فجر، به شرطي كه علاوه بر بيتوته مشعر، وقوف عرفه از او فوت نشده باشد، حج او صحيح است و لكن بر او يك گوسفند كفّاره لازم است و اين قول مشهور و قوي است (مناسك شيخ، ص 67 و 68).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: حجش باطل است و تبديل به عمره مفرده مي شود، بلي اگر جاهل به حكم بوده و پس از علم ممكن نباشد ولو تا قبل از ظهر روز عيد به مشعر برگردد حجش صحيح است و مي بايست يك گوسفند قرباني كند. (مناسك، فرض هفتم، ص 242).

آية اللَّه سيستاني: بنابر اظهر حجش صحيح مي باشد و بايد در صورتي كه با آگاهي از حكم شرعي اين كار را كرده باشد يك

گوسفند كفّاره بدهد. (مناسك، مسأله 373).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اين احتياط لازم نيست.

آية اللَّه مكارم: كسي كه شب را در مشعر مانده وبين الطلوعين را عمداً ترك كرده، حج او صحيح است هرچند گناه كرده و يك گوسفند كفّاره دارد.

(4)- آية اللَّه فاضل: بنابر اقوي.

(5)- آية اللَّه فاضل: اگر وقوف در عرفات را درك كرده باشد.

(6)- آيات عظام سيستاني، صافي، گلپايگاني، مكارم: حج او صحيح نيست مگر اين كه وقوف اختياري يا لااقل اضطراري عرفات را نيز درك كرده باشد كه حج او صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 408

جهل به زمان وقوف اختياري مشعر

981- اگر حج گزار با جهل به اين كه وقوف اختياري مشعر، بين الطلوعين است، آن را ترك و وقوف اضطراري را درك كند، اگر جهل او قصوري باشد، و ترك وقوف اختياري، از روي عذر شده باشد، مانع ندارد.

رفتن شب عيد به مني و بازگشت قبل از فجر

982- خدمه اي كه از ذوي الأعذار نيستند، اگر قبل از طلوع فجر، به مني بروند و خود را قبل از طلوع آفتاب به مشعر برسانند و وقوف ركني مشعر را درك كنند، نيابت آنها صحيح است؛ هرچند مرتكب حرام شده اند.

رفتن شب به مني با قصد بازگشت و عدم توفيق

983- اگر شخصي وقوف عرفات و مقداري از وقوفِ شب عيد را درك كند و با قصد بازگشت، به مني برود، ولي در مني خوابش ببرد و نتواند باز گردد، با فرض اين كه ترك اختياري مشعر، عمدي نبوده، اضطراري ليلي كافي است؛ ولي اگر شب، نيت وقوف نداشته،

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: وقوف اختياري مشعر از شب است تا طلوع آفتاب.

(2)- آية اللَّه بهجت: و نيز به ذيل مسأله 979 مراجعه شود.

آية اللَّه خويي: نظر ايشان راجع به كسي كه از روي جهل به حكم وقوف مشعر تا طلوع آفتاب را درك نكرده روشن نيست بلي اگر كسي به خاطر فراموشي يا عذر ديگري متمكن از وقوف قبل از طلوع آفتاب نشد وقوف اضطراري براي او مجزي است. (مناسك، مسأله 380).

(3)- آية اللَّه بهجت: و عذر طاري است.

(4)- آية اللَّه نوري: با فرض ترك عمدي، نيابت محلّ اشكال است.

آية اللَّه مكارم: اگر لازم بوده است با زنها به مني بروند گناهي نكرده اند.

(5)- مراجعه شود به شرط هفتم نايب.

آية اللَّه سيستاني: نيابت آنها به هر حال صحيح است.

(6)- آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط، وقوف اضطراري روز را درك كند و در فرض مذكور كه عذر طاري است حج او مجزي از منوبٌ عنه است.

آية اللَّه خويي: بايد وقوف اضطراري روز را در فرض تمكن درك كند و حكم نايب معذور به عذر طاري قبلًا گذشت.

آية اللَّه سيستاني: حجش صحيح است

و نيابتش مجزي است.

آية اللَّه مكارم: حج او صحيح است و اگر مي تواند اضطراري روز مشعر را بجا آورد احتياط آن است كه بجا آورد و اگر نايب است و عذر مزبور قابل پيش بيني نبوده نيابتش نيز صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 409

بايد اضطراري روز را درك كند، ولي اگر نايب است، كافي نيست.

عدم توقف در مشعر

984- اگر حج گزار بدون توقف در مشعر به مني رفته؛ و در خارج مني به دست غير مؤمن قرباني كرده؛ و در خارج مني حلق كرده - بنابر احتياط واجب- بايد قرباني و حلق و اعمال مكه را اعاده كند و عمره مفرده بجا آورد و حج را اعاده كند و تا حلق و اعمال بعد از آن انجام نگرفته و عمره مفرده را انجام نداده، در احرام باقي است.

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: و براي نيابت هم كافي است.

(2)- نظر آيات عظام در فرض پنجم از مسأله 986 آمده است.

آية اللَّه بهجت: ظاهراً مطابق نظر ايشان، چون عذر طاري است نيابت صحيح است.

(3)- آية اللَّه بهجت: حجش صحيح است و حلق كند و موي خود به مني فرستد.

(4)- آية اللَّه تبريزي: در فرض مزبور كه از مشعر عبور كرد ولي توقف نكرد، چنانچه از روي ندانستن مسأله، وقوف به مشعر را ترك كرد، حجّش صحيح است و بايد آن اعمال و اعمال بعد از آن را اعاده كند و بعد از اعاده آنها مي تواند به نيت ديگري يا براي خودش حج بجا آورد.

آية اللَّه خويي: اگر ترك وقوف مشعر از روي جهل به حكم بوده حجش صحيح است ولي بايد يك گوسفند كفّاره بدهد و ذبح و

حلق اگر در روز بوده مجزي است.

آية اللَّه سيستاني: اگر هنگام مرور از مزدلفه قصد وقوف كرده باشد حجّش صحيح است و اگر قصد نكرده باشد از روي جهل به مسأله ولي ذكر خدا در حال مرور گفته باشد باز هم حجش صحيح است و قرباني او در خارج از مني از روي غفلت و جهل قصوري صحيح است و حلق او نيز صحيح است ولي اگر در مشعر نه قصد كرده است و نه ذكر خدا گفته است حجش باطل است و بايد اعمال عمره مفرده بجا آورد و طواف و سعي حج او بجاي طواف و سعي عمره كافي است و بايد تقصير كند و براي طواف نساء نايب بگيرد.

آية اللَّه گلپايگاني: اگر ترك وقوف مشعر عمدي نبوده و از طرفي وقوف اختياري عرفات را درك كرده است و همچنين تمكن از قرباني در مني نداشته و در وادي محسر قرباني كرده و از طرف ديگر از جهت جهل به مسأله و غفلت در غير مني حلق كرده، اجزاء بعيد نيست. و در غير صورت فوق، بايد به آنچه در متن آمده عمل نمايد. (مستفاد از مناسك فارسي، ص 125 مسأله 162، و مجمع المسائل، ج 1، ص 501 مسأله 5، و ج 1، ص 491، مسأله 10).

آية اللَّه مكارم: چنانچه ترك وقوف مشعر عمدي نبوده و كارهاي فوق جهلًا صورت گرفته، حج او صحيح و اعاده قرباني هم لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 410

خطا در تشخيص مكان مشعر

985- اگر حج گزار با اطمينان به مكان مشعر، وقوف نمايد و بعد از گذشت وقت اضطراري آن، بفهمد كه در خود مشعر وقوف نكرده،

احتياطاً اين حج را اتمام و بعد از آن، عمره مفرده انجام دهد؛ و در صورت استقرار حج يا بقاي استطاعت، سال بعد، حج را اعاده كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي: چنانچه وقوف اختياري عرفات را درك كرده اند، احتياط اين است كه بقيه اعمال را به قصد ما في الذمه از عمره و حج بجا آورند و در صورت استقرار حج يا بقاء استطاعت، سال بعد حج را اعاده كنند.

آية اللَّه گلپايگاني: چنانچه وقوف اختياري عرفات را درك كرده اند حج آنان صحيح است. (آداب حج، م 771)

آية اللَّه مكارم: حج او صحيح است و احتياط لازم نيست.

(2)- نظر آيات عظام در فرض هشتم، صور وقوفين، در مسأله 988 آمده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 411

فصل دوم: اقسام درك وقوفين

اشاره

986- با توجه به اين كه: وقوف عرفات و مشعر، بر دو گونه اختياري و اضطراري است؛ و مشعر داراي دو وقوف اضطراري است؛

و ممكن است كسي هر دو موقف، يا يكي از آنها را در وقت اختياري يا اضطراري، درك كند؛

و با توجه به اين كه ترك بر سه گونه است: عمدي، جهلي و نسياني؛

درك وقوف، صور گوناگوني پيدا مي كند كه برخي از صور مورد ابتلاي آن، به اين ترتيب است:

درك يا ترك هر دو موقف

اول- درك هر دو موقف در وقت اختياري، كه مسلماً حج صحيح است.

دوم- عدم درك هيچ وقوفي كه مسلّماً حج باطل است؛ و بايد با همان احرام، عمره مفرده، به جا آورد و اگر گوسفند همراه داشته باشد، احتياطاً ذبح كند؛ و اگر ترك وقوفها از روي عذر بوده، با دارا بودن شرايط استطاعت در سال بعد، حج به جا آورد.

987- و اگر عدم درك دو موقف، از روي تقصير بوده، حج بر او مستقر مي شود و بايد

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: در بيان صور هشتگانه وقوفين، تفاوتهايي با متن وجود دارد. (مناسك، ص 275).

(2)- آية اللَّه بهجت: با نيّت عدول به عمره مفرده علي الأحوط، و وجوب ذبح گوسفند كه همراه داشته باشدمحتاج به تأمّل است، بلي موافق احتياط و مرويّ در خبر داود رقيّ و صحيح ضُريس به نقل فقيه است و در سال آينده حج مي كند اگر شرايط مقرّره وجوب حج درباره او متحقّق بشود. (مناسك شيخ، ص 68 و 69).

آية اللَّه فاضل: و بهتر است قصد عدول به عمره مفرده بنمايد.

(3)- آية اللَّه خويي: متعرض اين فرع نشده اند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: گوسفند را قرباني كند.

(4)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه

گلپايگاني: اگر حج بر او مستقر بوده به حج برود، چه مستطيع باشد يا نباشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 412

سال ديگر- چه شرايط را دارا باشد يا نباشد- حج به جا آورد. 988- اين شخص كه حج او باطل شده، بايد جهت خروج از احرام، عمره مفرده به جا آورد؛ و بنابر احتياط مستحب، جهت انجام آن، ابتدا در نيت، به آن عدول كند.

درك اختياري عرفات با اضطراري مشعر

سوم- درك اختياري عرفه با اضطراري مشعر در روز؛ يعني اضطراري نهاري مشعر، كه اگر ترك اختياري مشعر، عمدي بوده، حج او باطل؛ و گرنه صحيح است.

درك اختياري مشعر با اضطراري عرفات چ

هارم- درك اختياري مشعر با اضطراري عرفات، پس اگر ترك اختياري عرفه عمدي بوده، حج او باطل و گرنه صحيح است.

درك اختياري عرفه با اضطراري شب مشعر

پنجم- درك اختياري عرفه با اضطراري شب مشعر؛ يعني قبل از طلوع صبح، كه اگر ترك اختياري مشعر با عذر بوده، حج او صحيح و گرنه بنابر احتياط واجب باطل است.

درك اضطراري شب مشعر و اضطراري عرفه

ششم- درك اضطراري ليلي مشعر و اضطراري عرفه كه در اين صورت، اگر ترك اختياري عرفه، عمدي نبوده، ظاهراً حج او صحيح است؛

______________________________

(1)- نظر آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني، اين است: واجب است در صورتي كه استطاعتش تا سال بعد باقي بماند و يا حج از سالهاي پيش بر ذمّه اش مستقر شده باشد، سال بعد به حج برود.

(2)- آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط واجب چنانكه گذشت.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(3)- آية اللَّه سيستاني: چون اختياري مشعر بخشي از شب است تا طلوع آفتاب، اگر بين الطلوعين را عمداً هم ترك كند حجّش صحيح است ولي در صورت علم يك گوسفند كفّاره واجب است.

(4)- آية اللَّه فاضل: بنابر اقوي باطل است.

نظر آيات عظام در اين فرض در مسأله 979 گذشت.

(5)- آية اللَّه بهجت: اگر اختياري عرفه را عمداً ترك نكرده باشد، صحّت حج او بعيد نيست لكن احوط اعاده حج است در سال آينده، با شرايط وجوب (مناسك شيخ، ص 69).

(6)- آية اللَّه سيستاني: منظور از صاحب عذر كسي است كه از ماندن شب در مشعر معذور است؛ مانند زنان و بيماران و همراهان آنها.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 413

و اگر اختياريِ يكي را عمداً ترك كرده باشد، حجش بنابر اقوي در ترك عرفات و بنابر احتياط در ترك مشعر باطل است؛ و اگر عمدي نباشد، احتياط واجب در بطلان است.

درك اضطراري عرفه و اضطراري يومي مشعر

هفتم- درك اضطراري عرفه و اضطراري يومي مشعر كه اگر ترك يكي از دو اختياري، عمدي باشد، حج او باطل و گرنه صحت، بعيد نيست، گرچه احتياط با دارا بودن شرايط وجوب، اعاده در سال بعد است.

درك اختياري يا اضطراري عرفه به تنهائي

هشتم- درك اختياري عرفه به تنهائي؛ و احتياط واجب در اين صورت، اگر ترك اختياري مشعر عمدي نبوده، اتمام و اعاده است؛ و گرنه حج باطل است.

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر عمداً اختياري عرفه را ترك كرده باشد حجش باطل است و لكن نسبت به ترك اختياري مشعر، اگر بدون عذر پيش از اذان صبح از مشعر بيرون برود حجش صحيح است به شرط آن كه وقوف به عرفات را انجام داده باشد و شب در مشعر به قصد وقوف مانده باشد ولكن بر آن يك گوسفند كفّاره واجب است. (مناسك فارسي، ص 125، قسم پنجم و مسأله 162 و ص 122، مسأله 159).

(2)- آية اللَّه سيستاني: اختياري مشعر از شب است تا طلوع آفتاب و حج او در اين صورت صحيح است، همچنانكه گذشت.

آيةاللَّه مكارم: اگر اختياري مشعر را عمداً ترك كرده باشد حج او صحيح است و يك گوسفند كفّاره دارد.

(3)- آية اللَّه تبريزي: لكن اگر ترك اختياري مشعر به اين صورت باشد كه شب وقوف در مزدلفه كرده و از روي جهل به مسأله قبل از فجر از آنجا كوچ كرد و تا ظهر روز عيد هم نتوانست به مشعر برگردد حج او صحيح است و بايد يك گوسفند كفّاره دهد.

آية اللَّه سيستاني: اگر جاهل مقصر باشد حجّش باطل است و اگر از روي فراموشي يا جهل قصوري يا هر عذر ديگر، اختياري را

ترك كند و اضطراري را انجام دهد حجّش صحيح است.

آية اللَّه مكارم: اگر از روي جهل باشد.

آية اللَّه فاضل: اگر اختياري عرفه باشد حج باطل است و اگر اختياري مشعر باشد، بنابر اقوي حج باطل است.

(4)- آية اللَّه مكارم: اين احتياط مستحب است.

(5)- آية اللَّه بهجت: آن كه فقط وقوف اختياري عرفات را درك نمايد كه اظهر در اين صورت صحت حج است مگر آن كه اختياري مشعر را عمداً ترك كرده باشد. (مناسك، ص 134).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اظهر در اين صورت اين است كه حج او باطل و به عمره مفرده منقلب مي شود.

آية اللَّه سيستاني: حج او باطل است و به عمره مفرده منقلب مي شود، بجز يك صورت و آن اين كه هنگام عبور از عرفات به مني در مشعر در وقت اختياري (از شب تا طلوع آفتاب) گذشته باشد و ذكر خدا گفته باشد كه در اين صورت حجش صحيح است هرچند قصد وقوف نكرده باشد از روي جهل به مسأله.

آية اللَّه صافي: احتياط در آن ترك نشود به اين كه اعمال را به قصد ما في الذمّه از عمره و حج بجا آورد و در سال بعد نيز در صورتي كه حج بر او مستقر بوده يا استطاعتش باقي باشد حج بجا آورد. (مناسك فارسي، ص 158).

آية اللَّه گلپايگاني: اقوي و اشهر صحيح بودن حج است. (آراء المراجع، ص 346).

آية اللَّه مكارم: حج او صحيح است و احتياج به اعاده ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 414

نهم- درك اضطراري عرفه به تنهائي كه در اين صورت حج، باطل است.

درك اختياري مشعر

دهم- درك اختياري مشعر؛ در اين صورت اگر ترك وقوف عرفه عمدي نباشد،

حج او صحيح، و گرنه باطل است.

درك اضطراري مشعر به تنهايي

يازدهم- درك اضطراري روز مشعر به تنهائي، كه حج او باطل است. دوازدهم- درك اضطراري ليلي مشعر به تنهائي؛ در اين صورت، اگر ترك وقوف عرفات عمدي نباشد، ظاهراً حج او صحيح است و گرنه باطل است.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: و بايد عمره مفرده به جا آورد تا از احرام خارج شود.

(2)- آية اللَّه فاضل: فقط.

(3)- آية اللَّه بهجت: مورد تأمّل است هر دو اضطراري مشعر كه اين صورت و صورت بعدي است.

آيات عظام تبريزي، خويي، صافي: آن كه فقط وقوف اضطراري مزدلفه را درك كند، كه در اين صورت بعيد نيست حجش صحيح باشد. ولي احتياط اين است باقي اعمال را به قصد فراغ ذمه از آنچه به او تعلق گرفته چه عمره مفرده و چه حج بجا آورد و در سال بعد حج را اعاده نمايد.

آية اللَّه سيستاني: حج او باطل است و بدل به عمره مفرده مي شود.

آية اللَّه فاضل: اگر اختياري عرفه را عمداً ترك نكرده باشد، ظاهراً حج او صحيح است.

(4)- آية اللَّه سيستاني: بلكه هر چند از صاحبان عذر نباشد.

آية اللَّه صافي: در اين صورت اگر چه صحّت حجّش بعيد نيست ولي احتياط ترك نشود به انجام اعمال به قصد ما في الذمّه از عمره و حج و بجاآوردن حج در سال آينده در صورت استقرار حج بر او و بقاء استطاعت و در اين جهت فرقي بين اضطراري ليلي و نهاري مشعر نيست.

آية اللَّه فاضل: در اين صورت اگر وقوف به عرفات را عمداً ترك كرده باشد، حج او باطل است و الّا بنابر احتياط حج باطل است، اگر چه

از ذوي الأعذار نباشد.

آية اللَّه گلپايگاني: در اين صورت بعيد نيست حجش صحيح باشد، اگرچه احوط اعاده است.

آية اللَّه مكارم: خالي از اشكال نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 415

فصل سوم: مستحبات وقوف در مشعر الحرام

اشاره

989- بدان كه مستحب است با تن و دلي آرام، از عرفات به سوي مشعر الحرام متوجه شده و استغفار نمايد و همين كه از طرف دست راست به تلّ سرخ رسيد بگويد:

«اللَّهُمَّ ارْحَمْ تَوَقُّفِي وَزِدْهُ في عَمَلي وَسَلِّمْ لِي دِيني وَتَقَبَّلْ مَناسِكي».

و در راه رفتن، ميانه روي نمايد؛ و كسي را آزار ندهد؛ و مستحب است نماز شام و خفتن را تا مزدلفه به تأخير اندازد اگرچه ثلث شب نيز بگذرد؛ و ميان هر دو نماز به يك اذان و دو اقامه جمع كند؛ و نوافل مغرب را بعد از نماز عشا بجا آورد؛ و در صورتي كه از رسيدن به مزدلفه پيش از نصف شب مانعي رسيد، بايد نماز مغرب و عشا را به تأخير نيندازد و در ميان راه بخواند؛ و مستحب است كه در وسط وادي، از طرف راست راه نزول نمايد؛ و اگر حاجي صروره باشد، مستحب است كه در مشعر الحرام قدم بگذارد؛ و مستحب است كه آن شب را به هر مقدار كه ميسور باشد، به عبادت و اطاعت الهي به سر برد و اين دعا را بخواند:

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اين مستحبّات را به قصد رجا بجاء بياورند.

(2)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه نوري: اللهمّ ارحم موقفي و زد في عملي.

(3)- آية اللَّه مكارم: يعني براي نماز مغرب اذان و اقامه مي گويد و براي عشا فقط اقامه.

(4)- آية اللَّه مكارم: اين حكم در روايات متعددي آمده است

و احتمالًا منظور از آن با پاي برهنه قدم گذاشتن در سرزمين مشعر است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 416

«أللَّهُمَّ هذِهِ جُمَعُ، اللَّهُمَّ انِّي أسْأَ لُكَ أنْ تَجْمَعَ لِي فِيها جَوامِعَ الْخَيْرِ، اللَّهُمَّ لا تُؤْيِسْني مِنَ الْخَيْرِ الَّذي سَأَلْتُكَ أنْ تَجْمَعَهُ لِي في قَلْبي وَأطْلُبُ الَيْكَ أنْ تُعَرِّفَني ما عَرَّفْتَ أوْلِياءَكَ في مَنْزِلِي هذا وَأنْ تَقِيَني جَوامِعَ الشَّرِّ».

استحباب ذكر نعم و تفضلات حضرت حق

و مستحب است بعد از نماز صبح با طهارت حمد و ثناي الهي را بجا آورد؛ و به هر مقداري كه ميسور باشد از نعم و تفضلات حضرت حق ذكر كند و بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد آنگاه دعا نمايد و اين دعا را نيز بخواند:

«أللَّهُمَّ رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرام فُكَّ رَقَبَتي مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنَّ وَالْانْس، أللَّهُمَّ أَ نْتَ خَيْرُ مَطْلُوبٍ الَيْهِ وَخَيْرُ مَدْعُوٍّ وَخَيْرُ مَسْؤُولٍ وَلِكُلِّ وافِدٍ جائِزَةٌ فَاجْعَلْ جائِزَتي في مَوْطِني هذا أنْ تُقِيلَني عَثْرَتي وَتَقْبَلَ مَعْذِرَتي وَأنْ تُجاوِزَ عَنْ خَطِيئَتي ثُمَّ اجْعَلِ التَّقْوي مِنَ الدُّنيا زادِي».

استحباب جمع آوري سنگ رمي از مشعر

و مستحب است سنگ ريزه هايي را كه در مني رمي خواهد نمود، از مزدلفه بردارد و مجموع آنها هفتاد دانه است. و مستحب است وقتي كه از مزدلفه به سوي مني رفته و به وادي محسِّر رسيد، به مقدار صد قدم مانند شتر تند رود و اگر سواره است سواري خود را حركت دهد و بگويد:

«أللَّهُمَّ سَلِّمْ لي عَهْدي وَاقْبَلْ تَوْبَتي وَأجِبْ دَعْوَتي وَاخْلُفْني فِيمَنْ تَرَكْتُ بَعْدي».

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: ولي از آنجا كه در شلوغي جمعيت غالباً بعضي از سنگها اصابت نمي كند بهتر است بيشتر جمع آوري كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 417

باب نهم

ترتيب اعمال مني 419

مكان و زمان رمي 421

شرايط رمي و سنگ رمي 426

واجبات رمي 428

احكام شك در رمي و سنگ رمي 431

احكام نيابت در رمي 433

مستحبات رمي جمرات 436

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 418

اللَّهُمَ

أَعْطِنِي بَصِيرَةً فِي دِينِكَ وَ فَهْما فِي حُكْمِكَ وَ فِقْها فِي عِلْمِكَ وَ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ وَرَعا يَحْجُزُنِي عَنْ مَعَاصِيكَ وَ بَيِّضْ وَجْهِي

بِنُورِكَ

عن أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ عليه السلام قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام

مَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِشَرِيعَتِنَا فَأَخْرَجَ ضُعَفَاءَ شِيعَتِنَا مِنْ ظُلْمَةِ جَهْلِهِمْ إِلَي نُورِ الْعِلْمِ الَّذِي حَبَوْنَاهُ بِهِ، جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ عَلَي رَأْسِهِ تَاجٌ مِنْ نُورٍ يُضِي ءُ لأَهْلِ جَمِيعِ الْعَرَصَاتِ وَ عَلَيْهِ حُلَّةٌ لا يُقَوَّمُ (يَقُومُ) لأَقَلِّ سِلْكٍ مِنْهَا الدُّنْيَا بِحَذَافِيرِهَا، ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ: يَا عِبَادَ اللَّهِ هَذَا عَالِمٌ مِنْ تلامِذَةِ بَعْضِ عُلَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ أَلا فَمَنْ أَخْرَجَهُ فِي الدُّنْيَا مِنْ حَيْرَةِ جَهْلِهِ فَلْيَتَشَبَّثْ بِنُورِهِ لِيُخْرِجَهُ مِنْ حَيْرَةِ ظُلْمَةِ هَذِهِ الْعَرَصَاتِ إِلَي نُزْهِ الْجِنَانِ، فَيُخْرِجُ كُلَّ مَنْ كَانَ عَلَّمَهُ فِي الدُّنْيَا خَيْراً أَوْ فَتَحَ عَنْ قَلْبِهِ مِنَ الْجَهْلِ قُفْلًا، أَوْ أَوْضَحَ لَهُ عَنْ شُبْهَةٍ

بحارالأنوار ج: 2 ص: 3

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 419

باب نهم: ترتيب اعمال مني

فصل اول: ترتيب اعمال مني

اشاره

990- بنابر احتياط واجب، بايد در مني، ترتيب بين رمي جمره عقبه و ذبح و تقصير يا حلق، رعايت شود.

حكم خلاف ترتيب

991- عمل بر خلاف اين ترتيب: اگر از روي غفلت و سهو باشد، اعاده ندارد؛

و اگر از روي جهل به مسأله باشد، عدم لزوم اعاده، بعيد نيست و احتياط در اعاده است؛

و اگر از روي علم و عمد باشد، احتياط را در صورت امكان، ترك نكند.

تأخير قرباني و حكم ترتيب

992- اگر قرباني- به هر دليل- از روز عيد تأخير افتاد، بنابر احتياط نمي تواند حلق كند و از

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: واجب است كه ذبح پس از رمي جمره عقبه باشد و بنابر احتياط حلق وتقصير بايد پس از آن دو باشد.

آية اللَّه خامنه اي، آية اللَّه مكارم: ترتيب مزبور واجب است و اگر رعايت نكند گناه كرده و امّا عملش صحيح است.

آية اللَّه سيستاني: مي تواند قبل از ذبح حلق يا تقصير كند در صورتي كه قرباني را در جايي كه ذبح در آن مكان جايز است تهيّه كرده باشد.

آية اللَّه گلپايگاني: علي الأحوط اول رمي جمره عقبه كند و بعد …

(2)- آية اللَّه خامنه اي: اگر خلاف ترتيب مقرر عمل كند معصيت كرده است لكن علي الظاهر تكرار اعمال غير مترتبه لازم نيست گرچه موافق احتياط است.

(3)- آية اللَّه بهجت: اگر از روي فراموشي و جهل باشد اعاده آن لازم نيست و همينطور در صورت تعمّد بنابر مشهور كه اظهر تماميت آنست (مناسك، ص 143 و مناسك شيخ، ص 78).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر از روي جهل يا نسيان بوده اعاده لازم نيست.

آية اللَّه گلپايگاني: در صورت علم و عمد و امكان بايد اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط مستحب است.

(4)- آية اللَّه نوري: بلكه بايد روز عيد حلق كند و تأخير نيندازد.

آية اللَّه خامنه اي: تأخير

حلق يا تقصير از روز عيد بر كسي كه ذبح را تأخير انداخته واجب نيست بلكه احتياط واجب آن است كه حلق يا تقصير را در روز عيد انجام دهد ولكن طواف حج قبل از ذبح محل اشكال است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: مي تواند حلق كند و از احرام خارج شود ولي اعمال مكّه بايد بعد از قرباني و حلق انجام شود. (871 آداب و احكام حج).

آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط نمي تواند حلق يا تقصير كند و از احرام خارج شود و بعد قرباني كند بلكه ترتيب بين قرباني و حلق و اعمال مترتّبه بر آن را بايد مراعات كند علي الأحوط مگر در فرض اضطرار و يا حرج كه در اين صورت رعايت ترتيب بين ذبح و حلق يا تقصير لازم نيست و حاجي مي تواند در اواخر روز، حلق يا تقصير كند و از احرام خارج شود، ولي اعمال مكه را بايد پس از اطمينان به ذبح انجام دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 420

احرام خارج شود و بعد قرباني كند؛ بلكه ترتيب بين قرباني و حلق و اعمال مترتبه بر آن، بايد- علي الأحوط- مراعات شود.

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: به حسب جمع بين روايات، ترتيب مستحب است ولي چون شهرت بر وجوب قائم شده، احوط رعايت ترتيب است در صورت امكان و عند الضرورة، خلاف ترتيب مانعي ندارد و در فرض مذكور اگر ذبح را تأخير انداخت، تأخير حلق جايز نيست.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط، قرباني بايد در روز عيد باشد و چنانچه قرباني در روز عيد ممكن نباشد، مي تواند بعد از رمي حلق يا تقصير را در روز عيد

انجام دهد و مُحلّ شود و قرباني را تأخير بيندازد.

آية اللَّه سيستاني: اگر قرباني را در مني تهيه كرد جايز است تقصير يا حلق.

آية اللَّه مكارم: و اگر رعايت اين احتياط واجب را نكند عمل او باطل نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 421

فصل دوم: مكان و زمان رمي

1- مكان رمي
اشاره

993- رمي جمرات با وضع كنوني چه حكمي دارد، آيا رمي به تمام آن مجزي است؟ 994- با توسعه اخير جمرات، اگر قسمتي از ستون توسعه يافته جمره عقبه، خارج از مني باشد،

______________________________

(1). آيت اللَّه بهجت: اگر ضرورت است، به اين كه ممكن نيست سؤال شود كه از كجا زياد شده، اشكال ندارد؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه تبريزي: با فحص و سؤال از كساني كه از كيفيت بنا اطلاع دارند به ديوار جديدي كه مقابل ستون هاي قبلي قرار گرفته رمي كنند و اگر تشخيص محلّ قبليِ ستون ها و ايستادن در محلّ پر ازدحام براي تشخيص آن، كاري دشوار و يا غيرممكن بود (باتوجه به نقشه ارسالي به اين جانب ازجمرات جديد) چنانچه وسط ديوار جديد را درنظر بگيرند و رمي كنند، مجزي است ان شاء اللَّه تعالي.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص421

آيت اللَّه خامنه اي: اگر مي تواند بدون عسر و مشقّت، به آنچه در محلّ ستون قبلي قرار دارد رمي كند، واجب است به آن رمي نمايد. و اگر جستجو از محل آن و رمي به آن مستلزم عسر و مشقّت است به هر نقطه ي آن ديوار رمي كند مجزي است. ان شاء اللَّه.

آيت اللَّه سيستاني: اگر ديوار موجود، مشتمل بر ستون سابق باشد و تشخيص آن هرچند به كمك اهل خبره قبل از رمي ميسور باشد، بايد همان قسمت را رمي كنند و اگر

ميسور نباشد، به احتياط واجب، بايد رمي را تكرار كنند، مگر مقداري كه مستلزم حرج يا ضرر است.

آيت اللَّه صافي: در مورد سؤال با وضع فعلي بعيد نيست رمي در هر قسمت جمره كافي باشد. البته مهما امكن، احوط و اولي مراعات رمي به حدود ستون قبلي است؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: بلي، در فرض مزبور رمي جمرات فعلي كفايت مي كند.

آيت اللَّه مكارم: پرتاب سنگ به آن حوضچه، هر چند بزرگتر از سابق شده است كافي است، و اگر بر ديوار مزبور بزنند تا در حوضچه بيفتد آن هم كفايت مي كند، و هيچ ضرورتي ندارد كه جاي ستون سابق را پيدا كنند و به آن بزنند.

آيت اللَّه نوري: كفايت مي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 422

با فرضِ صدقِ جمره بر مجموع ديوار، آيا رمي آن قسمت صحيح است؟

رمي از طبقه دوم

995- رمي از طبقه دوم جمرات، جايز است.

2- زمان رمي
اشاره

996- زمان رمي، از طلوع آفتاب روز عيد آغاز، و تا غروب آن ادامه دارد.

______________________________

(1). آيت اللَّه خامنه اي: در صورت يقين به خروج قسمتي از جمره توسعه يافته از مني، احوط رمي نقطه اي از قسمتي است كه از مني خارج نيست.

آيت اللَّه تبريزي: بايد در قسمتي كه در وسط به اندازه جمره سابق است رمي كنند.

آيت اللَّه سيستاني: رمي زائد بر خود جمره مجزي نيست حتي آن چه در مني است.

آيت اللَّه مكارم: اشكال دارد.

آيت اللَّه فاضل: بنابر احتياط بر قسمتي كه خارج از مني است رمي نكنند.

(2)- آية اللَّه بهجت: رمي در هر دو طبقه جايز و مكفي است و در مناسك (س 143) مي فرمايد: ميزان صدق رمي جمره است ولو از طبقه دوّم باشد حتي اختياراً كفايت مي كند.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط مجزي نيست.

آية اللَّه خامنه اي: اگرچه احتياط مستحب رمي از مكان متعارف در گذشته است.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: كفايت نمودن زدن سنگ بر مقداري كه بر ارتفاع جمره افزوده شده، محل اشكال است و احوط آن است كه مقدار سابق را رمي نمايد. و اگر متمكن نباشد مقدار زيادي را خودش رمي كند و نايب نيز بگيرد براي زدن به مقدار سابق، و فرقي بين عالم و جاهل و ناسي نيست و مقداري كه در عصر پيامبر و ائمه عليهم السلام بوده است از جهت عرض ظاهراً فرقي با جمره فعلي ندارد و از جهت طول ظاهراً به مقدار يك قامت انسان يا مقدار كمي بيشتر بالاتر از سكوي فعلي است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: رمي در طبقه فوقاني خلاف احتياط

است و در طبقه تحتاني جايز است.

آية اللَّه مكارم: در هنگام ازدحام جمعيت جايز است.

(3)- آية اللَّه بهجت: وقت رمي بعد از طلوع آفتاب روز عيد است تا غروب آن، و اگر فراموش كرد يا ترك كرد عمداً علي الأحوط، تا روز سيزدهم، در روزي كه متذكّر شود بجا آورد با تقديم قضاء بر اداء، و احتياط در رعايت طلوع آفتاب است در قضاء ايضاً با عدم عذر مسوّغ رمي در شب در اداء مانند خوف و مرض، و اگر متذكّر نشد يا متذكّر شد بعد از انقضاي ايّام تشريق يا ترك كرد عمداً تا آنوقت علي الأحوط، در سال آينده خود يا نايب او، با ترتب نيابت بر عدم حج در سال آينده يا عدم امكان مباشرت، بجا آورند (مناسك شيخ ص 72).

آية اللَّه فاضل: براي غير معذورين.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 423

اگر حج گزار رمي را فراموش كند، مي تواند تا روز سيزدهم آن را به جا آورد؛ و اگر تا آن وقت متذكر نشود، احتياطاً در سال ديگر خودش يا نايبش، به جا آورد.

رمي در شب

997- كساني كه از رمي در روز عذر دارند، مي توانند در هر وقت شب رمي كنند.

______________________________

(1)- آيات عظام خويي، صافي، گلپايگاني: يا مسأله را نمي دانست.

آية اللَّه فاضل: … تا روز سيزدهم مي تواند به نيّت قضا بجا آورد و واجب است قضا را قبل از رمي آن روز انجام دهد.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احتياط اين است كه به مني رفته و رمي نموده و در سال بعد رمي را شخصاً خودش و يا نايبش به جا آورد، و اگر بعد از خروج از مكه يادش آمد

واجب نيست برگردد بلكه سال ديگر خودش يا نايبش بنابر احتياط رمي مي كنند. (مناسك عربي، مسأله 380).

آية اللَّه خامنه اي: اگر از مكّه بيرون نرفته احتياط واجب آن است كه به مني رفته رمي نمايد و در سال ديگر نيز خودش يا نايبش قضا كند و اگر از مكّه خارج شده احتياط واجب آن است كه در سال بعد خود يا نايبش رمي كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر در روز عيد رمي نكرد از روي جهل يا فراموشي يا هر عذر ديگر هرگاه رفع مانع شد بايد جبران كند در مني باشد و يا در مكّه حتي اگر بعد از روز سيزدهم ماه باشد، ولي در شب رمي نكند و اگر پس از خروج از مكه مانع برطرف شود لازم نيست برگردد و احتياط مستحب است كه در سال بعد خود يا نايبش رمي كنند.

آية اللَّه گلپايگاني: در سال بعد خودش يا نايبش بايد رمي نمايد.

آية اللَّه مكارم: اگر بتواند بايد خودش در سال آينده در همان موقع قضا كند و اگر نمي تواند نايب بگيرد.

(3)- آية اللَّه بهجت: و همچنين زنها و لو عذر نداشته باشند مي توانند در شب رمي كنند و اين مخصوص شب دهم است (مناسك س 141).

آية اللَّه مكارم: زنان و پيران مي توانند در شب رمي كنند، همچنين كساني كه روزها گرفتار كار حجاج هستند و فرق نمي كند در شب قبل يا شب بعد.

(4)- آية اللَّه بهجت: يعني شب مقدّم با علم به عدم تمكّن از رمي در روز، و امّا شب مؤخّر با علم به تمكّن از رمي قضائي در روز مؤخّر پس احوط تأخير قضاء است تا طلوع آفتاب (مناسك شيخ ص

85).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: شب قبل از آن روز. (مناسك، مسأله 438).

آية اللَّه سيستاني: كساني كه شب از ماندن در مشعر معذور بودند مانند زنان و بيماران مي توانند همان شب عيد رمي كنند و اما پرستاران و همراهان آنها بايد روز رمي كنند مگر اين كه آنها نياز به همراهي در طول روز داشته باشند به طوري كه به مقدار رمي هم از آنها مستغني نشوند و اما رمي در شب بعد كافي نيست و معذور بايد نايب بگيرد مگر چوپانان و كساني كه از ماندن روز در مني معذورند به جهت ترس يا بيماري يا غير آن.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 424

جواز رمي در روز يازدهم با تأخير ذبح و حلق

998- كسي كه نتوانسته در روز عيد ذبح كند و حلق يا تقصير نيز ننموده است، مي تواند رمي روز يازدهم را انجام دهد.

تأخير حلق و حلق در شب

999- تأخير حلق، تا آخر ايام تشريق، ولو عمداً، مانع ندارد؛ و حلق در شب هم صحيح است.

رمي در شب عيد براي زن ها و معذورين

1000- زنها مطلقاً مجازند شب عيد رمي نمايند؛ و مراقبين آنها و افراد ضعيفي كه بعد از نصف

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: حلق در روز عيد است و در صورت تأخير شب هم مجزي است.

آية اللَّه تبريزي: احتياط واجب در عدم تأخير عمدي است. چنانكه گذشت بنا بر احتياط حلق بايد در روز باشد. پس اگر در روز عيد انجام نگرفت بايد در روز بعد انجام گيرد.

آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط واجب حلق يا تقصير بايد در روز عيد باشد و اگر تأخير انداخت انجام آن در شب يازدهم يا بعد از آن كافي است.

آية اللَّه خويي: احتياط واجب اين است كه در روز انجام شود، و متعرض تأخير عمدي تا آخر ايام تشريق نشده اند.

آية اللَّه سيستاني: حلق در شب عيد جايز نيست مگر براي خائف و به احتياط مستحب از روز عيد تأخير نشود ولي بعد از عيد در شب هم كافي است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: حلق در شب خلاف احتياط است و اگر در روز عيد ترك نمود، روز يازدهم بايد حلق كند و تأخير عمدي علي الأحوط جايز نيست.

آية اللَّه مكارم: احتياط در ترك حلق در شب است.

(2)- آية اللَّه بهجت: زنان و كساني كه كوچ از مشعر در شب برايشان جايز است مي توانند شب عيد رمي جمره نمايند بنا بر اظهر. و نيز به ذيل مسأله 997 مراجعه شود.

آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني: زنها مي توانند رمي روز دهم را در شب آن انجام دهند، هرچند متمكن از رمي در روز دهم باشند، ولي

در رمي روز يازدهم و دوازدهم، چنانچه از رمي در روز معذور باشند مي توانند رمي هر روز را در شب آن انجام دهند و چنانچه معذور نباشند بايد در روز رمي كنند.

آية اللَّه خويي: بيماران و پيرها و ضعيف ها و كساني كه از دشمن مي ترسند هم، مي توانند در شب عيد رمي كنند. (مناسك، قبل از مسأله 381).

آية اللَّه سيستاني: اين حكم اختصاص به رمي روز عيد دارد.

آية اللَّه خامنه اي: اگر زن نائب در خصوص رمي باشد احتياط واجب آن است كه در روز عيد رمي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 425

شب از مشعرالحرام به مني وارد مي شوند، اگر از رمي در روز معذورند، مي توانند شب رمي كنند.

1001- با توجه به اين كه بانوان مي توانند رمي روز دهم را شب انجام دهند، آيا حتماً بايد شب عيد باشد يا شب يازدهم نيز جايز است و در فرض جواز در صورتي كه زن در اعمال، حج نايب ديگري باشد، چه صورت دارد؟

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: در شب عيد مي توانند رمي روز دهم را انجام دهند و فرقي نمي كند.

آيت اللَّه خامنه اي: در صورت تمكّن بايد در همان شب عيد رمي جمره عقبه نمايد، مخصوصاً اگر حج او حجّ نيابي باشد. و تأخير تا شب يازدهم صحيح نيست، ولي اگر در روز دهم يعني روز عيد رمي جمره عقبه نمايد اشكال ندارد.

آيت اللَّه تبريزي: زنها مي توانند رمي روز دهم را در شب عيد انجام دهند و در حكم مزبور بين اين كه زن براي خود حج انجام دهد يا نايب ديگري باشد فرقي نيست.

آيت اللَّه سيستاني: فقط در شب عيد جايز است.

آيت اللَّه صافي: بايد شب دهم باشد؛ چه

نايب باشد چه براي خودش باشد.

آيت اللَّه فاضل: شب يازدهم نيز جايز است هرچند نايب در حج باشد. بلي رمي روز يازدهم را در صورتي مي تواند شب انجام دهد كه از رمي در روز معذور باشد.

آيت اللَّه مكارم: هر دو جايز است و ضرري به نيابت نمي زند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 426

فصل سوم: شرايط رمي و سنگ رمي

1- شرايط سنگ رمي
ريگ بودن

اول: سنگ رمي بايد «حصي» باشد؛ يعني به آن «ريگ» گفته شود، و اگر- مثل «شن» - ريز باشد به گونه اي كه به آن ريگ گفته نشود، كافي نيست؛ و اگر خيلي بزرگ نيز باشد، كافي نيست.

رمي به غير ريگ- مثل كلوخ و خزف و اقسام جواهرات- جايز نيست؛ و اما با اقسام سنگها هر نوعي كه باشد حتي سنگ مرمر، مانع ندارد.

از حرم بودن

دوم: بايد از حرم باشد و از مشعر مستحب است؛ و از هر موضعِ مباحِ حرم، كافي است مگر مسجدالحرام و مسجد خِيف؛ بلكه ساير مساجد بنابر احوط.

سنگريزه هاي موجود در مشعر

1002- سنگريزه هاي موجود در مشعر، اگر معلوم باشد كه از خارج مشعر آورده اند و معلوم نيست كه از حرم آورده اند يا خارج آن، رمي با آنها كفايت نمي كند مگر آن كه جزو مشعر محسوب شوند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب نسبت به حكم وضعي.

(2)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: بنابر احتياط بايد بكر باشد.

(3)- آية اللَّه سيستاني: اگر عرفاً جزو مشعر حساب شود مانعي ندارد وگرنه بايد احراز شود از حرام است.

آية اللَّه فاضل: اگر جزو مشعر محسوب مي شود مانعي ندارد.

(4)- آيات عظام تبريزي، خويي: يعني از خارج حرم.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 427

بكر بودن

سوم: سنگ رمي بايد بكر باشد؛ يعني خودش يا ديگري آن را به وجه صحيح ولو در سالهاي قبل، نينداخته باشد.

1003- اگر ريگ مستعملي با سنگهاي بكرِ جمع آوري شده، مخلوط و مشتبه شود، آيا همين كه هشت ريگ به جمره رمي شود كافي است؟ يا علم تفصيلي لازم است و بايد معلوم باشد كدام ريگ بكر و كدام مستعمل است؟

اباحه

چهارم: مباح بودن آن؛ پس رمي با سنگ غصبي يا آنچه ديگري براي خودش حيازت كرده، كافي نيست.

عدم اشتراط طهارت در رامي و مرمي

1004- هنگام رمي، طهارت از حدث و خبث، شرط نيست؛ و در خود سنگها نيز، طهارت شرط نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اين احتياط را در حكم وضعي ذكر نفرموده اند ولي برداشتن سنگ از مساجد اگرجزو آنها باشد مطلقاً جايز نيست.

(2)- آيات عظام صافي، گلپايگاني، مكارم: خودش يا كس ديگري از آن براي رمي استفاده نكرده باشد …

(3)- آية اللَّه خويي، آية اللَّه مكارم: بايد قبلًا در رمي استعمال نشده باشد.

(4). آيةاللَّه بهجت: كافي است.

آيت اللَّه خامنه اي: با حصول يقين به تحقّق رمي با ريگ بكر، رمي او صحيح و مجزي است.

آيت اللَّه تبريزي: از همه ريگهايي كه احتمال مي دهد ريگ مستعمل باشد بايد اجتناب كند و ريگ بكر تحصيل نمايد و با آن رمي كند.

آيت اللَّه گلپايگاني: بلي، در فرض سؤال رمي هشت ريگ مجزي است و علم تفصيلي لازم نيست.

آيت اللَّه سيستاني: به نحو اول كافي است.

آيت اللَّه مكارم: كافيست و علم تفضيلي لازم نيست.

آيت اللَّه فاضل: همين كه هشت ريگ به جمره بزنيد كافي است.

(5)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر اعتقاد داشت سنگها غصبي نيست و يا غصبي بودن آنها را فراموش كرد و خودش غاصب نبود رمي صحيح است و در غير آن بايد اعاده شود.

آية اللَّه سيستاني: مشكل است اكتفا به آن مگر آن كه نداند غصبي است يا فراموش كرده باشد و خود غاصب نباشد يا حرمت را فراموش كرده باشد يا جاهل قاصر باشد.

(6)- آية اللَّه بهجت: خلاف احتياط است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 428

2- واجبات رمي
اشاره

1005- در انداختن سنگ رمي، اموري واجب است:

شرايط رمي و سنگ رمي

نيت و اخلاص

اول- نيت و قصد خالص براي اطاعت خداوند متعال، بدون ريا و قصد نمايش دادنِ به ديگران، كه موجب بطلان مي شود.

دوم- انداختن سنگ؛ پس گذاردن با دست، كافي نيست.

لزوم پرتاب سنگ با دست

1006- سنگ بايد با دست پرتاب شود؛ و اگر فرضاً با پا يا دهان پرتاب شود، كافي نيست، ولي كفايت با «فلاخن» بعيد نيست. رمي سواره و پياده جايز است. 1007- سنگريزه ها را بايد به خود جمره بزند، ولي رمي ديوار، كفايت نمي كند.

عدم كمك شخص و شيي ء ديگر در اصابت

سوم- استناد اصابه به انداختن؛ پس اگر سنگِ ديگران به آن اصابت نمايد و بواسطه آن يا

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: به اين صورت نيّت كند: هفت سنگ به جمره عقبه در حج تمتع براي وجوب آن مي اندازم با قصد خالص.

(2)- آية اللَّه بهجت: بلكه پراندن آنها به سمت خاص (مناسك شيخ ص 73).

(3)- آية اللَّه بهجت: خلاف احتياط است.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه گلپايگاني: متعرض اين مسأله نشده اند.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب كافي نيست.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه مكارم: احتياط در ترك آن است.

(4)- آية اللَّه سيستاني: مستحب است در حال پرتاب پياده باشد.

آية اللَّه فاضل: اما پياده افضل است.

(5)- آيةاللَّه تبريزي: رمي آن از هر طرف كافي است، ولي مستحب است از جلوي آن پشت به قبله رمي شود.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب رمي آن قسمت كه سابقاً ديوار بوده است و اكنون برداشته اند كفايت نمي كند.

آية اللَّه مكارم: فعلًا ديواري وجود ندارد.

(6)- آية اللَّه فاضل: انداختن خودش.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 429

كمك آن به جمره برسد، كافي نيست، ولي اگر سنگ در بين راه به جايي بخورد و كمانه كند و به جمره برسد، ظاهراً كافي است.

شرايط رمي و سنگ رمي
رمي هفت سنگ

چهارم- عدد سنگ ريزه ها، بايد هفت باشد.

زيادتر رمي كردن

1008- اگر شخصي از اول، قصد زيادتر از هفت داشته باشد، رمي صحيح نيست و بايد آن را اعاده كند؛ ولي اگر بعد از تمام شدنِ هفت سنگريزه- كه به قصد هفت بوده- اضافه زده، ضرر ندارد. 1009- اگر به تصوّر عدم صحت رمي، بيش از هفت عدد احتياطاً رمي كرده، مانع ندارد؛ و چنانچه شك نداشته و قصد زياده هم نداشته، صحيح است؛ هرچند در اين صورت، احتياط مطلوب است.

تدريج در رمي

پنجم- پرتاب سنگها بايد بتدريج و يكي يكي صورت گيرد و با رعايت اين وصف، اگر بعضي از سنگ ها فرضاً با هم به جمره اصابت كنند، مانع ندارد؛ ولي اگر همه يا چند عدد را با هم بيندازد، مجموعاً يك رمي محسوب مي شود اگر چه با هم به جمره نرسند.

پرتاب چند سنگ با هم

1010- پرتاب چند سنگ با هم مانع ندارد، ولي حتي اگر همه آنها هم اصابت كند، يك مرتبه محسوب مي شود.

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: كافي نيست ظاهراً مگر آن كه، در حال عبور با چيز ديگر ملاقات كند.

آية اللَّه بهجت: ظاهر اين است كه اگر سنگريزه در راه به چيزي برخورد نموده و سپس به جمره برسد كافي باشد با بقاي صدق رمي در ابتداء و انتهاي آن. (مناسك، ص 135).

آيات عظام تبريزي، خويي، صافي، گلپايگاني: اگر سنگريزه در راه به چيز بسيار سفتي مانند سنگ بخورد و در اثر آن جَسته و به جمره برسد كافي نخواهد بود.

آية اللَّه خامنه اي: ذيل مسأله را متعرض نشده اند.

آية اللَّه فاضل: محلّ اشكال است.

آية اللَّه مكارم: در مورد رمي جمرات فتواي اخير ما اين است كه اصابت به ستون ها لازم نيست بلكه كافي است سنگ را به دايره اطراف جمرات پرتاب كنند و اگر به ستون فعلي هم بزند و در حوضچه بيفتد، آن هم كافي است؛ و در مسائل آينده نيز به همين صورت عمل شود.

(2)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: مخل به رمي نيست.

(3)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: بلكه مطلقاً صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 430

تكرار با گمان به اصابت

1011- اگر سنگ، به جمره اصابت نكند، كافي نيست، هچنين اگر نزد جمره چيزهاي ديگري نصب شده و اشتباهاً به آنها رمي كرده، كافي نيست و بايد اعاده كند اگرچه در سال ديگر به وسيله نايبش.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر پس از خروج از مكه متوجه شود اعاده لازم نيست گرچه احوط است.

آية اللَّه مكارم: همان گونه كه گفتيم كافي است سنگ به دايره اطراف جمره بيفتد.

مناسك

حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 431

فصل چهارم: احكام شك در رمي و سنگ رمي

شك در استعمال سنگ

1012- سنگي كه استعمال آن در رمي مشكوك باشد، رمي با آن جايز است.

شك در حرمي بودن سنگ

1013- سنگي كه در حرم است، اگر احتمال بدهد آن را از خارج آورده اند، اعتنا نكند.

شك در حصي بودن

1014- اگر شك كند به سنگي، «حصي» گفته مي شود، كفايت نمي كند.

شك در عدد رمي

1015- هنگام رمي اگر در عدد رمي شك كند، بايد به مقداري كه علم حاصل كند، رمي كند؛ و همچنين است اگر در اصابت به جمره شك كند.

شك در عدد بعد از انصراف از عمل

1016- اگر بعد از انصراف از رمي، در عدد سنگها شك كند، اگر شك در نقيصه باشد، بنابر احتياط، نقيصه را تمام كند؛ و در شك در زياده، اعتنا نكند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه در جايي باشد كه علم داشته باشد بعضي از سنگهاي آنجا استعمال شده است واحتمال بدهد كه سنگ موردنظر هم يكي از آنها باشد كه در اين صورت بايد احتياط كند.

(2)- آية اللَّه خويي: فتواي ايشان به دست نيامد.

(3)- آية اللَّه خويي، در شبهه مفهوميه آن كه فرض متعارف است فتواي ايشان بدست نيامد.

(4)- آية اللَّه فاضل: در حالي كه هنوز ذبح يا حلق را انجام نداده.

(5)- آية اللَّه بهجت: اشكال ندارد.

آية اللَّه سيستاني: اگر بعد از صدق عرفي فراغ باشد اعتنا نكند و اگر قبل از آن است بايد تدارك كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني و ساير آيات عظام قائلند: اگر شك در نقيصه كند بايد برگردد و نقيصه را تمام كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 432

شك در رمي بعد از ذبح يا حلق

1017- اگر بعد از ذبح يا حلق و تقصير، در انداختن سنگ يا در عدد آن شك كند، اعتنا نكند.

شك در صحت رمي

1018- اگر بعد از فارغ شدن از رمي، در درست انداختن سنگها شك كند، بنابر صحت بگذارد؛ ولي اگر در اصابت سنگ آخر شك كند، بايد اعاده كند؛ و اگر رسيدن را بداند ولي احتمال دهد- مثلًا سنگ مستعمل انداخته باشد، اعتنا نكند.

عدم اعتبار گمان

1019- ظن به رسيدن سنگ و عدد آن، اعتبار ندارد.

انكشاف غلط در رمي در روز عيد

1020- اگر شخصي رمي جمره عقبه را در روز عيد غلط انجام داده و در روز دوازدهم يا سيزدهم متوجه شود، بعد از قضاي جمره عقبه، لازم نيست رمي روز يازدهم و دوازدهم را نيز تكرار كند.

______________________________

(1)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: و يا پس از فرا رسيدن شب باشد.

آية اللَّه گلپايگاني، آية اللَّه مكارم: هرگاه شك در نقيصه كند بايد اتمام نمايد. و متعرض انصراف از محلّ و يا دخول در عمل بعدي نشده اند.

(2)- آية اللَّه فاضل: از رمي.

(3)- آية اللَّه بهجت: اين حكم در مسأله 1016 آمده است.

آية اللَّه خويي: اگر شك كند سنگريزه به جمره رسيد يا نه بنابر نرسيدن گذاشته و سنگ ديگري بزند مگر آن كه شك وي در وقتي باشد كه به واجب ديگري مشغول شده يا پس از فرارسيدن شب باشد.

آية اللَّه سيستاني: اگر بعد از صدق فراغ باشد عرفاً اعتنا نكند، مطلقاً.

آية اللَّه فاضل: براي اين استثناء وجهي به نظر نمي رسد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 433

فصل پنجم: احكام نيابت در رمي

نيابت در رمي

1021- كساني كه قدرت بر رمي ندارند- مانند كودكان، افراد مريض و كساني كه عذري دارند- بايد نايب بگيرند.

استنابه در صبح با قدرت در عصر

1022- آيا استنابه در صبح براي كسي كه بعد از ظهر عيد قربان در خلوتي جمره عقبه، خودش مي تواند رمي كند، جايز است و آيا براي اين كه بتواند روز عيد قرباني كند، مي تواند صبح براي رمي جمره نايب بگيرد؟

اگر كسي چندين سال صبح روز عيد براي رمي نايب گرفته با اين كه عصر خودش قادر به رمي بوده است، تكليفش چيست؟

______________________________

(1)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: بيماري كه اميد ندارد تا مغرب بهبودي حاصل كند.

(2)- آية اللَّه بهجت: و اگر شب مي تواند احتياط در جمع بين استنابه و رمي در شب است.

آية اللَّه خويي، با توجه به اين كه حكم مغمي عليه در دو روايت معتبره آمده كه از جانب او رمي مي كنند و ايشان به اين دو روايت در معتمد العروه ج 5 ص 34 استدلال نموده ظاهر اين است كه ايشان موافق متن هستند.

آية اللَّه گلپايگاني: و اگر ممكن است مريض سنگها را با دست بگيرد و ديگري براي او رمي كند.

آية اللَّه مكارم: نيابت احتياج به اذن و اجازه منوبٌ عنه دارد.

(3). آيةاللَّه بهجت: اين جهت مجوّز نائب گرفتن نيست و رمي سال هاي گذشته را قضا كند ولو به استنابه.

آيت اللَّه خامنه اي: با فرض تمكّن از رمي در ساعتي از روز ولو در ساعات عصر، نايب گرفتن صحيح نيست. ولي اگر مأيوس از برطرف شدن عذر تا آخر روز بود و نايب گرفت براي رمي، و اتفاقاً عذرش بعد از عمل نايب برطرف شد، عمل نايب مجزي است، و اعاده بر او لازم نيست. و نسبت

به سالهاي گذشته اگر نايب گرفتن به نحو غير صحيح بوده، بايد تدارك كند.

آيت اللَّه تبريزي: چنانچه شخص تمكن داشته باشد خودش رمي كند ولو با تأخير انداختن به وقت خلوت، بايد رمي را تأخير بيندازد و خودش رمي كند و نايب گرفتن در اين صورت مجزي نيست. هرچند تأخير رمي تا وقت تمكن موجب شود قرباني به روز بعد بيفتد، وچنانچه شخص با تمكن از رمي جمره عقبه براي آن نايب گرفت و بعد از آن قرباني و بقيه اعمال را انجام داد بنابر احتياط بايد آن حج را- اگر حج واجب بود- اعاده نمايد.

آيت اللَّه گلپايگاني: در فرض مذكور نمي تواند نايب بگيرد و بايد خودش رمي كند هرچند قرباني بتأخير بيفتد و شخص مذكور در فرض سوال بايد قضاي رميهاي چندين ساله را در ايام تشريق بجا آورد.

آيت اللَّه سيستاني: نايب گرفتن در اين فرض جايز نيست و تاخير قرباني تا سيزدهم اشكال ندارد و در صورت جهل حج صحيح است.

آيت اللَّه مكارم: بايد خودش در عصر روز عيد رمي كند هرچند قرباني به عقب بيفتد. ب- بايد در وقت مناسب آنها را قضا كند.

آيت اللَّه فاضل: خير، در هر دو فرض بايد خودش رمي كند روز بعد قرباني نمايد، و شخصي كه قادر بوده است عصر رمي كند و نايب گرفته، احتياطاً رمي ها را قضا كند ولو با استنابه و چنانچه بقيه اعمال را با اعتقاد به صحت انجام داده است صحيح است و چيزي بر او نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 434

استحباب رمي در حضور شخص ناتوان

1023- اگر ممكن باشد، مستحب بلكه موافق احتياط است كه مريض را نزد جمره ببرند و

در حضور او رمي كنند.

حصول قدرت بعد از رمي نايب

1024- بعد از رمي نايب، اگر منوبٌ عنه بهبودي يابد، لازم نيست رمي را اعاده كند؛ ولي اگر در بين رميِ وي، خوب شود، بايد خودش از ابتدا رمي كند؛ و كفايت به مقداري كه نايب رمي كرده، مشكل است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: و اگر ممكن است مريض سنگ را بدست گيرد كه ديگري بيندازد اورا، و جمع كند بين اين كار و استنابه علي الأحوط (مناسك شيخ ص 85).

(2)- آية اللَّه بهجت: احوط اعاده است در صورت عروض قدرت در وقت (مناسك شيخ ص 72).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط بايد خودش نيز رمي كند.

آية اللَّه خامنه اي: اگر شخص معذور از برطرف شدن عذرش نا اميد بوده و نايب از طرف او رمي كرده، پس از رفع عذر اعاده لازم نيست وگرنه بايد اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: اگر هنگام نيابت در رمي از برطرف شدن عذر پيش از تمام شدن وقت مأيوس نبوده و نيابت كرده است و اتفاقاً عذر برطرف شده به احتياط واجب بايد خود شخص رمي كند.

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه خودش اعاده كند و نيابت از غير اجازه مي خواهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 435

ترك عمدي رمي در روز و مسأله نيابت

1025- اگر نايب عصياناً رمي در روز را ترك كند، نيابت او چه حكمي دارد؟ و اگر به تصور اين كه مي تواند به مني برگردد، به مكه آمد و روز دوازدهم نتوانست براي رمي به مني برود، نيابتش چه حكمي دارد و وظيفه اش چيست؟

كيفيت قضا با انكشاف غلط در رمي روز سابق

1026- اگر شخصي رمي جمره عقبه را در روز عيد غلط انجام داده و در روز دوازدهم متوجه شود، بعد از قضاي جمره عقبه، لازم نيست رمي روز يازدهم را نيز تكرار كند.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: مبطل نيست لكن قضا مي كند در ايّام تشريق.

آيت اللَّه خامنه اي: رمي جمرات از مناسك است، كه اگر آن را به نحو صحيح انجام ندهد صحّت نيابتش محل اشكال است مخصوصاً اگر در ايام تشريق تدارك نكند.

آيت اللَّه تبريزي: چنانچه رمي روز دهم را ترك كند حجي كه انجام داده محل اشكال است و اگر رمي روزهاي يازدهم و دوازدهم را ترك كند هرچند معصيت نموده و در صورت بقاء وقت بايد قضا كند لكن ضرري به صحت حج ندارد.

آيت اللَّه گلپايگاني: در هر دو صورت حج صحيح و مبري ذمه است ولي اگر ايام تشريق (11 و 12 و 13) نگذشته بايد رمي را بجا آورد واگر گذشته، سال ديگر چنانچه متمكن از رفتن به مكه باشد در همان ايام خودش بجا آورد والا به كسي كه به مكه مي رود سفارش كند رمي به نيابت او را براي منوب عنه بجا آورد و در فرض اين كه عصياناً رمي نكرده از جهت اجرت بايد از كسي كه او را نايب قرار داده است رضاء نمايد.

آيت اللَّه سيستاني: نيابت در هر دو فرض صحيح است و ذمه منوبٌ عنه فارغ

است ولي به نسبت از اجرت نايب كم مي شود.

آيت اللَّه مكارم: حج او باطل نمي شود ولي بايد خودش آنرا در موقع مناسب اعاده كند و اگر نمي تواند نايب بگيرد.

آيت اللَّه فاضل: اگر رمي روز عيد را عالماً عامداً ترك كند واجب است تا آخر ايام تشريق قضاي آن را انجام دهد و احتياطاً ذبح و تقصير را نيز بعد از رمي اعاده نمايد والّا ظاهراً حج او باطل است ومجزي از منوبٌ عنه نيست؛ ولي اگر رمي روز يازدهم، يا دوازدهم را ترك كرده است بايد تا آخر ايام تشريق قضا كند واگر قضا نكرد احتياط است كه تا آخر ذيحجه قضا كند و سال بعد نيز همان روز ولو با استنابه، قصا كند، ودر اين فرض حج او صحيح و مجزي از منوبٌ عنه است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 436

فصل ششم: مستحبات رمي جمرات

1027- در رمي جمرات چند چيز مستحب است:

1- با طهارت بودن در حال رمي.

2- هنگامي كه سنگها را در دست گرفته و آماده رمي است، اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ هذِهِ حصَيَاتي فَأحْصِهِنَّ لِي وَارْفَعْهُنَّ في عَمَلي».

3- با هر سنگي كه مي اندازد تكبير بگويد.

4- هر سنگي را كه مي اندازد اين دعا را بخواند:

«اللَّهُ أكْبَرُ، أللَّهُمَّ ادْحَرْ عنِّي الشَّيْطانَ أللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ وَعَلي سُنَّةِ نَبِيِّكَ أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي حَجّاً مَبْرُوراً وَعَمَلًا مَقْبُولًا وَسَعْياً مَشْكُوراً وَذَنْباً مَغْفُوراً».

5- ميان او و جمره در جمره عقبه ده يا پانزده ذراع فاصله باشد و در جمره اولي و وسطي كناره جمره بايستد.

6- جمره عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رمي نمايد و جمره اولي و وسطي را رو به قبله ايستاده رمي نمايد.

7- سنگريزه را بر

انگشت ابهام گذارده و با ناخنِ انگشتِ شهادت بيندازد.

8- پس از برگشتن به جاي خود در مني، اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ بِكَ وَثِقْتُ وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ فَنِعْمَ الرَّبُ وَنِعْمَ الْمَوْلي وَنِعْمَ النَّصِيرُ».

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اين مستحبات را بقصد رجا بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 437

باب دهم

زمان و مكان ذبح 439

نوع و شرايط قرباني 443

نيابت و استنابه در ذبح 451

1- اذن و توكيل 451

2- نيت نايب احكام شك و خلل 452

3- شرايط ذابح 454

تقسيم ذبيحه 455

عدم تمكن بر هدي احكام صوم بدل 457

2- شرايط روزه بدل از ذبيحه 458

شرايط و محل ذبح كفّاره 459

مسايل متفرقه و مستحبات ذبح 462

2- مستحبات هدي 464

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 438

الَّلهُمَ

انْقُلْنِي إِلَي دَرَجَةِ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ وَ أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَي نَفْسِي فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسْوِيفِ وَ الآْمَالِ عُمُرِي فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَأَ حَالا مِنِّي إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَي مِثْلِ حَالِي إِلَي قَبْرِي [قَبْرٍ] لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِي وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِي

رَوَي الشَّافِعِيُّ ابْنُ الْمَغَازِلِيِّ مِنْ عِدَّةِ طُرُقٍ فِي كِتَابِهِ بِأَسْنَادِهَا قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِنِّي أَوْشَكَ أَنْ أُدْعَي فَأُجِيبَ وَ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَي الأَرْضِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّي يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا مَا ذَا تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا

و رواه احمد في المسند ج 3/ 14 و 17 و 26 و 59

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 439

باب دهم: زمان و مكان ذبح

فصل اول: زمان و مكان ذبح

1- زمان ذبح
اشاره

1028- ذبح بايد- بنابر احتياط واجب - بعد از رمي جمره عقبه، انجام و از روز عيد تأخير نشود.

اگر ذبح در روز عيد انجام نشود

1029- اگر انجام ذبح در روز عيد ممكن نشود، بايد- علي الأحوط- صبر كند و بين اعمال مترتّبه، ترتيب مراعات شود اگر چه چند روز هم طول بكشد.

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: در صورتي كه گوشت هاي قرباني مصرف نشود و آن را بسوزانند يا دفن كنند ذبح در آنجا مجزي نيست، بلكه بايد پول آن را كنار بگذارند و در وطن خود يا محل ديگري كه گوشت ها مصرف مي شود در همان ماه ذي حجة قرباني كنند و اگر تمام گوشت ها مصرف شود باز با توجه به اين كه تمام قربانگاه ها خارج از مني است، مخير است در آنجا قرباني كند يا در وطن خود اگر چه بهتر است در آنجا ذبح شود.

(2)- آيات عظام تبريزي، خويي، گلپايگاني و فاضل: واجب است قرباني پس از رمي باشد.

آية اللَّه سيستاني: ولي اگر از روي جهل يا فراموشي مقدم بدارد اعاده لازم نيست.

(3)- آية اللَّه بهجت: واجب است ذبح هدي در روز عيد، و امّا بعد از عيد پس مجزيست در بقيّه ذي حجه اگر چه خلاف احتياط است تكليفاً تأخير از آن بدون عذر خصوصاً تأخير از ايّام تشريق سه گانه (مناسك شيخ ص 74).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احتياط اين است كه ذبح و نحر در روز عيد قربان باشد.

آية اللَّه سيستاني: اين احتياط مستحب است و مي تواند در روزهاي تشريق هم قرباني كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط اختياراً جايز نيست ذبح هدي را از روز عيد تأخير بيندازد اگرچه اقوي جوازآن است. (مناسك

عربي، ص 147).

آية اللَّه مكارم: تا روز سيزدهم جايز است.

(4)- آية اللَّه نوري: تأخير حلق از روز عيد جايز نيست.

آية اللَّه بهجت: حلق و تقصير در روز عيد است.

مراجعه شود به مسأله 990 و 991 و 1034.

آية اللَّه خامنه اي: مراجعه شود به مسأله بعد.

آية اللَّه مكارم: رعايت ترتيب در اينجا لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 440

ذبح در شب

1030- تأخير ذبح از روز عيد عمداً- علي الأحوط - جايز نيست؛ ولي اگر عمداً يا جهلًا يا نسياناً، تأخير شد، ذبح در شب كفايت مي كند.

حكم تاخير عمدي و سهوي ذبح

1031- اگر حج گزار قرباني را حتي بدون عذر از روز عيد تأخير بياندازد، قرباني او صحيح است، ولي بايد ترتيبِ با حلق و اعمال مكه را رعايت كند.

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 1028.

آية اللَّه مكارم: تا روز سيزدهم جايز است.

(2)- آية اللَّه بهجت: احوط اين است كه ذبح در روز عيد قربان باشد و در صورتي كه به دلايلي نتواند تا مغرب قرباني كند، بعد از اذان مغرب هم مي تواند، (مستفاد از مناسك، س 153 و 154).

آية اللَّه تبريزي: ذبح در شب، بعد از عيد، خلاف احتياط است.

آية اللَّه خامنه اي: اگر به واسطه عذري مثل فراموشي يا غير آن، ذبح را در روز عيد، انجام نداد احتياط واجب آن است كه در ايام تشريق ذبح كند واگر نشد در بقيه ماه ذي حجه.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه فاضل: ذبح در شب كفايت نمي كند مگر براي خائف.

آية اللَّه سيستاني: و احتياط واجب اين است كه در شب قرباني نكند، حتي شب روزهاي تشريق، مگر براي خائف (مناسك فارسي، ص 284).

آية اللَّه گلپايگاني، آية اللَّه صافي: ذبح در شب يازدهم بنابر احوط جايز نيست و اگر در روز عيد ذبح نكرد، روز يازدهم ذبح نمايد.

(3)- آية اللَّه بهجت: علي الأحوط الأشهر. (مناسك شيخ، ص 78).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر ذبح را عمداً تأخير بيندازد تا تنگي وقت روز عيد كه ديگر نتواند در آن روز ذبح كند، بايد حلق يا تقصير نمايد، ولي اعمال مكه را تأخير بياندازد.

آية اللَّه خامنه اي:

در اين صورت بعيد نيست وجوب حلق يا تقصير در روز عيد ولي انجام طواف حج قبل از ذبح، محلّ اشكال است.

آية اللَّه سيستاني: جايز است مقدّم داشتن تقصير يا حلق بر ذبح ولي احتياط واجب اين است كه پس از تهيه قرباني در مكاني كه ذبح در آن براي او جايز است باشد. ولي تا ذبح نكند مُحل نمي شود و تقديم اعمال مكّه بر حلق يا تقصير براي كسي كه بايد آنها را بعد از وقوفين انجام دهد جايز نيست و اگر كسي از روي علم و عمد مقدم بدارد بايد يك گوسفند قرباني كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بايد ترتيب بنابر احتياط مراعات شود و اگر از روي سهو يا جهل ترتيب مراعات نشد اشكال ندارد ولي احكام مكّه بايد بعد از قرباني و حلق يا تقصير انجام شود. (مناسك عربي، ص 148).

آية اللَّه مكارم: تأخير تا روز سيزدهم جايز است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 441

1032- اگر بواسطه عذري- مثل فراموشي يا غير آن- در روز عيد ذبح نكرد، بنابر احتياط واجب، بايد در ايام «تشريق» ذبح نمايد؛ و اگر نشد، در بقيه ماه ذي حجه ذبح كند؛ و در تأخير عمدي نيز حكم همين است.

2- مكان ذبح
اشاره

1033- ذبح در هر نقطه از مني كافي است، و بدون احراز مني، صحيح نيست.

قرباني در مسلخ جديد

1034- گفته مي شود كه، مسلخ فعلي، كمي در وادي مُحسِّر ساخته شده، با اين فرض، در صورت امكان ولو تا آخر ذي حجه، بايد در مني قرباني كنند هر چند قرباني در مسلخ جديد، مجزي است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: حكم آن در مسأله قبل بيان شد.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بلكه بدون ترديد لازم است.

آية اللَّه سيستاني: اقوي آن است كه مي تواند در روزهاي تشريق قرباني كند. (مناسك، مسأله 382).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اين احتياط واجب نيست اگرچه مطلوب است ولكن اگر در غير ايام نحر (روز عيد و سه روز بعد از آن) بود بنابر احتياط قصد ادا و قضا نكند، بلكه بقصد ما في الذمه ذبح كند. (مناسك عربي، ص 147).

آية اللَّه مكارم: تا روز سيزدهم در هر حال جايز است ذبح كند.

(2)- آية اللَّه خويي: اگر از روي علم و عمد ترك كرده و طواف بجا آورده باشد ظاهراً طوافش باطل و اعاده آن بعد از تدارك ذبح واجب است.

(3)- آية اللَّه سيستاني: اگر عمداً ذبح را از ايام تشريق تأخير بيندازد حجش باطل است و اگر معذور باشد بايد روزه بگيرد و احتياط مستحب اين است كه ذبح در بقيه ذي حجه را نيز انجام دهد. (ملحق مناسك، س 336 و مناسك، مسأله 392).

(4)- آية اللَّه تبريزي: با فرض شك، مانعي ندارد.

آية اللَّه خويي: در مورد شك در مني فتواي ايشان به دست نيامد.

(5)- آية اللَّه بهجت: اگر به علت تغيير محل، ذبح در مني ممكن نباشد و تأخير انداختن آن، ولو تا آخر ماه

ذي حجه موجب عُسر و حرج نوعي باشد، در اين صورت ذبح در خارج از مني اشكال ندارد. (مناسك، ص 137).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: پس اگر متمكن از تأخير و ذبح در مني باشد، اگرچه تا آخر ذي حجه، حلق يا تقصير نمايد و مُحل شود و ذبح را تأخير بيندازد و همچنين طواف و نماز طواف و سعي را تأخير بياندازد و الّا جايز است به ذبح در مذبح فعلي اكتفا كند، لازم به تذكر است اگر در روز عيد متمكن از ذبح در مني نبود و احتمال بقاي عذر تا آخر ذي حجه را بدهد، مي تواند طبق فتواي آية اللَّه خويي در مسلخ هاي جديد ذبح كند ولي اگر اتفاقاً كشف خلاف شد اعاده نمايد. (استفتائات، ص 267، س 809). و آية اللَّه تبريزي اضافه فرموده اند: و جايي كه مشكوك است كه مني باشد مبيت و ذبح و تقصير در حال اختيار هم مجزي است.

آية اللَّه سيستاني: در صورت زياد بودن حجاج و گنجايش نداشتن مني براي همه آنها در وقت اراده ذبح، بعيد نيست كشتن در وادي محسِّر نيز جايز باشد، اگرچه احوط ترك آن است مگر آن كه بداند كه نمي تواند در مني تا روز سيزدهم قرباني كند. و چنانچه ذبح در مني يا وادي محسر تا آخر ايام تشريق ميسور نبود در هر كجاي حرم بخواهد مي تواند ذبح كند و جواز اكتفاء در حال اختيار به ذبح در مكاني كه مشكوك است از مني يا وادي محسر مي باشد به علت شك در صحت علائم منصوبه در آن مكان ها محل اشكال است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورت تمكّن از ذبح

در ايّام تشريق، لازم است ذبح را تأخير نمايد بلكه لزوم تأخير تا آخر ذي حجه بعيد نيست ولي حلق را روز عيد انجام دهد و با اين عمل از احرام مخيط خارج مي شود و باقي اعمال را به ترتيب بجا آورد. و اگر بكلّي ذبح در مني ممكن نبود ذبح در وادي محسِّر كافي است.

آية اللَّه فاضل: مي توانند در روز عيد در مذبح فعلي قرباني كنند و بقيه اعمال را انجام دهند.

آية اللَّه مكارم: از روز سيزدهم تأخير نيندازد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 443

فصل دوم: نوع و شرايط قرباني

1- نوع قرباني
اشاره

1035- بر متمتع، ذبح يك هدي- شتر يا گاو يا گوسفند- واجب است؛ و نحر شتر افضل است و پس از آن ذبح گاو بهتر است.

ذبح غير از سه حيوان مذكور، كافي نيست.

1036- يك گوسفند، كمترين چيزي است كه براي ذبح كافي است؛ و هرچه بيشتر باشد افضل است؛ و در روايت است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله صد شتر همراه آوردند، سي و چهار تاي آنها را براي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و شصت و شش تاي آنها را براي خودشان، نحر كردند.

كفايت گاوميش

1037- گاوميش در ذبحِ واجب، كافي است هرچند گفته اند كراهت دارد.

شركت در هدي

1038- شراكت در يك هدي براي چند نفر، در حال اختيار كفايت نمي كند؛ بلكه در حال ضرورت نيز، محل اشكال است؛ و احتياط واجب جمع بين شركتِ در ذبح و روزه است كه خواهد آمد.

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي، آية اللَّه گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند.

(2)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(3)- آية اللَّه فاضل: اگر چه بعيد نيست در حال ضرورت يك هدي براي چند نفر به شراكت كفايت كند و دراين صورت احتياط مستحب جمع بين شراكت در هدي و روزه است.

(4)- آية اللَّه صافي: در صورت ضرورت مثل اين كه جز يك قرباني پيدا نشود و بواسطه بهاي زيادي كه مالك آن معيّن كرده هر يك نتوانند آنرا بخرند يا اگر بيشتر از يك قرباني پيدا شود بواسطه گراني قيمت نتوانند خريداري نمايند بطور شركت خريداري نمايند و قرباني كنند و احتياطاً بدل آن روزه بگيرند ولي اگر يك قرباني بيشتر پيدا نشود و هر يك بتوانند آنرا خريداري نمايند هر كدام توانستند بايد قرباني نمايند بنا بر اين اگر يك نفر قرباني داشته باشد نمي تواند ديگران را با خود شريك كند. (آداب و احكام حج، ص 313، مسأله 796).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 444

خريد مجموعي گوسفند

1039- اگر كسي با پولهايي كه حجاج به يك اندازه به او پرداخت نموده اند، براي همه آنان تعدادي گوسفند بخرد و در وقت ذبح، هر گوسفند را براي يك نفر قصد كند، كفايت مي كند؛ و با فرض تفاوت گوسفندان در قيمت، اگر صاحبان پول راضي باشند، اشكال ندارد.

ترك ذبح

1040- اگر شخصي مثلا به اعتقاد اين كه گوشت گوسفند تلف مي شود، قرباني نكند وبا همين كيفيت تقصير كند، و اعمال حج را انجام دهد، اگر جاهل بوده و فكر مي كرده كه عملش صحيح است، از احرام خارج شده ولي قرباني بر ذمه او است.

معاينه با احتمال نقص

1041- اگر احتمال نقص يا مرض يا كمبود سن در گوسفند باشد، احتياط آن است كه آن را

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر صاحبان پول اجازه داده باشند مانعي ندارد ولي رضايت قلبي كافي نيست.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر صاحبان پول راضي باشند و ذابح وكالت در افراز داشته باشد اشكال ندارد. (آداب و احكام حج، مسأله 841).

آية اللَّه فاضل: ليكن بهتراست كه وكالت بگيرد در مقابل وجه مورد توافق، يك گوسفند به نيابت از او قرباني كند و مجاز باشد كه براي ذبح نايب هم بگيرد.

(2)- آية اللَّه بهجت: قرباني كند و بعد تقصير نمايد و كفّاره ازاله شَعْر را بدهد.

آية اللَّه سيستاني: بايد فوراً لباس دوخته را بيرون آورد و محرّمات احرام را ترك كند و قبل از پايان ايام تشريق ذبح كند وگرنه حج او باطل است بنابر احتياط.

آية اللَّه فاضل: ظاهراً از احرام خارج نشده و لازم است محرّمات احرام را رعايت كند و اگر تا پايان ايام تشريق ذبح كند حجّش صحيح است و الّا بنابر احتياط باطل است و بايد باعمره مفرده از احرام خارج شود.

آية اللَّه مكارم: اگر قرباني در مني از بين مي رود و به هيچ وجه قابل استفاده نيست، بايد پول آنرا كنار گذارد و در شهر خودش قرباني كند (در ماه ذي حجه آن سال و اگر

نتوانست در سال بعد در ايام تشريق). و در حال حاضر كه به حسب ظاهر از بين نمي رود، و قربانگاهها در خارج مني است، مخير است كه در آنجا قرباني كند يا در وطن خود در ماه ذي الحجه.

(3) آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر بايع اهل خبره بود و از سن هدي خبر داد مي توان به قول او اعتمادكرد. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 376 وصراط النجاة).

آية اللَّه مكارم: در صفات پنهاني حيوان مي توان به قول فروشنده ظاهر الصلاح قناعت كرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 445

معاينه كنند، اگرچه در فرض احتمال حدوث عيب- مثل احتمال گوش يا دم بريدگي يا خصي بودن- اقوي عدم لزوم معاينه است؛ و در عيب هايي كه محتمل است از حال تولد داشته، احتياط ترك نشود.

2- شرايط قرباني
آنچه در هدي معتبر است
اشاره

1042- در هدي چند شرط بايد رعايت شود:

اول- سن شتر، كمتر از پنج سال نباشد و داخل در شش سال شده باشد؛

و سن گاو بنابر احتياط واجب، كمتر از دو سال نباشد و داخل در سه سال شده باشد؛ و همچنين سن بز كمتر از سن گاو نباشد؛ و سن ميش به احتياط واجب، كمتر از يك سال نباشد و داخل در سال دوم شده باشد.

دوم- بايد صحيح باشد؛ و حيوان مريض، كافي نيست، حتي مثل كچلي بنابر احتياط.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: در موارد احتمال نقص و مرض مطلقاً فحص لازم نيست.

آية اللَّه خويي: متعرض اين فرع نشده اند.

آية اللَّه سيستاني: فحص مطلقاً لازم نيست، گرچه احتياط مستحب آن است كه فحص كند مخصوصاً اگر احتمال نقص از هنگام ولادت در ميان باشد.

آية اللَّه مكارم: بعيد نيست قول فروشنده در مورد سنّ حيوان

و يا اخته نبودن يا ساير عيوب پنهاني كه خريدار نمي داند مقبول باشد.

(2)- آية اللَّه فاضل: اگر گاو داخل در سال دوم شده باشد كفايت مي كند ولي بهتر است كمتر از دو سال نباشدو همچنين است اگر قرباني بز باشد و اگر ميش باشد كمتر از يك سال هم كفايت مي كند ولي احتياط مستحب است كه كمتر از يكسال نباشد.

(3)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب.

(4)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: گوسفند بايستي هفت ماهش تمام و وارد ماه هشتم باشد و كمتر از آن كافي نيست و احتياط اين است كه يك سالش تمام و در سال دوم داخل شده باشد.

آية اللَّه گلپايگاني: و در ميش به احتياط كمتر از …

(5)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: احوط اولي اين است كه مريض نباشد.

آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب بايد صحيح باشد.

آية اللَّه گلپايگاني، متعرض اين حكم نشده اند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 446

سوم- بايد خيلي پير نباشد. چهارم - بايد تام الأجزاء باشد و ناقص كافي نيست؛ پس اگر كوري يا لنگي آن واضح باشد- بنابر اقوي- كافي نيست؛ و اگر واضح نباشد نيز- به احتياط واجب- كافي نيست؛ و احتياط واجب آن است كه چشمش سفيد نشده باشد؛ و بايد گوش بريده و دم بريده و شاخ داخل آن شكسته يا بريده، نباشد.

پنجم- بايد لاغر نباشد؛ و اگر در گُرده آن پيه باشد، كافي است، و احتياط آن است كه آن را در عرف لاغر نگويند.

ششم- بايد «خصي» نباشد؛ يعني خصيتين آن را بيرون نياورده باشند.

هفتم- بيضه آن را- بنابر احتياط واجب- نكوبيده باشند.

______________________________

(1)- آيات عظام تبريزي، خويي،

سيستاني: احوط اولي آن است كه خيلي پير نباشد يعني مغز استخوانش آب نشده باشد.

آية اللَّه فاضل، آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(2)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: بايد تام الاعضاء باشد پس كافي نيست كور (هر چند يك چشم باشد) و لنگ و گوش بريده و آن كه شاخ داخلش شكسته است و مانند آن.

(3)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خامنه اي: بايد تام الاجزاء باشد پس كور و يك چشمي و لنگ و گوش بريده حتّي اگر قليلي از گوش بريده باشند و آن كه از شاخ اندروني آن چيزي ناقص است مجزي نيست. (مناسك شيخ ص 75).

(4)- آية اللَّه مكارم: لنگي مختصر عيب ندارد.

(5)- آية اللَّه بهجت: بايد لاغر نباشد و مشهور كفايت بودن پيه در گرده اوست و احوط آنستكه علاوه بر اين اورا در عرف لاغر نگويند (مناسك شيخ ص 75).

(6)- آية اللَّه مكارم: بر كليه آن مقداري چربي باشد كافي است.

(7)- آيةاللَّه خويي: بايدعرفاً لاغر نباشد وپيه داشتن در گرده ملاك نيست. (مناسك عربي، مسأله 384).

آية اللَّه سيستاني: معتبر است كه قرباني عرفاً لاغر نباشد.

(8)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه فاضل: بنابر احوط قرباني نبايد اخته باشد.

(9)- آية اللَّه بهجت: اظهر اجزاء موجوء است. (مناسك ص 75).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: احوط و اولي آن است كه بيضه آن را نكوبيده باشند.

آية اللَّه خامنه اي: كوبيده نبودن بيضه شرط نيست مگر اين كه به حدّ اخته شدن برسد.

آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب آن است كه بيضه آن را نكوبيده باشند.

آية اللَّه گلپايگاني، آية اللَّه مكارم: جايز است كشتن حيواني كه بيضه آن را كوبيده باشند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 447

هشتم- بنابر احتياط واجب، در اصل

خلقت، بي دم نباشد؛ و اگر در خلقت اصلي، گوش يا شاخ نداشته باشد، كفايت، بعيد نيست اگرچه خلاف احتياط است. نهم- در اصل خلقت بي بيضه نباشد. 1043- بنابر احتياط واجب، تخم هاي گوسفند تابيده نشده باشد. 1044- اگر غير از خصي يافت نشود، كفايت ذبح خصي بعيد نيست، گرچه احتياط در جمع

______________________________

(1)- آيات عظام صافي، گلپايگاني: احتياط واجب آن است كه حيواني راكه شاخ يا گوش يا دم در اصل خلقت ندارد قرباني نكند.

آيةاللَّه بهجت: باكي نيست اگر گوش اوشكافته يا سوراخ باشد اگر چه احوط ترك اين دو و ترك حيواني كه شاخ يا دم از براي او در اصل خلقت نباشد و همچنين آن حيوان كه عروق و بيضتين او را ماليده باشند كه او را موجوء و مرضوض الخصيتين گويند اگر چه اظهر اجزاء موجوء است (مناسك شيخ ص 75).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: احوط و اولي اين است كه قرباني طوري نباشد كه از اصل خلقت شاخ و دُم نداشته باشد.

آية اللَّه خامنه اي: فقدان اعضايي كه در همه اصناف اين حيوان وجود دارد ونقص محسوب مي شود، مانع اجزاء است مانند بيضه وگوش ودر غير آنها مانند شاخ و دُم اگر در اين صنف از حيوان معمولًا وجود دارد، فقدان آن نقص محسوب مي شود و مانع است و الّا نه.

آية اللَّه مكارم: اگر در اصل خلقت بي دم باشد اشكال ندارد.

(2)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط.

(3)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه گلپايگاني: به مسأله 1042 (شرايط هدي) مراجعه شود.

آية اللَّه خامنه اي: اگر به حدّ اخته شدن برسد مجزي نيست.

آية اللَّه خويي: مسأله در مورد كوبيده نبودن، و تابيده و ماليده نبودن مبتني بر احتياط استحبابي است، بلي بايد

خصي يعني اخته نباشد. (مناسك عربي، مسأله 384).

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب است.

(4)- آية اللَّه بهجت: اگر تأخير انداخت و پيدا نشد اشكال ندارد و جمع مي كند بين آن و روزه.

آية اللَّه تبريزي: و كسي كه نتواند قرباني را ولو با صبر كردن تا آخر ذي حجه به اين شرايط تهيه كند، هرچه ممكن باشد كافي است.

آيةاللَّه خويي: وكسي كه نتواند قرباني را به اين شرايط تهيه كند، هرچه ممكنش باشد همان كافي است.

آية اللَّه سيستاني: اگر تا روز سيزدهم ذي حجه بجز اخته پيدا نشود، همان كافي است.

آية اللَّه صافي: احتياط مستحب آنست كه سه روز در حج و هفت روز پس از حج روزه بگيرد و اين حكم در مورد قرباني ناقص است چه خصي باشد و چه غير آن.

آية اللَّه گلپايگاني: بنابر احتياط ناقص را ذبح كند و در سال بعد نيز خودش و يا نايبش بايد حيوان ديگري را كه واجد شرايط است قرباني كند. (آداب و احكام حج، مسأله 805).

آية اللَّه مكارم: اين احتياط واجب نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 448

بين آن و هدي سالم در ماه ذي حجه همان سال؛ و اگر نشد، سال ديگر، يا جمع بين ناقص و روزه است.

1045- اگر غير از خصي و مرضوض، گوسفندي يافت نشود، ذبح آن كافي است.

نقص در شاخ

1046- اگر حيوان، شاخ خارجش شكسته يا بريده باشد، اشكال ندارد و شاخ خارج؛ شاخ سخت سياهي است كه به منزله غلاف براي شاخ داخل كه شاخ سفيد است.

شكاف و سوراخ گوش

1047- شكاف داشتن گوش و سوراخ بودن آن مانع ندارد؛ و احتياط در عدم ذبح آن است.

فرض يافت نشدن هدي يا هدي سالم

1048- اگر هدي يافت نشود، قيمت آن را پيش شخص اميني بگذارد كه در بقيه ذي حجه در مني ذبح كند؛ و اگر در اين سال ممكن نشود، سال بعد ذبح كند. 1049- اگر هدي ناقص يافت شود (از غير جهت خصي بودن)، احتياط واجب آن است كه آن را ذبح كند و يك هدي تام هم در بقيه ذي حجه؛ و اگر نشد، در سال آينده ذبح كند؛ و احتياط

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 1042 و 1044.

آية الله بهجت: ولي بنابر احتياط روزه هم بگيرد.

آية الله سيستاني: ذبح خضي در اين فرض و ذبح مرضوض مطلقا كافي است.

(2)- آية الله سيستاني: اگر تا روز سيزدهم يافت نشود بعيد نيست كفايت روزه (كه در بخش بعد، مسأله 1051 خواهد آمد) ولي احتياط مستحب اين است كه جمع كند بين روزه و ذبح در بقيه ذي حجه اگر ممكن باشد هر چند با سپردن به شخص امين.

(3)- آية الله بهجت: در ادامه اين فرع مي فرمايد: و احوط آن است كه در صورت تأخير از ذي حجه همان سال، جمع كند بين آن و صوم ده روز.

(4)- آية الله بهجت: گذشت در مسأله 1044.

آية الل فاضل: و بعيد نيست اكتفا به همين هدي.

(5)- آية الله خويي: اگر تا آخر ذي حجه هدي تام پيدا مي كند بايد صبر كند ولي اگر فعلا متمكن نيست و اعاده كند. (مناسك، مسألة 388 و 390 و استفتائات، ص 267، س 809).

آية الله سيستاني: احتياط اين است كه بين ذبح ناقص و روزه اگر در ايام تشريق

يافت نشد جمع نمايد. و اگر در بقيه ذي حجه هدي تام يافت شود به احتياط واجب آن را نيز اضافه كنند و همچنين است اگر پول هدي واجد شرايط را ندارد.

آية الله مكارم: هر گاه صحيح يافت نشود ناقص كافي است و احتياط مزبور لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 449

بهتر آن است كه بين ذبح هدي ناقص و هدي تام و روزه جمع كند.

موارد مختلف كشف خلاف يا وفاق در ذبح

1050- اگر حيواني را به گمان صحيح و سالم بودن ذبح كند بعد معلوم شود كه مريض يا ناقص بوده، كافي نيست و بايد دوباره ذبح كند. 1051- اگر حيواني را به گمان چاقي ذبح كند بعد معلوم شود لاغر است، كافي است. 1052- اگر حيواني را به گمان لاغري بخرد و به اميد آن كه چاق درآيد، براي اطاعت خدا رجاءً ذبح كند و بعد معلوم شود چاق است، كافي است.

1053- اگر احتمال چاقي نمي داد يا احتمال مي داد ولي از روي بي مبالاتي نه به اميد موافقت امر خداوند، ذبح كرد، كافي نيست. 1054- اگر به لاغري اعتقاد داشت و به واسطه جهل به مسأله، براي اطاعت خداوند ذبح كرد، بعد معلوم شد چاق است، احتياط واجب در اعاده است.

______________________________

(1)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: چنانچه قرباني را به عقيده اين كه سالم است خريداري نمود و قيمتش را پرداخت و بعد معلوم شد كه عيبي دارد، ظاهر اين است كه مي تواند به آن اكتفا نمايد و لازم نيست قرباني ديگري بنمايد.

آية اللَّه خامنه اي: در صورت تمكّن.

(2)- آية اللَّه سيستاني: اگر حيواني را به گمان چاقي خريد سپس معلوم شد لاغر است كافي است چه قبل از

ذبح معلوم شود چه بعد از آن، ولي اگر خودش گوسفندي داشت و آن را به گمان چاقي ذبح كرد سپس معلوم شد لاغر است به احتياط واجب كافي نيست.

(3)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، مكارم: اگر اجمالًا قصداطاعت امرالهي داشته است كافي است.

(4)- آية اللَّه بهجت: مانع ندارد.

آية اللَّه نوري: ظاهراً كافي است.

(5)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: در فرض مزبور كفايت مي كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در مفروض مسأله اگر بعد معلوم شد چاق است كفايت مي كند. (مناسك فارسي، ص 138، مسأله 184).

آية اللَّه فاضل: … و بعد معلوم شد چاق است بهتر است اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 450

1055- اگر ناقص بودن را مي دانست و به واسطه جهل به مسأله، براي اطاعت خداوند ذبح كرد و بعد معلوم شد صحيح است، ظاهراً كافي باشد.

1056- اگر بعد از ذبح كردن، احتمال ناقص بودن يانداشتن ساير شرايط را داد، اعتنا نكند. 1057- اگر كسي پس از ذبح قرباني متوجه شود كه سن هَدْي كمتر از حد نصاب است، بايد ذبح را اعاده كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي، آية اللَّه فاضل: در صورتي كه احتمال بدهد كه در حال ذبح احراز شرايط كرده بوده. (مناسك عربي، مسأله 388).

آية اللَّه سيستاني: و همچنين اگر شك در اين باشد كه محل ذبح مني بوده يا جاي ديگر.

(2)- آية اللَّه سيستاني: اگر در ايام تشريق باشد بايد اعاده كند و اگر بعد از آن باشد به احتياط واجب جمع كند بين اعاده ذبح و روزه.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 451

فصل سوم: نيابت و استنابه در ذبح

1- اذن و توكيل
عدم كفايت ذبح براي ديگري بدون توكيل

1058- قرباني براي ديگري بدون توكيل ولو با

اذن فحوي، كافي نيست؛ و اگر بدون نيابت براي ديگري قرباني كند، كفايت نمي كند و پول از مال كسي خارج مي شود كه خرج كرده است مگر آن كه غروري در بين باشد.

نيابت دادن به نفر دوم و ذبح نايب اول

1060- اگر حج گزار شخصي را در قرباني، نايب قرار دهد، سپس به ديگري نيز نيابت دهد، ولي شخص اول ذبح نمايد، اگر اولي را از وكالت عزل نكرده، كافي است و مجرد نيابت دادن به دومي، عزل اولي از نيابت محسوب نمي شود.

واگذاري ذبح به ديگري توسط وكيل

1061- اگر كسي را در قرباني وكيل نمايند كه خود او ذبح نمايد، وكيل مزبور نمي تواند به ديگري وكالت دهد.

شك نايب در انجام قرباني براي منوبٌ عنه

1062- نايبِ در قرباني، اگر شك كند كه براي منوبٌ عنه ذبح كرده يا نه، بايد براي وي قرباني نمايد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: چنانچه احراز رضايت كرد و شاهد حال هم دالّ بر رضايت بود؛ به طوري كه اگر او بفهمدراضي است كفايت مي كند.

آية اللَّه خامنه اي: اين ذبح محل اشكال است و احتياط واجب اكتفا نكردن به ذبح نايب است، بدون اذن قبلي از منوبٌ عنه.

(2)- آية اللَّه بهجت: در مسأله قبل بيان شد كه در چه صورتي كفايت مي كند.

آية اللَّه مكارم: يعني كسي او را فريب داده باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 452

2- نيت نايب و احكام شك و خلل
حكم نيت در هنگام ذبح نايب

1063- هنگام ذبح، نيّت وكيل كفايت مي كند و احتياطاً خود شخص هم نيت كند.

نيت ذابح در ذبح قرباني نايب

1064- ذابحي كه نايبْ ذبح را به او واگذار كرده، لازم نيست نام منوبٌ عنه را ببرد؛ و چنانچه نيت كند آنچه را بر عهده نايب است، انجام دهد، صحيح است.

نيّت وكيل در قرباني در حج نيابي

1065- نايبِ در حج، مي تواند براي قرباني، ديگري را وكيل كند؛ و وكيل مزبور، نيت مي كند قربانيِ حجي را كه موكّلش از طرف منوب عنهِ خود انجام مي دهد.

ذبح قرباني ديگران قبل از قرباني خود

1066- حج گزار مي تواند قبل از ذبح قرباني خود، براي ديگران ذبح نمايد.

احتمال عدم عمل نايب به شرايط

1067- اگر بعد از اينكه نايبِ در ذبح، هدي را خريد و ذبح نمود، اگر در صحت عمل او شك

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بايد نيت از صاحب قرباني تا هنگام كشتن مستمر باشد و كشنده لازم نيست نيت كند هرچند احوط و اولي نيت نمودن اوست.

آية اللَّه صافي: و احوط آن است كه علاوه بر نايب خودش هم اگر در وقت ذبح حاضر باشد نيّت كند و اگر حاضر نيست موقعي كه نايب يا وكيلي را كه از طرف او براي ذبح نايب مي گيرد مي فرستد نيّت كند ونيّت را تا وقت ذبح مستمر بدارد.

آية اللَّه گلپايگاني: علاوه بر خودش ذابح نيز بايد نيت كند. (آداب و احكام حج، ص 315).

آية اللَّه مكارم: نيّت را حاجي مي كند.

(2). آية اللَّه تبريزي: نايب بايد نيت كند كه براي حج نيابي كه انجام مي دهد قرباني مي كند و ذابح لازم نيست كه نيّت كند هرچند احوط و اولي اين است كه نيّت كند آنچه را كه برعهده نايب است انجام مي دهد.

(3)- مراجعه شود به مسأله قبل.

آية اللَّه سيستاني: وكيل بايد نيت كند آن قرباني كه بر موكلش واجب است.

آية اللَّه مكارم: نيت قرباني را نايب اصلي مي كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 453

كند، به شكش اعتنا نكند، ولي بايد به اصل خريد و ذبح، علم داشته باشد و گمان كفايت نمي كند.

ضامن بودن نايب با اخلال به شرايط

1068- اگر نايب عمداً ضوابط شرعي را در اوصاف ذبيحه يا در ذبح آن، رعايت نكند، ضامن است و بايد غرامت آن را بدهد و ذبح اعاده شود.

موارد سهو يا جهل نايب

1069- اگر نايبِ در ذبح از روي اشتباه يا جهل، برخلاف دستور عمل كند، اگر براي عمل اجرت گرفته است، ضامن است و گرنه ضمان او معلوم نيست؛ و در هر صورت ذبح بايد اعاده شود.

انجام ذبح و حلق و انكشاف عدم رمي نايب

1070- كساني كه براي رمي، نايب مي گيرند، اگر به اعتماد اينكه نايب رمي نموده، ذبح و حلق نمايند، سپس معلوم شود كه نايب رمي را انجام نداده يا ناقص انجام داده، ذبح و حلق صحيح است؛ هرچند بايد رمي تدارك شود.

اگر وكيل ذبح را فراموش كند

1071- اگر وكيلِ در ذبح، ذبح را فراموش كند تا وقت آن بگذرد، حج منوبٌ عنه صحيح است، ولي قرباني بر ذمه اش باقي است؛ و اگر در ماه ذي حجه فهميد، بايد در صورت امكان، در

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: احتياطاً اطمينان لازم است.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر نايب ثقه باشد و خبر دهد از ذبح كافي است.

(2)- آية اللَّه صافي: اين فرع مجمل است و تفصيلي دارد.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند.

(3)- آية اللَّه خويي: ظاهراً به نظر ايشان فرض مزبور مطلقاً مورد ضمان است چون اتلاف مستند به نايب است و عدم ضمان وكيل بدون تعدي و تفريط در مورد تلف است نه اتلاف. (مراجعه شود به مستند العروه، كتاب الاجاره، ص 245 و 247). و نظر آية اللَّه تبريزي هم همين است.

آية اللَّه سيستاني: در هر دو صورت ضامن است.

آية اللَّه مكارم: اگر مقصّر بوده ضامن است.

(4)- آية اللَّه بهجت: اگر خلاف موجب عدم اجزاء شود در هر صورت ضامن است و اعاده لازم است.

آية اللَّه فاضل: و نيز اگر تلف مستند به ذابح باشد بنابر احتياط ضامن است اگر چه عمل را تبرعاً انجام داده باشد.

(5)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب اعاده شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 454

همان ماه قرباني كند؛ و گرنه بايد آن را در سال آينده در مني انجام دهد.

3- شرايط ذابح
ايمان ذابح

1072- ذابح- بنابر احتياط واجب - بايد مؤمن باشد، بلكه خالي از قوت نيست و همين طور در ذبح كفارات.

1073- اگر قرباني به دست غير مؤمن انجام گيرد، كفايت نمي كند و بايد دو مرتبه قرباني كند هرچند در وقت قرباني متوجهِ مؤمن نبودن ذابح نشود، يا

جاهل به مسأله باشد.

ضمان با واگذاري ذبح موكِّل به غير واجد شرط

1074- افرادي كه براي قرباني از حجاج پول گرفته اند، اگر ذبح را به غير مؤمن ذبح واگذار كنند، كفايت نمي كند و ضامن مي باشند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر پس از ايام تشريق در ماه ذي حجه متوجه شود به احتياط واجب جمع كند بين روزه و ذبح.

(2)- آيات عظام خامنه اي، فاضل، نوري: در صورتي كه ذابح را در انجام قرباني نايب كرده باشد و امّا اگر از اوخصوص ذبح را خواسته باشد لازم نيست مؤمن باشد و خودش بايد قصد قرباني و قربت را انجام دهد.

(3)- آية اللَّه بهجت: ايمان شرط نيست ولي شرايط ديگر را بايد دارا باشد. (مناسك س 152).

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، صافي، گلپايگاني: اگر مسلمان باشد كفايت مي كند و شيعه بودن ذابح لزومي ندارد.

آية اللَّه مكارم: تمام مسلمانان كه ذبيحه آنان پاك وحلال است مي توانند ذبح كنند.

(4)- آية اللَّه نوري: گذشت كه اگر خصوص ذبح از غير مؤمن را خواسته باشد كفايت مي كند.

آية اللَّه مكارم: مانند مسأله سابق است.

(5)- نظر آيات عظام از مسأله قبل معلوم مي شود.

(6)- مراجعه شود به مسأله 1072

آية اللَّه فاضل: به حاشيه مسأله 1069 مراجعه شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 455

فصل چهارم: تقسيم ذبيحه

1082- احتياط آن است كه ذبيحه را سه قسمت كنند: يك قسمت را هديه بدهند؛ و يك قسمت را به مؤمنين صدقه بدهند؛ و قدري هم از ذبيحه بخورند؛ ولي هيچ يك از اين احتياطها واجب نيست؛ و اگر صدقه را به فقراي كفار بدهد يا آن كه تمام ذبيحه را به آنها بدهد، اشكال ندارد و

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: مستحب است كه …

(2)- آية اللَّه بهجت: احوط آنستكه قدري از ذبيحه بخورند و قدري هديه

دهند و قدري صدقه دهند و لازم نيست بنابر اظهر كه مقدار هر يك از هديه و صدقه ثلث ذبيحه باشد و نيز در خصوص سهم صدقه احوط آنستكه بر مؤمنين بوده باشد و اگر به اختيار خود به غير مؤمن بدهد احوط ضمان اوست يعني قيمت قدري از آن را بعنوان صدقه به فقير مي دهد و همين احتياط در سهم هديه به مثل اتلاف و بيع جاريست و عمل به احتياط به مثل توسيط فقير يا استيكال او ممكن است، و در صورت عدم امكان، اين تكليف ساقط است (مناسك شيخ ص 76 ومناسك س 158).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اين احتياط واجب است ولي نسبت به صدقه انسان مي تواند از فقير مؤمن و نسبت به هديه از مؤمن ديگري ولو از شهر خودش وكالت در قبول و اعراض بگيرد و بعد از ذبح از طرف آنها قبول و قبض كرده و بعد اعراض نمايد و در صورتي كه در مني متمكن از تقسيم نيست اخذ وكالت مزبور لازم است و اگر اين عمل را با فرض تمكن انجام ندهد بنابر احتياط واجب ضامن است. (مستفاد از مناسك، مسأله 404).

آية اللَّه سيستاني، در دو قسم اول با متن موافق هستند و اما در قسم سوم مي فرمايند: بنابر احتياط واجب آن را به فقراي مسلمانان صدقه دهد. و اگر صدقه دادن ممكن نباشد يا موجب مشقّت و زحمت زيادي شود وجوب آن ساقط مي شود و رساندن آن به خود فقير لازم نيست بلكه كفايت مي كند به وكيل او داده شود اگر چه وكيل خود قرباني كننده باشد آنگاه وكيل بر حسب اجازه موكّل در آن

تصرّف مي كند به هديه دادن يا فروش يا اعراض از آن و يا غير اينها (مناسك مصرف قرباني حج تمتّع، ص 294).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: واجب است كه قدري از قرباني را خودش بخورد و قدري را هديه دهد و مقداري را به فقير مؤمن صدقه بدهد، و احتياط آن است كه هديه را هم به مؤمن بدهد و اين كه هريك از صدقه و هديه كمتر از ثلث قرباني نباشد و در هديّه فقر شرط نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص455

آية اللَّه مكارم: تقسيم ذبيحه به سه قسمت واجب نيست ولي واجب است كه قسمتي از آن را به فقراء بدهند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 456

ضامن حصه فقرا نيست ولي احتياط- خصوصاً در خوردنِ قدري از ذبيحه- خيلي مطلوب است.

1083- تقسيم قرباني به سه قسم واجب نيست، و فروش يا هبه سهم فقير، قبل از قرباني و بدون قبض آن باطل است. بنابراين، عمل بعضي، كه به ادعاي فقر يا وكالت از فقير، ثلث فقير را از قرباني بخود حاجي مي فروشند يا هبه مي كنند، صحيح نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: بلكه به احتياط واجب ضامن حصّه فقرا است مگر اين كه قرباني ارزش مالي خود را به دليل فراواني بيش از حد از دست بدهد.

(2)- نظر يه آيات عظام در قبل گذشت.

(3)- آية اللَّه فاضل: توسط فقير يا وكيل او.

(4)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني: جايز است قبل از قبض، از فقيري در وطنش وكالت بگيرد كه در يك سوّم قرباني طبق خواسته او تصرف كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: نسبت به صدقه و اهدا، انسان مي تواند از

فقرا و مؤمنين آشنا در شهر خود وكالت در قبول و اعراض بگيرد و بعد از ذبح از طرف آنها قبول كرده و بدون تقسيم اعراض نمايد. (مناسك فارسي، ص 140، مسأله 190 و 191).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 457

فصل پنجم: عدم تمكن بر هدي و احكام صوم بدل

1- غير متمكن و حكم آن

1084- اگر قادر بر ذبح نباشد، بايد سه روز در حج، و هفت روز پس از مراجعت از حج، روزه بگيرد.

1085- مراد از عدم قدرت بر ذبح، نداشتن هدي و پول آن است. 1086- اگر قرض بدون زحمت و مشقت ممكن باشد و مابه ازاي آن را جهت ادا داشته باشد، بايد قرض كند و ذبح كند.

1087- فروش لباس اگر چه لازم نيست، ولي اگر لباس زايد داشت و فروخت، ظاهراً بايد ذبح كند، و احتياط آن است كه روزه هم بگيرد. 1088- اگر فروشِ مؤونه زايد سفر، بدون مشقتْ ممكن باشد، بايد براي خريد هدي بفروشد؛ ولي فروش لباس هرگونه كه باشد، لازم نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: و قدرت اقتراض يا فروش زايد از مؤونه سفر را هم كه در مسائل آينده گفته مي شود نداشته باشد.

(2)- آية اللَّه بهجت: گذشت كه لباس زائد را بفروشد و ذبح كند و روزه لازم نيست.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه مكارم: در اين صورت روزه لازم نيست.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند.

(3)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه صافي: فرق بين لباس و غير آن در صورتيكه زائد بر مؤونه باشد نيست.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: فرقي بين لباس و غير لباس نيست.

آية اللَّه سيستاني: اگر لباس مورد حاجت او نباشد بنابر احتياط واجب بايد آن را بفروشد و قرباني تهيه كند.

آية اللَّه مكارم: لباسي

كه مورد حاجت است.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 458

1089- جهت تهيه پول هدي، كسب لازم نيست، ولي اگر كسب و تهيه كرد، بايد ذبح كند.

2- شرايط روزه بدل از ذبيحه
اشاره

1090- سه روز روزه را بايد در ماه ذي حجه بگيرد؛ و احتياط واجب آن است كه از هفتم تا نهم بگيرد و جلوتر نگيرد. 1091- بايد اين سه روز دنبال هم باشد.

ايام تشريق

1092- اگر روز هفتم نتوانست روزه بگيرد، روز هشتم و نهم و يك روز ديگر را بعد از مراجعت از مني روزه بگيرد؛ و احتياط آن است كه بعد از ايام تشريق، كه يازدهم و دوازدهم و سيزدهم است، بگيرد.

حرمت روزه در ايام تشريق

1093- روزه اين سه روز در ايام تشريق، در مني، جايز نيست، بلكه در ايام تشريق در مني، روزه براي همه حرام است، چه حج به جا بياورند يا نه.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر مناسب باشد و عسر و حرج نباشد لازم است كسب نمايد.

(2)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: و سه روز اول را مي تواند پس از شروع به اعمال عمره تمتّع از اول ماه ذي حجه بگيرد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: بايد اين 3 روز يا كاملًا قبل از عيد قربان قرار گيرد هفتم و هشتم و نهم. و يا پس از بازگشت از مني و تا آخر ذي حجه.

(3)- آية اللَّه تبريزي: كسي كه بايد در حج روزه بگيرد چنانچه نتواند روز هفتم را روزه بگيرد هشتم و نهم را روزه گرفته و روز ديگر را پس از بازگشت از مني روزه بگيرد.

آية اللَّه خويي: اين احتياط استحبابي است. (مستفاد از مناسك، مسأله 398 و صريح مستند العروه، ج 5، ص 270).

آية اللَّه سيستاني: مكلفي كه بايد سه روز در حج روزه بگيرد اگر موفّق نشود همه سه روز را پيش از روز عيد بجا آورد، بنابر احتياط كفايت نمي كند آنها را در روز هشتم و نهم و يك روز ديگر پس از برگشت از مني بگيرد، و افضل اين است كه پس از سپري شدن روزهاي تشريق اين سه روز را روزه بگيرد،

اگرچه جايز است كه از روز سيزدهم شروع كند، در صورتي كه قبل از آن از مني برگشته باشد، بلكه بنابر اظهر اگرچه در خود روز سيزدهم برگشته باشد. (مناسك، مسأله 394).

(4)- آية اللَّه بهجت: نسبت به غير ناسك خالي از تأمّل نيست. (وسيله ص 330).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 459

فصل ششم: شرايط و محل ذبح كفّاره

مكان ذبح كفّاره

1110- كفارات مربوط به عمره تمتع- بنابر احتياط واجب - در مكه؛ و كفارات مربوط به حج در مني ذبح شود؛ و اگر آن را ترك كرد و به محل خود برگشت، در محل خود ذبح كند و صدقه بدهد.

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي: محل ذبح كفاره صيد در عمره مكه است و در حج مني است و احتياط آن است كه درديگر كفارات نيز به همين نحو عمل كنند ولي اگر در مكّه و مني ذبح نكرد پس از برگشتن از حج در هر محل ديگري ذبح كند كافي است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورت تمكّن بايد كفارات در احرام عمره را … (آداب و احكام حج، ص 172) و در صورت عدم تمكّن مالي يا پيدا نشدن فقير مؤمن در بلد خود يا جاي ديگر ذبح كند.

آية اللَّه فاضل: احتياط اين است كه كفّاره محرّمات احرام عمره در مكّه ذبح شود و كفّاره محرّمات احرام حج در مني، ولي فعلًا كه گوشت آن در آن دو مكان مصرف فقراي مؤمن نمي شود، ذبح در وطن جايز بلكه مطابق احتياط است، تا به مصرف فقراي مؤمن برسد.

آية اللَّه مكارم: احتياط مستحب آن است …

(2)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: جاي كشتن كفاره شكار در احرام

عمره، مكه مكرمه است و جاي كشتن كفاره شكار در احرام حج، مني است. كفّاره اي كه بر محرم براي غير از شكار واجب شده است، اظهر اين است كه مي تواند كشتنش را تا بازگشت از حج تأخير انداخته و هرجا بخواهد بكشد. و بهتر اين است كه كفّاره را در حج، خود بكشد.

آية اللَّه سيستاني: و جاي كُشتن كفاره واجب شده به علت شكار در عمره مفرده، مكّه مكرّمه مي باشد و جاي كفاره واجب شده به علّت شكار در احرام حج يا عمره تمتع، مني مي باشد، و همچنين است بنابر احتياط، كفاره واجب شده به علت ساير محرّمات احرام غير شكار. (مناسك، مسأله 283). و اگر آن را از روي عذر و يا بدون عذر در مني نكشت تا آن كه برگشت، بنابر اظهر جايز است آن را در هرجا خواست بكُشد. (مناسك، مسأله 284).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورت امكان نايب بگيرد تا از طرف او در مكه يا مني ذبح شود.

آية اللَّه نوري: در صورت نداشتن قدرت مالي يا پيدا نكردن فقير مؤمن مي تواند در شهر خود يا جاي ديگر ذبح كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 460

ذبح كفّاره در محل

1111- تأخير عمدي ذبح كفّاره از مكه، خلاف احتياط است و در هر صورت ذبح در محل و دادن به فقرا كفايت مي كند.

شرايط گوسفند كفّاره

1112- شرايط هدي تمتع و هيچ شرط ديگر، در قرباني كفّاره، معتبر نيست و ذبح گوسفند خصي و معيوب نيز كفايت مي كند.

حكم اكل از گوشت كفّاره

1113- شخص كفّاره دهنده نمي تواند از گوشت كفاره واجبه، تناول كند؛ ولي از قرباني استحبابي، جايز است.

مصرف كفّارات

1114- مصرف كفارات، فقرا و مساكين هستند.

______________________________

(1)- به مسأله 1110 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كفّاره اي كه بر محرم، براي غير از شكار واجب شده است، علي الظاهر اين است كه مي تواند كشتن آن را تا بازگشتن از حج تأخير انداخته و هر جا بخواهد بكشد. (مناسك عربي، مسأله 284)

آية اللَّه مكارم: تأخير تا هنگام بازگشت به محل مانعي ندارد.

(2)- آية اللَّه بهجت: هر چند احتياط اين است كه آن شرايط در كفّاره نيز مراعات شود.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: عيبي ندارد كه مقداري از آن را خودش بخورد و قيمت آن را براي فقرابه عهده بگيرد.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: و احتياط اين است كه خود كفّاره دهنده از آن نخورد و اگر خورد احتياط اين است كه قيمت مقداري را كه خورده به فقرا صدقه بدهد. (و آية اللَّه فاضل اضافه مي فرمايند: و نزديكان او نيز اگر فقير نيستند از آن نخورند).

(4)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بايد مؤمن باشند.

آية اللَّه سيستاني: بايد مسلمان بلكه به احتياط واجب مؤمن باشند مگر اين كه مؤمن مستحق پيدا نشود كه مي توان به ضعفاي غير ناصبي داد.

آيةاللَّه فاضل: مصرف كفّاره، فقير مؤمن است.

آية اللَّه گلپايگاني: متن مطابق احتياط است.

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه كفّاره غير سادات به سادات داده نشود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 461

عدم جواز صرف كفّاره در واجب النفقه خود

1115- شخص فقير نمي تواند گوشت كفاره تقصير خود را، به مصرف فقرايي كه واجب النفقه وي هستند، برساند.

كفايت استنابه

1116- نيابت دادن براي ذبح كفّاره، كافي است و مباشرت لازم نيست، ولي بدون نيابت، مجزي نيست.

محل ذبح گوسفند بدل بيتوته

1117- ذبح گوسفند بدل بيتوته، در هر مكاني حتي محل خودش، جايز است اگر چه احتياط آن است كه در مني قرباني كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اين احتياط ترك نشود.

آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب.

(2)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: كفّاره اي كه بر محرم، براي غير از شكار، واجب شده است، اظهر اين است كه مي تواند كشتنش را تا بازگشت از حج تأخير انداخته و هر جا بخواهد بكشد و بهتر اين است كه كفّاره را در حج خود بكشد.

آية اللَّه خامنه اي؛ آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب بايد در مني قرباني كند و اگر نكرد بنابر اظهر هر جا كه قرباني نمايد مجزي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 462

فصل هفتم: بعضي مسايل متفرقه و مستحبات ذبح

1- مسايل متفرقه ذبح
اشاره

1118- اگر پول كسي گم يا سرقت شود و به نحوي به او پول باز گردانده شود، اگر مي داند كه پول خود او است، صرف آن و خريد قرباني با آن مانع ندارد.

قطع سر گوسفند در حال حيات آن

1119- بعد از فري اوداج اربعه، اگر گردن قرباني را در حالي كه هنوز زنده است، قطع كنند، كار حرامي است، ولي ذبيحه، حلال است و كفايت از قرباني مي كند.

مقدار لازم استقبال در حال ذبح

1120- رو به قبله بودن قرباني در حال قطع اوداج اربعه، كافي است.

ذبح با كارد استيل

1121- ذبح با كاردهاي استيل كه معلوم نيست آهن است يا نه، صحيح نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر مي داند آن شخص دزد است مانع ندارد.

آية اللَّه سيستاني: و همچنين اگر شرايط تقاص حاصل باشد و به هر حال اگر قرباني را به نحو كلي في الذمه بخرد و با آن پول، قيمت آن را ادا كند مجزي است.

(2)- آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط.

(3)- آية اللَّه بهجت: مانعي ندارد ولي اگر عمداً چنين كند استفاده از گوشت آن مكروه است بلكه خلاف احتياط است (رساله توضيح المسائل، مسأله 1823).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط لازم، ذبيحه حلال نيست.

آية اللَّه مكارم: اين كار حرام نيست ولي بهتر است اين كار را نكند.

(4)- آية اللَّه بهجت: اگر در تيزي و حدّت مثل آهن باشد تا انتهاي ذبح، بعيد نيست حكم آهن را داشته باشد به الغاي خصوصيت. (مناسك، س 159).

آية اللَّه تبريزي: مانعي ندارد، بلي اگر در محلّ ذبح آهن باشد، احتياط مستحب آن است كه با آن ذبح كند.

آية اللَّه خامنه اي: وسيله ذبح بايد آهن باشد و استيل (فولاد همراه با مواد ضد زنگ) در حقيقت همان آهن است و ذبح با آن مانع ندارد.

آية اللَّه خويي: ذبح با آن مانعي ندارد. (صراط النجاة، ج 1، ص 292).

آية اللَّه سيستاني: خالي از اشكال نيست.

آية اللَّه صافي: اگر محرز نباشد كه استيل آهن است صحيح نيست.

آية اللَّه فاضل: ذبح با كارد استيل مانع ندارد.

آية اللَّه مكارم، آية اللَّه نوري: با هر فلز برنده اي صحيح است.

مناسك حج با حواشي

مراجع تقليد (1387)، ص: 463

تهيه قرباني از غير مخمّس

1122- اگر پول قرباني، از وجه غير مُخَمَّس باشد، كفايت نمي كند.

خريد ده گوسفند و پرداخت پول نه تا

1123- اگر كسي مثلًا 10 رأس گوسفند خريداري نمايد بعداً بفهمد كه پول 9 رأس را پرداخت نموده است، به صحت ذبح ضرر نمي زند ولي بايد پول باقي مانده را با يأس از شناسايي صاحبش، از طرف او به فقير صدقه دهد.

نجس شدن لباس احرام در هنگام ذبح

1124- مُحرمي كه لباس احرامش بر اثر ذبح نجس شده، در صورت امكان بايد لباس خود را تطهير كند و اگر نكرد ضرري به احرام يا ذبح ندارد.

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 1346.

آية اللَّه بهجت: اگر معامله به ذمّه باشد، ظاهراً كافي است. (مستفاد از س 97 مناسك).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: چون متعارف خريد به ثمن كلي است، قرباني صحيح است.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه نوري: چون متعارف خريد به ثمن كلي است، قرباني صحيح است ولي ذمه اش به اندازه خمس مشغول است.

آية اللَّه مكارم: كفايت مي كند.

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بايد فقير مؤمن باشد.

آية اللَّه سيستاني: و به احتياط واجب بايد به اذن حاكم شرع باشد.

(3)- آية اللَّه مكارم: منظور قيمت ارز آزاد است.

(4)- آية اللَّه بهجت: بنابر احوط. (مناسك، شيخ ص 14).

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب.

(5)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط لباس را تطهير كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احتياط مستحب تعويض يا تطهير آن است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 464

1125- مباشرين امر ذبح و نظارت بر آن ولو اين كه بدانند لباس ايشان خون آلود مي شود، اگر معذور از تبديل يا تطهير مي باشند، اشكال ندارد و اگر حج ايشان نيابي هم باشد، به صحت آن ضرر نمي زند.

2- مستحبات هدي

1126- مستحبات هدي چند چيز است:

1- در صورت تمكن، قرباني شتر باشد و در صورت نبودن آن، گاو و در صورت نبودن آن، گوسفند باشد.

2- قرباني بسيار فربه باشد.

3- در صورت شتر يا گاو بودن آن، از جنس ماده و در صورت گوسفند يا بز بودن آن، از جنس نر باشد.

4- شتري كه مي خواهند

او را نحر كنند، ايستاده و از سر دستها تا زانوي آن را ببندند و شخص در جانب راست او بايستد و كارد يا نيزه يا خنجر به گودال گردن او فرو برد و در وقت ذبح يا نحر اين دعا را بخواند:

«وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَالْارْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَما أَ نَا مِنَ الْمُشْرِكينَ انَّ صَلاتِي وَنُسُكي وَمَحْيايَ وَمَمَاتِي للَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ لا شَرِيكَ لَهُ وَبِذلِكَ امِرْتُ وَأنا مِنَ الْمُسْلِمِينَ، أللَّهُمَّ مِنْكَ وَلَكَ بِسْمِ اللَّهِ وَاللَّهُ أكْبَرُ، أللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي».

5- اين كه خود قرباني را ذبح كند و اگر نتواند، دست خود را بالاي دست ذابح بگذارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر ممكن است، به احتياط واجب بايد مبادرت به تطهير يا تبديل كند يا ابتدا ازاحرام خارج شود سپس به اين كار بپردازد.

(2)- آية اللَّه مكارم: به قصد رجا و اميد ثواب بجاآورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 465

باب يازدهم

شرايط و كيفيت حلق و تقصير 467

موارد حلق و تقصير 472

مكان و زمان حلق و تقصير 475

1- مكان حلق و تقصير 475

2- زمان حلق و تقصير 476

احكام خلل در حلق و تقصير 479

خروج از احرام- مستحبات حلق 482

1- آنچه با حلق حلال مي شود 482

2- مستحبات حلق 483

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 466

سَيِّدِي

إِنْ كُنْتَ لا تَغْفِرُ إِلا لِاوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ فَإِلَي مَنْ يَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ

وَ إِنْ كُنْتَ لا تُكْرِمُ إِلا أَهْلَ الْوَفَاءِ بِكَ

فَبِمَنْ يَسْتَغِيثُ الْمُسِيئُونَ

قال رسول اللَّه صلي الله عليه و آله:

خَصْلَتانِ لَيْسَ فَوقِهُما مِنَ البِرّ شَيْ ء:

الإيمانُ باللَّهِ وَالنَّفْعُ لِعِبادِ اللَّهِ

وَخَصْلَتانِ لَيْسَ فَوْقَهُما مِنَ الشَرِّ شَيْ ءٌ:

الشِّرك باللَّهِ وَالضرّ لِعبادِ اللَّهِ

تحف العقول ص: 35

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 467

باب يازدهم: شرايط و كيفيت حلق و تقصير

فصل اول: شرايط و كيفيت حلق و تقصير

نيت حلق و تقصير

1127- حلق

و تقصير از عبادات است و بايد با نيت خالصِ از ريا و براي اطاعت خداوند متعال انجام شود و بدون اخلاص صحيح نيست و آنچه بايد به وسيله آن حلال شود، حلال نمي شود.

عدم كفايت كندن مو

1128- در تقصير، كندن مو كافي نيست؛ بلكه ميزان، كوتاه كردن است به هر وسيله اي باشد.

موارد كفايت و عدم كفايت مو

1129- اكتفا به كوتاه كردن موي زير بغل و نحو آن، مشكل است و احوط در تقصير، گرفتن ناخن يا چيدن ريش يا شارب يا موي سر است.

عدم كفايت تراشيدن ريش

1130- تراشيدن ريش از تقصير كفايت نمي كند.

كساني كه سر آنها مو ندارد

1131- كساني كه حلق بر آنها متعين است، اگر سر آنها مو نداشته باشد، بايد تيغ را بر سر آنها بكشند و كفايت مي كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اقوي است. (آداب و احكام حج، ص 275)

آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب آن است كه به گرفتن ناخن اكتفا نكند.

(2)- به مسأله 896 تقصير مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: در تقصير بنابر احتياط واجب بايد موي سر يا ريش يا سبيل خود را كوتاه كند و بنابر احتياط واجب گرفتن ناخن به تنهايي كافي نيست بلكه احتياط واجب اين است كه ناخن گرفتن بعد از كوتاه كردن مو باشد.

آية اللَّه مكارم: گرفتن ناخن به تنهايي كافي نيست بنا بر احتياط واجب.

(3)- آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط تقصير هم بكند.

آية اللَّه تبريزي: طايفه اول از آن سه طايفه، همانطور كه گذشت، مخيّر بين حلق و تقصير هستند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در اين صورت تقصير متعين است و بنابر احتياط تيغ را به سر بكشند و در صروره اين احتياط ترك نشود. (آداب و احكام حج، مسأله 853).

آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط مستحب تقصير هم بكند.

آية اللَّه مكارم: احتياط جمع ميان آن و ناخن گرفتن است و اگر ريش يا شارب دارد كمي از آن را نيز احتياطاً كوتاه كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 468

1132- كساني كه بين حلق و تقصير، مخير هستند، اگر سرشان مو نداشت، بايد تقصير كنند؛ و اگر هيچ مو نداشتند- حتي موي ابرو - بايد ناخن بگيرند؛ و اگر آن را هم نداشتند، تيغ را بر سر بكشند و كافي است.

حكم معذور از حلق

1133- كسي كه وظيفه او حلق است

ولي از آن معذور است، لزوم و كفايت تقصير، بعيد نيست؛ ولي احوط آن است كه اين احتياط را به غير رجوع كند.

تقصير بجاي حلق و مسأله كفّاره

1134- در فرض تعيّن حلق، تقصير در صورت جهل، كفّاره ندارد؛ و در فرض علم، احوط

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: موي صورت را كوتاه كند.

(2)- آية اللَّه بهجت: احتياط اين است كه به كوتاه كردن موي ابرو اكتفا نكند.

آية اللَّه تبريزي: اكتفا به كوتاه كردن موي ابرو محل اشكال است.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: در كوتاه كردن مو بنابر احتياط واجب بايد مقداري از موي سر يا ريش يا سبيل را كوتاه كند. (مناسك، مسأله 354).

آية اللَّه فاضل: تقصير با موي ابرو و سينه و پا مجزي و صحيح است ولي احتياط مستحب است كه از موي سر يا ريش يا شارب تقصير كنند.

آية اللَّه مكارم: كوتاه كردن موي ابرو دليلي ندارد.

(3)- آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 1143 مراجعه شود.

آية اللَّه فاضل: رعايت اين احتياط براي كسي كه سال اوّل او است مطلقاً لازم نيست و نسبت به چند طايفه كه در مسأله 1143 گذشت كه به احتياط واجب بايد سر بتراشند، در فرض مذكور رعايت اين احتياط براي آنها لازم نبوده و تقصير كفايت مي كند.

آية اللَّه مكارم: مانند مسأله 1143 است.

(4)- آية اللَّه فاضل: صروره مخيّر بين حلق و تقصير مي باشد و تقصير مزبور كفايت مي كند.

(5)- حكم مسأله 1146 را دارد.

آية اللَّه مكارم: كوتاه كردن مو كافي است ولي گرفتن ناخن به تنهايي كفايت نمي كند بنا بر احتياط.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 469

است؛ و در هر صورت- بنابر احتياط- بايد حلق را انجام دهد و چنانچه اعمال

مكه را بجا آورده، اعاده كند.

تراشيدن سر با ماشين به جاي حلق

1135- كسي كه وظيفه او حلق بوده ولي به جاي آن سر خود را با ماشين تراشيده و اعمال را به پايان برده و بازگشته، در صورت امكان بايد به مكه برود و در مني حلق كند و بعد از آن، طواف و نماز و سعي و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و در اين اعمال بايد نيت اتمام حج سفر اول را نمايد؛

و اگر نمي تواند برود يا رفتن براي او حرجي است، در محل خود حلق كند و بنابر احتياط، مويش را به مني بفرستد و در بقيه اعمال فوق، نايب بگيرد؛

و اگر بعد از سفر اول (بدون تكميل اعمال آن) باز به حج مشرف شده و سر را ماشين نموده، احتياط را مراعات نمايد.

نحوه حلق

1136- احتياط آن است كه كسي كه حلق مي كند، تمامش را حلق كند.

عدم جواز ماشين كردن قبل از حلق

1137- كساني كه وظيفه آنها حلق است، بنابر احتياط، جايز نيست بواسطه زيادي مو، اول سر

______________________________

(1)- به مسأله 1159 مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 1143 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: در فرض جهل، اعاده واجب نيست گرچه احوط است.

آية اللَّه فاضل: به مسأله 1159 و حاشيه مسأله 1150 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: چنانچه گذشت حلق واجب نيست.

(2). آيات عظام بهجت، خويي، فاضل، مكارم: صروره (كسي كه بار اول حج اوست) بين حلق و تقصير مخيراست، گرچه احتياط اين است كه حلق كند.

آيات عظام تبريزي، نوري: چون حلق براي صروره (كسي كه بار اول حج اوست) متعين نيست، بنابر اين حجها هر سه صحيح است و چيزي بر وي واجب نمي باشد.

آيات عظام خامنه اي، صافي، گلپايگاني: چون تراشيدن سر به عنوان تقصير بنابر احتياط است، اگر در اين مسأله به كسي كه تقصير را كافي مي داند مراجعه نمايد تكليفي بر او نيست.

آية اللَّه سيستاني: حلق با ماشين ته زن كافي است، گرچه احتياط مستحب با تيغ است. (ملحق مناسك، س 351).

(3)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، گلپايگاني: بلكه بايد تمامش را بتراشد.

(4)- آية اللَّه نوري: مخيّر بين تراشيدن سر و كوتاه كردن مو و يا چيدن ناخن، كه درمسأله 1143 ذكر شد، مي باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 470

را ماشين و بعد آن را بتراشند، هرچند فوراً بتراشند و در صورت علم و عمد، كفّاره دارد.

عدم جواز جواز كوتاه كردن مو در اثناي حلق

1138- براي حلق كننده تا حلق تمام نشده، كوتاه كردن و ماشين كردن موي سر جايز نيست؛ ولي اگر بعد از ماشين كردن، تمام سر را تراشيده، از حلق كافي است.

جواز اكتفا به مقدار كم در تقصير

1139- در تقصير، چيدن مقدار كمي از موي سر يا ريش يا شارب به هر نحو و با هر وسيله اي و يا ناخن گرفتن، كفايت مي كند، و بهتر است كه بين هر دو جمع كند.

جواز حلق و تقصير توسط ديگري

1140- جايز است حاجي خودش سرش را بتراشد، يا به ديگري بدهد؛ و همچنين است تقصير؛ ولي بايد خودش نيت كند و بهتر آن است كه آن ديگري هم نيت كند. 1141- كسي كه براي ديگري حلق مي نمايد، بايد محرم نباشد، هر چند كه اگر محرم هم باشد، كفايت مي كند.

______________________________

(1)- به مسأله 1143 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر با ماشين ته زن بتراشند كافي است گرچه احتياط مستحب تراشيدن با تيغ است.

آية اللَّه مكارم: كوتاه كردن كافي است.

(2)- آية اللَّه فاضل: بلي مي تواند به قصد تقصير مقداري از موي سر خود را بچيند، يا با ماشين كوتاه كند و دراين فرض لازم نيست بقيه سر را حلق كند.

(3)- مراجعه شود به مسأله 1143.

آية اللَّه بهجت: گذشت كه در صروره حلق، واجب متعيّن نيست.

آية اللَّه خويي: ماشين كردن تقصير حساب مي شود و مجزي است.

آية اللَّه سيستاني: اگر با ماشين ته زن بزند كفايت از حلق مي كند.

آية اللَّه مكارم: كوتاه كردن كافي است.

(4)- آية اللَّه سيستاني: مراجعه شود به مسأله 1143

آية اللَّه مكارم: كفايت ناخن گرفتن به تنهايي مشكل است.

(5)- آية اللَّه خويي، متعرّض اين مسأله نشده اند.

آية اللَّه سيستاني: در رابطه با نيّت سلماني مطلبي در دست نيست.

(6)- آيةاللَّه تبريزي، آيةاللَّه خويي: اگر كسي كه او راحلق مي كند ازاحرام خارج نشده باشد مجزي نيست.

آية اللَّه سيستاني: كسي كه از احرام خارج نشده است، جايز نيست براي ديگري حلق يا تقصير انجام دهد و مجزي هم نيست.

آيات

عظام صافي، فاضل، گلپايگاني: اگر كسي كه او را حلق مي كند از احرام خارج نشده باشد، مشكل است.

آية اللَّه مكارم: خالي از اشكال نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 471

عدم جواز حلق ديگري توسط محرم و جواز ناخن گرفتن

1142- محرم نمي تواند، براي ديگري حلق نمايد يا موي ديگري را براي تقصير، و غير آن بچيند؛ ولي مي تواند ناخن ديگري را براي تقصير بگيرد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: و بعيد نيست تقصير واقع و موجب احلال شود، هر چند با فعلي كه بر غير حرام است انجام گيرد (مناسك، س 120).

آية اللَّه سيستاني: و مجزي نيز نمي باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 472

فصل دوم: موارد حلق و تقصير

اشاره

1143- حجاج بعد از ذبح، بين حلق و تقصير، مخيّرند، مگر افراد ذيل:

كساني كه نبايد حلق كنند

اول- زنها بايد تقصير كنند؛ و ظاهراً براي آنها، حلق كافي نيست.

كساني كه لازم است حلق كنند (صروره)

دوم- كسي كه سال اول حج او باشد، بايد- بنابر احتياط واجب - حلق كند.

كفايت تقصير براي نايب غير صروره

1144- كسي كه سال دوم حج او است و به نيابت ديگري و لو صروره، حج بجا مي آورد، تقصير براي او كفايت مي كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: گرفتن ناخن كافي نيست بنابر احتياط واجب و اگر خواست ناخن بگيرد بايد بعد از كوتاه كردن مو باشد.

(2)- آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب كوتاه كردن ناخن به تنهايي كافي نيست.

آية اللَّه فاضل: و سرتراشيدن براي آنها كافي نيست.

(3)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: سر تراشيدن براي آنها جايز نيست.

(4)- آيات عظام تبريزي، خويي، فاضل: احتياط مستحب اين است كه سر تراشيدن را اختيار كند، هرچند مخير بودنش بين حلق و تقصير خالي از قوت نيست.

آية اللَّه مكارم: چنين كسي نيز مخيّر است و سر تراشيدن متعيّن نيست.

(5)- آية اللَّه بهجت: سر تراشيدن در اين مورد دوّم و نيز سوم و چهارم مستحبّ مؤكّد است. (مناسك شيخ ص 78).

آية اللَّه وحيد: كسي كه اولين سفر حج اوست، اقوي جواز تقصير براي اوست اگرچه سر تراشيدن براي او مستحب موكد است. (مناسك فارسي معظم له صفحه 210)

آية اللَّه نوري: مخيّر بين تراشيدن سر و كوتاه كردن مو يا چيدن ناخن مي باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 473

1144- حكم احتياط در حلق براي صروره، حكم ساير احتياطات را دارد كه مي توان به ديگري رجوع كرد، ولي چون امر مهمي است، رعايت شود.

تقصير به جاي حلق و عدم خروج از احرام

1146- در سفر اول كه- بنابر احتياط - حلق لازم است، اگر كسي حلق نكند، گذشته از معصيت، از احرام هم- بنابر احتياط- خارج نمي شود.

خروج حاجي صبي مميز از صروره بودن

1147- صبي مُمَيّزي كه اعمال حج را صحيح انجام داده، از صروره بودن خارج شده است.

علم به خون آمدن سر در اثناي حلق

1148- صروره- بنا بر احوط- بايد حلق كند هرچند بداند در اثناي حلق، سرش خون مي آيد.

تلبيد و بافتن مو

سوم و چهارم- كسي كه موي سر خود را با عسل يا «صمغ» يا مانند آن براي رفع شپش و..

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 1143.

(2)- آية اللَّه فاضل: گذشت كه صروره بين حلق و تقصير مخيّر است و تقصير كفايت مي كند.

آية اللَّه مكارم: سر تراشيدن واجب تعييني نيست مي تواند فقط قسمتي از مو را كوتاه كند.

(3)- مراجعه شود به مسأله 1143.

(4)- آية اللَّه مكارم: حلق براي صروره واجب تخييري است.

(5)- آية اللَّه بهجت: بايستي اوّل تقصير كند و مقداري از موي سر خودرا چيده، سپس سر بتراشد (مناسك، مسأله 410).

آية اللَّه خويي: بلكه بايد اول تقصير كند سپس سرش را بتراشد. (مناسك عربي، مسأله 405).

آية اللَّه سيستاني: جايز نيست سر خود را با تيغ بتراشد بلكه با ماشين ته زن بتراشد و يا در صورتي كه مخيّر بين تراشيدن و كوتاه كردن باشد ابتدا موي خود را كوتاه و سپس اگر بخواهد سر خود را با تيغ بتراشد واگر باآنچه گفته شد مخالفت كند كفايت مي كند اگرچه گنهكاراست. (مناسك، مسأله 405).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه پس از فحص، حلّاق ماهري پيدا نكرد كه سر او را خوني نكند، تقصير نمايد و بعد در ماه ذي حجه هر وقت متمكن شد حلق نمايد هرچند به مكه آمده باشد و مو را به مني بفرستد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 490، مسأله 6).

آية اللَّه فاضل: تراشيدن سر واجب نيست.

آية اللَّه مكارم: سر تراشيدن واجب نيست ولي احوط است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 474

چسبانيده باشد؛ و كسي كه موي خود را

جمع و گره زده و درهم پيچيده و بافته است بايد- بنابر احتياط واجب- سر بتراشند.

خنثي

پنجم- خنثاي مشكل اگر از سه دسته اخير نباشد، بايد تقصير كند و سر نتراشد؛ و اگر از اين سه طايفه باشد، واجب است احتياطاً هم تقصير و هم حلق كند.

______________________________

(1)- مانند طايفه قبل است.

(2)- آيات عظام تبريزي، خويي، فاضل: احتياط اين است كه سر تراشيدن را اختيار كند. بلكه وجوب آن اظهر است.

(3)- آية اللَّه بهجت: سرتراشيدن براي خنثاي مشكل جايز نيست بنابر تخيير كه گذشت، و امّا بنابر تعيّن حلق بر مرد، اگر يكي از قسم متقدّم باشد، احوط جمع است. (مناسك شيخ، ص 78).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: خنثاي مشكل اگر موي سر خود را نچسبانده يا نبافته باشد بايد تقصير نمايد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: خنثي در حكم زن است و تقصير بر او متعيّن است.

آية اللَّه مكارم: اگر از دو دسته اخير نباشد مو را كوتاه كند و اگر باشد اول كمي مو را كوتاه كرده بعد سر را مي تراشد (بنابر احتياط واجب).

(4)- نظر آية اللَّه بهجت، آية اللَّه گلپايگاني در مسأله قبل گذشت.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: دو قسم از سه قسم را متذكّر شده اند قسم سوّم و چهارم و فرموده اند: بايد هم تقصير و هم حلق نمايد و بنابر احتياط تقصير را بر حلق مقدم بدارد.

آية اللَّه سيستاني: بايد اول تقصير نمايد و آنگاه بنابر احتياط حلق نمايد. (مناسك، مسأله 406).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 475

فصل سوم: مكان و زمان حلق و تقصير

1- مكان حلق و تقصير
اشاره

1149- مكان حلق و تقصير، مني است؛ و اختياراً در غير آن، جايز نيست و بايد اعاده شود و حتي كسي كه غير از وقوفين ولو اضطراري را نمي تواند درك كند و براي بقيه اعمال خود نايب

مي گيرد، بايد در مني حلق كند، مگر نتواند به مني برود.

موارد حلق در غير مني و انجام اعمال مترتبه

1150- اگر در غير مني حلق نمايد و اعمال مترتبه را انجام دهد، مُحِلّ نمي شود؛ و اگر بعد از آن براي عمره مفرده محرم شود، عمره او صحيح نيست. 1151- اگر حج گزار قرباني و حلق را در خارج از مني انجام داده، تا وظيفه سال قبل (قرباني و

______________________________

(1)- به حاشيه مسأله بعد مراجعه شود.

(2)- آية اللَّه سيستاني: بايد در مني حلق كند ولي حلق در غير مني هم كافي است حتي اگر عمداً باشد و بهر حال در صورت امكان بايد موهاي خود را به مني بفرستد.

(3)- آيات عظام تبريزي، صافي، گلپايگاني: مگر اين كه از جهت جهل به مسأله و غفلت، در غير مني حلق كرده باشد، كه در اين صورت اجزاء بعيد نيست، هرچند احتياط آن است كه در صورت امكان به مني برگردد و حلق كند. همچنين است حكم سه مسأله بعد.

آية اللَّه خامنه اي: نظر ايشان نسبت به صحت عمره مفرده يا عدم آن، بدست نيامد.

آية اللَّه سيستاني: كافي است هر چند عمداً باشد ولي واجب است در صورت امكان موي خود را به مني بفرستد. (مناسك، مسأله 408).

آية اللَّه فاضل: مگر اين كه از روي جهل قصوري يا غفلت و نسيان در غير مني حلق كرده باشد كه در اين صورت مُحِلّ شده و عمره او صحيح است، هر چند كه در صورت امكان و عدم عسر و حرج بهتر است به مني برگردد و تقصير كند و اعمال مترتبه را اعاده كند.

آية اللَّه مكارم: اين حكم در صورت عمد مسلّم است و در صورت جهل يا نسيان عمل آنها صحيح است

و اگر مي تواند به مني برگردد و سر خود را بتراشد و يا كوتاه كند برگردد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 476

حلق و اعمال مترتبه بر آن) را انجام نداده، از احرام آن خارج نشده و نمي تواند محرم شود. 1152- كساني كه حلق و تقصير را در مني انجام نداده و اعمال مكه را به جا آورده اند و بعد متوجه شده اند، بايد علاوه بر حلق يا تقصير، اعمال مكه را هم اعاده نمايند. 1153- اگر كسي در حج گذشته و امسال كه به حج آمده، حلق را در غير مني انجام داده، بايد حلق را در مني اعاده كند و يك حلق كافي است و بعد از آن طواف و نماز و سعي سال قبل را اعاده كند؛ و احتياطاً طواف ونماز و سعي امسال را نيز بجا آورد و يك طواف نساء و نماز كفايت مي كند، گر چه ظاهر اين است كه احرام براي عمره و حج امسال، صحيح نبوده است.

2- زمان حلق و تقصير
اشاره

1154- زمان حلق و تقصير بنابر احتياط روز عيد است ولي جواز تأخير تا آخرِ ايام تشريق، بعيد نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: در صورت جهل به مسأله يا غفلت، اعاده اعمال لازم نيست.

آية اللَّه خويي: حكم آن بر طبق فتواي ايشان بدست نيامد.

آية اللَّه سيستاني: حلق سابق مجزي است و نسبت به ذبح اگر جاهل قاصر بوده مجزي است و اگر مقصر بوده است در فرض مذكور به احتياط واجب بايد جمع كند بين ذبح و روزه ده روز و اعاده اعمال ديگر لازم نيست.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: صحّت حج سال گذشته بعيد نيست و اگر با عدم تمكّن

از ذبح در مني قرباني را در مذابح معمول انجام داده اعاده لازم نيست. (آداب و احكام حج، مسأله 878).

آية اللَّه فاضل: به حاشيه مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: حلق را در مني اعاده مي كند و قرباني اگر در مني امكان نداشت كافي است و الّا آن را نيز اعاده مي كند اما اعاده اعمال مترتبه لازم نمي باشد.

(2)- آية اللَّه خويي: اعاده اعمال مكه لازم نيست.

آية اللَّه سيستاني: حلق و تقصير و اعمال صحيح است و همچنين در مسأله بعد.

آية اللَّه صافي: حكم آن از مسأله قبل معلوم مي شود.

آية اللَّه فاضل: به حاشيه مسأله 1150 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط.

(3)- آية اللَّه مكارم: اعاده اينها لازم نيست و همچنين احتياط بعد نيز لزومي ندارد.

(4)- به حاشيه مسأله 1150 مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط.

(5)- آية اللَّه نوري: اين احتياط ترك نشود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احتياط واجب آن است كه در روز عيد باشد و اگر روز عيد نكرد تا آخر ذي حجه وقت دارد.

آية اللَّه خامنه اي: اين احتياط واجب است.

آية اللَّه سيستاني: احتياط مستحب اين است كه از روز عيد تأخير نشود و بعيد نيست تأخير آن تا آخرين زماني كه بتواند اعمال حج را در ماه ذي حجه به جا آورد.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 477

حلق در شب

2/ 1154- تأخير حلق، تا آخر ايام تشريق، ولو عمداً، مانع ندارد؛ و حلق در شب هم صحيح است.

حكم حلق و تقصير در صورت تأخير رمي

1155- كسي كه نمي تواند در روز عيد رمي كند- بنابر احتياط- نمي تواند قبل از رمي، حلق نمايد و روز ديگر رمي را انجام دهد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: حلق در روز عيد است و در صورت تأخير شب هم مجزي است.

آية اللَّه تبريزي: احتياط واجب در عدم تأخير عمدي است. چنانكه گذشت بنا بر احتياط حلق بايد در روز باشد. پس اگر در روز عيد انجام نگرفت بايد در روز بعد انجام گيرد.

آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط واجب حلق يا تقصير بايد در روز عيد باشد و اگر تأخير انداخت انجام آن در شب يازدهم يا بعد از آن كافي است.

آية اللَّه خويي: احتياط واجب اين است كه در روز انجام شود، و متعرض تأخير عمدي تا آخر ايام تشريق نشده اند.

آية اللَّه سيستاني: حلق در شب عيد جايز نيست مگر براي خائف و به احتياط مستحب از روز عيد تأخير نشود ولي بعد از عيد در شب هم كافي است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: حلق در شب خلاف احتياط است و اگر در روز عيد ترك نمود، روز يازدهم بايد حلق كند و تأخير عمدي علي الأحوط جايز نيست.

آية اللَّه مكارم: احتياط در ترك حلق در شب است.

(2)- مراجعه شود به مسأله 990

آية اللَّه نوري: گذشت كه تأخير حلق از روز عيد جايز نيست علي الأحوط.

آية اللَّه تبريزي: چنين شخصي بايد شب عيد رمي كند و چنانچه از رمي در شب عيد هم معذور باشد براي رمي در روز نايب مي گيرد و بعد از رمي نايب

حلق يا تقصير مي كند.

آية اللَّه سيستاني: وظيفه چنين كسي نايب گرفتن در روز عيد است.

آية اللَّه مكارم: لازم است بقيه اعمال خود را روز عيد انجام دهد.

(3)- آية اللَّه بهجت: به هر تقدير ترتيب لازم است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 478

تأخير حلق با رجاء تمكن از آن

1156- كسي كه وظيفه او حلق است و به خاطر مانعي- مثل شكستگي سر- فعلًا نمي تواند حلقِ كامل نمايد ولي اميد خوب شدن را در حدي كه بتواند حلقِ كامل نمايد، تا آخر ايام تشريق دارد، حلق و اعمال مترتّبه را تأخير بيندازد؛ و اگر اميد ندارد، يا پس از تأخير بهبود نيافت، احتياط آن است كه هر مقدار سر را مي تواند بتراشد و تقصير هم نمايد.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: چنانكه گذشت، صروره مخيّر است بين حلق و تقصير و در فرض مذكور كه متمكّن از حلق نيست بايد تقصير كند.

آية اللَّه خويي: تخيير بين حلق و تقصير حتي براي غير معذور خالي از قوت نيست. بنابراين، اگر چه اميد خوب شدن داشته باشد تقصير كفايت مي كند (مناسك عربي، مسأله 404).

آية اللَّه سيستاني: اگر تراشيدن با ماشين ته زن براي او ميسور باشد تقصير كافي نيست، بنابر احتياط واجب و اگر حلق حرجي بود تقصير كافي است.

آية اللَّه فاضل: چون صروره مخيّر بين حلق و تقصير است لذا اين مسأله موضوعاً منتفي است.

آية اللَّه گلپايگاني: اگر متمكن از حلق نبود تقصير نمايد و بعد در ماه ذي حجه هر وقت متمكن از حلق شد حلق نمايد، هرچند به مكه آمده باشد، و مو را به مني بفرستد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 490، مسأله 6).

آية اللَّه مكارم: حلق واجب نيست و كوتاه

كردن قسمتي كافي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 479

فصل چهارم: احكام خلل در حلق و تقصير

ترك تقصير و حلق

1157- اگر حج گزار حلق و تقصير را ترك كند و مراجعت كند، بايد به مني بازگردد و عمل را انجام دهد. در اين حكم، بين عمد، نسيان، سهو و جهل فرقي نيست.

و اگر برگشتن به مني، ممكن نشود، هرجا كه هست حلق يا تقصير كند و موي خود را در صورت امكان، به مني بفرستد؛ و مستحب است كه مو را در مني در محل خيمه خود دفن كند.

1158- اگر حج گزار قبل از حلق يا تقصير، جبراً به كشورش برگردانده شود، براي خارج شدن از احرام، بايد به مني بيايد و حلق يا تقصير كند و اعمال مترتّبه را انجام دهد؛ و اگر نمي تواند به مني بيايد، بايد در محل خودش حلق يا تقصير نمايد و بنابر احتياط موهاي خود را به مني بفرستد و بايد

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر پس از اعمال حج تدارك نمايد، اعاده طواف واجب است و در صورت تعمّد بنا بر احوط گوسفندي كفّاره دارد (مناسك، مسأله 414).

آية اللَّه سيستاني: ناسي بنابر احتياط واجب ملحق به عامد است. (مناسك، مسأله 408).

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: مستحب است موي خود را بفرستد.

آية اللَّه مكارم: بنا بر احتياط واجب.

(3)- آية اللَّه مكارم: يا غير خيمه خود.

(4). آية اللَّه تبريزي، و آية اللَّه خويي: چنانچه از دخول به مكه جلوگيري شده، مي تواند در محلّ خودش قرباني نمايد و احتياط اين است كه حلق يا تقصير نيز بنمايد و اگر وارد مكّه شده و تنها اجازه اعمال را به او نداده اند حلق يا تقصير نموده و در صورت امكان موي خود

را به مني بفرستد و براي بقّيه اعمال نايب بگيرد. (مناسك، مسأله 445).

آية اللَّه سيستاني: در صورت امكان بايد موي خود را به مني بفرستد. (مناسك، مسأله 440).

آيات عظام صافي، گلپايگاني، مكارم: بنابر احتياط مستحب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 480

براي اعمال مترتبه نايب بگيرد و بدون اين كه خودش نايب بگيرد، نيابت صحيح نيست.

عدم جواز طواف حج و سعي قبل از تقصير

1159- انجام طواف حج و سعي، قبل از تقصير يا حلق، جايز نيست؛ و اگر قبل از آن- سهواً يا جهلًا- طواف و سعي را انجام دهد، بايد بعد از حلق يا تقصير، طواف و نماز و سعي را بجا آورد؛ و اگر نمي تواند به مني برگردد، در هرجا هست سر بتراشد يا تقصير كند و طواف و نماز و سعي را اعاده كند.

1160- اگر از روي علم و عمد طواف و سعي را مقدم داشته، بايد علاوه بر اعاده طواف و نماز و سعي، يك گوسفند ذبح كند. و اگر فقط طواف را از روي علم و عمد مقدم داشته، گوسفند لازم است؛ و اگر فقط سعي را مقدم داشته، گوسفند لازم نيست، ولي بايد آن را بعد از حلق و تقصير و طواف و نماز آن، اعاده كند.

1161- اگر از روي علم يا جهل يا نسيان بعد از طواف يا سعي، يا هر دو، حلق يا تقصير كرد، احتياط آن است كه اعاده كند تا ترتيب حاصل شود؛ و اگر تكليفش حلق بوده، تيغ را احتياطاً بر سر بكشد.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: چنانچه احراز رضايت شود و شاهد حال هم بر رضايت بود؛ به طوري كه اگر او بفهمد راضي است، نيابت صحيح است با مراعات ساير جهات (مستفاد

از س 157 و 17).

(2)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اعاده طواف و سعي لزوم ندارد، بلكه احتياط استحبابي دارد. (مناسك عربي، مسأله 409 والمسائل الشرعيه، ج 1، ص 383)، آية اللَّه تبريزي: بلي اگر قبل از خروج از مكه متذكر شود، احتياط در خصوص اعاده طواف نبايد ترك شود.

آية اللَّه سيستاني: اعاده طواف و سعي لازم نيست گرچه احوط است ولي اگر تقديم طواف براي عذري غير از جهل و نسيان بوده اعاده لازم است.

آية اللَّه فاضل، آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب پس از آن سعي و …

(3)- آية اللَّه بهجت: در صورت تعمّد بنا بر احوط گوسفندي كفّاره دارد.

آية اللَّه گلپايگاني: گناه كرده ولي متعرض كفّاره نشده است.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط اعاده كند طواف و نماز و سعي را.

(4)- آية اللَّه گلپايگاني: متعرض كفّاره نشده اند.

(5)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه مكارم: مسأله اجمال دارد.

(6)- آية اللَّه خويي: يعني طواف و سعي را اعاده كند تا ترتيب حاصل شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر منظور اعاده طواف و سعي بعد از حلق يا تقصير باشد در صورتي كه جاهل يا ناسي باشد لازم نيست و امّا اعاده حلق يا تقصير كه ذيل عبارت آن را مي رساند لازم نيست حتي در عالم عامد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: لازم است اعاده طواف و نماز و سعي (آداب حج، م 855)

آية اللَّه فاضل: يعني احتياطاً طواف و سعي را اعاده كند تا ترتيب حاصل شود و وجهي براي آخر مسأله نمي باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 481

انجام حلق و انكشاف عدم ذبح نايب

1162- تا وكيلِ در ذبح، قرباني نكرده، موكّل نمي تواند حلق كند؛ ولي اگر با اعتقاد به قرباني

نمودن وكيل، حلق كند و معلوم شود كه قرباني نكرده، حلق مزبور كافي است؛ و اگر بعد از حلقْ اعمال مكه را هم انجام داده باشد، كفايت مي كند و اعاده لازم نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: بنابر احوط.

(2)- آية اللَّه بهجت: گذشت كفايت حتّي در صورت عمد در مسأله 991.

آية اللَّه سيستاني: ولي او هنوز محرم است و بايد لباس دوخته را بيرون آورد و از ساير محرّمات احرام اجتناب كند و با ذبح مُحل مي شود و همچنين در قسمت بعد مسأله

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 482

فصل پنجم: خروج از احرام- مستحبات حلق

1- محرماتي كه با حلق و تقصير حلال مي شود
اشاره

1163- در احرام حج، بعد از حلق و تقصيرِ صحيح، تمام محرّمات احرام، غير از زن و بوي خوش، بر محرم حلال مي شود؛ و اما حرمت صيد از جهت حرمي آن، باقي است و بر محرم و غير او حرام است. و اما رفع حرمت از جهت احرامي آن، بعيد نيست؛ پس صيد در خارج حرم، براي او جايز است.

جواز خروج از مكه بعد از انجام اعمال مني

1164- بعد از انجام اعمال مني و قبل از انجام اعمال مكه، خروج از مكه مانع ندارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: و دو عمل ديگر مني را هم كه رمي و ذبح است انجام داد.

(2)- آية اللَّه سيستاني: همه استمتاعات جنسي بر حرمت خود باقي است ولي عقد كردن چه براي خود چه براي ديگران و همچنين شهادت بر عقد پس از حلق يا تقصير جايز است.

(3)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: بنابر احتياط واجب صيد بر او حرام است و اين احتياط تا ظهرروز سيزدهم ادامه دارد.

آية اللَّه گلپايگاني: حرمت صيد به حال خود باقي است.

(4)- آية اللَّه بهجت: حليّت صيد احرامي به مجرّد تماميّت مناسك مني، بي وجه نيست، (مناسك، مسأله 412).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: حرمت صيد از جهت دوّم هم باقي است و بعد از انجام طواف نساء و نماز آن حلال مي شود.

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه در اين حال صيد را ترك كند.

(5)- آية اللَّه بهجت: خلاف احتياط است.

آية اللَّه تبريزي: احتياط واجب اين است كه تا اعمال حج تمام نشده، از مكه خارج نشود.

آية اللَّه خويي: جايز نيست. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 313).

آية اللَّه فاضل: احتياط واجب اين است كه تا اعمال حج تمام نشده از

مكّه خارج نشود، مگر اين كه اطمينان داشته باشد كه براي اتمام اعمال برمي گردد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 483

2- مستحبات حلق

1165- در حلق چند چيز مستحب است:

1- آن كه از جانب راست پيش سر ابتدا كند و اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ أعْطِني بِكُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً يَوْمَ الْقِيامَةِ».

2- آن كه موي سر خود را در مني در خيمه خود دفن نمايد و اولي اين است كه بعد از حلق، از اطراف ريش و شارب خود گرفته و همچنين ناخنها را بگيرد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: و مستحب است در وقت سر تراشيدن رو به قبله كند … و احوط آن است كه از اطراف سروريش و شارب مو بگيرد و ناخنهارا بگيرد (مناسك شيخ، ص 79).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 485

باب دوازدهم

وجوب اعمال مكه و موارد تقديم 487

1- بيان اعمال و زمان انجام آن 487

2- موارد جواز تقديم اعمال مكه 489

طواف نساء 494

1- وجوب طواف نساء 494

2- احكام خلل در طواف حج و نساء 496

3- احكام خلل در طواف نساءِ عمره 499

4- مستحبات اعمال مكه 501

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 486

اللَّهُمَ

إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِي حُبّا لَكَ

عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قَالَ:

رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِي قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِي

أَيْدِي النَّاسِ وَ مَنْ لَمْ يَرْجُ النَّاسَ فِي شَيْ ءٍ وَ رَدَّ أَمْرَهُ

إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ اسْتَجَابَ اللَّهُ عَزَّ

وَ جَلَّ لَهُ فِي كُلِّ شَيْ ءٍ

الكافي ج: 2 ص: 148

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 487

باب دوازدهم: وجوب اعمال مكه و موارد تقديم

فصل اول: وجوب اعمال مكه و موارد تقديم

1- بيان اعمال و زمان انجام آن
اشاره

1166- اعمالي كه بعد از مناسك مني در مكه واجب است، عبارتند از:

1- طواف حج كه «طواف زيارت» ناميده مي شود؛

2- نماز طواف؛

3- سعي؛

4- طواف نساء؛

5- نماز طواف نساء.

كيفيت اعمال مكه و زمان آن

1167- كيفيت طواف حج و نماز آن و سعي و طواف نساء و نماز آن، بدون هيچ تفاوت، همان گونه است كه در اعمال عمره گذشت، مگر در نيت كه اين جا به نيت حج، به جا آورده مي شوند.

بعد از انجام اعمال سه گانه مني، مراجعت به مكه، براي انجام اعمال پنج گانه آن، واجب است.

1168- انجام اعمال پنج گانه مكه، قبل از وقوف عرفات و مشعر و اعمال سه گانه مني، در حال اختيار جايز نيست. 1169- مراجعت به مكه براي انجام اعمال آن، بعد از اعمال مني در روز عيد، جايز، بلكه

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: و چنانچه با علم و عمد پيش از حلق يا تقصير طواف نمود، واجب است طواف را بعد از حلق يا تقصير اعاده نموده و يك گوسفند كفّاره بدهد، چنانكه گذشت. (مناسك، مسأله 415).

(2)- آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط جايز نيست و در صورتي كه از روي ندانستن حكم شرعي مقدم بدارد، اكتفا به آنها مورد اشكال است، اگر چه خالي از وجه نمي باشد. (مناسك، مسأله 412).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 488

مستحب است و تأخير تا روز يازدهم جايز است؛ و جواز تأخير تا آخر ذي حجه، بعيد نيست.

ترك رمي و بيتوته اعمال مكه

1170- اگر حج گزار بعد از اعمال روز عيد، رمي و بيتوته و اعمال مكه را به خاطر عذري انجام نداده؛ در صورتي به وطن باز گشته، با امكان، بايد بازگردد و اعمال مكه را انجام دهد؛ و اگر از بازگشت معذور است، نايب بگيرد و كفّاره ترك بيتوته را مي تواند در محل خودش نيز ذبح كند؛ و رمي ايامي كه انجام نشده، سال بعد بايد قضا شود؛ و اگر خودش نمي تواند

برود، نيابت كافي است.

جواز خروج با علم به تأخير و ثبوت كفّاره

1171- اگر بعد از اعمال روز عيد، بخواهد براي انجام اعمال مكه برود، ولي مي داند كه اگر به مكه برود، مقداري از مَبيتِ اول شب را درك نمي كند، رفتن مانع ندارد، ولي براي تأخير بايد كفّاره بدهد.

ترتيب در اعمال مكه

1172- مقدم داشتن سعي بر طواف زيارت يا بر نماز آن، اختياراً جايز نيست و همچنين

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: در جواز تأخير از روز يازدهم خلاف است، احوط عدم تأخير است، اگرچه جواز تأخير تا بعد از ايّام تشريق بلكه تا تمام ذي حجّه بعيد نيست، و محلّ خلاف جواز تكليفي است نه وضعي (مناسك شيخ، ص 79).

(2)- آية اللَّه سيستاني: و بنابر احتياط مستحب از روز يازدهم تأخير نيفتد.

(3)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر چه احوط آن است كه تأخير نيندازد.

(4)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: در صورتي كه فقط مبيت در مني و رمي جمرات در روز يازدهم ودوازدهم ترك شده، حجّ او صحيح است و براي رمي جمرات در سال آينده نايب مي گيرد. آية اللَّه خويي: … و اگر طواف فريضه يا سعي ترك شده و امكان تدارك در ماه ذي حجه نيست آيا حكم فراموش كردن طواف و سعي را دارد كه حجش صحيح است يا نه، فتواي ايشان دردست نيست.

(5)- آية اللَّه مكارم: در فرض مسأله كه صورت اضطرار است كفّاره لازم نيست.

(6)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و در ايّام تشريق قضا كند.

(7)- مراجعه به مسأله 1209 بيتوته در مني شود.

آية اللَّه بهجت: اگر حاجي ساعتي از اوايل شب بيتوته در مني را درك نكند، كفّاره ندارد ولي احتياطاً قسمت دوّم شب را در مني بماند.

آية اللَّه فاضل، آية اللَّه

مكارم: همان طور كه گفته شد، بيتوته نصف دوم شب كافي است و كفّاره ندارد.

(8)- آية اللَّه خويي: سعي بايد بعد از طواف و نماز طواف به جا آورده شود و اگر پيش از طواف يا نماز آن به جاآورده شود، لازم است بعد از آنها اعاده شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 489

مقدم داشتن طواف نساء بر طواف زيارت و بر سعي اختياراً جايز نيست؛ و اگر مقدم داشت، بايد اعاده كند تا ترتيب حاصل شود.

1173- انجام طواف نساء قبل از سعي در حال ضرورت- مثل ترس از حيض و نتوانستن اقامت به مكه تا زمان پاكي- جايز است؛ ولي بعد از آن، احتياط در نايب گرفتن جهت رعايت ترتيب است. 1174- اگر طواف نساء را سهواً قبل از سعي بجا آورد، يا به واسطه ندانستن حكم، مقدم بدارد، طواف و سعيش صحيح است؛ و احتياط در اعاده طواف است.

2- موارد جواز تقديم اعمال مكه
اشاره

1175- براي چند دسته تقديم اعمال مكه بعد از احرام حج، بر وقوف عرفات جايز است:

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: تقديم طواف نساء بر سعي در حال ضرورت و خوف حيض جايز است و همچنين از ناسي و جاهل مجزي است تقديم بر سعي علي الأظهر (مناسك شيخ، ص 81 و مناسك، س 165).

آية الله خويي، آية الله سيستاني: جايز نيست قبل از سعي طواف نساء را انجام دهد و اگر نتوانست تا زمان پاكي در مكه بماند، مي تواند از مكه خارج شود و بنابر احتياط براي طواف نساء نايب بگيرد (مناسك، مسأله 426 و 428).

آية الله گلپايگاني: متعرض اين مسأله نشده اند.

آية الله مكارم: احتياط گرفتن نايب ترك نشود.

(2)- آية اللَّه بهجت:

حكم آن در مسأله قبلي گذشت كه مجزي است.

آية الله تبريزي، آية الله خويي: بنابر احتياط، لازم است آنها را بعد از سعي اعاده كند.

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: طواف زيارت و سعيش صحيح است و اعاده طواف نساء با نمازش بعد از سعي احوط است و اگر خودش نمي تواند اعاده كند نايب بگيرد.

(3)- آية اللَّه بهجت: اظهر جواز تقديم براي صاحب عذر است و احوط آن است كه تقديم كند و بعد از آن اگر ممكن شود اعاده آن در ايام تشريق كند والا در باقي ماه ذي حجه اعاده نمايد و اگر ممكن نشد استنابه نمايد علي الأحوط و اگر مي داند (مورد چهارم) كه در تمام ماه ممكن نمي شود، پس بي اشكال تقديم واجب است و احوط جمع بين تقديم و استنابه است (مناسك شيخ، ص 80).

(4)- آية اللَّه بهجت: … و طواف نساء و نماز آن علي المشهور الأظهر … (مناسك، مسأله 417).

آية الله تبريزي: كسي كه از رفتن به مكه يا از مباشرت به اعمال بعد از رجوع از مني بر جان خود مي ترسد، او فقط مي تواند طواف نساء و نمازش را نيز مقدم بدارد و بقيه طوايف معذورين، طواف حج و نماز آن را مقدم مي كنند و بنا بر احتياط مستحب، سعي را هم مقدم كنند و بعد در وقت خودش اعاده كنند و چنانچه سعي را مقدم كردند، احتياط واجب آن است كه در وقتش اعاده كنند.

آية الله خويي: تقديم طواف حج و نماز و سعي بر وقوفين در حج تمتع جايز نيست مگر براي پيرمردان يا زني كه بيم حيض شدن دارد، كه اين دو مي توانند طواف

حج و نمازش را قبل از وقوفين به جا آورده و سعي را در وقت خودش بنمايند و احوط اين است كه سعي را نيز مقدم داشته و در وقتش هم اعاده نمايند و اولي و بهتر نيز در صورت امكان، اعاده طواف و نماز است در ايام تشريق يا بعد از آن تا آخر ماه ذي حجه و كسي كه از رفتن به مكه بر جان خود مي ترسد مي تواند طواف حج و نماز و سعي را بر وقوفين مقدم بدارد بلكه مقدم داشتن طواف نساء نيز عيبي ندارد و بعد از اعمال مني هر جا دلش بخواهد برود (مناسك، مسأله 418 و 417).

آية الله گلپايگاني: احوط براي اين چند طايفه تقديم طواف نساء و نماز آن است رجاءا. سپس اعاده بعد از مناسك مني در صورت تمكن والا بايد نايب بگيرد (آراء المراجع، ص 383).

(5)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 490

خوف حيض

اول- زنهايي كه خوف دارند كه هنگام اعمال مكه، حايض يا نفساء شوند و تا زماني كه در مكه هستند، پاك نشوند.

تقديم شامل استنابه نمي شود

1176- اگر زني با خوف حيض، اعمال مكه را مقدم نمايد ولي بعد از سعي، حايض شود، نمي تواند با نايب گرفتن براي طواف نساء، اعمال مكه را مقدم نمايد؛ (چون تقديم اعمال مكه، براي كسي است كه خودش اعمال را انجام مي دهد و شامل استنابه نمي شود) و احتياط آن است كه اكتفا به آنچه مقدم داشته هم نكند.

پيرمردها و پيرزنهاي خائف

دوم- افراد پير كه روز عيد به بعد، به خاطر ازدحام، از طواف، يا از برگشتن به مكه عاجز باشند.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر به جهت خوف از حيض، اعمال حج را مقدّم كرده، اعاده طواف حج لازم نيست لكن بنا بر احتياط واجب بايد سعي را اعاده كند و بايد طواف نساء هم بعد از وقوفين و اعمال حج باشد.

آية اللَّه سيستاني: آنچه مقدم داشته كافي است و طواف نساء را پس از اعمال روز عيد انجام دهد و اگر نتوانست تكليف ساقط است ولي احتياط آن است كه نايب بگيرد.

آية اللَّه فاضل: يعني با فرض اين كه زن نتوانسته همه اعمال حج را قبل از وقوفين انجام بدهد، احتياط اين است كه بعد از پاك شدن مجدداً همه اعمال بعد از مني را اعاده كند.

(2)- آية اللَّه فاضل: و نتواند صبر كند تا ازدحام تمام شود يا صبر كردن مستلزم عسر و حرج باشد.

(3)- آية اللَّه خويي: كلمه مريض در مناسكي كه متن معتمدالعروه است ذكر شده و در معتمد العروه، ج 5، ص 344 آمده است: «انما يجوز تقديم الطواف للعاجز، كالشيخ الكبير والمريض والمرأة التي تخاف الحيض».

آية اللَّه سيستاني: مناط عسر است نه عجز.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)،

ص: 491

افراد مريض

سوم- اشخاصي كه به خاطر مريضي، از طوافِ در وقت ازدحام، بترسند، يا از آن عاجز باشند.

غير قادر بر اعمال تا آخر ماه

چهارم- كساني كه مي دانند تا آخر ماه ذي حجه، به جهتي براي آنها، طواف و سعي، ممكن نمي شود

كشف خلاف

1177- سه دسته اول اگر اعمال را مقدم نمودند، كفايت مي كند اگر چه كشف خلاف شود؛ مثلًا زنْ حايض نشود؛ و مريض خوب شود؛ و ازدحام چندان نباشد كه موجب مزاحمت شود؛ پس اعاده اعمال، لازم نيست اگرچه احوط است.

1178- دسته چهارم نيز اگر به خاطر مرض و پيري و عليلي، اعتقاد داشتند كه نمي توانند اعمال را بجا آورند، در صورت كشف خلاف، تقديم اعمال مجزي است؛ و اما اگر تقديم به جهت ديگر- مثل اعتقاد سيل- باشد، در صورت كشف خلاف، بايد اعمال را اعاده كنند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: مريض يا معلول و هر كسي كه بازگشت به مكه براي او مشكل باشد، يا طواف مشكل باشد در اثر ازدحام و مانند آن.

آية اللَّه فاضل: و نتوانند تا رفع ازدحام در مكّه بمانند يا با عسر و حرج مواجه مي شوند.

(2)- آية اللَّه سيستاني: كساني كه مي ترسند براي آنها بازگشت به مكه ميسر نشود.

(3)- آية اللَّه خويي، متعرّض اين فرع نشده اند.

(4)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه خويي: به ذيل مسأله 1175 مراجعه شود.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احتياط آن است كه بعد از برگشتن از مني، اگر ممكن شود در ايّام تشريق و گرنه تا آخر ذي حجّه طواف و سعي را دوباره بجاآورند. (مناسك فارسي، مسأله 204).

آية اللَّه مكارم: احتياط به اعاده در صورت امكان ترك نشود.

(5)- آية اللَّه صافي: احوط آن است كه پس از مراجعت از مني نايب بگيرند كه اعمال آنها را انجام دهد و اگربعد از مراجعت خلاف يقيني كه داشت ظاهر

شد اعاده لازم است بدون تفاوت بين صور مذكوره.

آية اللَّه فاضل: و اگر احتمال حدوث مرض را مي داد و بعداً مرض حادث نشد، مجزي نيست.

(6). آية اللَّه خويي: فتواي معظّم له در اين مسأله به دست نيامد.

(7)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه سيستاني: در همه موارد اعاده را موافق احتياط استحبابي بيان كرده اند.

آية اللَّه گلپايگاني: اعاده مستحب است. (آداب و احكام حج، مسأله 890).

آية اللَّه مكارم: مانند مسأله سابق است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص492

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 492

1179- كساني كه اعمال را بر وقوفين مقدم مي نمايند، لازم نيست نزديك ترين زمان به وقوفين را رعايت كنند.

عدم لزومي بودن تقديم اعمال مكه

1180- تقديم اعمال مكه براي افراد ذكر شده، جايز است و لازم نيست.

عدم جواز تقديم به خاطر ازدحام و مشقت

1181- اگر حج گزار ترس داشته باشد كه در اثر ازدحام نتواند طواف كند يا به مشقت بيفتد، ولي جزو چهار دسته ذكر شده نباشد، موردِ جوازِ تقديم نيست و نمي تواند اعمال مكه را مقدم بدارد.

جواز تقديم اعمال براي نايب

1182- نايبِ در حج هم، با خوف حيض و مرض، مي تواند اعمال را مقدم بدارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: مگر اين كه بدانند يا اطمينان داشته باشند؛ چنانچه اعمال مكه را بر وقوفين مقدم نكنند، بعد امكان انجام آن را ندارند، كه در اين صورت واجب است طواف و نماز آن را مقدم كنند و بنابر احتياط مستحب، سعي را نيز مقدم و بعد اعاده كنند.

آية اللَّه خويي: كسي كه خوف اين را دارد كه نتواند طواف صحيح تام بعد از وقوفين انجام دهد لازم است طواف را قبل از وقوف انجام دهد، بلي ظاهر مناسك راجع به زني كه صرفاً مي ترسد حايض بشود ولي اطمينان به آن ندارد، جواز تقديم و عدم لزوم آن است.

آيةاللَّه صافي، آيةاللَّه گلپايگاني: مگر براي كسي كه يقين دارد بعد از برگشتن از مني و تا آخر ذي حجّه امكان انجام آن را ندارد كه در اين صورت تقديم واجب است. (آداب و احكام حج، مسأله 907).

(2)- آية اللَّه بهجت: تقديم اعمال مكه براي كسي كه پس از بازگشت از مني از ازدحام جمعيّت مي ترسد، جايز است ولي احتياطاً بعد از برگشت از مني اعمال را تكرار كند و در صورت عدم امكان نايب بگيرد (مناسك، س 167).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه مقدم دارد و بعداً اگر نتوانست براي طواف نايب بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: كساني كه بازگشت به مكّه براي آنها مشكل است و

يا طواف نمودن بعد از بازگشت از مني به علّت ازدحام شديد جمعيّت يا غير آن براي آنها مشكل است مي توانند مقدّم دارند (مناسك، مسأله 412).

(3)- آية اللَّه خويي، فتواي ايشان در اين مورد در دست نيست، بلي حكم نايب معذور به عذر طاري، قبلًا در بحث نيابت گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 493

ميزان تشخيص عذر براي تقديم اعمال

1183- تشخيص عذر براي كساني كه اعمال حج را مقدم مي دارند، بر عهده خود آنان است.

صِرف لزوم طواف با تخت، مجوز تقديم نيست

1184- كسي كه او را- در هر دو صورت تقديم و تأخير- بايد به وسيله تخت و امثال آن، طواف دهند و عذر ديگري ندارد، نمي تواند اعمال مكه را مقدم نمايد.

لزوم تقديم همه اعمال

1185- كساني كه اعمال حج را بر وقوفين مقدم مي دارند- بنابر احتياط- در موردي تقديم بدارند كه تمامي اعمال را مقدماً انجام دهند و بعضي از آن را تاخير نياندازند؛ پس مؤخّر نمودن سعي و تقديم بقيّه اعمال، محلّ اشكال است.

تقديم اعمال بدون احرام

1186- شخصي كه مي تواند اعمال مكه را بر وقوفين مقدم بدارد، اگر جهلًا بدون احرام، اعمال مكه را انجام داد، كفايت نمي كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني و آية اللَّه فاضل: تأخير طواف نساء مانعي ندارد.

آية اللَّه مكارم: هر سه عمل را مقدّماً انجام دهد.

مراجعه شود به مسأله 1175

(2)- مراجعه شود به مسأله 1175.

آية اللَّه بهجت: بعد از طواف سعي است.

آية اللَّه سيستاني: جايز نيست.

آية اللَّه مكارم: همه را قبلًا انجام مي دهند.

(3)- آية اللَّه بهجت: اگر شخصي به دليل عذر، اعمال مكه را مقدّم داشت، بعداً كشف شد كه اعمال را بدون احرام انجام داده، به آن اكتفا نكند و احتياطاً طواف و نماز و سعي را اعاده كند (مناسك، س 168).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 494

فصل دوم: طواف نساء

1- وجوب طواف نساء
حرمت نساء قبل از طواف نساء

1187- طواف نساء به مرد اختصاص ندارد؛ بلكه بر زن و خنثي و خصيّ و بچه مميز نيز، لازم است؛ و اگر زن نيز آن را ترك كند مرد بر او حلال نمي شود، بلكه اگر وليّ طفل غير مميز، او را محرم كرد، بايد- بنابر احتياط واجب - او را طواف نساء بدهد تا بعد از بالغ شدن، زن يا مرد بر او حلال شود.

طواف نساء ركن نيست

1188- طواف نساء و نماز آن، اگرچه واجب است و بدون آن زن حلال نمي شود، ولي ركن

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: واجب است …

(2)- آية اللَّه تبريزي: بعد از طواف حج و نماز و سعي، ظاهراً عقد حلال مي شود، ولكن بنابر احتياط استمتاعات جايز نمي شود، گرچه اظهر اختصاص حرمت به جماع است.

آية اللَّه خويي: حكم صبيّ مميز، مانند حكم مرد است. (مستفاد از المسائل الشرعيه، ج 1، ص 343) ولي راجع به صبي غير مميز كه او را به حج مي برند فتواي ايشان در دست نيست.

آية اللَّه سيستاني: همانگونه كه گذشت، با حلق يا تقصير، عقد حلال مي شود و اما حليّت استمتاع در صبيّ هم متوقّف است بر طواف نساء، پس اگر بالغ شد و هنوز طواف نساء نكرده، نمي تواند از همسرش استمتاع ببرد.

آيةاللَّه فاضل: مجنون و مغمي عليه را نيز اگر مُحْرِم كرده اند، طواف نساء بدهند تا در صورت افاقه زن يا مرد بر آنها حلال شود.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض خصيّ و خنثي نشده اند وليكن در مورد مجنوني كه وليّش او را محرم كرده، طواف نساء را لازم مي دانند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 495

نيست و ترك عمدي آن، موجب باطل شدن حج نمي شود، بلكه

بر حاجي، انجام آن واجب است؛ و اگر بجا نياورد، زن و آنچه مربوط به آن است- مثل عقد و خِطبه و شاهد شدن - بنابر احتياط واجب، حلال نمي شود.

1189- پيش از بجا آوردن طواف نساء، بايد از مطلق تلذّذِ زناشويي اجتناب شود.

عمره تمتع و طواف نساء

1190- در عمره تمتع، طواف نساء واجب نيست؛ و اگر بخواهد احتياط كند، طواف و نماز آن را رجاءً بجا آورد.

نيت نايب در طواف نساء

1191- احتياط آن است كه نايب در طواف نساء، نيت مافي الذمه كند، گرچه مي تواند به نيت منوبٌ عنه انجام دهد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: با مباشرت خودش با امكان و با استنابه با عدم امكان مباشرت علي الأحوط (مناسك شيخ، ص 81).

(2)- آية اللَّه بهجت: تا آن را بجا نياورد زن بر او حلال نمي شود حتّي عقد كردن و شهادت دادن بر آن علي الأحوط (مناسك شيخ، ص 81).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: و ظاهر اين است كه بتواند بعد از طواف و سعي عقد نمايد ولي لذت بردن از زن برايش جايز نيست بنابر احتياط، اگرچه اظهر جواز غير از جماع است.

آية اللَّه سيستاني: پس از تراشيدن و يا كوتاه كردن مو، بنابر اقوي جايز است زن عقد كند و شاهد عقد باشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و به احتياط واجب اداي شهادت هم ننمايد.

(3)- آية اللَّه مكارم: بنا بر احتياط واجب.

به دو مسأله قبل مراجعه شود.

(4)- آية اللَّه فاضل: در عمره تمتّع طواف نساء واجب نيست بلكه انجام آن موافق احتياط است و اگر بخواهند احتياط كنند محلّ انجام آن قبل از تقصير است.

آية اللَّه مكارم: ضرورتي ندارد طواف نساء را به قصد رجا بجا آورد.

(5)- آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: به نيّت منوبٌ عنه انجام دهد (ملحق، سؤال 361).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: طواف نساء را بايد به نيّت منوبٌ عنه بجاآورد (توضيح المسائل، م 2057).

آية اللَّه فاضل: طواف نساء به نيت منوبٌ عنه انجام شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 496

خطا در لفظ طواف نساء

1192- اگر طواف كننده در تلفظ نيّت طواف نساء، لفظ ديگري بر زبان آورد مثلًا طواف رجال بگويد، اگر منظورش اداي

وظيفه است، مانع ندارد.

2- احكام خلل در طواف حج و نساء
ترك طواف حج

1193- اگر حج گزار با جهل به مسأله، طواف حج را ترك و بقيه اعمال را انجام دهد، بايد حج را اعاده كند و يك شتر قرباني نمايد.

ترك سهوي طواف نساء

1194- اگر طواف نساء را سهواً تا برگشت از حج بجا نياورد، اگر مي تواند، بايد برگردد و بجا بياورد؛ و اگر نمي تواند يا مشقت دارد، نايب بگيرد و پس از بجاآوردن وي، زن به او حلال مي شود.

ترك طواف حج ونساء

1195- اگر كسي طواف واجب- اعم از طواف عمره و طواف حج و طواف نساء- را فراموش كند و با زن نزديكي نمايد، بايد يك هدي در مكه ذبح كند؛ و احتياط آن است كه شتر باشد؛ و در

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي، آية الله فاضل: بلكه در صورتي كه طواف عمره را هم، از روي جهل ترك كرده باشد عمره باطل مي شود ولي كفاره ندارد و بايد حج را در سال بعد اعاده كند (مناسك، مسأله 325).

(2)- آية اللَّه بهجت: بنابر احتياط. (مناسك شيخ، ص 35).

آية الله گلپايگاني: متعرض كفاره نشده اند ولي قبل از انجام عمره مفرده احتياطا از نزديكي با زن خودداري نمايد.

آية الله مكارم: بنابر احتياط واجب.

(3)- آيات عظام بهجت، سيستاني، فاضل: يا عمدا.

(4)- آية اللَّه فاضل: در صورتي كه نسيان مبدل به علم شود و استمرار نداشته باشد كفاره دارد والا چيزي بر او نيست.

آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني: براي فراموشي طواف عمره در مكه و براي فراموشي طواف حج در مني قرباني نمايد، و قرباني كردن يك گوسفند كافي است. و از مناسك آيات عظام تبريزي و خويي و سيستاني استفاده مي شودكه: اين حكم در طواف نساء نيست (مناسك، مسأله 327).

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: كسي كه تمام طواف يا بعض آن را فراموش كند و يادش نيايد تا به شهر خود برگردد و براي او مشكل باشد كه به مكه مراجعت

نمايد و آنچه را فراموش كرده بجا آورد واجب نيست نايب بگيرد كه براي او طواف كند و در اين صورت بنابر احتياط واجب هدي بفرستد و احوط آن است كه شتر باشد. آية الله صافي بعد از «براي او طواف كند» مي فرمايد: و نماز طواف بخواند و بنابر احتياط لازم سعي هم بنمايد و در اين صورت بنابر احتياط واجب هدي بفرستند و احوط آن است شتر باشد، و در مواردي كه گفته شد بايد وجوبا يا احتياطا بعد از اتمام و نماز طواف، اعاده نمايد، نايب نيز به همان شرح عمل كند (مناسك فارسي، م 104).

آية الله مكارم: قرباني كردن گوسفند و اعاده سعي احتياط مستحب است.

آية الله خامنه اي: متعرض كفاره نشده اند.

(5)- آية اللَّه فاضل: و احتياط مستحب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 497

صورت بازگشت از مكه، بايد خودش باز گردد و طواف و نماز آن را بجا آورد؛ و احتياطاً در غير طواف نساء، سعي را هم بجا آورد؛ و اگر نمي تواند بازگردد، يا مشقت دارد، نايب بگيرد.

1196- اگر كسي طواف را- چه طواف عمره يا طواف زيارت- از روي جهل به مسأله بجا نياورد و به محلِّ خود بازگردد، بايد حج را اعاده كند و يك شتر قرباني كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر قبل از فوت وقت متذكر شود، بايد سعي را اعاده كند و اگر بعد از آن باشد، مثلًا طواف عمره را پس از وقوف در عرفات متذكر شود يا طواف حج را پس از پايان ذي حجه متذكر شود طواف را قضا مي كند و اعاده سعي لازم نيست و تا طواف را خودش يا نايبش

انجام نداده اند آنچه بر او حرام شده است حلال نمي شود.

(2)- آية اللَّه فاضل: كفّاره در طواف عمره بنابر احتياط است.

(3)- آية اللَّه بهجت: وجوب ذبح يك شتر مطلقا حتّي در حال علم و عمد موافق احتياط است كه در مسأله 551 هم آمده است (مناسك شيخ، ص 35).

آية اللَّه تبريزي: كفّاره دادن يك شتر در ترك طواف حج از روي جهل به مسأله است، و اما در طواف عمره تمتع چنانچه از روي جهل به مسأله ترك شد، هرچند بايد حج را در سال آينده اعاده كرد ولي كفّاره ندارد.

آية اللَّه خويي: اگر كسي طواف عمره تمتع را از روي علم يا از روي جهل ترك كند به نحوي كه قبل از وقوف عرفات نتواند آن را تدارك نمايد عمره و حتي احرام عمره اش باطل مي شود و بايد در سال ديگر حج را اعاده نمايد و كفاره مذكوره اختصاص دارد به موردي كه طواف حج را از روي جهل ترك كرده باشد.

آية اللَّه سيستاني: كفّاره در مورد طواف عمره مبني بر احتياط واجب است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: چون احتمال مي دهد در احرام باشد، احتياطاً از نزديكي با زن قبل از انجام عمره مفرده دوري نمايد و يك شتر قرباني كند.

آية اللَّه فاضل: اگرچه با زن هم نزديكي نكرده باشد.

آيةاللَّه مكارم: درترك طواف عمره، قرباني احتياط مستحب است و در طواف حج، احتياط واجب است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 498

حكم عقد و فرزنددار شدن با ترك طواف نساء

1197- اگر كسي طواف نساء را انجام نداده و ازدواج نموده، با فرض جهل، فرزند او حكم حلال زاده را دارد، ولي عقد، باطل است و بايد طواف نساء را انجام دهد و جهت ادامه

زناشويي، بايد عقد را تجديد نمايد.

شك در انجام طواف نساء بعد از مراجعت

1198- اگر پس از مراجعت از مكه شك كند كه طواف نساء حج يا عمره مفرده را بجا آورده يا نه، اگر التفات به وجوب طواف نساء نداشته، بايد طواف نساء را انجام دهد و همچنين است در صورت التفات علي الأحوط، بلكه خالي از قوت نيست.

ترك طواف نساء توسط نايب

1199- اگر نايبْ طواف نساء را بجا نياورد، علاوه بر حرمت نساء بر وي، ذمه اش هم مشغول است و خودش بايد در حياتش انجام دهد و اگر نمي تواند، نايب بگيرد.

______________________________

(1)- آيةاللَّه بهجت: تا طواف نساء بجانياورد زن حلال نيست ولي عقد صحيح است و فرزند حلال زاده است، بنا بر اين اگر نتواند شخصاً طواف نساء را بجا آورد نايب بگيرد كه طواف نساء و نمازش را انجام دهد.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: ظاهراً عقد صحيح است و نياز به تجديد ندارد، ولي مادامي كه طواف نساء و نماز آن را خودش و در صورت تعذر نايبش انجام نداده جماع جايز نيست.

آية اللَّه سيستاني: عقد او صحيح است؛ زيرا آنچه بر حاجي پس از حلق حرام است، استمتاع است نه عقد و امّا اولاد به هر حال ملحق به او هستند.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب عقد او باطل است.

(2)- آية اللَّه بهجت: اگر توانست خودش بجا آورد و الّا نايب بگيرد.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر شك بعد از عمل مواقعه با زوجه برايش حاصل شد، به آن اعتنا ننموده و بنابر انجام آن گذارد.

آية اللَّه سيستاني: بايد طواف نساء را انجام دهد و اگر معذور است يا مشقت دارد نايب بگيرد.

آية اللَّه مكارم: بنا بر احتياط واجب در صورت اوّل، ولي در صورت بعد طواف

نساء لازم نيست.

(4)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: ولي اگر التفات به وجوب آن داشته و شك دارد كه انجام داده يا نه، بعيد نيست انجام آن واجب نباشد، اگر چه احتياط خوب است (آداب و احكام حج، مسأله 915).

(5)- آية اللَّه بهجت: و چنانچه قبل از تدارك فوت نمايد، احتياط اين است كه از تركه اش قضاي آن بجا آورده شود. (مناسك، مسأله 425).

آية اللَّه خويي، آية اللَّه فاضل: در صورت عدم تدارك در زمان زنده بودنش، بنابر احتياط بايد قضاي آن از تركه او بجا آورده شود. (مناسك عربي، مسأله 420).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 499

زمان قضاي طواف حج و نساء با فرض بطلان آن

1200- اگر طواف حج و نماز آن يا طواف نساء و نماز آن به جهتي باطل باشد، قضاي آن بايد در ماه ذي الحجه باشد، يا همه وقت كفايت مي كند؟

3- احكام خلل در طواف نساءِ عمره مفرده
اشاره

1201- طواف نساء در عمره مفرده، بايد بعد از تقصير يا حلق انجام شود.

ترك طواف نساء در چند عمره مفرده

1202- اگر شخصي چندين عمره مفرده بجاي آورده باشد و در هيچ كدام طواف نساء را انجام نداده باشد، يك طواف نساء براي تمام آنها كفايت مي كند.

______________________________

(1). آيت اللَّه خامنه اي: وقت طواف حج و نماز آن ماه ذيحجّه است، ولي طواف نساء و نماز آن وقت معيّني ندارد.

آيةاللَّه بهجت: ماه ذي الحجّه شرط نيست بلي اگر تبيّن بطلان طواف حج در ذي حجّه همان سال حج بود تكليفاً بايد از ذي حجّه تأخير نكند در صورت امكان.

آيت اللَّه تبريزي: در طواف نساء مطلقا مي تواند در غير ماه ذي الحجه انجام دهد و در طواف حج نيز در مواردي كه قضا دارد و باقضاي طواف و نماز آن حج شخص تدارك مي شود- مثل صورت فراموشي- چنانچه در ماه ذي الحجه متوجه نشد و بعد از آن متوجه شد در ماههاي ديگر قضا مي شود.

آيت اللَّه گلپايگاني: در طواف حج و نمازش بايد در ذي الحجه باشد و در طواف نساء ونمازش لازم نيست.

آيت اللَّه مكارم: ماه ذي الحجه شرط نيست هرچند بهتر است.

آيت اللَّه فاضل: در همه اوقات كفايت مي كند، ولي بهتر است طواف حج و نماز آن در ماه ذيحجه باشد.

(2). آيةاللَّه بهجت: در عمره مفرده، تقديم طواف نساء بر تقصير، در صورت ضرورت يا نسيان يا جهل، مجزي است. (مناسك، س 166).

(3)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط، براي هر كدام يك طواف نساء انجام دهد.

آية اللَّه تبريزي: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد ولي احتياط اين است تا طواف عمره مفرده را انجام نداده، محرم به احرام جديد

نشود.

آية اللَّه خامنه اي: علي الظاهر واجب است براي هر عمره مفرده جداگانه طواف نساء بجا آورد، اگرچه تحلّل با طواف نساء واحد بعيد نيست.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه صافي: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد. (مستفاد از مسأله 68 استفتائات).

آية اللَّه سيستاني: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد بنابر احتياط واجب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 500

ترك طواف نساء در عمره مفرده و احرام مجدد

1203- اگر كسي عمره مفرده را بدون طواف نساء به جا آورد، جايز است با همين حال براي عمره تمتع محرم شود و بعد از انجام عمره تمتع، طواف نساء را به جا آورد.

ترك طواف نساء عمره مفرده و احرام براي عمره تمتع

1204- اگر معتمر طواف نساء عمره مفرده را فراموش كرده و بعد براي عمره تمتع محرم شده است، مي تواند آن را بعد از انجام اعمال عمره تمتع بجا آورد؛ و اگر تأخير بيندازد، طواف نساء حج، از آن كفايت مي كند. 1205- اگر بعد از شوط چهارم طواف نساء عمره مفرده، با زوجه خود مواقعه نمايد- مانند طواف نساء حج - عمل او صحيح است و كفّاره ندارد، اگرچه مرتكب حرام شده است.

______________________________

(1). آية اللَّه نوري: و همچنين كسي كه پس از انجام حج تمتع، طواف نساء را ترك كرده، مي تواند براي عمره مفرده محرم شود.

آية اللَّه تبريزي: صحّت احرام جديد، قبل از طواف نساي عمره مفرده، محلّ اشكال است.

آية اللَّه فاضل: احتياط آن است كه تا طواف نساء عمره مفرده يا حج تمتّع را انجام نداده، براي عمره تمتّع ياعمره مفرده محرم نشود، هر چند اگر قبل از انجام طواف نساء محرم به عمره و حج شد باطل نيست، ولي پس از اتمام آن ها، طواف نساء را بنابر احتياط انجام دهد.

(2)- آية اللَّه بهجت: در اين مسأله و مسأله بعدي به ذيل مسأله 1202 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: صحّت احرام جديد قبل از طواف نساء عمره مفرده محلّ اشكال است.

آيات عظام خامنه اي، خويي، صافي: كفايت نمي كند.

آية اللَّه سيستاني: كفايت نمي كند بنابر احتياط.

آية اللَّه فاضل: كفايت نمي كند و براي عمره مفرده بنابر احتياط واجب يك طواف نساء ديگر بجا آورد.

(3)- آية اللَّه بهجت: اگر

توانست خودش بجا آورد والّا نايب بگيرد.

(4)- آية اللَّه بهجت: قبل از اتمام شوط پنجم كفّاره دارد، بنا بر احتياط و بعد از شوط پنجم كفّاره ندارد البته اين مسأله را در باره حج دارند نه عمره مفرده. (مستفاد از مناسك، مسأله 222) به ذيل مسأله 353 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: چنانچه اين عمل بعد از سعي بوده، عمره باطل نمي شود، ولي قبل از شوط پنجم كفّاره دارد، بلكه احوط كفّاره است مطلقاً.

آية اللَّه خويي: بعد از سعي عمره باطل نمي شود ولي كفّاره دارد مگر اين كه شوط پنجم را بجا آورده بوده. (مناسك، مسأله 223).

آية اللَّه سيستاني: استغفار كند و كفّاره ندارد و طوافش را تمام كند (ملحق مناسك، سؤال 366).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 501

انجام طواف نساء عمره مفرده بدون تقصير

1206- در عمره مفرده انجام طواف نساء قبل از تقصير، موجب بطلان عمره نمي شود، ولي بايد بعد از تقصير، طواف نساء اعاده شود و بدون آن، حرمت نساء باقي است.

ترك طواف نساء و احرام براي حج افراد

1207- كسي كه طواف نساء عمره مفرده را بجا نياورده و بعد از آن حج افراد بجا مي آورد، طواف نساء حج افراد از آن كفايت مي كند.

4- مستحبات اعمال مكه

1208- آنچه كه از مستحبات در طواف عمره و نماز آن و سعي ذكر شد اينجا نيز جاري است و مستحب است شخصي كه به جهت طواف حج مي آيد، در روز عيد قربان بيايد و بر درب مسجد بايستد و اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ اعِنّي عَلي نُسُكِكَ وَسَلِّمْني لَهُ وَسَلِّمْهُ لي أسْألُكَ مَسْألَةَ الْعَليلِ الذَّلِيلِ الْمُعْتَرِفِ بذَنْبِهِ أنْ تَغْفِرَ لي ذُنُوبي وَأنْ تُرْجِعَني بِحاجَتَي، أللَّهُمَّ انِّي عَبْدُكَ وَالْبَلَدُ بَلَدُكَ وَالبَيْتُ بَيْتُكَ جئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَكَ وَأؤُمُّ طاعَتَكَ مُتَّبِعاً لِأمْرِكَ راضِياً بِقَدَرِكَ أسْألُكَ مَسْألَةَ الْمُضْطَرِّ إلَيْكَ الْمُطِيعِ لِأمْرِكَ الْمُشْفِقِ مِنْ عَذابِكَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ أنْ تُبَلِّغَني عَفْوكَ وَتُجِيرَني مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ».

سپس به نزد حجرالاسود بيايد و استلام و بوسه نمايد؛ و اگر بوسيدن ممكن نشد، دست به حجر ماليده و دست خود را ببوسد؛ و اگر آن هم ممكن نشد، مقابل حجر ايستاده و تكبير بگويد و بعد آنچه در طواف عمره بجا آورده بود بجا آورد.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله 912 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(2)- به مسأله 1202 مراجعه شود.

(3)- آية اللَّه مكارم: اين اعمال را به قصد رجا و اميد مطلوبيت بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 502

يَا

أَرْأَفَ مِنْ كُلِّ رَءُوفٍ

عن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أنّه قَالَ:

شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِيَامُ اللَّيْلِ

وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاسِ

الكافي ج: 2 ص: 148

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 503

باب سيزدهم

زمان و مكان و كيفيت بيتوته 505

1- زمان بيتوته در مني 505

2- مكان

بيتوته 509

بيتوته در غير مني 509

3- افرادي كه بيتوته بر آنها واجب نيست 511

احكام نفر از مني 514

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 504

الَّلهُمَ

ارْحَمْنِي صَرِيعا عَلَي الْفِرَاشِ تُقَلِّبُنِي أَيْدِي أَحِبَّتِي

وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ مَمْدُودا عَلَي الْمُغْتَسَلِ يُقَلِّبُنِي [يُغَسِّلُنِي] صَالِحُ جِيرَتِي وَ تَحَنَّنْ عَلَيَّ مَحْمُولًا قَدْ تَنَاوَلَ الأَقْرِبَاءُ أَطْرَافَ جَنَازَتِي

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله

إِذَا رَأَيْتُمْ رَوْضَةً مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ فَارْتَعُوا فِيهَا قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا رَوْضَةُ الْجَنَّةِقَالَ:

مَجَالِسُ الْمُؤْمِنِينَ

روضةالواعظين/ 2/ 391

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 505

باب سيزدهم: زمان و مكان و كيفيت بيتوته

فصل اول: زمان و مكان و كيفيت بيتوته

1- زمان بيتوته در مني
اشاره

1209- بيتوته شب يازدهم و دوازدهم ذي الحجه، از غروب آفتاب تا نصف شب، در مني، بر حج گزار، واجب است؛ و بيرون رفتن بعد از آن، مانع ندارد، و احتياط مستحب آن است كه پيش از طلوع صبح، وارد مكه نشود.

نحوه محاسبه نيمه شب

1210- نيمه شب را بايد- بنابر احتياط واجب- از اول غروب تا طلوع آفتاب حساب كنند؛ و احتياط آن است كه از مغرب شرعي، حساب كنند.

______________________________

(1)- آية اللَّه نوري: از غروب شرعي.

(2)- آية اللَّه بهجت: تا مابعد نصف شب (مناسك شيخ، ص 83)

آيات عظام تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، مكارم: مي تواند از سر شب تا بعد از نيمه شب و يا از قبل از نيمه شب تا طلوع فجر در آنجا بماند.

آية اللَّه فاضل: و بعيد نيست كه بتوان به نيمه دوم شب اكتفا كرد.

(3)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه مكارم: نيمه شب از اول غروب آفتاب تا طلوع صبح حساب مي شود.

آية اللَّه تبريزي: نصف شب در مسأله مبيت در مني، نصف از غروب تا طلوع فجر است، گرچه احتياط براي كسي كه نصف اول شب را بيتوته مي كند آن است كه نصف از غروب تا طلوع آفتاب را در مني بماند.

آية اللَّه سيستاني: نيمه شب در مني از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب مي شود.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: از مغرب تا طلوع فجر حساب كنند (آداب و احكام حج، مسأله 936).

آية اللَّه فاضل: نيمه شب در مني از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب مي شود، بلي اگر بخواهد نيمه دوّم شب را بيتوته كند اولي اين است كه آن را تا طلوع آفتاب حساب كند.

(4). آية اللَّه خويي: معيار در بيتوته،

از غروب آفتاب تا طلوع فجر است و نيمه شب، ما بين غروب آفتاب و طلوع فجر مي باشد. (المسائل الشرعيّه، ج 1، ص 363).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 506

اخلاص در نيّت

1211- بيتوته در مني از عبادات است و بايد با نيت خالص براي اطاعت خداوند متعال بجا آورد.

كفاره ترك بيتوته

1212- كسي كه بيتوته به مني را ترك كند، بايد براي هر شبي يك گوسفند قرباني كند.

1213- در واجب بودن قرباني در فرض ترك، فرقي بين ترك با علم و عمد يا نسيان يا جهل به حكم، نيست.

افرادي كه شب سيزدهم بايد بمانند

1214- بيتوته شب سيزدهم نيز، بر چند گروه واجب است:

اول- كسي كه در احرام، صيد كرده است؛ و اگر صيد را گرفته ولي نكشته- بنابر احتياط واجب - شب سيزدهم را بماند، ولي غير از صيد كردن چيزهاي ديگر كه از صيد بر محرم حرام است- مثل خوردن گوشت صيد و نشان دادن صيد به صياد و غير آن- اگر اجتناب نكرده، بيتوته شب سيزدهم، واجب نيست.

دوم- كسي كه در احرام، با زن- چه با زن خود يا اجنبيه و چه در قُبل و چه در دُبر- نزديكي

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: بلكه براي تذلل در پيشگاه خداوند.

(2)- آية اللَّه بهجت: براي شبي كه بيتوته كند براي غير عبادت در مكّه يا در راه قبل از تجاوز از حدود مكه كه آخرش عقبة المدنيين باشد علي الأظهر (مناسك شيخ، ص 83).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(3)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب در همه صور.

(4)- آية اللَّه فاضل: ثبوت كفّاره در جاهل و ناسي و معذور مبني بر احتياط است.

(5)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، صافي، گلپايگاني: احتياط اين است كه در صورت فراموشي و يا ندانستن حكم نيز يك گوسفند كفّاره بدهد.

(6)- آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط.

(7)- آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: كسي كه در حال احرام از شكار خودداري نكرده واجب است شب سيزدهم را نيز در مني بماند.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرّض اين فرع مسأله

نشده اند.

(8)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: بنابر احتياط كسي كه با زن نزديكي كرده بايد شب سيزدهم رادر مني بماند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: كسي كه از تمتّع از زنها اجتناب نكرده. (آداب و احكام حج، مسأله 924).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 507

كرده؛ ولي اگر غير از جماع از كارهاي ديگر- مثل تقبيل و لمس و غير آن- اگر اجتناب نكرده، بيتوته شب سيزدهم، واجب نمي شود.

125- كسي كه در احرام عمره تمتع، از صيد و زن اجتناب نكرده، بايد شب سيزدهم بماند؛ و اين حكم به احرام حج، اختصاص ندارد. سوم- كسي كه در روز دوازدهم از مني كوچ نكرده و غروب شب سيزدهم را درك كرده است.

حكم عود به مني بعداز غروب دوازدهم

1216- اگر حاجي قبل از غروب آفتابِ شب سيزدهم، از مني خارج شده و بعد از غروب، به مني مراجعت كرده، واجب نيست شب را بماند و رمي روز سيزدهم بر او واجب نمي شود.

درك غروب شب سيزدهم بعد از نفر

1217- كسي كه بعدازظهر روز دوازدهم از مني كوچ كرده و به جهتي سهواً يا جهلًا يا عالماً، مجدداً به مني برگردد،، و غروب شب سيزدهم را درك كند، آيا بيتوته آن شب در مني يا رمي روز سيزدهم بر او واجب مي شود؟

تأخير در بيتوته يا تعجيل در خروج

1218- اگر قسمتي از بيتوته اول شب را درك نكند، يا زودتر از نصف شب از مني خارج شود، احتياط واجب آن است كه يك گوسفند قرباني كنند؛ و فرقي بين صورت عذر و عدم عذر نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط.

(2)- آية اللَّه مكارم: نصف اول يا نصف دوم فرق مي كند.

(3)- آية اللَّه سيستاني: كه در اين صورت بايد تا طلوع فجر در مني باشد.

(4)- آية اللَّه فاضل: و نيز كسي كه بعد از ظهر دوازدهم كوچ كند و قبل از غروب براي كاري به مني برگردد و تا غروب بماند واجب نيست شب سيزدهم را بماند و همچنين رمي روز سيزدهم بر او واجب نيست.

(5)- آية اللَّه بهجت: احوط اين است كه بيتوته آن شب و رمي فردا را بجا آورد.

آيت الله خامنه ايي: به هر جهت اگر حاجي در غروب روز دوازدهم در مني باشد، بايد شب سيزدهم را در مني بيتوته كند و در روز سيزدهم رمي جمرات نمايد.

آيت الله تبريزي: بلي، در اين صورت بايد آن شب را در مني بيتوته كند و روز سيزدهم هم رمي نمايد.

آيت الله گلپايگاني: در فرض كه كوچ كرده بيتوته شب سيزدهم و رمي روز آن بر او واجب نيست.

آيت الله مكارم: لازم نيست.

آيت الله فاضل: در فرض مذكور كه نفر قبلا محقق شده است بيتوته شب سيزدهم و رمي روز

سيزدهم واجب نيست.

(6)- آية اللَّه فاضل: چنانكه بيتوته در مني را در نيمه دوم شب هم ترك كند.

(7)- آية اللَّه خامنه اي: مگر آن كه نيمه دوم شب را كاملًا در مني باشد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: كسي كه براي انجام اعمال به مكه آمده و نتوانسته خود را تا گذشت قسمتي از شب به مني برساند، بر او كفّاره واجب نيست، اگرچه بعد از نيمه شب به مني رسيده باشد. (آداب و احكام حج، مسأله 930). و در مسأله 938 آداب حج مي فرمايند: در صورت عذر كفّاره واجب نيست.

نظر ساير آيات عظام نسبت به حكم اين مسأله، از مسأله 1209 به دست مي آيد كه درك نيمه دوّم بيتوته هم كافي است و كفّاره ندارد.

آية اللَّه بهجت: به ذيل مسأله بعد مراجعه شود.

آية اللَّه مكارم: كافي است نصف اول يا نصف دوم شب را بماند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 508

ترك بدون عذر بيتوته در اول شب

1219- كسي كه در اول شب، بيتوته در مني را ترك كند، احتياط واجب آن است كه قبل از نيمه شب برگردد و تا صبح بماند. 1220- اگر حج گزار بدون عذر، نصف اول شب را در مني نماند، واجب است نصف دوم را در مني باشد، و كفاره ترك مَبيت را نيز بايد بدهد.

ثبوت كفّاره با ترك بيتوته

1221- كساني كه مقداري از اول شب- با عذر يا بدون عذر- در خارج مني بودند، يا قبل از نصف شب خارج شدند، بنابر احتياط واجب بايد كفّاره بپردازند.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر حاجي ساعتي از اوايل شب بيتوته در مني را درك نكند كفّاره ندارد و احتياطاًقسمت دوّم را در مني بماند. (پرسشهاي جديد حج، ص 29 س 119).

آية اللَّه سيستاني: ترك نيمه اول؛ چه با عذر باشد چه بي عذر، بيتوته نيمه دوّم را بايد درك كند.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: واجب است برگردد و در صورتي كه بدون عذر قسمتي از اول شب را در مني نبوده احتياط در پرداخت كفّاره ترك نشود. (آداب و احكام حج، م 938)

آية اللَّه فاضل: واجب است.

(2)- مراجعه شود به مسأله 1209.

آية اللَّه فاضل: بيتوته شب در مني، نسبت به نيمه اوّل يا دوّم شب واجب تخييري است، لذا اگر از روي عذر هم نيمه اوّل شب در مني نباشد، بايد نيمه دوّم را در مني بيتوته كند.

(3)- مانند مسأله بعد است.

آيات عظام خامنه اي، سيستاني، فاضل، مكارم: اگر در نصف دوم بيتوته كند وظيفه خود را انجام داده و كفّاره ندارد.

(4)- مراجعه شود به مسأله 1209.

آية اللَّه بهجت: اگر حاجي ساعتي از اوايل شب بيتوته در مني را درك نكند كفّاره ندارد

ولي احتياطاً قسمت دوّم شب را در مني بماند.

آية اللَّه فاضل: اگر نصف اول شب يا نصف دوّم شب را بماند كافي است و كفّاره لازم نمي شود. بلي اگر مقداري از اوّل شب را در خارج مني بود و مقداري هم از نيمه دوّم شب را در خارج بود كفّاره در غير از جاهل و ناسي و معذور واجب است و در اين افراد بنابر احتياط لازم است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 509

2- مكان بيتوته
اشاره

مكان بيتوته، سرزمين مني است.

بيتوته در غير مني

1222- افرادي كه در غير مني بيتوته نموده اند، بايد كفّاره بدهند و فرقي بين عالم و جاهل نيست.

حدّ مني

1223- حدّ مني آيا جمره عقبه است يا خود عقبه كه گردنه بزرگي است؟

بيتوته در نزديك مني

1224- كساني كه در زمينهاي متصل به مني، كه از مني نيست، در شب يازدهم و دوازدهم، بيتوته كنند، بايد براي هر شب، يك گوسفند قرباني كنند هرچند اعتقاد پيدا كرده باشند كه آنجا از مني

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 1224.

(2). آيةاللَّه بهجت: از خبره تحقيق شود و در مشكوك احتياط شود.

آيت اللَّه خامنه اي: بايد از اهل خبره ثقه استعلام شود، ولي به نحو كلّي حدود مشاعر از عرفات و مزدلفه و مني مبني بر مداقّه نيست ترتيب اثر بر آنچه كه در نظر عرف از مشاعر ذكر شده محسوب است كفايت مي كند و ظاهر صحيحه معاوية بن عمّار خروج وادي محسّر و عقبه از مني است، كه مني بين عقبه ووادي محسّر است.

آيت اللَّه تبريزي: بيش از جمره عقبه است، به اندازه اي كه رمي در داخل منا واقع مي شود و در مورد شك در مورد نفر و كوچ از منا احتياط كنند و اكتفا به اقلّ بشود و از قدر متيقن از منا، كوچ بعد از زوال انجام شود.

آيت اللَّه سيستاني: جمره حد منا است.

آيت اللَّه گلپايگاني، آيت اللَّه صافي: حد منا را اعلام مخصوصه معين كرده است.

آيت اللَّه فاضل: حد منا از ناحيه مكه، خود عقبه است.

آيت اللَّه مكارم: حد منا با علامت مخصوصي مشخص شده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 510

است، يا به گفته اشخاص محلي، مطمئن شده باشند.

خطا در معرفي مكان مني

1225- اگر كسي با اعتقاد به مني بودنِ مكاني، حجاج را بدان جا راهنمايي كند و در آنجا بيتوته نمايند، كفاره ترك بيتوته خودش را بايد بپردازد و كفاره ديگران بر وي واجب نيست؛ و در صورتي كه وقت تدارك گذشته،

لازم نيست به آنان اعلام نمايد؛ و اگر خودشان فهميدند، كفّاره بر خود آنان واجب است، ولي اگر اجرت عمل صحيح و عملي كه انجام شده، تفاوتي دارد، نسبت به تفاوت بايد رضايت حجاج تحصيل شود.

1226- كسي كه در محلي بيتوته كرده كه يقين به مني بودن آن داشته تا يقين بخلاف پيدا نكند، كفّاره لازم نيست؛ و اين ميزان، در صورت تغيير علامتگذاري ها نيز صدق مي كند؛ و كسي كه با اعتقاد به مني بودن ديگران را به مكاني راهنمايي كرده، با تغيير علايم، ابلاغ و اعلام لازم نيست.

جواز خروج با علم به تأخير و ثبوت كفّاره

1227- اگر حج گزار بعد از اعمال روز عيد، قصد داشته باشد براي انجام اعمال به مكه برود، ولي مي داند كه اگر به مكه برود، مقداري از مَبيتِ اول شب را درك نمي كند، رفتن به مكه مانع ندارد، ولي براي تأخير بايد كفّاره بدهد.

______________________________

(1)- آيات عظام بهجت، خامنه اي، مكارم: بنابر احتياط واجب.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل: در ناسي و جاهل و معذور وجوب كفّاره مبني بر احتياط است. (مناسك، مسأله 434).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورت فراموشي يا ندانستن مسأله، كفّاره مبني بر احتياط است.

(2)- مراجعه شود به مسأله 1224.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط.

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب و اعلام به ديگران، لازم نيست، اما اگر آنها باخبر شوند و كفّاره بدهند بايد آنها را راضي كند ضمناً دامنه هاي كوههاي اطراف مني جزو مني است.

(3)- آية اللَّه سيستاني: بلكه همانگونه كه در مسأله قبل گذشت، در غير اين صورت نيز اعلام لازم نيست.

(4)- مراجعه به مسأله 1209 بيتوته در مني شود.

آية اللَّه بهجت: اگر حاجي ساعتي از اوايل شب بيتوته در مني را

درك نكند، كفّاره ندارد ولي احتياطاً قسمت دوّم شب را در مني بماند.

آية اللَّه فاضل، آية اللَّه مكارم: همان طور كه گفته شد، بيتوته نصف دوم شب كافي است و كفّاره ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 511

3- افرادي كه بيتوته بر آنها واجب نيست
اشاره

1228- بيتوته در شبهاي يازدهم و دوازدهم و سيزدهم، بر افراد ذيل واجب نيست:

1- بيماران و پرستاران آنها و ديگر كساني كه ماندن براي آنها- به خاطر هر عذري - مشقت داشته باشد.

2- كساني كه ترس دارند كه در اثر ماندن، مالي از آنها- كه مُعتدٌّبه باشد- در مكه از بين برود. 3- شبان هايي كه حيوانات آنها به چرانيدن در شب، احتياج دارد. 4- كساني كه در مكه متكفل آب دادن به حجاج هستند. 5- كساني كه شب را تا صبح در مكّه- در هر جاي آن- بيدار و به عبادت مشغول باشند و كار

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و احتياط آن است كه اگر از روي فراموشي يا ندانستن مسأله و عذرديگر، مثل بيماري و پرستار بودن ترك كرد، يك گوسفند ذبح نمايد هر چند گناه نكرده (مناسك فارسي، مسأله 214).

(2)- آية اللَّه سيستاني: كسي كه در صورت بيتوته نمودن در مني بر جان يا مال يا آبروي خود بترسد.

(3)- آية اللَّه خامنه اي: طائفه سوم و چهارم را متعرض نشده اند.

آية اللَّه خويي: طائفه سوم و چهارم استثناء نشده اند. (معتمد، ج 5، ص 395).

آية اللَّه سيستاني: طايفه سوم و چهارم مستثني نيستند مگر اين كه داخل در طايفه اول باشند.

آية اللَّه مكارم: به طوري كه ترك آن موجب ضرر يا زحمت شديد باشد.

(4)- آية اللَّه تبريزي: در استثناي اين طايفه تأمّل است.

آية

اللَّه خويي: متعرض اين قسم نشده اند.

آية اللَّه مكارم: يا متكفل ساير كارهاي لازم براي حجاج هستند.

(5)- آية اللَّه بهجت: به نسك حج؛ از قبيل طواف و سعي علي الأحوط والّا رجوع به مني نمايد و مشغول به ساير عبادات نشود مگر در صورت خروج از مني بعد از نصف شب علي الأحوط، و از امور ضروريّه مذكوره، نوم غالب است (مناسك شيخ، ص 83).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كسي كه در مكه تمام شب و يا باقيمانده از شب، اگر بعد از دخول در شب از مني خارج شده و مشغول به عبادت بوده، بجز حاجت ضروري؛ مانند خوردن و آشاميدن و تطهير و امثال آنها كار ديگري نداشته.

آية اللَّه سيستاني: كسي كه از مني، اول شب يا پيش از آن، بيرون رفته و در مكه در تمام مدت نيمه دوم شب تا طلوع فجر، بجز اندك زماني كه براي حوائج ضروري مانند خوردن و آشاميدن و امثال آن لازم است، مشغول به عبادت شده و اشتغال به آن، او را از برگشتن به مني بازداشته است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 512

ديگري جز عبادت نكنند، مگر كارهاي ضروري؛ از قبيل خوردن و آشاميدن به قدر احتياج و تجديد وضو.

مقدار عبادت بدل از بيتوته

1229- مقدار شب براي كسي كه در مكه بجاي بيتوته در مني به عبادت مشغول مي شود، از مغرب تا طلوع فجر است.

خواب هنگام عبادت بدل بيتوته

1230- كسي كه به جاي بيتوته در مكه، به عبادت مشغول مي شود، اگر بقدري خواب رود كه صدق نكند تمام شب به عبادت مشغول بوده، كافي نيست، و بايد كفّاره بدهد.

مكان عبادت بدل بيتوته

1231- در صورت ترك بيتوته، عبادت در غير مكه- حتي در بين راه مني و مكه به احتياط واجب- جايز نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اين طايفه را نيز از وجوب بيتوته استثنا كرده اند و آن اين است: كسي كه طواف خانه خدا را نموده و به عبادت خود باقي مانده و سپس از مكه خارج شده و از عقبه مدنيين گذشته باشد، چنين شخصي مي تواند در راه بيتوته كند و به مني نيايد.

آية اللَّه سيستاني: طايفه ديگر كسي است كه از مكه به قصد مني خارج شده و از عقبه مدنيين گذشته باشد كه در اين صورت مي تواند در راه پيش از رسيدن به مني بخوابد ولي اگر منزل او بعد از عقبه مدنيين باشد نمي تواند در منزلش بخوابد.

(2)- آية اللَّه سيستاني: از غروب آفتاب است تا طلوع فجر.

(3)- آية اللَّه بهجت: كسي كه در مكه تمام شب مشغول به عبادت بوده، بجز حاجت ضروري؛ مانند خوردن و آشاميدن و نوم غالب و تطهير و امثال آنها، كار ديگري نداشته و مراد از عبادت طواف و سعي است علي الأحوط. (مناسك، ص 150).

آية اللَّه سيستاني: بلكه اگر خواب برود هر چند براي مدّت كوتاهي باشد، بنابر احتياط واجب كفّاره دارد و آنچه معتبر است عبادت در نصف دوّم شب است.

(4)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: كسي كه طواف خانه خدا را نموده و در عبادت خود باقي مانده سپس از مكه

بيرون رفته و از عقبه مدنيين گذشته باشد، چنين شخصي مي تواند در راه بيتوته نمايد و لازم نيست خود را به مني برساند.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط در مكه قديمه بماند.

آية اللَّه سيستاني: نظر ايشان در مسأله 1228 ذيل طايفه پنجم گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 513

لزوم كفّاره بر چهار دسته مزبور

1232- چهار طايفه اي كه واجب نيست در مني بمانند، در صورتي كه نماندند، بايد براي هر شب، يك گوسفند كفّاره قرباني كنند حتي دسته سوم و چهارم به احتياط واجب.

1233- گوسفندي كه اين گونه اشخاص بايد قرباني كنند، محل معيني ندارد و مي توانند پس از مراجعت، در محل خود قرباني كنند، اگرچه احتياط آن است كه در مني قرباني شود. 1234- كساني كه در مكه تا صبح به عبادت مشغول بودند و به مني نيامده اند، قرباني بر آنها واجب نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي: به حاشيه مسأله 1228 مراجعه شود.

(2)- آيات عظام بهجت، خويي، صافي، گلپايگاني: بنابر احتياط بايد كفّاره بدهد.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط، بر معذور و شبان و متكفّل آب. و نسبت به بقيه طوايفي كه بر آنها واجب نيست، در صورت ترك كفّاره لازم نيست.

آية اللَّه سيستاني: احتياط واجب آن است كه دسته اول و دوم كفّاره بدهند اما دسته چهارم و پنجم و دسته ديگري كه در مسأله 1228 ذكر شد بر آنها كفّاره اي نيست.

(3)- آيةاللَّه بهجت: ظاهر علما عدم وجوب فديه گوسفنداست بر طايفه سوم وچهارم (مناسك شيخ، ص 83).

(4)- آية اللَّه بهجت: اين احتياط ترك نشود.

آية اللَّه فاضل: احتياط مستحب.

(5)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: كفّاره اي كه بر محرم، براي غير از شكار، واجب شده است، اظهر اين است كه مي تواند كشتنش را

تا بازگشت از حج تأخير انداخته و هر جا بخواهد بكشد و بهتر اين است كه كفّاره را در حج خود بكشد.

آية اللَّه خامنه اي: بنابر احتياط واجب بايد در مني قرباني كند.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب بايد در مني قرباني كند و اگر نكرد بنابر اظهر هر جا كه قرباني نمايد مجزي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 514

فصل دوم: احكام نفر از مني

زمان نفر در روز دوازدهم

1235- كساني كه براي آنها كوچ در روز دوازدهم، جايز است، بايد بعدازظهر كوچ كنند و قبل از ظهر، جايز نيست؛ و كساني كه در روز سيزدهم كوچ مي كنند، كوچ در هر وقتي براي آنها جايز است.

اتحاد حكم مردان و زنان در زمان كوچ

1236- در كوچ كردنِ بعدازظهرِ روز دوازدهم، زنها هم حكم مردان را دارند. بنابراين، اگر زنها با عذر از رمي در روز، شب دوازدهم رمي كردند، نمي توانند قبل از ظهر از مني كوچ كنند مگر از ماندن تا بعدازظهر، معذور باشند.

عدم لزوم عود در روز دوازدهم

1237- اگر حاجي صبح دوازدهم به مكه بيايد، براي نَفْرِ بعدازظهر، واجب نيست به

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: ولي در مواردي جايز است خارج شوند كه در حاشيه مسأله بعد خواهد آمد.

(2)- آية اللَّه سيستاني: شبانها و كساني كه نمي توانند در مني توقف نمايند به سبب خوف يا مرض يا امثال آن، مي توانند رمي جمرات سه گانه را در شب يازدهم و شب دوازدهم انجام دهند و اينان مي توانند پس از رمي شبانه كوچ كنند اما زنان نمي توانند بجز رمي جمره عقبه در شب عيد رمي جمرات را در شب انجام دهند بلكه در روز اگر مي توانند خودشان انجام دهند و اگر نمي توانند نايب بگيرند و در هر صورت نبايد قبل از ظهر از مني كوچ كنند مگر اين كه كوچ كردن بعد از ظهر بر آنها حرجي باشد كه در اين صورت اگر بيتوته شب سيزدهم براي آنها ممكن باشد و حرجي نباشد بايد بمانند و اگر ميسّر نيست، نفر پيش از ظهر جايز است.

(3)- آيات عظام بهجت، مكارم: بنابر احتياط برگردد.

آيات عظام: تبريزي، گلپايگاني، صافي: بايد برگردد براي تحقّق نفر بعدازظهر.

آية اللَّه خويي: اگر مي تواند قبل از ظهر به مني بيايد تا بعد از ظهر برگردد واجب است وگرنه بر او چيزي نيست. (استفتائات، ص 260، س 780).

آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب بايد براي نفر …

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 515

مني برگردد

اگرچه رفتن او به مكه قبل از ظهر، جايز نيست. 1238- كساني كه از رَمْي در روز معذورند و مي توانند شب دوازدهم براي روز دوازدهم رمي كنند، مي توانند بعد از مَبيتِ واجب خارج شوند و لازم نيست تا ظهر روز دوازدهم صبر كنند.

خروج قبل از ظهر با عذر

1239- افرادي كه به خاطر ندانستن مسأله، قبل از ظهر از مني خارج شوند، يا مثلا از جهت تعجيل مسؤولين كاروان امكان ماندن تا بعدازظهر برايشان نباشد، چيزي بر آنها نيست.

وقوف دوازدهم واجب نيست كوچ حرام است

1240- وقوف در روز دوازدهم واجب نيست و آنچه واجب است كوچ نكردن قبل از زوال است؛ پس خدمه كاروان و همراهان معذورينِ از رمي در روز كه با آنها به مكه مي روند، مي توانند بعد از نصف شب از مني خارج شوند و روز دوازدهم- ولو بعد از ظهر - براي رمي، به مني بازگردند؛ و اگر قبل از ظهر آمدند، بعد از ظهر كوچ نمايند؛ و در هر صورت رمي شب، براي آنها كافي نيست.

عدم وجوب عود قبل از ظهر به مني

1241- كسي كه شب دوازدهم، بعد از نصف شب، از مني خارج و به مكه مي رود، لازم نيست قبل از ظهر به مني بيايد، هرچند اگر قبل از ظهر بيايد نمي تواند قبل از ظهر كوچ كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر در مني متعلقاتي؛ از قبيل رحل و اثاث بجا گذارد كه مستلزم برگشتن باشد، مي تواند پس از رمي و پيش از ظهر از مني بيرون رود و در اين صورت بايد به مني برگردد؛ چه پيش از ظهر و چه بعد از ظهر و قبل از غروب يا روز بعد كوچ كند و اگر متعلقاتي ندارد بنابر احتياط جايز نيست پيش از ظهر خارج شود گرچه نيت برگشتن داشته باشد و اگر خارج شد به احتياط واجب بايد براي نفر باز گردد چه پيش از ظهر چه بعد از آن.

(2)- به مسأله 1236 و 1237 مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت: لازم است براي نَفْر بعد از ظهر به مني برگردد علي الأحوط. (مناسك، مسأله 243).

آية اللَّه فاضل: در صورتي كه از رمي در روز و ماندن تا بعد از ظهر دوازهم عذر داشته باشد، والّا بايد صبر كنند و بعد

از ظهر با مردم كوچ نمايند.

آية اللَّه مكارم: احتياط واجب صبر كردن است.

(3)- آية اللَّه فاضل: از رمي در روز دوازدهم و ماندن تا بعد از ظهر.

(4)- آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط قبل از ظهر برگردند.

(5)- آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط، لازم است قبل از ظهر بيايد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 516

سَيِّدِي

مَنْ لِي وَ مَنْ يَرْحَمُنِي إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِي

وَ فَضْلَ مَنْ أُؤَمِّلُ إِنْ عَدِمْتُ فَضْلَكَ يَوْمَ فَاقَتِي

وَ إِلَي مَنِ الْفِرَارُ مِنَ الذُّنُوبِ إِذَا انْقَضَي أَجَلِي

عنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ قَالَ:

قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام:

كَانَتِ الْفُقَهَاءُ وَ الْحُكَمَاءُ إِذَا كَاتَبَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً كَتَبُوا بِثَلاثٍ لَيْسَ مَعَهُنَّ رَابِعَةٌ:

مَنْ كَانَتِ الآْخِرَةُ هَمَّهُ، كَفَاهُ اللَّهُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنْيَا

وَ مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ، أَصْلَحَ اللَّهُ عَلانِيَتَهُ

وَ مَنْ أَصْلَحَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ

من لايحضره الفقيه ج: 4 ص: 397

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 517

باب چهاردهم

وجوب، زمان و مكان رمي 519

1- وجوب رمي و ترتيب در آن 519

2- مكان و زمان رمي 520

استنابه و نيابت در رمي 523

1- موارد استنابه 523

2- زمان رمي نايب 525

احكام خلل و شك در رمي 526

1- ترك رمي و نحوه قضاي آن 526

2- شك در رمي 528

مستحبات و آداب 532

1- مستحبات مني 532

2- مستحبات مكه معظمه 533

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 518

قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيُّ عليه السلام: قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام:

«أَوْحَي اللَّهُ تَعَالَي إِلَي مُوسَي: حَبِّبْنِي إِليَّ خَلْقِي وَ حَبِّبْ خَلْقِي إِلَيَّ، قَالَ يَا رَبِّ كَيْفَ أَفْعَلُ، قَالَ: ذَكِّرْهُمْ آلائِي وَ نَعْمَائِي لِيُحِبُّونِي فَلَانْ تَرُدَّ آبِقاً عَنْ بَابِي أَوْ ضَالًّا عَنْ فِنَائِي أَفْضَلُ لَكَ مِنْ عِبَادَةِ مِائَةِ

سَنَةٍ بِصِيَامِ نَهَارِهَا وَ قِيَامِ لَيْلِهَا، قَالَ مُوسَي: وَ مَنْ هَذَا الْعَبْدُ الآْبِقُ مِنْكَ، قَالَ: الْعَاصِي الْمُتَمَرِّدُ، قَالَ فَمَنِ الضَّالُّ عَنْ فِنَائِكَ، قَالَ: الْجَاهِلُ بِإِمَامِ زَمَانِهِ تُعَرِّفُهُ وَ الْغَائِبُ عَنْهُ بَعْدَ مَا عَرَفَهُ الْجَاهِلُ بِشَرِيعَةِ دِينِهِ تُعَرِّفُهُ شَرِيعَتَهُ وَ مَا يَعْبُدُ بِهِ رَبَّهُ وَ يَتَوَصَّلُ بِهِ إِلَي مَرْضَاتِهِ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام

فَأَبْشِرُوا عُلَمَاءَ شِيعَتِنَا بِالثَّوَابِ الاعْظَمِ وَ الْجَزَاءِ الأوْفَرِ

بحار الانوار/ 2/ 4

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 519

باب چهاردهم: وجوب، زمان و مكان رمي

فصل اول: وجوب، زمان و مكان رمي

1- وجوب رمي و ترتيب در آن
اشاره

1242- شبهايي كه بيتوته در مني واجب است، بايد در روزِ آنها رمي جمرات سه گانه انجام شود؛ يعني به سه مكان- «جمره اولي»، «جمره وُسطي» و «جمره عقبه» - سنگريزه زده شود.

ترك رمي جمرات

اگر كسي رمي جمرات را ولو عمداً، ترك كند، به صحّت اعمال او ضرر نمي رساند و حج او صحيح است، گرچه در صورت عمد، معصيت كار است.

رمي روز سيزدهم

1243- اشخاصي كه بايد شب سيزدهم را در مني بمانند، واجب است روز سيزدهم رمي جمرات كنند.

ترتيب در رمي جمرات

1244- رعايت ترتيب در رمي جمرات، واجب است به اين گونه كه: اول به جمره اولي و بعد از آن به جمره وُسطي و بعد از آن به جمره عقبه، سنگ بيندازد.

1245- اگر اين ترتيب- از روي علم و عمد يا سهو و نسيان يا ندانستن مسأله- رعايت نشود،

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: علي الأشهر الأقوي.

آية اللَّه تبريزي: با ترك رمي، اگرچه عمدي باشد، حج باطل نمي شود و بنابر احتياط بايد قضاي آن را در سال آينده خود يا نايبش انجام دهد.

(2)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: اگر بيتوته كند واجب است بنابر احتياط روز سيزدهم رمي جمرات كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 520

بايد دوباره آنچه كه برخلاف ترتيب كرده بجا آورد، مثلًا اگر اول جمره وُسطي و بعد جمره اولي را رمي كرده، رمي جمره وُسطي كفايت مي كند و بعد از آن جمره عقبه را رمي مي كند و اعاده رمي جمره اولي لازم نيست.

رمي جمره ديگر بعد از اتمام چهار

1246- جايز است ابتدا چهار سنگ به جمره اولي و بعد چهار سنگ به جمره وُسطي و بعد مشغول جمره عقبه شود، و لازم نيست تمام هفت سنگ، مقدم باشد؛ و مي تواند به هر ترتيب كه بخواهد، هفت سنگ جمره عقبه و سه سنگ آن دو تاي ديگري را بيندازد، ولي كسي كه از روي علم و عمد اين گونه رمي كرده- بنابر احتياط واجب- رمي را اعاده كند.

2- مكان و زمان رمي و حكم معذورين
اشاره

1247- محل رمي، جمرات سه گانه است؛ و احكام مربوط به آن از جهت رمي از طبقه دوم و افزايش مساحت جمرات و غير آن، در رمي روز عيد، گذشت.

زمان رمي

1248- وقت انداختن سنگ، از اول طلوع آفتاب تا غروب آفتابِ روزي است كه شب آن روز را بيتوته كرده است و در شب، جايز نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: اگر مخالفت ترتيب كند اعاده نمايد آنچه را كه در غير مرتبه خود كرده، بلي اگر چهارسنگ بر جمره انداخت و آن را ترك نمود و مشغول ديگري شد كفايت مي كند در ترتيب، و سه سنگ را بعد از آن مي زند، اگرچه احوط در اينجا نيز اعاده است (مناسك شيخ، ص 84).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر بعد از اين كه جمره سابق را چهار ريگ زد فراموش نموده و به جمره بعدي رفت، واجب نيست رمي را تماماً اعاده كند بلكه اگر سه ريگ ديگر به جمره قبلي زد كفايت مي كند. و آية اللَّه تبريزي اضافه مي كنند كه: در غير اين فرض بايد برگردد و به نحوي رمي كند كه ترتيب حاصل شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر چهار ريگ را به يك جمره پرتاب كرد و به علت فراموشي يا ندانستن حكم شرعي، آن را رها كرد و جمره ديگري را پس از آن رمي نمود، براي او كفايت مي كند كه جمره سابق را سه ريگ بزند و اعاده رمي جمره بعد لازم نيست.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر به جمره اولي چهار سنگريزه بزند و سپس از روي فراموشي جمره بعدي را هفت سنگريزه بزند، اگر كمبود اولي را جبران كند كفايت مي كند. بلي

اگر نقص مربوط به جمره سوّم باشد اكمال آن كافي است و لازم نيست رمي جمرات قبل را كامل كند. ولي اگر عمداً چهار سنگ به جمره اولي بزند و بعد جمره دوّم و سوّم را هريك هفت سنگ بزند احتياط لازم آن است كه رمي تمام جمرات را اعاده نمايد چنانچه احوط الحاق جاهل به عالم است.

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه باقيمانده را نيز با ترتيب بزند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 521

رمي در شب بدون عذر

1249- رمي در شب بدون عذر، صحيح نيست؛ و اگر كسي رمي در روز را بدون عذر ترك نمايد، گناه كرده است.

رمي در شب براي معذورين

1250- اگر حج گزار از رمي در روز، عذري داشته باشد- مثل شبان و مريض و عليل و كسي كه از چيزي مثل تزاحم جمعيت، ترس داشته باشد- جايز است شب آن روز، يا شب بعد رمي كند.

1251- كساني كه از رمي در روز عيد معذورند، مي توانند شب قبل از آن، يا شب بعد از آن رمي كنند؛ و اگر از رمي روز يازدهم نيز معذورند، مي توانند در شب يازدهم، بعد از رميِ روز عيد، رمي روز يازدهم را هم انجام دهند.

فرق بين رمي روز عيد و يازدهم براي زنها

1252- براي زنها، رمي جمره عقبه پس از وقوف به مشعر و آمدن به مني در همان شبِ عيد قربان، جايز است، ولي رمي يازدهم و دوازدهم، در صورتي براي آنان در شب صحيح است كه از

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: صاحب عذر در شب رمي مي كند؛ يعني شب مقدّم، با علم به عدم تمكّن از رمي در روز، و اما شب مؤخّر با علم به تمكّن از رمي قضايي در روز مؤخّر پس احوط تأخير قضا است تا طلوع آفتاب (مناسك شيخ، ص 85).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: براي چنين كساني جايز است رمي را شب آن روز انجام دهند و اين بر نيابت مقدم است.

آية اللَّه سيستاني: واجب است رمي جمرات در روز باشد و از اين حكم چوپانان و هر كسي كه از ماندن روز در مني معذور است، به علت ترس يا مرض يا چيز ديگري، استثنا مي شود، كه براي آنان جايز است رمي هر روزي را در شب آن روز انجام دهند و اگر اين را هم نتوانند، جايز است رمي همه روزها را در يك شب جمع كنند.

و امّا زنان، ضعفا، مريضها و مثل آنان كه در روز به خاطر كثرت جمعيت يا چيز ديگر نمي توانند رمي كنند، بايد براي رمي در روز نايب بگيرند.

آية اللَّه گلپايگاني: براي آنان جايز است رمي هر روزي را در شب آن روز انجام دهند و اگر اين را هم نتوانند، جايز است رمي همه روزها را در يك شب جمع كنند.

(2). توجه: اين مسأله با مسأله 1001 بر اساس برخي فتاوي تنافي دارد دقت شود.

(3)- به مسأله 1252 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: رمي روز عيد در شب بعد كافي نيست مگر براي كساني كه از ماندن روز در مني معذورند و در مورد رمي شب يازدهم و دوازدهم به حاشيه مسأله 1250 مراجعه شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 522

رمي در روز معذور باشند. 1253- زنها مي توانند در حج نايب شوند هرچند رمي در شب، براي آنها جائز است و از معذورين محسوب مي شوند.

جواز رمي جمرات در روز يازدهم با تأخير حلق

1254- كسي كه نتوانسته ذبح كند و حلق يا تقصير نيز ننموده است، مي تواند رمي روز يازدهم را انجام دهد.

عدد و شرايط رمي

1255- عدد سنگريزه كه بايد به جمره بزند، براي هريك در هر روزي، بايد هفت عدد باشد و كيفيت انداختن و شرايط و واجبات آن به همان نحو است كه سابقا در جمره عقبه گفته شد.

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: اگر از رمي در روز يازدهم و دوازدهم خائف بر نفس خود باشند، مي توانند رمي روز يازدهم را در شب يازدهم، و رمي روز دوازدهم را در شب دوازدهم انجام دهند. و يك شب نمي توانند براي دو روز رمي كنند.

نظر آية اللَّه سيستاني در حاشيه مسأله 1252 گذشت كه رمي در شب براي كساني جايز است كه از ماندن در روز معذورند.

آية اللَّه مكارم: اين كار اشكال ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 523

فصل دوم: استنابه و نيابت در رمي

1- موارد استنابه
اشاره

1257- كسي كه از رمي، عذري داشته باشد- مثل مريض يا طفلي كه نتواند رمي كند، يا كسي كه دست يا پايش شكسته، يا كسي كه از شدت بي حالي يا به حهت بيهوشي از رمي عاجز باشد- بايد نايب بگيرد؛ و اگر از نايب گرفتن هم عاجز باشد، مثل بيهوش و طفل كوچك، وليّ او يا شخص ديگري، از طرف او بجا آورد.

2/ 1257- معذورين- بنابر احتياط واجب- تا مأيوس از رمي نشده اند، نايب رمي نكند. و بهتر آن است كه در صورت امكان، شخص معذور را ببرند و در حضور او رمي كنند؛ و نيز اگر ممكن است سنگ را در دست او بگذارند و بيندازند.

جواز تعجيل در استنابه

1258- كساني كه از رمي در روز معذورند، مي توانند شب رمي كنند و نيز مي توانند همان روز نايب بگيرند.

______________________________

(1)- آية اللَّه اراكي: احتياط آن است كه با وجود وليّ شرعي، ديگري بدون اذن او بجا نياورد.

آية اللَّه مكارم: و در سال بعد نايب بگيرد.

(2)- آية اللَّه خامنه اي: قبل از يأس هم مي تواند نايب بگيرد لكن اگر بعداً متمكن از رمي شد بايد خودش اعاده كند ولي اگر بعد از يأس نايب بگيرد و رفع عذر شود اعاده لازم نيست.

آية اللَّه سيستاني: قبل از يأس مي شود نايب عمل كند ولي اگر بعداً متمكن شد بايد خودش انجام دهد.

(3)- مراجعه شود به مسأله 1021 و 1023.

آية اللَّه مكارم: در شرايط فعلي اين امور ضرورتي ندارد.

(4)- آيات عظام بهجت، تبريزي، صافي، گلپايگاني: بايد شب رمي نمايد.

آية اللَّه خامنه اي: اگر از قبيل عذرهايي است كه مجوز رمي در شب قبل است؛ مانند خوف و شغل و امثال آن موردي براي استنابه نيست ولي

اگر از عذرهايي است كه در روز حادث شده است مي تواند نايب بگيرد ولي اگر در شب بعد رفع شد احتياط واجب آن است كه عمل را اعاده كند.

آية اللَّه سيستاني: چنانكه گذشت كسي كه معذور از رمي در روز است بايد نايب بگيرد و نمي تواند در شب رمي نمايد، مگر چوپانان و كساني كه از ماندن روز در مني معذور باشند.

آية اللَّه فاضل: احتياط واجب آن است كه شب رمي كنند.

آية اللَّه مكارم: تا در شب بتواند رمي كند نايب گرفتن مشكل است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 524

جواز استنابه با احتمال حيض و مشقت

1259- زني كه احتمال بدهد، رمي باعث قاعدگي او مي شود، اگر در اثر آن به مشقت مي افتد، عذر محسوب مي شود و مي تواند نايب بگيرد.

عدم لزوم اذن از معذورِ مأيوس

1260- اگر ديگران از رفع عذرِ معذور، مأيوس باشند، لازم نيست از وي اذن بگيرند اگرچه احوط است؛ و اگر نتواند اذن بدهد، اذن معتبر نيست.

عدم جواز استنابه با امكان رمي بعدازظهر

1261- كساني كه مي توانند در روز ولو بعدازظهر رمي كنند، نمي توانند نايب بگيرند.

1262- اگر بعد از رميِ نايب، عذر برطرف شد، اعاده رمي لازم نيست اگرچه احوط است.

______________________________

(1)- آية الله تبريزي: قاعدگي مجوز استنابه براي رمي نيست، بايد خودش انجام دهد و اگر قبل از وقوف به عرفه مي ترسد كه رمي باعث قاعدگي شود و نتواند طواف كند، بايد طواف و نماز آن را مقدم كند و بنابر احتياط مستحب سعي را نيز مقدم كند و در وقت خودش اعاده كند.

آية الله سيستاني: مجرد احتمال وقوع در مشقت مجوز استنابه نيست.

آية الله گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند.

(2)- آية الله بهجت: اگر قطع به رضايت داشته باشد اذن لازم نيست.

آية الله تبريزي، آية الله خويي: وظيفه عاجز نايب گرفتن است و استنابه بدون اذن گرفتن تحقق پيدا نمي كند مگر اين كه از نايب گرفتن هم عاجز باشد مثل بيهوش و طفل غير مميز.

آية الله سيستاني: معذور بايد نايب بگيرد و كسي كه قادر به نايب گرفتن نيست ولي او يا هر كس ديگر بجاي او رمي كند.

آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: استنابه بدون اذن گرفتن محقق نمي شود مگر در مغمي عليه كه گذشت.

آية الله مكارم: بدون اذن مشكل است.

(3)- آية الله بهجت: رمي جمرات بايستي به مباشرت خود شخص انجام شود و نايب گرفتن در حال اختيار جايز نيست (مناسك، ص 151).

(4)- آية الله خامنه ايي: مراجعه شود به حاشيه مسأله 1257.

آية الله فاضل: اگر با يأس از

رفع عذر نايب گرفته و يا نايب بعد از يأس از رفع عذر منوب عنه رمي انجام داده باشد اعاده لازم نيست و در غير اين دو صورت اعاده واجب است.

(5)- مراجعه شود به مسأله 1024.

آية اللَّه سيستاني: بلكه لازم است.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط ترك نشود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 525

جواز استنابه با عدم يأس از خوب شدن

1263- اگر مريض و معذور، از خوب شدن و رفع عذر، مأيوس باشند، نايب گرفتن واجب است؛ و اگر مأيوس نيستند، مي توانند نايب بگيرند؛ ولي اگر عذر رفع شد، احتياط آن است كه خودشان رمي كنند.

2- زمان رمي نايب
لزوم استنابه كسي كه در روز رمي مي كند

1264- كسي كه وظيفه او استنابه در رمي است، در صورت امكان بايد كسي را نايب قرار دهد كه در روز رمي نمايد؛ و اگر ممكن نباشد- بنابراحتياط واجب- روزبعد خودش قضا كند؛ واگر در قضا هم امكان مباشرت نيست، نايب بگيرد.

نايب بايد روز رمي كند

1265- كسي كه در رمي نايب شده، بايد روز رمي كند.

1266- مردي كه حج نيابي از طرف زن انجام مي دهد نيز، بايد رمي را در روز انجام دهد.

جواز رمي نيابي قبل از رمي خود

1267- كسي كه به نيابتِ ديگري رمي جمره مي كند، مي تواند براي خودش و ديگران، هر جمره اي را رمي كند و بعد به همين ترتيب مشغول رمي جمرات ديگر شود.

______________________________

(1)- مانند مسأله قبل است.

(2)- آية اللَّه خامنه اي: مراجعه شود به حاشيه مسأله 1257.

آية اللَّه سيستاني: اگر عذر برطرف شد لازم است خودش عمل كند چه در وقت عمل، نايب از بر طرف شدن عذر، مأيوس باشد چه نباشد (ملحق مسأله 391).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه مكارم: احتياطاً اگر مأيوس نيست صبر كند.

(3)- آية اللَّه فاضل: استنابه به نحو مذكور صحيح است.

(4)- آية اللَّه مكارم: احتياط آن است كه هم نايب بگيرد و هم قضاي آن را روز بعد بجا آورد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 526

فصل سوم: احكام خلل و شك در رمي

1- ترك رمي و نحوه قضاي آن
فراموشي رمي

1268- در صورت فراموشي رميِ يك روز، قضاي آن در روز بعد واجب است؛ و اگر دو روز را فراموش نمايد، بايد در روز بعد، هر دو را قضا كند؛ و در صورتي ترك عمدي نيز، وظيفه همين است. 1269- اگر حج گزار رمي جمرات سه گانه را فراموش كند و از مني به مكه بيايد: اگر در ايام تشريق يادش آمد، بايد برگردد و بجا آورد؛ و اگر متمكن نيست، بايد نايب بگيرد؛

و اگر بعد از ايام تشريق يادش بيايد، يا عمداً تا بعد از ايام تشريق به تأخير بياندازد، بنابر احتياط واجب خودش يا نايبش از مكه برگردد و بجا آورد و در سال ديگر هم، ايام فوت شده را، خودش يا نايبش قضا كند.

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي: با ترك رمي، اگر چه عمدي باشد حج باطل نمي شود و بنابر احتياط بايد قضاي آن را در سال آينده

خودش يا نايبش انجام دهد. (مناسك عربي، مسأله 437).

(2)- آية اللَّه بهجت، به ذيل مسأله 996 مراجعه شود.

آية اللَّه سيستاني: و همچنين جاهل به مسأله و بنابر احتياط متعمد هم همين حكم را دارد.

(3)- آية اللَّه مكارم: يعني تا روز سيزدهم.

(4)- آية اللَّه مكارم: اگر از سيزدهم بگذرد به سال بعد مي افتد.

(5)- آية اللَّه بهجت: كسي كه فراموش كند رمي را، بر مي گردد از مكه به جهت آنها، و اگر متذكّر نشد تا بعد از خروج، قضا مي كند در سال آينده در ايّام تشريق، خودش يا نايبش در صورت عدم امكان مباشرت علي الأحوط. (مناسك شيخ، ص 84 و 85).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: كسي كه رمي را در مني فراموش نموده و پس از كوچ به مكه يادش آمد، واجب است به مني برگشته و رمي نمايد. و چنانچه فراموش شده رمي دو روز يا سه روز باشد، احتياط اين است كه بين وظيفه هر روز و روز ديگر يك ساعت فاصله بگذارد و چنانچه پس از خروج از مكه يادش آمد كه رمي نكرده، واجب نيست به مني برگردد بلكه بنابر احتياط در سال بعد خود يا نايبش آن را قضا نمايد.

آية اللَّه سيستاني: كسي كه رمي جمرات را به علت فراموشي و يا جهل به مسأله ترك نمايد و در مكه يادش بيايد يا حكمش را بداند واجب است به مني بيايد و رمي نمايد و اگر رمي در دو روز ترك شده باشد يا سه روز، بنا بر احتياط بايد به ترتيب روزها قضا نمايد و بين قضاي هر روز و روز بعد مقداري وقت فاصله بياندازد. و چنانچه پس

از بيرون رفتن از مكّه يادش بيايد يا حكمش را بداند، واجب نيست جهت تدارك آن برگردد و احتياط مستحب اين است كه خودش شخصاً آن را در سال آينده قضا نمايد، در صورتي كه به حج برود و يا توسط نايبش، در صورتي كه به حج نرود. (مناسك، مسأله 435).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر كسي رمي جمرات سه گانه را جهلًا يا سهواً يا عمداً ترك كرد، بايد اگر به مكّه يا خارج مكه هم رفته باشد تا ايّام تشريق نگذشته برگردد به مني و رمي را بجا آورد و اگر متمكّن نيست نايب بگيرد و اگر تا ايّام تشريق خودش يا نايبش بجا نياورد بايد در سال بعد خودش يا نايبش رمي را قضا نمايد در ايّام تشريق. (آراء المراجع، ص 398).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 527

تقدم قضا بر ادا

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص527

12- مقدّم نمودن قضا بر ادا، واجب است؛ پس اگر در روز يازدهم بخواهد قضاي روز عيد را بجا بياورد، بايد اول قضاي عيد و بعد رمي روز يازدهم را كه ادا است، بجا آورد؛ و همچنين بايد قضاي روز جلو را، بر قضاي روز بعد، مقدم بدارد؛ پس اگر در روز سيزدهم مثلًا بخواهد قضاي روز عيد و روز يازدهم و روز دوازدهم را بجا آورد، بايد به ترتيب، از قضاي روز عيدْ شروع و به روز سيزدهم، كه ادا است، ختم كند.

و اگر تا بعد از خروج از مكه، يادش نيامد، احتياط واجب آن است كه در سال ديگر، خودش يا نايبش آن را قضا كند.

فراموشي رمي بعضي از جمرات

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احتياط اين است كه بين اداي همان روز و قضاي روز قبل فاصله گذاشته، و قضاي روز قبل را پيش از اداي همان روز بجا آورد و قضاي روز قبل طرف صبح و اداي همان روز هنگام زوال باشد.

آية اللَّه سيستاني: و احتياط واجب اين است كه بين ادا و قضا فاصله بيندازد و اين كه قضا را بر ادا مقدَّم بدارد و احتياط مستحب اين است كه قضا در اوّل روز و ادا هنگام ظهر باشد. (مناسك، مسأله 434).

آية اللَّه مكارم: واجب نيست بلكه افضل است مگر در صورت عمد، كه احتياط رعايت ترتيب است.

(2)- نظر آيات عظام در ذيل مسأله 1269 گذشت.

آية اللَّه مكارم: بايد خودش بجا آورد و در صورت عدم امكان، نايبش انجام دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 528

1271- حكم فراموشي بعضي از جمرات نيز، همان حكم مسأله

قبل است؛ بلكه اگر كمتر از هفت سنگ، در همه جمرات يا بعض آن انداخت- بنابر احتياط واجب - همين حكم را دارد.

انكشاف غلط در رمي

1272- اگر رمي جمره عقبه را در روز عيد غلط انجام داده و در روز دوازدهم يا سيزدهم متوجه شود، بعد از قضاي جمره عقبه، لازم نيست رمي روز يازدهم و دوازدهم را نيز تكرار كند.

انكشاف خلاف ترتيب و قضاي رمي

1274- اگر در روز بعد بفهمد كه رمي جمرات را در روز قبل، به خلاف ترتيب انجام داده، بايد به طوري كه ترتيب حاصل شود، قضا كند؛ و بعد وظيفه اين روز را بجا آورد.

نسيان جزئي از رمي و قضاي آن

1275- اگر به هريك از جمرات يا بعض آنها چهار سنگ انداخته باشد و در روز بعد يادش بيايد، احتياط واجب آن است كه بقيه روز قبل را قضا كند و بعد وظيفه روز را بجا آورد.

زمان قضاي رمي در روز

1277- كسي كه رمي در روز را ترك كرده، آيا مي تواند شب رمي كند، يا بايد روز بعد قضاي آن را بجا آورد؟

2- شك در رمي
شك در رميِ ديروز

1278- اگر بعد از گذشتنِ روزي كه بايد رمي مي كرده، در انجام رمي آن روز شك كند، اعتنا نكند.

شك در صحت رمي

1279- اگر بعد از انداختن، در صحيح بودن آن شك كند، اعتنا نكند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: حكم ترك رمي كامل جمرات يا بعض آن ها در اين موارد مانند حكم ترك رمي تمام جمرات است.

(2)- حكم اين مسأله و مسأله بعد، از مسائل قبلي روشن شد.

(3) آية اللَّه گلپايگاني: اگر از معذورين نباشد روز بعد قضا كند.

آية اللَّه فاضل؛ آية اللَّه تبريزي؛ آية اللَّه سيستاني؛ آية اللَّه نوري: لازم است روز بعد قضاي آنرا انجام دهد.

آية اللَّه بهجت: با فرض عمد بايد روز بعد قضا كند.

آية اللَّه مكارم: اگر در روز نمي توانسته، بايد در شب بجا آورد و اگر فراموش كرده، بايد روز بعد قضا كند.

آية اللَّه صافي: بايد روز بعد قضاي آنرا قبل از رمي آن روز انجام دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 529

شك در رمي جمره قبلي

1280- هنگام رمي جمره عقبه، اگر شك كند كه اوّلي يا دوّمي، يا هر دو را رمي كرده يا نه، و يا آن را صحيح انجام داده يا نه، اعتنا نكند.

شك در عدد

1281- اگر قبل از آن كه مشغول رمي جمره بعدي شود، در عدد قبلي شك كند كه آيا هفت بوده يا كمتر، بايد آنچه احتمال نقصان آن را مي دهد، بياورد تا يقين كند كه هفت عدد كامل شده است؛ و اين حكم- بنابر احتياط واجب - جاري است هرچند از عمل منصرف شده و به كارهاي ديگر مشغول شده باشد.

از سرگيري رمي

1282- اگر كسي هنگام رمي، در عدد رمي شك كند و آن مقداري را كه زده رها كند و دوباره از اول شروع نمايد، اشكال ندارد هرچند رها نمي شود.

شك در عدد رمي جمره قبل

1283- اگر بعد از مشغول شدن به رمي جمره بعدي، در عدد قبلي شك كند؛ پس اگر به زدن چهار سنگ از قبلي علم داشته باشد و در بقيه شك كند، بنابر احتياط واجب، بقيه را اگرچه بعد از رمي جمره بعدي، اتيان كند؛ و اگر در كمتر از چهار، شك داشته باشد، تا مقدار چهار اعتنا نكند و سه سنگ ديگر را بزند.

يقين به عدم رمي يك جمره

1284- اگر بعد از گذشتن روز، يقين كند كه يكي از سه جمره را در آن روز رمي نكرده، اكتفا به قضاي رمي جمره عقبه، ظاهراً جايز است؛ و احتياط آن است كه هر سه را قضا كند.

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 1016.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بلكه بنابر اظهر.

آية اللَّه سيستاني: اگر شك بعد از انصراف و صدق فراغ باشد عرفاً به آن اعتنا نكند.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط واجب نيست.

(2)- آية اللَّه مكارم: يعني با زدن مقدار قطعي باقيمانده وظيفه او تمام است.

(3)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.-

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، صافي: در هيچيك از فروض مسأله به شكّ خود اعتنا نكند.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرّض اين فرع نشده اند.

(4)- آيات عظام بهجت، صافي، گلپايگاني، مكارم، نوري: اين احتياط ترك نشود.

آية اللَّه فاضل: اين احتياط مستحبي است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 530

علم اجمالي به نقص در يكي از جمرات

1285- اگر بعد از رمي هر سه جمره، يقين پيدا كند كه يك يا دو يا سه سنگ از يكي از سه جمره ناقص شده، بايد هر مقدار را كه احتمال نقصان داده، به هر يك از سه جمره بزند. 1286- اگر بعد از انداختن سنگ به هر سه، يقين كند كه به يكي از آنها كمتر از چهار رمي كرده، جواز اكتفا به كسري جمره آخري، بعيد نيست؛ و احتياط آن است كه جمره آخري را از سر بگيرد؛ و احتياط بالاتر آن است كه هر سه را از سر بگيرد.

علم اجمالي به عدم رمي يك روز كامل

1287- اگر بعد از گذشتن وقت هر سه روز، يقين كند كه رمي يك روز را ترك كرده و نداند كدام روز است، بايد هر سه روز را با مراعات ترتيب، قضا كند؛ گرچه اكتفا به قضاي روز آخر، احتمالًا جايز است.

علم اجمالي به ترك رمي يك روز

______________________________

(1). آية اللَّه خويي: متعرض اين مسأله نشده اند.

(2)- آية اللَّه فاضل: و يا يقين كند كه يكي از آنها را اصلًا رمي نكرده.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در اين صورت بايد رمي هر سه جمره را به ترتيب از سر بگيرد.

(3)- آية اللَّه فاضل: به كسري جمره آخري و يا رمي جمره اخري.

آيات عظام بهجت، تبريزي، مكارم: اين احتياط ترك نشود.

آية اللَّه سيستاني: اگر بعد از غروب آفتاب شك كند جايز است اكتفا به كسري جمره آخري و اگر قبل از آن باشد بايد كسري همه را به ترتيب جبران كند.

(4)- آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب بايد هر سه روز را قضا كند با مراعات ترتيب و مي تواند اكتفا كند به رمي سه جمره به ترتيب، به قصد ما في الذمه.

آية اللَّه بهجت: احتياط در قضاي هر سه روز است.

آية اللَّه تبريزي: اظهر اكتفا به قضاي يك روز است به قصد آنچه در عهده اوست؛ اعم از قضاي سه رمي يا يك رمي، بلكه مي تواند اكتفا به رمي جمره عقبه نمايد.

آية اللَّه خويي، آية اللَّه سيستاني: قضاي رمي جمره عقبه كافي است.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: احوط آن است كه رمي سه جمره را به ترتيب به قصد مافي الذمه انجام دهد. اگر چه در صورتي كه شك بعد از روز دوازدهم باشد بيش از قضاي رمي جمره عقبه واجب

نيست. (آداب حج، م 971)

آية اللَّه مكارم: كافي است كه يك روز را به نيّت ما في الذمّه انجام دهد. در مسأله بعد حكم مذكور به صورت احتياط بيان شده است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 531

1288- اگر كسي مي داند رميِ يك روز كامل را ترك كرده، ولي نمي داند كه روز دهم بوده يا يازدهم، يا دوازدهم، احوط آن است كه رمي سه جمره را به ترتيب، به قصد ما في الذمه، انجام دهد؛ اگرچه در صورتي كه شكْ بعد از روز دوازدهم باشد، بيش از قضاي رمي جمره عقبه، واجب نيست.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: اگر بعد از گذشت روز دوازدهم باشد قضا رمي جمره عقبه كافي است و اگر در روزدوازدهم باشد رمي جمرات همان روز را بجا آورد.

آية اللَّه مكارم: اين احتياط ترك نشود.

(2)- به مسأله 1287 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر در روز دوازدهم علم پيدا كند رمي يك روز را انجام نداده و شك داشته باشد آن روز كه رمي آن را انجام نداده، روز دوازدهم است يا روزهاي قبل، بايد هر سه جمره را به ترتيب به قصد ما في الذمّه رمي كند، ولي اگر در روز دوازدهم علم پيدا كرد كه رمي يك روز را ترك كرده و نمي داند كه روز دهم بوده يا يازدهم، مي تواند به رمي جمره عقبه اكتفا كند و اگر بعد از روز دوازدهم علم پيدا كرد كه رمي يك روز را ترك كرده و نمي داند روز دهم بوده يا يازدهم يا دوازدهم، مي تواند به رمي جمره عقبه اكتفا كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 532

فصل چهارم: مستحبات و آداب

1- مستحبات مني
استحباب بودن ايام تشريق در مني

1289- بدان

كه براي حاجي مستحب است كه روز يازدهم و دوازدهم و سيزدهم را در مني بماند و حتي به جهت طواف مستحب از مني بيرون نرود.

تكبيرات مستحب در مني

و تكبير گفتن در مني بعد از پانزده نماز و در غير مني بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد است، مستحب مي باشد و بعضي آن را واجب دانسته اند و بهتر در كيفيت تكبير آن است كه بگويد:

«أللَّهُ أكْبَرُ، اللَّهُ أكْبَرُ، لا إلهَ إلّااللَّهُ وَاللَّهُ أكْبَرُ، اللَّهُ أكْبَرُ وَللَّهِ الْحَمْدُ، اللَّهُ أكْبَرُ عَلي ما هَدانَا، اللَّهُ أكْبَرُ عَلي ما رَزَقَنا مِنْ بَهِيمَةِ الْأنْعامِ، وَالْحَمْدُ للَّهِ علي ما أبْلانا».

استحباب عبادت و نماز در مسجد خيف

و مستحب است مادامي كه در مني اقامت دارد نمازهاي واجب و مستحب را در مسجد خِيف بجا آورد و در حديث است كه صد ركعت نماز در مسجد خِيف، با عبادت هفتاد سال برابر است و هركس در آنجا صد مرتبه «سُبْحانَ اللَّهِ» بگويد ثواب آن برابر ثواب بنده آزاد كردن است و هركس در آنجا صد مرتبه «لا إلهَ إلّااللَّهِ» بگويد ثواب آن برابر است با ثواب كسي كه احياي نفس كرده باشد و هركس در آنجا صد مرتبه «ألْحَمْدُ للَّهِ» بگويد، ثواب آن برابر است با ثواب خراج عراقين كه در راه خدا تصدّق نمايد.

تلاوت قرآن در مكه معظمه

1290- يكي از مستحبات مكه، تلاوت قرآن و ختم آن است، آيا براي كسي كه اعمال حج به

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: مناسب است اين مستحبات و مستحبات آينده بقصد رجا انجام گيرد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 533

جا مي آورد و در روز عرفه و ايام تشريق، تلاوت قرآن را در عرفات و مشعر و منا ادامه مي دهد، همان استحباب وجود دارد، يا خصوص شهر مكه است؟

2- مستحبات مكه معظمه
اشاره

1291- آداب و مستحبات ديگر در مكه معظمه از اين قرار است:

1- زياد ذكر خدا نمودن و خواندن قرآن.

2- ختم نمودن قرآن.

3- خوردن از آب زمزم و بعد از خوردن، اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً، وَرِزْقاً واسِعاً، وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ».

و نيز بگويد: «بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَالشُّكْرُ للَّهِ».

4- نظر نمودن به كعبه و بسيار تكرار كردن آن.

5- در هر شبانه روز ده مرتبه طواف نمودن؛ در اول شب سه طواف، در آخر شب سه طواف، پس از دخول صبح دو طواف و بعدازظهر دو طواف.

6- هنگام توقف در مكه، به عدد ايام سال؛ يعني سيصد و شصت مرتبه طواف نمايد و اگر اين مقدار نشد پنجاه و دو مرتبه و اگر آن هم ميسور نشد هر مقداري كه بتواند.

7- به خانه كعبه داخل شود؛ خصوصاً كسي كه سفر اول او است و مستحب است قبل از دخول غسل بنمايد و در وقت داخل شدن بگويد:

«أللَّهُمَّ إنَّكَ قُلْتَ وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً فَآمِنِّي مِنْ عَذابِ النَّارِ».

پس دو ركعت نماز بين دو ستون بر سنگ قرمز بگزارد. در ركعت اول بعد از حمد، «حم، سجده» و در ركعت دوم بعد از حمد، پنجاه و پنج آيه

از ساير جاهاي قرآن بخواند.

8- دو ركعت نماز خواندن در هر يك از چهار زاويه كعبه، و بعد از نماز اين دعا را بخواند:

______________________________

(1). آيات عظام: بهجت، تبريزي، خامنه اي، سيستاني، صافي، فاضل، مكارم و نوري: استحباب دارد ولي حكم ختم در مكه را ندارد.

(2)- آية اللَّه مكارم: ولي در مواقعي كه ازدحام جمعيت براي طواف واجب است، بهتر است طواف هاي مستحب را ترك كنند و مجال را به كساني كه طواف واجب دارند بدهند.

(3)- آية اللَّه مكارم: اينگونه امور در حال حاضر معمولًا امكان ندارد و هرگاه كسي نيّت آن را داشته باشد، خداوند به لطفش به او ثواب آن را مي دهد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 534

«أللَّهُمَّ مَنْ تَهَيَّأ أوْ تَعَبَّأ أوْ أعَدَّ أوِ اسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ إلي مَخْلُوقٍ رَجاءَ رِفْدِهِ وَجائِزَتِهِ وَنَوافِلِهِ وَفَواضِلِهِ فَالَيْكَ يا سَيِّدِي تَهْيِئَتِي وَتَعْبِئَتِي وَإعْدادي وَاسْتِعْدادي رَجاءَ رِفْدِكَ وَنَوَافِلِكَ وَجائِزَتِكَ، فَلا تُخَيِّبِ الْيَوْمَ رَجائِي يا مَنْ لا يَخِيبُ عَلَيْهِ سائِلٌ وَلا يَنْقُصُهُ نائِلٌ فَانِّي لَمْ آتِكَ الْيَوْمَ بِعَمَلٍ صَالِحٍ قَدَّمْتُهُ وَلا شَفاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ وَلكِنِّي أتَيْتُكَ مُقِرّاً بِالظُّلْمِ وَالْإساءَةِ عَلي نَفْسِي فَانَّهُ لا حُجَّةَ لِي وَلا عُذْرَ فأسْأَلُكَ يا مَنْ هُوَ كَذلِكَ أنْ تُصَلِّي عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَتُعْطِيَنِي مَسْأَلَتِي وَتَقْلِبَني بِرَغْبَتي وَلا تَرُدَّنِي مَجْبُوهاً مَمْنُوعاً وَلا خائِباً يا عَظِيمُ يا عَظِيمُ يا عَظِيمُ أرْجُوكَ لِلْعَظِيمِ، أسْأَ لُكَ يا عَظِيمُ أنْ تَغْفِرَ لِيَ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ لا إلهَ إلّاأَنْتَ».

و مستحب است هنگام خروج از كعبه، سه مرتبه «اللَّهُ أكْبَرُ» بگويد، پس بگويد:

«أللَّهُمَّ لا تَجْهَدْ بَلاءَنَا رَبَّنا وَلا تُشْمِتْ بِنا أعْداءَنا فَانَّكَ أنْتَ الضَّارُّ النَّافِعُ».

بعداً پايين آمده و پله ها را دست چپ قرار داده كعبه را استقبال نمايد و نزد پله ها دو ركعت

نماز بخواند.

طواف وداع

كيفيت طواف وداع در بخش طواف مستحبي گذشت.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 535

باب پانزدهم

مصدود 537

محصور 543

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 536

يا مُنَي المحبّين

رُوِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص سَأَلَ رَبَّهُ سُبْحَانَهُ لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ فَقَالَ:

يَا رَبِّ أَيُّ الاعْمَالِ أَفْضَلُ

فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: لَيْسَ شَيْ ءٌ عِنْدِي أَفْضَلَ مِنَ التَّوَكُّلِ عَلَيَّ وَ الرِّضَا بِمَا قَسَمْتُ يَا مُحَمَّدُ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَحَابِّينَ فِيَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَعَاطِفِينَ فِيَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَوَاصِلِينَ فِيَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيَ

بحارالأنوار ج: 74 ص: 22

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 537

باب پانزدهم: مصدود

فصل اول: مصدود

اشاره

1292- «مصدود» به كسي گفته مي شود كه دشمن، او را از انجام عمره يا حج- به تفصيلي كه مي آيد- منع كند. كسي كه بواسطه مرض از انجام عمره يا حج ممنوع شود، «محصور» ناميده مي شود.

بقاي بر احرام بدون اعمال

1293- شخصي كه به احرام عمره يا حج، محرم شد، واجب است عمره و حج را تمام كند؛ وگرنه در احرام باقي مي ماند.

وظيفه مصدودِ از ورود به مكه

1294- اگر كسي بعد از احرام عمره، توسط دشمن يا ديگري- از قبيل عمّال دولت و … - از رفتن مكه منع شود و راه ديگري براي رفتن نباشد، يا اگر باشد، مؤونه آن را نداشته باشد، مي تواند در همان محل كه منع شده، يك شتر، يا يك گاو، يا يك گوسفند، قرباني كند و از احرام خارج شود.

______________________________

(1)- آية اللَّه خامنه اي، احكام محصور و مصدود را متعرض نشده اند.

(2)- آية اللَّه سيستاني: مصدود كسي است كه دشمن و مانند او از رسيدن او به اماكن مقدسه براي انجام اعمال عمره يا حج پس از احرام منع كند و محصور كسي است كه بيماري و مانند آن مانع رسيدن او به اماكن مقدسه براي انجام اعمال حج يا عمره پس از احرام شود.

آية اللَّه مكارم: يا شكستگي اعضا يا مجروح شدن و مانند آن.

(3)- آية اللَّه تبريزي: بقاي احرام در بعضي از صور محل اشكال است.

آية اللَّه خويي: بقاي احرام در بعض صور محلّ منع است.

آية اللَّه سيستاني: در بعضي از موارد احرام بدون انجام اعمال باطل مي شود.

(4)- آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب، بدون آن مُحل نمي شود و اگر نتواند قرباني تهيّه كند به احتياطواجب ده روز روزه بگيرد.

آية اللَّه مكارم: … اگر قرباني ميسّر نشد نيّت خروج از احرام مي كند و احتياطاً بجاي قرباني 10 روز روزه مي گيرد مطابق آنچه در قرباني در مناسك آورده ايم عمل كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 538

اين قرباني بنابر احتياط واجب، به نيت

تحليل انجام و به احتياط واجب، قدري از مو يا ناخن خود را بگيرد؛ و در اين صورت همه چيز حتي زن، بر او حلال مي شود.

وظيفه مصدود واردِ در مكه

1295- اگر به احرام عمره، وارد مكه شود و دشمن يا كسي ديگر، او را از بجا آوردن اعمال عمره منع كنند، حكم مسأله قبل را دارد؛ بلكه اگر او را از طواف يا سعي نيز منع كنند، بعيد نيست همين حكم را داشته باشد.

حكم محبوس

1296- بدهكاري كه به خاطر بدهي يا به ظلم حبس شده نيز، حكم مسأله قبل را دارد.

تقاضاي پول براي اجازه عبور

1297- اگر بعد از احرام، براي رفتن به مكه يا اجازه بجا آوردن اعمال، پولي مطالبه كنند، اگر

______________________________

(1)- آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: قيد تحليل لازم نيست.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: و احتياط آن است كه شخص مصدود علاوه بر قرباني حلق نيز بنمايد و بهتر آن است كه جمع كند بين حلق و تقصير و احتياط آن است كه هنگام ذبح يا نحر قرباني قبل از تقصير نيّت تحليل از احرام كند. (آداب و احكام حج، مسأله 984).

(3)- آية اللَّه بهجت: و احتياج به حلق يا تقصير بعد از هدي موافق احتياط است (مناسك شيخ، ص 97).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: احتياط اين است كه حلق يا تقصير را به آن (قرباني) ضميمه نمايد، بلكه احتياط اين است كه حلق را اختيار نمايد در صورتي كه قرباني را با خود آورده باشد در عمره مفرده. (مناسك، مسأله 444).

آية اللَّه سيستاني: گرفتن ناخن بنابر احتياط واجب كافي نيست و جايز است حلق به جاي تقصير.

آية اللَّه فاضل: … و يا بجاي تقصير حلق كند مخصوصاً كسي كه سوق هدي نموده باشد.

آية اللَّه مكارم: ناخن به تنهايي كفايت نمي كند.

(4)- آية اللَّه سيستاني: حكم مذكور در مورد عمره مفرده است و همچنين عمره تمتع اگر از اعمال حج نيز منع شود ولي اگر فقط از آمدن به مكه قبل از وقوفين منع شود وظيفه او به حج افراد تبديل مي شود.

(5)- آية اللَّه بهجت: معتمر به عمره تمتّع مصدود مي شود به منع از دخول مكّه يا از انجام

افعال بعد از دخول و متحلّل به هدي مي شود در صورت عدم امكان استنابه در همان سال، اگرچه بعد از طواف مصدود از سعي بشود و همچنين اگر ممنوع شد در عمره مفرده از خصوص طواف نساء بعد از اتيان به ساير اعمال و تقصير. (مناسك شيخ، ص 102 و 103)

(6)- آية اللَّه گلپايگاني: قسمت آخر مسأله را متعرض نشده اند.

آية اللَّه مكارم: محلّ تأمل است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 539

داشته باشد، بايد بدهد، مگر آن كه حرجي باشد؛ و اگر نداشته باشد يا حرجي باشد، ظاهراً حكم مصدود را دارد.

فرض تعدّد راه

1298- اگر از راهي مصدود شود و راه ديگري وجود داشته باشد و مخارج رفتن از آن راه را دارا باشد، بايد در احرام باقي بماند و از آن راه برود؛ و اگر از آن راه رفت و حج از او فوت شد، بايد عمره مفرده بجا آورد و از احرام خارج شود.

خوف عدم وصول

1299- اگر مصدود خوف داشته باشد كه اگر از راه ديگر برود ممكن است به حج نرسد، نمي تواند به وظيفه مصدود عمل كند و مُحلّ شود، بلكه بايد به راه ادامه دهد و صبر كند تا فوت محقق شود و با عمره مفرده متحلل شود.

ميزان تحقق مصدوديت

1300- مصدود بودن در حج، به يكي از صور ذيل متحقق مي شود:

عدم امكان درك هيچ يك از وقوف اختياري و اضطراري عرفه و مشعر؛

نرسيدن به چيزي كه به فوت آن، حج فوت مي شود، هرچند از روي علم و عمد نباشد؛

منع از مني و مكه بعد از وقوفين و با عدم امكان استنابه؛

منع از اعمال مني يا اعمال مكه، با عدم امكان استبابه؛

ولي اگر بعد از اتمام اعمال مكه، او را از بازگشت به مني براي انجام بيتوته و اعمال ايام تشريق، منع نمودند، مصدود بودن، تحقق پيدا نمي كند و حج او صحيح است و بايد براي انجام اعمال در اين سال؛ و اگر نشد، سال ديگر نايب بگيرد.

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي: اين مسأله و مسأله قبل را، متعرض نشده اند.

(2)- آية اللَّه فاضل: ظاهر آن است كه به منع از اعمال مني به تنهايي صدّ محقّق نمي شود.

(3)- آية اللَّه بهجت: مصدود از حج چنانچه از موقف عرفات و مشعر باشد، وظيفه اش قرباني در محل صدّ (جلوگيري) و بيرون آمدن از احرام است و احتياط اين است كه علاوه بر قرباني حلق يا تقصير نيز بنمايد و اگر مصدود از احد الموقفين باشد و متمكّن از ديگري باشد يا بشود اظهر عدم جريان حكم مصدود است بلكه مكلّف است در صورت تمشّي حج صحيح اگرچه اضطراري باشد به اتيان آن، و با

تماميّت حج به هر نوعي در آن سال باشد محلّي براي صدّ و حكم آن كه تحلّل به هدي است، نيست و اگر مصدود از ما بعد الموقفين بجميع اقسام آن باشد در اين صورت حج او صحيح و تمام است و براي آنها عمل به وظيفه؛ يعني استنابه در رمي و واجب بعدي كه قابل استنابه است مي نمايد و احتياط اين است كه بعد از اين اعمال از احرام خارج شود و همچنين در اعمال بعد از مني؛ چنانچه متمكن از انجام آن شد خود بجاي آوَرَد و الّا نايب بگيرد و بر تقدير عدم تمكن از استنابه در ذي حجه همان سال، در سال آينده در صورت تماميت حج به وقوفين، پس جواز رفع حرج به تحلل به هدي خالي از وجه نيست. (مناسك، مسأله 446). و كسي كه تمام اعمال حج را به جاآورده و در مكّه است و جهت بيتوته در مني و رمي جمرات مي خواهد به مني برود و منع و جلوگيري شود حجّش تمام است و براي رمي در صورت امكان همان سال نايب مي گيرد و در صورت عدم امكان براي سال بعد نايب بگيرد.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: مصدود از حج، چنانچه از موقف عرفات و مشعر يا خصوص موقف مشعر مصدود باشد، وظيفه اش قرباني در محلّ صدّ و بيرون آمدن از احرام است و احتياط اين است كه علاوه بر قرباني، حلق يا تقصير نيز بنمايد و چنانچه مصدود از طواف و سعي بعد از موقفين و اعمال مني (قبل يا بعد از آن- آية اللَّه تبريزي) باشد در اين صورت اگر نتواند نايب بگيرد، وظيفه اش قرباني در

محلّ صدّ است و اگر بتواند براي طواف و سعي نايب بگيرد، احوط اين است كه هر دو وظيفه را انجام دهد؛ يعني هم قرباني كند و هم نايب بگيرد (گرچه اظهر جواز اكتفا به قرباني است در صورتي كه جلوگيري از دخول در مكه باشد و جواز اكتفا به نايب گرفتن است اگر جلوگيري بعد از آن باشد- آية اللَّه تبريزي) و چنانچه فقط از اعمال مني جلوگيري شده باشد نه از رفتن به مكه، در اين صورت چنانچه بتواند براي رمي و قرباني نايب بگيرد صحيح است و خود حلق يا تقصير نموده و از احرام خارج شده، سپس بقيه مناسك و اعمال را بجا آورد و چنانچه نتواند نايب بگيرد، در اين صورت ظاهراً وظيفه اش اين است كه پول قرباني را نزد كسي بگذارد كه بجاي او قرباني كند و در جاي خود حلق يا تقصير نموده و براي بجا آوردن اعمال مكه به مكه رفته و پس از انجام اعمال آنجا، تمام چيزهايي كه به احرام بر او حرام شده بود، حلال خواهد شد حتي زن و حاجتي به چيز ديگر ندارد و حجش صحيح است و بايستي در سال بعد بنابر احتياط رمي را اعاده نمايد.

آية اللَّه سيستاني: مصدود در حج تمتّع اگر از رسيدن به وقوفين يا مشعر به تنهايي منع شده باشد احتياط اين است كه طواف و سعي نمايد و سر خود را بتراشد و گوسفندي را قرباني كند و سپس از احرام بيرون رود. و اگر از طواف و سعي منع شده باشد، در اين صورت اگر نتواند نايب بگيرد و بخواهد از احرام بيرون رود،

احتياط اين است كه قرباني كرده و پس از آن حلق يا تقصير نمايد و اگر بتواند نايب بگيرد بعيد نيست كه نايب گرفتن كفايت كند، بنابراين براي طواف و سعي نايب مي گيرد و نماز طواف را خود پس از طواف نايب بجا مي آورد و اگر از رسيدنش به مني جهت بجا آوردن اعمال آنجا جلوگيري شود، در اين صورت اگر بتواند نايب بگيرد بايد نايب جهت رمي و قرباني كردن بگيرد، و پس از آن سر خود را بتراشد يا كوتاه كند و موي خود را در صورت امكان نيز به مني بفرستد، و باقي مناسك را بجا آورد و اگر نتواند نايب بگيرد، واجب نيست قرباني كند، ولي بجاي آن روزه بگيرد، همچنان كه واجب نيست رمي كند- اگرچه احتياط اين است كه خودش شخصاً رمي را در سال آينده بجا آورد، در صورتي كه به حج برود و يا توسّط نايبش، در صورتي كه به حج نرود- سپس باقي مناسك حج را، از سر تراشيدن يا كوتاه كردن و اعمال مكّه بجا آورد، و پس از آن همه محرّمات احرام بر او حلال مي شوند حتي زنها، و نيازي به هيچ چيز ديگري نيست. (مناسك، مسأله 440).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: از اينجا تا آخر مسأله به فتواي معظم له در مناسك عربي، ص 176 چنين است: اگر بعد از وقوفين او را از مناسك سه گانه مني- رمي، قرباني و حلق يا تقصير- منع كنند، پس اگر همچنين از داخل شدن مكه و اداي مناسك آن در طول ذي حجه هم منع شده باشد، در اين صورت حكم مصدود را دارد و اگر منع

تنها از رجوع به مني است، پس اگر تمكن از نايب گرفتن دارد، شخصي را براي خود نايب مي گيرد تا رمي و قرباني را انجام دهد و پس از آن خودش حلق مي كند و بعد از حلق از احرام خارج مي شود و بقيه اعمال حج را بجا مي آورد و اگر نمي تواند نايب بگيرد بنابر احتياط هدي را قرباني مي كند و بر احرام باقي مي ماند تا اين كه با عمره مفرده محلّ شود و در صورتي كه بعد از انجام اعمال مكه او را از برگشتن به مني براي بيتوته و رمي ايام تشريق منع كردند مصدود بودن تحقق پيدا نمي كند و حج او صحيح است و بايد نايب بگيرد براي رمي جمرات در همان سال و اگر امكان نداشت در سال ديگر و در شبهايي كه بايد در مني بيتوته كند در مكه مشغول عبادت شود، و اگر اين كار هم ممكن نشد بنابر احتياط براي ترك بيتوته در مني كفّاره بدهد. (مناسك عربي، ص 176).

آية اللَّه مكارم: در صورت اخير احتياط آن است كه با قرباني كردن از احرام بيرون آيد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 541

وظيفه مصدود بعد از خروج از احرام

1301- كسي كه از آمدن به مكه، يا از اتمام اعمال، يا از بجا آوردن اعمالي كه به ترك آنها- حتي به غير عمد- حج باطل مي شود، مصدود شود و به دستوري كه گفته شد از احرام خارج گردد، اگر حج بر او مستقر بوده، يا نبوده و براي حجةالاسلام در سال بعد مستطيع باشد، بايد سال بعد به حج برود و اعمالي كه انجام داده از حَجةالاسلام كفايت نمي كند.

جواز خروج از احرام با اميد رفع عذر

1302- اگر مصدود اميد برطرف شدن مانع را داشته باشد، بلكه گمان آن را هم داشته باشد، مي تواند به دستوري كه گفته شد، از احرام خارج شود.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: احوط تأخير احلال است براي كسي كه اميد زوال صدّ و عذر را دارد و به خوف فوات متحلّل نمي شود بنابر احوط (مناسك شيخ، ص 99).

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: اگر اميد به برطرف شدن مانع را داشته باشد احتياط آن است كه صبر كنند.

آية اللَّه فاضل: در صورت گمان به رفع مانع عمل به احكام صدّ در ابتداء مشكل است.

آية اللَّه گلپايگاني: متعرض اين فرع نشده اند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 542

ترك وظيفه صدّ

1303- شخصي بعد از احرام عمره تمتع و قبل از اعمال، دستگير و زنداني شده و پس از گذشت ايام تشريق، آزاد شده و در زمان صدّ، به خاطر جهل يا عدم امكان، به وظيفه مصدود عمل نكرده، وظيفه او براي خروج از احرام چيست؛ و در صورتي كه نتواند عمره مفرده انجام دهد، تكليفش چيست؟

حكم مصدود در حج تبرّعي

1304- كسي كه به نيّت حج استحبابي به نيّت معصومين عليهم السلام يا غير ايشان، براي عمره تمتّع محرم شده، مريض شود، يا دشمن او را منع كند و نمي تواند اعمال را تمام كند و نايب هم نمي تواند بگيرد، حكم محصور و مصدود را دارد.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: متحلّل به عمره مفرده مي شود و اگر ممكن نيست متحلّل به هدي مي شود. (مستفاد از جامع المسائل ج 2 ص 257 مسأله 22 و 24)

آية اللَّه تبريزي: چنانچه متمكن است، بنابر احتياط بين وظيفه مصدود و اتيان به عمره مفرده جمع نمايد، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب از احرام خارج نمي شود مگر اين كه هدي تهيه و ذبح يا نحر كند و به احتياط واجب حلق يا تقصير نيز لازم است و اگر متمكن از هدي نباشد ده روز روزه بگيرد.

آية اللَّه صافي: شخص مذكور اگر قدرت بر اعمال عمره مفرده دارد بايد با اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود و اگر از انجام عمره مفرده نيز ممنوع است به وظيفه مصدود عمل كند؛ واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: چنانچه مي تواند عمره مفرده انجام دهد بايد با انجام عمره مفرده از احرام خارج شود و احتياط آن است كه قصد عدول به عمره مفرده كند. و چنانچه نتواند عمره مفرده انجام

دهد. اگر علت آن مريضي باشد بايد او را طواف و سعي دهند. و اگر ممكن نشد بايد براي طواف و سعي نايب بگيرد و از احرام خارج شود و اگر علت آن اين باشد كه او را از مكه اخراج كرده اند و نمي تواند برگردد حكم مصدود را دارد.

آية اللَّه مكارم: بايد عمره مفرده انجام دهد و از احرام خارج شود و اگر نمي تواند كسي را نايب بگيرد.

آية اللَّه نوري: اگر نتواند عمره مفرده انجام دهد لازم است به وظيفه مصدود عمل نمايد.

(2)- چآية اللَّه خويي: فتواي معظّم له به دست نيامد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر مريض شده يا دشمن او را منع كرده و نمي تواند اعمال عمره را تمام كند نايب بگيرد و اگر قدرت انجام اعمال حج را ندارد، واجب نيست محرم به احرام حج گردد. (آداب و احكام حج، مسأله 996).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 543

فصل دوم: محصور

حصر در احرام عمره

1305- اگر كسي به جهت مريضي، نتواند بعد از احرام عمره به مكه برود، اگر بخواهد مُحلّ شود، بايد هدي كند، و به احتياط واجب هدي يا پول آن را به وسيله شخص اميني به مكه بفرستد و

______________________________

(1)- آية اللَّه صافي، آية الله گلپايگاني: شخص محصور اگر حج تمتع و يا حج افراد بجا مي آورد، در صورتي كه موقع احرام با خداوند قرار گذاشته كه اگر محصور شد خداوند او را در محل گرداند، بدون فرستادن قرباني به مني، خود به خود محل مي شود- حتي نسبت به زن- و شخص محصوري كه حج قران بجا مي آورد به مجرد فرستادن قرباني به مني محل مي شود و نيازي به صبر كردن تا زماني

كه قرباني به مني برسد نيست (آداب و احكام حج، مسأله 988).

(2)- آية اللَّه تبريزي: اگر در عمره مفرده محصور شد وظيفه اش اين است كه يك قرباني بفرستد و با دوستان خود وقت بگذارد كه در آن وقت معين قرباني نمايند و خود در آن وقت معين تقصير از احرام خارج مي شود و براي چنين شخصي؛ به خصوص جايز است در جاي خود قرباني نموده و از احرام بيرون بيايد و بر چنين شخصي بعد از اين كار تمام محرمات احرام حلال مي شودبجز زن و زن بر او حلال نمي شود مگر بعد از آن كه خوب شد و عمره مفرده را بجا آوردء اين در صورتي است كه محصور در مكان خودش ذبح يا نحر نمايد و اما اگر هدي را بفرستد، پس براي خروجش از احرام وجهي هست هنگامي كه هدي به محلش برسد و كسي كه در عمره تمتع محصور شده حكمش حكم سابق است با اين فرق كه فرستادن قرباني بر او تعين دارد و چنانچه آنچه گفته شد عمل كند، زن هم بر اين شخص حلال مي شود. (مناسك، مسأله 453).

آية الله خويي: وظيفه چنين كسي اين است كه مخير است بين فرستادن قرباني و يا قيمت آن، توسط فردي به مكه و از احرام بيرون بيايد (و در عمره مفرده به خصوص مخير است بين فرستادن هدي و يا ذبح هدي در مكان خودش و محل شدن) با اين فرق كه اگر اين شخص كه محصور از عمره مفرده بوده، با قرباني كردن تمامي محرمات احرام بجز زن بر او حلال خواهد شد و اگر محصور در عمره تمتع باشد،

زن هم بر او حلال خواهد شد (مناسك، مسأله 453).

آية الله سيستاني: اگر در عمره تمتع يا عمره مفرده محصور شود و بخواهد از احرام خارج شود بايد قرباني يا قيمت آن را به مكه بفرستد كه در روز معيني آن را ذبح كنند و پس از آن حلق يا تقصير كند و از احرام بيرون آيد و اگر اين را هم نتواند ده روز روز بگيرد ودر اين دو مورد همه چيز بر او حلال مي شود جز زن. (مناسك، مسأله 446 و 452).

آية الله فاضل: اما در عمره مفرده مخير است بين ارسال هدي به مكه و يا ذبح هدي در محل حصر، و در عمره تمتع به احتياط واجب …

(3)- آية اللَّه خويي: اگر عمره مفرده باشد فرستادن تعيّن ندارد بلكه مي تواند در مكان خودش هدي را ذبح كرده و مُحِلّ شود. (مناسك عربي، مسأله 448).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 544

با او قرارداد كند كه در چه روز و چه ساعتي، آن را در مكه ذبح كند و وقتي كه روز و ساعت موعود رسيد، تقصير كند؛ پس از آن، محرّمات احرام- غير از زن- بر او حلال مي شود؛ و احتياط آن است كه نايب در ذبح، قصد تحليل منوبٌ عنه كند.

حصر در احرام حج

1306- اگر حج گزار بعد از احرام حج، نتواند به خاطر مريضي، به عرفات و مشعر برود، بايد بنابر احتياط واجب هدي يا پول آن را به مني بفرستد و جهت ذبح در روز عيد قرار بگذارد و بعد از

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: قبلًا گذشت كه در عمره تمتّع از زن هم مُحلّ مي شود.

آية اللَّه مكارم: زن هم بر او

حلال مي شود.

(2)- آية اللَّه فاضل: و احتياط مستحب آن است كه نايب …

(3)- آية اللَّه سيستاني: اين احتياط لازم نيست.

(4)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: حكم محصور در حج، مانند حكم محصور در عمره است ولي راجع به حلال شدن زن بر او احتياط اين است كه زن بر او پس از حلق يا تقصير حلال نمي شود، و فرستادن هدي يا پول آن متعين است، ولي مواعده روز عيد متعين نيست. (مناسك عربي، مسأله 448).

آية اللَّه سيستاني: بلكه بنابر اقوي.

آية اللَّه فاضل: و اقوي آن است …

آية اللَّه گلپايگاني: بايد يك قرباني به مني بفرستد و پس از ذبح و نحر قرباني در مني، نسبت به همه تروك احرام- بجز زن- مُحلّ مي شود.

(5)- آية اللَّه بهجت: علي الأحوط.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 545

ذبح، تقصير كند؛ در اين صورت، همه محرّمات احرام- غير از زن- بر او حلال مي شود.

محصور و مسأله حليّت نساء

1307- محصور اگر حجِ واجب بر عهده او باشد، بعد از عمل به وظيفه محصور، زن بر او حلال نمي شود مگر آن كه خودش به مكه بازگردد و اعمال حج را بجا بياورد و طواف نساء را انجام دهد؛ ولي اگر بازگشت ممكن نباشد، كفايت عمل نايب براي تحليل زن بر او، بعيد نيست. اگر محصور، حج استحبابي بجا مي آورد، كفايت طواف نايب از او، بعيد نيست هرچند احتياط آن است كه در صورت امكان، خودش برود. 1308- اگر حصر، بعد از عمره تمتع و خروج از احرام نيز حاصل شود، انجام آن عمره،

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(2)- آية اللَّه خويي: بين حج واجب و مستحب تفصيل نيست. (مناسك عربي، مسأله 488).

(3)- آية اللَّه

تبريزي، آية اللَّه خويي: محصور در عمره تمتّع زن هم پس از تحلل بر او حلال مي شود ومحصور در حج بنابر احتياط تا وقتي طواف حج و سعي و طواف نساء را در حج و يا عمره مفرده بجا نياورد زن بر او حلال نمي شود. (مناسك، م 453).

آية اللَّه سيستاني: هر گاه طواف و سعي را در حجي يا عمره اي بجا آورد، زن بر او حلال خواهد شد. (مناسك، مسأله 446).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر از انجام مناسك روز عيد و يا بعد از روز عيد محصور شودبايد براي رمي و قرباني نايب بگيرد و خودش حلق نمايد و در صورت امكان اعمال مكه را انجام دهد، وگرنه براي اعمال مكه نيز نايب بگيرد، و اگر در مسجد است نماز طواف را خودش بخواند وگرنه بنابر احتياط بايد خودش نماز بگزارد و نايب هم بگيرد و در صورت امكان در مني بيتوته كند و در اين صورت حجش صحيح است و در غير اين صورت براي اين كه بيتوته نكرده، بنابر احتياط كفّاره بدهد. و در اين كه استنابه جهت طواف نساء براي حليّت زن كافي باشد، اشكال است؛ اگرچه در صورتي كه رفتن به مكه براي او حرجي باشد اقوي جواز استنابه است.

(4)- آية اللَّه مكارم: بعد از انجام دستور سابق.

(5)- آية اللَّه فاضل: و همچنين است كسي كه حج او نيابي تبرّعي يا استيجاري بوده، يا حج او واجب بوده وسال اول استطاعت بوده و استطاعت تا سال بعد استمرار نداشته باشد. و كفايت نيابت در صورتي است كه رفتن براي خود او حرجي باشد.

آية اللَّه سيستاني: حكم محصور كه گفته شد، اختصاص

به حج واجب ندارد.

آية اللَّه مكارم: در صورتي كه قادر بر حج نباشد يا عسر و حرج داشته باشد بنابر احتياط واجب.

(6)- آية اللَّه فاضل: اين احتياط ترك نشود.

(7)- آية اللَّه بهجت، آية اللَّه سيستاني: به احتياط واجب عمره خود را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساءانجام دهد و از احرام خارج شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 546

كفايت از حج نمي كند، و چنانچه سال اول استطاعت باشد، حج واجب نشده است.

صدق حصر بر صدمات تصادف

1309- اگر مُحرم دچار تصادف شود، با شرايط معتبره در حصر، حكم حصر بر آن مترتب مي شود.

مُحرم نمودن مصدوم در مسجد شجره

1310- اگر كسي در مدينه مصدوم شود و او را در مسجد شجره محرم كنند، احرام او صحيح است؛ و اگر مي تواند عمره و حج را ولو با استنابه در طواف و سعي، انجام دهد، حج او صحيح است؛ و اگر نمي تواند، احوط آن است كه وظيفه محصور را انجام دهد و با احرام مزبور، عمره مفرده هم انجام دهد.

محرمي كه سكته كرده

1311- اگر محرم- به خاطر سكته و امثال آن- نتواند اعمال را انجام دهد، اگر نمي تواند وقوفين را درك كند، حكم محصور را پيدا مي كند؛ و چنانچه وقوفين را درك كرده، نسبت به بقيه اعمال، بين امكان استنابه و عدم آن، تفصيل است كه گذشت.

تخلّف ذابح

1312- اگر كسي كه با او جهت ذبح، قرار گذاشته شده، ذبح را انجام ندهد ولي مصدود در وقت موعود، محلّ شود و با زن هم نزديكي كند، معصيت نكرده و كفّاره ندارد، ولي بايد مجدّداً جهت هدي مواعده كند و بايد از زن اجتناب كند؛ و احتياط واجب آن است كه از وقت انكشاف عدم ذبح اجتناب كند؛ گرچه محتمل است كه وجوب اجتناب، از وقتي باشد كه شخص را براي ذبح مي فرستد.

______________________________

(1)- مراجعه شود به مسأله 1316.

(2)- آية اللَّه سيستاني: حكم محصور را دارد.

(3)- آية اللَّه بهجت: با عنايت به مسأله 1313، به ذيل مسأله 1300 مراجعه شود.

آية اللَّه گلپايگاني، آية اللَّه صافي: نسبت به بقيه اعمال نايب بگيرد. (آداب و احكام حج، مسأله 997).

(4)- آية اللَّه فاضل: از همه محرّمات احرام اجتناب كند.

(5)- آيةاللَّه بهجت: بلكه اظهر همين است، اگرچه احتياط خوب است و امّا امساك نساء پس لزوم آن زايل نمي شود مگر آن كه به مباشرت يا استنابه، طواف نساءرا انجام دهد بنابر اظهر و احوط (مناسك شيخ، ص 105).

آية اللَّه سيستاني: كافي است از هنگامي كه شخص دوم را مي فرستد از محرّمات احرام اجتناب كند تا زماني كه با او قرار مي گذارد كه از جانب او ذبح كند، گرچه احتياط مستحب اجتناب از محرّمات احرام از زماني است كه فهميد شخص اول عمل نكرده است.

آية اللَّه

خويي، آية اللَّه گلپايگاني: اين فرع را متعرض نشده اند.

آية اللَّه فاضل: مصدود مي تواند در همان محلّ صدّ، هدي را ذبح كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 547

ميزان تحقق حصر

1313- تحقّق محصور بودن، مثل تحقق مصدود بودن است كه گذشت.

حصول بهبودي بعد از فرستادن هدي يا پول

1314- اگر مريض بعد از فرستادن هدي يا پولش، حالش خوب شود به طوري كه توانايي رفتن به مكه را پيدا نمايد، بايد برود؛ پس اگر در احرام عمره تمتع باشد و در وقت، به مكه رسيد، اعمال عمره و حج را بجا مي آورد؛ و اگر وقت تنگ شده، بايد به عرفات برود و حج افراد بجا بياورد؛ و احتياط آن است كه به حج افراد قصد عدول كند؛ و بعد از حج افراد، عمره مفرده انجام دهد و در اين صورت، از حَجّةالاسلام كفايت مي كند.

و اگر زماني به مكه رسيد كه حج فوت شده؛ يعني به وقت اختياري مشعر نمي رسد، عمره او به عمره مفرده مبدلّ و بايد آن را جهت خروج از احرام بجا آورد؛ و احتياط آن است كه در اين فرض، قصد عدول به عمره مفرده نمايد و حج واجب را با وجود شرايط، در سال ديگر بجا آورد.

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي: ملاك را «قبل از تحلّل به هدي و تقصير حالش خوب شد» مي دانند.

آية اللَّه سيستاني: موضوع اين حكم، كسي است كه در احرام عمره پس از فرستادن هدي يا قيمتش يا قبل از آن حالش بهبود يابد، به طوري كه بتواند قبل از ذبح يا نهر هدي به مكه برسد.

(2)- آيةاللَّه سيستاني: واگر محرم به احرام عمره مفرده است، اعمال آن را انجام مي دهد و مُحل مي شود.

(3)- آية اللَّه سيستاني: يا اضطراري عرفات و اضطراري مشعر.

آية اللَّه فاضل: ادراك اضطراري نهاري مشعر به تنهايي براي صحّت حج كافي است.

آية اللَّه گلپايگاني: يا ادراك اضطراري ليلي مشعر …

آية اللَّه مكارم: اگر يكي

از دو وقوف مشعر و عرفات را درك كند كافي است.

(4)- آية اللَّه بهجت: در صورت عدم تحلّل به ذبح مبعوث قبل از فوت حج بنابر احوط (مناسك شيخ، ص 105).

آية اللَّه تبريزي: در اين صورت اگر قرباني اش كشته نشده، حج او بدل به عمره مفرده مي شود و اگر كشته شده باشد از احرام بيرون آمده است و تمام محرّمات بر او حلال شده مگر زن و بر او واجب است كه طواف حج و نماز و سعي و طواف نساء و نمازش را بجا آورد تا زن نيز بر او حلال شود بنا بر احتياط.

(5)- آية اللَّه فاضل: يا در صورت مستقر بودن حج بر او.

(6)- آية اللَّه سيستاني: و اگر پس از احرام حج مريض شده باشد و پس از فرستادن هدي بهبود يابد، پس اگر گمان كند كه حج را درك مي كند بايد برود و در اين صورت اگر موقفين يا خصوص مشعر (به نحوي كه گذشت) را درك نكند، اگر قبل از اين قرباني او را بكشند برسد، حج او بدل به عمره مفرده مي شود و اگر قبل از رسيدن او قرباني او را كشته باشند تقصير مي كند و يا سر مي تراشد و از هر چيز به جز زن محل مي شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 548

1315- مصدود به دشمن، در حكم ذكر شده، با مريض يكسان است.

حصول مانع غير از مرض

1316- كساني كه مريض نيستند ولي به علت ديگر، بعد از احرام نتوانستند به مكه بروند- مثل كسي كه پا يا كمرش شكسته يا به واسطه خونريزي، ضعف بر او مستولي شده- بعيد نيست حكم مريض را داشته باشند، ولي مسأله

مشكل است؛ بنابراين، احتياط آن است كه تا وقتي كه خوب شوند در احرام باقي بمانند؛ پس اگر حج فوت شده، عمره مفرده بجا بياورند و از احرام خارج شوند و اگر حج بر آنها واجب بوده- با وجود شرايط- حج به جا آورند.

زمان مواعده ذبح

1317- زمان مواعده براي ذبح، در احرام حج- بنابر احتياط واجب- روز دهم است؛ و بايد براي بعد از آن تا ايام تشريق قرار نگذارند؛ و زمان مواعده ذبح در احرام عمره تمتع- بنابر احتياط- قبل از خروج حجاج به عرفات باشد.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: مصدود بايد همانجا قرباني كند و موردي براي جريان اين حكم ندارد.

آية اللَّه مكارم: بايد قرباني را در همانجا كه مصدود شده ذبح كند، به شرطي كه در مناسك نوشته ايم.

(2)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: كسي كه نتواند حج خود را ادامه دهد، از جهت پيش آمد مانعي غيراز صد و حصر، احتياط اين است كه در جاي خود قرباني نموده و از احرام خارج شود.

آية اللَّه سيستاني: دو مورد مذكور، مصداق محصورند ولي اگر مانع ديگري غير از حصر و صد باشد تفصيلي دارند، به مناسك مسأله 453 و 449 مراجعه شود.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در موارد مشكوك به حصر، علاوه بر انجام وظيفه محصور، با عمره مفرده از احرام خارج شود. (آداب و احكام حج، مسأله 1000).

آية اللَّه فاضل: ظاهر اين است كه حكم مريض را دارند.

(3)- آية اللَّه مكارم: اشكالي ندارد.

(4)- آية اللَّه فاضل: اين احتياط مستحب است.

(5)- آية اللَّه خويي، آية اللَّه گلپايگاني: اين مسأله را متعرض نشده اند.

(6)- آية اللَّه سيستاني: در احرام حج بايد روز دهم را وقت كشتن قرباني

قرار دهند و در احرام عمره زمان معيني ندارد.

آية اللَّه مكارم: تا روز سيزدهم جايز است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 549

باب شانزدهم

برخي از احكام نماز و روزه 551

1- احكام نماز جماعت 551

2- احكام سجده 554

3- محدوده تخيير بين قصر و اتمام 558

4- قصد عشره 558

4- احكام روزه و اعتكاف 562

احكام خمس مربوط به عمره 564

1- نداشتن سال خمسي 564

2- سپرده ها و خمس آن 567

احكام تقليد 570

لقطه 574

فهرست اجمالي 583

فهرست تفصيلي 589

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 550

يَا سرور العارفين

عن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله

يَجِي ءُ الرَّجُلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ كَالسَّحَابِ الرُّكَامِ أَوْ كَالْجِبَالِ الرَّوَاسِي فَيَقُولُ يَا رَبِّ أَنَّي لِي هَذَا وَ لَمْ أَعْمَلْهَا فَيَقُولُ هَذَا عِلْمُكَ الَّذِي عَلَّمْتَهُ النَّاسَ يَعْمَلُ بِهِ مَنْ بَعْدكَ

بصائرالدرجات/ 5

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 551

باب شانزدهم: برخي از احكام نماز و روزه

فصل اول: برخي از احكام نماز و روزه

1- احكام نماز جماعت
اشاره

1318- هنگام اقامه نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبي، مؤمنين خارج نشوند و در جماعت با ساير مسلمين، شركت كنند.

نماز استداره اي

1319- نماز به نحو استداره در مسجدالحرام، نياز به اعاده ندارد.

حكم عدم اتصال صفوف

1320- در نماز جماعت مسجدالحرام كه امام جماعت مقابل در كعبه، يا كنار مقام ابراهيم به نماز مي ايستد، و چند صف دور كعبه تشكيل شده و بقيه داخل شبستانها هستند و اتصال صفوف

______________________________

(1)- آيات عظام: بهجت، صافي، گلپايگاني، زنجاني: به گونه اي عمل شود كه موجب وهن نشود و وظيفه منفرد رعايت شود، يا اعاده شود و آيات عظام: تبريزي، خويي، سيستاني و وحيد: همين نظر با اين اضافه: در صورتي كه نتواند در جماعت با آنها قرائت را با شرايط كامل بجا آورد، قرائت را آهسته ادا مي كند و اگر آن هم ممكن نيست، به گونه حديث نفس بخواند؛ و نماز جمعه را بعد از فراغ در هر صورت اعاده كند.

(2)- آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، وحيد، صافي و گلپايگاني: به وظيفه ذيل مسأله 1318 عمل شود.

آية اللَّه خامنه اي: نماز كساني كه پشت سر يا دو طرف امام ايستاده اند صحيح است لكن نماز افرادي كه روبروي امام قرار دارند صحيح نيست.

آية اللَّه مكارم: نماز به نحو استداره مانعي ندارد ولي بنابر احتياط بايد به حسب دايره مقدم بر امام نباشد و همچنين بنابر احتياط نزديكتر از امام به كعبه هم نباشد.

آية اللَّه فاضل: اگر به جهت تقيّه خوانده باشد اعاده ندارد و در غير مورد تقيه استداره جايز نيست؛ و اگر كسي نمي دانسته و به اين صورت خوانده نمازش صحيح و قضا ندارد.

آية اللَّه نوري: با حفظ نسبت در تمام دايره صحيح است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 552

برقرار نيست؛ آيا شيعيان بايد اتصال صفوف را مراعات كنند و يا همان

مقداري كه آنان نماز را صحيح مي دانند، كافي است، مخصوصاً اين كه امكان اتصال نماز بانوان، وجود ندارد؟

خواندن عشا بلافاصله بعد از مغرب

1321- كساني كه هنگام نماز مغرب در مسجدين هستند، جايز است بعد از اتمام نماز جماعت ولو بلافاصله، نماز عشا را بخوانند؛ ولي جهت اقامه نماز مغرب، اگر وقت داخل نشده، بايد صبر كنند.

شبهاي مهتابي و جماعت

1322- در مكه و مدينه، در ليالي مقمره، كساني كه نماز صبح را به جماعت با ساير مسلمين مي خوانند، نماز آنها صحيح است و اعاده ندارد.

لزوم اعاده با عدم احراز شرايط لازم

1323- اگر انجام نماز در مسجدين، به كيفيتي باشد كه معلوم نيست موافق نظر اهل سنت باشد، مانند سجده بر پشت نمازگزارانِ صفِ جلو و عدم رعايت اتصال و مانند آن، بايد اعاده شود.

نماز در پشت بام مسجدالنبي

2/ 1323- پشت بام مسجدالنبي صلي الله عليه و آله كه ديوار اطراف پشت بام، بيش از قامت انسان بلند است و

______________________________

(1). آيات عظام: بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني، وحيد، صافي و گلپايگاني: به وظيفه ذيل مسأله 1318 عمل شود.

آية اللَّه خامنه اي: همانطور كه آنهانماز راصحيح مي دانند كفايت مي كند، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: چنانچه هنگام اقامه جماعت اتفاقاً داخل شبستانها بودند همانجا اقتدا كنند و نماز صحيح است هر چند اتصال برقرار نباشد. ولي اختياراً و با وسعت وقت آنجا نروند و نمانند. و در اين مسأله فرقي بين آقايان و بانوان نيست.

آية اللَّه مكارم: در مورد بانوان كه راه ديگري ندارند، اشكالي ندارد. ولي در مورد آقايان چنانچه بتوانند اتصال صفوف را رعايت كنند، لازم است.

آية اللَّه نوري: لازم است در صورت امكان اتّصال صفوف را مراعات كنند.

(2)- آية اللَّه بهجت: اشكالي ندارد با رعايت وظيفه منفرد، چه آن كه استتار قرص كافي است.

آية اللَّه خويي: اگر نماز مغرب قبل از زوال حمره مشرقيه باشد، فتواي ايشان به صحت آن معلوم نيست و لذا احتياط رعايت شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر قبل از دخول وقت، نماز با آنها بخواند مجزي نيست.

آية اللَّه مكارم: وقت وارد شده است.

(3)- آيات عظام بهجت، تبريزي، خامنه اي، خويي، سيستاني، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم، نوري: فرقي ميان شب هاي مهتابي و غير مهتابي نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 553

هيچ طرف صفهاي جماعت مسجد پيدا نيست، آيا اقتدا با

اين وضع صحيح است؟

نماز جماعت در هتل

1324- در مكه و مدينه، نبايد در هتل، نماز را به جماعت بخوانند.

حكم جماعتي كه در آن آيه سجده دار مي خوانند

1325- هنگامي كه امام جماعت اهل سنت، در نمازْ سوره سجده دار مي خواند و نمازگزاران در اثناي قرائت، به سجده مي روند و برمي خيزند:

اولًا: تكليف چيست؟

ثانياً: اگر كسي عمداً ياجهلًا ياسهواً سجده را ترك كرد، نمازش چه حكمي دارد؟

و اگر ندانسته به ركوع رفت و سپس به سجده و دوباره به قيام برگشت تكليف چيست؟

______________________________

(1). آيات عظام: بهجت، تبريزي، سيستاني، صافي: به ذيل مسأله 1318 مراجعه شود. اعاده نماز لازم است مگر شرايط تقيه محقق باشد.

آية اللَّه فاضل: چنانچه موقع اقامه جماعت بالاي پشت بام باشد لازم است همانجا در نماز شركت كند ولي اختياراً رفتن بالاي بام هنگام نماز جايز نيست.

آية اللَّه مكارم: احتياط آن است در داخل مسجد نماز بخواند.

(2)- آية اللَّه فاضل: اگر خلاف تقيه ولو تقيّه مداراتي است نماز را به جماعت نخوانند.

(3)- آيات عظام صافي، گلپايگاني: در صورتي كه مفسده داشته باشد.

آية اللَّه بهجت: برگزار نمودن نماز جماعت در هتلها و مسافر خانه ها در مكّه و مدينه مانعي ندارد اگر مستلزم مفسده نباشد.

آية اللَّه خويي: متعرض اين مسأله نشده اند.

آية اللَّه سيستاني: اگر خلاف تقيه نباشد اشكال ندارد.

آية اللَّه مكارم: نماز جماعتهاي كارواني و بزرگ اشكال دارد ولي نماز چند نفري اشكال ندارد.

(4). آيةاللَّه بهجت: در سجده هم با آنها تبعيّت كند، و در جميع فروض مسأله نماز را اعاده كند، واللَّه العالم.

آيةاللَّه تبريزي: در فرض استماع بايد ايماءاً سجده كرده و احوط اعاده آن بعد از نماز است و با ترك آن نمازش باطل نمي شود و اگر ركوع يا سجده زائده انجام داد بايد نمازي را كه خوانده اعاده

كند واللَّه العالم.

آيةاللَّه خامنه اي: بايد تبعيّت كنند، بلي اگر خلاف تقيّه نباشد مي توانند تبعيّت نكنند و در هر صورت تبعيّت مضر نيست؛ و اگر خلاف تقيّه عمل نكرده باشد نمازش صحيح است، گرچه رعايت احتياط خوب است.

آيةاللَّه سيستاني: تكليف اين است كه اگر امام سجده كرد او هم سجده كند و پس از اتمام احتياطاً اعاده كند و اگر امام سجده نكرد اوبا ايماء و اشاره سجده كند و نماز صحيح است و اگر عمداً يا جهلًا يا سهواً سجده نكرد نماز صحيح است و اگر به ركوع رفت نماز بنابر احتياط واجب باطل است.

آيةاللَّه صافي: اگر شركت در نماز عنوان تقيه داشته باشد و ترك موافقت با آنان در سجده مخالف تقيه باشد، در سجده با آنها موافقت كند و نماز او صحيح است و در غير مورد تقيه در صورت استماع آيه، سجده نمايد و بعد هم نماز را اعاده كند واللَّه العالم.

آيةاللَّه فاضل: تكليف تبعيت است و نماز صحيح است.

اگر به هر جهت سجده را ترك كرده است به نماز لطمه اي نمي خورد، ولي اگر خلاف تقيه نيست، بعد از نماز احتياطاً سجده را انجام دهد.

اگر ندانسته به ركوع و سپس به سجده رفته و بعداً به قيام برگشته است نمازش باطل است و بنابر احتياط بايد اعاده كند.

آيةاللَّه مكارم: تكليف آن است كه از آنها متابعت شود و احتياطاً نماز را بعداً اعاده نمايد و در دو صورت ديگر هم احتياط اعاده است.

آيةاللَّه نوري: 1- نمازش را بخواند و دوباره اعاده كند 2- در صورت ترك سجده عمداً يا جهلًا يا سهواً اگر مشغول خواندن ذكر شود تا سكوت طولاني كه محو

كننده صورت نماز است به عمل نيامده باشد نمازش صحيح است 3- در صورت اخير نمازش باطل است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 554

1326- جواز اقتدا به اهل سنّت، اختصاص به نماز ادا دارد، يا نماز قضا را نيز مي توان اقتدا كرد؟

2- احكام سجده
سجده بر سنگهاي حرمين

1327- سجده بر تمام اقسام سنگها- مرمر، سنگهاي سياه معدني، سنگ گچ و آهك، قبل از آن كه پخته شود- جايز است؛ و سجده بر سنگ فرشهاي مسجد الحرام و مسجد رسول اللَّه صلي الله عليه و آله، كه از اين قبيل است، اشكال ندارد.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: فرقي نمي كند و در هر دو بايد وظيفه منفرد مراعات شود و يا اعاده شود.

آيت اللَّه خامنه اي: قدر متيقّن جواز اقتداء در نماز اداء است و صحّت اقتداء در نماز قضاء محلّ اشكال بل منع است.

آية اللَّه تبريزي و آية اللَّه سيستاني: نماز قضا را هم مي شود با آن ها خواند، لكن با رعايت وظيفه در مسأله 1318.

آيت اللَّه صافي: مختص به نماز ادا است، واللَّه العالم.

آية اللَّه مكارم، آية اللَّه فاضل: اختصاص به نماز ادا ندارد، تفاوتي نمي كند.

(2)- آيات عظام بهجت، خامنه اي، فاضل: بلكه به گچ و آهك پخته و آجر و كوزه گلي و مانند آن هم مي شودسجده كرد.

آية اللَّه سيستاني: بلكه بعد از پخته شدن نيز جايز است.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 555

1328- هنگام شستشوي مسجدالحرام، علم به سرايت پيدا نمي شود؛ و با فرض شك، سجده بر سنگ هاي آن مانعي ندارد و نبايد به شك اعتنا شود.

سجده روي فرش

1329- در مسجد النبي، صلي الله عليه و آله سجده روي فرشهاي مسجد، مانع ندارد؛ و گذاردن مهر، جايز نيست؛ و لازم نيست در جايي كه سنگ است نماز بخوانند؛ و لازم نيست حصير يا مانند آن، همراه خود ببرند؛ هرچند همراه داشتن آن، اگر به گونه اي باشد كه متعارف ساير مسلمين است و موجب وهن نشود، اشكال ندارد.

1330- در مسجد النبي صلي الله عليه و آله بعد از

اتمام نماز جماعت، مي توان روي فرشهاي مسجد سجده نمود؛ و لازم نيست نمازگزار بجاي ديگر كه سنگ فرش است برود.

______________________________

(1)- آية اللَّه گلپايگاني، كتباً فرموده: و با فرض يقين طواف و نماز از جهت تقيه محكوم به صحت است و شفاهاً فرموده: در وقت طواف نعلين بپا كند. (آراء المراجع، ص 418).

(2)- آية اللَّه بهجت: در صورت امكان سجده بر «مايصح السجود عليه»، اكتفا به غير آن نكند.

آية اللَّه خويي: اگر در آن مكان، تمكن از سجود بر آنچه سجود بر آن جايز است ندارد، سجده صحيح است.

آية اللَّه سيستاني: اگر تقيه اقتضا كند و در همانجا مايصحّ السجود عليه نباشد، سجده صحيح است و لازم نيست از آنجا منتقل شود به جاي ديگر.

آية اللَّه فاضل: اگر مخالف تقيه نباشد و موجب هتك و انگشت نما شدن نشود بايد در محلّي كه بتواند پيشاني او در محلّ سجده بر سنگهاي مسجد قرار گيرد سجده نمايد.

آية اللَّه گلپايگاني: سجده روي فرشهاي مسجد در صورت تقيه مانع ندارد. (استفتائات ويژه حج،

ص 30، مسأله 52).

آية اللَّه مكارم: ولي هرگاه بتواند به سهولت روي سنگهاي مسجد نماز بخواند آن را ترك نكند.

آية اللَّه وحيد: بر فرش كفايت نمي كند و بايد اعاده نمايد.

(3)- آية اللَّه تبريزي: در صورت تمكّن لازم است …

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر فرادي مي خواند و ضرورتي نباشد نبايد به فرش سجده كند و اگر به جماعت مي خواند سجده بر فرش در مواردي كه به خاطر تقيّه ضرورت داشته باشد، مانع ندارد و حكم لزوم اعاده و عدم آن در مسأله 1318 گذشت.

آيةاللَّه خامنه اي: قرار دادن چيزي در محل سجده اگر خلاف تقيه باشد جايز نيست و

واجب است مكلف كوشش كند تادر صورت امكان جايي بيابد كه بر سنگفرش يا چيزي كه سجده بر آن صحيح است سجده كند و اگر تقيه ايجاب كند كه بر فرش سجده كند نمازش صحيح است.

(4)- مراجعه شود به مسأله 1329.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: با وجود مكان سنگ فرش در مسجد بايد به آنجا برود. (آية اللَّه سيستاني اضافه كردند: بلي نماز مستحب را مي تواند رجاءً در روضه مقدسه بخواند.)

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 556

لباس پنبه و كتان

1331- در صورتي كه لباس نمازگزار از پنبه يا كتان باشد، در جايي كه بر فرض تقيّه، سجده بر فرش صحيح است، چنانچه بتواند بدون محذور بر لباس خود سجده كند، آيا سجده بر فرش كه از پشم يا مواد لاستيكي است، مجزي است يا نه؟

سجده بر پشت دست

1332- اگر نمازگزار در مسجدالحرام يا مسجد النبي- زادهمااللَّه شرفاً- بر پشت دست سجده كرده است، نماز او صحيح نيست، مگر جاهل قاصر باشد. 1333- اگر كسي در مساجد مكه معظمه و مدينه منوّره همگام نماز جماعت و بعد از آن كه نمازگزاران هنوز در مسجد هستند، وارد شد، لازم نيست براي رعايت ما يصح السجود به جاي ديگر برود.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: احوط تقديم قطن و كتان بر مثل پشم و مو است با امكان.

آيت اللَّه خامنه اي: لباس تقدّم بر فرش ندارد اگر چه از كتان يا پنبه باشد.

آيت اللَّه تبريزي: چنانچه با رعايت تقيه بتواند بر لباسش سجده كند، بايد بر لباس مذكور سجده نمايد، واللَّه العالم.

آيت اللَّه سيستاني: در فرض مذكور مجزي است.

آيت اللَّه صافي: در فرض سؤال بايد بر لباس خود سجده كند، واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: در فرض سؤال، بايد به لباسش سجده كند و سجده بر فرش و مواد پلاستيكي مجزي نيست.

آيت اللَّه مكارم: سجده بر پنبه و كتان در فرض سؤال، اولويت دارد.

(2)- آية اللَّه بهجت: نمازهايش را قضا كند و نماز طواف را خود يا نايبش اعاده نمايد.

آية اللَّه تبريزي: نمازهايي كه به اين صورت خوانده، باطل است و بايد اعاده كند و اگر نماز طواف را هم به اين صورت خوانده، حكم نسيان نماز طواف بر آن جاري است، چنانچه متمكّن

است بايد پشت مقام ابراهيم اعاده كند، و اگر متمكّن نيست مي تواند در جاي خود اعاده كند.

آيات عظام خويي، صافي، گلپايگاني: جاهل قاصر مُستثني نشده است.

(3)- مراجعه شود به مسأله 1329.

آية اللَّه تبريزي: با وجود مكان سنگ فرش در مسجد، بايد در آنجا نماز بخواند و در غير اين صورت اگر روي فرشها هم سجده كند مجزي است.

آية اللَّه فاضل: بايد در منزل با رعايت شرايط معتبره بخواند مگر تقيّه اقتضاي غير آن را داشته باشد.

آية اللَّه مكارم: يعني براي سجده مهر نگذارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 557

2/ 1333- اگر كسي بخواهد در مسجد اهل سنت پيش از نماز جماعت، دو ركعت نماز تحيت بخواند، آيا سجده بر غير آنچه كه جايز شمرده شده، صحيح است؟

سجده بر حصير

1334- حصيرهايي كه مورد استفاده حجاج واقع مي شود، اگر عرفاً روي حصير سجده مي شود، مانع ندارد ولو چيزي مانند نخ با آن مخلوط باشد.

نماز عاجز از سجده متعارف

1335- كسي كه قادر بر سجده معمول نيست، و در مسجدالحرام و مسجدالنّبي نماز مي خواند- با توجه به اين كه نمي تواند مُهر يا چيز ديگري به پيشاني بگذارد - چگونه بايد سجده كند؟

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: با فريضه از حيث حكم شرطي تفاوتي ندارد.

آية اللَّه خامنه اي: چنانچه حفظ وحدت ايجاب كند جايز است.

آيةاللَّه فاضل: خير، نماز مستحبي بر غير ما يصح السجود صحيح نيست.

آيةاللَّه مكارم: در صورتي كه قسمتهاي سنگي مسجد در دسترس نباشد، مانعي ندارد.

(2)- آية اللَّه بهجت: اگر مجموع آنچه سجده بر آن صحيح است به اندازه كفاف برسد اشكال ندارد.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه مكارم: سجده بر اين حصيرها مانعي ندارد.

(3). آيةاللَّه بهجت: كسي كه قادر بر مرتبه اي از سجود است، مانند ديگران است از حيث شرائط تقيه و مندوحه زماني و مكاني در گذاشتن پيشاني بر مايصح السجود عليه؛ و امّا كسي كه وظيفه او اشاره است؛ لازم نيست مهر بر پيشاني بگذارد.

آيت اللَّه تبريزي: چنانچه با رعايت تقيّه، سنگ يا كاغذي را در حال اشاره براي سجده بلند كرده و بر آن سجده كند و اگر اين نيز ممكن نباشد با چشم اشاره كند. واللَّه العالم.

آيت اللَّه خامنه اي: اگر چيزي كه روي آن سجده كند وجود ندارد، بايد اشاره نمايد.

آيت اللَّه سيستاني: در غير اين مورد نيز گذاشتن مُهر بر پيشاني لزومي ندارد، بلكه كافي است براي سجده ايماء كند.

آيت اللَّه صافي: در صورت ضرورت به اشاره سجده كند والّا شركت نكند؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: با اشاره سجده كند.

آيت اللَّه مكارم: براي

چنين اشخاصي ايماء و اشاره كافي است براي ركوع كمتر و براي سجده بيشتر خم مي شود و اگر قادر به خم شدن نيست، چشمان خود را براي سجده بيشتر مي بندد و با دست بيشتر اشاره مي كند و براي ركوع كمتر.

آيت اللَّه نوري: در فرض سؤال، در حد امكان براي سجود خم شود، نيازي به مهر نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 558

3- محدوده تخيير بين قصر و اتمام
اشاره

1336- تخيير بين قصر و اتمام، در مكه و مدينه، اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبي دارد؛ ولي به مسجد اصلي اختصاص ندارد، هرچند احتياط در اقتصار بر مسجد اصلي است.

حكم نوافل در اماكن تخيير

2/ 1336- در اماكن تخيير مثل مكه معظمه و مدينه طيبه اگر مسافر اختيار تمام نمود، آيا نوافل ساقط مي شود و بر فرض سقوط، به نحو عزيمت است يا رخصت؟

4- قصد عشره
قصد عشره در مكه و كشف خلاف

1337- اگر كسي- به تصور اين كه از آغاز ورودش به مكه تا روز ترويه، ده روز است- قصد عشره كرده و نماز را تمام خوانده، بعد خلاف آن ثابت گرديده:

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: مسافر مي تواند در مسجدالحرام و مسجد پيغمبر صلي الله عليه و آله و … نمازش را تمام بخواند واحتياط در اين است كه نماز را شكسته بخواند ولي اگر بخواهد در جايي كه اوّل جز و اين مسجد نبوده و بعد به اين مساجد اضافه شده نماز بخواند، احتياط واجب آن است كه شكسته بخواند.

آية اللَّه تبريزي و آيةالله وحيد: در همه مكه و مدينه قديم مي تواند قصر و تمام بخواند. (استفتائات، س 129).

آيات عظام خامنه اي، سيستاني، صافي، فاضل، گلپايگاني، مكارم، نوري: مي تواند در تمامي دو شهر مكه و مدينه نماز را تمام بخواند و اختصاص به مسجدالحرام و مسجد النبي ندارد.

آية اللَّه خويي: ظاهراً اختصاص ندارد بلكه اين حكم در شهر قديمي مكه و مدينه جاري است. (منهاج الصالحين، مسأله 925). قيد قديمي در منهاج نيست بلكه در استفتائات و در بعض مناسك مذكور است.

(2). آيةاللَّه بهجت: ساقط است و به نحو عزيمت.

آيةاللَّه تبريزي: نوافل ساقط است و استحباب ندارد و مقصود از سقوط به نحو عزيمت همين است ولي منافات با اتيان آنها به قصد رجا ندارد.

آيةاللَّه صافي: ظاهراً نوافل ساقطه از مسافر در مورد سؤال ساقط است بلي اتيان آنها براي كسي كه تمام را اختيار كرده رجاء مانعي

ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 559

اگر واقعِ ده روز را قصد كرده- مثل اين كه يقين داشته كه ماه، سي روز و روز ترويه مثلًا، سه شنبه است، بعداً معلوم شود ماه بيست و نه روز و روز ترويه، دوشنبه است- بايد نماز را تمام بخواند؛

و اگر واقع آن را قصد نكرده و فقط خيال مي كند كه ده روز مي ماند- مثل اين كه مي داند ماه بيست و نه روز و ترويه دوشنبه است ولي در حساب اشتباه و خيال كرده تا آن روز، ده روز است در حالي كه واقعاً نيست- بايد بعد از كشف خلاف، نمازها را علي الأحوط جمع بخواند و آنچه تمام خوانده را نيز شكسته قضا نمايد.

قصد عشره و رفتن به عرفات

1338- كساني كه در مكه قصد عشره نموده اند و به عرفات، مشعر و مني مي روند و به مكه باز مي گردند، اگر مسافت شرعي محقق نشود، نمازشان تمام است.

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: قصر است و بايد نمازش را احتياطاً قضا كند.

آية اللَّه خامنه اي: در مكّه و مدينه در كمتر از ده روز هم بين قصر و اتمام مخيّر است.

آية اللَّه فاضل: در فرض اول كه واقع ده روز را قصد كرده است نمازهايي را كه تمام خوانده صحيح است و تا وقتي كه انشاء سفر جديد نكرده است نمازها را حتي در عرفات و مني بايد تمام بخواند، اما در فرض دوم كه در واقع قصد ده روز نداشته و اشتباه كرده است نمازهايي را كه در مكه تمام خوانده صحيح است و مادامي كه در مكه است مخير بين قصر و اتمام است اما در عرفات و مني بايد شكسته بخواند.

آية اللَّه تبريزي: در

هر دو صورت در مكه قديم مخيّر است بين قصر و تمام و در غير آن وظيفه اش قصر است و نمازهايي را كه در غير مكه قديم تمام خوانده بنابر احتياط اعاده كند.

آية اللَّه خويي: فتواي ايشان در اين مسأله در دست نيست ولي آنچه نماز تمام خوانده و وقت آن گذشته قضا ندارد و قبلًا گذشت كه در مكه قديمه شخص مخيّر بين قصر و تمام است.

آية اللَّه سيستاني: به هر حال نماز تمام در همه شهر مكّه صحيح است.

(2)- آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: مسافر مخير است نماز خود را در تمام شهر مكه مكرمه و مدينه منوره به صورت تمام يا شكسته بخواند، بنابراين احتياط آن است كه پس از كشف خلاف نمازهاي خود را تمام بخواند.

آية اللَّه مكارم: بايد قصر بخواند، جمع لازم نيست.

(3)- براي به دست آوردن حكم اين مسأله و شناخت نظر آيات عظام به توضيح المسائل آنان مراجعه شود، مضافاً بعضي از آيات قائل بودند كه نماز را در تمام شهر مكه و مدينه مي توان به نحو تخيير بين قصر و اتمام انجام داد.

(4)- آية اللَّه بهجت: در مواردي كه نماز در مكّه تمام است در عرفات و مشعر و مني هم تمام است و گرنه قصر است. (پرسشهاي جديد حج ص 31 س 131.)

آية اللَّه خويي: در فرض مذكور در مكّه معظّمه بدون قصد عشره هم اداي نماز به نحو تمام صحيح و مجزي است و با قصد عشره متعيّن مي شود، و با خارج شدن به عرفات حكم سفر برايش تجديد مي شود كه بايد در آن ايّام نماز رباعي را شكسته بخواند (با احراز مسافت شرعيه) در

عرفات و مني و چون به مكّه برمي گردد باز مخيّر بين قصر و تمام است، در خود مكّه مكرّمه، البتّه نه در محلّه هاي دور فعلي آن، كه شك در لحوق آن به مكّه باشد. (آراء المراجع، ص 410).

آية اللَّه سيستاني: اگر مجموع مسافت از مكّه به عرفات و از آنجا به مشعر و مني تا مكّه 44 كيلومتر يا بيشتر باشد نماز شكسته است و اگر كمتر باشد نماز تمام است و در اين صورت اگر از عرفات قصد بازگشت به وطن را داشته باشد و آمدنش به مكّه نه از اين جهت باشد كه محلّ اقامت او است بلكه از اين جهت كه در راه واقع است نمازش در مشعر و مني شكسته است و در مكّه مخيّر است.

آية اللَّه گلپايگاني: در فرض مذكور اگر قصد برگشت به وطن ندارد تا در محل اقامه است بايد نمازش را تمام بخواند و اگر قصد مراجعت به وطن قبل از ده روز داشته باشد در عرفات نماز تمام است و در برگشت از محلي كه رفته و در محلّ اقامه در مشعر و مني و در مكه پس از مراجعت از عرفات بايد نماز را شكسته بخواند البته در مكه مخيّر بين قصر و اتمام است. (آراء المراجع، ص 411).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 560

1339- افرادي كه در مكه قصد اقامت ده روز نموده اند و به عرفات مي روند، در صورت عدم تحقق مسافت شرعيّه يا شك در آن، باقي بر تمام هستند؛ و اگر در بازگشت به مكه، از جهت اين كه محل اقامت است، باز مي گردند و تصميم دارند بعد از رسيدن به

مكه، قصد مسافرت كنند، نمازشان در خود مكه هم تمام است.

نماز در عرفات و مشعر و مني

1340- فاصله بين مكه و عرفات كه قبلًا چهار فرسخ بوده امروزه با توجه به توسعه مكه و اتصال شهر به منا، كمتر از مسافت شرعي است؛ در اين صورت، كسي كه قصد اقامه ده روز در مكه را نموده و سپس به عرفات و مشعر و منا مي رود و چهار شب يا بيشتر در آنجا بيتوته مي كند نماز او در عرفات و مشعر و منا و پس از مراجعت به مكه قصر است يا تمام؟

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل، آية اللَّه مكارم: فاصله مكه تا عرفات فعلًا مسافت شرعيه نيست و اگر قبلًا در مكّه قصد اقامت كرده اند نمازشان در مكه و عرفات و در بازگشت تمام است.

(2). آية اللَّه خامنه اي: اگر پس از استقرار حكم اقامت عشره در مكه مكرمه به عرفات و مشعر و منا مي رود، با فرض اين كه رفت و برگشت از عرفات و مشعر و منا هشت فرسخ شرعي نيست نمازش در عرفات و منا تمام است.

آية اللَّه فاضل: اگر اقامه ده روزه با قطع نظر از چند شب مذكور باشد در مواضع ذكر شده نماز تمام است و اگر مجموعاً باشد نماز در آن مواضع شكسته، ليكن در مكه و اگر چه بعد از مراجعت باشد مخير بين قصر و اتمام است.

آية اللَّه بهجت: به ذيل مساله 1338 مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: چنانچه از آخر خانه هاي مسكوني فعلي مكه تا عرفات كمتر از چهار فرسخ و رفتن به عرفات و مشعر و منا و رجوع به مكه كمتر از هشت فرسخ باشد در صورتي كه شخص بعد از

اقامت ده روز- با قصد اقامت از قبل- به عرفات برود و يا اين كه قصد اقامت ده روز در مكه نموده و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي از اقامت در مكّه منصرف شده و تصميم گرفت به عرفات برود نمازهاي او در عرفات و مشعر و منا، و در رفتن و برگشتن تمام است و در غير ايندو صورت مسافر است و بايد نمازهاي خود را در غير مكه قديم، قصر بخواند و در خود مكه قديم مخير است بين قصر و تمام.

آية اللَّه مكارم: نماز او تمام است.

آية اللَّه سيستاني: اگر مسافت مكه تا عرفات و از آنجا تا مشعر و از آنجا تا منا و تا مكّه (44) كيلومتر باشد نمازش را در اين اماكن قصر مي خواند و الّا لازم است نمازش را تمام بخواند، بله اگر كمتر از (44) كيلومتر باشد اگر برگشتنِ او به مكه عبوري باشد نه اين كه برگشتن به محلّ اقامت است، پس حكم او در مشعر و منا قصر است ولي در مكه مخير است بين قصر و اتمام.

آية اللَّه صافي: در فرض مذكور نماز شخص مذكور در عرفات و مشعر و منا تمام است همچنين پس از مراجعت به مكه، در مكه هم تمام است.

آية اللَّه نوري: در صورتي كه بعد از استقرار قصد اقامت ده روز در مكه كرده باشد نمازش در عرفات و مشعر و منا تمام است و الّا قصر است و در مراجعت در مكه بجهت اين كه در اين شهر مخيّر است بين قصر و اتمام، اگر قصد اقامت نكرد مخيّر است و اگر قصد اقامت كرد كه

بايد تمام بخواند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 561

نماز در هواپيما

1341- هنگامي كه زائران بيت اللَّه الحرام يا سايرين، وقت نماز در هواپيما هستند، در صورتي كه شرايط نماز- مثل قيام و قبله و ركوع و سجود- مراعات شود، آيا در صورت علم يا احتمال رسيدن در وقت نماز به مقصد و امكان خواندن آن، نماز در هواپيما كفايت مي كند يا بايد تأخير بيندازند؛ و در صورتي كه نماز را در آن حال خواندند و در وقت نماز پياده شدند، اعاده آن لازم است يا نه؟

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: اظهر جواز و كفايت آن است اگر چه احوط تأخير است براي تحصيل استقرار مطلق.

آيت اللَّه خامنه اي: با تمكّن از استقرار و استقبال قبله، نماز صحيح و مجزي است، بلكه جهت درك فضيلت اوّل وقت افضل است.

آيت اللَّه تبريزي: چنانچه احتمال بدهند كه تا آخر وقت هواپيما به زمين ننشيند مي تواند در هواپيما نماز بخوانند و اگر پيش از اتمام وقت هواپيما به زمين نشست نمازشان را اعاده كنند.

آيت اللَّه فاضل و آيت اللَّه سيستاني: در فرض مذكور نماز در هواپيما كافي است.

آيت اللَّه صافي: در صورت علم بايد تأخير نمايد و در صورت احتمال، احوط خواندن و چنانچه قبل از گذشتن وقت به مقصد رسيد اعاده است.

آيت اللَّه مكارم: چنين نمازي صحيح است و اعاده ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 562

4- احكام روزه و اعتكاف
روزه ماه رمضان و حكم اول ماه

1342- اگر از سوي حاكم عامه اوّل ماه رمضان اعلام شود، براي كساني كه در آن بلاد هستند و تقيّه اي هم در تبعيّت نيست و براي خود فرد هم يقين به اوّل ماه نيست، آيا تبعيّت لازم است؟

روزه در مدينه

1343- آيا استحباب سه روز روزه مستحبي در مدينه منوره براي برآمدن حاجت، اختصاص به مسافر دارد، يا براي اهالي مدينه و كسي كه قصد عشره دارد نيز، مستحب است.

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: با عدم شرائط تقيه به وظيفه خود طبق رساله عمل مي كند.

آية اللَّه تبريزي: در فرض مزبور تبعيت لازم نيست بلكه به قصد ماه رمضان نبايد روزه بگيرد.

آية اللَّه سيستاني: تبعيّت در اين صورت جايز نيست.

آية اللَّه صافي: در فرض سؤال، تبعيّت واجب نيست ولي به قصد شعبان روزه گرفتن مستحب است.

آية اللَّه فاضل: بلي در اين موارد مطلقاً تبعيت صحيح و لازم است.

آية اللَّه مكارم: در فرض مسأله، تبعيّت واجب نيست.

آية اللَّه نوري: تبعيّت لازم است و اين خود يك نوع تقيّه است كه تقيّه مداراتي خوانده مي شود.

(2). آيت اللَّه خامنه اي: اختصاص به مسافر ندارد، و ذكر مسافر جهت استثناء از صوم در حال مسافر بودن است.

آيت اللَّه تبريزي: حكم مزبور اختصاص به مسافر دارد و شامل اهل مدينه نمي شود و در مسافر بين اين كه نمازش قصر باشد يا به جهت قصد اقامت ده روز نمازش تمام باشد، فرقي نيست، واللَّه العالم.

آيت اللَّه سيستاني: براي همه مستحب است.

آيت اللَّه صافي: بعيد نيست اختصاص به مسافر نداشته باشد، واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: استحباب آن به قصد ورود براي غير مسافر ثابت نيست، بلي رجاءاً مانعي ندارد.

آيت اللَّه مكارم: اين حكم مخصوص مسافر است ولي ديگران بر

اساس قانون اوّلي هر روزي بخواهند مي توانند به قصد حاجت روزه بگيرند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 563

اعتكاف در مسجدالحرام

1344- بسياري از زائران خانه خدا خواهان اعتكاف در مسجدالحرام هستند باتوجه به فرصت معنوي و تأثير فراوان روحي و رواني آن و لزوم روزه جهت اعتكاف، آيا مي توانند پس از حضور در مكه مكرمه با نذر، به اعتكاف بپردازند؟ 1345- شخصي قصد اعتكاف در مسجدالحرام را دارد، آيا مي تواند قبل از اذان صبح در تنعيم محرم شود و بقيه اعمال را در حال اعتكاف انجام دهد، با توجه به اين كه محل سعي جزو مسجد نيست؟

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: مانعي ندارد.

آية اللَّه تبريزي: چنانچه نذر روزه در مكّه نمايد تا روزه در سفر صحيح باشد، مي تواند معتكف شود.

آية اللَّه سيستاني: اگر نذر كنند كه در سفر روزه بگيرند اشكال ندارد.

آية اللَّه صافي: صحت نذر روزه بعد از ورود به مكه مكرمه مورد اشكال است.

آية اللَّه خامنه اي و آية اللَّه فاضل: ظاهر آن است كه صحّت روزه در سفر با نذر در وطن محقّق مي شود.

آية اللَّه مكارم: بدونِ نيّت اقامه ده روز روزه گرفتن و اعتكاف كردن، اشكال دارد.

آية اللَّه نوري: نمي توانند مگر اين كه در وطن نذر روزه كرده باشند.

(2). آيةاللَّه بهجت: مانعي ندارد.

آية اللَّه خامنه اي: مي تواند محرم شود و خروج از مسجد براي انجام سعي مانع ندارد.

آية اللَّه سيستاني: مي تواند ولي لازم است اعمال را تا زماني تأخير بياندازد كه سعي او پس از پايان اعتكاف باشد، ولي چنانچه صبر كردن تا آن موقع سخت باشد مي تواند از عنوان حاجت ضروري استفاده نمايد و از مسجد جهت انجام سعي خارج شود.

آية اللَّه صافي: احرام او

صحيح است و خروج از مسجد براي سعي مضرّ به اعتكاف نيست و اگر احتياط نمايد و اعمال عمره را بعد از اعتكاف بجا آورد اولي است.

آية اللَّه فاضل: مانعي ندارد لكن سعي نمايد تا عمل سعي را زودتر به پايان رساند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)؛؛ ص563

آية اللَّه مكارم: اين مقدار اشكال ندارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 564

فصل دوم: احكام خمس مربوط به عمره

1- نداشتن سال خمسي
اشاره

1346- كسي كه سال خمسي ندارد، اگر به حج مشرف شود و با پول خود، لباس احرام و قرباني خريداري نمايد، اگر آن پول، از درآمد كسب و حقوق است و معلوم نيست كه ربح بين سال است، بدون تخميس، حكم غصب را دارد و طواف و قرباني، صحيح نيست. 1347- اگر شخصي بدون اين كه خمس مال خود را بپردازد، به حج برود، اگر لباس احرام و قرباني او با پول غير مخمّس نباشد، عمل او اشكال ندارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه فاضل: به احتياط واجب با مجتهد جامع الشرايط مصالحه كند.

(2)- آيات عظام بهجت، خامنه اي، صافي، گلپايگاني: ولكن اگر همانطور كه متعارف است به ذمّه خريداري كرده باشد، حجّش صحيح است.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بنابر احتياط واجب اگر ساترش متعلق خمس باشد، ولي اگر همانطور كه متعارف است به ذمّه خريده، حجش اشكال ندارد.

آية اللَّه سيستاني: در فرضي كه خمس واجب باشد اگر همانطور كه متعارف است به ذمّه خريداري كرده باشد اشكال ندارد.

آية اللَّه فاضل: ولي در همين فرض چنانچه بداند پول از درآمد همان سال است و در همان سال خرج شود خمس واجب نيست.

آية اللَّه نوري: و بايد خودش آنها را انجام بدهد و اگر چون مراجعت كرده

قدرت ندارد بايد براي انجام طواف و نماز طواف و قرباني نايب بگيرد.

(3)- مراجعه شود به مسأله قبل.

آية اللَّه بهجت: چنانچه با عين مال غير مخمّس معامله كرده؛ يعني عين مال در مقابل لباس قرار گرفته، طواف و نماز با آن لباس باطل است ولي اگر لباس را به ذمّه خريده و بعد از معامله، آن مال غير مخمّس را در عوض دين پرداخت نموده، طواف و نماز با آن لباس باطل نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 565

حسابرسي مال و صحت اعمال

1348- آيا براي صحّت اعمال عمره و حج- براي كسي كه حسابرسي خمس ندارد- پرداخت خمس لباس احرام و لباسي كه در طواف و نماز طواف مي پوشد، كفايت مي كند، يا بايد حسابرسي تمام اموال صورت گيرد؟

احرام و طواف در لباس غيرمخمّس

1349- اگر شخصي با پول خمس نداده، لباس احرام بخرد و با آن محرم شده، و طواف و نماز بجا آورد، اگر از روي علم و عمد نبوده، اصل عمره و حج او صحيح است؛ ولي در صورتي كه جاهل مقصر باشد، بايد طواف و نماز را اعاده كند.

______________________________

(1). آيت اللَّه تبريزي: با اجازه مرجع تقليد مي تواند در بخشي از اموال خمس را محاسبه كرده و از آنها براي لباس احرام و لباس ساتر در طواف و نماز طواف و قرباني استفاده كند و نيّت او بر اين باشد كه خمس بقيه اموال را نيز بپردازد تا اعمالش مورد قبول واقع شود.

آيت اللَّه خامنه اي: در فرض سؤال پرداخت خمس براي اموال مذكور و همچنين براي پولي كه براي قرباني مي پردازد كفايت مي كند.

آيت اللَّه سيستاني: حسابرسي بقيه اموال در صحت حج دخالت ندارد، ولي اگر به مقدار بدهكاري خمس و مصارف حج نداشته باشد، حج او حَجّةالاسلام نيست.

آيت اللَّه صافي: چنين تخميسي صحيح نيست؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: خير كفايت نمي كند، بلكه بايد كلّ اموال خود را مخمس كند.

آيت اللَّه مكارم: حداقل بايد خمس تمام هزينه حج را بپردازد و سزاوار است كه مردم را به اين كار عادت ندهند؛ زيرا فرصتي است براي پاك كردن تمام اموال.

آيت اللَّه نوري: چنانچه متعلق خمس بوده اند، تخميس آن براي صحت حج كفايت مي كند، ولي لازم است بقيه اموال نيز جهت خمس حسابرسي شود.

(2)- مراجعه به مسأله 1346 شود.

آية اللَّه

بهجت: اگر قصد قربت از او محقق نشده است. (وسيله، ص 179).

آية اللَّه صافي، آية گلپايگاني: اگر با عين پول خمس نداده لباس احرام بخرد اشكال دارد. (آداب و احكام حج، مسأله 542).

آية اللَّه فاضل: و بنابراحتياط سعي و تقصير را نيز اعاده كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 566

اگر دهنده پول اهل خمس نباشد

1350- كسي كه پولي به او داده اند كه حج يا عمره به جا آورد، اگر يقين به وجود خمس در آن ندارد، حج او اشكال ندارد ولو اين كه دهنده پول، اهل خمس نبوده و گيرنده در ظرف چند سال آن را پس انداز كرده باشد؛ ولي اگر يقين به وجود خمس در مال باشد، لازم است حداقل احرام و قرباني را از غير آن مال، تهيه نمايد. 1351- لباس احرامي كه معلوم نيست از درآمد است، يا وجوهات شرعيه، تخميس آن لازم نيست، هرچند احتياط مطلوب است.

طواف با پول خمس نداره

1352- اگر طواف كننده در حال طواف، پول خمس نداده همراه داشته باشد، طوافش اشكال پيدا نمي كند.

خريد لباس احرام از پول مشكوك الخمس

1353- اگر با پولي كه معلوم نيست متعلق خمس است يا نه، لباس احرام بخرد، لازم نيست

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: و ساير هزينه هاي حج.

(2)- به مسأله 1354 مراجعه شود.

آية اللَّه بهجت: با توجه به لزوم خمس در هبه، علي الأحوط و همچنين اين كه در طول هفت يا هشت سال اين پول جمع شده، بايد خمس به آن تعلّق گرفته باشد.

آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني، فاضل: چنانچه پولهاي جمع شده تا سال تشرف به حج را تخميس نماييد به وظيفه عمل شده و حج اشكالي ندارد.

(3). آية اللَّه بهجت: در هر دو مورد به زايد از مؤونه سنه، خمس تعلّق مي گيرد.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر سال بر آن گذشته باشد، لازم است خمس آن را بدهد.

آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب بايد با حاكم شرع به نسبت احتمال مصالحه كند.

آية اللَّه فاضل: و اين در صورتي است كه وجوهات شرعيّه را به عنوان شهريه گرفته باشند، امّا اگر به عنوان استحقاق يا خدمات ديني گرفته اند و سال بر آن گذشته است بايد خمس آن را بدهند.

(4)- آية اللَّه بهجت: همان حكم محمول غصبي در نماز را دارد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: در صورتي كه طواف موجب حركت اضافي نشود. (مجمع المسائل، ج 1، ص 472، مسأله 21).

آية اللَّه نوري: طوافش اشكال پيدا مي كند.

(5)- آية اللَّه فاضل: با مجتهد جامع الشرايط مصالحه كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 567

خمس بدهد و طواف صحيح است هرچند احتياط مطلوب است.

تهيه قرباني از غير مخمّس

1354- اگر قرباني از وجه غير مُخَمَّس باشد، كفايت نمي كند.

2- سپرده هاي حج و عمره و خمس آن

1355- آيا به سپرده هاي حج و عمره و سود آنها، خمس تعلق مي گيرد؟

______________________________

(1)- آية اللَّه تبريزي: اگر احتمال مي دهد از ربحي مي خرد كه سال بر آن نگذشته اشكال ندارد.

آية اللَّه خويي: صور مسأله مختلف است و احتياط به مصالحه با حاكم شرع ترك نشود. (مستفاد از منهاج الصالحين، كتاب الخمس، ص 343).

آية اللَّه سيستاني: اگر احتمال مي دهد خمس به آن متعلق باشد به احتياط واجب بايد با حاكم شرع به نسبت احتمال مصالحه كند ولي طواف با فرض خريد به نحو كلّي في الذمه صحيح است.

(2)- مراجعه شود به مسأله 1346.

آية اللَّه بهجت: اگر معامله به ذمّه باشد، ظاهراً كافي است. (مستفاد از س 97 مناسك).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: چون متعارف خريد به ثمن كلي است، قرباني صحيح است.

آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه نوري: چون متعارف خريد به ثمن كلي است، قرباني صحيح است ولي ذمه اش به اندازه خمس مشغول است.

آية اللَّه مكارم: كفايت مي كند.

(3). آيةاللَّه بهجت: خمس ندارد.

آيت اللَّه تبريزي: در فرض سؤال چنانچه بر اصل پول سال بگذرد؛ يعني از وقت به دست آوردن پولي كه به بانك سپرده اند، سال گذشته، بايد خمس آن را بپردازند و نسبت به مقداري كه زيادتر از اصل پول به آنها مي دهند، اگر در همان سال به حج يا عمره بروند چيزي بر آنها نيست. واللَّه العالم.

آيت اللَّه خامنه اي: در فرض مرقوم، اگر در همان سالِ خمسي سپرده گذاري به حج يا عمره مي رود، خمس ندارد، ولي اگر نوبت حج او پس از آن سال خمسي است، اصل پول خمس دارد لكن سود حاصله اگر پيش از سال عزيمت قابل

وصول نبوده جزو درآمد سال وصول، محسوب است كه اگر در همان سال به حساب هزينه سفر محسوب شود، خمس ندارد.

آيت اللَّه سيستاني: به اصل پول خمس تعلق مي گيرد و نيز به سود آن، اگر از طريق معامله شرعيّه ملك صاحب پول شده است، بلي اگر حج بر آنها مستقر شده و راه ديگري براي رفتن به حج در سال ثبت نام نداشته باشند خمس به آن تعلق نمي گيرد.

آيت اللَّه صافي: وجوب خمس معلوم نيست، هرچند احتياط خوب است و نسبت به سود آن، اگر با آن پول معاملات شرعي، با رعايت شرايطش انجام شود و پرداختِ سود، طبق قرارداد بايد در موقع تحويل اصل پول پرداخت شود، سود مذكور از منافع سال وصول است كه اگر در همان سال صرف مؤونه شود خمس ندارد و اگر باقي بماند آن هم خمس دارد.

آيت اللَّه فاضل: افرادي كه براي تشرف به حج يا عمره ثبت نام مي كنند و در همان سال توفيق تشرّف پيدا نمي كنند، بايد خمس اصل پول و سود متعلّقه مربوط به سنوات سابق را بپردازند، مگر براي افرادي كه حج بر آنها مستقر شده و تمكّن از خريد فيش را ندارند.

آيت اللَّه مكارم: هرگاه اين پول از درآمد همان سالي باشد كه نام نويسي كرده است، نه به آن خمس تعلق مي گيرد و نه به سود آن.

آيت اللَّه نوري: اگر همان سالي كه مستطيع شده است، آن پول را براي انجام حج در نوبت خود به حساب ريخته است، آن پول جزو مؤونه و مخارج آن سال محسوب مي شود و خمس ندارد ولي اگر در سالهاي قبل مستطيع بوده است و تأخير انداخته و به حساب نريخته است بايد خمس آن

را بدهد.

و در عُمره نيز اگر به طور متعارف يك مرتبه يا در چند سال يك مرتبه باشد، پولي كه به حساب ريخته است خمس ندارد امّا سودي كه مي گيرد از ارباح آن سالي است كه آن را تحويل مي گيرد و اگر تا آخر سالِ خمسي خود آن را در مخارج لازم زندگي خرج كرد، خمس ندارد و اگر بماند و سال بر آن بگذرد خمس دارد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 568

1356- شخصي براي عمره مفرده ثبت نام كرده، در حالي كه تشرف او در سالِ ثبت نام قطعي بوده، ولي در سال بعد به او نوبت رسيده، آيا سرِ سالِ خمس، به پول واريز شده، خمس تعلّق مي گيرد؟ 1357- سودي كه از طرف سازمان حج و زيارت به سپرده هاي مردم تعلّق مي گيرد، چه حكمي دارد؟

______________________________

(1). آيات عظام بهجت، صافي، مكارم و نوري: در فرض سؤال خمس واجب نيست.

آية اللَّه تبريزي: بايد آن را تخميس نمايد، واللَّه العالم.

آية اللَّه خامنه اي: حكم مسأله قبل را دارد.

آية اللَّه سيستاني: خمس دارد.

آية اللَّه فاضل: به حاشيه مساله قبل مراجعه شود.

(2). آيت اللَّه بهجت: اگر بعد از پايان كار، سود را با چيزي معامله كنند اشكال ندارد و يا اين كه زايد را صدقه دهند، با استجازه از حاكم شرع علي الأحوط.

آيت اللَّه تبريزي: با توجه به اين كه افراد ثبت نام كننده نسبت به فهم مورد قرارداد و عمل به قرارداد بر طبق عقود شرعيه متفاوت هستند، حكم مسأله متفاوت است.

چنانچه اطمينان به انجام معامله شرعيه ندارند بايد شرط اضافه بر اصلِ پول نكرده و خود را طلبكار ندانند و اگر به حج رفتند، فقط مقداري را كه سازمان حج و زيارت

از آنان مي گيرد (مانده هزينه ها) به حساب حج و زيارت واريز مي كنند. و اگر به حج نرفتند و زياده به آنان داده شد، با زياده، معامله مجهول المالك مي نمايند.

آيت اللَّه خامنه اي: سود حاصله از معامله مضاربه اي براي سپرده گذار حلال است.

آيت اللَّه سيستاني: اگر واقعاً مضاربه اي صورت بگيرد و رعايت شرايط آن بشود، هرچند عقد كتبي باشد، اشكال ندارد و سود حاصله حلال است، ولي بايد سهم هركدام از عامل و مالك به عنوان درصدي از «سود» تعيين شود نه درصدي از «سرمايه».

آيت اللَّه صافي: اگر صاحب پول، پول را به بانك بدهد و بانك را وكيل كند كه پول را در تجارت شرعي به كار گيرد و سود تجارت را به نحوي كه توافق مي كنند تقسيم كنند مانع ندارد، ولي اگر پول را به عنوان قرض به شرط سود در بانك بگذارد ربا و حرام است و اگر به عنوان مثلًا مضاربه بگذارد كه 17 اصل پول به او داده شود، مضاربه باطل است؛ واللَّه العالم.

آيت اللَّه فاضل: چنانچه بين صاحب پول و بانك، اين عمل به قصد مضاربه انجام گيرد، صحيح است و سود حاصله مشروع است و در صورتي كه به قصد مضاربه نباشد، چنانچه شرط زياده و منفعت نشده باشد، باز سود حاصله اشكالي ندارد.

آيت اللَّه مكارم: در صورتي كه مطابق يكي از عقود شرعيه عمل شود وسودي به صاحب پول بدهند، اشكالي ندارد.

آيت اللَّه نوري: در صورتي كه دهندگان وجه به اين موضوع راضي و با آگاهي آنان باشد، اشكال ندارد؛ براي اطلاع بيشتر به توضيح المسائل ص 606 مراجعه نماييد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 570

فصل سوم: احكام تقليد

عمل بدون تقليد

1358- شخصي كه مقلد هيچ يك از فقها نبوده و

حج و عبادت هاي ديگر را بدون تقليد انجام داده، اگر اعمالش مطابق فتواي كسي كه بايد از او تقليد كند، باشد صحيح است.

رجوع قهري احتياط واجب بدون نيت رجوع

1359- اگر اعلم در مسأله اي احتياط واجب كرده است، آيا لازم است مقلِّد جهت رجوع به فالاعلم بداند مرجعش احتياط واجب كرده و نيت رجوع كند، يا همين كه در مقام انجام وظيفه شرعي بوده و عملش طبق فتواي فالأعلم است كافي است؟ به عبارت ديگر، اگر اعلم مثلًا در احرام از مكه قديم احتياط واجب است، ولي فالأعلم چنين احتياطي نداشته، و مقلِّد اعلم از مكه جديد محرم شده و بعد از اعمال حج فهميده است كه اعلم چنين احتياطي داشته، آيا عملش صحيح است يا خير؟ و اكنون چه وظيفه اي دارد؟

______________________________

(1)- آية اللَّه مكارم: اگر مطابق فتواي كسي كه الآن از او تقليد مي كند باشد صحيح است.

آية اللَّه سيستاني: اگر مطابق فتواي كسي كه الآن بايد از او تقليد كند باشد صحيح است، در غير اين صورت نيز گاهي صحيح است، مانند اين كه جاهل قاصر باشد و اخلال به چيزي شده باشد كه با جهل قصوري ضرر ندارد.

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: اگر اعمالش مطابق واقع باشد و عبادات را به قصد قربت بجا آورده باشد صحيح است و راه به دست آوردن مطابق شدن آن با واقع اين است كه يا علم پيدا كند كه مطابق با واقع بوده يا آن كه مطابق فتواي مجتهدي كه فعلًا وظيفه اش تقليد از او است واقع شده است. (توضيح المسائل 14، احكام تقليد).

(2). آيةاللَّه بهجت: مي تواند با رجوع فعلي، آن عمل را تصحيح كند.

آيت اللَّه خامنه اي: اگر عمل او در هنگام صدور از

وي مطابق با فتواي كسي بوده كه مي توانست شرعاً از او تقليد كند، صحيح و مجزي است.

آيت اللَّه تبريزي: پس از فهميدن فتواي فالأعلم در تصحيح عمل، به فتواي وي استناد مي كند. بايد براي ادله به كتب استدلالي مراجعه شود.

آيت اللَّه سيستاني: اگر مطابقت با فتواي كسي كه مي تواند از او تقليد كند داشته باشد، الآن مي تواند به او رجوع كند.

آيت اللَّه صافي: در فرض سؤال، اگر بعد از خاتمه اعمال نيت كند كه آنچه انجام داده ام بر طبق نظر فالأعلم باشد اشكال ندارد البته مشروط به اين كه هنگام احرام از مكه جديد قصد قربت از او متمشي شده باشد.

آيت اللَّه فاضل: چنانچه عمل صادر شده در هنگام وقوع مطابق فتواي فالاعلم باشد كفايت مي كند ولو اينكه شخص در حين عمل علم به اين مطابقت نداشته است، ليكن لازم است بعد از عمل براي تصحيح آن استناد به آن فتوي داشته باشد.

آيت اللَّه مكارم: بعد از اعمال حج رجوع به فالأعلم مي كند و چون عمل گذشته او با آن هماهنگ است، اعاده لازم نيست.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 571

بقاء بر تقليد ميّت

1360- تقليد ميّت ابتداءً جايز نيست، ولي بقاء بر تقليد ميّت اشكال ندارد ولي بايد به فتواي مجهتد زنده باشد؛ و كسي كه در بعضي از مسائل به فتواي مجهتدي عمل كرده، بعد از مردن آن مجتهد، مي تواند در همه مسائل از او تقليد كند.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: فقها حيات را شرط مي دانند؛ يعني مي گويند: براي ابتداي تقليد بايد از مجتهد زنده تقليد كرد و امّا اگر مرجع تقليد انسان از دنيا رفت، در اين كه آيا مي تواند بر تقليد باقي بماند يا بايد

به مجتهد زنده مراجعه نمايد، مورد اختلاف است، پس اگر كسي در اين مسأله مجتهد بود طبق نظر خودش عمل مي كند وگرنه طبق نظر مجتهد زنده عمل مي كند.

باقي ماندن بر تقليد ميّت در مسائلي كه در آنها تقليد و عمل كرده است، در صورتي كه مجتهدي كه از دنيا رفته با مجتهد زنده از نظر علمي مساوي باشند، بنابر اقوي جايز است، هر چند با اجازه مجتهدي ديگري بر تقليد باقي بوده و عمل كرده باشد؛ و اگر مجتهدي كه از دنيا رفته اعلم باشد، واجب است بر تقليد او باقي بماند و اگر مجتهد زنده بعداً اعلم شد واجب است در تمامي مسائل به او عدول نمايد.

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: اگر مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند از دنيا برود، در صورتي كه فتواي او در نظر مقلّد بوده و فراموش نكرده باشد، حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است؛ واگر فتواي او را ياد نگرفته (خويي: يا فراموش كرده است) لازم است به مجتهد زنده رجوع كند. (تبريزي: و بعيد نيست در صورتي كه فراموش كرده است باز بتواند به فتواي او عمل كند.)

آية اللَّه سيستاني: اگر مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند از دنيا برود، حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است. بنابراين، اگر او اعلم از مجتهد زنده باشد بايد- با علم به اختلاف در مسائل محل ابتلا ولو اجمالًا- بر تقليد او باقي بماند و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد، بايد به مجتهد زنده رجوع كند. و اگر اعلميتي در ميان آنها معلوم نشود يا مساوي باشند مخيّر است عمل

خود را با فتواي هر كدام تطبيق نمايد مگر در موارد علم اجمالي يا قيام حجّت اجمالي بر تكليف مانند موارد اختلاف در قصر و تمام كه بنابراحتياط واجب بايد رعايت هر دو فتوا را بنمايد و مراد از تقليد در صدر اين مسأله صرف التزام به متابعت از فتواي مجتهد معيّن است نه عمل كردن به دستور او.

آية اللَّه صافي: بلكه جواز بقا بر تقليد او در ساير مسائل نيز بعيد نيست. ولي اگر مجتهد ميّتي كه از او تقليد مي كرده، اعلم از حي باشد، بقا بر تقليد او، بنابر احتياط، واجب است؛ چنانكه اگر مجتهد حيّ، از ميّت اعلم باشد عدول به حيّ واجب است.

آية اللَّه فاضل: مسأله باقي ماندن بر تقليد ميّت جايز است در صورتي كه مجتهد ميّت و مجتهد حيّ مساوي در علم باشند و چنانچه يكي از آن دو اعلم باشد تقليد از اعلم لازم است و در باقي ماندن بر تقليد ميّت، فرقي بين مسائلي كه عمل نموده ومسائلي كه عمل ننموده وجود ندارد.

آية اللَّه گلپايگاني: اگر مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند از دنيا برود، بايد از مجهتد زنده تقليد كند. ولي كسي كه در مسأله اي به فتواي مجهتدي عمل كرده يا آن را ياد گرفته و ملتزم به عمل به آن شده باشد، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتواي مجتهد زنده رفتار نكرده باشد، مي تواند در آن مسأله به فتواي مجتهدي كه از دنيا رفته باقي باشد.

اگر چه احتياط مستحب آن است كه به فتواي مجتهد زنده رفتار نمايد.

آية اللَّه مكارم: هر گاه مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند

از دنيا برود، باقي ماندن بر تقليد او جايز است بلكه اگر اعلم باشد واجب است، به شرط اين كه عمل به فتواي او كرده باشد و يا حداقل فتواي او را براي عمل گرفته باشد.

عمل كردن به فتواي مجتهد مرده ابتداءً جايز نيست هر چند اعلم باشد بنابر احتياط واجب.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 572

وظيفه نايب در تقليد

1361- نايب بايد اعمال حج را طبق فتواي مرجع خود انجام دهد و ميزان، وظيفه خود اوست؛

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: در نيابت از ميّت به وظيفه خودش عمل مي كند و در نيابت صحيح از زنده في الجمله احتياط مي كند (مناسك، س 23).

آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: چنانچه منوبٌ عنه حيّ باشد، بايد طبق تقليد منوبٌ عنه عمل كند و چنانچه منوبٌ عنه مرده باشد، اگر وصيت كرده، بايد به تقليد منوبٌ عنه عمل كند. در غير اين دو صورت، مراعات تقليد منوبٌ عنه لازم نيست. آية اللَّه تبريزي اضافه فرموده اند: و بنابر احتياط لازم است آن عمل بنا به تقليد وصيّ و ورثه هم صحيح باشد و اگر وصيتي نكرده، نايب به حسب تقليد خودش عمل كند و طوري باشد كه به حسب وظيفه ورثه هم مجزي باشد.

آية اللَّه سيستاني: بايد طبق تقليد خودش عمل كند ولي اگر اجير شده باشد كه طبق نظر منوبٌ عنه يا مستأجر عمل كند، چه به صراحت ذكر شده باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد، بايد به همان نحو عمل كند، مگر در صورت يقين به فساد عمل.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 573

ولي اگر به كيفيت خاصي، اجير شده، بايد طوري عمل كند كه مراعات وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده، بشود.

1362-

اجير و مستأجر، لازم نيست كه سؤال كنند مقلّدِ چه كسي هستند؛ و اجير مطابق تقليد خودش، عمل مي كند.

______________________________

(1). آية اللَّه بهجت: به مسأله قبل مراجعه شود.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط مراعات تقليد منوبٌ عنه را بنمايد.

آية اللَّه خويي: اگر اجير بتواند اعمال را به نحوي انجام دهد كه بداند مطابق تقليد منوبٌ عنه واقع مي شود، و در صورتي كه عمل طبق فتواي مقلَّد منوبٌ عنه به نظر نايب باطل باشد، بايد عمل به احتياط كند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 574

فصل چهارم: لقطه

كراهت برداشتن لقطه حرم

1363- اگر در حرم چيزي پيدا كرد، برداشتن آن كراهت شديد دارد، بلكه احتياط، در برنداشتن است.

لقطه كمتر از درهم

1364- اگر لقطه حرم از يك درهم كمتر باشد، در صورت برداشتن، مي تواند با قصد تملك، آن را مصرف كند و ضامن نيست؛ و چنانچه تملك نكرد و تفريط نكرد، ضامن نيست؛ ولي اگر بدون تملك آن را نگاه داشت ولي كوتاهي و تفريط كرد، ضامن است؛ و اگر قصد تملك كرد و صاحبش قبل از تلف شدن پيدا شد، بايد آن را- بنابر احتياط واجب - به صاحبش رد كند.

لقطه بيشتر از درهم

1365- اگر لقطه اي را كه در حرم برداشت، يك درهم يا بيشتر ارزش داشت، بايد يك سال تعريف و از صاحبش جستجو كند، اگر او را نيافت، بعد از يك سال، بين دو امر، مخير است:

______________________________

(1)- آيات عظام فاضل، مكارم: اين احتياط ترك نشود.

(2)- آية اللَّه خويي، آية اللَّه فاضل: بنابر احتياط بايد عوض صاحبش به مؤمن فقير صدقه بدهد و حق تملك ندارد.

(3)- آية اللَّه سيستاني: بنابر احتياط واجب بايد از طرف صاحبش صدقه بدهد و هر وقت صاحبش پيدا شدچنانچه به صدقه دادن راضي نشود عوض آن را به او بدهد. (توضيح المسائل، م 2574).

(4)- آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(5)- آية اللَّه گلپايگاني: بايد به صاحبش رد كند بنابر احتياط اگر اقوي نباشد (وسيلة النجاة، ج 2، ص 326)

(6)- آية اللَّه سيستاني، آية اللَّه صافي: به احتياط واجب بايد صدقه بدهد.

(7)- آية اللَّه خويي: بنا بر احتياط بايد عوض صاحبش صدقه بدهد و حق تملك ندارد. (منهاج الصالحين، ج 2، ص 646)

آية اللَّه سيستاني: احتياط واجب آن است كه تصدق كند. (توضيح المسائل، م 2577).

آية اللَّه مكارم: هرگاه احتمال قابل توجه در مورد پيدا شدن صاحبش نمي دهد صدقه بدهد.

مناسك حج با حواشي

مراجع تقليد (1387)، ص: 575

اول، حفظ براي صاحبش كه در اين صورت، اگر در نگاهداري كوتاهي نكرد، در صورت تلف، ضامن نيست؛

دوم، صدقه دادن براي صاحبش؛ ولي اگر صاحبش پيدا شد و راضي به صدقه نشد، بايد عوضش را به او بدهد و تملك آن جايز نيست؛ و اگر تملك كند، مالك نمي شود و ضامن است.

حكم پول پيدا شده

1366- اگر شخصي در مكه يا مدينه پولي- اعم از پول ايراني يا غير ايراني- پيدا كند، با يأس از پيدا شدن صاحبش- علي الأحوط - از طرف او به فقير صدقه بدهد.

1367- اگر كسي كه ده رأس گوسفند خريداري نموده بعداً بفهمد كه پول 9 رأس را پرداخت نموده است، به صحت ذبح ضرر نمي زند و پول باقيمانده را با يأس از شناسايي صاحبش، از طرف او به فقير صدقه دهد. 1368- با فرض امكان، برداشتن سنگ و ريگ از صفا و مروه جايز نيست ولي از مشعر مانع ندارد.

______________________________

(1)- آية اللَّه گلپايگاني: و همچنين مي تواند آن را تحويل حاكم شرع بدهد. (وسيلة النجاة، ج 2، ص 326).

آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب.

(2)- براي به دست آوردن نظر مراجع به ذيل مسأله 1363 الي 1365 مراجعه شود.

(3)- آية اللَّه تبريزي، آية اللَّه خويي: بايد فقير مؤمن باشد.

آية اللَّه سيستاني: و به احتياط واجب بايد به اذن حاكم شرع باشد.

(4)- آية اللَّه مكارم: منظور قيمت ارز آزاد است.

(5)- آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط.

آية اللَّه بهجت: برداشتن خاك و سنگ از مسجدالحرام و صفا و مروه جايز نيست و اگر آورده بايد بر گرداند ولي از ساير اماكن حرام نيست (مناسك، س 185).

آية اللَّه خويي: نظر ايشان راجع به برداشتن

سنگ از صفا و مروه به دست نيامد.

آية اللَّه سيستاني: شكستن سنگ هاي صفا و مروه جايز نيست ولي برداشتن آنچه از آنجا جدا شده مانعي ندارد.

آية اللَّه گلپايگاني،: بيرون بردن خاك و سنگ از حرم ممنوع است علي الأحوط. (آراء المراجع، ص 434).

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 576

1369- آوردن خاك، ريگ و سنگ از عرفات، مشعرالحرام، منا، صفا، مروه يا منطقه حرم چه حكمي دارد؟ و چنانچه عمداً يا جهلًا آورده باشد، برگرداندن آن واجب است يا نه؟

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: برداشتن آن (با فرض امكان) از مسجدالحرام و صفا و مروه جائز نيست و اگر آورده بايد برگرداند ولي از ساير اماكن حرام نيست. [مناسك محشّي مسأله 1347]

آية اللَّه تبريزي: برداشتن خاك و ريگ و سنگ از آنچه نام برده شده مانعي ندارد بلي اگر در مسجدالحرام و مسجد خيف و يا ساير مساجد فرض شود، جايز نيست و برگرداندن آن لازم است، واللَّه العالم.

آية اللَّه سيستاني: اشكال ندارد و برگرداندن واجب نيست.

آية اللَّه صافي: بنابر احتياط از آوردن خاك و ريگ حرم خودداري شود واگر آورده، در صورت تمكن به حرم برگرداند، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: از صفا و مروه جايز نيست. و از غير آن دو مانعي ندارد. و در هر صورت برگرداندن لازم نيست. ولي به طور كلي لازم است مؤمنين از اين قبيل اعمال پرهيز كنند.

آية اللَّه مكارم: اين كار شرعاً اشكال دارد و احتياط آن است كه آن را برگرداند.

آية اللَّه نوري: از عرفات و مشعر الحرام اشكال ندارد ولي از صفا و مروه اشكال دارد و بايد برگرداند.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 577

فصل پنجم: احكام مسجد الحرام و مسجد النبي

عدم جواز عبور حائض و نفساء از مسجدين

1370-

حايض و جنب نمي توانند از مسجدالحرام و مسجدالنبي صلي الله عليه و آله- ولو از مقدار توسعه يافته - عبور كنند.

عدم جواز برداشتن قرآن از مسجدين

1371- برداشتن قرآن هاي مسجدين بدون اجازه از متصدي ذيربط، جايز نيست؛ و اگر كسي برداشته، بايد برگرداند.

تيمم جنب براي خروج از مسجد

1372- اگر فرضاً كسي در مسجدين جنب شود، بايد فوراً براي خروج از مسجد تيمم بدل از غسل جنابت كند و خارج شود؛ و با همين التفات، اگر تيمم كند، صحيح و با نيت است.

چند قاعده و مسأله
شك در عمل سابق

1373- اگر در هر يك از اعمال عمره و حج، بعد از ورود به عمل بعد، شك كند، به شك اعتنا

______________________________

(1)- آية اللَّه بهجت: احكام مطلق مساجد را دارند ولي احكام خاصه را ندارند.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط بايد عبور ترك شود.

(2)- آيات عظام خويي، فاضل: مگر اين كه زمان خروج كوتاهتر از زمان لازم براي تيمم و يا مساوي باشد كه در اين صورت واجب نيست.

آية اللَّه بهجت، آية اللَّه سيستاني: مگر اين كه زمان خروج كوتاهتر باشد از زمان تيمّم كه بايد بدون آن خارج شود يا مساوي باشد كه مخيّر است.

آية اللَّه تبريزي: نيت در تيمّم بدل از غسل جنابت، به جهت خروج از مسجد است.

آية اللَّه مكارم: مگر اين كه زمان خروج كوتاهتر از زمان تيمم باشد.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 578

نكند؛ چه شك در اصل بجا آوردن باشد، يا شك در صحت آن.

اعتبار عسر و حرج شخصي

1374- اگر حكمي دائر مدار حرج و مشقت باشد، مراد حرج و مشقت شخصي است.

وسواس و احتياط

1375- در اعمال حج و ساير اعمال، نبايد به وسوسه اعتنا شود، ولي انجام عمل احتياطي بدون وسوسه مانع ندارد.

مس القاب معصومين بدون وضو

1376- مس القاب ائمه اطهار عليهم السلام- مثل «رضا»، «جواد» و «هادي» - بدون وضو، چه حكمي دارد؟ 1377- در فرض حكم قاضي مكه به عيد بودن روزي، بايد تبعيت شود و احتياط لازم نيست ولو با علم به خلاف.

______________________________

(1)- آية اللَّه خويي، آية اللَّه فاضل: ليكن در طواف و سعي، تكرار در اعمال در برخي از صور موجب بطلان است، اگرچه بدون وسوسه هم باشد.

(2). آية اللَّه بهجت: احوط اجتناب است.

آية اللَّه تبريزي: بنابر احتياط جايز نيست، واللَّه العالم.

آية اللَّه خامنه اي: خلاف احتياط است.

آية اللَّه سيستاني: اشكال ندارد.

آية اللَّه صافي: حكم در حرمت مسّ اسامي طيّبه آن بزرگواران عليهم السلام بنابر احتياط واجب است و در القاب شريفه نيز احوط و اولي است، واللَّه العالم.

آية اللَّه فاضل: مس آنها بدون وضو مانعي ندارد.

آية اللَّه مكارم: هر گاه به عنوان اسامي ائمه عليهم السلام بوده باشد احتياط واجب آن است كه بدون طهارت مس نكنند واگربه نام اشخاص ديگر بوده باشد، اشكالي ندارد.

آية اللَّه نوري: اگر بي احترامي محسوب شود جايز نيست و مستحبّ است كه مسّ القاب ائمه اطهار عليهم السلام مطلقاً با وضو صورت بگيرد.

(3)- آية اللَّه اراكي: اگر خلاف تقيّه نشود مي توانند احتياط كنند.

آية اللَّه بهجت: آن كه علم به خلاف فرض شود، كه انسان بداند روزي كه به حكم قاضي روز عرفه (نهم) است، واقعاً روز ترويه و هشتم باشد، كه در اين صورت وقوف با آنها كافي نخواهد بود. بلي با عدم علم به خلاف و عدم قيام حجّت شرعيه برخلاف و با صدق تقيه

بر نحو معهود متعارف، اقوي كفايت موافقت با عامه است چنانكه سيره قطعيه غير مردوعه بر آن دلالت دارد و عدم مانعيت علم به خلاف از صحّت عمل با ناچاري و تقيه، خالي از وجه نيست و عمل به واقع در جميع صور، ظاهراً مجزي است و با عدم شرايط تقيه صحت عمل مورد تأمل است با موافقت عامه، ولو علم به خلاف عمل ايشان بر حسب حكم حاكم ايشان نباشد، واللَّه العالم. (مناسك، مسأله 375).

آية اللَّه تبريزي: نظريه ايشان عيناً نظريه آية اللَّه خويي است امّا با اين اضافه:

و ممكن است در صورت دوم چاره كند به اين كه در روز عيد آنها (روز نهم واقعاً) از طريق مني به مكه برگردد و بعد از راه عرفات و مشعر به مني برود، بنحوي كه قبل از غروب وقوف در عرفات بنمايد ولو آناًما (ولو يك لحظه) و در حال حركت، و به همين نحو وقوف در مشعر را در شب درك كند و بعد براي اعمال به مني برود. (مناسك، مسأله 375).

آية اللَّه خويي: آن كه علم به خلاف فرض شود، كه انسان بداند روزي كه به حكم قاضي روز عرفه (نهم) است، واقعاً روز ترويه و هشتم باشد، كه در اين صورت وقوف با آنها كافي نخواهد بود. و در اين حال اگر مكلف تمكن از عمل به وظيفه را داشته باشد ولو به وقوف اضطراري در مزدلفه بدون محذور حتي محذور مخالفت تقيه، بايد عمل به وظيفه نمايد، و در غير اين صورت حجش بدل به عمره مفرده شده و حجي نخواهد داشت. و چنانچه استطاعتش از همين سال بوده و براي سالهاي

بعد باقي نخواهد ماند، وجوب حج از او ساقط خواهد بود، مگر اين كه استطاعت تازه اي پيدا كند كه در اين صورت دوباره حج مي نمايد. (مناسك، مسأله 375).

آية اللَّه سيستاني: اگر براي مكلف ممكن شود كه اعمال حج را در اوقات مخصوص خود، برطبق ضوابط شرعي، در باب ثبوت هلال بجا آورد و آنها را به همين صورت بجا آورد، حجش در هر صورت صحيح است و اگر آنها را به صورت ياد شده بجا نياورد، اگرچه به علت عذري باشد پس اگر از نظر و حكم قاضي عامّه نيز در وقوف در عرفات و مشعر پيروي نكرد، شكي در بطلان حج او نيست ولي اگر از او پيروي كند صحّت حج او مورد اشكال است. (مناسك، مسأله 371).

آية اللَّه صافي، آية اللَّه گلپايگاني: هرگاه نزد قاضي عامّه، اوّل ماه ذي حجه ثابت شود و براي شيعه شرعاً ثابت نشده باشد و به اين جهت روز نهم ذي حجه در نزد آنها روز هشتم به نظر شيعه باشد، احتياط واجب آن است كه اگر ممكن است وقوف اختياري عرفات را در روزي كه نزد شيعه نهم است انجام دهد و اگر ممكن نشد اضطراري آن را درك كند، و به مشعر رفته و وقوف در آنجا را نيز درك نمايد و اعمال روز عيد را در مني به عمل آورد، و اگر درك اضطراري عرفات هم ممكن نشد درك اختياري مشعر كافي است و حجش صحيح است و بنابر اقوي چنانچه گفته خواهد شد، درك اضطراري عرفه و اضطراري مشعر نيز كفايت مي كند و اگر درك هيچ يك از اين مواقف ميسر نشود، حكم آن در مسأله

بعد ذكر خواهد شد.

هرگاه هلال نزد قاضي عامّه ثابت شود و نزد شيعه ثابت نشده باشد لكن از جهت تقيّه ناچار به متابعت باشند و از عمل به وظيفه خود خائف باشند اقوي صحّت و كفايت همين حج است از حَجّةالاسلام، هرچند عالم به خلاف باشند و اگر بدون خوف متمكّن از عمل به وظيفه باشند احوط آن است كه با آنهارجاء متابعت كند وبعد واجب است عمل بوظيفه خودنمايند حتي با عدم علم به خلاف.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 580

كنسرو گوشت و ماهي خارجي

1378- كنسروهاي گوشت و ماهي خارجي، كه در بازار مسلمين به فروش مي رسد، اگر ندانند از كجا وارد شده، يا بدانند كه از بلاد مسلمين است، مانع ندارد؛ و اگر بدانند از بلاد كفر وارد مي شود، درصورتي محكوم به حليّت است كه وارد كننده مسلمان باشد و احتمال بدهند كه تذكيه آن را احراز كرده و در دسترس مسلمين قرار داده است.

استلام حجرالاسود براي بانوان

1379- برخي از خانم ها هنگام استلام حجرالأسود، بدنشان با نامحرم تماس مي گيرد و حتي گاهي چادر و روسريشان كنار رفته و موهايشان ظاهر مي شود، لطفاً حكم شرعي را در اين خصوص بيان فرماييد.

جواب سؤال

1380- عامه كه مراجعه مي كنند و تكليف حج و عمره خودرا سؤال مي كنند.

______________________________

(1)- آية اللَّه سيستاني: بايد احراز شود كه فلس دارد.

آية اللَّه فاضل: چنانچه احراز شود از نوع ماهي فلس دار است و احراز شود زنده و توسط انسان از آب خارج شده يا در تور ماهي گيري افتاده است مصرف آن مانعي ندارد والا حلال نيست و چنانچه فروشنده مسلمان باشد واحتمال بدهندكه احراز تذكيه و فلس داشتن آن را كرده است كفايت مي كند.

(2)- آية اللَّه سيستاني: اگر فروشنده مسلمان باشد و اين احتمال در او داده شود كافي است و ماهي اگر پس از صيد در تور ماهي گيري بميرد حلال است و اگر اطمينان پيدا شود كه صيد كافر به اين صورت بوده است اگر ماهي فلس دار باشد حلال است.

(3)- آية اللَّه خويي: اگر ماهي معلوم نباشد كه فلس دارد، خوردن آن جايز نيست.

(4). آيات عظام بهجت، خامنه اي، گلپايگاني، سيستاني، صافي، فاضل و مكارم: در فرض سؤال بايد خودداري نمايند.

(5). آيةاللَّه سيستاني: طبق مذهب سائل و مي تواند در كنار آن طبق خاصه هم حكم را بيان كند. بلي، اگر ظاهر سؤال او اين نباشد كه جواب را طبق مذهب خود مي خواهد، مي تواند به جواب خاصه اكتفا نمود.

آيةاللَّه بهجت: طبق خاصه.

آيةاللَّه تبريزي: اگر بر طبق مذهب عامه جواب داده شود مانعي ندارد و بر طبق فقه خاصه هم مي توان جواب داد.

آيةاللَّه صافي: ظاهراً بر طبق نظر خاصه بگويد هم مجزي باشد.

آيةاللَّه فاضل: چنانچه به طور

مطلق سؤال كند بر وفق مذهب خاصه جواب داده شود اما اگر از مذهب عامه سؤال كردند بر طبق عامه جواب داده شود.

مناسك حج با حواشي مراجع تقليد (1387)، ص: 581

جواز و عدم جواز ممانعت از اعزام مجدد

1381- كساني كه حج واجب خود را در سال هاي گذشته انجام داده و مجدداً براي تشرف ثبت نام كرده اند، آيا سازمان حج مي تواند از اعزام آنها خودداري كنند و به كساني كه مستطيع شرعي هستند و تاكنون مشرف نشده اولويت دهد و آنان را به حج اعزام نمايد؟

2- از آنجا كه تشرف مكرر برخي افراد در موسم حج مانع از تشرف افراد واجب الحج يا سبب تأخير حج آنها مي گردد، آيا رفتن به حج مستحب براي چنين افرادي جايز است؟

يادگيري احكام عمره و حج

1382- يادگيري و دانستن اعمال حج هر چند اجمالًا، قبل از سفر لازم نيست، و كافي است كه عمره تمتّع و حج تمتع را به عنوان عبادتي كه خداوند متعال بر او واجب كرده، نيت كند و كيفيت هر يك را، در وقت عمل ياد بگيرد و عمل كند؛ هرچند ياد گرفتن اعمال، بهتر و موافق احتياط است.

والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله اجمعين

______________________________

(1). آيةاللَّه بهجت: 1- در صورتي كه تشرف مجدد به جهتي- از قبيل استيجار و … - بر آنها لازم نباشد، مانعي ندارد. 2- جايز است.

آية اللَّه سيتاني: 1- اگر تعهد شرعي نموده باشند نمي توانند تخلف نمايند. 2- جايز است.

آيةاللَّه صافي: 1- نسبت به كساني كه قبلا ثبت نام كرده اند و سازمان حج، اعزام آنها را به حج پذيرفته است، خلف وعده است. بلي از اين به بعد سازمان مي تواند فقط از افراد صروره نام نويسي كند. مع ذلك سازمان، حق ممانعت از افراد غير صروره كه از طريق ديگر مشرّف مي شوند را ندارد والله العالم.

2- جايز است لكن خوب است كساني كه حج واجب را انجام نداده اند، مقدم

شوند.

آيةاللَّه فاضل: 1- در مواردي كه سازمان حج از اشخاص ثبت نام كرده و آنها قبلًا حج واجب را انجام نداده اند نمي تواند شرعاً برخلاف تعهد عمل كند، آري نسبت به كساني كه ابتداءً بخواهند ثبت نام كنند مي تواند چنين شرطي كند.

2- بلي از اين جهت اشكالي وجود ندارد.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109